معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1486469
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

رژيم عراق با به كار گيري گسترده سلاحهاي شيميايي و همچنين با همكاري آمريكا و حمايت بي دريغ ارتجاع عرب، تهاجم خود را براي باز پس گيري مناطق از دست داده آغاز مي كند وبه دنبال استراتژي زمين سوخته ، شهرفاو را دراواخر فروردين وشلمچه وجزاير مجنون را در نيمه اول خرداد سال 67 به تصرف در مي آورد.


نيروهاي ايراني نقل و انتقلات خود را آغاز كرده و درمكانهاي از پيش تعيين شده استقرارمي يابند تا در شرايط مقتضي نسبت به جنايتهاي دشمنان تا بن دندان مسلح به عكس العمل مناسب بپردازند و از حريم انقلاب اسلامي دفاع نمايند. دشمنان انقلاب اسلامي كه تا ديروز چهره در نقاب كرده بودند، با احساس خطر جدي ازسوي رزمندگان اسلام ، رخ مي نمايند و بي هيچ مانعي پاي به خاك جمهوري اسلامي ايران مي گذاردند.
رزمندگان اسلام درپاسخ به يكه تازيها و تعديهاي درد منشانه ارتش عراق ، امكانات و تجهيزات يك عمليات را فراهم مي آورند. منطقه مورد نظر بدقت شناسايي مي شود و چند لشكر براي اجراي اين عمليات خود را آماده و پس از آخرين جلسات توجيهي به سمت خطوط تماس ومحورهاي عملياتي حركت مي كنند.
 
 سرانجام عمليات بيت المقدس 7 درنخستين ساعات بامداد 22 خرداد 67 ، با رمز مبارك ((يا ابا عبدالله الحسين(ع) و با هدف انهدام نيروهاي دشمن ، درمنطقه شلمچه آغاز شد .اين عمليات در حالي آغاز شد كه دشمن چند ساعت قبل ازشروع آن ، مواضع رزمندگان را به شدت زير آتشبار سنيگن قرارداده بود كه اين گلوله باران كوچكترين خللي در حمله ارتش اسلام وارد نياورد.
رزمندگان اسلام با عبوراز موانع ايذايي از چند محور به مواضع دشمن يورش بردند. هجمه برق آساي رزمندگان درهمان ابتدا، خطوط مقدم دشمن را در هم مي كوبد و رزمندگان اسلام پس از پشت سرگذاشتن دژهاي دفاعي مقدماتي ،درعمق نيروهاي عراقي پيشروي مي كنند. دشمن براي مقابله با اين حمله ،شدت آتش توپخانه خود را افزايش ميدهد كه با آتش متقابل ارتش اسلام پاسخ داده ميشود .

پس از13 دقيقه رزمندگان اسلام موفق ميشوند خود را به توپخانه دشمن برسانند، به طوري كه بسياري از نيرروهاي دشمن از اين سرعت عمل دچار سر در گمي شده بودند و براي جستجوي جان پناه، بي هدف در منطقه به اين سو وآن سو مي دويدند.

 پس از سقوط هلاله سه (دژ دفاعي ) نيروهاي عراقي پا به فرار گذاشته و به نقاط عمقي ميگريزند.
 هوا رو به روشنائي مي رفت كه پرواز هواپيماهاي عراقي آغاز شد، تا اين لحظات يازده تيپ پياده و رزمي عراق ، 25 تا 80 در صد منهدم و700 تن از آنها به اسارت رزمندگان اسلام در آمده بودند. همچنين سه گردان از آتشباري دشمن به همراه 30 دستگاه تانك و نفر بر و 80 دستگاه خودروسبك و سنگين دشمن به آتش كشيده و منهدم شده بود.
رزمندگان اسلام تا جنوب درياچه ماهي پيشروي ميكنند ، از آن پس هلي كوپترهاي هوانيروز ونيروي هوايي كار انهدام نيروهاي دشمن را به عهده گرفتند وبا پرواز تحسين بر انگيز و جسورانه خود پشت دشمن را به لرزه درآوردند.دشمن بعثي حوالي ظهر با جمع آوري نيروهاي پراكنده و وارد كردن تعداد بي شماري تانك و نفربر اقدام به پاتك ميكند. خاكريزهاي مقابل نيروهاي زرهي بعث كه نيروهاي ايراني پشت سر آن موضع گرفته بودند،مانعي بود كه اگر برداشته مي شد ،تعداد زيادي از سربازان اسلام كشته ،زخمي واسير مي شدند.
 نيروهاي عراقي براي تسخيراين مواضع با شليك گلوله هاي مستقيم تانك و آتش توپخانه به سوي رزمندگان پيشرويي مي كردند كه عدم عكس العمل رزندگان نيز به گستاخي آنان افزوده بود.
رزمندگان اسلام، به محض رسيدن دشمن به تير رس با آر پي جي 7، ادوات زرهي آنان را مورد هدف قرار ميدهند و تعداد زيادي از تانكهاي دشمن را به آتش مي كشند . در اين حال نبرد شدت گرفته وبه اوج خود ميرسد . دشمن با بهره گيري از ادوات ،تلاش مي كند كه نيروهاي ايراني را به محاصره درآورد. به همين منظور از هر طرف عرصه را براي آنان تنگ ميكند . حتي عقبه را براي جلوگيري از رسيدن مهمات به رزمندگان زير آتشبار شديد خود مي گرفت.
رزمندگان اسلام براي جبران كمبود مهمات از جان خود مايع ميگذاشتند و به تاكتيكهاي مختلفي دست مي زدنند تا اين كه دشمن متوجع اوضاي آنان نشود و اين درحالي بود كه تانكهاي دشمن رفته رفته به مواضع آنان نزديكتر مي شدند.
نيروهاي ايراني با تمام توان در مقابل تانكهاي بي شمار ارتش بعثي به دفاع جانانه مي پراخت تا از پيشروي دشمن جلوگيري كنند. هر كس از نقطه اي از خاكريز شليك مي كرد تا دشمن تعداد دقيق نيروها را شناسايي نكند.
دراين محور،7 نفر از آر پي جي زنها با موشكهاي اندكي كه براي آنان باقي مانده بود ،بار ديگر تعدادي از تانكهاي دشمن را كه درحال پيشروي بودند ، مورد هدف قرارميدهند و مانع پيشروي دشمن ميشوند. دراين مصاف نابرابر،دلير مردان از جان مايع گذاشته كه تعدادي از مدافعان نيز به شهادت مي رسند. رزمندگان پس از اين نبرد نابرابرازمواضع متصرفه عقب نشيني كردند.
در محور ديگر شكارچيان تانك با هدف قراردادن تانكهاي دشمن ، تعدادي از آنها را به آتش ميكشند . پس از آن دراين محور نيز عقب نشيني مي كنند كه دشمن با گستاخي تمام به تعقيب آنان ميپردازد ،ولي دريك عكس العمل جدي ،نيروهاي پياده دشمن پا به فرار مي گذارند.
رزمندگان اسلام محور جديدي عليه دشمن مي گشايند كه دشمن غافلگير و سر در گم مي شود . با هجوم رزمندگان اسلام دراين محور ، 360 دستگاه تانك ، خودرو و نفربر دشمن منهدم وتعداد زيادي از نفرات آنان كشته يا زخمي ميشوند ، همچنين تا غروب روز عمليات ، 2200 تن از نيروهاي دشمن نيز به اسارت در مي آيند كه درنتيجه فرماندهان عراق از تعقيب پشيمان مي شوند.
قواي اسلام در پايان عمليات،با انهدام بخش عظيمي از ماشين جنگي عراق و واردكردن تلفات سنگين به دشمن ،به همراه غنائم زيادي به مواضع خود بر مي گردند. در اين عمليات تعداد 4 تيپ عراق منهدم شده و قرارگاه 19 عراق نيز از ضربات رزمندگان اسلام مصون نمي ماند و به خاكستر تبديل مي شد . نيروي زميني سپاه پاسداران در اين عمليات با انهدام نزديك 80 درصد از امكانات دشمن درمنطقه شلمجه ، بار ديگر قدرت و صلاحيت خود رابه نمايش گذاشت.
(گردان كميل،گردان ميثم،گردان حمزه،گردان امام حسين (ع)،گردان ابوالفضل (ع)،گردان سردار جنگل،گردان ابوذر،گردان يا رسول،گردان سلمان،گردان اميرالمومنين،گردان توپخانه،گردان پدافند)

عمليات بيت‌المقدس 6 در تاريخ 27/2/67 با رمز مبارك «يااميرالمؤمنين(ع)»، در منطقه عمومي سليمانيه عراق براي پاسخ به شرارتهاي دشمن در خليج فارس و روستاهاي مرزي كشور و با هدف خارج كردن نيروهاي خودي از تيررس دشمن و اشراف بر سد دوكان به مرحلة اجرا گذاشته مي‌شود.


رزمندگان نيروي زميني سپاه پاسداران با حمله به مقر دشمن در عمق خاك عراق، موفق مي‌شوند ارتفاعات اسوس، شيخ محمد و ارتفاعات مهم 2266 و 2100 را آزاد سازند. در اين تهاجم، يگانهايي از دشمن از جمله سه تيپ منهدم مي‌شوند و تلفات و خساراتي بر آنها وارد مي‌آيد. با فشار قواي اسلام، مواضع رزمندگان از ديد و تيررس خارج و سد و شهر دوكان نيز تحت كنترل آنها درمي‌آيد. در مرحلة اول اين عمليات بيش از 1300 تن كشته و زخمي شده و بيش از 320 تن اسير مي‌شوند.

مرحله دوم عمليات
مرحله دوم اين عمليات روز 28/2/67 در منطقة عمومي ماووت از استان سليمانيه آغاز مي‌شود و رزمندگان نيروي زميني سپاه در حالي كه دشمن از تحركات آنها آگاه است، مواضع آنان را مورد هجوم قرار مي‌دهند و تعداد ديگري را كشته و زخمي و عده‌اي را از جمله سرهنگ دوم صلاح احمد حسن، فرماندة گردان دوم از تيپ 448 و چند افسر بلندپايه را به اسارت در مي‌آورند.
با انجام اين مرحله، اهداف عمليات به طور كامل حاصل مي‌شود و تلاش دشمن براي بازپس‌گيري مواضع از دست داده بي‌نتيجه مي‌ماند. دشمن در اوج استيصال به سلاح شيميايي متوسل مي‌شود كه با عكس‌العمل پدافند شيميايي خنثي مي‌شود و رزمندگان اسلام به تثبيت مواضع جديد مي‌پردازند.

حجت‌الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني:
«عمليات بيت‌المقدس 6 در حد خودش از عمليات نادر ما بوده است و همه مي‌دانند اين ارتفاعات در كردستان عراق در دست هركسي كه باشد، حرف آخر را در آن منطقه او مي‌تواند بزند.»

نتايج عمليات
يگانهاي منهدم شدة دشمن:
30 تا 70 درصد از تيپهاي 448 و 606 از لشكر 4 پياده.
تيپ 76 از لشكر 4 پياده.
تعداد كشته و زخمي دشمن:
بيش از 2000 نفر.
تعداد اسرا:
400 نفر.
منبع:كارنامه توصيفي عمليات هشت سال دفاع مقدس/ علي سميعي/ نمايندگي ولي فقيه درنيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/تهران/1376

بعد از نفوذهاي اوليه منافقين، سرانجام عمليات مرصاد در پنجم مرداد ماه 67 و با رمز مبارك «ياعلي (ع)» و به منظور مقابله با منافقين در منطقه اسلام آباد و كرند غرب آغاز ‌شد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه كرمانشاه به نقل از كارنامه توصيفي عمليات‌هاي هشت سال دفاع مقدس، منافقين خوشحال از پيروزي‌هاي مقدماتي و در يك اقدام عجولانه و ناپخته به شكل ستوني از جاده اسلام‌آباد، راه كرمانشاه را در پيش مي‌گيرند و به زعم باطل خود در مسير حركت به سمت تهران، با پيوستن مردم به آنها مي‌خواستند گردانها و تيپ‌هاي جديدي از مردم تشكيل دهند و هر يك از منافقين فرماندهي آنها را به عهده گيرند و با اين برنامه مقدمه سقوط رژيم جمهوري اسلامي ايران را فراهم سازند.



در همين زمان، راديو منافقين با ارسال پيام به مردم كرمانشاه از آنها مي‌خواهد كه زمينه را براي ورود ارتش به اصطلاح آزاديبخش مهيا سازند و آماده‌ جذب در گردانها و لشكرها باشند، در حالي كه رزمندگان اسلام در 34 كيلومتري اين شهر (كرمانشاه) ناگهان راه را بر ستونهاي منافقين مي‌بندند و بدين ترتيب نبرد سنگيني در اين محور در مي‌گيرد.

واحدهاي ضدزره رزمندگان اسلام در يك اقدام متهورانه و بي‌نظير تعداد زيادي از ادوات سنگين زرهي منافقين را هدف قرار داده و به آتش مي‌كشند. جاده كرمانشاه‌ ـ اسلام‌آباد در همان لحظات اوليه انباشته از ادوات سنگين سوخته مي‌شود و عكس‌العمل جانانه مدافعان اسلام تمامي رؤياهاي سركردگان منافقين را به يأس مبدل مي‌كند و به ناچار منافقين با فضاحت تمام مجبور به عقب‌نشيني به طرف اسلام آباد مي‌شوند.

با تعقيب دشمن، اين شهر به محاصره در مي‌آيد و منافقين براي در امان ماندن از آتش خشم رزمندگان چاره‌اي جز فرار از اين شهر نمي‌يابند.

نيروي زميني سپاه پس از تسخير مواضع دشمن،در يك حركت تاكتيكي كه باعث گمراهي دشمن مي‌شود، شبانه شهر اسلام‌آباد را تخليه و اقدام به عقب‌نشيني تاكتيكي مي‌كنند و منافقين به اميد تداوم عمليات موسوم به «فروغ جاويدان» پيشروي مجدد خود را به سوي اين شهر آغاز و با مشاهده اوضاع مناسب و عدم حضور مدافعان اسلام، شهر را دوباره اشغال مي‌كنند. به دنبال اين تحركات، راديو منافقين نيز با راه‌انداختن تبليغات، در بوق و كرنا مي‌دمد كه «مردم مسلمان ايران! شب گذشته فرزندان مجاهد شما در ادامه عمليات غرورانگيز فروغ جاويدان، موفق شدند شهر اسلام‌آباد را آزاد و ضربات سنگيني به پاسداران و بسيجيان وارد آورند. اين عمليات تا رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده ادامه خواهد يافت.»

رزمندگان اسلام در حالي كه تبليغات دشمن گوش فلك را كر مي‌كرد با عمل هلي‌بُرد توسط هلي‌كوپترهاي هوانيروز در جاده كرند و تنگه پاتاق، عقبه منافقين را مسدود و ارتباط آنها را قطع مي‌كنند و پاسداران و بسيجيان با حمايت تيزپروازان هوانيروز و بمباران شديد نيروي هوايي پيشروي خود را به سوي اهداف از پيش تعيين شده آغاز مي‌كنند.

منافقين بار ديگر در زير تهاجمات و ضربات سهمگين پاسداران و بسيجيان جان بر كف طعم تلخ شكست فضاحت‌بار را مي‌چشند. در اين درگيري شديد، تلفات و خسارات سنگيني به منافقين فريب ‌خورده و خائن به ملت و مملكت وارد مي‌آيد و آنها با خفت و خواري به سوي مرزهاي عراق فرار مي‌كنند، تعقيب و گريز همچنان ادامه مي‌يابد تا سرانجام شهر اسلام‌آباد پس از هفتاد ساعت اشغال در بعدازظهر پنج شنبه 5 مرداد آزاد مي‌شود و تا صبح روز بعد از لوث منافقين پاكسازي و مردم وارد شهر مي‌شوند.

بدين ترتيب به خواست خداوند، منافقين، اين خائنين به ملت و مملكت اسلامي ايران با پاي خود گام در بيشه شيران مي‌گذارند و شكست سخت و فراموش‌ نشدني را متحمل مي‌شوند.

هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ايران در سركوب منافقين در اين درگيريها چنان شايستگي و درخششي از خود نشان مي‌دهند كه جاده‌ي اسلام آباد مملو از لاشه‌ي سوخته ادوات سنگين و ديگر جنگ‌افزارهاي منافقين مي‌شود و حيرت و تحسين دوست و دشمن را بر مي‌انگيزد.

اين شكستها در حالي نصيب منافقين خلق مي‌شود كه قواي اسلام در جبهه‌هاي ديگر ضربات سنگيني به ماشين جنگي عراق وارد مي‌آورند و لحظه به لحظه اراضي اشغالي ايران اسلامي را آزاد و همچنان به تعقيب مرگبار دشمن ادامه مي‌ دهند.

قواي اسلام با حمايت بي‌دريغ و همه‌جانبه هلي كوپترهاي هوانيروز و جنگنده‌هاي نيروي هوايي ارتش، لحظه‌ به لحظه كار انهدام ضد انقلاب را تشديد و آنها را وادار به عقب‌نشيني تا شهر كرند مي‌كنند و در يك نبرد فراموش ‌نشدني، اين شهر به محاصره در مي‌آيد و دشمن شكست خورده كه تلاش مي‌كرد شايد اين موضع را براي خود حفظ كند، با خفت و خواري و با دريافت ضربات سخت به طرف مرزهاي بين‌المللي راه فرار را در پيش مي‌گيرد.

ضربات رزمندگان چنان كوبنده بود كه اساس فرماندهي منافقين از هم متلاشي مي‌شود و نيروهاي متفرق آنها تلاش مي‌كنند كه جان خود را از مهلكه نجات دهند و در همين راستا تعداد زيادي از منافقين در عقب‌نشيني به طرف تنگه پاتاق، در دام رزمندگان اسلام گرفتار مي‌آيند كه از ترس جان خود به روستاهاي اطراف پناهنده مي‌شوند و با تهديد مردم بي‌دفاع منطقه، از آنها مي‌خواهند تا جان پناهي براي مخفي شدن در اختيارشان قرار دهند. تعداد ديگري از منافقين با افتادن در محاصره، با قرص سيانور دست به خودكشي مي‌زنند و عده‌اي هم به خاطر مصلحت سازمان، توسط مسؤولان خود به رگبار مسلسل بسته مي‌شوند تا به خيال خود، اسرار سازمان فاش نشود.

از نكات جالب توجه، حضور زنان در هيأت و لباس مردان بود.

زماني كه آخرين پسمانده‌هاي منافقين در عمليات به اصطلاح فروع جاويدان با پايمردي دليرمردان ايران اسلامي سركوب مي‌شوند، تبليغات راديو منافقين نيز ديگر مجالي براي هوچي‌گري و سخن پراكني نمي‌بيند و ناگهان سكوت اختيار مي‌كند.

تجاوز منافقين پناه برده به دامان رژيم بعثي، به ميهن اسلامي ايران، يكي ديگر از خطاهاي فاحش و خيانت‌بار سازمان منافقين خلق است كه به ياري خداوند قهار، اساس تشكيلات اين سازمان را متلاشي و حقايق بسياري را براي وجدانهاي آگاه و فطرتهاي پاك، روشن مي‌سازد.

به دنبال آن در مورخه 11 مرداد امت دلاور اسلام با راهپيمايي بي‌سابقه در روز عيد غدير با بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران تجديد بيعت مي‌نمايند.

عمليات مرصاد تير خلاص به سازمان منافقين بود چرا كه آنان پس از افتادن به دامان عراق از ديد مردم ايران به يك طرف جنگى تبديل شدند و فرصت هرگونه بازگشت را از خود گرفتند.وجود اختلافات داخلى و گروه هاى مخالف برانداز در يك كشور، براى كشورهاى ثالثى كه در برابر آن كشور نيات توسعه طلبانه دارند همواره به منزله محركى براى آغاز جنگ به شمار مى آيد.

در جريان وقوع انقلاب در يك كشور، گروه هاى انقلابى ضعيف يا گروه هايى كه به ائتلاف با گروه انقلابى حاكم و سهيم شدن در قدرت سياسى موفق نشده اند به موضعگيرى در برابر حاكميت مى پردازند و در اين راستا براى تقويت شانس موفقيت خود در اين مبارزه مى كوشند حمايت كشورهاى خارجى را جلب كنند. در منازعه بين دو حكومت، گروه هاى مخالف در هر يك از دو كشور، وسيله دستيابى اهداف و استراتژى طرف مقابل قرار مى گيرد. در چنين حالتى گروه هاى مزبور سرنوشت خود را با استراتژى كشور مهاجم گره مى زنند و تمام امكانات محلى و قدرت خود را در راستاى تحقق هدف مشترك به كار مى گيرند.

طى جنگ ايران و عراق نيز چنين فرآيندى وجود داشت. رژيم عراق با حمايت از گروه هاى مخالف نظام انقلابى ايران همچون جبهه خلق عرب در اوايل جنگ و سازمان منافقين و حزب دموكرات كردستان و حزب كوموله درصدد بهره بردارى از آنها عليه جمهورى اسلامى برآمد. تا پايان جنگ همكارى تنگاتنگ سازمان با عراق در همه ابعاد روندى صعودى داشت. با پذيرش قطع نامه ۵۹۸ از سوى ايران ادعاى صلح طلبى عراق در عرصه جهانى زير سوال رفت و چشم انداز نامعلومى بر روابط دو كشور و مشخصا سازمان منافقين حاكم شد. برخلاف دوره جنگ روند امور براى اين گروه نااميد كننده و حضور آن در عراق براى رژيم بعث دردسر آفرين به نظر مى رسيد بنابراين سازمان به خيال يكسره كردن كار جمهورى اسلامى به فكر عمليات نظامى گسترده افتاد تا براى آخرين بار بخت خود را بيازمايد. عراق نيز كه از موفقيت هاى به دست آمده به شدت مغرور شده بود و پايان جنگ را نزديك مى ديد درصدد برآمد تا عقب ماندگى هاى خود را در طول جنگ جبران كند و با اشغال مجدد اراضى ايران و به اسارت گرفتن نيروهاى ايرانى بتواند در پاى ميز مذاكرات از موضع قدرت صحبت كند از اين رو هنگامى كه حملات ارتش عراق از سوى سازمان ملل و دولت ها محكوم شد و داعيه صلح طلبى اين كشور زير سوال رفت آنان به عنوان آخرين تيرتركش رژيم بعث عراق به كارگرفته شدند. هر چند سازمان كاملا تحت سلطه و نفوذ عراق قرار داشت اما فعاليت نظامى اش عليه ايران به عنوان يك حركت داخلى قابل توجيه بود. نكته ديگر اين كه يك ماه پيش از اين پس از تصرف مهران ارتش عراق اين منطقه را به نيروهاى مزبور سپرده بود.

از سوى ديگر مسئولان سازمان منافقين با آغاز مذاكرات صلح به ايستگاه آخر رسيده بودند و ديگر نمى توانستند با طرح شعار صلح طلبى خود را در افكار عمومى جهانيان به عنوان تنها طرف برقرار كننده صلح در مقابل عراق مطرح كنند. البته وجود چنين وضعيتى پس از استقرار نيروهاى سازمان در خاك عراق قابل پيش بينى بود و در واقع آنها سال ها پيش از اين انتحار سياسى كرده و در اين زمان به صورت يك نيروى نظامى مزدور همچون فالانژهاى لبنان درآمده بودند.

در سوم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ هم زمان با آغاز حمله نيروهاى عراقى از منطقه جنوب ايران، نيروهاى سازمان حملات خود را عليه ايران از سمت غرب آغاز كردند؛ آنان قصد داشتند براساس يك برنامه زمان بندى شده ۳۳ ساعته با بهره گيرى از ۲۵ تيپ كه مجموعا چهار تا پنج هزار نفر را در بر مى گرفتند در پنج مرحله از شهرهاى سر پل ذهاب، اسلام آباد، همدان و قزوين عبور كنند و خود را به تهران برسانند.

سخنگوى آنان اهداف سازمان را از اين عمليات چنين اعلام كرد: استراتژى مجاهدين وارد آوردن هرچه بيشتر تلفات به نيروهاى ايران و بازكردن راه براى يك انقلاب عمومى ضد [امام] خمينى است.

هم زمان در يكى از رسانه هاى غربى نيز استراتژى منافقين ايجاد منطقه آزاد شده اعلام شد تا پس از پايان جنگ با استقرار در آن منطقه منافع حكومت ايران را تهديد كنند.

رهبر سازمان كه هنوز نمى خواست باوركند كه ديگر به عنوان طرف مذاكره صلح مطرح نيست مذاكرات صلح از سوى ايران را مصنوعى و بهانه اى براى اتلاف وقت اعلام كرد، از همين رو معتقد بود كه: «نبايد اجازه داد رژيم ايران فرصت ديگرى براى دفع الوقت بيابد و از امضاى قرارداد صلح طفره رود.»

براساس تحليل هاى سازمان، جمهورى اسلامى در پى صدور انقلاب خود بود و تنها در صورتى از اين اقدام و داعيه دست بر مى داشت كه به مرز فروپاشى مى رسيد؛ موضوعى كه در موقعيت مذكور به دليل آن كه به پذيرش صلح مجبور شده بود امكان پذير مى نمود. از همين رو نيروهاى سازمان از نقاط مختلف دنيا براى اعزام به ايران در عراق گردهم آمدند و هم زمان به تشكيلات درون زندان هاى ايران اطلاع داده شد كه به زودى جمهورى اسلامى فرو خواهد پاشيد بنابراين براى پيوستن به سازمان و ايجاد شورش در داخل زندان ها آماده باشند.

عمليات فروغ جاويدان با ۲۵ تيپ آغاز شد. هدايت عمليات مزبور را مسعود رجوى از طريق فرماندهان محورها برعهده داشت. در اين عمليات براى هريك از محورها به تناسب اهميت ماموريت يك يا دو تيپ در نظر گرفته شده بود كه فرماندهان و حوزه عمليات آنها بدين قرار بود: ۱) مهدى براتى فرمانده محور اول و مسئول تسخير اسلام آباد غرب. ۲) ابراهيم ذاكرى فرمانده محور دوم و مسئول تسخير كرمانشاه. ۳) محمود مهدوى فرمانده محور سوم و مسئول تسخير همدان. ۴) مهدى افتخارى فرمانده محور چهارم و مسئول تسخير قزوين. ۵) محمد عطايى با معاونت مهدى ابريشمچى فرمانده محور پنجم و مسول تسخير تهران.

دولت عراق نيز در اين عمليات با ادواتى از قبيل ۱۲۰ دستگاه تانك، چهارصد دستگاه نفربر، نود قبضه خمپاره انداز هشتاد ميلى متر، سى قبضه توپ ۱۲۲ ميلى مترى، ۱۵۰ قبضه خمپاره چهارصد ميلى مترى، هزار قبضه تيربار كلاشينكف، سى قبضه توپ ۱۰۶ ميلى مترى و هزار دستگاه كاميون و خودرو آنان را يارى مى كرد. هم زمان با پيش روى نيروهاى منافقين در عمق خاك ايران براى جلوگيرى از عمليات هوايى هواپيماها و بالگردهاى جمهورى اسلامى، هواپيماهاى عراقى پايگاه هاى شكارى نوژه همدان، وحدتى دزفول و هم چنين پادگان تيپ ۲ سقز و پايگاه هوانيروز در كرمانشاه را بمباران كردند.

يك روز بعد از حمله يعنى در ۴ مرداد ماه نيروهاى سازمان با حمايت آتش توپخانه عراق به شهرهاى سر پل ذهاب، كرند و اسلام آباد غرب وارد شدند. شايد در آن روز تمام نيروهاى سازمان به اين يقين رسيده بودند كه به زودى به تهران وارد خواهند شد اما روياى آنان همچون روياى صدام در سال ۱۳۵۹ تعبير نشد و دو روز پس از آن عمليات نيروهاى سپاه پاسداران انقلا ب اسلامى تحت عنوان عمليات مرصاد با رمز يا على(ع) در منطقه غرب آغاز شد.

در اين عمليات سازمان رزم خودى عبارت بود از:

قرارگاه مركزى خاتم الانبيا (ص)قرارگاه نجف .لشكر ۶ پاسداران به استعداد ۷ گردان. لشكر ۳۲ انصارالحسين(ع) به استعداد ۷ گردان

لشكر ۵۷ ابوالفضل(ع) به استعداد ۲ گردان .لشكر ۱۵۵ ويژه شهدا به استعداد ۳ گردان .لشكر ۹ بدر به استعداد ۶ گردان .تيپ مستقل ۱۲ قائم(عج) به استعداد ۳ گردان .تيپ مستقل ۷۵ ظفر به استعداد ۱ گردان .تيپ مستقل ۶۶ ولى امر به استعداد ۳ گردان

تيپ مستقل ۳۶ انصارالمهدى به استعداد ۳ گردان .معاونت فرهنگى قرارگاه نجف به استعداد ۱ گردان. كميته انقلاب اسلامى به استعداد ۲ گردان .قرارگاه مقدم نيروى زمينى سپاه. لشكر ۲۷ محمدرسول الله(ص) به استعداد ۴ گردان. لشكر ۱۷ على بن ابيطالب(ع) به استعداد ۱ گردان .لشكر ۳۳ المهدى(عج) به استعداد ۱ گردان .لشكر ۷۱ روح الله(ع) به استعداد ۳ گردان .سپاه ناحيه لرستان به استعداد ۲ گردان .قرارگاه سپاه هشتم. لشكر ۵ نصر به استعداد ۲ گردان. تيپ مستقل ۲۹ نبى اكرم(ص) به استعداد ۴ گردان .تيپ مستقل ۵۹ مسلم بن عقيل به استعداد ۱ گردان .قرارگاه رمضان به استعداد ۱ گردان نيروهاى كرند و اسلام آباد به استعداد ۱ گردان .عناصرى از لشكر ۲۱ امام رضا(ع) و ارتش.

طى درگيرى سختى كه در منطقه چهارزبر اتفاق افتاد بسيارى از نفرات منافقين به هلاكت رسيدند و تمام تجهيزاتشان منهدم و با بسته شدن سه راه اسلام آباد - ملاوى راه عقب نشينى نيروهاى منافقين بسته شد. بدين ترتيب در روز ۷ مرداد ماه ديگر اثرى از نيروهاى ضد انقلاب در منطقه نبود. طى عمليات مرصاد ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ تن از منافقين به هلاكت رسيده و در حدود هزار نفر از آنان زخمى شدند. بدين ترتيب آخرين تير رژيم بعثى عراق نيز موثر واقع نشد و صدام بدون اين كه بتواند منطقه اى از ايران را در چنگ يك نيروى وابسته داشته باشد تا از آن طريق بتواند به ايران فشار بياورد مجبور شد در ۱۵ مرداد ماه آتش بس را بپذيرد. عمليات مرصاد پايانى بر يك پايان بود چرا كه سازمان، سال ها پيش از اين دفتر خود را بسته بود و اگر رژيم عراق در اين سال ها به آنها اجازه داد تا در پايگاه هاى خود در داخل خاك عراق باقى بمانند به دليل همان ديدى بود كه عراق به سازمان داشت؛ ديدى كه با ديد رژيم صهيونيستى اسرائيل به فالانژهاى لبنان متفاوت نيست: نيرويى مزدور در خدمت بيگانه. در واقع عمليات مرصاد تير خلاص به سازمان بود چرا كه آنان پس از افتادن به دامان عراق از ديد مردم ايران به يك طرف جنگى تبديل شدند و فرصت هرگونه بازگشت را از خود گرفتند.

31/4/1366

- روزنامه نيويورك تايمز از عمليات ناوگان امريكا در محافظت از نفت‌كش‌هاي كويتي انتقار كرد و اين عمليات را در جهت حمايت از عراق دانست.

- پارسونز: "رغبت ايران براي باز نگه‌داشتن تنگه هرمز، بيش از عراق است"   

 


- سفير عراق در لندن: "ما به كشتي‌ها حمله خواهيم كرد"

- وزير نفت كويت: "نبايد عراق تنها بماند"

- به گفته بي. بي. سي، انگيزه آمريكا از محافظت از نفت‌كش‌هاي كويتي، اعاده اعتبار از دسترفته در جريان مك فارلين است.

- تبيين موضع جمهوري اسلامي در قبال خليج‌فارس و قطعنامه 598 در مصاحبه مطبوعاتي رييس جمهوري .

- آيت‌الله خامنه‌اي: "برخورد ما با آمريكا مهلك خواهد بود."

- عراق اعلام كرد كه قطعنامه 598 را پذيرفته است. سخنگوي دولت عراق: "تصويب قطعنامه 598 پيروزي سياسي براي عراق است."

- موضع محافل انقلابي لبنان صدور قطعنامه 598 سازمان ملل.

- سفر دكتر ولايتي به آلمان غربي و مذاكره با مقامات اين كشور.

- نيروهاي سازمان منافقين با پشتيباني و تحريك رژيم عراق، از طريق نوار مرزي سر پل ذهاب و قصر شيرين، تجاوز خود را با نام عمليات «فروغ جاويدان» آغاز كردند.

28/4/1367

- پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل از سوي ايران.

31/4/1367

-هارولد بروان: "شكست‌هاي اخير ايران در جنگ و اختلافات داخلي، نقش اساسي در قبول قطعنامه 598 به عهده دارد و در عين حال، تهران خود را به طور فزاينده‌اي مواجه با حضور امريكا در خليج‌فارس مي‌ديد."

- سه روز پس از اعلام تصميم جمهوري اسلامي (28/4/1367) مبني بر پذيرش قطعنامه عزيز، هيچ اشاره‌اي به پذيرش قطعنامه نكرده و در عوض يك طرح صلح چند ماده‌‌اي را مطرح كرد.

- سخنگوي كاخ سفيد: امريكا معتقد است كه اكنون به عهده ايران است كه نخستين گام را در جهت عادي‌سازي روابط ميان واشنگتن و تهران بردارد.

- تصرف قصر شيرين و عبور از ارتفاعات سر پل ذهاب توسط عراق.

- عقب‌نشيني نيروهاي خودي از مناطق عملياتي ميمك و هلاله و پيشروي دشمن در مناطق تنگه‌هايي بيجار و بيناي.

- موافقت ايران با اعزام هيأتي از ناظران سازمان ملل براي برنامه‌ريزي نحوه اجراي آتش‌بس و نظارت بر اجراي آن.

2/4/1367

 

- فرانك كارلوچي وزير دفاع امريكا: "حضور نظامي امريكا در خليج‌فارس، تنها وقتي كاهش خواهد يافت كه آتش‌بس به خصومت‌ها پايان دهد و معين شود كه خليج‌فارس براي كشتيراني امن است."

- كشته شدن ماهر عبدالرشيد، فرمانده سپاه سوم عراقي.

- سفر علي‌اكبر ولايتي به نيويورك براي گفتگو با دبير كل سازمان ملل.

3/5/1367

- آغاز عمليات مرصاد؛ شكست پيچيده‌ترين ترفند دشمن و منافقين.

- رژيم عراق با به كارگيري گسترده سلاح‌هاي شيميايي در جبهه‌هاي جنگ و موشكباران شهرها، توانست شرايط جنگ را به نفع خود تغيير دهد. اين در حالي بود كه كارشناسان نظامي و سياسي ايران، سرگرم بررسي و پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت ملل متحد بودند و سرانجام اين قطعنامه در تاريخ 27/4/1367 از سوي جمهوري اسلامي ايران پذيرفته شد.

چهار روز پس از پذيرش قطعنامه سازمان ملل، قواي رژيم بغداد در 31/4/1367 به منظور تصرف بخش‌هاي از ايران، تجاوز گسترده‌اي را آغاز كردند؛ ولي با ايستادگي رزمندگان ايران بخش وسيعي از مناطق جنوبي كشور از خطر سقوط نجات يافت. همچنين ارتش عراق در جبهه‌هاي مياني نيز دست به تحريكاتي زد، كه تا حدي مي‌توانست براي تماميت ارضي و استقلال كشور ما خطري جاي به‌شمار آيد. هدف دشمن در جبهه مياني، زمينه‌سازي براي هجوم سازمان مجاهدين خلق يا همان منافقين بود.

در اين جبهه، ارتش عراق با حمله به خطوط پدافندي خود، آنها را سرگرم كرده بود تا نيروي منافقين بتوانند پس از شكسته شدن خط به وسيله ارتش عراق، از نقطه ديگري حركت خود را آغاز كنند. به اين ترتيب، نيروهاي منافقين پس از تصرف جبهه نيروهاي ايراني در منطقه سر پل ذهاب به دست ارتش عراق، بدون آن‌كه روبه‌رو باشند، سوار بر خودروهاي خود، به سوي كرمانشاه حركت كردند و تا تنگه "چهارزبر" پيش آمدند. اين حركت سريع و حساب شده دشمن، طراحان جنگ و رزمندگان را عافلگير كرد. به محض رسيدن خبر هجوم منافقين و ارتش عراق به شهرهاي مختلف كشور، خيل عظيمي از نيروهاي داوطلب به سوي جبهه‌ها روانه شدند. همين امر، محاسبات دشمن را در تصرف بخشي از كشور ايران برهم زد.

در حالي‌كه هنوز حملات ارتش عراق در جنوب كشور قطعي نشده بود، بخشي از نيروهاي رزمنده جنوب، راهي غرب كشور شدند تا همراه مردم بسيج شوند و تحت عنوان عمليات "مرصاد"به سركوب حملات عراق و منافقين بپردازند.

عمليات مرصاد روز 5/5/1367 با رمز "يا صاحب‌الزمان(عجل‌الله تعالي وجه‌الشريف) ادركني" براي مقابله با حركت منافقين و بازپس‌گيري اشغال شده انجام گرفت.

در اين عمليات كه با فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و با پشتيباني هوانيروز ارتش اجرا شد، رزمندگان از سه محور چهارزبر، جاده قلاجه و جاده اسلام‌‌آباد ـ پل‌دختر وارد عمل شدند و نيروهاي ضد انقلاب را تا پشت نوار مرزي عقب راند؛ اما قواي ارتش عراق، ارتفاعات مرزي را همچنان در اشغال خود نگه داشتند. در عمليات مرصاد، بيش از 120 دستگاه تانك، 400 دستگاه نفربر، 240 قبضه خمپاره‌انداز 60 و 80 ميليمتري و 30 عراده توپ 106 ميليمتري دشمن منهدم شدند. همچنين بيش از 20 تيپ مشترك منافقين و ارتش عراق متلاشي شد و تعداد كشته و زخمي‌هاي دشمن از مرز 4800 تن گذشت. در اين عمليات، نزديك به 1000 قبضه آر.پي.جي7، 700 قبضه تيربار كلاشينكوف، ده‌ها دستگاه خودرو، ده‌ها دستگاه تانك و نفربر، تعدادي تجهيزات پيشرفته الكترونيكي و مخابراتي و مقاديري اسناد درون گروهي منافقين به دست رزمندگان ايران افتاد.

3/5/1367

- بازپس‌گيري شهر گيلانغرب از دست نيروهاي سازمان منافقين و دشمن.

8/5/1367

- تاچر نخست وزير انگليس: "تشكليل جلسه شوراي امنيت، به روند برقراري صلح ميان ايران و عراق كمك خواهد كرد. برقراري صلح در منطقه، شكست بنيادگرايي تلقي خواهد شد."

8/5/1367

- چارلز دمن: امريكا از گروه‌هايي كه در پي سرنگون ساختن دولت ايران از طريق زور هستند، حمايت نمي‌كند.

21/5/1367              

- انتخاب ژنرال اسلاو كايوويچ از كشور يوگسلاوي به سمت فرمانده كل گروه ناظران بر آتش بس ميان ايران و عراق.

21/5/1367

- ورود يك ديپلمات انگليسي به ايران ارزيابي امكان بهبود مناسبات با ايران.   

در حالي كه عراق با بازپس‌گيري اغلب مناطقي كه طي سال‌هاي گذشته از دست داده بود. مي‌رفت تا با اقدامات بعدي صحنه نبرد را بيش از پيش به نفع خود تغيير دهد. پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل از سوي ايران در تاريخ 27/4/1367 موجب گرديد ارتش عراق در اقدامي شتاب زده، منطقه خوزستان را بار ديگر مورد هجوم گسترده قرار داده و تا جاده اهواز ـ خرمشهر پيشروي كند و خرمشهر را نيز در معرض تهديد قرار دهد. اين تهاجم عراق ـ كه دو بار ديگر نيز تكرار شد ـ با مقاومت شديد سپاهيان اسلامي خنثي و ارتش عراق تا مرز، عقب رانده شد. به اين ترتيب، دشمن در حالي كه از تصرف خوزستان نااميد شده بود، تهاجم ديگري را در تاريخ 3/5/1367 از طريق مركز كرمانشاه و با به كارگيري نيروهاي سازمان مجاهدين خلق (منافقين) آغاز نموده و در حالي كه اغلب يگان‌هاي ايران در جبهه جنوب مستقر بودند، تا تنگه چهار زبر (بين اسلام‌آباد و كرمانشاه) پيشروي كرد.

 

در پي حركت دشمن، قواي خودي به سرعت وارد عمل شده و با انجام عمليات موسوم به «مرصاد» به مقابله با منافقين برخواستند.


هدف
انهدام عناصر ضد انقلاب (منافقين) 


استعداد دشمن
منافقين، حدود 30 تيپ رزمي جهت تهاجم خود به خاك ايران تشكيل داده بودند. هر تيپ 170 نفر نيروي رزمي (20 زن و 150 مرد) در اختيار داشت كه به همراه نيروهاي پشتيباني به 280 نفر مي رسيد و داراي دو گردان پياده، يك گردان تانك، يك گردان ادوات و يك گردان اركان و پشتيباني رزم بود. تعداد كل نيروي رزمنده حدود 5200 نفر و نيروي در صحنه به حدود 7000 نفر مي رسيد.  


تجهيزات منافقين نيز عبارت بود از‌:
120 تانك سبك كاسكا و پل برزيلي، 40 نفربر PMP، 30 توپ 122 ميلي‌متري، حدود 240 خمپاره‌، 1000 آرپي جي هفت، 700 تيربار، 20 توپ 106 ميلي‌متري، 60 مسلسل دوشكا و حدود 1000 خودرو. 


سازمان رزم خودي
قرارگاه مركزي خاتم الانبياء (ص)
قرارگاه نجف
لشگر 6 پاسداران به استعداد 7 گردان
لشگر 32 انصار الحسين(ع) به استعداد 7 گردان
لشگر 57 اباالفضل(ع) به استعداد 2 گردان
لشگر 155 ويژه شهدا به استعداد 3 گردان
لشگر 9 بدر به استعداد 6 گردان
تيپ مستقل 12 قائم(عج) به استعداد 3 گردان
تيپ مستقل 75 ظفر به استعداد 1 گردان
تيپ مستقل 66 ولي امر(عج) به استعداد 3 گردان
تيپ مستقل 36 انصار المهدي به استعداد 3 گردان
معاونت فرهنگي قرارگاه نجف به استعداد 1 گردان
كميته انقلاب اسلامي به استعداد 2 گردان
قرارگاه مقدم نيروي زميني سپاه
لشگر 27 محمد رسول الله(ص) به استعداد 4 گردان
لشگر 17 علي ابن ابيطالب(ع) به استعداد 1 گردان
لشگر 33 المهدي(عج) به استعداد 1 گردان
لشگر 71 روح الله  به استعداد 3 گردان
سپاه ناحيه لرستان به استعداد 2 گردان
قرارگاه سپاه هشتم
لشگر 5 نصر به استعداد 2 گردان
تيپ مستقل 29 نبي اكرم (ص) به استعداد 4 گردان
تيپ مستقل 59 مسلم بن عقيل به استعداد 1 گردان
قرارگاه رمضان به استعداد 1 گردان
نيروهاي كرند و اسلام آباد به استعداد 1 گردان
عناصري از لشگر 21 امام رضا(ع)

وتعدادي از نيروهاي  ارتش


شرح عمليات
پذيرش قطعنامه598، از سوي ايران، عراق را در بن بست سياسي و نظامي قرار داد، و بر گروه ها و عناصر «اپوزيسيون» نيز شوك شديدي وارد ساخت. در اين ميان، منافقين تنها گروهي كه همه حيثيت و هستي خود را در گرو جنگ نهاده بودند، براي خروج از بن بست، توطئه اي كه ماموريت اجراي آن را به عهده داشتند را به مرحله اجرا در آوردند.

آنان در تحليل هاي دورن گروهي خويش، امكان قبول آتش بس از سوي ايران را ناممكن دانسته و باور داشتند كه جمهوري اسلامي زماني قطعنامهرا مي پذيرد كه از جنبه هاي سياسي، نظامي و اقتصادي به بن بست كامل رسيده باشد و تحت چنين شرايطي سقوط حتمي، و قدرت به سازمان منتقل خواهد شد. بنابراين فرصت پيش آمده را زمان مناسبي دانسته و علي رغم آن كه طرح حمله به ايران براي سالگرد جنگ تدارك ديده شده بود، زمان آن دو ماه به جلو انداخته شد. عراق به حمايت و پشتيباني تسليحاتي و هوايي از منافقين، نيروهاي خود را از انجام دخالت مستقيم در ورود به عمق خاك ايران برحذر داشت و ابتدا براي كاستن از حجم نيروهاي خودي در غرب، اقدام به تك وسيعي در خرمشهر نمود وسپس با هجوم و آتش سنگين در منطقه سرپل و صالح آباد، اين مناطق را تصرف كرده و راه ورود منافقين به داخل را هموار ساخت، عراق هم چنين، پس از ورود منافقين به داخل، جهت پشتيباني در چندين نوبت، اقدام به بمباران هوايي خطوط و نيروهاي ايراني كرد و هليكوپترهاي نيروبر عراق نيز، مرتبا به پشتيباني منافقين مشغول بودند.

هدف منافقين از حمله در عمق خاك ايران،  با چندين  تانك برزيلي دجله (داراي چرخ هاي لاستيكي و سرعتي معادل 120 كيلومتر در ساعت)، تسخير چندين شهر و در آخر رسيدن به تهران و بدست گرفتن قدرت بود، بر طبق زمانبندي، نيروها بايستي ساعت 6 بعد از ظهر روز دوشنبه 3 مرداد به كرند و ساعت 8 شب به اسلام آباد و 10 شب به كرمان شاه رسيده و در اين شهر، دولت خويش را اعلام نمايند. اگر چه در ساعت هاي  مقرر به كرند و اسلام آباد رسيدند، اما در مسير اسلام آباد – كرمان شاه و گردنه حسن آباد، از پيشروي آن ها جلوگيري شد.  
در اين عمليات (فروغ جاويدان) منافقين با 25 تيپ ( هر تيپ 200 نفر) شركت داشتند و بدين ترتيب مجموعاً بين 4 تا 5 هزار نيروي عملياتي وارد ايران شدند.  مقارن ساعت 14:30 در تاريخ 3/5/67 منافقين و ارتش عراق عمليات مشترك خود را با هجوم زميني از طريق سرپل ذهاب  و هلي برد  از جنوب گردنه پاطاق (نزديكي سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر كرند غرب پيشروي كردند و حدود ساعت 18:30 اولين تانك هاي عراقي با آرم منافقين وارد شهر شدند و پس از تصرف شهر به طرف اسلام آباد غرب پيشروي كرده، به محض رسيدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتي و هم چنين تيراندازي و آشفته نمودن اوضاع كردند. تعدادي از نيروهاي سپاه و مردم با آنان درگير شدند كه به علت عدم انسجام نيروها و آميختگي منافقين با مردم، اوضاع از كنترل نيروهاي نظامي خارج، و شهر به تصرف آن ها در آمد.

سپس با استفاده از تعداد زيادي تانك دجله و خودرو نيروهاي پياده به طرف كرمان شاه عزيمت كردند كه در منطقه حسن آباد (20 كيلومتري اسلام آباد) به دليل سازماندهي جديد رزمندگان ايراني و جمع آوري نيرو، منافقين زمين گير شدند. نيروهاي خودي در فاصله 200 متري آنان در ارتفاعات  چهارزبر ضمن تشكيل خط پدافندي با آنان درگير شده، و بعد از ظهر 4 مرداد با محاصره شهر اسلام آباد، به منظور انسداد عقبه و راه فرار، سه راه اسلام آباد –  كرند را قطع، و آن ها را محاصره كردند. نيروهاي اسلام در روز 5 مرداد عمليات  مرصاد را به رمز يا علي بن ابي طالب (ع) آغاز نمودند و طي چندين ساعت، صدها تن از منافقين را به هلاكت رسانده، و مابقي را به فرار وا داشتند. در اين عمليات، رزمندگان اسلام از قسمت سه راهي اهواز (پشت پمپ بنزين اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زيادي به منافقين وارد كردند. در اين عمليات بيش از 2500 تن از منافقين به هلاكت رسيدند و بيش از چهارصد دستگاه خودرو، نفربر و تانك آنان منهدم شد.  


نتايج عمليات
- عقب راندن دشمن از خاك ايران اسلامي
- به هلاكت رساندن حدود 2000 نفر و به اسارت درآوردن 250 تن از نيروهاي دشمن.

X