معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1481326
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك
نگاهي كوتاه به شهرستان شبستر

شبستر يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه ناحيه ي خاور استان واقع شده است. شبستر يك منطقه ي كشاورزي است و باغ هاي ميوه و تاكستان ها، اين منطقه را در بر گرفته اند. فرآورده ها و محصولات كشاورزي شبستر را گندم، جو، بنشن، دانه هاي روغني، گياهان علوفه اي، گلابي، سيب، گردو، زردآلو، گيلاس، آلبالو، گوجه، آلو و هلو تشكيل مي دهد. درياچه اروميه و جزاير و بنادر آن، آبشار عيش آباد و ارتفاعات منطقه از جاذبه هاي طبيعي شهرستان شبستر محسوب مي شوند. منطقه ي كوزه كنان شبستر مهم ترين ناحيه ساخت صنايع دستي سفالي اين ناحيه است. بناهاي تاريخي و ديدني متعدد حكايت از قدمت تاريخي منطقه دارند. مساجد شبستر در رديف مكان هاي ديدني به شمار مي آيند. در تسوج مسجد زيبايي وجود دارد كه مسجد يادگار شاه ناميده مي شود. هم چنين قبور عارفان و مشاهير مانند: مقبره شيخ محمود شبستري و مزار پيررجب در كنار روستاي تاريخي سيس از مكان هاي ديدني منطقه به شمار مي آيند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
شبستر از شهرهاي قديم آذربايجان است، كه نام آن در كتاب هاي بسياري آمده است. حمدالله مستوفي در نزهه القلوب(740 هـ ق) فراواني نعمت اين بخش را ستوده و چنين مي نويسد:« چهارم، ناحيت ارونق بر غرب شهر( تبريز ) است. آغازش سه فرسنگي شهر است تا پانزده فرسنگي و عرضش پنج فرسنگ باشد. حاصل نيكو از انگور، غله، و ميوه دارد و مدار تبريز بر ارتفاعات آن جا بادش و سي پاره ديه است و اكثرش معظم كه هر يك قصبه اي است چون سيس، شبستر، و ايقان، كوزه، كنان و …» بخشي از آوازه شبستر نيز به وجود بزرگاني چون: شيخ محمود شبستري عارف و صاحب مثنوي گلشن راز، و ميرزا علي اكبر معجز شبستري شاعر طنزسراي برجسته آذربايجان، مربوط مي شود.

مشخصات جغرافيايي
شبستر يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه ناحيه ي خاور استان واقع شده است. شبستر در درازاي خاوري 45 درجه و 42 دقيقه و پهناي شمالي 38 درجه و 11 دقيقه و در ارتفاع 1400 متري از سطح دريا واقع شده است. رود فصلي شبستر از مناطق خاوري شهر مي گذرد و آب آن به مصرف كشاورزي و باغ داري مي رسد. شبستر از شمال با مرند از باختر و جنوب با درياچه اروميه و از خاور با شهرستان هريس هم جوار است. شهر شبستر در مسير راه اصلي تبريز – سلماس است. فاصله شبستر تا سلماس و تبريز به ترتيب 93 و 67 كيلومتر است. راه آهن تبريز – تركيه از 4 كيلومتري شهر عبور مي كند.
روستاي سيس شبستر
ين روستا در 14 كيلومتري شبستر، در سر راه صوفيان به شبستر واقع شده است. اين روستا داراي آثار تاريخي متعددي مانند قيزيل داش، مزار پير رجب، مزار شيخ اسماعيل، مسجد محمد خنيفه و مقبره باله حسن است

 

ارتفاعات شهرستان شبستر

كوهستان ميشوداغ شبستر
كوه ميشوداغ در شمال درياچه اروميه واقع است و جلگه مرند را از جلگه شبستر و درياچه اروميه جدا مي كند. شهرستان مرند در دامنه شمالي و شهرستان شبستر در جبهه جنوبي اين كوهستان قرار دارد. اين كوهستان از سلماس تا صوفيان به درازاي تقريبي 100 كيلومتر و پهناي 30 كيلومتر امتداد يافته است. حداكثر ارتفاع اين كوهستان 2855 متر است و قله هاي معروف آن عبارتند از: چشمه كنان، فلخ، علي علمدار، كوسه بابا و اوزون بئل امتداد كوه هاي جنوبي مرند و كوهستان ميشو به رشته كوه مورو داغم مرتبط ميشوند.

كوه چشمه كنان شبستر
اين كوه با ارتفاع 2010 متر در محدوده شهرستان شبستر، بخش مركزي دهستان چهرگان و در 45 كيلومتري جنوب باختري مركز شهرستان شبستر واقع شده است. جهت كوه جنوب خاوري - شمال باختري بوده و قله آن از نظر جغرافيايي در 45 درجه و 12 دقيقه درازاي خاوري و 38 درجه و 21 دقيقه پهناي شمالي قرار گرفته است. اين كوه در شمال و شمال خاوري آبادي چشمه كنان واقع شده است.
فلخ شبستر
اين كوه با ارتفاع 3076 متر در محدوده شهرستان شبستر بخش مركزي دهستان گوني خاوري و در 12 كيلومتري شمال مركز شهرستان شبستر واقع شده است. جهت كوه جنوب باختري - شمال خاوري بوده و قله آن از نظر جغرافيايي در 45 درجه و 43 دقيقه درازاي خاوري و 38 درجه و 19 دقيقه پهناي شمالي قرار گرفته است.

 

مساجد در شهرستان شبستر

مسجد جامع شبستر
تصور مي شود كه اين مسجد براي نخستين بار در زمان ايلخانان بنا شده باشد. اما اين بنا نيز از حوادث زمان در امان نمانده و بارها فرو ريخته و از نو تعمير و تجديد بنا شده است. اكنون 42 گنبد صرفي آن بر روي سي پايه عريض آجري قرار گرفته اند. در بالاي درب ورودي مسجد طاق سنگي جالبي نصب شده كه بالاي آن دو كتيبه سنگي به چشم مي خورد. مسجد ايوان و مناره اي نيز دارد كه ستون هاي ايوان و كلاهك مناره همه چوبي و تازه و متعلق به نيمه اول قرن چهاردهم قمري است.

مسجد محمد حنفيه شبستر
مسجد محمد حنفيه درمركز روستاي سيس واقع شده و مسجد جامع روستا به شمار مي رو د. بناي اين مسجد آجري و گنبد دار است. مناره بلندي دارد و ايواني با ستون هاي چوبي در جلو آن تعبيه شده است. اهالي ده معتقدند كه بناي نخسين اين مسجد به امر حنفيه صورت گرفته كه بارها فرو ريخته و دوباره تجديد بنا شده است. اين عقيده مبناي تاريخي ندارد ولي شيوه بنا نشان مي دهد كه تجديد عمارت آن مثل ساير مساجد بزرگ ارونق و انزاب در دوران صفويه انجام شده است.

مسجد يادگار شاه شبستر
در تسوج مسجد زيباي ديگري وجود دارد كه مسجد «يادگار شاه» ناميده مي شود. اين مسجد در مركز شهر، نزديك به خيابان پهلوي واقع شده است. درازاي آن از خاور به باختر، نزديك بيست متر و پهناي آن در حدود 10 متر است. سه گنبد ضربي آجري دارد. گويي سه، چهارطاق يك نواخت را در كنار هم قرار داده اند. تاريخ بناي مسجد معلوم نيست. سالخوردگان تسوج مي گويند كه يكي از شاهان صفوي هنگام جنگ با سلاطين عثماني نذر كرده بود كه چون بر دشمن غلبه جويد مسجدي در تسوج بنا كند. حاجتش برآيد و هنگام بازگشت اين مسجد را بنا كرد. نام مسجد يادگار شاه ماند ولي نام باني فراموش شد. اكنون كتيبه و سنگ نبشته اي در دست نيست تا نام باني معلوم شود. فقط شيوه بنا و مصالح ساختماني به كار رفته، حكايت از قدمت مسجد دارد.
مسجد جامع تسوج شبستر
مسجد جامع تسوج از توابع شبستر در رديف آثار قديمي اين منطقه است. بر پيشاني مدخل اين مسجد فرماني از سطان محمد خدابنده است كه با خط ثلث بر جسته بر روي سنگ فلفلي يك پارچه حك شده است. در حياط كوچك اين مسجد دو چنار عظيم در جلو دو مناره بدون كلاهك مسجد سر به آسمان كشيده اند. قسمت جنوبي حياط منتهي به بناي مسجد مي شود. مسجد 24 ستون دارد. چهار ستون جنوبي آن آجري و بقيه سنگي است. پايه و سرستون ها مقرنس سنگي هستند كه 35 گنبد آجري بر روي آن ها قرار گرفته است. طاق ها به شيوه ايلخاني بوده و اشكال مختلفي دارد. در دو سوي خاوري و باختري مسجد خواجه نشين هاي بزرگي تعبيه شده كه 4 متر درازا و حدود 5/2 متر پهنا دارد و مساحت كل مسجد 1120 متر مربع در ابعاد 32× 35 متر است. بناي اين مسجد چندين بار تعمير و مرمت شده كه با توجه به اطلاعات موجود، آخرين تعمير كامل آن در سال 1252 هجري قمري به امر محمد شاه قاجار به عمل آمد. احتمال دارد كه گچ بري و مقرنس كاري طاق مدخل و طاق محراب در همين دوران صورت گرفته باشد. كتيبه فرمان نشان مي دهد كه تسوج داراي اهميت و جمعيت زياد بوده و موقعيت سوق الجيشي مهمي داشته است و از اين جهت مورد عنايت و توجه شاه صفوي قرار گرفت. تاريخ متن فرمان شاه صفوي 989 هجري است.

نگاهي كوتاه به اهر

اهر يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه پيش از اسلام اوزانلار نام داشته و به نام ميمد نيز مشهور است. بعد از ظهور اسلام به نام اهر يا اهريچ خوانده شد كه حاكم نشين قره داغ بود. شهرستان اهر در منطقه اي كشاورزي قرار گرفته و در زمينه ي كشاورزي، دام پروري و باغ داري از امكانات طبيعي و نيروي انساني خوبي برخوردار است. در شهرستان اهر؛ جاذبه هاي طبيعي و تاريخي بااهميتي مي توان ديد. به همين سبب اين شهرستان در صنعت گردشگري نيز ايفاگر نقش قابل توجهي است. بيش تر دره ها و بلندي هاي شهرستان اهر؛ پوشيده از جنگل و مرتع است. جنگل هاي زيباي ارسباران، چشمه هاي آب معدني گازدار عربشاه، آّب معدني مشك عنبر، آب معدني دره آبش احمد و آب معدني آبريس همراه با ساير عوامل طبيعي از جمله رودخانه ارس، دشت اهر و تالاب ها و ارتفاعات منطقه؛ چشم انداز زيبايي از طبيعت شهرستان اهر را به نمايش مي گذارند .
پيشينه ي تاريخي و گذشته ي شهرستان اهر نيز سبب وجود جاذبه هاي معماري و تاريخي چون: تپه هاي باستاني، مساجدقديمي، قلعه ها و كاروان سراهاي تاريخي در منطقه شده است. از جمله مهم ترين مكان هاي تاريخي شهرستان اهر مي توان بازاراهر را كه يكي از زيباترين بازارهاي آذربايجان شرقي است، حمام كردشت و بقعه شيخ شهاب الدين اهري را نام برد.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي اهر
دژ قوم ماد و رودخانه ارس مرز دولت ماد بود. اهر از شهرهاي قديمي آذربايجان است. اين شهر قبل از اسلام اوزانلار نام داشت و به نام ميمد نيز مشهور بود. بعد از ظهور اسلام به نام اهر يا اهريچ خوانده شد كه حاكم نشين قره داغ بود. در سال 23 هجري قمري در زمان خليفه دوم، قواي اسلام به فرماندهي بكربن عبدالله به اين منطقه دست يافتند. در زمان خلافت عباسيان از سال 200 تا 222 هجري قمري بابك خرمدين در آذربايجان بر عليه خليفه عباسي (معتصم) قيام كرده قريب به 20 سال در مقابل سپاهيان خليفه مقاومت نمود و حماسه ها آفريد. او بزرگ ترين سرداران عرب و سپاهيان اش را كه بيش از 250 هزار نفر بودند نابود كرد. در زمان حكومت شهر ياران گمنام (كنگريان، جستانيان، آل مسافر، رواديان) شهر اهر در رديف سرزمين قهرمانان استقلال طلب ايران بود. پس از حكومت سلجوقيان و خوارزمشاهيان، در زمان اتابكان، شهرستان اهر مركز حكومت اولاد جهان پهلوانان، اتابك آذربايجان بود و تعدادي از آنان به نام مالك اهر در ارسباران حكومت كردند. در زمان حكومت صفويه جنگ سختي بين مردم اهر و ايل بايبوردلو با قشون عثماني در محل معروف به قانلي گول در جنوب اهر اتفاق افتاد. در دوره قاجاريه و جنگ هاي ايران و روس شهر اهر مركز فرماندهي عباس ميرزا نايب السلطنه بود. در سال 1228 قمري در بيماري وباي تبريز كه عده بي شماري تلف شدند، محمد شاه مدتي در اهر اقامت داشت و به امور آذربايجان رسيدگي مي كرد. مظفرالدين شاه قاجار در سفري به ارسباران بعضي مناظر طبيعي اروپا را با نقاط دل انگيز اين منطقه مقايسه كرده است. اين منطقه در برگيرنده ي شهرها، بخش ها و روستاهاي زيادي است و امروزه يكي از آبادترين نواحي استان آذربايجان شرقي به شمار مي رود.

مشخصات جغرافيايي
شهرستان اهر در منطقه اي كوهستاني و كشاورزي قرار گرفته است. شهرستان اهر از شمال به كليبر، از جنوب به هريس، از باختر به ورزقان و از خاور به مشكين شهر اردبيل محدود مي شود. مركز اين شهرستان، شهر اهر است كه در درازاي خاوري 47 درجه و 06 دقيقه و در پهناي شمالي 38 درجه و 28 دقيقه و ارتفاع 1341 متري از سطح دريا و در 120 كيلومتري شمال خاوري تبريز و در مسير جاده اصلي تبريز – مشكين شهر قرار گرفته است.

دهستان ديكله اهر
اين دهستان كه مركز آن روستاي چناب است و 44 روستاي تابعه دارد از نظر تاريخي داراي اهميت فوق العاده اي مي باشد. چناب در دره اي با صفا قرار دارد و در يك كيلومتري باختر آن در پشت دو كوه سنگي، دره اي تاريخي به نام قوبول دره سي واقع شده كه در مقابل آن كوهستان هشتادسر(هشته سر) قرار گرفته است. كوهستان هشتادسر، مسكن ياران بابك خرمدين در ارسباران بوده است. در اين كوه ها آثار متعدد قلعه هاي تاريخي و مركز ستاد افشين در برزند و ارشه (ارشق) مشگين شهر، به چشم مي خورد. دره قوبول دره سي، جهتي خاوري – باختري داشته و رودهاي كوچك و جويبارهاي متعددي از اين دره به سوي رود قره سو جاري است. دشت گسترده وسيعي به نام لشگرگاه يا ميدان هوشنگ شاه در اين قسمت واقع است كه قطعات سفال شكسته و سنگ چخماق، مربوط به قرون اوليه هزاره اول قبل از ميلاد مسيح، به طور پراكنده در آن ديده مي شود. درسمت جنوب و خاور روستاي چناب، آبكندي عمودي و بلند از فرسايش رودخانه به وجود آمده كه در حدود 2 كيلومتر درازا و بيش از 150 متر ارتفاع دارد. بر بدنه و بالاي اين آبكند، ‌غارهايي موجود است كه به گفته اهالي، ‌يكي از غارها گنجايش دو هزار نفر را دارد. در سمت خاور روستا در پشت آبكند زيارتگاهي به نام جال تالان وجود دارد. در حفاري هاي اين منطقه مجسمه هايي به دست آمده كه اكثرا صورت مردان جنگي را دارند كه دست بر سينه و درحالت عبادت يا خدمت ايستاده اند.

 

مساجد در اهر

مسجد جامع اهر
مسجد جامع اهر در كوچه مسجد جمعه اين شهر واقع شده و منسوب به دوره سلجوقي و اتابكان است. اين مسجد از نظر شيوه معماري و تزيينات از مساجد بسيار زيباي استان مي باشد. در ورودي مسجد طاق نماي آجري و ازاره معمولي دارد. بر بالاي آن لوحه ها و در لچك هاي آن پنچ گل نقش بسته است. سنگ نبشته بالاي سر در حاوي تاريخ و نام باني آن مي باشد.

مسجد جامع خروانق اهر
اين بنا در روستاي خروانق در 45 كيلومتري شهر ورزقان– از توابع آذربايجان خاوري – واقع است. بناي اصلي مسجد به سده هاي ششم و هفتم هجري منسوب مي باشد كه در دوره قاجاريه مرمت و تعمير شده است. درازاي اين مسجد 60/19 متر و پهناي آن 80 /13 متر و قطر گنبد اصلي آن 8/5 متر است. فضاي زير گنبد از پنجره هاي ديوار خاوري نور مي گيرد. در بخش شمالي بنا كه مقطعي صليب وار دارد سكوي مرتفعي است كه ازطريق پلكاني كه از مدخل ديوار شمالي شروع مي شود، قابل دسترسي است. در اصل، تنها مدخل فضاي زير گنبد، از طريق ايوان بوده كه بعد ها با برش مورب گوشه شمالي ديوار راهروي ديگري به اين فضا باز كرده اند. در شمال گنبد خانه، اتاق طويلي با در گنبد، طاق نما و پنجره هاي باريك وجود دارد كه تنها از طريق مدخل شمالي مي توان به آن وارد شد. گمان مي رود كه اين فضا به نمازخانه بانوان يا قرائت قرآن اختصاص داشته است. ظاهرا بناي فعلي مسجد در دوره شاه صفي (در عهد صفوي) احداث و در دوره قاجار تعمير شده باشد. در اين مسجد دو كبيته نيز وجود دارد.

بقعه شيخ شهاب الدين
شهر تاريخي و زيباي اهر، به نام مدفن عارف بزگوار شيخ شهاب الدين اهري، درتاريخ معروف و مشهور است. بقعه اين عارف نام دار در بخش جنوبي اهر در محوطه بسيار با صفايي كه گردشگاه اهالي اين شهر مي باشد، بنا شده است. بقعه شيخ شهاب الدين داراي يك ايوان بزرگ، دو مناره بلند، دو ايوان كوچك و مسجد بزرگ و خانقاه معروف به قوشخانه و اتاق هاي كوچك دراطراف بقعه، همين طور چيني خانه يا چله خانه و مسجد كوچك مي باشد. در صحن اين بقعه كه با حصارهاي سنگي بسيار زيبايي محصور شده آرامگاه شيخ بزرگوار قرار دارد. در داخل مسجد كوچك در ضلع جنوبي آن دستخط شيخ بهايي محمد عاملي به چشم مي خورد كه تاريخ آن مربوط به سال 1018 هجري قمري است. تاريخ بناي بقعه را به دوره صفويه نسبت مي دهند. بناي مقبره و مسجد شيخ شهاب الدين در مقايسه با بقعه شيخ امين الدين جبراييل در كلخوران اردبيل استادانه تر است. در واقع گچبري، معماري و نقاشي مسجد شيخ شهاب الدين حد كمال اين هنر را مي رساند. شباهت معماري دو بنا به علت همزمان بودن آنهاست و هر دو نيز به امر شاه عباس صفوي ساخته شد. شيخ شهاب الدين اهري از عرفاي مشهور قرن هفتم هجري است كه در اين مكان به هدايت و ارشاد طالبان حق و طريقت پرداخته و به درجه قطب نايل گرديده است. شيخ شهاب الدين داراي مذهب شيعه اثني عشري از سلسله مباركه طريقت ذهبيه بوده و طريقت خود او شهابيه نام داشته است. مرحوم سيد ابوالقاسم نباتي (مجنون شاه قراجه داغي) در سال 1250 هجري قمري در تعريف اهر و بقعه شيخ شهاب الدين اهري چنين سرود:
اي خوشا خاك قراداغ كه خلدآيين است
منظر ماه و ملك مهبط حورالعين است
عرش با آن عظمت سجده كند بر خاكش
زانكه آرامگه شيخ شهاب الدين است

 

تپه هاي باستاني در اهر

لاري تپه اهر
اين تپه در روستاي قلعه لر در 8 كيلومتري جاده اهر به تبريز واقع مي باشد.

‎تپه باستاني غامال تپه سي اهر
در قريه شكرلو در 30 كيلومتري شمال باختري هوراند و در كناره خاوري رودخانه جين سو واقع شده است. اين تپه به دوره اشكانيان و قرون اوليه اسلام منسوب مي باشد.

تپه باستاني كرنالو اهر
اين تپه در روستاي كرنالوي اهر قرار دارد.

تپه باستاني برمس اهر
اين تپه در روستاي برمس اهر واقع مي باشد.

تپه نقاره اهر
در جنوب خاوري دهكده نقاره اهر واقع بوده و به دوره اشكاني و اوايل دوران اسلامي مربوط است.

هاچا تپه سي اهر
در 21 كيلومتري خاور اهر واقع بوده و به دوره اشكاني و اسلامي مربوط مي باشد.

قره تپه اهر
در روستاي علي آباد واقع بوده و به هزاره اول قبل از ميلاد مربوط است.

تپه باستاني رواسجان اهر
در روستاي رواسجان، در 10 كيلومتري باختر اهر واقع است.

مطلب تپه سي اهر
مربوط به دوره اشكاني و اوايل اسلام بوده و در كناره خاوري جين سو و روستاي شكرلو واقع شده است

 

سنگ نبشته ها و كتيبه ها

سنگ نبشته سقندل اهر
اين كتيبه در كوهي به نام زاعي يا قيه در دو كيلومتري خاور ورزقان از توابع اهر قرار دارد. درازاي آن 115 و پهناي آن 47 سانتي متر و مشتمل بر 10 سطر است. اين كتيبه را محمد جواد مشكور كشف كرد و درسال 1330 شمسي آن را به جهانيان شناساند. همين كتيبه را بعدها دانشمند اوراتوشناس گرجي به نام مليكشويلي از روي عكس آن خواند و نتيجه پژوهش خود را در اين باره در سال 1960 انتشار داد. اين كتيبه به ساردوي دوم (33-750 ق. م) پسر آرگيشتي اول تعلق دارد و در آن از حمله به ناحيه كوهستاني پولو آدري و گشودن 21 دژ و تصرف 45 يا 44 شهر در يك روز، سخن مي رود. مليكشويلي حدس زده است كه پولو آدري محل زندگي يك طايفه كوه نشين در شمال آذربايجان ايران بوده و كتيبه به حوادث سال هاي 45- 747 قبل از ميلاد مربوط مي شود.

 

رباط ها و كاروانسراها

رباط شاه عباسي گويجه بيل اهر
گردنه گويجه بيل در 93 كيلومتري تبريز و 24 كيلومتري اهر قرار دارد. در اين ناحيه دو كاروان سراي قديمي وجود دارد كه در زمستان ها مورد استفاده كاروانيان قرار مي گرفت. در مسير تبريز به اهر ابتدا به كاروان سراي علياي گردنه بر مي خوريم كه به فاصله 3 كيلومتر از ابتداي گردنه ساخته شده است. محل بناي كاروان سرا، دامنه كوه در جايي واقع مي باشد كه كم تر در معرض كولاك برف و طوفان ها قرار مي گيرد. حجم بنا 21× 30 متر، سقف تمام حجره ها ضربي آجري و از نوع مدور در پنج رديف ساخته شده است. كاروان سراي دوم (سفلي) به فاصله 7 كيلومتر از كاروانسراي عليا در محوطه اي مسطح و مشرف به رودخانه قرار دارد. اين كاروانسرا محوطه بزرگ تر و گسترده تري را در بر گرفته و از دو بخش، شامل حياط و قسمت مسقف كه داراي حجرات متعددي مي باشد، تشكيل شده است. مصالح ساختماني اين كاروانسرا مانند كاروانسراي علياي گردنه است. نوع بنا و سبك معماري آن نشان مي دهد كه هر دو هم زمان ساخته شده اند.

نگاهي كوتاه به شهرستان جلفا

جلفا يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي به شمار مي رود كه در ناحيه ي شمال اين استان واقع شده است. آبشار آسياب خرابه كه يكي از زيباترين مناطق ديدني آذربايجان شرقي است و رودخانه ارس با دره زيباي آن از جاذبه هاي طبيعي شهرستان جلفا به شمار مي آيند. كليساي سن استپانوس كه از مهم ترين و جالب ترين آثار تاريخي و معماري و زيارتگاه ارامنه است، نيز در محدوده ي جغرافيايي اين شهرستان قرار گرفته است . هم چنين كاروان سراي شاه عباسي كه يادگار دوران صفويه است و قلعه هاي قديمي به همراه تپه و پل هاي تاريخي از ديگر جاذبه هاي گردشگري اين شهرستان به شمار مي آيند. جلفا از نظر بافت اجتماعي منطقه اي كارگري است و همه گونه خدمات عمومي در اين منطقه يافت مي شود. وجود گمرك مرزي ايران و جمهوري آذربايجان و مبادله كالا و مسافر سبب جذب جمعيت فعال به جلفا شده و اين منطقه را به ناحيه اي مهاجر پذير تبديل كرده است. از طريق گمرك جلفا؛ بسياري از محصولات مورد نياز كشور؛ مانند: كاغذ، انواع كود شيميايي، مواد اوليه پلاستيكي، نخ ابريشم مصنوعي،‌ قطعات موتور كاميون و امثال آن به ايران وارد و محصولاتي از قبيل خشكبار، قالي و گليم صادر مي شود.

 

كليسا در شهرستان جلفا

كليساي سن استپانوس (خارابا كليسا) جلفا
جلفا يكي از جالب ترين آثار تاريخي و معماري را به نام كليساي سن استپانوس (خرابا كليسا) كه مورد توجه و زيارتگاه ارامنه مي باشد، در خود جاي داده است. بناي اين كليسا در باختر جلفا درميان كوه هاي بسيار مرتفعي به نام شام قرار دارد. كليساي سن استپانوس يكي از كليساهاي با عظمتي است كه بين قرن هاي چهارم تا ششم هجري (10 تا 12 م) ساخته شده است. اين كليسا در 16 كيلومتري باختر جلفا در دره اي سرسبز و خرم معروف به دره شام (داراشامب) بر يك بلندي بنا شده است. سبك معماري آن آميزه اي از شيوه هاي معماري اوارتو، اشكاني، يوناني و رومي است كه بعد از ساخت بناهاي شگرف اچميادزين، طاديوس، آختامار و استپانوس اين تداخل سبك ها، به نام سبك و شيوه ارمني مشهور شد. درباره تاريخ بناي اين كليسا كه يكي از شاهكارهاي معماري شمال باختر ايران محسوب مي شود، مطالب مختلفي نوشته شده است. عده اي بدون توجه به وقايع تاريخي و تاريخ تطور شيوه هاي معماري، بناي آن را تا نخستين سده هاي مسحيت پيش برده و عده اي نيز زمان بناي آن را به اواسط سلطنت صفويه نسبت داده اند. در صورتي كه از قراين تاريخي اين طور برمي آيد كه شيوه بنا، مصالح ساختماني، تزئينات هنري و مقتضياتي كه اين بنا را به وجود آورده اند، همه گواهي مي دهند كه بناي اين كليسا همانند و هم زمان با كليساهاي آختامار و طاطائوس احداث شده است. صدها سنگ نبشته به زبان ارمني در داخل و خارج بنا نصب شده كه اگر اين سنگ نبشته ها به زبان فارسي ترجمه گردد، باني، معمار و تاريخ بناي كليسا و حتي قسمت هايي از گوشه هاي تاريك قومي كه در اين سرزمين به سر مي بردند روشن خواهد شد. به علت زمستان هاي سخت منطقه و كوچ ارامنه از جلفاي آذربايجان، كليساي سن استپانوس از رونق افتاده و در معرض انهدام قرار دارد و به همين جهت بين مردم به خارابا كليسا يا كليساي خرابه معروف شده است

 

پلها در شهرستان جلفا

پل شاه عباسي جلفا
در 12 كيلومتري جلفا و مجاور پاسگاه ژاندارمري شاه عباسي، پل تاريخي بر روي رودخانه ارس وجود دارد كه دو سوم آن ويران شده و فقط دو جناح شمالي و جنوبي آن باقي مانده است. اين پل در قسمت خاوري پاسگاه و درست در جنوب دهكده قديمي جلفا (كه اينك در خاك روسيه قرار دارد) روبروي آن ساخته شده است. اين پل از يادگارهاي جالب شاه عباس صفوي و در زمره بناهاي متعدد و عام المنفعه است. قسمتي از پل در خاك روسيه و قسمتي در خاك ايران واقع است. ارتفاع پايه جنوبي آن كه از سنگ هاي تراش داده شده بنا گرديده، از سطح رودخانه در حدود 10 متر است. سبك بناي پل كاملا شبيه به ديگر ساختمان هاي سنگي دوره صفوي مي باشد. قسمتي از زايده جنوبي پل كه در خاك ايران قرار دارد نشان مي دهد كه پل عريضي بوده و پهناي آن به 8 متر بالغ مي شده است. مي توان حدس زد كه پل در شكل اصلي خود پنج چشمه داشته كه به كلي از بين رفته است.

 

تپه ها در شهرستان جلفا

تپه آتشكده (تپه گرگر) جلفا
اين تپه در دهستان گرگر در44 كيلومتري شمال مرند و 120 كيلو متري شمال باختري تبريز واقع شده است. در اين تپه نمونه هايي از سفال مربوط به دوره پارتي و سكه هايي از دوره اشكاني به دست آمده است. در طبقات بالاي تپه مقدار زيادي سفال اسلامي نيز مشاهده شده كه نشان مي دهد در دوره هاي ا سلامي نيز اين تپه مسكوني بوده است. در هر حال تپه گرگر يا تپه آتشكده به ارتفاع 20 متر و قطر تقريبي 150 متر در زمره تپه هاي غني و سرشار باستاني به شمار مي رود.

نگاهي كوتاه به شهرستان كليبر

كليبر يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه در ناحيه ي شمال خاوري اين استان واقع شده است. اين شهرستان از نظر كشاورزي و باغ داري وضع خوب و پر رونقي داشته و كشت در آن به صورت آبي و ديمي است. سراسر منطقه ي كليبر را كوهستان ها و جنگل هاي تنك و انبوه پوشانيده و جلوه ي زيبايي به نمايش گذاشته است. دره ي پيغام و مناطق حفاظت شده ي اين شهرستان به همراه بناهاي تاريخي مانند قلعه بابك، قلعه پيغام، بقعه ها، قلعه هاي قديمي، برج ها، پل ها، تپه هاي باستاني، مناطق تاريخي و عمارت هاي قديمي از جمله ساختمان تاريخي طومانيانس از جاذبه هاي تاريخي و مكان هاي ديدني منطقه محسوب مي شوند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
در روزگاران قديم اهر و كليبر از قصبات پيشكين( مشگين شهر ) بودند. ‌حمدالله مستوفي در ذكر منطقه تومان پيشگين، درباره كليبر چنين مي نويسد: «تومان پيشگين، ‌در اين تومان هفت شهر است. پيشگين، خيار، انار، ارجاق، اهر، تكلفه، كلنبر( كليبر)». از نظر تاريخي، كليبر به خاطر وجود قلعه بابك كه روزگاري مركز قدرت بابك خرم دين بوده، داراي اهميت فوق العاده اي است.

مشخصات جغرافيايي
كليبر يكي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي است كه در ناحيه ي شمال خاوري اين استان واقع شده است. شهرستان كليبر از جنوب با اهر از شمال با جمهوري آذربايجان از باختر با رود ارس و جمهوري ارمنستان و از خاور با استان اردبيل همسايه است. كليبر در بستر رود كليبر و در سرزميني صخره اي واقع شده و تنها معبر كوهستاني ميان اهر و بخش هاي ساحلي رود ارس است. آب و هواي اين شهرستان نسبتا سرد و نيمه خشك است. كليبر در 47 درجه و 02 دقيقه درازاي خاوري و 38 درجه و 52 دقيقه پهناي شمالي و در ارتفاع 1240 متري از سطح دريا واقع شده است. مسير راه كليبر – اهر به درازاي تقريبي 45 كيلومتر يكي از مسيرهاي دسترسي به اين منطقه است. راه هاي منشعب از مركز شهرستان عبارتنداز: جاده شوسه كليبر- مغان (اصلاندوز) و خمارلو به سمت شمال خاوري كه اين جاده تا سه راه اسكانلو به طول 60 كيلومتر و تا خمارلو به درازاي 71 كيلومتر شوسه است.

 

پلهاي خداآفرين در شهرستان كليبر

روي رودخانه ارس، دو پل تاريخي به فاصله اندكي (100 متر) از يكديگر بنا شده است كه به نام خدا‌آفرين مشهورهستند. اولي منسوب به قرن ششم هجري (دوره سلجوقيان) بوده كه درازاي آن 160 متراست و از 15 طاق جناقي و هلالي با ابعاد نامساوي و غير مشابه تشكيل شده است. پل دوم خدا آفرين با 120 متر درازا، ده طاق دارد و منسوب به دوره صفوي است ومصالح ساختماني آن سنگ تراشيده با ملاط گچ و آهك است. اين پل ها بر روي رودخانه ارس در مجاورت دهستان كيوان، بخش خدا آفرين و 80 كيلومتري شمال شهرستان كليبر، به فاصله حدود 100 متري از همديگر قرار دارد. در حال حاضر، يكي از پل ها به صورت نيمه ويران در آمده، ولي دومي آباد است و تنها در مواقع ضروري مورد استفاده قرار مي گيرد.
در خصوص تاريخ ساخت اين پل ها، مدرك مستندي در دست نيست. آن چه از منابع تاريخي و مدارك باستان شناسي بر مي آيد، از روزگار باستان و در دوره هاي مختلف، پل هاي متعددي بر رودخانه ارس زده شده كه قديمي ترين آن ها متعلق به اوايل هزاره اول قبل از ميلاد است، اما از پلي با نام خدا آفرين، اولين بار در حدود سال 740 هـ. ق در كتاب «نزهه القلوب» حمد الله مستوفي ياد مي شود: «زنگيان چند پاره ديه است و اكنون داخل مردانقم، پل خدا آفرين بر آب ارس، در آن حدود است. بكربن عبدالله... ساخت در سنه خمس و عشر هجري (سال 15 هجري)». هر چند در درستي مطلب فوق ترديد وجود دارد، اما اين امر مسلم است كه خيلي قبل از سال 740 هـ. ق پلي با نام خدا آفرين بر روي رودخانه ارس برپا بوده است.
به نظر مي رسد كه اين پل بارها ويران و بازسازي شده باشد. پل هايي كه امروزه بر روي رودخانه ارس مشاهده مي شود، ظاهرا مربوط به دوره صفويه و قاجاريه است. پل كوچك خدا آفرين كه به صورت نيمه ويران درآمده و بخشي طاق هاي آن فرو ريخته، مربوط به دوره صفوي و احتمالا از ساخته هاي شاه عباس اول است.
اين پل حدود 120 متر درازا، 6 متر پهنا، 12 متر ارتفاع و 11 دهانه يا چشمه طاق داشته و براي ساخت آن از سنگ هاي تراشيده، سنگ لاشه و ملات آهكي استفاده شده است. در حال حاضر، تنها سه دهانه پل باقي مانده و بقيه از بين رفته است. اين پل به شماره 1859 به ثبت تاريخي رسيده است.
پل بزرگ خدا آفرين، منسوب به دوره سلجوقي است، اما به نظر مي رسد كه در دوره قاجاريه به طور كامل بازسازي شده باشد و از همين رو، والقرام كلايس، آن را از ساخته هاي عباس ميرزا نايب السلطنه مي داند. اين پل حدود 160 متر درازا( به نوشته كلايس، 220 متر با احتساب دو انتهاي آن) دارد كه امروزه 120 متر آن در خاك ايران و 40 متر ديگر آن در خاك جمهوري آذربايجان قرار گرفته است. پهناي رويه پل، 5/4 و ارتفاع آن حدود 10 متر و داراي 15 دهانه با طاق جناغي است. دهانه ها و طاق هاي پل داراي ابعاد و اشكال متفاوت مي باشد كه بخشي از آن به جهت سعي معماران در قرار دادن پايه هاي پل بر روي صخره هاي طبيعي بستر رودخانه و بخش ديگر مربوط به بازسازي هاي صورت گرفته است. پهناي دهانه از 80/8 تا 10/6 متر متغير است. پايه هاي پل از سنگ هاي قلوه و لاشه، و طاق ها و بدنه آن از آجر با ملات آهكي و گچي ساخته شده است. اين پل در وضعيت نسبتا مناسبي قرار دارد اما به جهت قرار داشتن در نقطه مرزي، تنها در موارد ضروري مورد استفاده قرار مي گيرد. اين پل به شماره 1858 به ثبت تاريخي رسيده است.

 

منطقه تاريخي قوبول دره سي كليبر

قوبول دره سي در يك كيلومتري باختر قريه چناب از توابع هوراند (دو كيلومتري جاده اهر – كليبر) پشت كوه سنگي مرتفعي واقع شده و ‌در مقابل آن، كوه هشت سر قرار دارد كه به روايتي مسكن اصلي بابك خرمدين بوده است.
تپه تاريخي اژدها داشي در اين دره قرار دارد. بر بدنه و بالاي آن غارهايي است كه به گفته اهالي هر كدام گنجايش بيش از دو هزار نفر را دارد. بر روي تپه هاي قوبول دره سي، حفاري و تخريب هاي ناهنجاري صورت گرفته و تعداد قابل توجهي مجسمه هاي سنگي بيرون ريخته است. اين مجسمه ها كه تعداد آن ها از صد بيش تر است و در غارهايي وسيع سينه كوه پيدا شده اند، بيش تر صورت مردان جنگي را دارند كه دست بر سينه ايستاده اند. هم چنين در قوبول دره سي ميداني به نام هوشنگ شاه (لشكرگاه) و معبدي به نام جلال تالان كه احتمالا بازمانده يك آتشكده است وجود دارد. علاوه بر مجسمه هاي سنگي مردان جنگي، مجسمه هاي ديگري نيز به شكل گاو يا افراد غير نظامي از اين منطقه كشف شده كه نمي توان هويت دقيق محل آن را تعيين كرد. از طرف ديگر در اين ناحيه مقبره هايي وجود دارد كه سفال هاي منسوب به هزاره اول و دوم قبل از ميلاد از دورن آن ها به دست آمده است.

 

بقعه شاه حيدر كليبر

بقعه شاه حيدر درروستاي شاه حيدر در 5/7 كيلومتري جنوب خاوري خداآفرين و 30 كيلومتري جاده شوسه اهر – كليبر قرار دارد و از جمله آثار تاريخي اين منطقه به شمار مي رود.

 

ساختمان تاريخي طومانيانس كليبر

در روستاهاي وينق و آينه لو، ساختمان تاريخي طومانيانس، كه تقريبا صد سال قدمت دارد در دو طبقه خيلي عظيم با سنگ هاي تراشيده شده، ايوان سراسري و چهاربرج (مانند قلعه هاي قديمي فرانسه) به سبك عمارت هاي قرن نوزدهم اروپا و روسيه ساخته شده است. مي نويسند، مظفر الدين شاه قاجار، هنگام مسافرت به اروپا در اين عمارت باشكوه استراحت كرده بود. سنگ نبشته اي در ديوار عمارت در كنار درب ورودي، تاريخ 1907 ميلادي را نشان مي دهد.

تاريخ تبريز

خاورشناس فقيد ولاديمير مينورسكي مي نويسد: " سارگن دوم در سال 714 قبل از ميلاد به قصد تصرف ممالك اورارتو سفري به شمال غربي ايران كرد. از ناحيه سليمانيه كنوني (واقع در كردستان عراق) داخل كردستان مكري شد، از پارسوا parsua (پسه كنوني) و ساحل جنوبي درياچه اروميه گذشت، از سوي شرقي درياچه به راه خود ادامه داد و پس ازپشت سر گذاشتن "اوشكايا" (اسكوي كنوني) قلعه "تارومي" يا "تاروئي" و "ترماكيس" را گشود. بعيد نيست يكي از اين دو كلمه نام قديمي تبريز كنوني باشد." در اوايل ظهور اسلام و در حمله اعراب به آذربايجان نامي از تبريز ديده نمي‌شود، تنها اشاره مستند مربوط به زمان سلسله رواديان است كه در زمان خلافت متوكل عباسي، رواد ازدي و فرزندانش، تبريز رو به آبادي نهاد و دور شهر رابارو كشيدند. در قرن چهارم هجري ياقوت حموي تبريز را مشهورترين شهر آذربايجان مي خواند. ابو حوقل در367 و ابن مسكويه در 421 و ناصر خسرو در 438 تبريز را بزرگترين و آبادترين شهر آذربايجان مي خوانند. در سال 618 لشگر مغول به پشت دروازه‌هاي تبريز مي رسند، اما تدبير بزرگان شهر تبريز را از حمله مغولان مصون نگه مي دارد و مردم تبريز با بذل مال شهر را از كشتار و ويراني رها مي سازند. اين اتفاق سه بار تكرار مي‌شود ودر هر سه بار مردم متمول تبريز همان تدبير را به كار مي بندند تا اين كه د رسال 638 هجري قمري مغول‌ها به سراسر آذربايجان مسلط مي‌شوندتا اين زمان مردم تبريز به زبان آذري سخن ميگفتند مغولها زبان تركي را به آذربايجان وارد كردند و تبريز را پايتخت خود قرار مي دهند كه در زمان غازان خان تبريز شكوه ويژه‌اي مي يابد. شنب غازان خان با ابهت تاريخي اش چشم‌ها را خيره مي سازد، خواجه رشيدالدين فضل‌الله وزير ايلخانيان ربع رشيدي را بنياد مي نهد كه در زمان خود عظيم ترين مركز علمي و فرهنگي به شمار مي‌رود و از آن همه مجد و عظمت اينك ويرانه‌هاي از برج‌هاي ربع رشيدي در ميان محله‌اي باقي مانده است. مبدا نهضت تنباكو تبريز بود و در پي آن ميرزاي شيرازي فتواي معروف خود را صادر كرد. تبريز در جنبش مشروطه نقشي مهم داشت و دليري و فداكاري كساني چون ستارخان سردار ملي، باقر خان سالار ملي، ثقه الاسلام، شيخ محمد خياباني، علي مسيو، حسين خان باغبان به پيروزي جنبش و گرفتن مشروطه منجر شد. در 1324 فرقه دموكرات آذربايجان سعي در برپائي حكومتي مستقل از دولت مركزي ايران كرد و تبريز در حكم پايتخت اين حكومت بود. تبريز در نهضت ملي نفت يكي از اركان حركت‌هاي آن زمان در سراسر كشور به شمار مي رفت. در نهضت 15 خرداد سال 1342 نيز بازاريان تبريز با بستن بازار و خطباي تبريز باايراد سخنراني‌هاي مهم و پخش شب نامه‌ها شركت داشتند. در 29 بهمن سال 56 مردم تبريز بر عليه رژيم شاهنشاهي قيام كردند.
:مكان هاي تاريخي:
ارگ تبريز
ربع رشيدي
برج آتش‌نشاني
بازار تبريز
بناي شهرداري تبريز
بناي ائل گلي
موزه مشروطيت
موزه آذربايجان
دبيرستان فردوسي تبريز
مسجد جامع تبريز
مسجد كبود
مقبرةالشعرا

 

بازار تبريز

بازارتبريز يكي ازشاهكارهاي معماري ايراني است و طاقها وگنبدهاي مقرنس بلندي دارد كه اگر بي نظير نباشند دست كم، كم نظير و اعجاب آفرينند. سبك معماري، آرايش مغازه ها، كثرت تيمچه ها، انواع مشاغل و وجود بسياري مدرسه و مسجد كه در كنار سرايهاي بازرگاني قرار گرفته و غالبشان حيثيت تاريخي دارند آنرا نمونهء عالي يك محيط تجارت و زندگي اسلامي و شرقي به شمار مي آورد. تبريز به علت قرار گرفتن در سر راه شرق و غرب از بدو آبادي و آمدن به صورت يك شهر بزرگ، مركز مبادلهء كالاهاي بازرگاني كشورهاي اروپائي و آسيائي بوده و خود نيز بنا به مقتضيات جغرافيائي محصولات كشاورزي و صنعتي فراوان داشته كه به ا قصي نقاط دنياي آنروز صادر مي‌شده و اين معاملات ايجاب مي كرده كه بازارها و مراكزي براي مبادله و فروش كالاهاي گوناگون شرقي و غربي داشته باشد. بسياري از موٌرخان و جغرافي نويسان و جهانگردان در بارهء كالاها و وضع بازرگاني و بازارهاي تبريز نوشته اند. راسته‌هاي معروف بازار تبريز عبارتند از: بازارامير، بازاركفاشان، بازار حرمخانه، راسته بازار، يمني دوز بازار، بازار حلاجان، قيز بستي بازار، بازار سرا جان، راستهء كهنه يا قديم، بازار كلاهدوزان، دلاله زن بازار، بازار صادقيه، بازارمسگران، بازار حاج محمد حسين، بازارمشير، بازارچهء شتربان، بازار صفي، بازار مير ابوالحسن، بازار شيشه گر خانه، رنگلي بازارچه (بازارچهء رنگي)، بازارچهء خيابان و چند بازار داير و مرتب ديگر. بزرگترين گنبد بازار، گنبد تيمچهء مظفريه است. در همهء اين بازارها تيمچه‌ها و سراي‌ها و چهارسوهايي هست كه حجرات و مغازه‌هاي آنها مركز عمده فروشي اجناس گوناگون داخلي و خارجي است. اغلب تيمچه‌ها و سراي‌ها سه طبقه‌اند، طبقهء زيرين مخصوص نگهداري كالا يا به عبارت ديگر انبار مال التجاره است، طبقهء دوم تجارتخانه و محل كار و طبقهء سوم بيتوته و استراحت، اگر چه اكنون اكثر حجرات طبقهء سوم تيمچه‌ها و سرايها نيز مبدل به دفتر كار بازرگان شده است اما سابقاً كه وسائل نقليه بازرگانان اين گونه فراهم نبود، بازرگانان ناچار بودند هميشه نماينده‌اي براي خريد و فروش كالا در محل داشته باشند آن نماينده در اطاق فوقاني تجارتخانهء خود بيتوته مي كرد. يعني اين سرايها و تيمچه‌ها هم محل كار آنها بودند و هم محل اقامت و استراحتشان.

 

عمارت ائل گولي تبريز

شاه گلي (استخر شاه) سابق و ايل گلي (استخر مردم) فعلي از گردشگاه‌هاي زيبا و دلكش است كه در جنوب شرقي تبريز، بر دامنه تپه‌اي واقع شده است. مساحت استخر بزرگ ائل گلي 54675 متر مربع مي باشد. در جنوب آن تپه‌اي است كه آن را از بالا تا پايين همسطح استخر پله بندي كرده و نهر آبي از آن به طرف پايين روان است. از سمت جنوبي و از وسط استخر خياباني كشيده شده كه استخر را به صورت شبه جزيره‌اي درآورده است و در مركز استخر، عمارت باشكوه دو طبقه‌اي ساخته شده است. در پيرامون استخر از روزگاران قديم، درختان كهنسالي سر به هم آورده كه انعكاس عكس آنها در آب، به زيبايي آن محوطه مي افزايد. تمام تپه‌هاي جنوبي استخر به شكل بسيار زيبايي چمنكاري و گلكاري شده در روزهاي گرم تابستان استراحتگاه مردم تبريز و مسافران ساير شهرها مي باشد. نادر ميرزاي قاجار مي نويسد: «اين آبگير در اوايل حكومت قاجار ملك يك سلسله از سادات تبريز و انباشته از خاك و ريگ بود. قهرمان ميرزا پسر هشتم عباس ميرزا نايب السلطنه كه در آن هنگام حكمران آذربايجان بود، آن ملك را در مقابل سالي سي و پنج خروار غله بخريد. سپس در آبادي و عمران آن همت گماشت». و از اعتمادالسلطنه نقل است كه: «عمارت درياچه عبارت از كلاه فرنگي دو طبقه بسيار آبادي است و بزرگي اين درياچه به درجه‌اي است كه به قدر دو آسيا سنگ آب در آن وارد مي‌شود ولي مدت شش ماه از آب پر مي‌گردد.» در مورد تاريخ بناي اين عمارت اطلاعات مستندي در دست نيست. در بهار سال 1309، كه هنوز استخر و طبقهء پائين عمارت آن باقي بود از طرف شهرداري تبريز تعمير گرديد و از اواخر ارديبهشت ماه به صورت گردشگاه عمومي شهر در آمد. عمارت فوق در سال 1346 به علت كثرت رطوبت و فرسودگي تخريب شده و به جاي آن در سال 1349 بناي عمارت زيباي دو طبقه‌اي با همان طرح قبلي ساخته شد. در روزهاي پيروزي انقلاب اين بنا تعطيل شد ولي در سال‌هاي اخير مجدداً بازگشايي و مورد بهره برداري قرار گرفته است.

 

موزه مشروطيت تبريز

خانه كوزه كناني‌ها كه بعدها براي زنده نگهداري خاطرات نهفته درآن "خانه مشروطيت" ناميده شد.درسال 1247 شمسي توسط حاج مهدي كوزه كناني (ابوالمله) بنا نهاده شد. به سبب موقعيت ويژه اين خانه در جوار بازار قديمي تبريز و مركز بافت قديم شهر و شور و علاقه بانيان به نهضت مشروطه، اين خانه به محل تجمع دوستداران مشروطه تبديل گشته و تصميمات بسيار مهمي درآن اتخاذ شده است. غيراز بارعظيم تاريخي، خانه مشروطيت از ويژگي‌هاي معماري ايراني نيز بهره دارد و به همين لحاظ د رسال 1354 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است. اين خانه در محله قديمي "راسته كوچه" تبريز واقع شده و اينك به عنوان موزه مشروطيت و مركز اداري ميراث فرهنگي استان از آن استفاده مي‌شود.

 

مسجدجامع تبريز

مسجد جامع تبريز از بناهاي تاريخي شهر تبريز است. اين مسجد كه در كتاب‌هاي تاريخي ازآن به عنوان "جامع كبير" نيز نام برده شده، هميشه مسجد جامع شهر تبريز بوده و بازار گرداگرد آن شكل گرفته است. قديمي ترين بخش آن شبستان وسيعي است از تاق وگنبدهايي كه بر فراز ستون‌هاي هشت گوش آجري كه زينت بخش آن گچبري‌هاي ظريف و هنرمندانه دوره رواديان (مقارن سلجوقيان) است بنا شده است. مسجدجامع در دوره ايلخانان مغول مورد توجه و تعمير بوده و بخش‌هائي به آن افزوده شده است. محراب رفيع گچبري باقيمانده فعلي يادگار آن دوره است. دردوره حكومت آق قويونلويان در آذربايجان گنبد ي رفيع مزين به انواع كاشيكاري‌هاي معرق به وسيله سلجوق شاه بيگم زن اوزون حسن در بخش شمالي آن احداث شده كه هنوز هم پايه‌ها و گوشه‌هايي از كاشيكارهاي آن باقيمانده است. در زلزله سال 1193 هجري قمري كه بسياري از بناهاي تبريز آسيب ديد، اين مسجد نيز از خرابي مصون نماند. مسجد فعلي با پايه‌هاي متين و پوشش طاق و چشمه بعد از زلزله در اوايل حكومت قاجار و توسط حسينقلي خان دنبلي حاكم وقت بنا شده است كه از آثار خوب قاجاري مي باشد

 

مسجدكبود تبريز

مسجد كبود (به تركي: گوي مچيد)، يا مسجد جهانشاه، از بناهاي تاريخي زيباي تبريز است. اين مسجد بنا به كتيبه سردر آن در سال 870 هجري قمري و در زمان سلطان جهانشاه مقتدرترين حكمران سلسله قره‌قويونلو كه خود زيبا پسند و شاعر بوده و "حقيقي" تخلص مي‌كرده، بنا شده است. تنوع و ظرافت كاشيكاري و انواع خطوط به كار رفته در آن و همچنين زيبايي و هماهنگي رنگ‌ها سبب شده است كه به "فيروزه اسلام" شهرت يابد. كتيبه‌هاي سردر مسجد به خط نعمت‌الله البواب خوشنويس مشهور سده نهم است و سركاري و نظارت بر ساخت آن با عزالدين بن ملك قاپوچي بوده است. زلزله سال 1193 هجري قمري آسيب فراوان به مسجد زد و گنبدهاي آن فرو ريخت. با اين‌كه امروز از اين مجموعه زيبا جز سردري شكسته و چند پايه باقي نمانده است ولي بايد گفت "...كه با شكستگي ارزد به صد هزار درست". تعميرات و دوباره‌سازي مسجد به منظور حفاظت و بازسازي بخش‌هاي باقيمانده شامل طاق‌ها و پايه‌ها از سال 1318 آغاز شده است و هنوز ادامه دارد

 

مقبراه الشعرا تبريز

يكي از جذاب‌ترين و مهم‌ترين اماكن شهر تبريز مقبرةالشعرا در محله‌ي سرخاب است كه محل دفن ده‌ها تن از عرفا، دانشمندان و اديبان نام‌آور اين مرز و بوم است. معروفترين آرميدگان مقبرةالشعرا به شرح زير مي باشند اسدي طوسي، قطران تبريزي، مجيرالدين بيلقاني، خاقاني شيرواني، ظهيرالدين فارابي، شاپور نيشاپوري، شمس الدين سجاسي، ذولفقار شرواني، همام تبريزي، ماني شيرازي، شكيبي تبريزي. از واپسين مشاهيري كه در اين مقبره دفن شدند، ثقةالاسلام شهيد از شهداي والا مقام صدر مشروطيت و محمد حسين شهريار شاعر نامدار معاصر ايران است

 

برج خلعت پوشان تبريز

در ده كيلومتري شرق تبريز در روستاي كرگج از دهستان باسْمَنج برج آجري بلندي وجود دارد كه به برج خلعت پوشان معروف شده است. اين ساختمان از آثار دوران صفوي مي باشد و در دوره قاجار نيز در اين بنا خلعت اعطائي پادشاهان ايران بر دوش فرمانداران و خدمتگزاران محل انداخته مي شد. اين برج داراي شانزده پهلو و سه طبقه است. طبقه سوم برج فاقد سقف بوده و بالاي ديوار آن كنگره دندانه‌اي ساخته شده است كه در آيينهاي ويژه از آنها استفاده ميشده است. سر جان مالكُلم در كتاب خود بنام تاريخ ايران مينويسد: «چون وضع حكومت چيره بر ايران چنان است كه ميبايست در هر امري ملاحظه شئونات سلطنت بشود بسياري از آيينها در ايران از اين سبب رواج يافته است. هر چيز كه نام پادشاهي بر آنست يا از آن شاه است بايد با احترام و آزرم با آن عمل نمايند و به گونه ويژه‌اي اداي لوازم آداب كنند، براي نمونه اگر خلعتي از سوي پادشاه به حكام بلد يا كسي ديگر حتي شاهزادگان خانواده پادشاهي فرستاده شود بايد به مسافت چند ميل به پيشواز آن رفته با سپاسگذاري بسيار خلعت را بپوشد آن گونه كه هر استان حاكم نشيني جاي ويژه‌اي در بيرون شهر دارد كه آن را خلعت پوشان گويند. خلعت پوشان معمولاً چهار ميل از شهر بيرون است.» كرگج نام روستايي است از دهستان باسْمَنج تبريز واقع در استان آذربايجان شرقي ايران. در اين روستا كه در ده كيلومتري شرق تبريز قرار دارد برجي تاريخي از آجر وجود دارد كه به برج خلعت پوشان معروف است.
از ديگر نقاط ديدني شهر تبريز موزه آذربايجان را بايد نام برد . اين موزه درمساحتي قريب به 3000 متر مربع درسال 1341 مورد بهره برداري قرار گرفته است و مشتمل بر3 سالن نمايش 2300 قطعه شيء ثبت شده مي باشد . آثار به نمايش گذاشته شامل اشياء باستاني از دوران هاي مختلف تاريخي ، آثار مردم شناسي و آثار مشروطيت مي باشد. اين موزه در جنب مسجد كبود واقع شده است.

X