معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1483537
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

شهرستان تيران و كرون در گذشته‌به صورت يك شهرستان نبوده است و جزو شهرستان نجف آباد به شمار مي آمد. امروزه اين دو منطقه به صورت يك شهرستان واحد به نام تيران و كرون تشكيل شده است. ساكنين تيران و كرون به كشاورزي اشتغال دارند. شهرستان تيران به اين دليل كه درمجاورت استان چهارمحال و بختياري قرار دارد و با عشاير اين منطقه همسايه است، از صنايع دستي عشايري بي بهره نبوده و انواع هنرهاي دستي در اين منطقه رواج دارد. از ميان صنايع دستي رايج اين شهرستان مي توان به قالي بافي اشاره نمود كه مهم ترين صنعت دستي اين منطقه است. قالي هاي اين منطقه به علت همسايگي با شهرستان نجف آباد با طرح نجف آباد بافته مي شوند و از زيبايي و دوام ‌قابل توجهي برخوردار هستند.
كشاورزي و دام داري
ساكنين تيران و كرون به امر كشاورزي اشتغال دارند و فرآورده هاي گوناگون كشاورزي مانند گندم، جو، انگور، بادام، گردو برداشت مي كنند. دام داري بيشتر به صورت سنتي در اين منطقه رايج است.
مشخصات جغرافيايي
مركز شهرستان تيران و كرون در 51 درجه 09 دقيقه طول جغرافيايي و32 درجه و 42دقيقه عرض جغرافيايي و ارتفاع 1640 متري از سطح دريا واقع شده است. اين شهرستان در بيست كيلومتري نجف آباد و46 كيلومتري اصفهان واقع شده است. تيران و كرون از شمال غرب به شهرستان هاي فريدن و فريدونشهر و از جنوب غربي به استان چهارمحال بختياري و از شرق به شهرستان هاي اصفهان، خميني شهر، نجف آباد محدود مي گردد. اين شهرستان داراي هوايي نسبتا معتدل و زمستان هاي سرد است.

 

طبيعت درشهرستان تيران و كرون

آب هاي سطحي و زيرزميني منابع آبي اين شهرستان را تشكيل مي دهد. چاه هاي عميق و نيمه عميق و قنات ها عمده ترين راه هاي دسترسي به آب هاي زيرزميني هستند. تنها رودخانه اين شهرستان مرغاب نام دارد و از دالانكوه سرچشمه گرفته و به زاينده رود ملحق مي شود. آبشار كرد عليا و آبشار دالان كوه از مهم ترين آبشارهاي شهرستان به شمار مي آيند. چشمه مرغاب و چشمه شاهي كه از تفرج گاه هاي مردم منطقه به شمار مي آيند، از مهم ترين چشمه هاي شهرستان تيران و كرون است.اين شهرستان در يك منطقه دشتي قرار دارد و به شكل تپه ماهوري است به لحاظ طبيعي اين شهرستان بين دورشته كوه واقع شده است. مهم ترين ارتفاعات آن عبارت اند از: دالان كوه با ارتفاع 3450متر و كوه هاي دره بيد، سورمه و لاسميان.

 

آرامگاهها،امامزاده ها و زيارتگاها درشهرستان تيران و كرون

شهرستان تيران و كرون از مكان هاي مذهبي و زيارت گاه هاي قابل توجهي برخوردار است. امام زاده هايي كه در قسمت هاي مختلف اين شهرستان واقع شده اند عبارت اند از:
- امام زاده احمد بن محمد بن حنفيه در شهرستان تيران و كرون.
- امام زاده جواد بن موسي بن مبرقع در روستاي احمدرضا.
- امام زاده عبدالله بن موسي بن جعفر در روستاي كوهان.

اصفهان يكي از مهم ترين مناطق گردشگري ايران در جهان است كه در رديف شهرهاي درجه اول دنيا، مانند: پكن، پاريس، رم، ونيز، ...قرار داشته و به لحاظ ديرينه‌گي و ارزش هاي ويژه هنري، در مجموعه‌ي ميراث فرهنگي بشريت، طي آييني جهاني از سوي «يونسكو» پاس داشته مي شود. شهرستان اصفهان داراي دو چشم انداز است‎؛ بلندي شهرستان اصفهان از سطح دريا 1 هزار و 575 متر است و بخش دشتي آن، از آبرفت رودخانه زاينده رود تشكيل يافته و در پاي دامنه هاي خاوري بلندي هاي زاگرس قرار گرفته است. از سوي جنوب باختري فاصله چنداني با دامنه كوه هاي زاگرس نداشته اما از شمال خاوري در فاصله دورتري از كوه هاي مركزي قرار گرفته است. صنايع اصفهان داراي قدمتي تاريخي است و صنعت كاران اصفهاني مشهورترين صنعت گران ايراني به شمار مي آيند. صنايع دستي اصفهان از ديرباز به عنوان نماينده هنر اصيل مردم ايران، در جهان سرشناس شده است. از اين رو، اگر اصفهان را گاهواره صنايع دستي ايران بناميم، سخني به گزاف نگفته ايم. نام اصفهان بي درنگ تصوير خاتم كاري، كاشي كاري، معرق، تابلوهاي مينياتور، قالي هاي نفيس ابريشمي و نقش هاي زيباي پارچه قلم كار را تداعي مي كند. قدمت طولاني و معماري با ارزش بناهاي تاريخي اصفهان سبب شده كه برخي آثار تاريخي منطقه مانند ميدان بزرگ نقش جهان در فهرست آثار ثبت شده سازمان ملي يونسكو قرارگيرند. مجموع آثارطبيعي و تاريخي، اصفهان را در فهرست ديدني ترين مناطق ايران قرار داده است. اصفهان نه تنها نماينده شايسته اي براي معرفي فرهنگ و تمدن غني ايران به مهمانان خارجي است، بلكه بازديد از اين خطه؛ خاطرات زيبا و حس غرورانگيزي را در ذهن گردشگران داخلي نيز بر جاي مي گذارد.
مكان هاي ديدني و تاريخي
قرن هاست كه اصفهان را نصف جهان مي نامند. اصفهان از شهرهاي بسيار قديمي ايران است كه موجوديت تاريخي آن به هزاره سوم قبل از ميلاد مي رسد. اصفهان منطقه اي به قدمت تاريخ تمدن و فرهنگ ايران است كه آثار بديعي ازهمه ادوار را با خود دارد. موقعيت طبيعي و جغرافيايي آن در مركز فلات ايران، خاك حاصل خيز و وجود زاينده رود به آن امكان داده كه در دوره هاي مختلف از مراكز مهم فعاليت اقوام ساكن در اين مرز و بوم باشد و يادگارهاي با ارزش تاريخي زيادي از اين اقوام را در دل خود داشته باشد. به همين سبب اصفهان را موزه هميشه زنده دنيا مي دانند كه از مكان هاي ديدني و آثار تاريخي بسيار با ارزشي برخوردار است. هر يك از آثار اصفهان در دوره اي ساخته شده و ياد آورعظمت آن دوره زماني است. قدمت طولاني و معماري با ارزش بناهاي تاريخي اصفهان سبب شده كه برخي آثار تاريخي منطقه مانند ميدان بزرگ نقش جهان در فهرست آثار ثبت شده سازمان ملي يونسكو قرارگيرند. كاخ چهل ستون از جمله بناهايي است كه اصفهان ملقب به نصف جهان بخش مهمي از شهرت خود را مديون آن است و عمارت تاريخي هشت بهشت نمونه ‌اي از كاخ ‌هاي محل سكونت آخرين سلاطين دوره صفوي است. كاخ عالي قاپو نمونه منحصر به فرد و يكي از عجايب معماري كاخ‌هاي عهد صفوي است. منارجنبان از جمله بناهايي است كه ازمعماري شگفت انگيزي برخوردار مي باشد. مسجد شيخ لطف الله از شاهكارهاي معماري و كاشي كاري ايران در نيمه اول قرن يازدهم هجري است. بازار بزرگ اصفهان كه يكي از زيباترين بازارهاي شهرهاي ايران و حتي جهان اسلام به شمار مي رود و پل تاريخي ، زيبا و معروف سي و سه پل (الله وردي خان) به همراه ده ها مكان ديگر تنها گوشه اي از زيبايي هاي تاريخي اصفهان هستند. اصفهان نه تنها داراي ده ها مسجد تاريخي، كاخ ها و عمارت هاي كم نظير، پل ها و باغ هاي با ارزش، كتيبه ها وسنگ نبشته هاي تاريخي، كاروان سراها و... است، بلكه از جاذبه هاي طبيعي خوبي نيز برخوردار مي باشد. بزرگ ترين رودخانه فلات مركزي ايران" زاينده رود" كه ازميان زيباترين شهر ايران عبورمي كند، آبشارها، تالاب ها و باتلاق هاي مهمي چون باتلاق گاوخوني - كه ازتالاب هاي با ارزش و نادر فلات مركزي ايران به شمار مي آيد- به همراه مناطق حفاظت شده غني، سبب رونق جاذبه هاي طبيعي اصفهان شده اند. مجموع آثار طبيعي وجاذبه هاي كم نظير و متعدد تاريخي اين شهرستان بر ارزش، اعتبار و شهرت جهاني اصفهان افزوده وسبب شده سفر به اصفهان در فهرست آرزوهاي رويايي جهانگردان كشورهاي مختلف جهان قرار گيرد.
صنايع و معادن
صنايع اصفهان داراي قدمتي تاريخي است و صنعت كاران اصفهاني مشهورترين صنعت گران ايراني به شمار مي آيند. صنايع دستي استان اصفهان از دير باز به عنوان نماينده هنر اصيل مردم ايران، در جهان سرشناس شده است. از اين رو، اگر اصفهان را گاهواره صنايع دستي ايران بناميم، سخني به گزاف نگفته ايم. نام اصفهان بي درنگ تصوير خاتم كاري، كاشي كاري، معرق، تابلوهاي مينياتور، قالي هاي نفيس ابريشمي و نقش هاي زيباي پارچه قلم كار را تداعي مي كند. استان اصفهان از كانون هاي مهم صنعت ايران به شمار مي آيد. وجود مجتمع هاي صنعتي فولاد مباركه، ذوب آهن، صنايع ريسندگي، پالايش گاه اصفهان، صنايع نظامي، صنايع خوراكي و. . . اهميت صنعتي اين استان را به خوبي نشان مي دهد. اصفهان داراي معادن متعددي نيز است كه در حال حاضر بخشي از اين معادن فعال بوده و مورد بهره برداري قرار گرفته و به مصرف صنايع سبك و سنگين مي رسد و برخي به گونه نيمه فعال و تعطيل است كه با بررسي و پژوهش هاي بيش تري در آينده، در راستاي گسترش صنايع كشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت. مهم ترين معدن هايي كه در حال حاضر در اين استان مورد بهره برداري قرار دارد، عبارتند از : - معدن هاي سرب و روي ايران كوه، كوه انجير و روستاي تيران كه در باختر شهرستان اصفهان قرار دارند. معادن اين شهرستان، عبارتند از : معدن سنگ ساختماني، سرب، روي، مس، نمك، منگنز.
كشاورزي و دام داري
مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي اين شهرستان عبارتند از: چغندرقند، پنبه، گندم، جو، ‌سبزي، و گونه هاي ميوه مانند : زردآلو، گيلاس، هلو، گلابي، انگور، خربزه، هندوانه، ‌خيار، …. از جمله ميوه هايي كه در شهرستان اصفهان سرشناس اند، گونه هاي زردآلو است. كه درمحل، آن را شكرپاره مي نامند و گلابي كه گونه مرغوب آن را شاه ميوه مي گويند. كشت گندم، علوفه، پنبه، صيفي جات و … نيز بسيار رايج است. در شهر اصفهان و پيرامون آن، درختان ميوه هسته دار و دانه دار نيز كشت مي شود.
مشخصات جغرافيايي
مركزشهرستان اصفهان، در جنوب استان اصفهان، ‌در 32 درجه و 38 دقيقه پهناي شمالي و 51 درجه و 39 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ قرار دارد. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان هاي نايين، اردستان و برخوار و ميمه، از خاور به استان يزد، ‌از باختر به شهرستان هاي خميني شهر، فلاورجان، مباركه، شهرضا، ‌و از جنوب به استان فارس محدود است. بلندي شهرستان اصفهان از سطح دريا 1 هزار و 575 متر است و بخش دشتي آن، از آبرفت رودخانه زاينده رود تشكيل يافته و در پاي دامنه هاي خاوري بلندي هاي زاگرس قرار گرفته است. از سوي جنوب باختري فاصله چنداني با دامنه كوه هاي زاگرس نداشته اما از شمال خاوري در فاصله دورتري از كوه هاي مركزي قرار گرفته است. آب و هواي آن معتدل و فصل هاي چهارگانه آن منظم است. بادهاي اين شهرستان باختري است و در تابستان جهت خاوري و آرامي دارد. بيش ترين درجه حرارت در اصفهان 42 و كم ترين درجه حرارت 16 درجه سانتي گراد ثبت شده است.
اين شهرستان از نظر پوشش گياهي در رديف نواحي فقير ايران به شمار مي رود، زيرا گذشته از دره زاينده رود كه به دليل مساعد بودن شرايط لازم داراي پوشش گياهي كافي است، ‌نقاط ديگر شهرستان به دليل وجود آب و هواي بياباني و نيمه بياباني، كمي باران و تبخير شديد، ‌داراي پوشش گياهي ناچيز است. شهر اصفهان، در دشتي رسوبي، كه از حاصلخيزترين دشت هاي فلات مركزي ايران مي باشد، بنا گرديده است. اين دشت، در دوران چهارم زمين شناسي، در نتيجه رسوب گذاري رودخانه زاينده رود به وجود آمده است. شهر اصفهان داراي آب و هواي خشك با توان تبخير شديد است. در بخش بندي آب و هوايي Koppen، اين شهر به عنوان آب و هواي بياباني خشك و سرد شناخته شده است. مهم ترين رودخانه شهرستان اصفهان زاينده رود است كه از بلندي زردكوه بختياري سرچشمه مي گيرد و با كندن تونل كوهرنگ به درازاي 2 هزار و 823 متر، در سال 1332 ه . ق، بخشي از آب سرچشمه رود كارون را به زاينده رود برگردانده و به گسترش كشاورزي شهرستان كمك زيادي شده است. بلندي هاي پيرامون شهر اصفهان عبارتند از : پيلا يا پيلارته ( سيد محمد ) در شمال باختري، تپه آتشگاه و كوه دنبه در باختر و كوه كلاه قاضي، شاه كوه و صفه در جنوب و تپه هاي آبشار و شهرستان در خاور. در پست ترين نقطه شهر، رودخانه زاينده رود در جهت باختر به خاور جريان دارد. زاينده رود كه بزرگترين رودخانه مركزي ايران است، از زردكوه تا گاوخوني را‌ آبياري مي كند. ( براي اطلاعات بيش تر نگاه كنيد به اطلاعات جغرافيايي اصفهان )
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
اصفهان به سبب پيشينه تاريخي كهن خود در طول تاريخ با نام هايي چون: آپادانا، آصف هان، اَسباهان،اِسبهان، اِسپهان، اسپينر، اسفاهان، اِسفهان، اصفهان، اصفهانك، انزان، بسفاهان، پارتاك، پارك، پاري، پرتيكان، جي، داراليهودي، سپاهان، شهرستان، گابا، گابيان، گابيه، گبي، گي، نصف جهان و يهوديه نيز خوانده شده است. بسياري از پژوهش گران بر اين باورند كه اختصاص اين ناحيه در پيش از اسلام - به ويژه در دوران ساسانيان – به گرد آمدن سپاهيان مناطق جنوبي ايران، مانند : كرمان، فارس، خوزستان، سيستان،. . . وجه تسميه آن به « اِسپهان »، بوده و سپس در بعد از اسلام تحت تأثير زبان عربي به « اصفهان » تغيير شكل داده است. شهر اصفهان، مركز اين منطقه مهم روزگاري پايتخت ايران به شمار مي رفته است و در دوران ايلامي ها، استان كنوني اصفهان يكي از ايالت هاي كشور « اَنزان » يا « اَنشان » بوده است. در زمان هخامنشيان نام اين ايالت و مركز آن، از اَنزان به گابيان (گابا/گادوگاي) تبديل يافته و به سبب آباداني، محل زندگي پادشاهان هخامنشي نيز بوده است. در دوران اشكانيان اين منطقه يكي از ايالت هاي پهناور پادشاهي اشكاني و شهر اصفهان پايتخت آن بوده، حاكم آن عنوان شاه داشته است. اردشير پاپكان مؤسس سلسله ساساني، در تعقيب اردوان پنجم - آخرين پادشاه اشكاني - از مداين به منطقه اصفهان آمده، با غلبه بر ساتراب (استاندار) آن، اصفهان را گشود. در زمان ساسانيان، منطقه اصفهان اهميت بسياري داشته و جنبه دفاعي و نظامي آن، كه مركز گردآوري سپاه بوده، بر ارزش جغرافيايي اش، افزوده است. در اين دوره خانواده بزرگ ايراني « اسپوهران » يا « هفا » بر اصفهان حكمراني مي كرده اند. بر اساس پاره اي از پژوهش ها، در اواخر اين دوران، يزدگرد به خواهش همسرش « شوشن دخت » يك كلني يهودي در مركز آن ( گي ) ايجاد كرد. گِي كه بعدها « اليهوديه » يا كوي يهودي ها ناميده شد، آن بخش از شهر كنونيِ اصفهان است كه بازار بزرگ اصفهان در آن قرار دارد. از اين روي، بيش تر مكان هاي اسلامي كنوني اين بخش، در گذشته متعلق به يهودي ها بوده است.

هنگام ورود مسلمانان به ايران، ‌اصفهان شامل دو شهر بود، جي و يهوديه در باختر جي بود، كه اصفهان كنوني همان يهوديه است. در 23 يا 24 هـ . ق، اصفهان به دست مسلمانان افتاد و تا حدود 300 سال، حاكماني از سوي خلفا در آن جا فرمانروايي مي كردند. پس از روي كار آمدن ديلميان، حسن ركن الدوله ديلمي، اصفهان را پايتخت خود كرده در توسعه آن كوشيد. به دستور وي ديوار ميان كوي هاي جي و يهوديه را برداشته بارويي به دور شهر كشيده شد، ‌كه دورش حدود 21 هزار گام بود.
در محرم سال 433 هـ . ق، طغرل سلجوقي پس از يك سال محاصره در دومين لشگركشي خود به اصفهان آن را گشود و حكومت ديالمه كاكويه را از اين منطقه بر انداخت. طغرل 12 سال در اصفهان زندگي كرد و پانصد هزار دينار خرج ساختمان ها و امور خيريه، مسجدها و خانقاه ها كرد. پس از سال 633 هـ . ق، كه اصفهان توسط سپاهيان اوكتاي قاآن، جانشين چنگيز گشوده شد، اين منطقه در سيطره مغولان قرار گرفت. عمق و غناي فرهنگي ايرانيان به اندازه اي بود كه در كمتر از نيم قرن اين قوم خونريز را آداب و فرهنگ آموختند. چنان كه در زمان حكومت سلطان محمد اولجايتو كه در آغاز سده 8 هـ. ق به حكومت رسيد در اصفهان همانند ديگر نقاط ايران مسجد و بناهاي متعددي ساخته شد. يكي از مشهورترين و زيباترين اين آثار، محرابي است گچ بري در مسجد جامع اصفهان كه به محراب اولجايتو معروف گرديده است. پس از در گذشت ابو سعيد بهادر خان، سومين ايلخان مسلمان مغول، شاهزاده گان و اميران بر شهرها ومناطق ايران چيره شدند و چندي فرزندان امير چوپان در اصفهان حكومت كردند و سپس شاه شيخ ابو اسحاق اينجو، بر آن دست يافت. حكومت خاندان اينجو با كشته شدن ابواسحاق به دست مظفريان پايان يافت، و حكومت مظفريان نيز در اواخر سده 8 هـ. ق، با كشته شدن شاه منصور آخرين پادشاه اين خاندان در نزديكي شيراز به دست تيمور لنگ، به سرانجام خود رسيد. تيمور سپس رهسپار اصفهان گشت و در ماه رجب سال 795 هـ. ق، اصفهان را گشود. اصفهان در اواخر دوره تيموري، چندي نيز در قلمرو تركمانان قراقويونلو قرار گرفت.
هر چند پس از تأسيس سلسله صفوي به دست شاه اسماعيل صفوي در سال 906 هـ. ق، وي تبريز را به عنوان پايتخت برگزيد؛ اما از سال 1000 هـ. ق شاه عباس كبير پايتخت را به اصفهان انتقال داده در طول 42 سال حكومت خود، پيوسته به عمران و آبادي كشور، به ويژه اصفهان پرداخت. ايجاد ميدان بزرگ نقش جهان، عالي قاپو، مسجد شيخ لطف الله و سردر قيصريه، مسجد شاه، بازار شاهي، خيابان چهار باغ، شهرك جلفا، كليساهاي تاريخي،. . . در اين شهر نتيجه گام ها و تلاش هاي شاه عباس بزرگ است. پس از شاه عباس، هر يك از شاهان صفوي نيز به نوعي در آباداني اصفهان كوشيدند. شاه صفي بناي امام زاده اسماعيل را در محل آن، به خوبي تعمير و تزيين كرد. هم چنين دَرِ بزرگ مسجد شاه را نقره پوش و طلا كاري نمود. شاه عباس دوم بناهايي چون كاخ پادشاهي چهل ستون و ساختمان پل خواجو و ساختمان هاي سلطنتي كرانه زاينده رود، مانند هفت دست، آيينه خانه، و نمكدان را ساخت و باغ پهناور سعادت آباد را ايجاد كرد. شاه سليمان كاخ هشت بهشت را بنا نمود و شاه سلطان حسين نيز مدرسه سلطاني يا مدرسه چهار باغ، سراي فتحيه (محل مهمانسراي شاه عباس) و بازارچه شاهي را بنا كرد. در سال 1135 هـ. ق، شاه سلطان حسين اصفهان را پس از هفت ماه محاصره و قحطي شديد به محمود غلجايي تسليم كرد. چون تهماسب ميرزا در قزوين از استعفاي پدرش آگاه شد، خود را شاه خواند و براي پس گرفتن پايتخت به تلاش افتاد. محمود غلجايي ( محمود افغان ) سرانجام پس از 30 ماه حكومت، در سال 1137 هـ. ق، به دست پسر عمويش اشرف غلجايي كشته شد و اشرف در اصفهان به حكومت رسيد. در دوران قاجاريان نيز، اگرچه پايتخت، ديگر به تهران منتقل گرديده بود؛ اما اصفهان هم چنان از اهميت فوق العاده اي برخوردار بود. در اين دوران در پاره اي از بنا ها تغييراتي داده شد. يكي از حاكماني كه در اين دوران مدت طولاني بر اين شهر حكم راند، ظل السلطان فرزند ناصرالدين شاه بود.

 

طبيعت درشهرستان اصفهان

زاينده رود
زاينده رود تنها رودخانه بزرگ اصفهان است كه پس از آبياري نمودن شهرها و آبادي هاي مسير خود وارد شهرستان اصفهان مي شود. رودهاي ايزدخواست، تيغ زرد، جوشقان، چشمه ريزه، دستكن، دهلر، رباط، رحيمي، سوه، سه گنبد، كلهر رود، لاچاورگ، لادرجه، لقر، محمد آباد، هزاره گره و هيني از ديگر رودهاي اين شهرستان هستند. چشمه هاي فراواني در شهرستان اصفهان وجود دارد كه از قابليت هاي گردشگري طبيعي برخوردار هستند. برخي از آن ها عبارت اند از: چشمه آبشار شاه، چشمه و مزرعه توتستان، چشمه نبي، چشمه ملارد، چشمه راهروان، چشمه هفتون و چشمه خوراسگان.

چشمه ملارد
چشمه ملارد در 10 كيلومتري شمال اصفهان و جنب كوه سيد محمد قرار دارد.
سد زاينده رود
اين سد در محل آبادچي در ناحيه اي كوهستاني قرار گرفته است و موقعيت مناسبي براي جلب ايران گردان داخلي و خارجي دارد. در كنار سد، پلاژها و تاسيساتي احداث كرده اند كه مورد مراجعه مسافرين و اهالي شهرهاي اصفهان و خوزستان، به ويژه در فصل تابستان، قرار مي گيرد. در درياچه سد امكان قايق راني و ماهي گيري نيز وجود دارد. سد ديگري بر روي يكي ار شعبات زاينده رود به نام چشمه مرغاب احداث شده و در سال 1370 مورد بهره برداري قرار گرفته است. در صورت ايجاد تاسيسات پذيرايي لازم، اطراف سد مي تواند مورد بهره برداري گردشگري قرار مي گيرد.

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان اصفهان

مسجد شيخ لطف الله اصفهان
مسجد شيخ لطف الله اصفهان يكي از زيباترين و اعجاب انگيز ترين بناهاي اصفهان است. اين اثر فوق العاده يكي از زيباترين آثار تاريخي اصفهان است كه هر تماشا كننده‌اي را خيره مي ‌كند و نسبت به هنرمنداني كه در انجام آن دخيل بوده‌اند به اظهار تحسين و اعجاب وا مي ‌دارد، مسجد شيخ لطف الله است كه در ضلع خاوري ميدان نقش جهان مقابل عمارت عالي قاپو واقع شده و به واسطه كاشي كاري‌هاي معرق داخل و خارج گنبد و كتيبه‌هاي عالي كه مقداري از آن‌ها به خط عليرضاي تبريزي عباسي است از زيبايي و ظرافت كم نظيري برخوردار است. اين مسجد از شاهكارهاي معماري و كاشي كاري ايران در نيمه اول قرن يازدهم هجري بوده و به فرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده است. سر در زيباي آن در سال 1012 هجري به پايان رسيده است. سال اتمام ساختمان و تزيينات كاشي كاري آن به موجب كتيبه‌اي كه به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي نوشته شده، سال 1028 هجري قمري است.

مسجد جامع اصفهان
مسجد جامع اصفهان در حقيقت، مجموعه‌اي از ساختمان‌ها و آثار هنري دوره‌هاي بعد از اسلام تاريخ ايران است كه يادگارهايي از پادشاهان، وزيران، اميران،‌ بزرگان و بانوان خير ايراني بعد از اسلام را در بر دارد و بخشي از تحولات معماري دوره‌هاي اسلامي تاريخ ايران را در مدت هزار سال نشان مي ‌دهد. اين بنا كه به مسجد جامع عتيق و مسجد جمعه نيز شهرت دارد، در بخش قديمي اصفهان، ضلع باختري خيابان هاتف و انتهاي بازار بزرگ واقع شده و يكي از برجسته ‌ترين آثار معماري ايران و جهان است و از آن جا كه بخش‌هاي مختلف آن در دوران‌هاي مختلف تاريخي ساخته و پرداخته شده‌اند، مجموعه حاضر چون موزه عظيمي، معرف روند تحول و تكامل معماري ايران در دوره اسلامي است.
بر اساس متون تاريخي و تاييد بررسي ‌هاي باستان‌شناسي، بناي اوليه مسجد، مربوط به قرن دوم هجري است. قديمي ترين شرح حالي كه پيرامون مسجد قديمي در دست داريم، شرحي است كه در رساله «محاسن اصفهان» در سال 421هـ . ق نوشته شده است. بر اساس اين نوشته، مسجد اوليه، بناي بزرگي بوده كه توسط اعراب قبيله طيران (تيرون) در قرن دوم هجري بنا شده بود. اين مسجد در سال 226هـ . ق، در دوره عباسيان بازسازي شده و وسعت بخشيده شد. در دوره آل بويه، مجددا بازسازي شده و از طرف صحن گسترش يافته است. در فاصله سال‌هاي 465 تا 485هـ . ق، در دوره وزارت خواجه نظام الملك، در بخش جنوبي مسجد با تخريب بخشي از شبستان دوره گذشته، فضايي گنبددار و در سال 481هـ . ق در شمالي ‌ترين نقطه مسجد، فضاي گنبددار ديگري توسط تاج الملك ـ رقيب نظام الملك ـ بنيان گرديد. در زمان ايلخانان، به روزگار فرمانروايي الجاتيو، بخش‌هايي از مسجد تزيين و محراب زيباي گچ بري مورخ 710هـ . ق ساخته شد كه محراب مزبور، يكي از شاه كارهاي هنر گچ بري محسوب مي ‌شود و با كتيبه‌هاي زيبا، نقوش متنوع گياهي و سرستون نماها، به نحو شايسته‌اي نماسازي و تزيين شده است. در روزگار مظفريان، بخش‌هايي از مسجد بازسازي و بخش‌هاي ديگري از جمله مدرسه و صفه عمر و شبستان شمالي به آن اضافه شد. در سال 851هـ . ق، بناي شبستان زمستاني انجام گرفت. در دوره صفوي بخش‌هاي مختلف مسجد تعمير، تزيين و بناهايي چون شبستان ستوندار جنوب باختري و بناهاي وسط صحن ساخته شد. در روزگار قاجاريه، تعميرات و تزييناتي در مسجد، از جمله در سر در مورخ 1218هـ . ق صورت گرفته است. سرانجام در قرن اخير، تعميرات اساسي و بنياديني در ساختمان مسجد و تزيينات آن به عمل آمده است.
در نتيجه حفريات باستان شناسي در دوره اخير، بقاياي اين مسجد در زير بخش‌هاي فعلي مسجد از جمله در زير گنبدخانه نظام الملك و شبستان‌هاي سلجوقي به دست آمده و مشخص شده كه مسجد دوره سلجوقي بر روي بقاياي دوره قبل نهاده شده است. بناي كنوني مسجد با وسعتي حدود 22 هزار مترمربع با نقشه چهار ايواني ساخته شده و مشتمل بر صحن مركزي وسيع با حوض و بناهاي مربوط، ايوان‌هاي چهارگانه، گنبدخانه‌هاي جنوبي و شمالي، شبستان‌هاي متعدد، مدرسه، ورودي ‌ها، تزيينات غني و متنوع، آثار نفيس و مدارك تاريخي بسيار و الحاقاتي است كه در دوره‌هاي نسبتاً جديد صورت گرفته است. اين بنا به شماره 95 به ثبت تاريخي رسيده است
مسجد اشترجان (اشترگان) اصفهان
اين مسجد در دهكده اشترگان لنجان، 38 كيلومتري اصفهان واقع شده است. سر در مسجد آن 13 متر ارتفاع دارد و با كاشي ‌هاي سبك اوايل قرن هشتم هجري قمري و تزيينات گچ بري به شيوه همان دوره آراسته شده است. مناره‌هاي اين مسجد مانند منار جنبان متحرك است و تاريخ ساختمان آن نيز در كتيبه كاشي كاري سر در اصلي و هم چنين در انتهاي كتيبه داخل گنبد، سال 715 هجري قمري ثبت شده است.
مسجد حكيم اصفهان
اين بنا در محله قديمي اصفهان، معروف به باب الدشت، در انتهاي بازار رنگرزان واقع شده و به جهت فضاي مناسب، تزيينات زيباي كاشي كاري و كتيبه‌هاي نفيس، از مساجد مهم و معتبر اصفهان محسوب مي ‌شود. بناي اين مسجد برطبق كتيبه‌هاي تاريخي آن، به هزينه محمد داوود، معروف به تقرب‌خان ـ از پزشكان شاه عباس دوم و شاه صفي ـ ساخته شده است. سال شروع ساختمان مسجد، براساس كتيبه سردر خاوري، 1067هـ . ق و سال اتمام آن براساس كتيبه سر در شمالي، 1073هـ . ق است. با توجه به منابع تاريخي و شواهد به جاي مانده، اين مسجد در محل مسجدي قديمي از زمان آل بويه معروف به جورجير كه توسط صاحب بن عباد وزير ساخته شده بود، بنا شده است. (البته با توجه به نوشته شاردن، مسجد دوره صفوي در محوطه خالي قبرستان بنا شده و بنابر اين، مسجد جورجير قبلاً از بين رفته بوده است). بناي مسجد حكيم داراي سر در، صحن، ايوان، غرفه‌هاي دو طبقه، گنبدخانه، شبستان و همچنين كاشي كاري و تزيينات زيبا و كتيبه‌هاي نفيس است. سردر خاوري مسجد داراي تزيينات كاشي كاري و كتيبه تاريخي است. كتيبه سردر شمالي به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي مورخ 1073هـ. ق است. صحن مسجد وسيع بوده و نماهاي آن با كاشي كاري و خطوط بنايي آراسته شده است. در جبهه جنوبي صحن، ايوان جنوبي، گنبدخانه و شبستان‌هاي طرفين آن واقع است. گنبدخانه مسجد نيز داراي تزيينات كاشي كاري معقلي، كتيبه‌ها و محراب‌هايي مي باشد. اين بنا به شماره 223 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد خلوت نشين (شيشه) اصفهان
اين بنا در كوچه مشهور به باغ قلندرها كه مسجد حكيم را به بازار بزرگ اصفهان متصل مي ‌كند، واقع شده و مسجد كوچكي است كه صحن كوچك آن را در دوره اخير با طاق شيشه‌اي پوشانده‌اند و به همين جهت ه آن مسجد شيشه نيز مي گويند. اين مسجد در زمان شاه سليمان صفوي توسط محمدقاسم زاهد مشهور به خلوت نشين بنا شده است. داخل مسجد به علت تعميراتي كه در آن صورت گرفته، از حالت قديمي خود خارج شده، ولي محراب جنوبي آن به حالت اصلي باقي مانده و داراي تزيينات كاشي كاري است. كتيبه اين محراب به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي است. كتيبه سردر مسجد نيز به همان شيوه و مورخ 1100هـ . ق است.
مسجد سرو شفادران اصفهان
اين مسجد كه در عرف تلفظ (سرش بادران) خوانده مي شود در روستايي در 29 كيلومتري جنوب خاوري اصفهان و ساحل شمالي زاينده رود واقع شده است. اين اسم در اصل (سروش آذران) بوده و محل يكي از آتشكده‌هاي معروف اصفهان است. به غير از مسجد سرو شفادران كه به فتواي كتيبه آن در دوره شاه طهماسب اول در سال 976 هجري بنا شده است آثار قابل ملاحظه‌اي ندارد. كتيبه سر در مسجد كه قسمتي از كاشي ‌هاي انتهاي آن از بين رفته، به خط ثلث با كاشي لاجوردي بر زمينه آجري آن نوشته شده است.
مسجد ايلچي اصفهان
مسجد ايلچي درمحله احمد آباد اصفهان واقع شده است. كتيبه تاريخي سر در مسجد حاكي از آن است كه اين مسجد دردوره سلطنت شاه سليمان صفوي به وسيله (صاحب سلطان بيگم) دختر حكيم نظام الدين محمد ملقب به حكيم الملك ايلچي و توسط (خواجه سعادت) نامي از خواجگان او به اتمام رسيده است. كتيبه سر در اين مسجد در سال 1097 نوشته شده است. در بالاي سكوها و در داخل مقرنس‌هاي سر در مسجد ايلچي خطوط بنايي بسياري نقش بسته است.
مسجد آقا نور اصفهان
اين بنا در محله دردشت اصفهان واقع است. بناي اصلي آن، از آثار دوره شاه عباس اول است كه ساخت آن يك سال بعد از مرگ نامبرده، در اولين سال سلطنت شاه صفي ـ 1039هـ. ق ـ به اتمام رسيده و در دوره قاجاريه، شبستان زيبايي بدان افزوده شده و بخش‌هايي از آن تزيين شده است. بناي كنوني مسجد، با نقشه چهار ايواني، داراي سردر، صحن، ايوان‌هاي چهارگانه، شبستان، تزيينات كاشي كاري و كتيبه‌هاي تاريخي است. كتيبه مقدم ‌تر بنا، در داخل ايوان خاوري، به شعر و به تاريخ 1034 هجري است. براساس متن اين كتيبه، مسجد را شخصي به نام آقا نور ساخته است. كتيبه اتمام بنا، بر سر در خاوري به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي خشتي لاجوردي رنگ نوشته شده است. براساس متن كتيبه، بناي مسجد به وسيله نورالدين محمد اصفهاني، در زمان شاه عباس شروع و در سال اول سلطنت شاه صفي به اتمام رسيده است. كتيبه مزبور به خط محمدرضا امامي است. شبستان ستون دار اين مسجد، بسيار زيبا و داراي ستون‌هاي سنگي و پوشش چشمه طاق است كه در وسط طاق‌ها، قطعاتي از سنگ مرمر شفاف جهت نورگيري قرار داده‌اند. اين شبستان، محراب كوچكي دارد. سردر خارجي شبستان جنب سردر شمالي مسجد نيز تزييناتي از نوع كاشي ‌هاي گره و خطوط بنايي دارد. اين شبستان، از الحاقات قرن سيزدهم هجري است و به هزينه حاج‌ محمد ابراهيم قزويني ـ امام جماعت سابق مسجد ـ بنا شده است. پشت بام اين شبستان، در رديف زيباترين مهتابي ‌هاي مساجد اصفهان است. اين مسجد، در بهمن ماه 1365 شمسي، در معرض حملات هوايي عراق قرار گرفت كه در نتيجه آن، خرابي ‌هايي در صفه جنوبي، لنگه‌ طاق‌ها، تزيينات كاشي و آيينه و گلدسته مسجد ايجاد شد كه بعدها به همت مسئولين مربوطه بازسازي و مرمت گرديد.
مسجد گاراصفهان
اين بنا در روستاي گار در 22 كيلومتري خاور اصفهان و ساحل جنوبي زاينده رود واقع شده و امروز تنها مناره و بقاياي بخشي از ديوارهاي گنبدخانه مسجد برجاي مانده است. با توجه به مناره و كتيبه سلجوقي آن و همچنين بقاياي كتيبه و تزييناتي از دوره ايلخاني مي ‌توان گفت كه اصل مسجد مربوط به دوره سلجوقي است كه در دوره ايلخاني بازسازي شده و محراب و تزييناتي بدان الحاق شده است. بناي اصلي مسجد به روزگار آباداني، شبستان مربع گنبدداري به ابعاد 12/8×12/8 متر بوده كه در جوانب آن، بناهاي ديگري وجود داشته و كل بناهاي مسجد، درون حصاري خشتي محصور مي ‌شده است. بناي گنبددار با آجركاري، گچ بري، طاق نماها، محراب و كتيبه‌هايي مزين مي ‌شده كه از همگي آن ها تنها بقاياي اندكي برجاي مانده است. بر ديوار شمالي اتاق، لوحه‌هايي گچ بري برجاي مانده است. محراب مسجد در ضلع جنوبي داراي گچ بري‌ها و كتيبه‌هاي قرآني به خط ثلث و كوفي است كه بخش عمده آن از بين رفته است. مناره سلجوقي در 50 متري بناي مزبور قرار دارد.

مسجد باغ حاجي اصفهان
در نزديكي باغ حاجي (باغ همايون امروز) كوچه‌اي به نام باغ حاجي وجود دارد كه مسجد كوچكي از دوره صفويه در آن واقع شده است. كتيبه سر در اين مسجد حاكي از آن است كه مسجد به وسيله شخصي به نام خواجه روح الله در دوره پادشاهي شاه عباس اول ساخته شده است. از تزيينات كاشي كاري اين مسجد غير از سر در آن چيز قابل ملاحظه‌اي باقي نمانده و كتيبه آن به خط ثلث سفيد معرق بر زمينه كاشي لاجوردي مورخ به سال 1033 هجري است.

مسجد ازيران اصفهان
در سي كيلومتري خاور اصفهان و در جنوب بستر زاينده رود دهكده ازيران واقع شده كه مردم محل آن را (ازيرون) تلفظ مي ‌كنند. در اين دهكده كه در خاور دشتي واقع شده، به سبك بناهاي مغولي در قرن هشتم هجري مسجد جالب توجهي وجود دارد كه در حال انهدام و ويراني است. كتيبه خارجي گنبد مسجد ازيران به خط بنايي آجري برجسته و سفيد بر زمينه آجري قرمز مي باشد. كتيبه داخل گنبد به خط بنايي آجري برجسته و سفيد بر زمينه آجري قرمز رنگ و كتيبه محراب مسجد ازيران به خط ثلث گچ بري برجسته بر زمينه گل و برگ است.

مسجد گز اصفهان
مسجد گز در روستايي در 18 كيلومتري شمال شهر اصفهان واقع شده و از نواحي قديمي و تاريخي حومه اصفهان محسوب مي ‌شود. اين مسجد كوچك چهار ايواني مربوط به دوره سلاجقه است كه در دوره‌هاي بعد، خرابي ‌هايي به آن وارد آمده و تجديد ساختمان شده ولي به مقدار زياد مشخصات سلجوقي خود را حفظ كرده است. ايوان‌هاي شمالي، جنوبي، خاوري و باختري در اين مسجد دو به دو قرينه هم هستند و صحن آن به شكل مربع و طول و عرض آن در حدود 12 متر است. آثار قابل ملاحظه سلجوقي اين مسجد در ايوان باختري آن است و دو راهروي فعلي مسجد در طرفين اين ايوان قرار دارند. درهر يك از دو ضلع شمالي و جنوبي ايوان باختري دو مدخل به ارتفاع تقريباً دو و نيم قرار دارد. تزيينات طاق‌هاي هلالي شكل آن ها از آجر و گچ، نظير تزيينات سلجوقي داخل ايوان خاوري مسجد جمعه اصفهان است و در بالا پشت بغل‌هايي از تزيينات آجري دارد. پشت مدخل داراي دو قسمت برجسته مدور در چپ و راست مي باشد. محراب سلجوقي اين ايوان در ضلع جنوبي آن واقع شده و در قسمت فوقاني آن محل يك كتيبه كه در اطراف اين ايوان نصب شده بوده است، مشاهده مي ‌شود ولي كم ترين اثري از خود كتيبه باقي نمانده است.

مسجد سين اصفهان
در قريه (سين) كه در شش كيلومتري شمال گز واقع شده يك مسجد و مناره سلجوقي وجود دارد كه در مقايسه با مسجد گز بيش تر اختصاصات دوره سلجوقي خود را حفظ كرده است. كوچه و مدخل مسجد سين كه مناره مرتفع آن نيز در گوشه‌ شمال باختري مسجد واقع مي ‌شود، شباهت زيادي به كوچه و مدخل مسجد گز دارد. صحن فعلي مسجد سين، وسعت زيادي ندارد و طول و عرض آن در حدود 7 متر است. مدخل مسجد در ضلع شمالي آن واقع شده و ايوان اصلي كه به گنبد منتهي مي ‌شود، در سمت جنوب قرار دارد. در طرفين خاوري و باختري صحن دو ديوار معمولي قرار دارد. ديوارهاي آن تزييناتي از گچ بري مشابه تزيينات ديوارهاي ايوان خاوري مسجد جمعه اصفهان دارد. طاق گنبدي شكل آن از مقرنس‌هاي درشت آجري - شبيه به طاق‌هاي مقرنس دار آجري مسجد جمعه اصفهان- تزيين شده است. خطوط گچ بري اطراف محراب اين مسجد بر زمينه اي آبي رنگ نقش بسته است.

مسجد جامع برسيان اصفهان
اين بنا در روستاي برسيان در 42 كيلومتري خاور اصفهان و شمال بستر زاينده رود واقع شده و از آثار ارزشمند دوره سلجوقي است كه در دوره‌هاي بعد الحاقاتي به آن صورت گرفته است. بناي دوره سلجوقي مسجد، گنبدخانه‌اي مربع مستطيل به ابعاد تقريبي 11 متر (ضلع داخلي) است كه در اصل در هر ضلع شمالي، خاوري و باختري آن، سه درگاه و در ضلع جنوبي آن، محراب و دو درگاه در طرفين آن وجود داشته و از نظر ساختار و تزيينات به نظر مي ‌رسد كه از گنبد تاج الملك ـ مسجد جامع اصفهان ـ الگو گرفته است. اكثر درگاه‌هاي مسجد در دوره صفوي مسدود شده است. چسبيده به ضلع جنوبي گنبدخانه، مناره‌اي با شكوه از دوره سلجوقي وجود دارد. در زير پوشش بنا، كتيبه‌اي سرتاسري به خط كوفي از آجر تراشيده متضمن آيات قرآني وجود دارد كه حدود نيمي از آن، از جمله عبارت تاريخي، از بين رفته است. گنبد بنا به قطر حدود 30/10 متر، از نوع دو پوسته پيوسته با پوشش داخلي باريكه طاق است. پوشش داخلي، مركب از هشت باريكه طاق است كه توسط هشت رگه از يكديگر مجزا شده‌اند. در ضلع جنوبي گنبدخانه، محراب آجري نفيسي وجود دارد. محراب داراي قواره‌اي مستطيل شكل با يك طاق نماي مقرنس آجري زيباست كه طاق نماي محراب به شكل پنج ضلعي در دو طرف داراي دو ستون آجري با سرستون‌هاي آجري است. سطوح محراب، با طرح‌هاي هندسي آجري، قطعات گچ بري و كتيبه‌هاي متعدد به خط كوفي تزييني و بنايي مزين شده است.
منار مسجد با طرح مدور، از آچر و ملاط گچ به ارتفاع 55/34 متر ساخته شده و يكي از قديمي ‌ترين و بهترين نمونه‌هاي منار سازي دوره سلجوقي در قرن پنجم هجري است. اين منار فاقد سكو يا پايه است و قطر آن در سطح زمين، 75/5 و در بالا، 2/4 متر است. ضخامت ديوار در پايه، 8/1 و در بالا، 03/1 متر است كه بدين ترتيب، قطر منار و ديواره‌هاي آن از پايين به بالا به تدريج كاهش مي ‌يابد. در داخل منار، پلكان مارپيچي تعبيه شده كه از روزنه‌هايي باريك و عمودي كه به طرف داخل وسيع تر مي ‌شوند، روشنايي مي ‌گيرد. لبه پله‌ها از چوبي به ضخامت ديوار منار فرو مي ‌رود. سطح منار با تزيينات زيباي آجركاري ـ مشهور به هزار باف ـ پوشش يافته كه به عقيده آندره گدار ـ متخصص باستان‌شناسي ـ يكي از بهترين نمونه‌هاي دوره سلجوقي در قرن پنجم هجري است. بر قسمت فوقاني مناره، كتيبه‌اي به خط كوفي از آجر تراشيده وجود دارد. در دوره صفوي، الحاقات زيادي به بنا صورت گرفته كه شامل صحن، ايوان جنوبي و شمالي، رواق‌ها و شبستان‌هاي خاوري و باختري مي ‌شود. همچنين در اين دوره، درگاه‌هاي متعدد گنبدخانه مسدود شده‌اند. صحن مسجد به ابعاد 40/19‍‍‍‍‍‍× 30/19 متر است و در ضلع جنوبي آن، ايواني به دهانه 7 و عمق 5/9 متر و در ضلع شمالي آن، ايواني به عرض 7 و عمق 5 متر قرار گرفته است. در طرفين ايوان شمالي، دو مدخل قرار دارد. در خاور و باختر صحن، دو شبستان با طاق‌هاي ضربي ساخته شده كه دهانه‌هايي به طرف صحن دارند. در منتهي‌اليه جنوبي ضلع خاوري و باختري، دو مدخل ديگر قرينه يكديگر، قرار گرفته است. بناهاي الحاقي، از خشت و روكش آجر هستند و بر طبق كتيبه‌اي كه در گذشته در مسجد وجود داشته، توسط شاه تهماسب اول ساخته شده‌اند.
مسجد دشتي اصفهان
اين بنا در ساحل جنوبي زاينده‌ رود و 18 كيلومتري خاور اصفهان واقع شده و به همراه نمونه‌هاي مشابه ـ مسجد كاج و ازيران ـ در همين منطقه، مربوط به قرن هشتم هجري است كه امروزه به حالت نيمه ويران در آمده‌اند. نقشه اين مسجد با توجه به وضعيت حاضر داراي اتاق مربع شكل ساده‌اي به ابعاد داخلي 10×10 و ابعاد خارجي 14×14 متر است. در جلو داراي ايواني مخروبه به عرض 10 و عمق فعلي 5/4 متر است. اتاق مربع شكل اين مسجد در جهت خاوري، باختري و شمالي داراي درگاه طاقدار عريض و بلند و در جهت جنوب، محراب آجري است. طرح مربع گنبدخانه با هشت طاق نماي بزرگ در پايين و شانزده طاق كوچك در بالا به دايره تبديل گشته است. در بدنه گنبد، علاوه بر نورگيرها، جاي چوب بست‌هايي نيز ديده مي ‌شود. در گذشته، در گوشه‌هاي ضلع شمالي بنا، مناره‌هايي وجود داشته كه از بين رفته‌اند. همچنين در يكي از زواياي شمالي بنا، راه پله مارپيچي تعبيه كرده‌اند و در دو گوشه جنوبي آن نيز جايي براي چنين راه پله‌اي در نظر گرفته‌اند. در بخش‌هاي مختلف بنا، از جمله در گوشه سازي، از الوار چوبي كمك گرفته ‌شده است. اين بنا فاقد كتيبه تاريخي و تزيينات زيادي است و به همين دليل و داشتن ويژگي ‌هاي ديگر، به نظر مي ‌رسد كه ساختمان آن ـ به دليل نامعلوم ـ هيچ‌ گاه به طور كامل به اتمام نرسيده باشد. تنها تزيينات موجود، آجركاريي ها و اندكي كاشي كاري است كه در جبهه جنوبي ايوان به كار رفته است. بناي اين مسجد به روزگار آباداني داراي صحن و ملحقاتي بوده كه همگي از بين رفته‌اند.

مسجد دروازه حسن آباد اصفهان
اين بنا در ابتداي دروازه حسن‌آباد واقع شده و در زمان محمدشاه قاجار ساخته شده و كتيبه‌اي قرآني به خط ثلث بر زمينه كاشي خشتي لاجوردي بر سر در آن نصب شده است.
مسجد آقاسي اصفهان
اين بنا در محله ميدان كهنه اصفهان واقع بوده و در سال 1307 هـ . ش جهت احداث خيابان از بين رفته است. تنها آثار منسوب به اين مسجد، كاشي ‌هاي پراكنده‌اي است كه بر ديوار جنوبي باغ چهل ستون نصب شده و معرف آثار دوره صفويه است.

مسجد عليقلي آقا اصفهان
اين بنا در محله بيدآباد اصفهان واقع شده و به همراه مجموعه بناهايي مركب از حمام، بازار، كاروان سرا و چهارسو، به سال 1122هـ . ق ـ زمان سلطان حسين صفوي ـ توسط حاج عليقلي آقا، از خواجگان حرم شاه سليمان و شاه سلطان حسين صفوي، ساخته شده است. بناي مسجد داراي سر در كاشي كاري، صحن، ايوان و شبستان است كه با كاشي كاري زيبايي مزين شده‌اند. سر در مسجد با كاشي كاري و مقرنس كاري زيبا، كتيبه تاريخي، گلدسته‌هاي فوقاني و غرفه‌هاي جانبي تزيين و نماسازي شده‌است. كتيبه تاريخي اين سر در مورخ 1122هـ . ق است كه براساس متن آن، مسجد در زمان شاه سلطان حسين توسط عليقلي آقا بنا شده است. بر روي جرزهاي سر در نيز به خط بنايي با كاشي زرد رنگ، آيات و عباراتي را نوشته‌اند. صحن مستطيل شكل مسجد نسبتاً كوچك و فاقد حوض و مهتابي است. در سمت جنوب صحن، ايوان و محرابي قرار دارد كه ازاره‌اش از سنگ مرمر و بالاتر از آن، كاشي كاري معرق نفيس است. در سمت خاور صحن، شبستاني با هشت ستون سنگي قرار دارد و داراي درب چوبي خاتم زيبايي است. بر طبق كتيبه سر در مزبور، بناي شبستان در سال 1297 هـ . ق به پايان رسيده است. در طرف باختر صحن نيز شبستان كوچك تري قرار دارد.
مسجد علي و مناره سلجوقي اصفهان
اين بنا در يكي از خيابان‌هاي فرعي منشعب از خيابان هاتف، در نزديكي مسجد جامع و مجاور مقبره هارون ولايت واقع شده و به خاطر ويژگي ‌هاي معماري و تزييناتي، از مساجد مهم و در خور توجه اصفهان است. با توجه به وجود مناره‌اي از دوره سلجوقي و اين حقيقت كه به روزگار صفويه از اين مسجد به نام مسجد سنجريه نام برده شده است، مي ‌توان يقين پيدا كرد كه مسجدي در دوره سلجوقي در اين محل ساخته شده بوده كه بعد از ويراني در سال 929هـ . ق ـ زمان شاه اسماعيل اول ـ ميرزا شاه حسين وزير، مسجد كنوني را جايگزين آن كرده است. در حال حاضر، به غير از مناره كه در بطن مسجد علي قرار گرفته، هيچ اثري از بناي دوره سلجوقي مشهود نيست.
پيترودلاواله و شاردن كه در سال 1619 و 1666 ميلادي در اصفهان بوده‌اند، اين مناره را به مقبره هارون ولايت منسوب داشته‌اند. بناي كنوني مسجد با نقشه چهار ايواني ساخته شده و داراي سردر، صحن، ايوان، گنبدخانه و شبستان تابستاني و زمستاني است كه با تزيينات زيباي كاشي معرق، مقرنس كاري و كتيبه‌هاي تاريخي مزين شده‌اند. سر درب ورودي مسجد در ضلع باختري آن داراي كاشي كاري معرق نفيس و كتيبه تاريخي است. كتيبه مزبور به خط ثلث با كاشي معرق سفيد بر زمينه آبي، متضمن نام پادشاه وقت و باني ساختمان و سال اتمام ساختمان 929 هـ . ق است. رديف اول اين كتيبه، قرآني و به خط ثلث حنايي رنگ است. بقيه سطوح سر در، با كاشي كاري معقلي و خطوط بنايي تزيين و نماسازي شده است. صحن مسجد، مربع مستطيل و در وسط داراي يك حوض و در چهار ضلع، چهار ايوان است كه ايوان جنوبي از ديگر ايوان‌ها وسيع‌تر است و در پشت آن، شبستان گنبددار قرار گرفته است. گنبد اين مسجد با ساقه بلند از بيرون با كاشي كاري پوشش يافته و از درون داراي مقرنس‌هاي گچي است. سطوح داخلي گنبدخانه با درگاه‌ها و طاق‌هايي به صورت دو طبقه نماسازي شده كه طاق‌هاي طبقه بالا صورت مربع را به كثير الاضلاع تبديل كرده‌اند و گنبد بر آن قرار گرفته است. در پاكار گنبد، كتيبه‌اي سرتاسري متضمن آيات قرآني و تاريخ 929هـ. ق كاشي كاري شده است. در زير گنبدخانه و ايوان جنوبي، شبستان زمستاني مسجد، كمي پايين‌تر از سطح مسجد بنا شده و سبك ساختمان آن جالب است. در ابتداي شروع پلكاني كه سطح مسجد را به شبستان زيرين متصل مي ‌كند. در ضلع شمالي مسجد و بر جرز باختري ايوان، لوحي از سنگ مرمر نصب شده است. مناره سلجوقي مسجد علي به ارتفاع 85/47 متر، در كنار گنبد قرار گرفته و از شكيل‌ترين مناره‌هاي دوره سلجوقي است كه با تزيينات آجركاري و كتيبه‌هاي متعدد مزين شده است. مدخل اين منار در درون مسجد قرار گرفته است. در ارتفاع 35/40 متري، قرنيزي به صورت تاج بيرون زده و بعد از آن، بخش كوچك تر منار قرار گرفته كه در انتهاي آن نيز قرنيز ديگري قرار دارد. در داخل مناره، ستون مركزي قرار دارد كه پلكان حول محور آن به طرف بالا مي ‌گردد. با توجه به ويژگي ‌هاي معماري مناره به نظر مي ‌رسد كه مربوط به قرن ششم و به احتمال كم تر، قرن هفتم هجري باشد.
مسجد آقا محمد باقر چهار سوقي اصفهان
اين بنا در محله چهار سوي اصفهان واقع شده و در اواخر قرن سيزدهم هجري ظاهراً توسط آقا ميرزا محمد باقر چهار سوقي ـ از اعاظم فقها ـ ساخته شده است. سردر مسجد و محراب آن داراي كاشي كاري‌هايي است، كاشي كاري محراب مورخ 1326 هـ. ق است. در داخل مسجد، سنگابي قديمي مورخ محرم 1291 هـ . ق وجود دارد.
مسجد آقا ميرزا محمد هاشم اصفهان
اين بنا در محله چهار سوي شيرازي ‌هاي اصفهان واقع شده و از بناهاي دوره قاجاريه ـ اواخر قرن سيزدهم هجري ـ است. بناي مسجد داراي صحن، سردر، دو ايوان شمالي و جنوبي، شبستان گنبددار و صفه‌هايي در اطراف صحن است. نماي خارجي گنبد، آجري و داخل آن، پوشش ساده گچي است. كاشي كاري كتيبه دو گنبد و محراب آن، قديمي است، ولي كاشي كاري نماي خارجي ايوان‌ها و صحن، از اقدامات سال 1363 هـ ‍. ق محسوب مي ‌شود. همچنين در اين ايوان، سنگابي با كتيبه‌اي به تاريخ 1280هـ . ق قرار دارد.
مسجد اشكرند اصفهان
در روستاي اشكرند، در جنوب خاوري اصفهان، چهار مسجد قديمي و ويرانه وجود دارد كه اطلاعي از نام و هويت تاريخي آن ها در دست نيست. براساس بررسي ‌هاي ماكسيم سيرو، معماري اين مساجد، معرف دوره‌هاي مختلف ساختماني از قرون اوليه اسلامي به بعد است.
مسجد باباسوخته اصفهان
اين بنا تا اواخر قرن سيزدهم هجري در منتهي‌اليه شمالي محله جوباره در خارج شهر ـ كه اكنون جزو شهر شده ـ و كنار باغ قوشخانه واقع بوده كه اكنون از آن تنها تك مناري زيبا و باشكوه برجاي مانده است. از اين مسجد در منابع تاريخي با عنوان مسجد باباسوخته، مسجد عمر و مسجد سلطان ابوسعيد بهادرخان ياد كرده‌اند.
اوژن فلاندن ـ سياح و نقاش فرانسوي كه در سال 1255 هجري از اصفهان بازديد كرده ـ از اين مسجد، نقاشي عالي و توصيفي جالب به يادگار گذاشته است: «مسجد كوچك زيبايي خودنمايي مي ‌كند كه گوهري است گرانبها در هنر معماري ايران. اين مسجد، باباسوخته ناميده مي ‌شود. نه تنها گنبد و مناره آن كاشي كاري شده، بلكه تمام سطوح آن از بالا تا پايين به همين طريق با كاشي مينايي پوشيده شده است. امروزه اين نما صدمه كلي ديده و آجرهاي زير كاشي ‌ها از هر سو نمايان شده است. با اين همه هنوز هم درخشش اين نماي درخشان به چشم مي ‌خورد. نقوش بزرگ ستاره‌اي شكلي به رنگ‌هاي سبز و سفيد بر زمينه لاجوردي گنبد نقش شده است. برفراز گنبد و در ميان حاشيه‌هاي آبي رنگ، كتيبه‌اي با حروف سفيد بر زمينه سبز، گنبد را دور مي ‌زند. مناره كه جلوه‌اي بي ‌نهايت دل‌انگيز دارد، با قد كشيده خود، سلسله‌اي از نقوش مارپيچ به رنگ‌هاي سبز و سفيد را كه بر سطح مينايي‌اش در هم پيچيده‌اند، به نمايش گذاشته است.»
براساس تصوير ارايه شده از اين بنا، مسجد داراي صحن و ايواني با دو گلدسته كوتاه، گنبدخانه و مناره‌اي مرتفع بوده است. بدنه اصلي منار به صورت استوانه‌اي است كه به تدريج از قطر آن كاسته مي ‌شود و در بالا به مقرنس كاري زيبايي ختم مي ‌شود و بر بالاي آن نيز بخش استوانه‌اي كوچك تر قرار دارد. سطح مناره، با كاشي و خطوطي بنايي كه به صورت مارپيچ بالا مي ‌روند، تزيين شده است. پلكان مناره به طور مارپيچ از داخل منار بالا مي ‌رود. به نظر مي ‌رسد كه اين منار در اصل بر يك طرف مدخل ورودي مسجد قرار مي ‌گرفته و قرينه آن نيز در طرف ديگر مدخل مسجد وجود داشته است. با توجه به شيوه ساختماني و تزيينات كاشي و همچنين انتساب آن به سلطان ابوسعيد به نظر مي ‌رسد كه بناي مسجد مربوط به اواخر دوره ايلخاني باشد.
مسجد بوزان اصفهان
اين بنا در روستاي بوزان جي در سه كيلومتري خاور اصفهان واقع بوده كه در گذشته ويران شده و تنها بخشي از كتيبه‌هاي گچ بري محراب آن به موزه ملي ايران منتقل شده است. حاشيه بيرون محراب به خط كوفي گلدار شامل آيه 18 سوره آل عمران است.
محراب الجاتيو اصفهان
اين محراب در مسجد جامع اصفهان ـ در ضلع باختري خيابان هاتف و انتهاب بازار بزرگ ـ واقع شده است. محراب در شبستان ضلع شمالي ايوان باختري ـ معروف به شبستان محراب الجاتيو ـ واقع و بر طبق كتيبه گچ بري آن، در سال 710هـ. ق به روزگار الجاتيو و وزيرش محمد ساوي به اهتمام عضد بن علي ماستري ساخته شده و گچ بر آن، امضاي خود را با عبارت «عمل حيدر» بر آن نهاده است. خود شبستان مربوط به دوره مظفري است. محراب مزبور، يكي از شاه كارهاي هنر گچ بري محسوب مي ‌شود و با كتيبه‌اي زيبا، نقوش متنوع گياهي و سرستون نماها، به نحو شايسته‌اي نماسازي و تزيين شده است.
مسجد مصري اصفهان
اين مسجد در محله جوباره به وسيله «حاجي ميرزا محمدخان» تاجر مصري، در سال 1061 هجري قمري بنا شده است و كتيبه و اشعاري منقور بر لوحي از سنگ مرمر دارد. مقبره «خواجه ميرحسن» كه كتيبه آن تاريخ سال 788 را نشان مي ‌دهد در مقابل آن واقع شده است. اين مقبره چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
مسجد حاج محمد جعفر آباده‌اي اصفهان
اين بنا در بازار اصفهان، ميان محله نيم‌آورد و جماله كله و درب امام در بازارچه‌اي هم نام مسجد واقع و از آثار ارزنده دوره قاجار است كه به همت حاج محمد جعفر آباده‌اي ـ از روحانيون مشهور اصفهان در قرن سيزدهم هجري ـ ساخته شده است. به نوشته رفيعي مهر‌آبادي، تنها شبستان مسجد توسط فرد مذكور ساخته شده و بقيه مسجد از پيش برقرار بوده است. به نظر مي ‌رسد كه بناي مسجد به هنگام فوت حاج محمد جعفر ـ 1280 هـ . ق ـ به پايان رسيده بوده و تنها بخشي از تزيينات آن بعد از مرگ وي به همت پسرش كه امام جماعت آن مسجد شد، به انجام رسيده است. بناي كنوني مسجد داراي سردر، صحن، ايوان، شبستان و تزيينات زيباي كاشي خاصه از نوع گره است. تزيينات كاشي مسجد داراي تاريخ‌هاي 1280، 1296، 1367 و 1370 هـ . ق و متضمن آيات قرآني هستند.

مسجد فتح اصفهان
اين بنا در محله قديمي باب الدشت اصفهان واقع شده و بناي كوچكي است كه بر طبق كتيبه سر در آن، به وسيله عالم رباني ابوالفتوح محمد در سال 987هـ . ق بنا شده است. كتيبه اين مسجد به خط عليجان معلم است و بر دو جرز طرفين سردر آن نيز بر دو لوحه سنگي به خط نستعليق، اشعاري به تاريخ 988هـ . ق حجاري كرده‌اند.
مسجد قطبيه اصفهان
اين بنا در محله چهار سوي اصفهان، مجاور خيابان امام واقع شده و به فتواي كتيبه تاريخي سردر آن، در زمان شاه تهماسب صفوي ـ 950 هـ. ق ـ توسط قطب‌الدين علي باب الدشتي بنا شده و داراي سردر نفيس كاشي كاري، صحن، ايوان، شبستان و گنبدخانه است. به هنگام احداث خيابان امام، سر در نفيس مسجد در معرض ويراني قرار گرفت كه در سال 1320 هـ . ق، پوشش تزييني سردر پياده شد و بر روي سردر جديدي كه در ضلع جنوبي باغ چهل ستون ساخته شده بود، نصب گرديد. بخش‌هاي ديگر مسجد نيز مورد تعمير و بازسازي قرار گرفته است. سردر مزبور داراي كاشي كاري معرق نفيس مربوط به اوايل دوره صفوي است كه علاوه بر نقوش تزييني زيبا داراي دو كتيبه نسبتاً بلند است. كتيبه اصلي به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي است. در قسمت فوقاني جبهه مقابل اين سردر، در اطراف يك صفحه كاشي كاري كه با كاشي معرق، شكل دو طاووس را نقش كرده‌اند و به خط ثلث، صلوات بر دوازده امام و در اطراف مدخل سردر به خط نستعليق، اشعاري را نوشته‌اند. از در ورودي مسجد قطبيه در دالان آن، دري به شبستان گنبددار آن كه داراي چهار صفه است، باز مي ‌شود. در صفه شمالي، قبري است كه سنگ سياه بزرگي بر آن نهاده‌اند. در بدنه تحتاني سنگ اشعاري با ماده تاريخ 955هـ. ق منقور است. در صحن كوچك مسجد، سنگابي به تاريخ 1307 هجري وقف مسجد شده است. اين بنا به شماره 218 به ثبت تاريخي رسيده است.

مسجد گلون آباد اصفهان
اين بنا در روستاي گلون آباد (گلناباد) از دهستان قهاب اصفهان در 21 كيلومتري خاور اصفهان واقع شده كه به صورت ويرانه‌اي در آمده است. در يكي از ايوان‌هاي خاوري صحن، كتيبه‌اي به خط زيباي ثلث، متضمن آيات قرآني و تاريخ 1109 هـ . ق ديده شده است.
مسجد جامع هفشويه اصفهان
اين بنا در روستاي هفشويه، از بلوك قهاب در شمال خاوري اصفهان، به صورت ويرانه‌اي برجاي مانده است. بناي اوليه مسجد، مربوط به دوره سلجوقي است كه در دوره مغول بازسازي شده و تزييناتي در آن صورت گرفته است. اساس بنا با خشت ساخته شده و از آجر به صورت ساده و تزييني در نماي خارجي استفاده شده است. نقشه بناي مسجد به صورت دو ايوانه بوده و در پشت ايوان جنوبي آن، گنبدخانه‌اي به ابعاد 20/9×55/9 متر قرار داشته است. در گوشه جنوب باختري مسجد، سكويي هشت ضلعي به قطر 65/4 متر ديده مي ‌شود كه مربوط به مناره سلجوقي مسجد است. در ميان بقاياي اين مسجد، محراب زيباي گچ بري شده‌اي برجاي مانده كه به نظر مي ‌رسد از آثار دوره ايلخاني باشد. اين محراب، با تزيينات گل و بوته و كتيبه‌هاي قرآني به خط كوفي و بنايي مزين شده است. اين بنا به شماره 430 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد حاج منوچهر اصفهان
اين مسجد در محله خواجوي اصفهان واقع شده و مسجد بسيار كوچكي است كه در دوره سلطنت شاه عباس دوم در سال 1072 هجري قمري به وسيله «حاجي منوچهر» نامي از خواجه‌هاي مشهور آن زمان ساخته شده است.
مسجد حاج محمد اميد اصفهان
اين بنا در محله قصر منشي در مجاورت حمام قديمي آن محله واقع شده و براساس كتيبه‌هاي موجود، در سال 1129هـ . ق توسط شخصي به نام حاجي محمد اميد ساخته شده و در سال 1308هـ . ق تعميراتي توسط ركن الملك شيرازي در آن صورت گرفته است.
مسجد حاج‌ سيد جواد اصفهان
مسجد حاج سيد جواد در محله چهار سوي اصفهان واقع شده و در سال 1325هـ. ق توسط ميرزا عطاءالله ـ فرزند آقا ميرزا محمدباقر چهار سوقي ـ بنا شده است. اين مسجد داراي صحن، ايوان و شبستان كوچك جالبي است كه در محراب آن به خط خوش نستعليق به رنگ سفيد بر زمينه لاجوردي اشعاري را نگاشته‌اند.
مسجد حاج يونس اصفهان
اين بنا در محله در دشت در بازارچه حمام قاضي و نزديك فلكه شهشهان واقع شده و در سال 1073هـ . ق توسط حاجي يونس نامي ـ از خواجگان دربار شاه عباس دوم ـ ساخته شده است. كتيبه سردر اين مسجد به خط ثلث برجسته حجاري شده و به خط محمدرضا امامي است. بر روي دو لنگه در قديمي اين مسجد به خط ثلث برجسته، كتيبه‌اي مورخ 952 هـ . ق منقور است. به نظر مي ‌رسد كه اين درب مربوط به بناي قديمي ‌تري بوده كه در اين محل وجود داشته يا از جاي ديگري بدين نقطه منتقل شده است.
مسجد امام اصفهان
مهم ترين مسجد دوره صفويه درشهر اصفهان از لحاظ عظمت، جنبه معماري و كثرت تزيينات، مسجد امام است كه در ضلع جنوبي ميدان نقش جهان در سال 1020 هجري به فرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده و در سال 1025 ساختمان سر در و تزيينات كاشي كاري آن به منظور تكميل آرايش اطراف ميدان به اتمام رسيده است. ساختمان و تزيين ساير قسمت‌هاي مسجد تا آخرين سال حيات شاه عباس اول ادامه داشته و در زمان جانشينان او شاه صفي و شاه عباس دوم نيز ادامه يافته است. آخرين سال‌هاي تاريخي كه در مسجد امام از عهد صفويه ديده مي ‌شود سال 1077 در كتيبه محراب شبستان كاشي كاري ضلع باختري مسجد و سال 1078 هجري دركتيبه سر در مدرسه جنوب باختري مسجد است. گنبد مسجد امام عظيم‌ ترين گنبد در پيش مساجد اصفهان است. تارك جدار خارجي گنبد از سطح مسجد 54 متر ارتفاع دارد و ارتفاع جدارداخلي آن 38 متر است و بين دو پوشش گنبد، فضاي خالي موجود است. تزيينات كاشي كاري هفت رنگ داخل گنبد و منبر يك پارچه مرمري و قطعات بزرگ سنگ مرمر از تزيينات جالب داخل گنبد است و از نكات جالب ديگر انعكاس صوت در داخل گنبد است. گنبد مسجد امام با تزيينات جالب كاشي كاري پوشيده شده و كتيبه اطراف آن به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي خشت لاجوردي رنگ است.
مسجد كرماني(رضوان) اصفهان
اين بنا در جانب بازار، نزديك سراي ساروتقي واقع شده و در سال 1329هـ . ق توسط ملامحمدحسين كرماني ـ از مجتهدين و فضلاي اصفهان ـ ساخته شده است. داخل مسجد، آثار قابل ملاحظه‌اي ندارد، ولي سر در آن داراي كتيبه‌اي به خط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي مي باشد.

مسجد شيخ علي خان اصفهان
اين بنا در محله خواجو، در كوچه‌اي كه به طرف ترواسكان مي ‌رود، واقع شده و در سال 1090هـ . ق توسط شيخ علي ‌خان زنگنه صدراعظم شاه سليمان صفوي ساخته شده است. اين مسجد داراي دو ايوان بزرگ در سمال و جنوب، صحني به ابعاد 35×45 متر و كتيبه‌هاي زيبايي به خط ثلث است. عمده تزيينات مسجد، آجركاري است و از كاشي كم تر استفاده شده است. بر روي كتيبه ايوان شمالي مسجد بر هلال ديوار مقابل آن به خط ثلث عباس المولوي و به رنگ سفيد در زمينه لاجوردي مطالبي نوشته شده است. برديوار خاوري ايوان جنوبي نيز در يك مثلث، كتيبه مفصلي با عبارات منشيانه نوشته‌اند كه درآن، نام پادشاه وقت و نام باني به خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردي از كاشي خشتي به سال 1090هـ . ق آمده است.
مسجد حاج ميرزا محمد صادق اصفهان
اين بنا در محله خواجو، نزديك چهار سوي آجري واقع شده و براساس كتيبه كاشي كاري سردر آن، بين سال‌هاي 1237 تا 1242هـ . ق زمان فتحعلي شاه قاجار توسط حاجي ميرزا محمدصادق بنا شده است. اين مسجد، بناي كوچكي است، با اين حال داراي تزيينات جالب كاشي كاري است. باني مسجد پس از وفات (1238هـ . ق) در ايوان كوچكي كه در شمال صحن مسجد بنا شده، دفن شده است.
مسجد حاج محمد مهدي اصفهان
اين بنا در محله خواجه، كوچه درويش‌ها واقع و بناي كوچكي است كه براساس سنگ نوشته سردر آن، در سال 1107هـ . ق، شخصي به نام حاجي محمد مهدي آن را بنا و املاكي بدان وقف كرده است.
مسجد جامع كاج اصفهان
اين بنا در 24 كيلومتري اصفهان و شمال بستر زاينده رود واقع شده است و از آثار قرن هشتم هجري محسوب مي ‌گردد. نقشه مسجد عبارت از چهار طاقي گنبدداري است كه از جهات شمال، خاور و باختر، به بيرون راه دارد. در ضلع جنوبي اين مسجد، محراب و در ضلع شمالي آن، از بيرون، ايواني به عرض 70/8 و عمق 80/6 متر قرار دارد. مصالح اصلي اين بنا از آجر است و در گذشته داراي مناره و الحاقاتي بوده كه از بين رفته‌اند. درگاه‌هاي سه گانه بنا از داخل داراي طاق نوك تيز هستند. ديواره‌هاي اتاق با طرح آجري مفصلي تزيين شده است. در ديوار جنوبي مسجد، محرابي به صورت فرورفتگي مستطيل عميقي با طاق نوك تيز و قاب مستطيلي قرار دارد. سطح محراب به صورت ناهموار ساخته شده است و ظاهراً قرار بوده با نوعي تزيين پوشيده شود. در گوشه‌هاي محراب، نغول‌هاي مستطيلي قرار دارد كه در داخل آن ها، طاق نما و بالاي طاق نما، سطح صاف عمودي است كه در ميان آن، از آجر و آجر تراش برجسته، اسامي مقدس بر زمينه آجر قرمز ساخته شده است.
شكل مربع اتاق به وسيله هشت طاق نوك تيز به هشت گوش تبديل مي شود. آجرها از اين قسمت به بعد كمرنگ‌ تر و كوچك تر مي ‌شوند و آجركاري پركار به آجركاري معمولي تبديل مي ‌گردد. به نظر مي ‌رسد كه در اينجا وقفه‌اي در كار عمليات ساختماني به وجود آمده باشد. سطح داخلي پاطاق‌ها، با مقرنس كاري ساده پرگشته كه از نيمه طاق آغاز شده و نماهاي اصلي آن از آجر صاف است كه يك در ميان با گچ سفيد و زرد رنگ پوشيده شده است. بالاي قسمت هشت ضلعي، به وسيله شانزده طاق به شانزده ضلعي تبديل شده است كه سطح آن ها آجركاري معمولي و يك در ميان داراي بندهاي عريض عمودي هستند. بر بالاي اين بخش، كتيبه سرتاسري بنا از كاشي معرق به خط ثلث سفيد در زمينه كاشي لاجوردي مشتمل بر آياتي از سوه ياسين قرار دارد. اين كتيبه فاقد تاريخ است و احتمالا در قرن يازدهم هجري يا بعد از آن نصب شده است. در چهار جهت اصلي اين قسمت، چهار روزنه تعبيه شده كه بين آن ها چهار طرح مربع به خط بنايي از آجر قرمز اجرا گشته و بر آن ها اسامي مقدس «محمد» و «علي» نوشته شده است. در مرتفع‌ترين نقطه گنبد، ستاره هشت گوشي كه چهار شكل لوزي بدان چسبيده، قرار دارد. اين اشكال لوزي حاوي اسامي مقدسي هستند. در مقابل اين مسجد و در آن سوي صحن، آثار خشتي بنايي بررسي شده كه به گفته آرتور پوپ، بقاياي مسجدي از قرن اول هجري و داراي مشخصات معماري ساساني است. بناي مسجد جامع كاج در دوره اخير تعمير و به شماره 328 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد جامع خوزان اصفهان
اين بنا در محله خوزان سده از توابع زرين شهر اصفهان واقع شده و بناي اصلي آن مربوط به دوره ايلخانان و حتي قبل از آن است كه در دوره‌هاي بعد بازسازي و تزيين شده است. آثار فعلي مسجد، خاصه تزيينات آن، عمدتاً متعلق به دوره صفويه است. اين بنا به صورت چهار ايواني داراي صحن، ايوان، گنبدخانه و شبستان‌هاي ستون دار است كه با تزيينات كاشي كاري و آجركاري تزيين و نماسازي شده است. صحن مسجد به شكل مربع است و ايوان‌هاي چهارگانه شمال و جنوب و خاور و باختر آن قرينه‌اند. ايوان جنوبي به وسيله مدخلي كه دو طبقه است، به محوطه زير گنبد مربوط مي ‌شود. چهار زاويه داخل گنبد با مقرنس‌هاي درشت گچي تزيين شده است و طاق گنبد نيز قطاربندي‌هاي گچي رنگين دارد. ازاره‌هاي دو ايوان شمالي و جنوبي و اطراف صحن، با سنگ پارسي پوشش يافته و نماي صحن داراي تزيينات كاشي كاري معقلي از دوره صفويه است. طاق‌ ايوان‌هاي شمالي و جنوبي، نقاشي ‌هايي از عهد صفويه دارد و داخل ايوان‌هاي خاوري و باختري، با نقاشي هاي بعد از دوره صفويه تزيين شده است. شبستان مسجد در عقب ايوان باختري واقع و داراي بيست ستون سنگي به ارتفاع تقريبي 2 متر از سنگ پارسي است و به وسيله قطعاتي از سنگ مرمر شفاف، از بالا كسب نور مي كند. در حال حاضر، هيچ كتيبه‌اي در مسجد وجود ندارد و تنها سنگابي با كتيبه‌اي مورخ رمضان 1108هـ . ق، وقف حاجي حيدر، ديده مي ‌شود. مردم سده معتقدند كه اين مسجد را امام حسن بنا كرده و در آن نمازگزارده است و به همين خاطر مسجد امام حسن نيز خوانده مي ‌شود. اين بنا به شماره 1761 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد خياط‌ها اصفهان
مسجد خياط‌ها كه به اسامي پادرخت، پا درخت سوخته و پا درخت سوخته زنجاني نيز معروف مي ‌باشد در كتاب بخشي از آثار ملي اصفهان، جزو مساجد عهد قاجاريه معرفي شده است. تنها تاريخ موجود در بنا سال 975هـ . ق نشان مي دهد و به در قديمي آن مربوط مي ‌گردد. كتيبه سردر مسجد به نام ابوالفتح سلطان ميرزا پسر شاه طهماسب اول صفوي مي باشد كه باني مسجد بوده است.
مسجد جامع جورجير اصفهان
اين بنا كه از ساخته‌هاي دوره آل بويه بوده، روزگاري در محله باب الدشت اصفهان ـ در مكان فعلي مسجد حكيم قرار داشته كه امروزه تنها بخشي از سردر آن باقي مانده است. مافروخي در كتاب «محاسن اصفهان» در توصيف اين مسجد آورده كه اين بنا توسط صاحب بن عباد ساخته شده و داراي شبستان‌ها، خانقاه‌ها، كتابخانه و مدارسي بوده است. وي متذكر مي ‌شود كه اين مسجد، از مسجد جامع اصفهان كوچك تر، ولي از آن زيباتر و مستحكم تر بوده است. مناره اين مسجد، از خشت خام به ارتفاع صد ذراع بوده است. مقدسي در سال 375هـ . ق از مسجد جامعي ياد كرده كه ستون‌هاي گردي داشته و در ضلع جنوبي آن، مناره رفيعي به ارتفاع 70 گز وجود داشته كه همگي از خشت ساخته شده بوده‌اند. به نظر مي ‌رسد كه اين عبارات، توصيف همان مسجد جورجير باشد.
سردر نفيس و تاريخي اين مسجد تا سال 1335 شمسي در ميان قشر ضخيمي از اندود گل پنهان بوده تا اين كه در اين سال اندودزدايي شد. اين سردر، نمونه‌اي بسيار عالي از هنر آجرتراشي و گچ بري نيمه دوم قرن چهارم هجري است و بر آن كتيبه‌ها و خطوطي خوانده مي ‌شود كه فاقد عبارات تاريخي است. اين كتيبه‌ها به خط كوفي گچ بري شده‌اند. سراسر سردر با طاق نماها، نقوش متنوع آجري و گچي با غنايي فراوان تزيين و نماسازي شده است. عرض كل نماي سردر، 35/11 متر است. دو فضاي جانبي، دالان سردر را در ميان گرفته كه عرض هر يك 95/3 متر است. تمام سطوح بناي سردر به طاق نماها و حفره‌هايي منقسم است كه با دالبرهاي مدوري محدود شده‌اند و در بالا به طاقي نيم دايره شكل ختم مي ‌شوند. برفراز سردر، سطوح مقعري شبيه به فيلگوش با تزيينات گچ بري شده ديده مي ‌شود.
مسجد لُنبان اصفهان
اين بنا در محله قديمي لنبان واقع شده و بناي كنوني آن از آثار دوره صفوي است كه بر روي بقاياي مسجدي از قرن هشتم هجري بنا شده است. در رساله «محاسن اصفهان» تأليف مافروخي نام محله لنبان بارها آمده و مخصوصاً مسجد و عمارتي توصيف شده كه يكي از اركان نامي اصفهان، آن را در قرن هشتم هجري ساخته بوده است. مسجد مزبور در دوره صفويه بازسازي شده و در دوره‌هاي بعدي نيز تعميراتي كلي در آن صورت گرفته است، به طوري كه از آثار قديمي آن، به غير از چند قطعه گچ بري مربوط به قبل از صفويه و چند لوح كاشي كاري از دوره صفويه كه در تالار جديد مسجد برجاي مانده، چيز ديگري مشهود نيست. خطوط باقي مانده بر دو لوح كاشي به خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردي و مورخ 1080هـ . ق است. در بالاي در ورودي مسجد به خط نستعليق سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي، اشعاري نوشته شده كه حاكي از تعمير مسجد در دوره شاه سليمان صفوي است. كتيبه سردر مسجد لنبان، از اضافات قرن سيزدهم هجري، مورخ 1256 است. در زير تالار بزرگ مسجد، نهر آبي جريان دارد و سردابه‌اي بنا شده است. منبر مسجد، معروف به منبر صاحب الزمان، مورخ 1114هـ . ق، از نفيس‌ترين منبرهاي عهد صفوي است. اين بنا به شماره 293 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد مقصودبيك اصفهان
مسجد مقصود بيك در كوچه تكيه ظلمات، در گوشه شمال خاوري ميدان نقش جهان واقع شده و در دوره شاه عباس اول 1010هـ . ق ـ توسط مقصودبيك ـ ناظر شاه ـ ساخته شده است و به دليل واقع بودن در جوار تكيه ظلمات، به مسجد ظلمات معروف شده است. اين مسجد، از بناهاي زيباي دوره شاه عباس و داراي كاشي كاري معرق و كتيبه‌هاي نفيسي است. به نظر مي ‌رسد كه بناي مسجد در اصل بسيار وسيع‌تر از بناي كنوني بوده كه به مرور زمان بخش‌هاي مختلف آن مورد تصرف قرار گرفته و در حال حاضر به صورت شبستاني گنبددار با سردري كاشي كاري درآمده است. شبستان مسجد با طرح مربع داراي چهار شاه نشين در اضلاع و گنبدي برفراز است. در ضلع جنوبي شبستان، محرابي كاشي كاري و نفيس با كتيبه‌اي تاريخي وجود دارد. سردر مزبور درگذشته متحمل صدمات زيادي شده بوده كه در دوره اخير مورد تعمير و مرمت قرار گرفته است. كتيبه اي به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي مورخ 1010هـ. ق بر سردر آن قرار دارد. در ضلع خاوري صحن كوچك مسجد مقصود بيك، آرامگاه ميرعماد قزويني ـ خوشنويس پرآوازه زمان شاه عباس ـ قرار گرفته است. اين بنا به شماره 121 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد مصلي اصفهان
اين بنا در تخت فولاد در بين چند تكيه واقع شده و بناي اصلي آن از آثار دوره صفوي است. در داخل مسجد و تقريباً در وسط آن، بنايي شبستان مانند از آثار صفوي و در قسمت جنوب مسجد، بناي قديمي ديگري است كه در عهد قاجاريه تعمير شده است. در جانب جنوب باختري مسجد، آب انباري از ساخته‌هاي رحيم خان بيگلربيگي و مورخ 1290هـ . ق واقع است.

مسجد محله نور اصفهان
اين بنا كه در خيابان طالقاني واقع شده از آثار جالب عهد صفويه است كه در دوره‌هاي بعد، تعميرات و الحاقاتي به آن صورت گرفته است. بنا به صورت دو ايواني با گنبدخانه‌اي در ضلع جنوبي ساخته شده است. پشت بغل‌هاي اطراف صحن اين مسجد، با تزيينات آجري ـ مشابه كارهاي دوره صفويه در مسجد شيخ علي خان و مدرسه شمس آباد ـ تزيين شده و كاشي كاري‌هايي از دوره قاجار دارد. بر كتيبه‌هاي موجود در بنا، تاريخ‌هاي 1270، 1275 و 1276 هـ . ق خوانده مي ‌شود. اين بنا به شماره 1737 به ثبت رسيده است.
مسجد ذوالفقار اصفهان
اين بنا در بازار اصفهان، محله نيم‌آورد و كوچه ذوالفقار واقع شده و در سال 950 هجري توسط شخصي به نام شيخ محمد صفي ساخته شده است. مسجد نسبتاً كوچكي است كه سردر اصلي آن در بازار قرار گرفته است و از اين سردر بلافاصله به شبستان مسقف مسجد داخل مي ‌شوند. كتيبه بناي مسجد به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي به خط محمدسياوش، بر سردر مسجد نوشته شده است.

مسجد نمكي اصفهان
اين بنا در حدود ميدان مير و كوچه نمكي واقع و بر طبق كتيبه تاريخي موجود، در زمان شاه عباس دوم توسط حاجيه شاه خانم، بنت ميرزا احمد بيك نمكي بنا شده است. متن كتيبه مزبور، ضمن ذكر نام پادشاه وقت و باني بنا، شرح موقوفاني است كه وقف مسجد شده است.

مسجد سرخي (سفره ‌چي) اصفهان
مسجد سرخي در شهر اصفهان، كوچه سرخي واقع شده و از بناهاي دوره شاه عباس اول است كه در سال 1014 هجري توسط شخصي به نام خلف كه سفره‌ چي شاه عباس بود، ساخته شده است. تنها اثر قابل توجه اين مسجد، سردر كاشي كاري و كتيبه تاريخي آن است. كتيبه مزبور به خط ثلث با كاشي سفيد معرق بر زمينه لاجوردي و تاريخ 1014 هجري است. در ضلع باختري جلوخان مسجد، سنگابي مورخ 1117 هجري نصب كرده‌اند. اين بنا به شماره 275 به ثبت تاريخي رسيده است.

مسجد ركن الملك اصفهان
مسجد ركن الملك در اول تخت فولاد و مجاور خيابان فيض واقع شده و در سال 1321هـ . ق توسط حاج ميرزا سليمان خان شيرازي، ملقب به ركن الملك ـ نيابت حكومت اصفهان در زمان ظل السلطان ـ ساخته و پرداخته شده است. بناي مسجد متشكل از مسجد و مدرسه است. مسجد شامل دو قسمت است، قسمت اول اين مسجد شامل گنبدخانه، شبستان، صحن مركزي و ايوان است و قسمت ديگر آن شامل صحن كوچكي است كه در كنار آن آب انباري واقع شده و سردر ورودي مسجد، كه به اين قسمت وصل مي شود، در كنار خيابان فيض واقع شده است. آرامگاه باني مسجد در اتاق بين صحن كوچك و مسجد قرار گرفته است. بخش‌هاي مختلف بنا با كاشي ‌هاي خشتي و كتيبه‌هاي متعددي تزيين و نماسازي شده و گنبد بنا نيز داراي پوشش كاشي است. كتيبه‌هاي مسجد داراي تاريخ‌هاي 1319 تا 1325 هـ . ق هستند.
مسجد نو اصفهان
اين بنا در بازار بزرگ اصفهان واقع شده و در سال 1305 هـ . ق به وسيله حاج شيخ محمدباقر محمدتقي مسجد شاهي در هفت جريب ساخته شده است.
مسجد صفا اصفهان
اين بنا در محله شهشهان و نزديك بقعه تاريخي شهشهان واقع شده و در سال 1290هـ . ق به سعي و اهتمام محمدعلي بن محمدباقر گلستانه بنا شده و داراي صحن، ايوان و شبستان است كه با تزيينات كاشي كاري و كتيبه‌هاي متعدد مزين شده است.
مسجد سعيد بن جبير اصفهان
مسجد سعيد بن جبير كه بناي اوليه آن به قرون اوليه هجري منسوب است در ضلع باختري صحن شمالي امام زاده درب امام اصفهان واقع شده و شيخ جابري انصاري در تاريخ اصفهان درباره اين مسجد كوچك چنين نوشته است: «ديگر از مساجد كهن، مسجد منسوب به سعيد بن جبير است. مساحتش بيش از يك قفيز كه دربش در صحن باز مي ‌شود و بناي اصلي آن پس از مسجد امام زاده اسمعيل (مسجد شعيا) و قسمتي از جامع، كهن‌تر از ديگر مساجد بوده». در اواخر دوره صفوي، كاشي كاري‌هايي در اين مسجد انجام داده‌اند.
مسجد وركان اصفهان
اين بنا در روستاي وركان در 45 كيلومتري جنوب باختري كاشان واقع شده و به نظر مي ‌رسد كه از آثار دوره ايلخاني باشد. بنايي با طرح مربع مستطيل است كه از خشت خام بنا شده است. اساس بنا، گنبدخانه‌اي به قطر تقريباً 40/6 متر است كه با هشت دهانه و دالاني در برگرفته شده است. سه دهانه مجاور ورودي، از بقيه وسيع‌ترند. محراب، تورفتگي ساده‌اي بر روي محور اصلي بنا است. گنبد بنا در اثر زلزله فرو ريخته، با اين حال، حجم باقي مانده نشان عظمت و مهارتي است كه در ساخت مسجد به كار رفته است. در جلوي بنا، تالاري است كه در دوره اخير ساخته شده است.

مسجد شهرستان اصفهان
مسجد شهرستان در منطقه شهرستان جي اصفهان، مجاور پل شهرستان و مقبره الراشد بالله واقع شده است. بناي قديمي اين مسجد ويران گشته و تنها كتيبه تاريخي آن با آيات قرآني مورخ 1042 هـ . ق برجاي مانده است. اين كتيبه به خط ثلث بر زمينه كاشي خشتي لاجوردي رنگ است.
مسجد شيره پزها اصفهان
بناي مسجد شيره پز ها مربوط به اوايل قرن دوازدهم مي ‌باشد. باني اين مسجد پدر حاج سيد جعفر شيره پز بوده و سپس سيد جعفر آن را به اتمام رسانده است. بخش جديد شبستان در جبهه باختري به وسيله ستون‌هاي سنگي و پوشش طاق احداث و سعي شده حتي الامكان با بخش قديمي همخواني داشته باشد.
مسجد جامع محمدآباد اصفهان
بنا به اظهارات اهالي روستا اين مسجد به دست محمد ميرپنج، مالك تمامي منطقه جرقويه احداث شده و پس از مرگ وي پسرانش به ترتيب حاج سرهنگ و حاج سرتيب ادامه بناي مسجد را تا پايان كار پي گيري كرده‌اند. اين مسجد در حدود 110 سال پيش ساخته شده و در مراحل بعدي، سنگ ازاره‌هاي شبستان‌ها و حياط توسط روستاييان نصب گشته است. حسينيه مجاور مسجد حدود 300 سال پيش و به هنگام شكل‌گيري روستا احداث شده كه اكنون قسمت‌هايي از آن به صورت مخروبه در آمده است.

مسجد رحيم‌خان (سيدمحمدحسن مدرس) اصفهان
مسجد رحيم خان در ابتداي محله نو، مجاور درب كوشك و شمال خيابان شاه سابق واقع شده و از آثار معماري ارزشمند دوره قاجاريه است كه در فاصله سال‌هاي 1290 تا 1304هـ . ق ساخته شده است. بناي مسجد داراي صحن نسبتاً وسيعي با رواق‌ها، ايوان‌ها، شبستان‌ها و گنبدخانه است كه تقريباً از مسجد سيد اصفهان الگو گرفته و كاشي كاري زيباي خشتي و گنبد نسبتاً بزرگ و در خور توجهي دارد. در دو طرف فضاي گنبدخانه، دو شبستان وسيع با تزيينات كاشي قرار گرفته است. در بخش‌هاي كاشي كاري و ديگر بخش‌ها، كتيبه‌هاي متعددي با مضامين قرآني و تاريخي وجود دارد كه مربوط به سال‌هاي 1290 تا 1304هـ . ق مي ‌شوند. نام معمار مسجد، «استاد آقا جوني» در داخل اشعاري بر طرفين ايوان جنوبي ثبت شده است. در ايوان جنوبي مسجد، سنگاب نفيس يكپارچه‌اي مورخ 1299هـ . ق وجود دارد.
مسجد سليمان بيك اصفهان
اين بنا در محله دروازه نو و كوچه بازارچه خان واقع شده و مسجد كوچكي است كه توسط سليمان بيك ـ از كارگزاران دربار شاه عباس دوم ـ بنا شده و بر سردر آن، كتيبه‌اي به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي خشتي لاجوردي و مورخ 1072هـ. ق نصب شده است.

مسجد شعيا و امام زاده اسماعيل اصفهان
اين بنا در جوار مجموعه بناهاي امام زاده اسماعيل، مشتمل بر بقعه امام زاده، گنبدخانه بزرگ، مرقد و مسجد شعيا و تأسيسات ديگر واقع شده و بر طبق مدارك مكتوب، اصل بناي آن مربوط به قرن اول هجري و بر طبق مدارك موجود معماري، مربوط به دوره سلجوقي است. به هنگام رواج اسلام در اصفهان ظاهراً در همين محل كه به نام خوشينان معروف بوده، مسجدي بنا شده بوده كه امروزه هيچ اثري از آن برجاي نمانده است. صاحب «مجمل التواريخ و القصص» كه كتاب خود را در سال 520هـ . ق تأليف كرده، چنين مي ‌نويسد: «جامع خوشينان، نخستين مسجد بود كه به اصفهان بنا كردند در اسلام و بناء آن ابوخناس مولي اميرالمؤمنين عمربن خطاب كرد در خلافت علي بن ابي طالب عليه السلام». بر جانب مرقد شعيا نيز كتيبه‌اي به خط نستعليق مورخ 1112هـ . ق ثبت است كه مسجد شعيا را اولين مسجد معرفي مي ‌كند كه در اصفهان توسط ابوعباس مفتي به روزگار علي بن ابي طالب بنا شده است. مسجد كنوني شعيا، كوچك و بسيار ساده است و تنها در ضلع جنوبي آن، محرابي با تزيينات و كتيبه‌هايي كاشي كاري مورخ 110هـ . ق و به خط است. در داخل اين محراب، محراب كوچك تري از سنگ مرمر شفاف بسيار نفيس است و بر آن، شعاير مذهبي حجاري كرده‌اند. در ضلع خاوري مسجد، شبستاني وجود دارد كه در دوره اخير تجديد ساختمان شده و بر طبق كتيبه گچ بري محراب آن كه مورخ 1115هـ. ق است، باني ساختمان، محمد هادي كاشاني بوده است. از مسجد قديمي شعيا در شمال باختري امام زاده اسماعيل، چند پاطاق قديمي با طاق‌هايي كه بعداً بر آن ها نهاده شده و بقاياي مناره‌اي برجاي مانده كه به نظر مي ‌رسد مربوط به دوره سلجوقي باشد. سطح مناره در پايين، ساده است و در بالا با نقوش آجركاري تزيين شده است. در ارتفاع 30/5 متري، بعد از پايه، قطر منار 65/2متر است و بر بالاي آن، در دوره‌هاي بعدي، گلدسته‌اي كاشي كاري افزوده‌اند. مجموعه بناهاي امام زاده اسماعيل به شماره 112 به ثبت تاريخي رسيده است.

مسجد سيد اصفهان
مسجد سيد در محله بيدآباد و جنب بازارچه بيد‌آباد واقع شده و بزرگ ترين و مشهورترين مساجد اصفهان از قرن سيزدهم هجري است كه به وسيله حجت الاسلام حاج سيد محمدباقر شفتي (1260-1180هـ . ق) از روحانيون بزرگ اصفهان ـ در اواخر نيمه اول قرن سيزدهم، ساختمان آن شروع شده و كاشي كاري آن تا پايان نيمه دوم آن قرن ادامه داشته است. بخشي از تزيينات مسجد بعد از مرگ باني بنا توسط پسرش حاج سيد اسدالله و قسمتي توسط نواده‌اش حاج سيد محمدباقر به اتمام رسيده و ظاهراً بخش‌هاي ديگري از تزيينات آن ناتمام مانده است. نقشه بناي مسجد به صورت مستطيل شكل (85×95متر) مجموعاً 8075 مترمربع وسعت دارد و از چهار جهت به بيرون راه پيدا مي ‌كند و بناي آن متشكل از بخش‌هايي است كه در ديگر مساجد معتبر تكرار مي ‌شود. كاشي كاري سردر شمالي مربوط به دوره اخير است. كتيبه‌هاي مسجد عمدتاً به تاريخ‌هاي بين 1255 تا 1318هـ . ق را در بر دارند. نماي ايوان‌ها و لچكي غرفه‌ها و رواق‌ها با كاشي ‌هاي خشتي دوره قاجار مزين شده و در ازاره‌ها نيز از پوشش سنگي استفاده شده است. در ضلع جنوبي صحن، ايوان اصلي و در پشت طرفين آن، گنبدخانه و شبستان‌هاي ستوندار قرار گرفته است. تالار تدريس و آرامگاه حجت الاسلام شفتي، از ديگر آثار در خور توجه مسجد است. آرامگاه، متشكل از گنبدخانه و رواقي است كه با تزيينات متنوع كاشي كاري، گچ بري، آيينه‌كاري و نقاشي به همراه كتيبه‌هاي متعدد مزين شده است. تالار تدريس نيز داراي ستون‌هاي چوبي، درها و پنجره‌هاي ارسي زيباست. اين مسجد، از كارهاي برجسته معماري دوره قاجاريه است كه از نظر ويژگي ‌هاي معماري و تزييني ـ خاصه كاشي كاري و كتيبه‌هاي فراوان ـ در خور توجه و مطالعه است. اين بنا به شماره 387 به ثبت تاريخي رسيده است.

 

آرامگاهها،امامزادهها و زيارتگاهها درشهرستان اصفهان

امام زاده احمد اصفهان
يكي از بناهاي تاريخي جالب اصفهان امام زاده احمد است كه سابقه اي خيلي قديمي دارد. مجموعه بنا شامل يك بقعه و ايوان درشمال، ايوان ديگري درباختر مي شود. بقعه مشرف به جاده و صحن نسبتاً وسيعي است كه عده‌اي از بزرگان محل در آن مدفونند. قديمي ‌ترين اثر تاريخي اين امام زاده، قطعه سنگ يكپارچه سياه رنگي به طول سه متر است كه در آستانه امام زاده و در زير پنجره مشبك چوبي آن مشرف به جاده قرار دارد و آن را قطعه‌اي از سنگ سومنات مي ‌دانند. كتيبه‌ تاريخي اين قطعه سنگ كه به خط خوانا حجاري شده مورخ سال 563 هجري است. دومين اثر قديمي امام زاده، لوح سنگي نفيسي است كه در ايوان باختري آن مشرف به جاده نصب شده بود و تا سال 1307 در جاي خود برقرار بوده است.

امام زاده اسماعيل اصفهان
در حاشيه خاوري خياباني كه به نام هاتف معروف است و در قديمي ‌ترين قسمت شهر اصفهان كشيده شده، مجموعه‌اي نفيس از معماري و تزيينات عهد سلجوقي و صفوي ديده مي ‌شود كه به نام امام زاده اسماعيل شهرت دارد. اين مجموعه عالي شامل يك مسجد بسيار قديمي به نام مسجد شيعا، مقبره امام زاده اسماعيل، رواق و سر در صحن آن و يك گنبد بزرگ زيباي آجري بر فراز سر در آن است كه هر يك از آن ها در زمان معيني ساخته شده است.

امام زاده ابراهيم اصفهان
در مجاورت مسجد كاج، امام زاده‌اي به نام امام زاده ابراهيم وجود دارد. امام زاده مزبور داراي صحن وسيع و اطاق‌هايي در اطراف است كه براي سكونت زايريني كه از دهات مجاور براي زيارت به اين مكان مي‌آيند به كار مي ‌رود. مقبره در ضلع جنوبي صحن واقع شده كه به وسيله ايواني به صحن مرتبط مي ‌گردد. جلوي مقبره ايوان، كتيبه اي به خط ثلث لاجوردي با كاشي معرق بر زمينه آجري وجود دارد كه اتمام بناي آرامگاه را به دوره شاه عباس اول مي رساند.

امام زاده هارون ولايت اصفهان
بناي هارون ولايت يا هارونيه داراي گنبد، ضريح، دو صحن و دو سردر با كاشي هاي معرق زيباست كه در سال 918هجري قمري زمان شاه اسماعيل صفوي بنا شده، و سپس در دوران ساير سلاطين صفوي تعمير و مرمت يافته است. اين بنا از نظر كاشي كاري در شمار ابنيه تاريخي جالب اصفهان است. در اين بنا كتيبه‌هاي بي ‌شماري به خطوط مختلف در روي كاشي معرق باقي مانده، از جمله كتيبه سنگاب قديمي آن است كه اشعاري از زمان صفوي و قاجار در بقعه و رواق موجود مي ‌باشد. گنبد زيباي كاشي كاري آن در ساقه داراي كتيبه‌اي به خط كوفي است.

بقعه بابا ركن الدين اصفهان
در قبرستان قديمي اصفهان (تخت فولاد) آرامگاه يكي از عرفاي مشهور قرن هشتم هجري به نام بابا ركن الدين مسعود بن عبدالله بيضاوي واقع شده كه در تاريخ يكشنبه 26 ربيع الاول سال 769 هجري وفات كرده و در اين مكان مدفون شده است. قبرستان تخت فولاد مدفن عده زيادي از مشاهير، علما، فقها، شعرا و خوش نويساني است كه از عهد صفويه به بعد در اصفهان وفات كرده‌اند اما قديمي ‌ترين قبر، قبر بابا ركن الدين است. به همين دليل اين قبرستان را تا اواخر عهد صفويه قبرستان بابا ركن الدين مي ‌‌خوانده‌اند. ساختمان زيباي گنبد بابا ركن الدين از حيث هندسه بنا و مشرف بودن به ساير گنبدهاي تخت فولاد امتياز خاص دارد و به شكل گنبد هرمي شكل و دوازده ترك است. بناي اين بقعه به امر شاه عباس اول شروع و در سال 1039 هجري يعني يك سال بعد از وفات آن پادشاه به اتمام رسيده است.
آرامگاه ميرفندرسكي اصفهان
آرامگاه ميرفندرسكي از عرفا و حكماي معروف عهد صفويه درتكيه مير تخت فولاد اصفهان واقع شده است. اين آرامگاه در فضاي آزاد با سنگ‌هاي يكپارچه بزرگ مرمري پوشيده شده است و كتيبه آن، سال 1050 هجري قمري را نشان مي ‌دهد. مدفن بسياري از بزرگان اصفهان در تكيه مير قرار دارد.

 

كليساها درشهرستان اصفهان

كليساي سن سور (وانك) اصفهان
مهم ترين كليساي مشهور تاريخي جلفا از نظر معماري و تزيينات نقاشي، كليساي سن سور است كه مشهور به كليساي وانك مي باشد و در محل كليساي ساده قديمي ‌تري كه در سال 1065 ميلادي بنا شده و رو به ويراني نهاده بوده بنياد آن گذاشته شده است. اين كليسا را آمنا پركيچ (نجات دهنده) نيز مي ‌نامند. در تاريخ ارامنه جلفا نوشته شده است: موقعي كه خلافت اعظم ارامنه در اوچ كليسا با هاكوپ بوده، خليفه جلفا (داويد) نام داشته و كلانتر جلفا خواجه صفر بوده است، ساختمان اين كليسا از محل اعانات ارامنه جلفاي اصفهان در سال 1104 به سال ارمني (1655 ميلادي برابر 1065 هجري) آغاز شد و در سال 1113 (برابر 1664 ميلادي و 1074 هجري) و مقارن بيست و دومين سال سلطنت شاه عباس دوم به پايان رسيده است. داخل اين كليسا و تمام ديوارها و اطراف و جوانب آن با تزيينات نقاشي به سبك ايراني و تابلوهايي كه نفوذ نقاشي ايتاليايي در آن ها محسوس است و زندگاني مسيح را معرفي مي ‌كند، تزيين شده و ازاره‌هاي كليسا با كاشي ‌هاي خشت هفت رنگ آراسته شده است. در اين كليسا بيش از ساير كليساهاي جلفا نقاشي وجود دارد و از نظر كثرت طلا كاري كليساي منحصر به فردي محسوب مي باشد. معماري كليسا و تزيينات طلا كاري آن كار استادان ايراني است و تابلوهاي نقاشي آن چنان كه مي ‌گويند به وسيله هنرمندان ارمني و اروپايي نقاشي شده است.

كليساي گيورگ اصفهان
بعد از كليساي هاكوپ، كليساي گيورگ كه در محله ميران كوچك واقع شده در رديف كليساهاي قديمي جلفا محسوب مي ‌شود. مردم جلفا اين كليسا را كليساي غريب نيز مي ‌نامند. داخل اين كليسا بسيار ساده است و فقط يك تابلوي نقاشي قديمي درقسمت محراب آن نصب شده ولي اهميت آن به علت داشتن ساختمان ديگري از بناهاي ضميمه كليسا است كه سيزده قطعه سنگ‌هاي كليساي قديمي ارمنستان (اوچ كليسا) كه ارامنه در موقع مهاجرت به اصفهان با خود همراه آورده‌اند در اين محل به جاي گذاشته‌اند و يكي از اماكن مقدسه ارامنه جلفا محسوب مي ‌شود. در سردر اين كليسا در دوره سلطنت شاه سلطان حسين يك تابلوي كاشي كاري نصب شده كه تصوير حضرت مريم و مسيح و چند نفر ديگر را كه هدايايي آورده‌اند با كاشي‌هاي خشت هفت رنگ نمايش داده‌اند در زير اين تابلو در يك سطر به خط سفيد ارمني بر زمينه كاشي خشت لاجوردي عبارتي نوشته شده است.
كليساي هاكوپ اصفهان
كليساي هاكوپ (يعقوب مقدس) اولين كليسايي است كه ارامنه در جلفاي اصفهان بنا كرده‌اند و در بين كليساهاي جلفا از همه قديمي ‌تر است. اين كليسا در گوشه شمال باختري صحن فعلي كليساي مريم قرار دارد و كتيبه سر در آن كه به زبان ارمني است. اين بنا در سال ارمني 607- 1606 ميلادي برابر 1014 هجري قمري ساخته شده است.

كليساي بيدخم اصفهان
مهم ترين كليساي تاريخي جلفا از دوره شاه عباس اول كليساي مشهور بيدخم يا (بيت اللحم) است كه در ميدان جلفا و در مجاورت كليساي مريم واقع شده است. اين كليسا به وسيله يكي از تجار ارمني به نام خواجه پطرس ساخته شده و در داخل آن تزيينات نقاشي و تابلوهايي از زندگاني مسيح موجود است، معماري و تزيينات طلاكاري گنبد آن بسيار جالب و تماشايي مي باشد و در داخل كليسا كتيبه‌هايي به تاريخ‌هاي مختلف و از آن جمله 1627-1711 ميلادي به خط ارمني ديده مي ‌شود.

 

قلعه ها،برجها و آتشكده ها درشهرستان اصفهان

آتشگاه كوه سنگي اصفهان
اين اثر تاريخي كهن‌ترين ميراث پيشينه اصفهان است كه هم اكنون بقاياي بناي آن در كوه سنگي درارتفاع 1680 متر واقع شده است. محوطه استقرار آتشگاه 36 هزار متر مربع مساحت دارد و محل استقرار آن در فاصله‌اي نسبتاً اندك از زاينده رود است. اين كوه كوچك تنها برجستگي مشخص و قابل توجه دشت باختري اصفهان است كه بهترين منظره زمين‌هاي مسطح كشاورزي، باغ‌هاي وسيع و سرسبز و پيچ و خم‌هاي خيال انگيز زاينده رود از فراز آن ديده مي ‌شود. در بالاي كوه سنگي يك آتشدان بزرگ و مدور خشتي با دريچه‌هاي متعدد ديده مي شود كه جايگاه افروختن آتش در مرتفع‌ترين نقطه كوه و قابل رؤيت از دورترين نقاط بوده است.

پيرامون اين آتشدان و در سطحي پايين‌تر اتاق‌هاي بسياري ساخته شده بود كه اكنون قسمتي از بقاياي آن ها در شمال و شمال خاوري اين كوه سنگي بر جاي مانده است. مصالح به كار رفته در بناي آتشگاه عمدتاً خشت‌هاي خام مكعب مستطيلي به ابعاد 40 سانتي ‌متر و ارتفاع 13 سانتي ‌متر است كه خشت‌ها متشكل از ملاط گل همراه با ريگ ريزه‌هايي است كه براي استحكام بيش تر آن از ني ‌هاي حاشيه زاينده رود استفاده شده است. ديوارهاي آتشگاه نوعي سكوسازي است كه به تدريج از پايين شروع شده و در قسمت فوقاني كوه به صورت سطوح نسبتاً وسيع و مسطحي براي ايجاد بنا و يا هر نوع فعاليت ديگر مورد استفاده قرار مي ‌گرفته است. با توجه به نزديكي كوه سنگي به زاينده رود در جلگه وسيع ماربين و واقع شدن يكي از مناطق قديمي شهر كهن اصفهان (سده قديم و خميني شهر امروز) در فاصله 2 كيلومتري شمال آتشگاه، شايد بتوان قديمي ‌ترين مركز اجتماعي انسان‌ها در منطقه را حول و حوش اين كوه سنگي جستجو كرد.
منارجنبان (مقبره عمو عبدالله) اصفهان
منارجنبان يكي از بناهاي تاريخي شهر اصفهان است كه در هفت كيلومتري باختر اصفهان واقع شده. اين بنا مركب از صحن، ايوان و دو مناره مي ‌باشد. اين بنا به صورت يك بقعه و دو مناره است كه بر روي قبر «عمو عبدالله» از زاهدان و صلحاي معروف قرن هشتم هجري بنا شده است و سنگ قبر آن تاريخ سال 716 هجري قمري، مقارن اواخر سلطنت «اولجايتو» ايلخان مغول را نشان مي ‌دهد. اين بنا از نظر معماري داراي ارزش هاي خاص مي ‌باشد. نكته جالب در اين بناي تاريخي آن است كه با حركت دادن يكي از مناره ها نه تنها مناره ديگر به حركت در‌ مي آيد بلكه تمامي اين ساختمان مرتعش مي ‌شود. ايوان منار جنبان يكي از نمونه‌هاي ابنيه سبك مغولي ايران است كه از آن دوره، كاشي كاري ‌هايي نيز به يادگار دارد. ارتفاع ايوان اين بنا از سطح زمين 10 متر و ارتفاع هريك از دو مناره 5/17 متر است. در حال حاضر از اين اثر تاريخي به شدت مراقبت و حفاظت مي ‌شود.
مناره چهل اختران اصفهان
اين مناره در منتهي اليه شمالي محله (جوباره) از محلات قديمي اصفهان و محل سكونت يهوديان اين شهر واقع شده كه حدود 21 متر ارتفاع دارد و به نظر مي ‌رسد كه قسمتي از نوك مناره از بين رفته باشد. پنجره بزرگي در قسمت بالاي منار و در ثلث دوم بدنه آن، رو به سمت جنوب قرار دارد كه دهانه اين پنجره به شكل مربع مستطيل است. مناره چهل اختران را ابي الفتح نهوجي به خرج خود در سال 501 هجري ساخته است.

مناره ساربان اصفهان
اين مناره در شمال محله جوباره در قسمت يهودي نشين اصفهان واقع شده است و از زيباترين مناره‌هاي عهد سلجوقي است كه در قرن ششم هجري بنا شده و تزيينات آجري و كاشي كاري دارد. اين مناره كه حدود 56 متر ارتفاع دارد واز بالاي آن داخل و اطراف شهر به خوبي مشاهده مي ‌شود معرف سبك معماري دوران سلجوقي مي باشد.

مناره‌هاي دارالضيافه اصفهان
دو مناره معروف به مناره‌هاي دارالضيافه كه دارالضياء نيز گفته مي شوند در محله جوباره اصفهان واقع شده‌ و از بناهاي قرن هشتم هجري‌ مي باشند. كتيبه مناره‌ها فرو ريخته و نمي ‌توان سال قطعي ساختمان آن ها را دريافت. اين دو مناره تزيينات كاشي كاري نيز دارند و چنان كه از نام آن ها پيداست سر در مهمان سراي مشهوري بوده‌اند كه به امير، حكمران يا پادشاهي در قرن هشتم تعلق داشته است.
مناره قوشخانه اصفهان
مناره قوشخانه را طوقچي و به واسطه مجاورت آن با آرامگاه علي بن سهيل، مناره علي بن سهيل نيز مي ‌نامند. اين مناره درمنتهي اليه شمالي محله جوباره واقع شده و از بناهاي قرن هشتم هجري است و داراي تزيينات كاشي كاري بسيار زيبايي مي باشد. قسمتي از تارك مناره و تزيينات كاشي كاري آن فرو ريخته است وجه تسميه آن به قوشخانه به مناسبت مجاورت آن با يكي از باغ‌هاي سلطنتي دوره شاه عباس اول صفوي است كه گويا بازهاي شكاري پادشاهان صفوي در اين باغ نگهداري مي ‌شده‌اند.
مناره‌هاي دردشت و بخت آغا اصفهان
اين دو مناره سر در مدرسه با شكوهي از دوره پادشاهي سلطان محمد آل ظفر هستند كه قسمتي از تزيينات كاشي كاري، اطراف سر در و تمام كتيبه آن به مرور زمان فرو ريخته است. در جوار اين سر در و در بناي برج مانندي كه داراي گنبد كاشي كاري است مقبره سلطان بخت آغا، زوجه سلطان محمد آل مظفر واقع شده كه به دستور شوهرش در رمضان سال 769 هجري به قتل رسيده و در اين محل دفن شده است. سنگ سماق قرمز رنگ آرامگاه ملكه اصفهان سلطان بخت آغا در داخل اين بناي تاريخي قرار دارد كه يك اثر تماشايي است. مردم اصفهان مخصوصاً محلات مجاور اين بنا در شب‌هاي جمعه براي اين زن شمع روشن مي ‌كنند به احتمال قوي اين 2 اثر شهر اصفهان، از قرن ششم هجري به بعد احداث شده‌اند.
مناره غاز اصفهان
در محدوده شهر اصفهان دو مناره به نام‌هاي غاز و زغماز وجود دارد كه يكي از آن ها داراي قديمي ‌ترين كتيبه‌ تاريخ داري است كه به خط نسخ قائم الزاويه نگاشته شده است. خرابه‌هاي بناي گنبدي با بدنه مكعب شكل در حدود 50 متري جنوب مناره ديده مي ‌شود. اين مناره ميله‌اي است مدور و منفرد كه با آجر ساخته شده و نوك آن فرو ريخته و بر پايه‌اي هشت ضلعي بنا شده است. پي سنگي مناره كه دو متر از آن نمايان است ملاط تردي دارد كه از ماسه شن، آهك و خاكستر ساخته شده است. پايه مناره كه به تدريج از ضخامت آن كم مي ‌شود 8/4 متر بلندي دارد. مدخل پلكان در ضلع جنوب خاوري پايه و درست در ارتفاعي قرار دارد كه سابقاً سطح زمين بوده است. قطر ميله مناره در پايين تقريباً 5/5 متر، قطر قله آن در وضعيت كنوني 7/4 متر، ضخامت ديواره آن 74 سانتي ‌متر و ارتفاع پايه و ميله مناره حدود 21 متر مي باشد. در اين مناره اثري از كاشي كاري ديده نمي ‌شود و به جز قسمتي از پايه كه از زير خاك بيرون آورده شده، بقيه قسمت‌هاي مناره سالم مانده است. در قسمت فوقاني چهار ضلع پايه، كتيبه‌اي به خط كوفي وجود دارد كه با آجر معرق ساخته شده كه از شمال خاوري شروع و به سمت خاور ادامه مي ‌يابد. مفاد اين كتيبه به تاريخ 55 هجري قمري ختم مي ‌شود.

مناره مسجد شعيا اصفهان
در محله امام زاده اسماعيل اصفهان، چند پاتاق قديمي همراه با تاق‌هايي كه بعداً بر آن ها نهاده شده است مسجد شعيا را تشكيل داده‌اند. اين مناره در يكي از ديوارهاي اين مسجد بلند و هشت ضلعي قرار گرفته است. مناره مسجد شعيا مدور در ارتفاع 3/5 متري بعد از پايه، خراب شده و بر روي آن يك گلدسته كاشي كاري افزوده شده كه 65/2 متر قطر دارد. ميله مناره در پايين ساده است و در بالا نقوشي به شكل چليپاي بزرگ و مربع‌هاي كوچك دارد. ساختمان اين مناره به عهد سلجوقيان تعلق دارد و به احتمال زياد در قرن ششم هجري ساخته شده است.

مناره گلدسته اصفهان
مناره گلدسته درمحله دردشت اصفهان واقع شده است. نام اين مناره از گلدسته‌اي كه بعدها بر روي ميله فرو ريخته مناره اوليه ساخته‌اند گرفته شده است. سه متر از ميله مذكور را در بالاي بام مسجد مي ‌توان ديد ولي قسمت پايين آن كه حدود 6 متر است در ميان ديوارهاي مسجد پنهان شده در حال حاضر راه پلكان مناره از در دومي است كه از روي پشت بام مسجد باز كرده‌اند قطر مناره در ارتفاع هم سطح با پشت بام 22/2 متر، ضخامت ديواره مناره 21 سانتي ‌متر و قطر ستون مدور مركزي آن 54 سانتي متر است. ساختمان مناره آجري و نماي خارجي آن از آجر تراشيده شده است، در حدود يك متر بالاتر از سطح پشت بام خطوط نسخ قائم الزاويه را مي ‌توان ملاحظه كرد. گر چه اين مناره شبيه مناره مسجد شيعا است ولي به نظر مي رسد كه از نظر تاريخ به دوره بعد از آن مربوط باشد و ظاهراً به دوره دوم عصر سلجوقي تعلق دارد.

مناره‌هاي مسجد امام اصفهان
دو مناره‌اي كه در دو طرف ايوان ورودي اين مسجد برپا شده‌اند 37 متر ارتفاع دارند و بلندي اين مناره‌ها 6/43 متر است. دو مناره اخير، كاشي‌هاي معرق و كاشي‌هاي رنگي نماي خود را همراه با گلدسته‌ها حفظ كرده‌اند.
مناره زيار اصفهان
اين مناره در دهكده زيار در 30 كيلومتري خاور اصفهان و در ساحل جنوبي زاينده رود واقع شده و تزيينات آجري زيبايي دارد زمان ساختمان آن را قرن ششم هجري مي ‌دانند. حاشيه زيباي كاشي كاري فيروزه‌اي رنگ تارك اين مناره از نمونه‌هاي جالب كاشي ‌هاي لعابدار عهد سلجوقي است. نام زيار كه به محل استقرار اين مناره اطلاق مي ‌شود به احتمال قوي با دوره حكمراني مرداويج كه در آغاز قرن چهارم شهر اصفهان پايتخت وي بوده است ارتباط دارد. ارتفاع اين مناره بالغ بر پنجاه متر و سال ساخت اين مناره را مايرون بمنت سميث، بين سال هاي 550 تا 688 هجري مي داند. كتيبه اين مناره در قسمت فوقاني آن به خط كوفي برجسته با كاشي فيروزه‌اي بر زمينه آجر ساده شامل آيه 33 از سوره (فصلت) است. مناره زيار تنها نمونه مناره‌هاي سه طبقه اصفهان است كه تاكنون به حالت اصلي خود باقي مانده و در آن تصرف و مداخله‌اي نشده و خرابي هم كم تر به آن راه يافته است.

 

عمارات و محوطه هاي باستاني درشهرستان اصفهان

خانه چرمي اصفهان
اين بنا از خانه‌هاي اشرافي دوره قاجار محسوب مي ‌شود و داراي فضاهاي متنوع وتزيينات فراوان مي ‌باشد. حياط مستطيل شكل خانه در سه جبهه شمالي، خاوري و باختري خود با فضاهاي متعددي احاطه شده كه در اين ميان جبهه شمالي با ارتفاعي نزديك به سه طبقه مهم ترين بخش خانه را تشكيل مي ‌دهد. حوضخانه مرتفع خانه در گوشه شمال خاوري بنا قرار گرفته و در طبقات اول و دوم غرفه‌هايي پيرامون خود دارد. در جبهه خاوري خانه تالاري وسيع و طويل در ميانه و دو اتاق سه دري در دو سوي آن قرار دارد. شاه‌ نشين اين تالار به صورت اتاقي مجزا در آمده و با دو اتاق ديگر در طرفين خود ارتباط كامل يافته است. بخش عمده جبهه جنوبي ديواري است كه مشابه جبهه مقابل خود نماسازي شده و تنها دو اتاق سه دري به نام اتاق عكس و اتاق آينه و در دو انتهاي اين جبهه قرار گرفته‌اند. حياط خانه با حوضي وسيع و صليبي شكل در وسط چهار باغچه اطراف آن صورتي مركزگرا به خود گرفته است.
خانه داويد اصفهان
فضاهاي بسته خانه در چهار جبهه يك حياط مستطيل شكل قرار گرفته‌اند. مهم ترين مجموعه فضايي اين خانه در جبهه شمالي آن واقع شده كه شامل تالاري صليبي شكل با ارتفاع دو طبقه در ميانه و چهار اتاق سه دري در دو طبقه طرفين آن مي باشد. اين اتاق ها در طبقه اول از يك سو از طريق ايوانچه‌اي به حياط مي ‌نگرند و از سوي ديگر با تالار ميانه اين جبهه مرتبط مي باشند و در طبقه دوم به صورت گوشوار به فضاي تالار مشرف مي ‌شوند. سقف تالار داراي پوشش گنبدي و تزيينات زيباي مقرنس است. جبهه جنوبي خانه يك فضاي نيمه باز در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين خود دارد و رواقي مقابل سراسر اين جبهه قرار گرفته است. اين جبهه در تقسيمات نما كاملاً با نماي جبهه شمالي مشابه است ولي ارتفاعي معادل يك طبقه دارد. فضاهاي واقع در جبهه باختري نظم كاملي ندارند و در آن چندين اتاق و راهرو به گونه‌اي در كنار يكديگر قرار گرفته‌اند كه يك دالان در ميانه نما واقع شده است. با اين وجود اين جبهه نماي منظمي دارد و به نظر مي ‌رسد تغييراتي در دوره‌هاي بعد، نظم و ترتيب قرارگيري فضاها را بر هم زده است. مسير ورودي و نوع دست‌يابي به قسمت هاي مختلف خانه از جمله ويژگي هاي اين بناست. ورودي بنا در گوشه شمال خاوري قرار گرفته و فضاي هشتي آن داراي قاعده مربع شكل است. از اين هشتي دالان طويلي در تمام طول جبهه خاوري خانه امتداد يافته و به حياط خانه و جبهه جنوبي آن راه مي ‌يابد. هشتي ورودي از سوي ديگر به يكي از اتاق‌هاي سه دري واقع در جبهه شمالي دسترسي دارد. جبهه خاوري حياط تنها ديواري نماسازي شده است كه جلوي دالان ورودي كشيده شده و تقسيمات نماي مقابل خود را تكرار مي ‌كند. حياط اصلي خانه داراي حوضي در مقابل جبهه شمالي و باغچه‌اي بزرگ مي باشد كه بخش اعظم حياط را پوشانده‌اند. در گوشه جنوب باختري خانه حياط كوچكي قرار دارد كه جبهه شمالي آن شامل يك اتاق سه دري و ايواني ستون‌دار است و در جبهه جنوبي يك فضاي حوضخانه ديده مي ‌شود. نماهاي شمالي و جنوبي اين حياط تقسيمات مشابهي دارند و جبهه باختري تنها ديواري نماسازي شده است.

خانه دهدشتي اصفهان
فضاهاي خانه در چهار سمت حياط نسبتاً بزرگ و مستطيل شكلي نشسته‌اند. مهم ترين بخش خانه در جبهه شمالي حياط قرار دارد. اين جبهه شامل تالاري در ميانه و دو اتاق سه دري در دو طرف آن است. دو ايوانچه مقابل اتاق‌هاي گوشوار و دو اتاق پشت آن ها و نيز شاه ‌نشين در پشت تالار اين مجموعه را كامل مي ‌كنند. فضاهاي مذكور توسط درهاي چوبي به يكديگر گشوده مي شوند و به اين ترتيب فضاهاي بزرگي از تركيب چند فضاي متنوع پديد مي‌آيد. تالار ميانه اين جبهه داراي ارسي زيبايي به سوي حياط است. حوض كوچكي در مقابل اين تالار قرار گرفته كه انعكاس تصوير ارسي رنگين تالار در آن منظره زيبايي را در مقابل چشم بيننده قرار مي ‌دهد. جبهه جنوبي خانه متشكل از سه اتاق سه دري است ولي تقسيمات نماي آن مشابه با جبهه مقابل است. بين اين سه اتاق دو دالان واقع است كه يكي به خانه مجاور راه مي ‌يابد و ورود به خانه از طريق دالان ديگر تأمين مي ‌شود. فضاي ورودي داراي هشتي مشتركي با خانه مجاور بوده كه امروزه تخريب شده است. مجموعه فضاهاي جبهه باختري از يك اتاق پنج دري، دو اتاق سه دري طرفين و دالان هاي ما بين آن ها تشكيل شده است. ايوان ستون‌دار مقابل اتاق پنج دري و ايوانچه‌هاي مقابل اتاق‌هاي سه دري با يكديگر پيوسته بوده، بدين ترتيب همچون رواقي سراسر اين جبهه را مي ‌پيمايند. حوضخانه، مطبخ، و يك حياط خلوت در پشت اتاق‌هاي سه دري و پنج دري واقع‌اند و يكي از دالان هاي اين جبهه به حوضخانه راه مي ‌يابد. حوضخانه با فضاي مطبخ نيز ارتباط دارد و مطبخ به نوبه خود به يك حياط خلوت كوچك دسترسي دارد. جبهه خاوري خانه دو اتاق سه دري كوچك در دو طرف و ايوان ستون‌دار كم عمقي در ميانه دارد. ستون هاي چوبي ايوان، همچنين ستون هاي ايوان جبهه باختري داراي تزيينات گچ بري در پايه و سرستون هستند.
خانه عكاف‌زاده و شريف اصفهان
مجموعه اين خانه از دو بخش بيروني و اندروني تشكيل شده كه طي نيم قرن اخير از يكديگر تفكيك شده‌اند و امروزه در تملك خانواده‌هاي عكاف‌زاده و شريف مي ‌باشند. بخش بيروني، داراي حياط مركزي كوچكي است كه فضاهاي بسته در چهار طرف آن واقع شده‌اند. مهم ترين فضاي اين بخش تالار جبهه شمالي است كه شاه ‌نشيني به شكل نيم هشت و با ارتفاعي معادل يك طبقه دارد. در طبقه بالاي شاه‌ نشين اتاق ديگري ديده مي ‌شود. ديوارها و سقف تالار پوشيده از تزيينات مقرنس، گچ بري و طلاكاري و آينه كاري و اتاق طبقه دوم شاه‌ نشين داراي نقاشي روي گچ و تزيينات زيبايي است. اين تالار برخلاف معمول از جهت عرض خود و از طريق سه در ارسي منبت كاري شده به حياط گشوده مي ‌شود. جبهه باختري حياط بيروني از يك تالار صليبي شكل در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين آن تشكيل شده است. جبهه خاوري داراي تقسيمات مشابه نماي جبهه مقابل خود و شامل اتاق سه دري با عمق هاي متفاوت و دالان‌هاي مابين آن ها است. يكي از اتاق‌هاي سه دري، آبدارخانه بوده و امروزه قسمتي از آن تبديل به حمام شده است. ورودي به خانه از جبهه خاوري آن صورت مي گيرد و هشتي ورودي در گوشه شمال خاوري به دالان طويلي مرتبط است كه سراسر پشت جبهه خاوري بخش بيروني را طي مي ‌كند. در ميانه اين دالان پس از عبور از يك هشتي ورود به حياط بيروني ميسر مي ‌شود. در ميانه اين جبهه يك تالار شاه نشين‌دار تنها فصل مشترك دو بخش اندروني و بيروني است. تالار مذكور مهم ترين فضاي بخش اندروني و مزين به آينه‌كاري و طلاكاري است. در طبقه دوم و در طرفين تالار دو اتاق گوشوار قرار دارند كه با دو پنجره ارسي به تالار باز مي ‌شوند. اين اتاق ها با ارسي ‌هاي ديگري به حياط ديد دارند و از آن نور مي ‌گيرند. در جبهه خاوري يكي از اتاق ها عملكرد آبدارخانه داشته و وجود چاه و منبع آب در آن قابل توجه است. اين فضا امروزه به عنوان حمام مورد استفاده قرار مي ‌گيرد. جبهه جنوبي بخش اندروني شامل يك تالار، ايوان ستون‌دار مقابل آن و دو اتاق در طرفين تالار است. آشپزخانه در گوشه جنوب باختري حياط قرار دارد و تنور و اجاق هاي قديمي آن به صورت سابق محفوظ مانده‌اند.
خانه دكتر اعلم اصفهان
اين خانه از بناهاي اشرافي دوره قاجار به شمار مي ‌رود كه وجود تزيينات متنوع و گسترده در جاي جاي خانه مؤيد اين امر است. حياط وسيع خانه در چهار جبهه توسط فضاهاي بسته احاطه شده است. جبهه شمالي مرتفع‌تر و بارزتر از ساير قسمت هاي خانه مي باشد و شامل تالار شاه‌ نشين‌دار بزرگي در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين است. جبهه جنوبي خانه مانند جبهه مقابل خود، داراي ايوان ستون‌داري است كه مقابل يك تالار هفت‌دري قرار گرفته است. خاور و باختر حياط اين بنا داراي تقسيمات و تناسبات مشابهي است. تالاري در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين آن وجود دارد. ورودي خانه به شكل نيم هشت در گوشه شمال خاوري قرار دارد. هشتي ورودي به دالان طويلي متصل است و از طريق يكي از دالان هاي اين جبهه به حياط راه دارد. در جبهه شمالي، زيرزميني قرار دارد كه توسط يك رديف پنجره‌هاي چوبي از حياط نور مي گيرد. اين فضا حوض مرمري در ميانه خود دارد و فضايي مطلوب و خنك براي استراحت ساكنين خانه در تابستان‌ها فراهم آورده است.

خانه حاج مصور الملكي اصفهان
اين خانه شامل فضاهاي متنوعي است كه در چهار سوي يك حياط مستطيل شكل قرار گرفته‌اند. مهم ترين اين فضاها با نماهايي متفاوت در جبهه جنوب خاوري خانه، جبهه‌اي كه در ابتداي ورود به حياط در چشم انداز مخاطب قرار مي ‌گيرد، واقع شده است. اين جبهه شامل تالاري شاه‌ نشين‌دار به ارتفاع دو طبقه، در ميانه و دو اتاق گوشوار طرفين آن در طبقه دوم مي ‌باشد. اين تالار زيباترين فضاي خانه است كه به تزيينات گچ بري رنگي، آينه‌كاري و مقرنس آراسته شده و از طريق يك ارسي پنج دهنه به سوي حياط گشوده مي ‌شود. هر يك از اتاق هاي گوشوار از يك طرف ارسي ‌هايي كه سراسر عرض اتاق را پوشانيده‌اند به حياط ديد دارد و از سوي ديگر به فضاي تالار باز مي ‌شود. وجود ارسي ‌هاي متعدد در اين جبهه كه بخش وسيعي از نما را اشغال كرده‌اند، نمايي تقريباً چوبي پديد آورده و آن را از ساير نماهاي خانه متمايز كرده است. وجود تاجي منحني شكل برفراز نماي تالار بر اهميت اين بخش از خانه تاكيد مي ‌كند. راهروهاي مجاور هم در دو طرف تالار اين جبهه، ورودي ‌هاي تالار را از ساير فضاهاي خانه تفكيك كرده‌اند. در گوشه جنوبي خانه حوض خانه‌اي صليبي شكل به ارتفاع دو طبقه قرار دارد كه با حوضي هشت گوشه در ميانه و نورگير زيبايي بر فراز سقف، محيطي آرام و مطلوب براي ساكنين خانه فراهم مي‌آورد. ديوارها و سقف فضاي حوضخانه داراي تزيينات متنوع گچ بري و مقرنس مي ‌باشند. اين حوضخانه در طبقه دوم خود با يكي از اتاق هاي گوشوار جبهه جنوب خاوري خانه مرتبط است. گوشوار ديگر اين جبهه نيز از يك سو به حياط كوچكي در طبقه دوم گوشه خاوري خانه ديد دارد.
مجموعه فضاي مهم ديگر خانه در شمال باختري آن واقع است و تالاري كم ارتفاع در ميانه دارد كه شاه‌ نشين، انتهاي آن به صورت اتاقي مجزا در آمده است. در طبقه دوم اين جبهه و روي تالار يك مهتابي وسيع قرار گرفته كه موجب گشوده شدن حياط خانه در طبقه دوم شده و به آن شكل خاصي بخشيده است. دو اتاق كه در طبقه دوم گوشه‌هاي شمالي و باختري خانه قرار گرفته‌اند، به اين مهتابي گشوده مي ‌شوند. ايوان كم عمق ستون داراي در انتهاي مهتابي و در محور اصلي حياط در واقع شاه‌ نشيني براي مهتابي پديد آورده است. هر يك از دو جبهه شمال خاوري و جنوب باختري خانه، داراي يك تالار در ميانه و دو اطاق سه دري در طرفين خود مي ‌باشد. اين تالارها ارتفاعي معادل دو طبقه دارند و توسط يك ارسي چوبي به حياط مشرف مي ‌باشند. روي اتاق هاي سه دري اين جبهه‌ها، اتاق هاي ديگري قرار دارند كه از حياط نور نمي ‌گيرند. نماهاي اين دو جبهه كاملاً مشابه يكديگرند. ازاره‌هاي سنگي حجاري شده در پايين نماهاي پيرامون حياط و تزيينات آجركاري در بالاي ديوارها موجب شده نماي جبهه‌هاي مختلف خانه يكپارچه گردند. ورودي اصلي خانه در گوشه شمالي آن داراي سردر و هشتي مشترك با خانه‌هاي مجاور است و پس از عبور از دو دالان عمود بر هم به گوشه حياط راه مي ‌يابد. حوض بزرگي در مقابل تالار جبهه جنوب خاوري و دو باغچه مستطيل شكل در دو طرف محور اصلي حياط قرار گرفته است.
خانه حاج رسولي ها اصفهان
تاريخ بناي اين خانه احتمالا اواخر دوره زنديه مي باشد و باني آن، بزرگ خاندان حاج رسوليها و از تجار معتبر اصفهان بوده است. فضاهاي خانه در چهار چوب حياطي مستطيل شكل واقع شده‌اند. چهار تالار خانه كه در ميانه چهار جبهه حياط قرار گرفته‌اند، پوشيده از تزيينات مقرنس، قطاربندي، گچ بري، طلاكاري و نقاشي روي گچ مي باشند و ضلع مجاور حياط هر چهار تالار را ارسي ظريف و زيبايي پوشانيده است. قسمت هاي مختلف خانه و تزيينات آن آسيب زيادي ديده اند و از جمله ارسي ‌هاي متعدد آن در اثر رطوبت و موريانه متحمل خسارت‌هاي فراوان شده‌اند. تالار جبهه شمالي از ساير تالارها وسيع‌تر بوده و قسمت اعظم اين جبهه را اشغال كرده است. اين تالار از سوي ضلع بزرگ تر خود توسط ارسي بسيار وسيعي به حياط خانه مشرف مي ‌شود و از سوي مقابل يعني در انتهاي شاه‌ نشين به وسيله ارسي ديگري به حياط اندروني خانه باز مي ‌شده كه به اين ترتيب بين دو حياط خانه واقع بوده است. امروزه بخش اندروني خانه كاملاً تفكيك شده و به صورت خانه مستقلي درآمده است. دسترسي به اين تالار از طريق كفش كن‌هاي دو سوي آن ميسر مي ‌شود. در طبقه دوم، روي كفش كن‌ها اتاق هاي گوشواري واقع شده كه توسط ارسي ‌هايي از يك سو به تالار و از سوي ديگر به حياط اشراف دارند.

جبهه جنوبي خانه نيز شامل تالار و دو اتاق سه دري در طرفين آن است كه دو كفش كن، اين فضاها را از يكديگر جدا مي ‌كنند. در طبقه دوم اتاق هاي سه دري، دو اتاق ديگر واقع‌اند كه تا روي راهروهاي كفش كن طبقه پايين ادامه مي ‌يابند و به تالار مشرف مي ‌شوند. اين اتاق ها نيز از جهت ديگر به حياط خانه ديد دارند. جبهه خاوري و باختري نيز داراي همين تركيب يعني يك تالار در ميانه و دو اتاق در طرفين آن و راهروهاي كفش كن بين اين فضاها مي ‌باشند. تالارهاي دو جبهه خاوري و باختري ارتفاعي معادل دو طبقه دارند و روي اتاق هاي سه دري، اتاق هاي ديگري قرار گرفته‌اند. اين تالارها ارسي‌هاي مرتفع و وسيعي به سوي حياط دارند كه ارسي تالار باختري به كلي تخريب شده است. فضاهاي خدماتي شامل آشپزخانه و محل پخت نان در پشت فضاهاي اصلي اين جبهه قرار دارند. ورودي خانه در گوشه جنوب باختري شامل سردر و هشتي است و به گوشه حياط راه مي ‌يابد. در طبقه دوم هشتي اتاقي قرار دارد كه با تاق گوشوار جبهه جنوبي خانه مرتبط است. خانه داراي ورودي ديگري در گوشه جنوب خاوري است كه به اصطبل و سپس حياط خانه وارد مي ‌شود. تزيينات فراوان گچ بري رنگي نماهاي حياط به مرور زمان به صورت قطعاتي از ديوار جدا شده و بر زمين ريخته‌اند. طي عمليات مرمتي سالهاي 1357 و 1364هـ . ش اين تزيينات به صورت موقت تثبيت شده و از ريزش آن ها جلوگيري به عمل آمده است ولي هنوز در وضعيت نامناسبي قرار دارند. نماهاي خانه همچنين مزين به درها و پنجره‌هاي متعدد مشبك با شيشه‌هاي رنگي و گره چيني چوبي مي باشند كه متاسفانه بيش تر آن ها آسيب ديده‌اند. طرح حياط خانه كه منظري مناسب براي دو تالار اصلي به وجود آورده است، شامل حوض مستطيل طويلي در ميانه و چهار باغچه در طرفين آن مي ‌باشد.
خانه حاج حسن غفوري قزويني‌ها اصفهان
اين مجموعه از دو حياط بيروني و اندروني تشكيل شده كه فضاهاي مختلف خانه پيرامون آن ها واقع شده‌اند. جبهه شمالي هر دو حياط از ساير جبهه‌هاي آن ها مرتفع‌تر و مهم تر است و قرارگيري حوض در مقابل اين جبهه‌ها تاكيدي بر اهميت آن ها است. در جبهه شمالي حياط اندروني (حياط بزرگ تر)، تالاري صليبي شكل در ميانه با دو اتاق در طرفين ديده مي ‌شود. اين تالار ارتفاعي معادل دو طبقه و سقفي گنبدي با تزيينات مقرنس دارد. اتاق هاي دو سوي تالار مستطيل شكل بوده و پوشيده از تزيينات گچ بري در ديوارها و سقف‌هايشان مي ‌باشند. فضاي تالارها و اتاق ها از يك سو با ارسي ‌هاي مرتفع و زيبايي به حياط باز مي ‌شوند و از سوي ديگر به وسيله درهايي با تزيينات گره ‌سازي و شيشه الوان با يكديگر پيوند مي ‌خورند. اين اتاق ها همچنين با اتاق هايي كه در گوشه حياط واقع شده‌اند نيز مرتبط مي ‌باشند. بدين ترتيب مجموعه تالار و اتاق هاي اين جبهه فضايي يكپارچه و وسيع را به وجود مي‌آورند كه سراسر جبهه شمالي را در بر مي گيرد. وجود سه ارسي با وسعت و ارتفاع زياد نماي اين جبهه را از ساير نماهاي حياط متمايز كرده است. اين ارسي ‌ها اگر چه در مقابل فضاهاي متفاوتي واقع شده‌اند، ولي كاملاً مشابه يكديگر بوده و نما را به سه بخش مساوي تقسيم مي كنند. جبهه باختري حياط اندروني شامل تالارهاي شاه ‌نشين‌دار در ميانه و دو اتاق سه دري در دو سوي آن است كه ايوانچه‌ها و راه روهايي مابين آن ها قرار گرفته‌اند. تالار اين جبهه در سقف و ديوارها تزيينات گچ بري و آينه كاري دارد و توسط ارسي وسيعي به حياط اشراف مي ‌يابد. جبهه خاوري اين حياط نيز شامل يك تالار و يك اتاق سه دري و ايوانچه‌ها و طاق نماهايي است كه نماي اين جبهه را مشابه و قرينه نماي روبه روي خود ساخته‌اند. رواق جبهه جنوبي حياط نيز تقسيمات نماي مقابل خود را تكرار مي ‌كند. فضاهاي آشپزخانه و خبازخانه در پشت اين رواق قرار گرفته‌اند و ارتباط مستقيمي با حياط ندارند. سه جبهه شمالي، خاوري و باختري حياط اندروني، فضاهايي در زير زمين دارند كه از طريق پنجره مشبك چوبي از حياط نور مي ‌گيرند. ازاره‌هاي سنگي حجاري شده در پايين نماهاي حياط و طره‌هاي چوبي تزييني در بالاي ديوارها، نماهاي پيرامون حياط را به يكديگر پيوند داده است. جبهه شمالي حياط بيروني شامل تالاري به ارتفاع دو طبقه در ميانه و دو ايوانچه در طرفين تالار است كه در طبقه دوم، روي ايوانچه‌ها، دو اتاق گوشوار واقع‌اند. در جبهه جنوبي نيز يك ايوان در ميانه و يك اتاق سه دري تقسيماتي مشابه نماي مقابل خود به وجود آورده‌اند. وجود دو ايوانچه كم عمق در طرفين نماي اين جبهه صورتي متقارن به كل نما داده است. در جبهه باختري حياط بيروني، تالاري صليبي شكل قرار دارد. اين تالار از طريق سه در مجاور يكديگر با اطاق سه دري ضلع جنوبي خود ارتباط كامل يافته است. جبهه خاوري اين حياط اگر چه نسبت به بقيه بنا متاخر به نظر مي ‌رسد ولي در تقسيم نما با جبهه مقابل خود هماهنگي دارد. اين جبهه شامل سه اتاق و ايواني ستون‌دار است. در بخش جنوبي خانه حياطي خدماتي قرار گرفته كه سه اتاق در شمال و يك فضاي اصطبل در باختر خود دارد. ورودي اصلي خانه در گوشه جنوب خاوري آن واقع است كه متشكل از دالاني بسيار طويل و يكي هشتي مي ‌باشد. ورود به بخش بيروني خانه در ابتداي دالان و دسترسي به حياط اندروني و حياط خدماتي پس از عبور از دالان و رسيدن به هشتي ميسر مي ‌باشد.
خانه شيخ هرندي اصفهان
اين خانه از فضاهايي يك طبقه تشكيل شده است و حوضخانه‌اي در گوشه شمال خاوري مجموعه واقع شده است. جبهه شمالي خانه متشكل از دو اتاق سه دري در دو سو و اتاق ديگري در ميانه است. اتاق هاي سه دري عمق‌هايي متفاوت دارند ولي در نما كاملاً مشابه يكديگرند و به وسيله ايوانچه‌هايي با حياط ارتباط مي ‌يابند. اتاق ميانه اين جبهه به وسيله يك پنجره چوبي وسيع از حياط نور مي ‌گيرد. جبهه جنوبي حياط شامل يك اتاق پنج دري در ميانه و دو اتاق در طرفين است. نماهاي حياط پوشيده از اندود ساده گچ است و تنها جان پناه پشت بام در جبهه جنوبي تزييناتي از كاشي مشبك دارد. در جبهه باختري امروزه فضاهاي جديدي به جاي فضاهاي قبلي كه تخريب شده‌اند ساخته شده است. بخش عمده جبهه خاوري، ديواري نماسازي شده است و تنها يك اتاق سه دري و يك راهرو در آن وجود دارد كه مسير دسترسي به حوضخانه گوشه شمال خاوري خانه مي ‌باشد. حوضخانه فضايي مربع شكل با ارتفاعي معادل دو طبقه است كه غرفه‌هايي پيرامون آن قرار گرفته‌اند. تنها در طبقه دوم بخش هاي خاوري و باختري حوضخانه، دو اتاق وجود دارد كه با پنجره‌هاي ارسي گره سازي شده به فضاي حوضخانه اشراف دارند. در بخش جنوبي حوضخانه يك منبع آب قرار دارد و در غرفه طبقه دوم اين بخش حوضي ديده مي ‌شود. ديوارهاي حوضخانه با تزيينات طلاكاري و قطاربندي ‌هاي زير سقف آراسته شده و ستئنهاي چوبي آن نيز سر ستونهاي مقرنس دارند. يك نورگير هشت ضلعي در سقف، روشنايي فضا را تأمين مي ‌كند.
خانه زووليان اصفهان
فضاهاي خانه زووليان در چهار سوي يك حياط مستطيل شكل قرار گرفته‌اند. همه جبهه‌هاي حياط ارتفاعي معادل دو طبقه دارند اما دو جبهه شمالي و باختري كمي مرتفع‌ترند. جبهه باختري خانه شامل تالار وسيعي در ميانه و دو ايوانچه در طرفين آن است. به نظر مي ‌رسد اين تالار قبلاً صليبي شكل بوده و در تغييرات بعدي بخش شمالي آن مجزا شده است. ايوانچه واقع در ضلع جنوبي تالار نيز امروزه به صورت اتاقكي درآمده است. در طبقه دوم اين جبهه دو اتاق گوشوار تا روي ايوانچه‌ها و دو بخش شمالي و جنوبي تالار ادامه مي ‌يابند و به وسيله پنجره‌هاي مشبك چوبي به تالار مشرف مي ‌گردند. در طبقه دوم شاه نشين تالار نيز غرفه ستون داري واقع شده كه از دو طرف با اطاق هاي گوشوار مرتبط است. تالار مياني اين جبهه ارسي مرتفعي به سمت حياط دارد و اتاق هاي گوشوار نيز توسط ارسي ‌هاي كوچك تري به حياط گشوده مي ‌شوند. بدين ترتيب سطح وسيع تري از نماي اين جبهه از ارسي ‌هاي چوبي پوشيده شده و صورتي متمايز از ساير نماها يافته است.
جبهه شمالي خانه از سه اتاق سه دري و يك ايوان تشكيل شده است. در طبقه بالاي اتاق هاي مزبور سه اتاق ديگر وجود دارد كه با پنجره‌هاي مشبك چوبي و شيشه‌هاي رنگي به حياط مشرف مي ‌گردند. اتاق هاي طبقه دوم داراي سقف كوتاه مي ‌باشند. جبهه جنوبي حياط داراي تالاري در ميانه و دو اتاق در طرفين آن است، تالار در مجاورت حياط فضايي شبيه به شاه نشين دارد كه با يك ارسي چوبي به حياط گشوده مي ‌شود. اتاق هايي در طبقه دوم خانه بر روي كوچه مجاور ضلع خاوري آن ساخته شده‌اند كه امروزه در اختيار كليساي مجاور قرار دارند. ورودي خانه در همين كوچه قرار گرفته است و مخاطب را پس از عبور دادن از سردر و هشتي به گوشه حياط مي ‌رساند. سردر و هشتي داراي تزيينات رسمي بندي و نقاش روي گچ مي ‌باشند. هر يك از تالارهاي دو جبهه جنوبي و باختري خانه نيز پوشيده از تزيينات قطاربندي و نقاشي روي گچ در سقف و ديوارها مي ‌باشد. برنماي اين دو جبهه تزيينات مختصر گچ بري و طره‌هاي چوبي نقاشي ديده مي ‌شود.
خانه جمال قدسيه اصفهان
بنا به اظهار مالك خانه با توجه به نقاشي ها و تزيينات تالارهاي جنوبي و شمالي، قدمت قسمت هايي از بنا به دوره صفوي مي ‌رسد. دو كتيبه در تالار شمالي تاريخ هاي 1084 و 1265 هجري قمري دارند. اولين مدرسه ابتدايي اصفهان كه توسط ميرزا عبدالحسين قدسي در سال 1287هـ . ش تأسيس گشت در سال 1310هـ . ش به اين خانه منتقل شد. اين مدرسه تا سال 1326هـ . ش داير بود و هنوز اين بنا به نام مدرسه قدسيه هم خوانده مي ‌شود. فضاهاي اين خانه در چهار طرف حياط وسيع آن واقع شده‌اند كه مهم ترين آن ها در دو جبهه شمالي و جنوبي قرار دارند. اين دو جبهه داراي ارتفاع بيشتري نسبت به دو جبهه خاوري و باختري خانه مي ‌باشند. جبهه جنوبي شامل تالاري صليبي شكل در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين است. شاه نشين بزرگي نيز در انتهاي تالار به اين مجموعه اضافه مي ‌شود. فضاهاي اين جبهه داراي تزيينات متنوع و گسترده مقرنس، يزدي بندي، نقاشي و طلاكاري مي ‌باشند.

در جبهه شمالي خانه تالاري شاه نشين دار و دو اتاق سه دري در دو سوي آن واقع شده‌اند. دسترسي به اين فضاها از طريق دالان‌هاي مابين آن ها ميسر مي ‌باشد. در طبقه بالاي اتاق هاي سه دري، دو اتاق ديگر وجود دارند كه داراي ارسي ‌هاي سه دهنه‌اي به سوي حياط مي ‌باشند. تالار اين جبهه داراي ارسي وسيعي به حياط مشرف مي ‌شود و داراي تزيينات قطاربندي و گچ بري، خصوصا در بخش شاه ‌نشين است. در گوشه شمال خاوري اين طبقه حياطي كوچك وجود دارد كه اتاق سمت خاوري تالار از سوي ديگر خود به آن باز مي ‌شود. در هر يك از دو جبهه خاوري و باختري حياط اصلي خانه ايوان هاي كوچكي در ميانه و اتاق هايي در طرفين به گونه‌اي واقع شده‌اند كه به صورت متوالي به يكديگر پيوسته‌اند. نماهاي اين دو جبهه مشابه يكديگرند وليكن تك تك اين نماها از تقارن كامل برخوردار نمي ‌باشند. ورودي خانه در ضلع شمالي آن واقع است و از گوشه شمال خاوري به حياط راه مي ‌يابد. محوطه سازي حياط بسيار ساده و شامل يك حوض در مقابل تالار جبهه شمالي و باغچه بزرگي در ميانه حياط مي ‌باشد، باغچه‌اي كه اين حياط را به باغي كوچك در دل خانه مبدل كرده است.
خانه كهكشاني اصفهان
فضاهاي اين خانه در سه جبهه حياط مركزي آن قرار گرفته‌اند. جبهه شمالي دو طبقه بوده تالاري در ميانه خود دارد و دو اتاق سه دري در طرفين آن ديده مي ‌شود. هر يك از اين اتاق هاي سه دري ايوانچه‌اي جلوي خود دارد كه بر روي آن در طبقه بالا اتاقي قرار گرفته است. اتاق هاي طرف بالا ارسي ‌هايي رو به حياط دارد كه آسيب زيادي ديده‌اند. تالار ميانه اين جبهه فضايي مشابه شاه نشن در مجاورت حياط دارد كه به وسيله سه پنجره هم اندازه به حياط گشوده مي ‌شود. در جبهه باختري، حياط به ميانه فضاهاي بسته نفوذ كرده و يك فضاي باز با حوضي هشت ضلعي پديد آورده كه مانند يك حوضخانه روباز جلوه مي ‌كند. در گوشه شمال باختري خانه فضاي آشپزخانه و يك چاه آب وجود دارد. در طبقه بالاي اين قسمت يك حياط بالا خانه واقع شده كه اتاق واقع در ضلع باختري تالار جبهه شمالي به آن باز مي ‌شود. پيرامون اين حياط بالا خانه يك اتاق سه دري و فضاهاي ديگري قرار گرفته كه مجموعاً بخش مستقلي را در خانه پديد آورده‌اند و جالب اين كه استفاده از چاه آب خانه در اين طبقه نيز امكان پذير است. اين قسمت ورودي جداگانه‌اي به كوچه مجاور خود دارد. جبهه خاوري حياط شامل يك اتاق پنج دري در ميانه و دو اتاق سه دري در دو سوي آن است كه اتاق سه دري جنوب اين جبهه صورتي متمايز دارد. اين فضا داراي تزيينات گچ بري و طلاكاري است و ورود به آن از طريق اتاق پنج دري مجاور صورت مي ‌گيرد.

خانه كريمي اصفهان
خانه كريمي از يك حياط مستطيل شكل و فضاهايي در جبهه شمالي و خاوري آن تشكيل شده است كه مجموعه فضايي مهم تر خانه در جبهه شمالي آن واقع است. اين مجموعه شامل تالاري صليبي شكل در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين است. اين اتاق ها علاوه بر حياط اصلي خانه از ضلع ديگر خود به فضاهاي ديگري مشرف‌اند. به طوري كه اتاق سه دري خاور تالار با يك حياط كوچك هشت ضلعي و اتاق باختري تالار با يك حوضخانه ارتباط دارد. علاوه بر اين دو، يك اتاق سه دري ديگر در انتهاي تالار، بين دو فضاي حوضخانه و حياط هشت ضلعي نشسته است. بدين ترتيب مجموعه‌اي از فضاهاي باز و بسته به زيبايي در كنار يكديگر قرار گرفته‌اند و به هنگام باز بودن درهاي مابين آن ها فضايي وسيع و متنوع به وجود مي‌آيد. تالار ميانه اين مجموعه با يك در ارسي به حياط اصلي مرتبط مي ‌شود و داراي سقف گنبدي و تزيينات مختصر گچ بري است. حوضخانه در گوشه شمال باختري تالار واقع و صليبي شكل مي ‌باشد. اين فضا حوضي هشت ضلعي در ميانه و نورگيري با پنجره‌هاي مشبك و شيشه‌هاي رنگي در سقف خود دارد كه انعكاس زيبايي از بازي نور و رنگ بر روي سطح آب به وجود مي‌آورد. بادگيري بر فراز اين فضا هواي خنك حوضخانه را به سمت اجاق هاي مجاور مي ‌راند. حياط هشت ضلعي از ديگر فضاهاي زيباي خانه در اين جبهه است كه حوض تزئيني هشت گوشه‌اي در ميانه آن جاي گرفته است. جبهه خاوري حياط اصلي خانه شامل يك تالار صليبي شكل در ميانه و دو اتاق سه دري در دو سوي آن است. دسترسي به اين فضاها از طريق ايوانچه‌ها و دالانهاي بين آن ها صورت مي ‌گيرد. تالار واقع در اين جبهه داراي تزيينات فراوان گچ بري رنگي، آينه كاري و مقرنس است و از دو سوي خود داراي ارسي ‌هايي رنگين و زيبا مي ‌باشد. ازاره سنگي پايين نماها و آجركاري تزييني بالاي ديوارها، نماهاي پيرامون حياط را به يكديگر پيوند داده است. محوطه سازي حياط شامل حوض كوچكي در برابر تالار جبهه شمالي و دو باغچه طويل در امتداد محور طولي حياط مي باشد و بدين ترتيب چشم انداز حياط در مقابل جبهه شمالي آن قرار گرفته است.

خانه سوكياسيان اصفهان
اين خانه از آثار باقي مانده از دوره صفوي است كه امروزه دانشكده مرمت دانشگاه هنر در آن استقرار يافته است. اين بنا از حياطي وسيع و طويل و فضاهايي در دو جبهه شمالي و جنوبي تشكيل شده است. جبهه جنوبي كه فضاهاي مهم تري را در خود جاي داده، از جهت ديگر به حياط ديگري مشرف است. اين جبهه شامل ايواني دو ستوني است كه مقابل يك حوضخانه زيبا نشسته است. دو اتاق سه دري با عمق هاي متفاوت ولي هر دو مشرف به حياط اصلي خانه، در طرفين اين ايوان واقعند و در پشت هر يك از آن ها اتاق ديگري وجود دارد كه با حياط دوم مرتبط است. حوضخانه داراي ارتفاعي معادل دو طبقه است و در هر طبقه غرفه‌هايي پيرامون آن نشسته‌اند. اين غرفه‌ها در طبقه دوم به يكديگر پيوند خورده بخش مركزي حوضخانه را دور مي ‌زنند. حوضخانه و غرفه‌هاي اطراف آن داراي تزيينات كاربندي و نقاشي روي گچ است كه تأثير سبك‌هاي نقاشي اروپايي در آن ديده مي ‌شود. ايوان ستون دار اين جبهه نيز در سقف و ديوارهاي خود تزيينات فراوان نقاشي دارد. اتاق ضلع خاوري حوضخانه داراي طاقچه‌ها و فرورفتگي ‌هايي به شكل ظروف مختلف و مشابه با فضاي فوقاني عمارت عالي قاپوي اصفهان مي ‌باشد. جبهه شمالي خانه كه تركيبي نامتقارن دارد نيز شامل يك ايوان ستون ‌دار و اتاق پشت آن، مطبخ و مجموعه فضاهاي ورودي است. سطح وسيعي از خانه به باغچه بزرگ ميانه آن اختصاص يافته و حوض آب در آن ديده نمي ‌شود.
خانه وثيق انصاري (سرهنگ وثيق) اصفهان
اين خانه در حدود 150 سال پيش توسط بزرگ خاندان وثيق انصاري، رييس مستوفيان دربار ظل السلطان، حاكم اصفهان ساخته شده و از زيباترين خانه‌هاي دوره قاجار در اين شهر به شمار مي آيد. نوع و تركيب فضاهاي مختلف اين خانه و تزيينات مفصل و متنوع آن از زيبايي هاي اين بنا محسوب مي شود. مهم ترين بخش خانه در جبهه شمالي حياط قرار دارد. در اين جبهه، مطابق معمول خانه‌هاي اصفهان تالاري در ميانه نشسته كه در طبقه بالا دو گوشوار در طرفين خود دارد. هر يك از تالارهاي چهارگانه اين جبهه داراي تزيينات بديع و زيبايي است. تالار مجاور حياط از طريق ارسي پنج دهنه مرتفعي به حياط اشراف پيدا كرده و دو گوشوار طرفين نيز توسط ارسي ‌هاي ظريفي به آن باز مي ‌شوند. اين تالار داراي تزيينات مقرنس، قطاربندي و نقوش طلاكاري شده در ديوارها و سقف است و توسط ارسي ديگري به تالار صليبي شكل پشت خود مرتبط مي ‌شود. تالار صليبي شكل داراي تزيينات كاغذ ديواري در سقف و ديوارهاست كه اين نوع تزيين در خانه‌هاي هم دوره اين بنا بسيار نادر است. جبهه خاوري حياط مجموعه مهم فضايي ديگر اين خانه است و شامل تالاري صليبي شكل در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين است كه ايوانچه‌ها و كفش كن‌هايي بين اين فضاها قرار گرفته‌اند. جبهه باختري داراي تقسيمات و فضاهاي مشابهي با جبهه خاوري است. در پشت بام جبهه باختري مهتابي وسيعي وجود دارد كه ديوار آن نماسازي شده است. جبهه جنوبي خانه نيز داراي يك اتاق پنج ‌دري در ميانه و دو اتاق در دو سوي آن است كه دسترسي به اين فضاها از طريق كفش كن‌هاي ما بين آن ها ميسر مي ‌شود. ورود به خانه از گوشه جنوب باختري آن صورت مي ‌گيرد. نماهاي خانه پوشيده از اندود ساده گچ مي باشند و تنها در نماي كفش كن‌ها تزيينات مقرنس ديده مي ‌شود.

خانه يدالهي اصفهان
مهم ترين بخش هاي خانه در دو جبهه شمالي و جنوبي در دو انتهاي محور اصلي حياط كشيده‌اي قرار گرفته‌اند. اين دو جبهه، دو تالار بزرگ با ابعاد و شكل مشابه دارند اما نسبت به حياط كاملاً قرينه نيستند. به اين صورت كه تالار جبهه شمالي، شاه نشيني در عمق خود دارد و در تالار جبهه جنوبي فضايي همانند شاه نشين در كنار پنجره مشرف به حياط ديده مي ‌شود. علاوه بر اين تفاوت ارتفاع و نوع پوشش و نماهاي دو تالار از اين دو فضاي مشابه و هم اندازه دو تالار با كيفيت فضايي متفاوت پديد آورده است. تالار جبهه شمالي توسط ارسي وسيع و مرتفع پنج دهنه‌اي به حياط مشرف است. بالا رفتن درهاي اين ارسي، فضاي اتاق را به ايواني تبديل مي ‌كند و فضاي باز حياط را به درون آن مي ‌كشاند. ارسي وسيع تالار شمالي تقريباً تمامي نماي اين جبهه را پوشانيده و آن را از ديگر نماهاي خانه متمايز ساخته است. وجود دو بادگير در انتهاي اين جبهه بر اهميت اين بخش تاكيد مي ‌كند در طرفين اين جبهه دو راهرو، دسترسي به تالار را ميسر مي ‌سازند. در طبقه دوم به جاي اين راهروها در يك سمت يك اتاق و در سمت ديگر راهروهايي واقع است كه در مقابل هركدام آن ها ايوانچه‌اي قرار گرفته است. تالار جبهه جنوبي سقفي گنبدي دارد و با ارسي سه دهنه‌اي به حياط متصل مي ‌شود. ورودي اصلي خانه در گوشه جنوب باختري آن يك هشتي نسبتاً بزرگ و مشترك با خانه همسايه دارد اين هشتي با راهروهايي به حياط خانه مربوط مي ‌شود. ورودي ديگري در گوشه شمال باختري خانه قرار گرفته است. حياط خانه داراي حوض بزرگ مستطيل شكلي در مقابل تالار شمالي و باغچه‌اي در امتداد محور اصلي حياط است.
خانه انگورستان ملك اصفهان
اين باغ انگور در زمان حكومت نادرشاه افشار به عنوان ماليات از مردم گرفته شد و در دوره ناصرالدين شاه قاجار به تملك مسئول امور مالي حكومت اصفهان، يعني پدر حاج محمد ابراهيم ملك التجار در آمد. بعدها حاج محمد ابراهيم خان بناي انگورستان را به منظور برگزاري مراسم عزاداري و تعزيه احداث كرد. وقف نامه اين بنا داراي تاريخ 1341هـ . ق مي ‌باشد. معمار سازنده آن استاد حسين ‌چي بوده است. در طول زمان قسمت هاي مختلفي از انگورستان تخريب شده و بخش هايي از آن در سال 1333هـ . ش طي تعريض خيابان ملك از بين رفته است. باقي مانده بنا در شمال يك حياط وسيع واقع شده و شامل يك حياط مركزي و يك سفره خانه است كه مساحتي نزديك به هم دارند. سفره‌ خانه تمامي جبهه جنوبي اين حياط را در بر مي ‌گيرد و توسط يك ارسي وسيع به آن مشرف مي ‌گردد. فضاي اين سفره خانه از سوي ديگر توسط يك ارسي هفت دهنه به حياط جنوبي بنا باز مي ‌شود. اين فضا ارتفاعي معادل دو طبقه دارد و بعدها حياط مركزي نيز با سقفي به همين ارتفاع پوشيده شده است. بدين ترتيب با باز شدن ارسي ‌هاي سفره خانه، فضايي يك پارچه شامل سفره‌ خانه و حياط سرپوشيده به دست مي‌آيد. يك نورگير بزرگ هشت ضلعي در سقف حياط و پنجره‌هاي سراسري بالاي ديوارهاي آن روشنايي اين فضا را تامين مي ‌كند.
در جبهه شمالي حياط سرپوشيده، يك تالار پنج دري قرار دارد كه بنابر وصيت ابراهيم خان وي و همسرش در آن به خاك سپرده شده‌اند. مجموعه فضاهاي حياط سرپوشيده، سفره خانه، اتاق مقبره و ديگر اتاق هاي اطراف حياط داراي تزيينات فراوان گچ بري، آيينه كاري و كاشي كاري هستند. ستون مياني فضاي سفره خانه و حياط داراي روكش هاي چوبي و پايه و سرستون هاي تزييني مي ‌باشند. زير زمين بزرگي در زير فضاي سفره خانه وجود دارد كه از طريق نورگيرهايي مشبك از حياط جنوبي خانه نور مي ‌گيرد. بخش خاوري خانه به فضاهاي خدماتي از جمله حمام، آشپزخانه، انبارها و يك حيات خلوت اختصاص دارد. در گوشه جنوب خاوري بنا حمامي واقع شده است كه داراي سكوهايي در اطراف و سقف گنبدي است دو ورودي خانه به حياط جنوبي آن باز مي ‌شوند كه يكي از آن ها مستقيماً از حياط جنوبي به فضاي سفره‌ خانه و ديگري پس از عبور از چند فضا به حياط سرپوشيده، زير زمين و ساير فضاها راه مي ‌يابد.
خانه مارتا پيترز اصفهان
خانه مارتا پيترز كه بخش اصلي آن بنايي مكعب شكل و متعلق به دوره صفويه است الگويي متفاوت با خانه‌هاي عادي هم عصر خود دارد و به نظر مي ‌رسد طرح كلي اين خانه در ابتدا به صورت يك كوشك و در ميان باغ واقع بوده كه در طول زمان دستخوش تغييراتي شده است. و يك چهار صفه در ميانه خود دارد. اين فضا ارتفاعي معادل دو طبقه دارد و در دو سوي خاوري و باختري خود داراي ايوان هايي بوده است. سقف چهار صفه داراي تزيينات مقرنس و ديوارهاي آن پوشيده از تزيينات گچ بري، آينه كاري، طلاكاري و نقاشي هايي از فرشتگان است كه جلوه‌اي خاص به آن بخشيده‌اند. اين فضا و ايوان ها دو سوي آن به باغ پيرامون رو مي ‌كرده و روشنايي بنا از چهار سمت آن تامين مي ‌شده است در چهار گوشه بخش اصلي خانه، اتاق هايي وجود دارند كه با ايوان‌ها و فضاي مياني مرتبط هستند. در جبهه جنوبي بنا ايواني در ميانه و دو اتاق سه دري در طرفين آن قرار دارد كه احتمالاً در دوره‌هاي بعدي به بنا اضافه شده‌اند. نماي خارجي ساختمان داراي تزيينات آجركاري و پنجره‌هاي چوبي با گره چيني هاي زيباست. تغييرات مختلف در طول زمان موجب شده تا باغ پيرامون بنا به چند حياط و فضاي باز تبديل شود به طوري كه امروزه در شمال كوشك اصلي يك حياط و در دو جبهه شمالي و خاوري اين حياط فضاهاي ديگري واقع شده‌اند. علاوه بر اين، دو حياط ديگر در جنوب و خاور كوشك قرار دارند كه حياط خاوري نقش خدماتي داشته، فضاهاي آشپزخانه و سرويس‌ها در آن قرار گرفته‌اند.

خانه محمود سرتيپي اصفهان
مجموعه فضاهاي بسته خانه محمود سرتيپي در سه جبهه حياط مستطيل شكلي قرار گرفته‌اند كه دو جبهه شمالي و جنوبي آن از جبهه سوم مرتفع‌ترند. مهم ترين فضاي خانه تالار جبهه شمالي است كه به شكل نيم صليبي مي باشد و با دو اتاق سه دري طرفين خود كاملاً مرتبط است. اين تالار داراي تزيينات فراوان نقاشي روي گچ در ديوارها و سقف است. در سقف اين تالار نقاشي پركاري وجود دارد كه متأثر از نقاشي ‌هاي اروپايي است. اين فضا همچنين دو رديف قطاربندي در ديوارهايش دارد و با ارسي سه دهنه‌اي به حياط باز مي ‌شود. نماي جبهه جنوبي داراي ارتفاع و تقسيمات كاملاً مشابه با نماي مقابل خود است اما فضاهاي اين دو جبهه مشابه يكديگر نيستند. جبهه جنوبي شامل سه اتاق سه دري و دو فضاي كفش كن در بين آن ها است. اتاق‌هاي سه دري در جبهه‌هاي شمالي و جنوبي ارتفاعي معادل تالار خانه دارند و مرتفع بودن اين اتاق‌‌ها تعبيه نورگيرهايي را در بالاي درهايي كه به سمت حياط باز مي ‌شوند ميسر ساخته است. جبهه باختري خانه شامل دو اتاق است كه هريك با دري كوچك به حياط و با درهايي بزرگ تر به راهرويي مشترك گشوده مي ‌شوند. ورود به خانه از طريق دالاني واقع در ميانه اين جبهه صورت مي گيرد. همچنين خانه داراي ورودي ديگري در گوشه جنوب خاوري است. نماهاي خانه پوشيده از اندود ساده گچ مي باشند و تنها در نماي سه دري هاي جبهه شمالي تزيينات گچ بري ديده مي شود. ازاره جبهه‌هاي شمالي و خاوري خانه داراي نقوش حجاري شده‌اند.
خانه شيخ الاسلام و شركا اصفهان
خانه شيخ الاسلام داراي حياط بسيار بزرگي است كه فضاهاي اصلي در شمال و جنوب آن ساخته شده‌اند. اين حياط غالبا محل بزگراري مراسم مذهبي بوده و محوطه سازي آن با ساير خانه‌هاي اصفهان متفاوت مي ‌باشد. به اين ترتيب كه يك حوض نسبتا كوچك مقابل ايوان شمالي و دو باغچه به شكل هشت ضلعي در دو سوي آن قرار دارد. مهم ترين فضاي خانه ايوان وسيع ستون‌داري است كه در ميانه ضلع جنوبي حياط قرار گرفته است. اين ايوان و دو گوشوار آن مرتفع‌ترين بخش خانه مي باشد و وجود بخش شيب داري بر فراز ايوان اين ارتفاع را افزايش مي ‌دهد. سبك خاص معماري اين بخش باعث تمايز اين خانه از ساير خانه‌هاي هم دوره خود شده است. دهانه وسيع ايوان، فضاي آن را به ادامه فضاي باز حياط مبدل ساخته و وجود حوض و فواره در فضاي ايوان بر اين استمرار تاكيد مي ‌كند. در انتهاي ايوان، شاه ‌نشين بزرگي قرار دارد كه از پشت به فضاي ديگري مرتبط است. همچنين دو اتاق در طرفين شاه ‌نشين واقعند كه از يك سو به ايوان و از سوي ديگر به شاه ‌نشين مرتبط مي ‌باشند. اين اتاق ها داراي شكل، اندازه و پوشش هاي متفاوتي هستند. تزيينات متنوع گچ بري، آينه كاري و مقرنس در فضاي ايوان و شاه نشين آن بر اهميت اين بخش خانه تاكيد مي ‌كند. جبهه شمالي خانه ارتفاعي معادل يك طبقه دارد. تالار ميانه اين جبهه با يك ارسي پنج دهنه به حياط مشرف مي ‌شود و در طرفين آن دو اتاق سه دري واقع شده‌اند. در جبهه باختري حياط يك ايوان كم عمق ستون دار در ميانه و دو غرفه در دو سوي آن قرار دارد كه براي نشستن و تماشاي مراسم تعزيه و عزاداري مورد استفاده قرار مي ‌گرفته‌اند. ضلع خاوري حياط از يك سكوي سراسري و يك اتاق سه دري تشكيل شده و ديوار آن مشابه با تقسيمات جبهه باختري نماسازي شده است. ورودي خانه داراي هشتي بزرگ مشتركي با خانه‌هاي همسايه است و از گوشه شمال باختري به حياط راه مي ‌يابد.
خانه لباف اصفهان
فضاهاي خانه لباف در سه جبهه حياط وسيع آن قرار گرفته‌اند كه جبهه شمالي مهم ترين و مرتفع‌ترين آن ها مي ‌باشد. اين جبهه شامل تالاري صليبي شكل در ميانه و دو اتاق در طرفين آن است. تالار توسط سه در چوبي به حياط گشوده مي ‌شود و از دو سوي ديگر به فضاهاي پيرامون خود راه مي ‌يابد. اتاق خاوري تالار نيز با اتاق ديگري در پشت خود مرتبط است. يك ايوان ستون‌دار سراسري بين فضاهاي اين جبهه و حياط واقع شده است. در زيرزمين، فضاهايي مشابه با طبقه اول قرار دارند كه با يك رديف پنجره از حياط نور مي ‌گيرند. فضاي حوضخانه با ارتفاعي معادل دو طبقه در گوشه شمال خاوري حياط واقع است و هر طبقه به فضاهاي مختلفي متصل مي ‌شود. حوضخانه همچنين از ضلع باختري خود با اتاق هاي جبهه شمالي خانه ارتباط كامل دارد. مجموعه فضاي مهم ديگر خانه در جبهه خاوري حياط شكل گرفته است. اين مجموعه تالاري به شكل نيم صليبي در ميانه دارد كه در طرفين آن دو اتاق دو دري و در دو انتهاي اين جبهه دو اتاق سه دري واقع شده‌اند. مجموعه تالار و اتاق هاي دو سوي آن از طريق درها و پنجره‌هاي متعدد به يكديگر وصل مي ‌شوند. دو ايوان ستون‌دار كم عمق در طرفين تالار و در مقابل اتاق هاي اين جبهه قرار دارند. جبهه جنوبي شامل فضاهاي خدماتي خانه از جمله حمام، مطبخ و اصطبل است و ورود به خانه نيز از اين جبهه صورت مي ‌گيرد. خانه داراي دو ورودي از دو معبر عمومي است كه هر دو توسط يك دالان به گوشه حياط راه مي ‌يابند. وجود ستون هاي متعدد در نماي جبهه شمالي و ايوان هاي جبهه خاوري، نماهاي اين دو ضلع حياط را هماهنگ كرده و با يكديگر پيوند داده است. حياط خانه توسط يك حوض گرد و چهار باغچه پيرامون آن محوطه سازي شده كه اين تركيب كمتر در خانه‌ها ديده مي ‌شود.
عمارت نمكدان اصفهان
عمارت نمكدان به فاصله صد و پنجاه متر در جنوب عمارت آينه خانه به شكل دايره روي زمين مرتفعي بنا شده بوده است. اين عمارت هشت ضلعي و سه طبقه بوده و از طبقه فوقاني آن با آن كه عمارت آينه خانه در جلوي آن قرار داشته منظره رودخانه پديدار مي ‌شده است. شيخ جابر انصاري تاريخ انهدام آن را به سال 1306 در كتاب خود ذكر كرده است.

 

باغها،كاخها و موزه ها درشهرستان اصفهان

گنجينه هنرهاي تزييني (ركيب خانه) اصفهان
گنجينه (موزه) هنرهاي تزييني ايران در عمارت تاريخي ركيب خانه قرار دارد كه در اوايل قرن 11 هجري قمري مقارن با سلطنت شاه عباس اول در ميان مجموعه بناهاي دولت خانه صفوي احداث و به عنوان محل نگه داري لوازم سواركاري و يراق آلات مركب سلطنتي مورد استفاده قرار مي ‌گيرد. اين عمارت در دوره قاجار، اندروني ظل السلطان اصفهان بوده و در دوره پهلوي نيز به عنوان اداره آمار و ثبت اموال مورد استفاده قرار داشته است. اداره كل ميراث فرهنگي استان اصفهان اين بناي تاريخي را پس از بازسازي و مرمت كامل، با بخشيدن كاربري فرهنگي در سال 1375 هـ . ش و با نمايش بيش از سه هزار اثر هنري، رسماً به عنوان گنجينه هنرهاي تزييني ايران افتتاح كرد و در معرض ديد علاقه مندان قرار داده است.

كاخ فرح آباد اصفهان
در دوره سلطنت شاه سلطان حسين مجموعه بناهاي زيبايي كه شامل مدرسه چهارباغ و كاروان سراي مادر شاه و بازار شاهي (بازارچه بلند) و كاخ فرح آباد بوده، به آثار باشكوه دوره صفويه افزوده شد، كاروان سراي سه طبقه مادر شاه در جانب خاوري مدرسه سلطاني چهار باغ بنا شده و از نمونه‌هاي زيباي كاروان سراهاي عهد صفويه است. سر در جنوبي اين كاروان سرا به سوي باغ فتح آباد و سر در شمالي آن در بازار شاهي باز مي شده است. بازار شاهي كه امروزه آن را بازارچه بلند مي ‌نامند در طول ضلع شمالي مدرسه چهار باغ و كاروان سراي مادر شاه از خيابان چهار باغ تا حد خاوري هشت بهشت امتداد مي ‌يافته است. اين بازار تاريخي هم اكنون نيز با طاق‌هاي بلند و حجرات دو طبقه فوقاني و تحتاني وجود دارد و سر در شمالي مدرسه چهار باغ و سر در كاروان سراي مادر شاه در اين بازار واقع مي باشد ولي يك قسمت از حد خاوري آن به مرور زمان تصرف شده و در نتيجه از طول اصلي بازار مقداري كاسته شده است. كاخ فرح آباد بنايي سست بنياد و از خشت خام بوده و در دامنه كوه صفه قرار داشته است. فرح آباد كاخ تابستاني مادر شاه بوده و به طوري كه جهانگردان توصيف كرده‌اند از نظر هنري ارزش زيادي نداشته ولي بناي اين كاخ موجب شده كه دراطراف آن آبادي ‌هايي به وجود آيد.
كاخ چهل ستون اصفهان
كاخ چهل ستون از جمله بناهايي است كه اصفهان ملقب به نصف جهان بخش مهمي از شهرت خود را مديون آن است. ساخت اين كاخ كه ابتدا جهان نما نام داشته است در دوره شاه عباس اول و در وسط باغ چهل ستون (باغ جهان نما) كه بالغ بر 67000 متر مربع مساحت داشته آغاز و در دوره شاه عباس دوم به پايان رسيده است. طبق كتيبه داخل قصر سال 1057 هـ . ق به عنوان تاريخ بناي اين كاخ نقش بسته است و بعد از مدتي تغييراتي كلي در آن داده شد. در اين كاخ قسمت هاي ديدني و جالب توجه زيادي از جمله، ‌ستون‌هاي عظيم، تالارهاي هجده ستون، تالار آيينه، شيرهاي سنگي چهار گوشه حوض مركزي تالار و ازاره‌ هاي مرمري منقش اطراف كه معرف صنعت حجاري دوره صفويه است، تزيينات عالي طلا كاري سرسراي پادشاهي، اتاق‌هاي طرفين تالار آينه و تابلوهاي بزرگ نقاشي تالار پادشاهي (شامل تصوير شاهان صفوي)، تصويري از شاه عباس اول با تاج مخصوص و مينياتورهاي ديگري در اتاق گنجينه كه در مرمت سال ‌هاي 1334 و 1335 خورشيدي از زير گچ خارج شده است، سردر مسجد قطبيه، سردرهاي زاويه كوشك و آثاري از مسجد درب جوباره ديده مي شود.
بر سقف ايوان و ديوار تالارهاي كوچك و بزرگ اين كاخ نقاشي ‌هاي زيبايي به چشم مي ‌خورد كه با رنگ هاي متنوع و جذاب چشم را مي ‌نوازند. اين نقاشي ‌ها در قاب‌هاي چوبي ظريفي به اشكال مختلف هندسي كشيده شده‌اند و عمدتاً مراسم باريابي سفيران كشورهاي خارجي به دربار صفوي و صحنه‌هايي از رزم سپاه ايران و قشون عثماني و مجالسي از بزم درباريان صفوي را به نمايش مي ‌گذارند. افزون بر اين تصاوير بديع و زيبا، نقاشي ‌هاي مينياتوري زيبايي نيز بر ديوار و سقف مشهود است. تزيينات آينه كاري، مقرنس كاري، گچ بري و لوح‌ هايي با خط نسخ مشكي بر زمينه گل و بوته را بايد به مجموعه آثار هنري اين كاخ افزود. كاخ چهل ستون برخلاف كاخ هاي تاريخي ديگر اصفهان كه مسكوني بوده ‌اند در واقع كاخ تشريفات و مراسم درباريان صفوي بوده است. در اين كاخ سفيران و فرستادگان سياسي با شاه ملاقات مي كردند و برخي از مراسم رسمي نيز در آن برگزار مي شد. كاخ چهل ستون در اصل بيست ستون چوبي بلند دارد كه هجده ستون در جلوي عمارت و دو ستون ديگر در جلوي تالار بعدي قرار دارند هر يك از اين ستون ها از تنه درختان تناور بلندي ساخته شده‌اند كه بر پايه‌هاي سنگي استقرار يافته‌اند. انعكاس ستون ‌هاي بيست گانه تالارهاي چهل ستون در حوض عمارت منظره بديعي را به ديدگان نشانده و بيست ستون ديگر را ايجاد كرده و مفهوم چهل ستون را القا مي ‌كنند از سوي ديگر عده اي واژه چهل را در نام اين عمارت نشانه كثرت ستون ها محسوب كرده و معتقدند كه وجه تسميه عمارت مزبور به علت تعدد و بسياري ستون‌ هاي آن است. در آثار به جا مانده از مورخان، خاور شناسان و سياستمداراني كه به دربار صفوي رفت و آمد داشته‌اند، اشارات فراواني به جلال و شكوه اين كاخ ديده مي ‌شود.
كاخ هشت بهشت اصفهان
عمارت تاريخي هشت بهشت نمونه ‌اي از كاخ ‌هاي محل سكونت آخرين سلاطين دوره صفوي است كه در دوره شاه سليمان (1080 هـ . ق) بنا شده و در مسير خيابان تاريخي چهارباغ قرار دارد. امروزه تنها بخش كوچكي در حدود 5000 متر از باغ وسيع و زيباي هشت بهشت بر جاي مانده اما قصر تاريخي آن هنوز اثري ارزنده و جالب توجه است. كاشي كاري هاي زيبايي كه تصوير انواع پرندگان، درندگان و خزندگان بر آن ها نقش شده است از آثار قابل توجهي هستند كه نماهاي خارجي قصر را تزيين كرده و با شوكت هر چه تمام تر خودنمايي مي كنند كه در كم تر از بناهاي تاريخي دوران صفوي نظير آن ديده مي ‌شود. آينه كاري اين كاخ شاهد ديگري بر زيبايي بنا بوده است. شهرت اين كاخ گذشته از جنبه معماري و زيبايي، به علت به كاربردن سنگ هاي مرمر و طاق مقرنس كاري و نقاشي و مناظر كاشي كاري خاص آن است. ساختمان اين قصر دو طبقه، داراي شاه‌ نشين و غلام گردش و اطاق هاي متعددي است. داخل ايوان‌هاي آن با نقوش زيباي طلايي تزيين شده است. در دهه اخير پارك مجلل و زيبايي به همت شهرداري اصفهان در اطراف اين كاخ تاريخي طراحي و ساخته شد كه در حال حاضر از گردشگاه هاي مهم شهر اصفهان محسوب مي شود.
عمارت عالي قاپو اصفهان
عمارت عالي ‌قاپو، همزمان با ساير بناي ميدان امام (نقش جهان) احداث شده است. ساختمان بنا از سال 1006 هـ . ق در زمان شاه عباس اول آغاز شده است. عالي ‌قاپو داراي معاني چندگانه است، ولي عمدتاً به منظور دروازه عالي به مجموعه كاخ ها بوده است. احداث عالي ‌قاپو در چند مرحله كه عبارتند از، ايجاد ساختمان ورودي، ايجاد تالار فوقاني بر روي هشتي ورودي، ساختمان طبقه پنجم يا تالار موسيقي، احداث ايوان خاوري، ايجاد سقف چوبي ايوان بر روي هجده ستون چوبي و احداث راه پله جبهه جنوبي معروف به راه پله شاهي و احداث منبع آب در جبهه شمالي جهت تأمين آب فواره‌هاي حوض مسي صورت گرفته و در حدود 70 سال به طول انجاميده است. تزيينات سطوح خارجي عالي ‌قاپو داراي نماهاي آجري با تركيبي از كاشي مي ‌باشد. ليكن سطوح داخلي داراي زيباترين انواع گچ بري و نقاشي مي ‌باشد.
عمارت عالي ‌قاپو در درجه اول به عنوان ورودي مخصوص شاه به دولت خانه و دربار و در مراحل بعد براي پذيرايي از ميهمانان و سفرا، مراسم بارعام، استراحت و تفريح، شنيدن موسيقي، تماشاي مراسم مختلف مذهبي و ملي خصوصاً بازي چوگان از ايوان ستون‌دار آن، مورد استفاده قرار مي ‌گرفته است. اين قصر كه درعهد صفويه «دولت خانه مباركه نقش جهان» و قصر دولت خانه نام داشته نمونه منحصر به فرد و يكي از عجايب معماري كاخ‌هاي عهد صفوي است كه دراوايل قرن يازدهم هجري به امر شاه عباس اول ساخته شده است. شاه صفوي، سفيران و شخصيت‌هاي عاليقدر را دراين كاخ به حضور مي ‌پذيرفت بعد از او هم جانشينان وي در همين كاخ و در ملحقات آن مانند عمارت حوض خانه و تالار مرواريد ميهمانان خود را به حضور مي ‌پذيرفتند. عالي قاپو داراي 5 طبقه است كه هر طبقه آن تزيينات ويژه‌اي دارد. با آن كه بعد از دوره صفويه به تزيينات بناها خرابي ‌ها و لطمات جبران ناپذيري وارد آمده ولي هنوز شاه كارهايي از گچ بري ‌ها و نقاشي ‌هاي عهد صفويه را در بر دارد و تماشا كنندگان را به تحسين و تمجيد وا مي ‌دارد.
از قسمت‌هاي جالب توجه اين بناي تاريخي، مينياتورهاي هنرمندانه رضا عباسي نقاش معروف عهد شاه عباس، نقاشي ‌هاي گل و بوته و شاخ و برگ، اشكال وحوش و طيور و گچ بري ‌هاي زيبا به شكل انواع جام و صراحي در تاق‌ها و ديوارها تعبيه شده است. گچ بري هاي اين قسمت از ساختمان كه به «اتاق صوت» مشهور است و انواع اين كار كه با گچ تعبيه شده بسيار ظريف است و كوچك ترين اشاره‌اي كه در اثر برخورد دست يا شيي ديگري به آن ها حاصل شود آن ها را در هم مي ‌شكند، نقش آكوستيك دارد كه مكاني براي اجراي موسيقي بوده است. به اين ترتيب نغمه ‌ها و صداها طبيعي بدون انعكاس صوت به گوش مي رسد و از فراز آخرين طبقه آن بهترين منظره شهر باستاني اصفهان و تغييرات و تحولات هزار ساله اخير آن به خوبي پديدار است. تالار با شكوه آن در سال 1054 هجري در زمان سلطنت شاه عباس دوم به بناي اصلي افزوده شده است.
تالار اشرف اصفهان
بناي تالار اشرف را به شاه عباس دوم يا شاه سليمان نسبت داده‌اند. در مورد وجه تسميه آن به (اشرف) گفته شده است كه چون اشرف افغان در بين عمارات سلطنتي صفويه اين قصر را براي سكونت خود انتخاب كرده بوده به تالار اشرف موسوم شده است. اين بنا مجموعه‌اي از اتاق‌ها و تالارهاي مزين و طلاكاري است و به منظور سكونت پادشاه و حرم سلطنتي از آن استفاده مي شده است. خوشبختانه تالار مركزي اين كاخ و يكي از اتاق‌هاي بزرگ و عمده تزيينات اصلي آن ها آن بر جاي مانده است. اتاق و تالار اصلي بسيار مجلل بوده و گچ ‌بري‌هاي برجسته لاجوردي و طلاكاري دارد. طاق‌هاي آن بلند و از مقرنس‌هاي زيباي طلاكاري پوشيده شده است. زير مقرنس‌ها با صفحات بزرگ گچ بري و طلاكاري تزيين شده و در تالار مركزي ترنج وسط طاق كه طلاي خالص است جلب توجه مي ‌كند.

 

بندها و پلهاي تاريخي درشهرستان اصفهان

سي و سه پل (پل الله وردي خان، پل جلفا) اصفهان
سي و سه پل كه از شاه كارهاي بي ‌نظير دوره شاه عباس اول صفوي است به نظارت سردار معروف او الله وردي خان بنا شده است. اين پل به نام‌هاي سي و سه چشمه، چهار باغ جلفا و بالاخره زاينده رود معروف است. تاريخ بناي اين پل را شيخ علي نقي كمره‌اي شاعر زمان شاه عباس در يك قطعه شعر به ماده تاريخ 1005 هجري ذكر كرده است. اين پل حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طولاني ‌ترين پل بر روي زاينده رود است. در دوره صفويه مراسم جشن آبريزان يا آبپاشان در كنار اين پل صورت مي ‌گرفت. اين پل از شاه كارهاي معماري و پل سازي ايران محسوب مي ‌شود و از زيبايي و عظمت انحصاري برخوردار است.
پل خواجو (پل بابا ركن‌الدين) اصفهان
پل خواجو كه از اواخر دوره تيموري شالوده‌هايي داشته است به امر شاه عباس دوم در سال 1060 هجري به صورت امروزي آن ساخته شده در قسمت خاور رودخانه زاينده رود واقع شده است. غرفه‌هاي آن با تزيينات كاشي كاري و نقاشي پوشيده شده است. در وسط اين پل، ساختمان مخصوصي كه به بيگلر بيگي شهرت دارد براي اقامت موقتي شاه صفوي و خانواده او بنا شده كه اين ساختمان هم اكنون نيز وجود دارد و اتاق‌هاي آن داراي تزيينات نقاشي است. نام اصلي اين پل « پل شاهي » بوده و خواجو نامي است كه طي دو قرن اخير به علت مجاورت با محله خواجو به آن اطلاق شده است. تا اوايل عصر صفوي، محله بزرگ و باصفاي خواجو به محله باغ كارون كوه تراز، تراز آباد و حسن آباد معروف بوده است و نام خواجو تحريفي از كلمه و عنوان «خواجو» است كه به مناسب سكونت بزرگان و خواجه‌هاي عصر شاه عباس اول در اين مكان نام‌ گذاري شده است. اين پل در سال‌هاي نه چندان دور به نام‌هاي پل شيراز و پل بابا ركن الدين نيز معروف بوده است. پل خواجو در طراحي جديد براي چندين منظور در نظر گرفته مي ‌شود. قسمت فوقاني براي حركت سريع و عبور كالسكه ‌ها و چهارپايان بوده در حالي كه بخش تحتاني عمدتاً براي حركت آرام و توقف و تأمل عابرين پياده بوده است. قسمت زيرين تماماً از سنگ و ملات ساروج ساخته شده و دهانه‌هاي عبور آب به صورت بند با تخته‌هاي قطور چوبي قابل كنترل مي باشد و با بستن كامل دهانه‌ها سطح آب در قسمت باختري پل بالا آمده و درياچه كوچكي را به وجود مي ‌آورد. در سمت خاوري، پله كانهاي سنگي اين پل انسان را تا حد تماس با آب به پايين هدايت مي ‌كنند. ضمن اين كه اين پله كانها خود محلي براي نشستن و لذت بردن از مناظر طبيعي مي ‌باشد.

پل شهرستان اصفهان
اين پل در ناحيه جي قديم و در 4 كيلومتري خاور اصفهان واقع شده و قديمي ترين پلي است كه بر روي زاينده رود احداث شده است پل شهرستان از نظر معماري فوق‌العاده جالب توجه است و به عقيده باستان شناسان اساس و بنياد آن به دوره ساسانيان مي رسد ولي ساختمان‌هاي روي پل از نحوه معماري دوره اسلامي متأثر شده‌اند.

پل مارنان اصفهان
نام اين پل كه در اصل ماربين نام داشته از كلمه هربين اوستايي اخذ شده است. قبل از ظهور زرتشت معبد مهرپرستان بر فراز كوه سنگي قرار داشت. نام اين بلوك در دوره ساساني مهربين بود و در طول مدت 14 قرن دوره اسلامي به ماربين معروف شد. از زمان‌هاي بسيار دور هم چنان كه پل جي يا پل شهرستان واسطه اتصال شمالي ‌ترين ساحل شهري زاينده رود به جنوبي ‌ترين ساحل مقابل آن بود، پل مارنان نيز واسطه اتصال دو ساحل شمالي و جنوبي رودخانه در باختري ‌ترين قسمت شهر اصفهان بود. روستاهاي سرسبز ماربين از طريق پل مارنان به روستاهاي مقابل آن در ساحل جنوبي رودخانه متصل مي ‌شد. شكل امروزي پل مارنان با نماي ساختماني عصر صفوي تغيير اساسي نكرده است ولي تعميرات مكرري را از سر گذرانده است.

پل سعادت آباد (پل چوبي) اصفهان
پل سعادت آباد كه با عرض كم و طول 147 متر بر روي زاينده رود در فاصله دو پل الله وردي خان و پل خواجو ساخته شده، از بناهاي دوره شاه عباس دوم در سال 1065 هجري قمري است. پل مزبور ارتباط باغ‌هاي سلطنتي و دو ساحل شمالي و جنوبي رودخانه را با باغ‌هاي وسيع سعادت آباد و بناهاي با شكوه هفت دست، آيينه خانه، كشكول و نمكدان برقرار مي ‌ساخت و محل عبور خانواده شاه صفوي، امرا، اشراف، مهمان‌ها و سفيراني بود كه اجازه ملاقات با شاه عباس دوم را مي ‌يافتند. وجه تسميه اين پل به «چوبي» در تلفظ عامه مردم «جوبي» كه در قرن اخير متداول شده است به مناسبت جوي كوچك ظريفي از سنگ پارسي بود كه درعهد صفوي بر روي پل تعبيه شد. اين جوي، آب را از طرفي به طرف ديگر پل جاري مي ‌كرده است. در قسمت خاوري و باختري اين پل، آب رودخانه به صورت درياچه‌اي در مي‌آيد كه به همين لحاظ به پل درياچه نيز معروف است.

 

كاروانسراها،دروازه ها و بازارهادرشهرستان اصفهان

بازار اصفهان
بازار اصفهان يكي از بزرگ ترين و جالب ترين بازارهاي شهرهاي ايران و حتي جهان اسلام به شمار مي رود. در بين شهرهاي بزرگ و سنتي ايران، كمتر شهري بازاري به با شكوهي بازار اصفهان دارد. شاردن در مورد بازار اصفهان شرح داده است: از سر در قيصريه وارد مجلل‌ترين و بزرگ ‌ترين بازارهاي اصفهان مي ‌شويم كه محل فروش پارچه‌هاي گرانبهاست و گنبد منقش بزرگي دروسط آن قرار دارد در طرف راست اين گنبد، ضرابخانه و در طرف ديگر آن كاروان سراي للَه بيك بنا شده است. «شاردن» از كاروان سراي مولتانيان دراين بازار نام مي ‌برد كه عده‌اي از مولتانيان هند در آن به تجارت و داد و ستد اشتغال داشته‌اند او به بازار صحافان،‌ صندوق سازان، سراجان و كاروان سراي برنج فروشان، بازار لبافان، آهنگران، كاروان سراي گلپايگاني‌ها و كاروان ‌سراي حلاجان، بازار كفاشان و ساغري سازان، بازار عطاران، قنادان، دارو فروشان، فروشندگان زيور آلات و.... اشاره كرده است. در بين بازارهاي شهرهاي بزرگ ايران كمتر بازاري از نظر تيپ معماري و عناصر متنوع آن ، مانند بازار اصفهان سالم مانده و به همين جهت به شدت مورد توجه معماران و شهرسازان داخلي و خارجي قرار دارد. در اين بازار دكان هايي وجود دارد كه از 400 سال قبل تا امروز به عرضه تنها يك نوع كالا مبادرت نموده اند. امتداد بازار بزرگ اصفهان به مسجد جامع و سپس به بازار عريان منتهي مي ‌شود اين بازار را به مناسبت مجاورت با گنبد نظام الملك و مسجد جامع، بازار نظاميه يا نظام الملكي نيز گفته‌اند و تا نيم قرن پيش رشته‌هاي طولاني و متعددي اين بازار را به بازارهاي دروازه طوقچي و بازار غاز و ميدان وصل مي ‌كرده است. از انشعابات ديگر آن، بازار ريسمان و مدرسه كاسه گران است. مجموعه آثار تاريخي ديگري مانند مدرسه ملا عبدالله، مسجد جارچي باشي، مدرسه صدر، مدرسه نيماورد و كاروان سراهايي از عهد صفويه و قاجاريه مانند كاروان سراي مخلص، گلشن و تيمچه ملك و بسياري كاروان سراها و تيمچه‌هاي ديگر و حمام‌هايي از عصر صفويه بر اهميت تاريخي مجموعه معماري بازار بزرگ اصفهان كه از سر در قيصريه تا سر در مسجد اصفهان امتداد دارد افزوده است.

چهار سوي بازار و مسجد ساروتقي اصفهان
بازار چهار سوي بازار كه امروزه به بازار (قهوه كاشي ها) معروف است از بازار اصلي منشعب مي ‌شود و شامل يك بازار و يك چهار سو دروسط آن است. كاروان سراي ساروتقي در ضلع شمالي چهار سو و مسجد ساروتقي درايوان جنوبي آن واقع شده است. در حال حاضر كاروان سرا با تغييراتي كه در آن داده شده و مالك خصوصي دارد معمور و داير مي باشد. ولي مسجد وضع اسفناكي دارد و قسمتي از مقرنس‌هاي آجري سر در و كتيبه آن فرو ريخته و از بين رفته است

شهرستان سميرم در استان اصفهان بر سر راه ايلات استان چهارمحال وبختياري، كهگيلويه و بويراحمد و استان فارس واقع شده است. به همين علت صنايع دستي عشايري به خصوص بافته هاي داري؛ در اين منطقه از رونق زيادي برخوردار است. از ميان مهم ترين صنايع دستي اين شهرستان مي توان به قالي بافي، گليم بافي و جاجيم بافي اشاره نمود. اين بافته هاي داري بيش‌تر در كارگاه هاي خانگي و توسط زنان و دختران منطقه بافته مي شوند. صنايع مذكور اغلب محلي بوده و جنبه خود مصرفي دارند. مردم اين منطقه به كشاورزي ودام‌داري اشتغال‌دارند.‌شهرستان سميرم از چشم اندازهاي طبيعي و زيبايي برخوردار است. آبشارهاي متعدد همراه با كوه هاي سربه فلك كشيده و جنگل هاي طبيعي و مصنوعي جلوه اي زيبا به اين شهرستان بخشيده و استراحت گاهي بديع براي آسايش بازديد كنندگان فراهم نموده است. نماي شهر سميرم پردرخت و زيباست و چشم انداز كوهستاني شهرستان سميرم سبب جلب بازديد كنندگان زيادي به اين منطقه شده است.
مكان هاي ديدني و تاريخي
شهرستان سميرم از چشم اندازهاي طبيعي و زيبايي برخوردار است. آبشارهاي متعدد همراه با كوه هاي سربه فلك كشيده و جنگل هاي طبيعي ومصنوعي جلوه اي زيبا به اين شهرستان بخشيده و استراحت گاهي بديع براي آسايش بازديد كنندگان فراهم نموده است. نماي شهر سميرم پر درخت و زيباست و چشم انداز كوهستاني شهرستان سميرم سبب جلب بازديد كنندگان زيادي به اين منطقه شده است.

صنايع و معادن
معادن خاك نسوز پشته و خاك گچ سميرم شهرت دارند.

كشاورزي و دام داري
شهر سميرم و پيرامون آن، داراي كشاورزي پر رونق است و فرآورده هاي كشاورزي آن گندم، ‌جو، ‌چغندرقند، حبوبات، و گياهان علوفه اي است. باغ داري رواج دارد و ميوه هاي آن، به ويژه سيب سميرم شهرت دارد. هم چنين دام داري و پرورش گوسفند، بز، گاو، اسب و استر نيز رواج دارد.
مشخصات جغرافيايي
مركز شهرستان سميرم با پهناي حدود 15 كيلومتر مربع، در جنوب استان اصفهان، در 31 درجه و 25 دقيقه پهناي شمالي و 51 درجه و 34 دقيقه و 30 ثانيه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ، و بلندي 2 هزار و 460 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان شهرضا، از جنوب به استان كهگيلويه و بوير احمد، از باختر به استان چهار محال و بختياري و از خاور به استان فارس محدود است. سميرم داراي آب و هواي معتدل بوده و ميانگين ريزش برف در آن 60 سانتي متر، و ميانگين بارش ساليانه 400 ميلي متر است. درجه حرارت در تابستان 25- 30 درجه بالاي صفر و در زمستان تا 15 درجه زير صفر مي رسد. سميرم ناحيه كوهستاني است و مهم ترين بلندي هاي آن، رشته كوه هاي دينار ( ستيغ دنا ) در جنوب و علي جوق، سياه، بهروز، چال قفا و سودمند هستند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
مردم محل بر اين باورند، كه سميرم در اصل «سام آرام» بوده است. زيرا درروزگاران كهن سام نريمان، نياي رستم جهان پهلوان سيستاني، به دردي گرفتار مي شود، كه آرام نمي گيرد و پزشكان از درمانش در مي مانند تا اين كه گذرش به ناحيه سميرم مي افتد و به سبب آب و هواي سالم آن، دردش درمان يافته آرام مي شود. بدين جهت اين ناحيه را « سام آرام » خواندند، كه بعدها به سميرم تبديل شده است. بنا بر روايت ديگري اين ناحيه را سام بن ارم بنا كرده و « سام ارم » خوانده مي شده است كه اندك اندك به سميرم تبديل يافته است. بعضي ها نيز بناي شهر را به سميراميس، ملكه آشور و بابل نسبت داده و به نام وي « سميرام » خوانده اند. احمد كسروي، در پژوهش خود سميرم را از دو پاره « سمي » يا « شمي » به معني سرد و « ران » يا « رام » به معني محل، مكان و سرزمين دانسته و چنين نتيجه گرفته است، كه سميرم و سميران، به معني جا، مكان و سرزمين سرد است. از آن جا كه شهر سميرم، در گذشته جزو شهرستان شهرضا بوده است، مي توان گفت كه اين شهر از لحاظ تاريخي، سياسي و تا اندازه اي اجتماعي و اقتصادي، بستگي زيادي به آن شهرستان دارد.

 

طبيعت درشهرستان سميرم

به دليل كوهستاني بودن منطقه‌ي سميرم؛ كوه هاي آن از بارندگي كافي برخوردار است. رودخانه ها و چشمه سارهاي فراواني در اين منطقه وجود دارد و به همين سبب داراي مراتع خوبي است كه در بهار و تابستان چراگاه هاي تيره هاي مختلف ايلات قشقايي، بختياري و بويراحمد است. رودخانه هاي مهم اين شهرستان عبارت اند از: رودخانه ماربركه، رودخانه حنا، رودخانه سميرم، رودخانه آب ونك، رودخانه دهان، رودخانه چنگ آباد، آب ملخ، ايلان دره، بهمن زاد، تنگ جلو، تنگ خشك، جنگاباد، چاه تل، خركش. در خاور شهر سميرم در دره اي به نام دره آبشار، آبي به صورت آبشار از ارتفاع 35 متري فرو مي ريزد كه از جهت طبيعي مكاني ديدني و تماشايي بوده و به نام آبشار سميرم معروف است. قنات ها از جمله منابع آبي هستند كه علاوه بر رودها و چشمه ها آب مورد نياز كشاورزان را در شهرستان سميرم تامين مي كنند. بعضي از اين قنات ها طولاني بوده و چاه هاي متعددي دارند. از قنات هاي معروف اين شهرستان مي توان قنات هاي شاه جعفر، ضرغام آباد، وردشت و كيفته را نام برد.
رودخانه ماربركه سميرم
ماربركه رودخانه بزرگي است با آب فراوان كه از تنگ شهيد در دامنه خاوري كوه دنا سرچشمه گرفته و در نزديكي آبادي آب ملخ پس از ريختن آب رودخانه سميرم و رودهاي ديگر به آن خرسان ناميده مي شود. اين رودخانه در ادامه به سوي باختر جاري شده و به رود كارون مي ريزد.

رودخانه سميرم
رودخانه سميرم از جنوب شهرستان سميرم سرچشمه گرفته و در طول مسير خود با رودخانه حنا يكي مي شود. سميرم در ادامه مسير خود به خرسان كه شعبه مهم رودخانه كارون است مي ريزد.

رودخانه حنا سميرم
رودخانه حنا از دامنه هاي باختري كوه مرواريد سرچشمه گرفته و در مسير خود از آبادي حنا گذشته و در نهايت به رودخانه سميرم مي ريزد.

رودخانه آبونك سميرم
رودخانه آبونك از آبادي گندمان جنوب بروجن سرچشمه گرفته و با آب هاي ديگري مانند آب شمس آباد و آبجاق يكي شده و سرانجام به كارون مي ريزد.

رودخانه دهان سميرم
رودخانه دهان از رودخانه هاي فصلي و كوچك شهرستان سميرم است كه از جنوب اين شهرستان سرچشمه گرفته است.
رودخانه چنگ آباد سميرم
رودخانه چنگ آباد يكي از رودهاي كوچك و فصلي شهرستان سميرم است كه از قسمت باختري اين شهرستان سرچشمه مي گيرد و سرانجام به رودخانه حنا مي ريزد.

آبشار زيباي سميرم
آبشار سميرم كه 35 متر ارتفاع دارد در 4 كيلومتري خاور شهرستان سميرم قرار دارد. در اطراف اين آبشار زيبا كه از جهت طبيعي مكان بسيار ديدني و جذابي است، محلي براي استراحت بازديدكنندگان در نظر گرفته شده كه اين خود باعث جلب گردشگران بيش تر در اطراف اين آبشار شده است.
آبشار تخت سليمان سميرم
در جبهه شمالي كوه دنا و در فاصله نيم ساعت راهپيمايي از ده آب ملخ به چشمه و آبشار تخت سليمان مي رسيم كه مانند پلي بر روي رودخانه مارب استوار شده و از طريق ريشه و شاخه هاي درختاني كه اين طاق را تشكيل داده اند به اين رودخانه سرازير مي شود. اين آبشار در عين زيبايي يكي از خطرناك ترين آبشار هاي ايران نيز محسوب مي شود.

آبشار خضر سميرم
ديدار از استان اصفهان و شهر سميرم بدون گشت و گذار در اطراف آبشار خضر تكميل نمي شود. اين آبشار معروف كه در جبهه شمالي كوه دنا قرار دارد، بعد از رودخانه نقره اي يا سربي رنگ خضر قرار داشته و آب آن با گذر از داخل روستا، باغ هاي ميوه فراواني را سيراب مي كند. گل هاي لاله اي كه در فصل مناسب و در پايين دست ها و دامنه هاي كوه روييده اند نيز توسط آب اين آبشار سيراب شده و مناظر بسيار بديع و دلربايي ايجاد مي كند كه ديدگان هر بيننده اي را به سوي خود مي كشاند. آبشار خضر يكي از آبشارهاي بلند منطقه است كه زيبايي آن همواره باعث جذب جهانگردان و ايرانگردان شده است.
آبشار آب ملخ سميرم
اين آبشار در باختر روستاي آب ملخ و در فاصله 60 كيلومتري شهر سميرم قرار دارد و از گردشگاه هاي اهالي و بازديدكنندگان اين منطقه به شمار مي رود.

منطقه سمير م درحوزه رسوب گذاري زاگرس قرار گرفته واز نظر مورفولوژي داراي روند عمومي شمال غرب- جنوب شرق است كه تحت تأثيرتكتونيك زاگرس با همان روند قرار گرفته است. بر جستگي ها ي مهم منطقه را بيش تر سنگ هاي آهكي كرتاسه، آسماري و گا هي نيز آ هك هاي د وره ا ئوسن تشكيل داده اند. دشت هاي منطقه بيش تر رسوبا ت رود خانه اي و مربوط به دوران چهارم هستند. بعضي از دشت هاي بزرگ حوزه مانند: د شت مهر گرد (وردشت) در ساختمان ناود يس واقع شده كه سنگ كف آن از طبقات مارني ويا شيلي كرتاسه تشكيل شده است، به طور كلي مي توان ا ز نظر جغرا فيايي منطقه را به سه بخش ارتفاعات حوزه ها ي كوهستاني، تپه ماهورها وكوهپايه ها و دشت ها تقسيم نمود. برخي از مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان عبارت اند از: آبشار، آبگردو، آق داغ، آلما لوق، بغل گنده، بوركون، بهرز، بهزاد، بيدبلاجي، پس دز، پشت قفا. به طور كلي د شت ها را رسو بات د وران چها رم و تر ا س ها ي آ بر فتي و وا ريزه هاي دامنه ا ي د رشت دانه، رسوبا ت مخروط ا فكنه و سيلا ب ها و رسوبا ت رو د خانه ا ي با دانه بند ي ها ي مختلف به وجود آ ورده ا ند. ضخا مت آ برفت در ا ين دشت ها كم و ا ز نظر آب ها ي ز ير ز ميني چند ان غني نيست. در بعضي نقاط ا ين دشت ها به علت قرار گرفتن در دا منه ناود يس ها، سنگ كف آن ها بالا بوده، سفره ها ي سطحي قابل توجهي را به وجود آورد ه ا ند و غالبا" د را ين مناطق ر و يشگا ه هايي به صورت مرغزار در آ مده كه محل منا سبي برا ي چر ا ي ا حشام هستند. مهم تر ين دشت ها ي اين شهر ستا ن عبارت اند از: دشت قبر كيخا، دشت سمير م دشت مهر گرد (وَرد شت)، د شت حنا، دشت قو ر تَپَسي.

 

قلعه ها ، برجها و آتشكده ها در شهرستان سميرم

آتشدان سنگي سميرم
آتشدان سنگي كه در شهر سميرم واقع شده، مربوط به عهد هخامنشيان است و از ديدني هاي باستاني اين منطقه به شمار مي رود.
دژ بهمن سميرم
قلعه سنگي يا دژ بهمن يكي از بناهاي مهم تاريخي به جا مانده در اطراف سميرم است. از تاريخ و چگونگي ساخت اين قلعه اطلاعات مستندي در دست نيست.

ميل سنگي سميرم
ميل سنگي سميرم بر روي تپه اي طبيعي در خاور سميرم وجود داشته و زيارت گاه مردم اطراف اين شهر بوده است.

شهرستان لنجان، با پهنه اي حدود يك هزار و 200 كيلومتر مربع، در باختر استان اصفهان قرار دارد و بلندي آن از سطح دريا حدود يك هزار و 700 متر است. كشاورزي و دام داري شغل اصلي ساكنين اين منطقه راتشكيل مي دهد. در شهرستان لنجان بافته هاي ظريف و زيبايي از سر پنجه هاي هنرمند اهالي منطقه توليد مي شود كه اين بافته ها از انواع مرغوب و عالي بافته هاي دستي به شمار مي روند. هنرهاي دستي مردم زرين شهر(مركز شهرستان لنجان) بافتن پارچه هاي خوش نقش و ظريف، فرش بافي، زيلوبافي و... است. لنجان از نظر قالي بافي نيز مانند ساير نواحي استان اصفهان داراي قالي هاي بسيار نفيس و مرغوبي است. قالي هاي اين منطقه كه جنبه صادراتي دارند داراي طرح هاي اصفهان و نجف آباد و نقش هاي ترنج محرابي، افشان، لچك ترنجي، شكارگاهي و درختي هستند. رودخانه زاينده رود كه يكي از زيباترين و بااهميت ترين رودهاي ايران است از مركز شهرستان لنجان ( زرين شهر ) عبور مي كند و چشم انداز زيبايي به شهر مي بخشد.آرامگاه ها و قلعه ها نيز از آثار و بناهاي تاريخي اين شهرستان به شمار مي آيند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
رودخانه زاينده رود كه يكي از زيباترين و بااهميت ترين رودهاي ايران است از مركز شهرستان لنجان ( زرين شهر ) عبور مي كند و چشم انداز زيبايي به شهر مي‌بخشد.آرامگاه ها و قلعه ها نيز از آثار و بناهاي تاريخي اين شهرستان به شمار مي آيند.
صنايع و معادن
صنايع دستي و برخي از انواع صنايع محلي و كوچك مهم ترين صنايع شهرستان لنجان را تشكيل مي دهند.

كشاورزي و دام داري
رآورده هاي مهم كشاورزي اين شهرستان، سيب زميني، پياز، چغندرقند، ‌پنبه، تنباكو، دانه هاي روغني، ‌گندم، جو، حبوبات و برنج مي باشد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان لنجان، با پهنه اي حدود يك هزار و 200 كيلومتر مربع، در باختر استان اصفهان قرار دارد و بلندي آن از سطح دريا حدود يك هزار و 700 متر است. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان هاي نجف آباد و فلاورجان، از خاور به شهرستان مباركه، از باختر به استان چهار محال و بختياري و از جنوب به شهرستان مباركه و استان چهار محال و بختياري محدود است. شهرستان لنجان بخشي از دره زاينده رود است كه در اراضي پاي كوهي قرار گرفته و خاك آن از فرسايش كوه هاي پيرامون در اثر جريان فصلي، و رسوب هاي زاينده رود تشكيل شده بسيار حاصلخيز است. آب وهواي لنجان از يكسو زير تأثير نواحي كوهستاني شهر كرد و رطوبت زاينده رود و از سوي ديگر زير تأثير هواي گرم منطقه مركزي قرار دارد، از اين رو از تابستان هايي گرم و زمستان هايي سرد برخوردار است.

 

آرامگاهها،امامزادهها و زيارتگاه هادرشهرستان لنجان

آرامگاه پير بكران لنجان
آرامگاه پير بكران كه در 30 كيلومتري جنوب باختري شهر اصفهان در روستاي پير بكران لنجان قرار دارد مربوط به سده 8 هـ . ق (703 تا 712 هـ . ق) زمان سلطان اولجاتيو است. پيربكران كه نام وي محمد بوده از عارفان و زاهدان نيمه دوم سده 7هـ . ق اين ناحيه بوده كه در اوايل سده 8 هـ . ق درگذشته و در اين محل به خاك سپرده شده است. آرامگاه پيربكران را با توجه به مقام علمي و مذهبي وي با گچ بري ‌ها و كاشي كاري ‌هاي زيبا تزيين نموده‌اند؛ اين بنا شامل رواق، صحن و آرامگاه پيربكران است.

 

قلعه ها ،برجها و آتشكده ها درشهرستان لنجان

قلعه بزي (قلعه خان) لنجان
دژخان لنجان در روستاي خولنجان دهستان گرگن جنوبي بخش مركزي قرار دارد. از اين دژ، در حال حاضر آثار مهمي برجاي نمانده و روستاي خان لنجان، كه مردم محل خولنجان گويند، برجاي آن قلعه بنا نهاده شده است. ناصر خسرو قبادياني، شاعر و جهانگرد سده 5 هـ . ق از اين دژ ياد كرده مي ‌گويد: « … و از آن جا به خان لنجان رسيديم و بر دروازه شهر نام طغرل بيگ نوشته ديدم و از آن جا شهر اصفهان هفت فرسنگ بود. مردم خان لنجان عظيم، ايمن و آسوده بودند و هر يك به كار و كدخدايي خود مشغول» پس از مرگ ملك شاه سلجوقي و كشته شدن خواجه نظام الملك، اسماعيلي ‌ها از فرصت استفاده كرده و قلعه خان لنجان را از مؤيد الملك، پسر نظام الملك به حيله گرفتند و عبدالملك عطاش نامي را به توليت بر آن گمارند.

شهرضا يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه در گذشته «قمشه» ناميده مي شده است. شهرضا از شهرهاي كهن و با اصالت استان اصفهان است كه صنايع دستي آن نيز هم چون تاريخ آن قدمت و اصالت زيادي داشته و از ديرباز داراي اهميت فراوان است. برخي از هنرهاي دستي اين شهرستان داراي شهرت جهاني هستند. علاوه بر جنبه‌هاي هنري، صنايع دستي در كنار صنايع كارخانه اي نيز در اقتصاد شهرضا سهم قابل توجهي دارد. قالي بافي، ريسندگي، سفال گري، سراميك سازي و سنگ بري از مهم ترين صنايع دستي اين شهرستان محسوب مي شوند. شهرستان شهرضا ازنقاط مهم عرضه كننده قالي صادراتي در ايران است. قاليچه هاي بافت اين شهرستان به داشتن ثبوت رنگ و زيبايي نقشه شهره بوده و از اعتبار و ارزش زِيادي برخوردار مي باشد. قاليچه هاي بافت اين منطقه از نظر نقشه و كيفيت در ايران و جهان شهرت زيادي دارند و يك گونه آن از لحاظ ثابت بودن رنگ و نقشه، مورد پسند همگان است. در شهرضا شمار زيادي كارگاه فرش بافي داير است و كارگران بسياري در آن ها مشغول به كار هستند.
سراميك و كاشي سازي از رشته صنايع كارخانه اي معتبر شهرضا است به ويژه سراميك آن كه از نقوش زيبا برخوردار مي باشد. در شهرضا چند كارگاه سراميك و كاشي سازي وجود دارد. سراميك هاي ساخت اين كارگاه ها از لحاظ رنگ و جنس و زيبايي از بهترين سراميك هاي ايران هستند. صنعت ريسندگي نيز قبل از تاسيس اولين كارخانه ريسمان تابي در سال 1277 شمسي، به صورت سنتي رواج داشته و شامل بافت ترمه، شال و جوراب هاي نخي و پشمي و از اين قبيل مي شده است. در حال حاضر تعداد زيادي كارگاه پشم ريسي و دو كارخانه ريسندگي و بافندگي در اين شهرستان داير و توليدات آن از جمله صادرات شهرضا به شمار مي رود. كارگاه هاي نخ تابي و همچنين توليد خامه يا نخ فرش نيز در شهرضا وجود دارد. نخ و خامه مازاد بر نياز اين ناحيه به نقاط ديگر صادر مي شود. كشاورزي در اين شهرستان به دليل زمين هاي حاصل خيز رونق داشته و تمامي فرآورده هاي سردسيري و معتدل در آن كشت و پرورش داده مي شود.
مكان هاي ديدني و تاريخي
شهرضا در دوران صفوي از عمران و آبادي برخوردار بود و گسترش بسياري يافته است. از اين دوران آثار تاريخي بسياري در اين ناحيه بر جاي مانده است. جاذبه هاي طبيعي بسياري چون كوه ها و چشمه ها و غارها در اين شهرستان پراكنده هستند كه چشم اندازهاي زيبايي به اين منطقه بخشيده است.
صنايع و معادن
شهرستان شهرضا داراي كارخانه ريسندگي است و كارخانه هاي صابون پزي، كوزه هاي سفالين و روغن منداب گيري نيز در آن وجود دارد. كارگاه هاي سنگ بري نيز در اين منطقه وجود دارد كه سنگ هاي زينتي و ساختماني را توليد مي كند. شهرستان شهرضا از لحاظ معادن غني بوده و مهم ترين آن ها عبارتند از : معدن نمك حسن آباد، رامشه، و جرقويه، معدن زغال سنگ شاه سيد علي اكبر، معدن سنگ مرمر اسفنداران در 60 كيلومتري و معدن سرب كرويه در 36 كيلومتري جنوب شهرضا. شهرضا از اقتصاد خوبي برخوردار بوده و مركز داد و ستد ايل قشقايي و لران ناحيه بوير احمدي است.

كشاورزي و دام داري
كشاورزي در اين شهرستان به دليل زمين هاي حاصلخيز رونق داشته و تمامي فرآورده هاي سردسيري و معتدل در آن كشت و پرورش داده شده و مهم ترين آن ها انگور، گندم، جو، ‌ارزن، نخود و... مي باشد. هم چنين در شهرستان شهرضا دامداري رواج داشته و مردم شهرضا در زمين هاي كشاورزي خود به نگاهداري دام نيز مي پردازند. در دشت هاي پيرامون شهرضا، مانند كمه، موروك، ‌بودجان، هونجان و… گله هاي بزرگ پرورش مي يابند.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان شهرضا، با پهنه اي حدود 3 هزار و 88 كيلومتر مربع، ‌در جنوب استان اصفهان، در 32 درجه و يك دقيقه پهناي شمالي و 51 درجه و 52 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ، و بلندي 1 هزار و 825 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان مباركه، ازجنوب به شهرستان سميرم و استان فارس، از خاور به شهرستان اصفهان، و از باختر به شهرستان مباركه و استان چهار محال و بختياري محدود است. پيرامون شهرستان شهرضا را كوهستان فرا گرفته و به دليل محدود بودن به نواحي كوهستاني در باختر و جنوب و از سوي ديگر به نواحي پست كويري در شمال خاوري، در بيش ترين روزها نسيم ملايم با بادهاي شديد، كه جهت آن ها از نواحي بلند به سوي شمال و شمال خاوي است مي وزد. بارندگي آن ناچيز و جزء نواحي خشك است و‌ آب و هواي ناحيه به بخش هاي زير تقسيم مي شوند: 1- آب و هواي گرم و خشك نواحي خاوري 2- آب و هواي كوهستاني جنوب و جنوب باختري كه بارندگي آن بيش از ديگر نقاط است.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
شهرضا در گذشته «قمشه» ناميده مي شده است. قمشه واژه اي پهلوي ساساني است، كه از روزگار باستان به اين محل گفته شده و نخست « گمشه » بوده است. برخي از محققين ريشه واژه قمشه را كومه شه دانسته و معتقدند كه چون شاهان عهد قديم در آن حدود به شكار مي رفته و كومه خوبي براي آن ها مي ساخته اند، بدين نام موسوم گرديده است. شماري ديگر از پژوهش گران قمشه را مركب از دو پاره « قم » و « شه » و به معني جاي آب جوشنده و روان و ماندگار دانسته اند. واژه قمشه به معناي سرزمين پر كاريز نيز هست، و بيش تر زمين هاي كشاورزي شهرضا نيز به وسيله كاريزها آبياري مي شود. به هر حال در 1305 هـ . ش نام اين شهر از قمشه به شهرضا تغيير يافت.
شهرضا پيش از اسلام وجود داشته و به گونه آبادي بزرگي به نام قلعه سميرم بوده كه در 14 فرسنگي اصفهان قرار داشته و داراي حصارهاي استوار بوده است. پس از برافتادن حكومت ساساني، ‌شهرضا نيز مانند نقاط ديگر ايران به چنگ تازيان افتاد. در دوران اسلامي از نقاط آباد و داراي اهميت بوده است. مرداويج زياري در 319 هـ . ق ايالت جبال را گشود و شهرضا هم جزو قلمرو او گرديد. شهرضا در دوران صفوي از عمران و آبادي برخوردار بود و گسترش يافت. از اين دوران آثار تاريخي بسياري در اين ناحيه بر جاي مانده است.

 

طبيعت درشهرستان شهرضا

برخي از مهم ترين ارتفاعات شهرستان شهرضا را آب دراز، آس، باريكه، باغ ميرزا، چشمه قاسم، حنجله قاسم، دز، دزگا، دملا، دوكوهك و... تشكيل مي دهند. غار شاه شكر و غار شاه قنداب نيز از مهم ترين غارهاي اين منطقه است. غار شاه شكر كه در 30 كيلومتري جاده شهرضا - سميرم قرار دارد با وجود كوچك بودن، بسيار جالب توجه و ديدني است. غار زيباي شاه قند آب نيز در جنوب خاوري شهرضا واقع شده است و از ديدني هاي طبيعي به شمار مي رود.

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان شهرضا

مسجد جامع شهرضا
مسجد جامع شهرضا كه در ابتداي بازار اين شهر واقع شده، مسجدي قديمي به نظر مي ‌رسد كه به مرور زمان تغييرات زيادي در آن داده شده است و در حال حاضر از نظر معماري و هنري نكته قابل توجهي ندارد. مهم ترين قسمت مسجد، گنبد و ايوان جنوبي آن است كه با آجر بنا شده و با گچ پوشش يافته است. نماي خارجي گنبد، آجري است و در ضلع شمالي و نزديك گلدسته، مناره آجري كوچكي نيز دارد. بر روي ديوار جنب درب خاوري مسجد كه به سوي بازار باز مي شود، يك لوح سنگي با تاريخ 1240 هـ . ق نصب شده است. متن اين لوح، شرح موقوفاتي است كه از طرف حاجي محمد صادق وقف مسجد جامع شده است.

 

آرامگاهها،امامزادها و زيارتگاهها درشهرستان شهرضا

امام زاده شاه رضا شهرضا
آرامگاه امام زاده شاه رضا يكي از آثار ارزنده اسلامي و مربوط به روزگار شاه اسماعيل صفوي (905 - 930 هـ . ق) است. در همان ايام و از سوي حاكمان محلي، دو صحن پهناور و مستطيل شكل كه غرفه ‌هايي در اطراف خود داشتند براي اين بنا ساخته شد. بعضي از پژوهشگران شاه رضا را از نسل امام حسن(ع) و بعضي او را فرزند امام موسي بن جعفر(ع) مي دانند. سبك ساختمان گنبد اين امام زاده مانند گنبد مسجد شاه اصفهان است و پيرامون آن از كاشي هاي لاجوردي كه سوره جمعه را در بر دارند پوشيده شده است. ايوان حرم آينه ‌كاري شده و دو درب خاتم كاري شده بسيار زيبا دارد. در دو سوي در حرم نيز دو در قرار دارد كه بسيار نفيس هستند و از نوشته روي آن ها روشن مي شود كه به دستور صارم الدوله و در سال 1315 هـ . ق، به دست استاد باقر نجار ساخته شده اند. ساخت درب اصلي و خاتم كاري شده آرامگاه نيز در سال 1309 هـ . ق و توسط صارم الدوله پايان يافته است. برخي از نامداران تاريخ مانند اسكندر خان زند برادر كريم خان زند و فتحعلي خان افشار ارومي - كه گور او در بخش باختري و جلو پلكان قرار دارد - در اين مكان دفن شده اند. ضريح اين امام زاده در سال 1354 هـ . ش از سوي اداره اوقاف اصفهان تعمير و طلاكاري شد.
امام زاده سيد علي اكبر شهرضا
امام زاده سيد علي اكبر در 18 كيلومتري شمال خاوري شهرضا و بر سر راه اصفهان - شهرضا قرار گرفته است. اين بنا گنبدي جالب توجه مانند گنبد مدرسه چهارباغ، نمايي عالي و كاشي كاري هايي بسيار زيبا دارد. اين امام زاده برادر امام رضا(ع) و شاه چراغ(ع) بوده است و ضريح او مربوط به روزگار شاه عباس بزرگ است.

 

كاروانسراها،دروازه هاو بازارها درشهرستان شهرضا

كاروان سراي امين آباد شهرضا
كاروان سراي امين آباد در 36 كيلومتري شهرضا و در مسير راه شهرضا - شيراز در روستاي امين آباد قرار دارد. اين كاروان سرا كه از زمان شاه عباس بزرگ بر جاي مانده سردر بلندي داشته و از كاروان سراهاي استوار و زيبا است.

مباركه يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه در گذشته مركز بلوك لنجان عليا بوده است. صنايع فولاد و كارخانه هاي فولادسازي مهم ترين صنعت شهرستان مباركه را تشكيل مي دهند.
صنايع و معادن
صنايع موجود در اين شهرستان مجتمع فولاد مباركه، ذوب آهن، ‌سيمان، و ابزارهاي نظامي است.

كشاورزي و دام داري
فرآورده هاي كشاورزي اين شهرستان سيب زميني، ‌پياز، پنبه، برنج، تنباكو، دانه هاي روغني، گندم، جو، لوبيا، ذرت، نخود، ‌عدس، لوبيا، باقلا، سبزي، صيفي، و ميوه هاي سردرختي است. مردم اين شهرستان به پرورش گوسفند، بز، گاو، مرغ، و طيور نيز مي پردازند.
مشخصات جغرافيايي
اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان فلاورجان، از باختر به شهرستان لنجان و استان چهارمحال و بختياري، از خاور به شهرستان شهرضا و از جنوب به استان چهار محال و بختياري و شهرستان شهرضا محدود است. شهر مباركه، مركز شهرستان مباركه، با پهنه اي حدود يك هزار و 800 هكتار، در باختر استان اصفهان، در 32 درجه و 21 دقيقه، پهناي شمالي و 51 درجه و 30 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ قرار دارد. آب و هواي شهرستان مباركه معتدل بوده و آب كشاورزي و آشاميدني آن از زاينده رود و كاريز تأمين مي شود. بيش ترين درجه حرارت، در تابستان ها 36-39 درجه بالاي صفر و كمترين آن، در زمستان ها 7-9 درجه زير صفر بوده است. باران ساليانه مباركه به 150 ميلي متر مي رسد.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
مباركه در گذشته مركز بلوك لنجان عليا بوده است. مباركه در لغت به معني بركت داده شده، و با بركت و نعمت است. بلوك لنجان، از جمله شهر مباركه و پيرامون آن از نقاط حاصل خيز، با نعمت و پر بركت استان اصفهان است، و شايد از اين رو به مباركه سرشناس شده است. مير سيد علي جتاب، ‌نويسنده كتاب «الاصفهان» بر اين باور بود، كه چون ناحيه لنجان، از جمله شهر مباركه در كنار رود زاينده رود قرار گرفته و ماه در آب بسيار ديده مي شود، ‌اين ناحيه را «ماه دينار » نيز نگاشته اند.

 

طبيعت درشهرستان مباركه

آب هاي سطحي و زيرزميني عمده ترين منابع آب هاي شهرستان را تشكيل مي دهند. قنات و چاه هاي عميق و نيمه عميق مهم ترين راه هاي دست يابي به اين آب هاي زيرزميني است.
دشت مباركه در شهرستان مباركه قرار داشته و به وسيله‌ي رشته كوه هاي متعددي احاطه شده است كه از معروف ترين آن ها مي توان به كوه هاي خولنجان، طالخونچه، كوه زرد و كوه قلعه بزي اشاره كرد. مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان عبارت اند از: اتابكي، ارزني، تكتك، نهچير، كولك، قرمز چي، شتر، سينه كش، سياه، سكوپهن، زرد.

 

X