موسسه تبيان - ايران شناسي
اي همه شكل تو مطبوع و همه جاي تو خوش
دلم از عشوه شيرين شكرخاي تو خوش
همچو گلبرگ طري هست وجود تو لطيف
همچو سرو چمن خلد سراپاي تو خوش
شيوه و ناز تو شيرين خط و خال تو مليح
چشم و ابروي تو زيبا قد و بالاي تو خوش
هم گلستان خيالم ز تو پرنقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمن ساي تو خوش
در ره عشق كه از سيل بلا نيست گذار
كردهام خاطر خود را به تمناي تو خوش
شكر چشم تو چه گويم كه بدان بيماري
مي كند درد مرا از رخ زيباي تو خوش
در بيابان طلب گر چه ز هر سو خطريست
ميرود حافظ بيدل به تولاي تو خوش