معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1479722
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

شهرستان تيران و كرون در گذشته‌به صورت يك شهرستان نبوده است و جزو شهرستان نجف آباد به شمار مي آمد. امروزه اين دو منطقه به صورت يك شهرستان واحد به نام تيران و كرون تشكيل شده است. ساكنين تيران و كرون به كشاورزي اشتغال دارند. شهرستان تيران به اين دليل كه درمجاورت استان چهارمحال و بختياري قرار دارد و با عشاير اين منطقه همسايه است، از صنايع دستي عشايري بي بهره نبوده و انواع هنرهاي دستي در اين منطقه رواج دارد. از ميان صنايع دستي رايج اين شهرستان مي توان به قالي بافي اشاره نمود كه مهم ترين صنعت دستي اين منطقه است. قالي هاي اين منطقه به علت همسايگي با شهرستان نجف آباد با طرح نجف آباد بافته مي شوند و از زيبايي و دوام ‌قابل توجهي برخوردار هستند.
كشاورزي و دام داري
ساكنين تيران و كرون به امر كشاورزي اشتغال دارند و فرآورده هاي گوناگون كشاورزي مانند گندم، جو، انگور، بادام، گردو برداشت مي كنند. دام داري بيشتر به صورت سنتي در اين منطقه رايج است.
مشخصات جغرافيايي
مركز شهرستان تيران و كرون در 51 درجه 09 دقيقه طول جغرافيايي و32 درجه و 42دقيقه عرض جغرافيايي و ارتفاع 1640 متري از سطح دريا واقع شده است. اين شهرستان در بيست كيلومتري نجف آباد و46 كيلومتري اصفهان واقع شده است. تيران و كرون از شمال غرب به شهرستان هاي فريدن و فريدونشهر و از جنوب غربي به استان چهارمحال بختياري و از شرق به شهرستان هاي اصفهان، خميني شهر، نجف آباد محدود مي گردد. اين شهرستان داراي هوايي نسبتا معتدل و زمستان هاي سرد است.

 

طبيعت درشهرستان تيران و كرون

آب هاي سطحي و زيرزميني منابع آبي اين شهرستان را تشكيل مي دهد. چاه هاي عميق و نيمه عميق و قنات ها عمده ترين راه هاي دسترسي به آب هاي زيرزميني هستند. تنها رودخانه اين شهرستان مرغاب نام دارد و از دالانكوه سرچشمه گرفته و به زاينده رود ملحق مي شود. آبشار كرد عليا و آبشار دالان كوه از مهم ترين آبشارهاي شهرستان به شمار مي آيند. چشمه مرغاب و چشمه شاهي كه از تفرج گاه هاي مردم منطقه به شمار مي آيند، از مهم ترين چشمه هاي شهرستان تيران و كرون است.اين شهرستان در يك منطقه دشتي قرار دارد و به شكل تپه ماهوري است به لحاظ طبيعي اين شهرستان بين دورشته كوه واقع شده است. مهم ترين ارتفاعات آن عبارت اند از: دالان كوه با ارتفاع 3450متر و كوه هاي دره بيد، سورمه و لاسميان.

 

آرامگاهها،امامزاده ها و زيارتگاها درشهرستان تيران و كرون

شهرستان تيران و كرون از مكان هاي مذهبي و زيارت گاه هاي قابل توجهي برخوردار است. امام زاده هايي كه در قسمت هاي مختلف اين شهرستان واقع شده اند عبارت اند از:
- امام زاده احمد بن محمد بن حنفيه در شهرستان تيران و كرون.
- امام زاده جواد بن موسي بن مبرقع در روستاي احمدرضا.
- امام زاده عبدالله بن موسي بن جعفر در روستاي كوهان.

در شهرستان نجف آباد صنايع دستي زيبا و با ارزشي توليد مي شود كه مهم ترين آن ها قالي بافي است كه از شهرت خوبي برخوردار بوده و ارزش صادراتي دارد. بعد از كشاورزي، قالي بافي مهم ترين رشته اقتصادي منطقه است كه اين مساله نشان گر اهميت اقتصادي اين صنعت دستي است. از ديگرصنايع دستي اين شهرستان قاليچه، گليم وجاجيم را مي توان نام برد كه به حد وفوردراين شهرستان بافته و صادرمي شوند. قلم كار، ورشوسازي، چاقوسازي، ‌قفل، ‌اسلحه سازي و ساخت كارد و چنگال نيز از ديگر اقلام صنايع دستي اين شهرستان هستند. قالي هاي طرح نجف آباد بيش تر با نقش هاي افشان، لچك ترنج و محرابي بافته مي شوند و از اقلام صادراتي نجف آباد و هم چنين ايران به شمارمي روند. پارچه بافي، كرباس بافي، لوده بافي، ‌تخت كشي، گيوه بافي، پنبه دوزي، نمد مالي، ‌كلاه مالي و چين گري از ديگر صنايع دستي اين منطقه است.
صنايع و معادن
در شهرستان نجف آباد صنايع نقش ويژه اي داشته و نيروي كار بسياري را وارد كارخانه ها و كارگاه ها ساخته است. صنايع ماشيني اين شهرستان، ذوب آهن، صنايع فولاد، ‌پلي اكريل، پالايشگاه و صنايع نظامي است، و در زمينه صنايع كارخانه اي صنايع زير در فعاليت هستند: كارخانه هاي ريسندگي و بافندگي، ‌سنگ بري، كاشي سازي، كارخانه داروسازي، صنايع غذايي، چراغ گاز، صنايع خوراكي، و… . در اين ناحيه معدن سرب در خانه سورمه كرون است. اين معدن از سال 1329 هـ . ش، ‌مورد بهره برداري قرار گرفت و داراي نقره، كالين و سرب مي باشد.

كشاورزي و دام داري
كشاورزي در اين شهرستان علي رغم كم آبي و زمين هاي نامناسب رونق دارد. فرآورده هاي زراعتي و باغ داري آن، عبارتند از: بادام، گردو، انگور، زردآلو، توت، ‌هلو، آلبالو، سيب، سنجد، ‌گيلاس، گلابي، خرمالو، ‌انجير. هم چنين كشت هاي جاليز، گياهان علفي، تره بار، گندم، جو، ‌عدس، ‌ماش، نخود، ‌باقلا، لوبيا و برنج رواج دارد. در زمينه دام پروري پرورش گوسفند، بز و گاو به روش هاي سنتي و صنعتي رواج دارد.
مشخصات جغرافيايي
هر نجف آباد، مركز شهرستان نجف آباد با پهنه اي حدود 3 هزار و 750 هكتار، در مسير راه اصفهان – خوزستان، در 32 درجه و 38 دقيقه پهناي شمالي و 51 درجه و 22 دقيقه به ازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ و بلندي يك هزار و 600 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان برخوار و ميمه، از باختر به شهرستان فريدن و استان چهارمحال‌و‌بختياري، از‌خاور‌به‌شهرستان هاي خميني شهر و فلاورجان و از جنوب به ‌شهرستان لنجان محدود است. نجف آباد در دشت در ميان چند كوه قرار گرفته است. بلندترين بلندي، كوه فيله در جنوب آن است. آب و هواي نجف آباد نيمه بياباني و ميانگين بيش ترين درجه حرارت سالانه 8/12 و ميانگين كم ترين درجه حرارت سالانه 2/6 درجه سانتي گراد است. بيش ترين بارش درزمستان مي بارد و ميانگين بارش ساليانه اين شهر حدود 140 ميلي متر گزارش شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
در چگونگي نام گذاري شهر نجف آباد گفته اند، كه در حدود سال 1022 هـ . ق، شاه عباس اول صفوي، مقدار زيادي پول و جواهرات براي آرامگاه حضرت علي (ع) در نجف اشرف اختصاص داده و تصميم مي گيرد به شهر نجف در عراق بفرستد. در اين هنگام شيخ بهايي از جريان آگاه شده درمي يابد كه خروج پول و جواهر برخلاف مصالح كشور است و براي جلوگيري از آن، نزد شاه عباس رفته اظهار مي دارد كه ديشب در خواب حضرت علي (ع) را زيارت كردم، به من امر فرمودند كه نجف را به جواهر شما نيازي نيست، پول و جواهر را صرف ساختمان شهري به نام نجف آباد، در نزديك اصفهان كنيد. شاه عباس اين گفته شيخ بهايي را پذيرفته دستور ساختمان اين شهر را مي دهد. به اين ترتيب شهر در دشت پهناوري در 29 كيلومتري باختر اصفهان ايجاد گرديد و نجف آباد خوانده شد. پيش از بناي اين شهر، خانواده هاي زرتشتي، در كوه پايه هاي شمال شهر ساكن بوده اند. اين شهر كه در مسير شاه راه اصفهان به نواحي باختري، شمال باختري و جنوب كشور قرار دارد، از جاي گاه استراتژيك، ارتباطي و اقتصادي مهمي برخوردار است. نجف آباد تا چند دهه پيش قصبه اي بيش نبود و در سال 1337 هـ . ش به عنوان مركز شهرستان شناخته شد.

 

طبيعت درشهرستان نجف آباد

خشكرود (Xoskeh rud) نجف آباد
خشكرود يك رودخانه فصلي است كه طي ريزابه هاي فراوان از ارتفاعات پيرامون دهستان دهق سرچشمه مي گيرد و پس از عبور از روستاهاي خونداب، دهق، هسنيجه و علويجه در شمال كوه هاي سنگريز و عمري با رودخانه هاي شور علويجه مخلوط مي شود و به صورت مسيلي پهناور به رودخانه دست كن مي ريزد. اين رود 75 كيلومتر طول دارد و حوزه آن اصفهان و سيرجان و در نهايت باتلاق گاوخوني است. شيب متوسط اين رود يك درصد و مسير كلي آن جنوب خاوري است.
شور ماهور ور (sur-mahur-e var) نجف آباد
رود شور ماهور ور يك رودخانه فصلي است كه 10 كيلومتر طول دارد و در دهستان علويجه، شهرستان نجف آباد جريان دارد. اين رودخانه از ارتفاعات منطقه ماهور ور در 62 كيلومتري شمال باختري نجف آباد سرچشمه مي گيرد. حوزه اين رود كه از ريزابه هاي خشكرود است، اصفهان و سيرجان و در نهايت باتلاق گاوخوني مي باشد. شيب متوسط اين رود 3/1 درصد و مسير كلي آن جنوب خاوري است.
شور علويجه (sur-e Alavijeh) نجف آباد
رودخانه شور علويجه يك رود فصلي است كه 22 كيلومتر طول دارد و در دهستان علويجه، شهرستان نجف آباد جريان دارد. اين رودخانه كه از ريزابه هاي خشكرود است، از دامنه خاوري كوه دهق در 65 كيلومتري شمال باختري نجف آباد سرچشمه گرفته و حوزه آن اصفهان و سيرجان و در نهايت باتلاق گاوخوني است. شيب متوسط اين رود يك درصد و مسير كلي آن خاوري است.

قطار (Qatar) نجف آباد
رود قطار يك رودخانه فصلي است كه 9 كيلومتر طول داشته و در دهستان علويجه، شهرستان نجف آباد جريان دارد. اين رود از دامنه كوه زردبند (Zardband) سرچشمه گرفته و از ريزابه هاي رود شور تشكيل شده است. حوزه اين رودخانه اصفهان و سيرجان و در نهايت باتلاق گاوخوني است. شيب متوسط اين رود 3/1 درصد و مسير كلي آن جنوب خاوري است.

مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان عبارت اند از: احمدرضا، انجير، برد، برزه گله، ورزين، وجين بالا، وجين پايين، لم بلاغ، گر، كمانسون

 

قلعه ها،برجها و آتشكده هادرشهرستان نجف آباد

آتشگاه نجف آباد
اين بنا از بناهاي با ارزش به جا مانده از دوران قبل از اسلام است كه به دلايل كاربرد مصالح خشت و ملات كاه گل در معرض فرسايش و تخريب است. (در زمان ساسانيان بناهاي مذهبي كه شامل آتشكده و ساختمان هاي مربوط به آن بوده ساخته مي شده است) اين بنا با خشت هاي قطور مربع شكل بر فراز كوه آتشگاه با ارتفاع 1680 متري از سطح دريا ساخته شده است. اتاقكي كه هم اكنون آثار آن بر جاي مانده در آن عصر مخصوص نگه داري آتش بوده است. كوه آتشگاه و آثار تاريخي آن به شماره 380 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است .

خميني شهر يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است. نام قديمي و باستاني اين طقه «سده» بوده است. شغل اصلي مردمان اين ناحيه را كشاورزي و دام داري تشكيل مي دهد. در شهرستان خميني شهر هم چون بيش تر شهرستان‌هاي استان اصفهان‎؛ قالي بافي مهم ترين صنايع دستي منطقه محسوب مي شود. در اين شهرستان نيز صنعت قالي بافي اغلب در كارگاه هاي خانگي و بيش تر توسط دستان هنرمند زنان و دختران روستايي تهيه مي شود. ازطرح هاي متداول قالي اين شهرستان مي توان به طرح هاي لچك، ترنج، طرح گل هاي رز، طرح افشان با گلدان اشاره نمود.
مكان هاي ديدني و تاريخي
شهرستان خميني شهر از جاذبه هاي طبيعي چون غار، رودخانه و چشمه برخورداراست. مهم ترين جاذبه تاريخي اين شهرستان نيز امامزاده سيد محمد است.

كشاورزي و دام داري
آب كشاورزي از كاريز، چاه و زاينده رود تامين شده و گندم، جو، تنباكو، تره بار، گلابي، بادام، سيب، گيلاس و آلبالو از جمله فرآورده هاي كشاورزي خميني شهر شمرده مي شود. از آن جا كه در پيرامون اين شهر، پوشش گياهي براي چراي دام موجود است، مردم به پرورش گاو، گوسفند و بز و هم چنين پرورش طيور نيز مي پردازند.
مشخصات جغرافيايي
خميني شهر مركز شهرستان خميني شهر، با پهنه اي حدود 2 هزار و 776 هكتار در باختر اصفهان، در 32 درجه و 41 دقيقه پهناي شمالي، و 51 درجه و 32 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ، و بلندي 1 هزار و 595 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان برخوار و ميمه، از شرق به شهرستان اصفهان، از جنوب به شهرستان فلاورجان، و از غرب به شهرستان نجف آباد محدود مي باشد. هم چنين شهر سده، از شمال به آبادي هاي دهستان ماربين عليا، از باختر به روستاهاي اصغر آباد، از خاور به آبادي جوي آباد و از جنوب به روستاي آدريان و تپه آتشگاه محدود گرديده است. خميني شهر با قرار گرفتن در دشت، آب و هوايي معتدل و خشك داشته و ميانگين بارندگي ساليانه اين شهر به 155 ميلي متر مي رسد. فاصله هوايي خميني شهر تا تهران 332 كيلومتراست.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام اين شهر از روزگار باستان تا سال 1338 هـ . ش «سده» بوده و روزگاري نيز آن را ماربين مي گفته اند. از 1338 هـ . ش «همايون شهر» ناميده شد و از اوايل پيروزي انقلاب اسلامي، به خميني شهر تغيير نام پيدا كرد. واژه «سده» در فرهنگ نفيسي و برهان قاطع به معني آتش شعله كننده و شعله بلند و تازيانه دار آمده است. سده واژه اي فارسي است كه در پهلوي به صورت «ست»و «سد» آمده است. نام «سده» نامي درست، به جا و زيبا بوده است. زيرا اين محل از سه ده به نام هاي: خوزان، فروشان،(فريشان/پريشان) و ورنوسفادران (بن اصفهان) به وجود آمده است كه در اثر گسترش روستاهاي سه گانه امروزه تبديل به يك شهر شده است.

تاريخ خميني شهر با توجه به نزديكي اش به اصفهان ( 8 كيلومتر) متأثر از تاريخ آن شهر تا حدود زيادي همانند آن است. در كوي خوزان شهر خميني شهر، دژ دفاعي مهمي به نام كهن دژ وجود داشته كه خرابه هاي آن هم چنان باقي است و گفته اند كهن دژ، پايتخت پادشاهان كياني و ساساني بوده است. در دوران اسلامي اين ناحيه از اهميت زيادي برخوردار بوده است. وجود مسجد جامع بزرگ كوي خوزان، شهر بودن آن را در گذشته تأييد مي كند. چرا كه مسجد جامع از ويژگي هاي شهرهاي اسلامي است و روستاها فاقد آن بوده اند.

 

طبيعت درشهرستان خميني شهر(ره)

منابع آبي شهرستان خميني شهر را آب هاي سطحي و زيرزميني تشكيل مي دهند كه به علت اقليم خاص منطقه؛اهميت آب هاي زيرزميني به مراتب بيش تر است. چاه ها و قنات ها عمده ترين راه هاي دسترسي به آب هاي زيرزميني هستند. چشمه هاي متعددي در اين شهرستان پراكنده هستند كه از ميان مهم ترين آن ها مي توان به چشمه لادژ و چشمه منظر اشاره كرد. چشمه منظر در 16 كيلومتري مسير اصفهان - خميني شهر قرار داشته و گردشگاه مناسبي براي گذران اوقات فراغت به شمار مي آيد.
به طور كلي شهرستان خميني شهر دشت هموار است و پستي و بلندي چندان مهمي ندارد. مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان را ارتفاعات شاه كوه و محمود آباد تشكيل مي دهند. غار قهرمان تنها غار اين منطقه است. غار قهرمان در كوه باختري چشمه لار در خميني شهر واقع شده و آب انباري نيز در آن وجود دارد. اين غار شامل يك اتاق است كه از سنگ تراشيده شده و ابعاد آن 3×3 متر است.

 

آرامگاهها،امامزاده ها و زيارتگاهها درشهرستان خميني شهر(ره)

امام زاده سيد محمد خميني شهر
امام زاده سيد محمد كه بسيار مورد توجه و احترام مردم است در 3 كيلومتري شمال شهر خميني شهر واقع شده است.

فلاورجان يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه مردم آن به كشاورزي و دام داري اشتغال دارند. در فلاورجان هم چون ساير شهرستان هاي استان اصفهان قالي بافي رواج بسياري دارد. اين صنعت دستي زيبا كه حاصل هنر سر پنجه هاي تلاشگر و هنرمند اهالي منطقه به ويژه زنان و دختران آن است، مهم ترين صنايع دستي اين شهرستان را تشكيل مي دهد. بيش تر قالي هاي توليدي در منطقه در كارگاه هاي خانگي بافته مي شوند و توليدات آن سهم مهمي دراقتصاد خانواده و كل منطقه دارد. در اين شهرستان براي بافتن فرش ها از طرح هاي اصفهاني، نجف آبادي و ناييني استفاده مي شود.
مكان هاي ديدني و تاريخي
فلاورجان در دشتي، در كنار زاينده رود قرار گرفته است و داراي بيشه‌زار هاي پهناور است. كوه گردولي در جنوب خاوري و كوه سنگالو در خاور اين شهر قرار دارند. رود زاينده رود از خاور فلاورجان مي گذرد و جلوه اي زيبا به اين منطقه مي بخشد. بناهاي تاريخي اين منطقه نيز بر جذابيت هاي توريستي آن مي افزايند.

صنايع و معادن
صنايع دستي و صنايع ماشيني مهم ترين صنايع شهرستان فلاورجان را تشكيل مي دهند.

كشاورزي و دام داري
مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي فلاورجان گندم، برنج، صيفي، سبزي و. . است. مردم اين ديار به پرورش گوسفند، گاو، ‌بز، … و هم چنين مرغ داري و طيور نيز مي پردازند.
مشخصات جغرافيايي
شهر فلاورجان، مركز شهرستان فلاورجان، با پهنه اي حدود 510 هكتار، در 32 درجه و 33 دقيقه پهناي شمالي و 51 درجه و 31 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ قرار دارد. اين شهر از سوي شمال به روستاي جلال آباد، ‌از جنوب به آبادي گارماسه، از باختر به روستاي جوزدان، از خاور به زاينده رود و كوه سنگالو محدود است. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان خميني شهر، از جنوب به شهرستان مباركه، از باختر به شهرستان هاي نجف آباد و لنجان وازخاوربه شهرستان اصفهان محدود است. اين شهرستان به گونه دشتي در كناره زاينده رود قرار گرفته و داراي بيشه زارهاي پهناوري است. منابع آب آن، ‌رود زاينده رود، كاريز و چاه است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
در كرانه راست زاينده رود، ‌ناحيه بزرگ « خالن لنجان / خالنجان / خولنجان » قرار دارد. مهم ترين شهر اين ناحيه پيش از اسلام ورگان بوده، كه عرب ها به آن فلاورجان گفته اند. ورگان از دو پاره « ور» يعني كنار، كرانه، پهلو، سو، پيرامون، … و « گان » به معني مكان تشكيل شده و ورگان به معناي سرزمين يا شهري است، در كنار يا كرانه رود زاينده رود. احتمالاَ در نخستين سده هاي اوليه اسلامي ورگان خراب شده و شهر فيروزان جاي گزين آن گرديده است. فيروزان ظاهراً در سده 8 هـ . ق، كه ابن بطوطه از آن گذشته، وجود داشته است. واژه فلاورجان از دو پاره «فلا»، به معني دشت پهناور بلند، و «ورجان» كه عربي شده ورگان است به معني دشت ورجان تشكيل شده است. و ممكن است كه اين منطقه در روزگار باستان تا اواخر دوران ساساني، دشت ورگان ناميده مي شده كه با ورود فلاورجان خوانده شده است.
بعدها خان لنجان كه به اين ناحيه و مركز آن اطلاق شده، شايد جاي فيروزان را گرفته است. خان لنجان به گونه خالنجان و خولنجان نگاشته مي شده و به نام « خان ابرار » يعني كاروانسراي نيكوكاران نيز شهرت داشته است. فلاورجان، مركز بخش لنجان پايين يكي از دو بخش خان لنجان بوده است. به باور لسترنج ، نويسنده كتاب جغرافياي تاريخي سرزمين هاي خلافت شرقي، خان لنجان يا فلاورجان كنوني، ‌ظاهرا با شهر فيروزان پيشين برابري كرده و جايي است كه آثار جغرافيايي و راه نامه ها، آن را نخستين منزل گاه به سوي جنوب، در راه باختري اصفهان - شيراز شمرده اند. در سده 5 هـ . ق كه ناصر خسرو در سفر به اصفهان از خان لنجان عبور كرده است، مي گويد : بر دروازه شهر، نام سلطان طغرل بيگ نوشته ديدم. در زمان شاه عباس بزرگ صفوي (996- 1038 هـ . ق ) پلي بر روي زاينده رود بنا شده است، كه به مناسبت نام شهر ورگان، به « پل ورگان » سرشناس گرديده است.

 

طبيعت درشهرستان فلاورجان

مهم ترين رودخانه‌ي اين شهرستان زاينده رود است كه برخي از شعبات آن در مناطق مختلف فلاورجان جاري هستند.
منطقه‌ي فلاورجان به گونه اي دشتي در كنار زاينده رود قرار گرفته است. مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان را شهر فيروزان، شاه كوه و ارتفاعات موسي تشكيل مي دهند.

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان فلاورجان

مسجد جامع اشترجان فلاورجان
اين بنا در چند صدمتري شمال باختري امامزاده ربيعه خاتون (مورخ 708هـ . ق) در روستاي اشترجان، از توابع فالاورجان استان اصفهان، واقع گرديده و درسال 715هـ . ق اواخر سلطنت سلطان محمد خدابنده الجاتيو به وسيله خواجه فخرالدين محمد بن محمود بن علي اشترجاني كه به فتواي كتيبه سردر بزرگ مسجد، ملك الوزرا بوده بنا گرديده است. اين بنا، از آثار نفيس و در خور توجه استان اصفهان است. بناي كنوني مسجد در وسعتي حدود 1500 مترمربع (50×30 متر) ساخته شده و مشتمل بر دو سردر شمالي و خاوري، شبستان‌هاي ستوندار، صحن و رواق‌هاي اطراف آن، ايوان جنوبي و گنبدخانه پشت سر آن است.
ورودي اصلي بنا با سردري مجلل به ارتفاع حدود 12 متر در سمت شمال قرار دارد. اين سر در با قامتي كشيده و عرضي نسبتاً كم، معرف ويژگي معماري دوره ايلخاني است. سردر مزبور در نماي بيروني، با طاق نماهايي در سه طبقه نماسازي شده و بر بالاي آن، دو مناره قرار گرفته كه بخش عمده آن ها فروريخته است. سطوح داخلي ايوان در پايين با طاق نماها و در بالا با مقرنس‌هاي زيبايي نماسازي و با تزئينات آجركاري، كاشيكاري و كتيبه‌هاي متعدد مزين شده است كه در كل زيبايي خاصي به سردر بخشيده است. مناره‌هاي سردر، در پايه، داراي آجركاري ساده و بالاتر از آن تا ارتفاع باقي مانده، با كاشي لاجوردي در زمينه آجري كه به طور مارپيچ بالا مي رود، تزيين شده است. براي ورود به پلكان داخلي مناره بايد از درگاه روي سقف كه دسترسي به آن از طريق پلكان پشت سر در امكانپذير است استفاده كرد. از ويژگي اين مناره هم چون منار جنبان، جنبشي است كه با تكان دادن يكي در ديگري حادث مي ‌شود.
در كتيبه اصلي سر در كه به خط ثلث لاجوردي رنگ و بر زمينه كاشي فيروزه‌اي است نام سازنده اين مسجد نوشته شده است. علاوه بر كتيبه فوق، در بخش‌هاي مختلف سردر، كتيبه‌هايي با شيوه‌هاي گوناگون نوشته شده كه متضمن آيات قرآني و اسماء جلاله مي باشد. سردر خاوري مسجد، ساده و فاقد جزييات تزييني سر در شمالي است و از فرورفتگي طاق داري تشكيل مي‌ شود. كتيبه اين سردر به خط ثلث برجسته گچي بر زمينه گچي گل و برگ، مشتمل بر آيه 18 سوره جن و مورخ 715هـ . ق است.
صحن مسجد به شكل مربع مستطيل در وسط بنا قرار گرفته و در جبهه جنوبي آن، ايواني بزرگ و در جبهه‌هاي ديگر، دهنه‌هاي شبستان‌هاي مسجد واقع گرديده است. دهنه مركزي جبهه شمالي، از ديگر دهنه‌ها مقداري مرتفع‌ تر و عريض ‌تر است. با اين حال، چندان به ايوان نمي ‌ماند. ايوان جنوبي به دهانه تقريبي 11 و عمق 6 متر داراي پوشش و سطوح آجر كاري ساده و تزييني است و در اضلاع آن، درگاه‌هاي متعددي براي دسترسي به گنبدخانه و شبستان‌هاي خاوري و باختري وجود دارد. از كتيبه اصلي ايوان كه به خط ثلث كاشي فيروزه‌اي بر زمينه آجري گل و برگ نوشته شده، تنها كلماتي سرجاي مانده است. در اضلاع باختري و خاوري ايوان نيز يك حاشيه گچ بري مشتمل بر آيات قرآني و اسماء الله است.
گنبدخانه مسجد به ابعاد تقريبي 11×11 متر داراي گنبدي دو پوسته است. به نظر مي ‌رسد كه اين بخش در ابتدا به عنوان بنايي مستقل ساخته شده و از جهات مختلف درگاه‌هايي داشته است. ديوارهاي اين بنا، از خشت ساخته و با روكشي از آجر و گچ پوشانده شده است. پوشش گچي سطوح داخلي به ضخامت 5/3 سانتي ‌متر، به رنگ زرد است. در وسط ضلع جنوبي گنبدخانه، محراب قرار گرفته كه داراي تزيينات زيباي گچ بري و كتيبه‌هاي خطي مي باشد . پوشش طاق فرو رفته محراب با مقرنس كاري مزين شده است. كتيبه‌هاي محراب، متضمن آيات قرآني است و بخشي از آن كه حاوي تاريخ بوده، محو شده است. گنبدخانه اين محراب داراي ازاره‌اي به ارتفاع 70/1 متر است كه نقوش هندسي بر روي پوشش گچي آن كنده شده است. پوشش زيرين گنبد با مقطع بيضي شكل متشكل از 8 باريكه طاق مزين به گچبري و نقوش هندسي است و در جهات مختلف پاكار گنبد، چهار نورگير تعبيه شده است. كتيبه اصلي گنبدخانه به خط كوفي برجسته بر زمينه گچ ساده، مشتمل بر آياتي از سوره فتح و تاريخ اواخر صفر سال 715هـ . ق است. اين بنا در دوره اخير تعمير و مرمت شده است.

نايين منطقه‌اي كهن است كه قدمت آن به پيش از اسلام مي رسد. صنايع دستي شهرستان نايين؛ مانند تاريخ اين شهر از قدمت و شهرت زيادي برخوردار است. بافتن قالي و قاليچه و گليم در اين شهر رواج زيادي دارد. شهرستان نايين كارگاه هاي ماشيني ندارد و تنها كارهاي دستي مانند گليم و عبا بافي در خانه ها رواج دارد. در شهرستان نايين كارگاه هايي زيرزميني وجود دارند كه مختص گليم بافي و عبا بافي است. قدمت اين كارگاه ها به گفته بوميان محل به دوران قبل از اسلام مي رسد. اين كارگاه ها قبل از ورود اسلام متعلق به يهوديان بود كه پس از ورود اسلام به دست مسلمين افتاد و به كار خود ادامه داد. هنرهاي دستي اين شهرستان عبارت اند از: قالي بافي، ريسندگي و بافندگي، عبا بافي، گليم بافي، سفال پزي، آجرپزي، نمد مالي، كرباس بافي، و برك بافي. مرغوب ترين فرش استان اصفهان، فرش نايين است، كه گران بها بوده و سهم آن در اقتصاد فرش ايران قابل توجه است. زنبيل، كلاه حصيري، درپوش ظرف، نان دان و … نيز از ديگر صنايع دستي اين منطقه به شمار مي روند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
مسجد ها از مهم ترين آثار ديدني و تاريخي شهرستان نايين هستند. مسجد جامع نايين، كه در زمان خلافت عمر، به سبك مسجدهاي عربي ساخته شده‌ و از كهن‌ ترين مسجدهاي ايران است به همراه مسجد قديمان كه از مسجدهاي مهم نايين محسوب مي شود و مشهور است كه اولين مسجد جامع نايين در قرون نخستين هجري بوده است، از جمله ديدني هاي مهم منطقه هستند. مهم ترين جاذبه طبيعي شهرستان نايين را سواحل زاينده رود تشكيل مي دهد.
صنايع و معادن
مهم ترين منبع معدني اين شهرستان كه مورد بهره برداري نيز قرار گرفته، معدن سرب نخلك، در 50 كيلومتري انارك است، كه در سال 1336 هـ . ش بهره برداري از آن آغاز شده است. معدن سرب نخلك از گونه كربنات سرب و داراي رگه هاي آهكي قابل ملاحظه اي است. صنايع دستي شهرستان نايين از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. نايين در گذشته به بافتن عباهاي بسيار لطيف شهرت داشت اما پس از اين كه پوشاك مردم شهرها و روستاها تغيير كرد، بافندگان نايين، مانند شال بافان كرمان و مخمل و زري بافان كاشان، به فرش بافي روي آوردند. هنر فرش بافي نايين در آستانه جنگ جهاني دوم (1939-1943 م) آغاز شد. چون بافندگان ناييني با پشم نازك تر سر و كار داشتند به بافتن قاليچه هاي بسيار ريزباف، 60 چين در هر گره پرداختند، و از آن جا كه اندازه توليد كم و جنس بسيار خوب بود بازار خوبي براي كالاي خود يافتند، كه در زمان جنگ نيز بر رونق آن افزوده شد. بدين ترتيب فرش نايين كه شايد بهترين قالي امروز ايران باشد به وجود آمد.

فرش نايين از زمينه هاي نادر و مناسب كاربرد پشم هاي ظريف غيرايراني و نمادي از يك فرش خوب ايراني است. استفاده مناسب از طرح هاي سنتي همراه با رنگ آميزي خاص فرش هاي نايين، هويتي خاص و جهاني به اين فرش ها داده است. استفاده از نوع ظريفي از پشم كه درصد بالايي از آن به كرك اختصاص دارد، كيفيت خوبي به فرش هاي اين منطقه داده و باعث توجه بازارهاي جهاني به اين محصول خوش بافت و زيبا شده است. (كرك كلا از پشم نو و خالص و از نظر ظرافت از حد استاندارد پشم هاي ايراني بالاتر است).
اصلي ترين طرح هاي مورد استفاده در فرش نايين طرح هاي شناخته شده اي نظير شاه عباسي لچك ترنج با استفاده از تركيبات اسليمي، ختايي و به طور كلي نقوشي است كه با سنتي ترين طرح هاي ايراني هماهنگي دارد. از نقوش سنتي ديگري كه از آن ها استفاده هايي هنرمندانه در فرش نايين شده است مي توان به نقش گنبد (سقفي) حاج خانمي، درختي، قابي، محرابي، محرمات، افشن لچك ترنج و كتيبه اي و تاريخي اشاره كرد. فرش نايين را در نقاط مختلفي از ايران مي بافند و اين به دليل تسلط و تكنيك بالاي فرش بافي در ايران است كه فرش بافان قادر به بافت هر نوع فرش هستند. البته كيفيت توليد در نقاط مختلف با هم تفاوت دارد.
از لحاظ رنگرزي، فرش نايين از درخشان ترين مظاهر كاربرد رنگ هاي طبيعي و سنتي است و سهم بزرگي از شهرت خويش را مديون اين كيفيت است. رنگرزي در اين منطقه با رنگ هاي طبيعي و سنتي انجام مي گيرد كه داراي اختلاف اندكي با ساير مراكز قالي بافي كه رنگرزي هاي سنتي دارند، مي باشد و با وجود برخي رنگ هاي شيميايي كه به صورت كمكي مصرف مي شود هنوز رنگ هاي طبيعي در منطقه غالب است. تعداد رنگ هاي مورد مصرف در فرش 11 رنگ اصلي و 4 رنگ فرعي است. كرم يا نخودي، خاكي باز، خاكي سير، قهوه اي عنابي، نيلي (سرمه اي)، لاجوردي، آبي سير، آبي باز(آسماني)، لاكي، فيلي (موشي)، يشمي، ماشي، سبز، مسي (صورتي).
فرش نايين داراي گره فارسي و دو پود است. ساختار فرش متكي بر بافت و شرايط فني تا حد امكان دقيق است. نقايص بافت از جمله كجي، سره، نزدن پود، دو دست شدن، چند رنگي و غلط بافي در اين فرش بسيار كم و كيفيت توليد در حد بالاي استاندارد است. دارها عموما چوبي است و تلاش هايي براي تبديل آن ها به دارهاي فلزي صورت گرفته است. شهرستان نايين به آساني مي تواند مدعي توليد يكي از بهترين فرش هاي ايران به نام فرش نايين باشد.
فرش خور و بيابانك: فرش بافي در خور و پيرامون آن رواج زيادي دارد و مردان و زنان به بافتن فرش و قاليچه مي پردازند. نقشه فرش از نايين خريداري مي شود ولي در خور سه كارگاه تهيه نقشه فعاليت دارد و هنرمنداني در آن ها به تهيه و روگرفت (كپي) نقشه اشتغال دارند. بيش تر نقشه ها داراي طرح هاي لچك و ترنج با خط هاي اسليمي است. نقشه هايي نيز به گونه نقاشي مينياتور به نام ليلي و مجنون يا عكسي رواج دارد. برخي از نقشه ها داراي طرح درخت، پرندگان و جانوران است كه به نقشه هاي درختي شهرت دارد و در برخي از نقشه ها اصل تقارن رعايت نمي شود و زمينه فرش داراي نقش هاي گوناگوني است كه هر يك در قابي نقش گرفته است. فرش هاي اين ناحيه از لحاظ ظريف بودن بافت دو دسته اند: تونه (نه لا) كه هر تار تونه از به هم تابيدن 9 رشته نخ باريك به كلفتي نخ قرقره درست شده و بافنده هنگام بافت نخ رنگ را جفت جفت گره مي زند و تونه (شش لا) كه كلفتي تار تونه به اندازه سه رشته باريك از تونه نه لا كم تر است و ظرافت بيش تري دارد و لنگو ناميده مي شود. بهترين فرش هاي اين بخش، بافت جندق است و بهاي آن نسبت به فرش هاي همانند ديگر روستاها زيادتر است. مهم ترين رنگ هايي كه در بافت فرش هاي بخش خور و بيابانك به كار مي رود عبارت اند از: خاكي باز، خاكي سير، نخودي (كرمي)، عنابي، آبي سير، آبي باز، فيلي، لاجي، لاكي، قهوه اي، بيدمشكي، يشمي، سبز و سفيد از آبي باز و لاكي بيش تر در زمينه فرش استفاده مي شود و در كناره گل ها ابريشم سفيد به كار مي رود.
ريسندگي و بافندگي: در حال حاضر حدود 10 دستگاه بافندگي سنتي، در خور و بيابانك وجود دارد و بيش تر بافندگي توسط بانوان انجام مي شود. نخ عبا را ريسندگان جندقي تهيه مي كنند وعبابافان نايين مي بافند. در بافت پارچه هاي نخي، از دو گونه تار نخ ( نخ پنبه اي ساخت محل و نخ هندي كه فرآورده كارخانجات نخ تابي است) استفاده مي شود. از نخ محلي براي بافتن كرباس، چادرشب، حوله و لنگ كرباسي استفاده مي شود و از نخ هندي براي پارچه هاي نرم تر چون روانداز، پرده، شمد و حوله بهره مي برند. صنايع حصيري: در خور و بيابانك از برگ هاي نخل براي بافتن زنبيل، كلاه، درپوش، ظرف، نان دان و …استفاده مي كنند.
كشاورزي و دام داري
مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي شهرستان نايين گندم، جو، پنبه، حبوبات، دانه هاي روغني و خرما و... است. هم چنين در باغ هاي نايين، پسته، سيب، توت، زردآلو و انار به دست مي آيد و سرشناس ترين فرآورده درختي آن خرما است. دام داري، به ويژه پرورش شتر در نايين رواج دارد. شتر در زندگي اجتماعي و اقتصادي مردم اين ديار نقش مهمي دارد. در گذشته مسافرت ها با شتر بوده و اكنون هم در برخي نواحي كويري براي حمل و نقل انسان و كالا از شتر استفاده مي شود. از پشم شتر، عبا و برك مي بافند، و از استخوان هاي آن روغن ويژه اي به دست مي آورند.
مشخصات جغرافيايي
شهر نايين، مركز شهرستان نايين، با پهنه اي حدود 20 كيلومتر مربع، در خاور استان اصفهان در مسير راه اصفهان – يزد، در 32 درجه و 52 دقيقه پهناي شمالي و 53 درجه و 5 دقيقه و 30 ثانيه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ، و بلندي 1 هزار و 545 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان ازسوي شمال به استان سمنان، از خاور به استان خراسان، از جنوب به استان يزد و از باختر به شهرستان هاي اردستان و اصفهان محدود است. آب نايين از سفره آب هاي زيرزميني به گونه كاريز، چاه و چشمه تأمين مي شود. آب و هواي نايين در بخش خور و بيابانك و كنار كوير گرم و خشك، و در جنوب باختري معتدل كوهستاني است، كه تفاوت ميانگين دماي سردترين و گرم ترين ماه سال بين دو بخش آب وهوايي 3 درجه است. هم چنين فاصله هوايي نايين تا تهران 351 كيلومتر است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نايين منطقه اي است كهن كه پيشينه تاريخي آن به پيش از اسلام مي رسد. استخري و ابن حوقل از اين منطقه به نام « مايين » ياد كرده اند. ياقوت حموي نايين را به گونه « نائن » نوشته آن را تابع استان اصفهان دانسته است. عبدالرحمان سيوطي، نايين را به گونه « ناينج » و « نائن » نگاشته است. سيد عبدالحجت بلاغي، نويسنده تاريخ نايين مي گويد: « به عقيده اين جانب اصل اين كلمه « نوآيين » بوده و به هر حال ساختمان نارنج قلعه گويا در اصل نازك و يا نوآئين قلعه بوده و اسامي قنوات و برخي از محلات و قبوري كه به صورت دخمه در آن جا يافت مي گردد، حكايت از آن دارد كه پيش از اسلام بنا شده اند. »

مي گويند واژه نايين در عبري به معني جمال است و بر سرازيري كوه دوخي و در جنوب خاوري شهر ناصره، در فلسطين اشغالي، شهري بدين نام بوده و در انجيل لوقا، باب 7، شماره 11، ‌نوشته شده است كه امروز رونق روزگاران گذشته را از دست داده و آن را « نين » مي گويند. گروهي از ساكنان اين شهر در پيش از اسلام به ايران كوچ كرده هسته مركزي شهر نايين را پديد آورده اند. در آن زمان نايين تابع فارس و از بلوك استخر بوده و در اقليم سوم قرار داشته است. بلاغي بر اين باور است كه شهر نايين از بناهاي يهودياني است كه كوروش هخامنشي آن ها را از بابل نجات داد و جمعي از آنان را به حدود اصفهان كوچانيد، و اين شهر را به يادگار نايين فلسطين ساخته اند. شهر نايين در پيش از اسلام وجود داشته و از جايگاه استراتژيك و ارتباطي ويژه اي برخوردار بوده است. از آثاري كه ديرينه گي نايين را به دوران پيش از اسلام و ساسانيان مي رساند، نارنج قلعه آن است.
با برآمدن اسلام و گشوده شدن منطقه اصفهان، از جمله شهر نايين به دست مسلمانان، در كنار نارنج قلعه، مسجدي ساخته شد و كوي پيرامون مسجد را « باب المسجد » خواندند. در سده 5 هـ . ق ناصر خسرو به اين ناحيه سفر كرده و از آن ياد كرده است. در دوره مغول، نايين تابع يزد بود و حاكم آن اتابك يوسف شاه بود، كه با روي كار آمدن غازان خان، ايلخان مغول، بركنار شد و نايين بر قلمرو ايلخانان افزوده گشت و در زمينه هاي اجتماعي، فرهنگي، عمران و آبادي رو به پيشرفت نهاد.
در آغاز سده 10 هـ . ق ايران از جمله نايين به زير فرمان شاه اسماعيل صفوي در آمد و شاه عباس بزرگ در حدود سال 1000 هـ . ق، ‌پايتخت را از قزوين به اصفهان منتقل كرد. از اين رو به شهر اصفهان و شهرهاي پيرامون آن، از جمله نايين توجه زيادي شد و نايين در دوره صفوي در امنيت و آرامش به سر برد و رو به پيشرفت نهاد.
در دوران افشاريان و زنديان، نايين اهميت و اعتبار گذشته خود را از دست داد و با روي كار آمدن قاجاريان، ‌نايين كه در درونگاه كوير قرار داشت، دچار ناامني شد و گه گاه مورد تعرض عشاير، از جمله بختياري ها قرار مي گرفت. شهر نايين به سبب شرايط اقليمي و كويري ناحيه، سيمايي خشتي گلي به شيوه گنبدي را داراست. بخش پيشين شهر كه علاوه بر آن، زير تأثير شبكه توزيع آب محل به وجود آمده، به دور آب انبارهاي بزرگ ايجاد شده و مسجد ها و راسته بازار به دروازه هاي شهر مربوط مي شوند، اما امروزه با توجه به لوله كشي آب و به كار بردن مصالحي مانند آهن، آجر و سيمان، ‌تابع اصول جديد شهرسازي شده است.

 

طبيعت در شهرستان نائين

مهم ترين رودهاي اين شهرستان عبارت اند از: زاينده رود، آب جانو، نه آب، آخرين، پاي چقات، تيگو، ريزاب، ميشوري، شورابه، شورخور، عروسان، فراخ، كبودان، كويرچه كافر كوهر.
زاينده رود (اصفهان، چهارمحال و بختياري
زاينده رود يكي از زيباترين و بااهميت ترين رودهاي ايران است. اين رودخانه كه از جبهه شمال خاوري زرد كوه بختياري سرچشمه مي گيرد، از باختر به خاور تا باتلاق گاوخوني جريان دارد. اين رود كه از چشمه هاي جانان واقع در زردكوه بختياري (كوهرنگ) در 95 كيلومتري شمال باختري شهركرد در استان چهارمحال و بختياري، شروع شده است، ضمن جريان يافتن به جانب خاور و دريافت شعباتي از قبيل رود خرسنك، قمشه رود، تيران رود، زرين رود، رود كرمان و همچنين آبياري كردن شهرها و آبادي هاي مسير خود وارد اصفهان مي شود و شهرستان هاي شهركرد، زرين شهر، اصفهان و نايين در استان هاي چهارمحال و بختياري و اصفهان را آبياري مي كند. اين رودخانه از سمت باختر به سمت جنوب خاوري كليه نواحي مركزي اصفهان را آبياري كرده و از جنوب نايين از آبادي هاي قورتان و ورزنه گذشته و سرانجام پس از طي 300 كيلومتر از سرچشمه به مرداب گاوخوني كه در قسمت خاوري دهستان جرقويه عليا قرار گرفته است، مي ريزد.
طول اين رودخانه با پيچ و خم هايش از 360 تا 420 كيلومتر ذكرشده كه اين فاصله به خط مستقيم حدود 270 كيلومتر است. پهناي رودخانه زاينده رود در ابتدا حدود 10 تا 20 متر است، اما هر چه به طرف شهر اصفهان و جلگه هاي مسطح پيشروي مي كند، پهناي آن افزايش مي يابد. به طوري كه در شمال فلاورجان، در محل روستاي موسيان، عرض آن به حدود 800 متر مي رسد. پهناي بستر رودخانه در شهر اصفهان نيز متفاوت است و بين 300 - 100 متر تغيير مي كند. زاينده رود از چشمه ها و رودخانه هاي متعددي تشكيل شده و از تنگ گزي در دهستان شوراب سرچشمه مي گيرد. مجموع اين آب ها در تنگ گزي، زاينده رود را تشكيل مي دهند. شعبه مهم ديگر با الحاق آب كوهرنگ توسط تونل هاي كوهرنگ به ابتداي زاينده رود اضافه مي شود كه آب آن را به ميزان قابل توجهي افزايش مي دهد. پس از تنگ گزي و قبل از رسيدن به درياچه سد زاينده رود، آب سه شعبه قابل توجه ديگر، يعني كاگونك، خير سانك و پلاسكان يا اسكندري نيز به زاينده رود افزوده مي شوند، اما بعد از درياچه، شعبه دايمي قابل توجهي به آن نمي پيوندد.
از ابتدا تا انتهاي زاينده رود، به ويژه در ناحيه اصفهان، بيشه زارهايي وجود دارند كه در زيبايي، طراوت، لطافت آب و هوا و جذابيت چشم اندازهاي عمومي رودخانه بسيار موثر بوده و در مطلوبيت فضاي حواشي رودخانه نقش قابل توجهي دارند. به علت اين كه سرچشمه زاينده رود نزديك سرچشمه رود كارون است (با حدود سه كيلومتر فاصله) و از طرف ديگر در سال هاي خشكسالي آب زاينده رود به كليه اراضي تحت كشت نمي رسد، در سال هاي 1330 تا 1332 هجري شمسي در داخل كوهرنگ تونلي به همين نام حفر شد كه 2823 متر طول دارد و از طريق آن مقداري از آب سرچشمه كارون به زاينده رود برگردانده مي شود. سرچشمه زاينده رود در دامنه شمال خاوري زردكوه و در جنوب روستاي ديمه - كه در فاصله 11 كيلومتري تونل كوهرنگ قرار دارد - واقع شده و در فاصله يك كيلومتري، به موازات آب كوهرنگ جريان مي يابد. قبل از اتصال به كوهرنگ با شاخه ديگري به نام آب خور به در محل قلعه سبزي اتصال مي يابد كه اين مساله باعث افزايش آب آن مي شود. تونل كوهرنگ در جنوب چلگرد حفر شده است و قسمتي از آب كوهرنگ را پس از اتصال به شاخه ميان رودان به رود ديمه وصل مي كند. در نزديكي روستاي آب هره طهماسبي، يك شاخه نيز از جنوب وارد زاينده رود مي شود كه به نام رودخانه نعل اشكنان معروف است. به اين ترتيب 5 شاخه مزبور كه همگي از شمال خاوري زردكوه سرچشمه مي گيرند، پس از اتصال، شاخه پر آب رودخانه زاينده رود را تشكيل مي دهند.
بخشي از مسير زاينده رود كه در استان چهارمحال و بختياري واقع شده است از قراقوش در انتهاي مرز شمالي تا چلوان در نزديكي سامان، از جاذبه هاي اصلي و كانون هاي عمده تفرجگاهي اين استان به شمار مي آيد. اين ناحيه با روستاهاي زيباي قراقوش، كرم گوگان، ماركده، قوچان، صادق آباد، قار تطوع، پونه وار، هوره، دشتي، چم كاكا، چم جنگل و چم چنگ، هر ساله هزاران خانوار بومي و غير بومي را به سوي خود جلب مي كند. مسافرت به اين منطقه معمولا از ماه پاياني بهار (خرداد ماه) آغاز و به مدت چهار ماه تا اواخر شهريور ادامه مي يابد. از جاذبه هاي ويژه زاينده رود، بستر، كناره ها و محيط پيرامون آن است كه اين رود را به يكي از مهم ترين تفرجگاه هاي استان اصفهان و استان چهارمحال و بختياري و استان هاي اطراف آن ها تبديل كرده است.
كناره هاي اين رودخانه به ويژه در مسير عبور از شهر اصفهان، محدوده پل زمان خان در حدود مرز اصفهان، استان چهارمحال و بختياري و پشت سد زاينده رود از تفرجگاه هاي مهم منطقه محسوب مي شوند و هزاران تن از بوميان و اهالي شهرهاي مجاور در فصل ها و ماه هاي مساعد سال، براي گذراندن اوقات فراغت و به ويژه در روزهاي تعطيلي از آن بهره مند مي شوند. مسافرت به اين منطقه معمولا از ماه پاياني بهار(خرداد ماه) آغاز و به مدت چهار ماه تا اواخر شهريور ادامه مي يابد. ميهمانان زاينده رود كه بيش تر اهالي اصفهان و بازديدكنندگان آثار تاريخي اصفهان هستند، در حاشيه هاي پردرخت و باغ هاي زيباي اطراف آن اقامت مي كنند. سواحل زاينده رود با توجه به استعدادهاي طبيعي اين رود مناسب ترين محل براي احداث دهكده هاي ييلاقي و استقرار اردوگاه هاي جهانگردي است.
شهرستان نايين در دشت كوير واقع شده است. آسمان پر ستاره كوير براي شهر نشينان، شگفت انگيزتر از آن است كه به تصور آيد. سكوت محض و آرامش كامل را نه در كنار دريا، بلكه تنها در دشت كوير مي توان يافت. مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان عبارتند از: ارزانچه، انجيلو، بازينده، باسوم، پرويز، تاج آباد، چاه داغر، چناري، چيل كنده، خان آباد.

 

مساجد و مدارس مذهبي در شهرستان نائين

مسجد بابا عبدالله
مسجد بابا عبد الله در نزديكي بازار نايين واقع شدده و بناي اصلي آن طبق كتيبه تاريخي ثبت شده، در سال 700هـ . ق به روزگار فرمانروايي غازان خان به امر شمس الدين عبدالله ساخته و در سال 737 هـ . ق تعمير شده است. بناي كنوني مسجد مشتمل بر سردر، صحن، شبستان‌هاي متعدد و گنبدخانه است. فضاي ورودي، علاوه بر ساباط، متشكل از پيش طاق، درگاه، دالان و ايوان است. در ضلع جنوبي صحن، گنبدخانه بزرگي مربوط به بناي اصلي با نقشه مربع قرار گرفته و بر بالاي آن، گنبد بزرگ و سالمي برپا شدده است. هر ديوار داخلي گنبدخانه داراي درگاه، طاق نماها و تزيينات مقرنس كاري است. در پاكار گنبد، كتيبه‌اي آبي رنگ در زمينه گچي وجود دارد. در اين گنبدخانه، بر لوحي چوبي كه زماني قسمتي از منبر بوده و اكنون بر ديواره محراب نصب شده، عباراتي به تاريخ اول محرم سال 700 هجري نوشته شده است. همچنين در داخل گنبدخانه تعداد 10 قبر واقع است كه به نظر مي ‌رسد مربوط به دوره ايلخانان باشد. در جلوي گنبدخانه، شبستاني ساخته شده كه سه دهانه دارد. دهانه وسط اين شبستان، بزرگ تر از دو دهنه ديگر بوده و بي ‌شباهت به ايوان نيست. در وسط جبهه رو به روي اين بخش، يك ايوان و در طرفين آن، دالان‌هايي ساخته شده است. در جبهه غربي صحن، شبستان ستوندار نسبتاً كوچكي ساخته شده كه سه دهنه به طرف صحن دارد. در طرف ديگر صحن رو به روي شبستان مذكور سه غرفه تعبيه شدده كه نماي آن با نماي شبستان غربي متقارن است. در زير بخشي از صحن، شبستان زمستاني ساخته‌اند كه روشنايي آن از طريق روزنه‌هاي كف صحن تأمين مي ‌شود. به نظر مي ‌رسد كه در گذشته از پشت بام شبستان جبهه غربي به عنوان مهتابي استفاده مي ‌شده است.

مسجد فرخي نايين
مسجد فرخي كه در روستاي فرخي از توابع جندق نايين واقع شدده، در سال 1256هـ . ق به دستور حاج سيد ميرزا جندقي و قاضي نامور جندق و بيابانك ساخته شده است. اين مسجد داراي گنبد و يك ايوان بزرگ است كه محرابي گچبري دارد. صحن مسجد حدود 40×20 متر وسعت دارد.
مسجد قديمان نايين
مسجد قديمان در كنار حسينيه كلوان و در امتداد راه منتهي به دروازه كلوان قرار دارد. مشهور است كه اين مسجد، اولين مسجد جامع نايين در قرون نخستين هجري بوده است. اين نكته با توجه به شواهد تاريخي و الگوي شكل‌ گيري شهر، غيرمتحمل نيست. بناي مسجد بسيار ساده و فضاي اصلي آن، تنها شبستان ستونداري در جهت قبله است كه ظاهراً تعمير و بازسازي شده است. در سه جبهه ديگر صحن، تعدادي غرفه و طاق نما وجود دارد. در زير صحن مسجد، يك شبستان زمستاني وجود دارد كه روشنايي آن توسط روزنه‌هايي كه در كف مسجد قرار دارد و روي آن ها را با سنگ مرمر پوشانده‌اند، تأمين مي گردد. راه دسترسي به اين شبستان، از داخل كوچه سرپوشيده منتهي به حسينيه و در زير محلي كه به قدمگاه حضرت امام رضا مشهور است، قرار دارد. اين بنا داراي دو ورودي ساده است.
مسجد جامع جندق نايين
مسجد جامع جندق در مركز قلعه جندق از توابع شهرستان نايين در دشت لوت واقع است. ورودي مسجد، رو به شمال در ساباطي باز مي ‌شود. صحن مسجد، مربع مستطيل است و در هر يك از اضلاع خاوري و باختري آن، سه غرفه با آسمانه‌هاي ضربي ديده مي ‌شود. گنبد آجري مسجد با طرح حصيري در ضلع جنوبي بر روي اتاقي چهار ضلعي استوار است. اين مسجد داراي دو شبستان است كه يكي از آن ها در پشت غرفه‌هاي مسجد و ديگري به صورت مجزا در سمت شمالي مسجد واقع است و به عنوان شبستان زنانه مورد استفاده قرار مي ‌گيرد. به نظر مي ‌رسد كه اين شبستان بعدها با ايجاد گذري، از بناي اصلي مجزا شده باشد. در خصوص تاريخ ساخت مسجد اطلاع دقيقي در دست نيست، ولي در آن زيلوهايي قديمي به تاريخ 960 و 1034 و 1044هـ . ق وجود دارد كه مي ‌توان ساخت بناي مسجد را قبل از اين تاريخ‌ها دانست. پشت ديوار ضلع غربي مسجد، حسينيه‌اي قرار دارد كه اطراف آن را غرفه‌هاي دو طبقه‌اي با طاق‌هاي جناغي در بر گرفته است.
مسجد جامع خور نايين
مسجد جامع خور در شهرستان خور در حاشيه دشت لوت واقع است. اين شهر در حال حاضر از توابع نايين است، اما در گذشته از توابع سمنان به شمار مي‌آمده است. ساختمان اوليه آن در سال 1250هجري توسط نوروزعلي خان بنا شدده كه مشتمل بر شبستاني ستوندار و زيرزميني دو طبقه قسمتي براي زنان و قسمتي براي مردان بوده است. پوشش طاق شبستان، بر روي شش ستون قطور استوار مي ‌شده است. اين بنا در جريان سيل ارديبهشت 1358 شمسي ويران گشته و بناي جديد به جاي آن ساخته شده است.
مصلاي نايين
در سمت جنوبي شهر و با فاصله اندكي از حصار يك مصلاي قديمي وجود داشته كه آن را مصلاي عتيق مي ‌ناميدند زيرا گويا در زمان قاجار يا مدتي پيش از آن، فضاي ديگري در نزديكي آن به مصلاي شهر اختصاص يافت كه موجب گرديد مصلاي پيشين شهر را مصلاي عتيق بنامند اكنون تنها آثاري از يك گنبدخانه در مصلاي عتيق باقي مانده است. با فاصله بسيار اندكي از مصلاي عتيق فضاي ديگري كه اكنون بيشتر شبيه به يك باغ است وجود دارد كه آن را مصلاي جديد شهر دانسته‌اند و چند مقبره از جمله مقبره حاج عبدالوهاب و مقبره حاج محمد حسن صوفي نيز در آن قرار دارد در يك قسمت از اين مصلي يك آب انبار بزرگ ساخته شده است كه يك راه از بيرون باغ و راه ديگري از درون باغ دارد.

شهرستان تيران و كرون در گذشته‌به صورت يك شهرستان نبوده است و جزو شهرستان نجف آباد به شمار مي آمد. امروزه اين دو منطقه به صورت يك شهرستان واحد به نام تيران و كرون تشكيل شده است. ساكنين تيران و كرون به كشاورزي اشتغال دارند. شهرستان تيران به اين دليل كه درمجاورت استان چهارمحال و بختياري قرار دارد و با عشاير اين منطقه همسايه است، از صنايع دستي عشايري بي بهره نبوده و انواع هنرهاي دستي در اين منطقه رواج دارد. از ميان صنايع دستي رايج اين شهرستان مي توان به قالي بافي اشاره نمود كه مهم ترين صنعت دستي اين منطقه است. قالي هاي اين منطقه به علت همسايگي با شهرستان نجف آباد با طرح نجف آباد بافته مي شوند و از زيبايي و دوام ‌قابل توجهي برخوردار هستند.
كشاورزي و دام داري
ساكنين تيران و كرون به امر كشاورزي اشتغال دارند و فرآورده هاي گوناگون كشاورزي مانند گندم، جو، انگور، بادام، گردو برداشت مي كنند. دام داري بيشتر به صورت سنتي در اين منطقه رايج است.
مشخصات جغرافيايي
مركز شهرستان تيران و كرون در 51 درجه 09 دقيقه طول جغرافيايي و32 درجه و 42دقيقه عرض جغرافيايي و ارتفاع 1640 متري از سطح دريا واقع شده است. اين شهرستان در بيست كيلومتري نجف آباد و46 كيلومتري اصفهان واقع شده است. تيران و كرون از شمال غرب به شهرستان هاي فريدن و فريدونشهر و از جنوب غربي به استان چهارمحال بختياري و از شرق به شهرستان هاي اصفهان، خميني شهر، نجف آباد محدود مي گردد. اين شهرستان داراي هوايي نسبتا معتدل و زمستان هاي سرد است.

 

طبيعت درشهرستان تيران و كرون

آب هاي سطحي و زيرزميني منابع آبي اين شهرستان را تشكيل مي دهد. چاه هاي عميق و نيمه عميق و قنات ها عمده ترين راه هاي دسترسي به آب هاي زيرزميني هستند. تنها رودخانه اين شهرستان مرغاب نام دارد و از دالانكوه سرچشمه گرفته و به زاينده رود ملحق مي شود. آبشار كرد عليا و آبشار دالان كوه از مهم ترين آبشارهاي شهرستان به شمار مي آيند. چشمه مرغاب و چشمه شاهي كه از تفرج گاه هاي مردم منطقه به شمار مي آيند، از مهم ترين چشمه هاي شهرستان تيران و كرون است.اين شهرستان در يك منطقه دشتي قرار دارد و به شكل تپه ماهوري است به لحاظ طبيعي اين شهرستان بين دورشته كوه واقع شده است. مهم ترين ارتفاعات آن عبارت اند از: دالان كوه با ارتفاع 3450متر و كوه هاي دره بيد، سورمه و لاسميان.

 

آرامگاهها،امامزاده ها و زيارتگاها درشهرستان تيران و كرون

شهرستان تيران و كرون از مكان هاي مذهبي و زيارت گاه هاي قابل توجهي برخوردار است. امام زاده هايي كه در قسمت هاي مختلف اين شهرستان واقع شده اند عبارت اند از:
- امام زاده احمد بن محمد بن حنفيه در شهرستان تيران و كرون.
- امام زاده جواد بن موسي بن مبرقع در روستاي احمدرضا.
- امام زاده عبدالله بن موسي بن جعفر در روستاي كوهان.

X