معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1471700
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك
 

شهرستان تفت در هجده كيلومتري جنوب‌باختري استان يزدقرار دارد و يكي از مناطق خوش آب و هواي استان يزد است. بيش‌تر فضاهاي اين شهرستان، به ويژه در محلات قديمي، را باغ‌هاتشكيل مي‌دهند. بافت كلي و قديمي تفت، باغ ـ محله و خانه ـ باغ است. 65% جمعيت اين شهرستان به كشاورزي و باغ‌داري اشتغال دارند. در تاريخ يزد، همواره آب تفت زبان‌زد عام و خاص بوده و اكنون نيز كوچه‌اي به نام «آب‌تفت» در شهرستان يزد وجود دارد كه نشانه‌اي از توجه به طراوت شهرستان تفت است. شهرستان تفت يكي از بزرگ‌ترين مراكز پرورش كرم ابريشم و توليد انار در استان است و انار آن به مناطق مختلف صادر مي‌شود.مهم‌ترين صنايع دستي اين شهرستان را گيوه دوزي و قالي بافي تشكيل مي‌دهد. قالي‌هاي اين منطقه با طرح كاشاني بافته مي‌شوند. زنان روستايي با ابزار ساده رويه گيوه را مي بافند و يا به قول خودشان مي چينند. ماده اوليه گيوه نخ پنبه اي است پس از مرحله بافت؛ بايستي رويه به تخت دوخته شود. كار تهيه تخت و دوخت به وسيله مردان انجام مي‌شود. گيوه هاي اين منطقه از شهرت زيادي در استان برخوردار هستند. مراكز ديدني اين منطقه را آب‌انبار سرده، آب‌انبار برسه، سنگ‌قبر صفي قلي بيك، حسينيه شاه‌ولي، سنگ قبر خانش بيگم، خانقاه يا بقعه شاه خليل ثاني، مسجد شاه ولي، حسينيه غياث‌آباد، مسجد و حسينيه محله گرمسير، قلعه گرمسير، مسجد شاه يحي، مسجد جامع بيدا خويد،‌مسجد شيخ علي بنيمان، مسجد توران پشت، بقعه سيدگل سرخ توران پشت، بقعه پير مراد توران پشت، بقعه چهل دختران توران پشت، بقعه شيخ جنيد توران پشت، مزار توران پشت، قلعه شواز، مسجد اسلاميه (فراشاه) تشكيل مي‌دهد.
مكان هاي ديدني و تاريخي
درختان كهن‌سال، آتشكده‌هاي زرتشتي، آسياب و دژ پهلوان، حسينيه شاه ولي خانقاه و مسجد شاه ولي، آب‌انبار سرده، آب‌انبار برسه، سنگ‌قبر صفي قلي بيك، سنگ قبر خانش بيگم، خانقاه يا بقعه شاه خليل ثاني، حسينيه غياث‌آباد، مسجد و حسينيه محله گرمسير، قلعه گرمسير، مسجد جامع بيدا خويد،‌ مسجد شيخ علي بنيمان، مسجد توران پشت، بقعه سيدگل سرخ توران پشت، بقعه پير مراد توران پشت، بقعه چهل دختران توران پشت، بقعه شيخ جنيد توران پشت، مزار توران پشت، قلعه شواز، مسجد اسلاميه (فراشاه) از جمله مكان‌هاي ديدني و تاريخي شهرستان تفت به شمار مي‌آيند.
كشاورزي و دام داري
با توجه به استعداد ناحيه؛ بيش تر مردم تفت كشاورز و باغ‌دار هستند. از فرآورده‌هاي كشاورزي اين منطقه مي توان گندم، جو، بنشن، تره بار، انار، هلو، زردآلو، گوجه و گردو را نام برد كه انار تفت فراوان و از كيفيت خوبي برخوردار بوده و به نقاط ديگر صادر مي شود. مردم اين شهرستان همراه كشت به دام‌داري نيز مي پردازند.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان تفت،در كنار راه يزد – شيراز در باختر استان قرار دارد. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان يزد، از باختر به شهرستان هاي يزد و ابركوه، از جنوب به شهرستان هاي ابركوه و مهريز و از خاور به شهرستان مهريز محدود مي‌شود. بلندي مركز شهرستان تفت از سطح دريا، 1560 متر است. اين شهرستان ناحيه اي كوهستاني است و بيش از 60 درصد روستاهاي آن، در دامنه كوه ها قرار دارند. آب و هواي تفت نيمه بياباني است، كه به دليل قرار گرفتن در دامنه شيركوه نسبت به يزد، داراي تابستان هاي ملايم تر و بارندگي بيش تري است. بيش ترين درجه حرارت، در تابستان 34 و كمترين آن در زمستان 12 درجه سانتي‌گراد است. رطوبت در تابستان 15 درصد و در زمستان 30 درصد بوده و ميانگين بارندگي ساليانه برف 70 سانتي‌متر و باران تا 60 سانتي‌متر است. مردم اين شهرستان مسلمان شيعه و آريايي نژادند و به زبان فارسي و لهجه شيرين محلي يزدي سخن مي گويند. زرتشتيان ساكن در اين شهر با گويش ويژه خودشان سخني مي گويند. تفتي ها، مردمي پاك انديش، سخت كوش، درستكار، ‌متدين و مهمان نواز هستند. مسيرهاي ارتباطي اين منطقه به اطراف عبارتند از:

- راه تفت – يزد به سوي شمال خاوري و به درازاي 20 كيلومتر
- راه تفت – ده نو – ده شير به سوي باختر و سپس به سوي جنوب
- راه تفت – ترزجان به درازاي 24 كيلومتر
- راه تفت – منشاد – ده بالا
- راه تفت – ابركوه به درازاي 150 كيلومتر
فاصله هوايي شهر تفت تا تهران، 520 كيلومتر است
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
تفت منطقه‌اي باستاني با پيشينه‌اي دراز است. اين شهر از هر لحاظ با يزد پيوند تاريخي داشته و نامش هميشه با آن، همراه بوده است. شهر تفت را، كه زادگاه علامه تفتازاني است، به دليل وجود چشمه «نصيري» در پاي «چنار سرده»، «تفت نصيري» نيز ناميده اند. واژه تفت، در اوستا «تفته» به معني «گرم شده»است. مردم تفت بر اين باورند كه به دو دليل اين شهر تفت ناميده مي‌شود. يكي به دليل وجود تفته كوه در جنوب شهر، كه هنگام تابش خورشيد، بسيار داغ و سوزان شده و به اصطلاح محل تفتيده مي شود و ديگر سبد و طبق ميوه كه در گويش محلي به آن ها «تفت» مي گويند، كه هر دو مورد درست بوده و كاربرد دارند. در ديگر فرهنگ ها تفت به معني قهر و غضب، خرام و خرامان، گياه دارويي كه خوردن بيخ آن مانند تاتوله جنون آورد، نيز آمده است.

 

نگاهي كوتاه به شهرستان طبس

شهرستان طبس با 55464 كيلومتر مربع وسعت، بزرگ‌ترين شهرستان اين استان است و در دامنه باختري ارتفاعات «شتري»در حاشيه كوير نمك قرار دارد و از شمال و خاور با استان خراسان‌رضوي و جنوبي‌همسايه است. اين شهرستان داراي دو شهر و هشت دهستان است و حدود 63400 نفر جمعيت دارد. آب و هواي طبس گرم و خشك و كويري و از لحاظ پوشش گياهي و جانوري فقير است. محصولات كشاورزي طبس را خرما، مركبات، زعفران، پنبه، گندم، جو و پسته‌تشكيل مي‌دهد.مهم‌ترين صنعت دستي اين منطقه قالي‌بافي است و معادن ارزشمندي از خاك نسوز، ذغال‌سنگ و بارتين در اين ناحيه وجود دارد. مركز طبس، شهر جديد طبس با ارتفاع 690 متر از سطح دريا است. شهر قديم طبس و بسياري از روستاهاي توابع آن، در زلزله 25 شهريور سال 1357 به كلي ويران شد و حدود 2500 نفر در اين حادثه جان باختند.باغ‌گلشن، مدرسه‌دو مناره گلشن، بقعه امام‌زاده حسين‌بن موسي(ع)، حسينيه عمادالملكي و مزار پير حاجات از جمله مهم‌ترين مناطق ديدني اين شهرستان به شمار مي‌روند.

 

 

شهرستان يزد اولين شهر خشت‌خام و دومين شهر تاريخي جهان است. اين شهرستان به دليل وجود جاذبه‌هاي شغلي، رفاهي و تمركز اداري پرجمعيت‌ترين شهرستان اين استان به شمار مي‌رود و با جمعيتي حدود چهارصدوپنجاه هزار نفر، تقريباً نيمي از كل جمعيت اين استان را تشكيل مي‌دهد. يزد شهر بادگير ها و نگين كوير چندين سده پيش از آمدن اسكندر مقدوني به ايران، ناحيه اي آباد و از اهميت نظامي، راه‌داري و بازرگاني برخوردار بود. در دوران ساسانيان، استخر بزرگ ترين كوره فارس بود و ناحيه يزد، بزرگ ترين منطقه استخر به شمار مي‌رفت. يزد هم‌اكنون از سوي شمال به شهرستان هاي ميبد و اردكان، از خاور به شهرستان هاي اردكان و بافق، از باختر به استان اصفهان و از جنوب به شهرستان تفت، ابركوه و مهريز محدود مي شود. انواع صنايع ماشيني سنگين و صنايع سبك و دستي در اين منطقه رواج دارد. زبان‌شناسان نيم زبان‌هاي (لهجه‌هاي) جديد ايراني را به دو دسته باختري و خاوري تقسيم كرده‌اند. لهجه يزدي جزو نيم‌زبان‌هاي مركزي دسته باختري است كه در بخش باختري فلات ايران، تا حدود مرزهاي عراق رواج دارد.در بيش‌تر نيم‌زبان‌هاي مركزي از جمله لهجه شيرين يزدي، اثر آميختگي كم‌تري با زبان عربي ديده مي‌شود. زرتشتيان يزد به زبان نياكان خويش ـ زبان فارسي دري ـ سخن مي‌گويند. زبان زرتشتيان يزد به دليل پاره‌اي عوامل اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي آميختگي بسيار با زبان فارسي پيدا كرده،‌ به طوري كه آهنگ ناتوان شدن و حتي، فراموش شدن آن روز به روز تندتر مي‌شود؛ ولي گونه زبان دري برخي از روستاهاي يزد از جمله روستاي «زين‌آباد» كه كم‌تر زير رخنه اين عوامل بوده، پاك‌تر و دست‌ نخورده‌تر از گونه دري شهرستان يزد باقي مانده است. فرش بافي، چاقو سازي، سبد بافي، سنگ تراشي، پارچه بافي، زيلو بافي، سراميك، سفال سازي، كرباس بافي، طلا و نقره كاري از مهم‌ترين صنايع دستي يزد به شمار مي‌روند.شهرستان يزد از ديدني‌هاي متعددي برخوردار است كه مجموعه امير چخماق، مسجد جامع كبير، زندان اسكندر، مجموعه حمام و بازارخان، خانه لاري‌ها، بقعه دوازده امام، باغ دولت‌آباد، موزه آيينه و روشنايي، مجموعه تاريخي هشت، مسجد چهل محراب، مسجد يعقوبي، دخمه زرتشتيان، آب انبار شش بادگير، آتشكده زرتشتيان، مسجد ملا اسماعيل، خانقاه نعمت‌اللهي، خانه محمودي، بقعه سيد شمس‌الدين، مسجد ريگ، گنبد مصلي عتيق، بقعه شيخ احمد فهادان تنها برخي از آن‌ها به شمار مي‌روند.
يزد سرزمين قنات ها نيز است. در سي كيلومتري جنوب باختري شهر يزد، در دره‌اي به عرض تقريبي يك و نيم كيلومتر، شش رشته قنات به نام‌هاي «وقف‌آباد»، «رييس‌الديني»،«ميرزايي»،«روشن‌آباد»، «نهر خيلي» و «خواجه غياث» حفر شده كه عمق مادر چاه آن‌ها بين 28 تا 68 متر متفاوت است. آب اين قنات‌ها به شهرستان يزد و آبادي‌هاي «اهرستان»، «خيرآباد» و«عيش‌آباد»مي‌رسد. قنات ها نيز يكي از ديدني هاي مهم اين شهرستان را تشكيل مي‌دهند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
شهرستان يزد از جاذبه‌هاي متعدد طبيعي و تاريخي برخوردار است و مجموعه‌ي آن‌ها همراه با مردم خونگرم و مهربان يزد سفري به ياد ماندي را به مهمانان اين خطه از ايران زمين نويد مي‌دهد. برخي از مهم‌ترين مكان‌هاي ديدني و تاريخي شهرستان يزد عبارتند از:

كويرهاي اطراف يزد آتشكده يزد , آرامگاه دوازده امام (دوره سلجوقي) , آرامگاه سيد ركن الدين يامدرسه ركنيه (سده 8 هـ . ق), آرامگاه شاه محمود , باغ دولت آباد , بناي مصلي ديگر يزد , پيرانگاها، مانند پيرن اركي : در جنوب يزد , دخمه زرتشتيان : كوي صفاييه, زيارتگاه درب مهرها , شهر اشك زر , شهر زارچ , گاهنبار خانه موبدان : يزد، كوچه دبستان دينياري, گنبد ‌شيخ جنيد (543 هـ . ق), گنبد عتيق (سده 8 هـ . ق), مدرسه خانقاه يا آرامگاه سيد شمس الدين (167 هـ . ق), مدرسه ضياييه (زندان اسكندر از 631 هـ . ق), مدرسه كماليه (720 هـ . ق), مدرسه و خانه حسينيان, مسجد جامع كبير (سده 6 هـ . ق), مسجد جامع كنوني (دوره آل مظفر), مسجد مير چقماق (سده 9 هـ . ق), مسجد بندرآباد(معروف به خانقاه شيخ تقي الدين دادا، از آثار اواخر سده 8 هـ . ق)
صنايع و معادن
يزد علاوه بر كارگاه هاي كوچك نساجي و شيريني سازي، داراي كارخانه هاي توليدي بزرگ و كوچك پشم ريسي، ‌پشم بافي، نخ بافي، فرآورده هاي نايلوني، ابريشم بافي، پتوبافي، تويلد فرش ماشيني و موكت، ميخ سازي، قند، بيسكويت، ملامين و پلاستيك، صنايع فلزي، توليد آرد، يخ سازي، نان ماشيني و ‌دستمال كاغذي است.

كشاورزي و دام داري
كشاورزي يزد به دليل بارش اندك به گونه كشت آبي است و رونق چنداني ندارد، تنها تلاش كشاورزان اين ناحيه است، كه با بهره گيري از كم ترين آب و خاك حاصل خيز، توانسته اند كشاورزي را در محدوده اي اندك به ديگر بخش هاي اقتصادي پيوند دهند. از مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي يزد مي توان گندم، جو، آفتاب گردان، نباتات علوفه اي، جاليز، زيره، گوجه فرنگي، ‌بادمجان و سردرختي به ويژه انار، انجير و پسته را نام برد. دامپروري نيزبه روش سنتي و صنعتي رواج دارد، اما به دليل كمبود علوفه رونق زيادي ندارد. مردم آبادي هاي پيرامون شهر يزد، به پرورش گوسفند، بز، گاو و شتر مي پردازند.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان يزد‌ در مركز استان يزد، در دره اي خشك و پهناور بين كوه هاي شيركوه و خرانق، ‌در 15 درجه و 53 دقيقه تا 40 درجه و 54 دقيقه درازاي خاوري و46 درجه و 31 دقيقه تا 15 درجه و 32 دقيقه پهناي شمالي واقع شده است. اين شهرستان از سوي شمال به شهرستان هاي ميبد و اردكان، از خاور به شهرستان هاي اردكان و بافق، از باختر به استان اصفهان و از جنوب به شهرستان تفت، ابركوه و مهريز محدود مي شود. ميانگين بلندي شهرستان يزد از سطح دريا 1200 متراست. آب و هواي اين شهرستان بياباني و نيمه بياباني با تابستان هاي گرم و خشك و زمستان هاي سرد و خشك بوده ‌و باران ساليانه اندك است. هر چه از نقاط دشتي به كوه هاي پيرامون آن نزديك مي شويم، زمستان ها سردتر و بارندگي بيش تر و تابستان ها معتدل تر مي شود.
بر اساس سرشماري سال 1375جمعيت شهرستان يزد، 416569 نفر شامل 215850 نفر مرد و 200719 نفر زن بوده است. مردم يزد آريايي نژاد و از ايرانيان باستان هستند كه از آميختن با ساير نژادها مصون مانده‌اند. زبان مردم يزد فارسي است، كه به لهجه شيرين محلي سخن مي گويند. زرتشتيان شهر يزد نيز به زبان فارسي دري تكلم مي كنند. مردم شهر يزد مسلمان و پيرو مذهب شيعه جعفري هستند. اقليت هاي مذهبي زرتشتي، كليمي و مسيحي نيز در اين منطقه زندگي مي كنند. پيش از ورود مسلمانان به ايران، مردم استان يزد نيز مانند مردم ساير نقاط ايران زرتشتي بودند. با انقراض حكومت ساسانيان در نيمه نخست سده اول هـ.ق، مردم بيش‌تر نقاط ايران از جمله يزد نيز به دين اسلام گرويدند؛ ولي برخي از آنان با پرداخت جزيه، آيين خود را حفظ كردند و زرتشتي باقي ماندند. قريب به اتفاق مردم استان يزد، مسلمان و پيرو مذهب شيعه جعفري هستند. از اقليت‌هاي مذهبي كه در اين منطقه زندگي مي‌كنند، مي‌توان از زرتشتيان، يهوديان و مسيحيان نام برد. يزدي ها مردماني پاك انديش و سخت كوش بوده و عيدهاي ملي و مذهبي چون جشن سده، نوروز، زادروز زرتشت و مهرگان برگزار مي كنند. مهم ترين راه هاي آسفالته اصلي به يزد عبارتند از :
- راه يزد – اردكان – نوگنبد، به درازاي 130 كيلومتر
- راه يزد – مهريز – شمس، به درازاي 110 كيلومتر
- راه يزد – تفت، به درازاي 18 كيلومتر
- راه دهشير – ابركوه، به درازاي 33 كيلومتر
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
يزد‌ازكهن‌ترين مناطق ايران زمين است. يزدواژه‌اي باستاني است كه ريشه در «يشت yast »يا «يزت yazt» و «يسن yasn»به معناي ستايش، نيايش، پرستش، ايزد و ... دارد. يكي‌از فصول پنج‌گانه اوستا هم به يكي از اين نام‌ها يعني «يشت» خوانده شده است. در پاره‌اي از متون قديمي، يزد را «دارالعباد» يا «دارالعباده» نيز گفته‌اند.«احمد كاتب» مورخ يزدي قرن نهم هـ.ق نوشته است: «در سال 504 هـ.ق، ملك‌شاه سلجوقي حكومت يزد را به علاءالدوله كالنجار واگذار كرد و آن را دارالعباده ناميد.» در دوران هخامنشي و شايد بيش از آن «ايستاتيس» ناميده مي‌شده كه «هرفته» (فرافر) و «سريزد» كنوني، در 30 كيلومتري خاور شهر يزد بازمانده اين منطقه واقع شده اند. يزد، يعني آفريننده خوبي ها، پاكي ها و شهر خداست. نام گذاري اين شهر با واژه «يزش» به معناي ستايش و نيايش در زبان پارسي ميانه و با واژه يزدان يا يزتان به معني پاك، مقدس، فرخنده و هم‌چنين به معني ذات خدا در ارتباط است. يزد شهر بادگير ها و نگين كوير چندين سده پيش از آمدن اسكندر مقدوني به ايران، ناحيه اي آباد و از اهميت نظامي، راه‌داري و بازرگاني برخوردار بود. در دوران ساسانيان، استخر بزرگ ترين كوره فارس بود و ناحيه يزد، بزرگ ترين منطقه استخر به شمار مي رفت. يزد، در زمان خلافت عثمان به دست مسلمانان افتاد. با روي كار آمدن صفاريان سيستان، يزد جزو قلمرو يعقوب ليث شد و در دوره آل بويه به دست فخرالدوله ديلمي افتاد.
از سال 536 تا 718 هـ . ق، اتابكان يزد يا آل وردان، خانداني از امراي ديلمي از فرزندان وردان زور نام، كه خويشاوندان امراي اخير بني كاكويه بوده اند، بر اين ناحيه حكومت مي كردند. در زمان آل مظفر، حاكمان دوره تيموري و حكومت صفوي شهر يزد گسترش يافته و رو به آباداني نهاد. سده هاي 7 تا 11 هـ . ق را دوران شكوفايي، آبادي و پر از جمعيت يزد خوانده اند. دوراني كه در آن، آثار زيبا، مسجدهاي باشكوه، ‌مدرسه هاي بزرگ ومعماري اصيل شهري پديد آمد. در دوره زنديه، كريم خان زند مدت ها در باغ دولت آباد اين شهر، كه از بناهاي محمد تقي خان يزدي وهم زمان با شاهرخ ميرزاي افشار بود، به سر برد. در يورش افغان ها به ايران، مردم دلاور و آزاده يزد به رهبري ميرزا عنايت سلطان، با آنان جنگيدند. محمود افغان در گشودن يزد ناكام ماند و سرانجام يزد را راها كرده و اصفهان را گشود. اشرف افغان پس از محمود، ‌حدود 4 سال با عنايت سلطان و جنگجويان رشيد يزد جنگيد و با نيرنگ، بر او و يارانش پيروز شد و جز مومن خان و محمد تقي خان، همه را كشت. مومن خان، از سوي نادرشاه افشار به حكومت كرمان گمارده شد و محمد تقي خان و بازماندگانش تا اواخر دوران قاجار، گاه در سمت حاكم و گاه مستوفي يزد خدمت كردند.

 

مساجد و مدارس مذهبي در شهرستان يزد

مسجد جامع كبير
اين مسجد يكي از باارزشترين ميراث تاريخي هنري و گنجينه اي ار معماري اسلامي است. باني ساختمان اصلي مسجد را علاء الدوله گرشاسب آل بويه – قرن ششم هجري – مي دانند ولي مسجد كنوني مربوط به آل مظفر و تيموريان قرن هشتم و نهم هجري است. از امتيازات هنري و معماري اين مسجد مي توان قدرت و استواري كاشيكاريهاي نفيس و جالب، سر در بلند، دو كتيبه نفيس يكي به خط كوفي و ديگري به خط ثلث بر روي كاشي لاجوردي معرق در كنار سر در باشكوه، دو مناره زيبا و تزئينات كاشي كاري شده ديوارهاي داخلي شبستان و زير گنبد و خارج گتبد را نام برد. ارتفاع مناره هاي آن حدود 48 متر و ارتفاع سر در آن در حدود 24 متر مي باشد.
مسجد ريگ
اين مسجد كه كاروانسراي مخروبه بوده است، توسط امير معين الدين اشرف بنا گرديد. منار گلي مزين به كاشي با خطوط و نقوش مهندسي، قفسه اي چوبي در بالاي منار كتيبه خط ثلث بر كاشي معرق در سه طرف در، در كنده كاري دو لنگه اي كاشي هاي شش ظلعي فيروزه اي و آبي با حاشيه هاي سياه سفيد مرسوم قرن نهم هجري در بدنه محراب و طاقنماي محراب با گچكاري مقرنس از برجستگيهاي مهم اين مسجد به شمار مي رود.
مسجد ملا اسماعيل
اين مسجد بزرگ در جنوب ميدان خان قرار گرفته است و اثر همت والاي آخوند ملا اسماعيل عقدائي در سال 1222 مي باشد. اين مسجد مشتمل است به ايوان وسيع با دهنه 75/15 متر و شبستان با 32 ستون و گنبد هاي بسي عالي، نقش و نماي آجري درگاهها و گاهي تلفيق شده به كاشي و سنگ مكتوب در طرف چپ بالاي سر در بزرگ ورودي با مطالبي با خط نستعليق و سنگ لوحه هاي مختلف.
مسجد شاه طهماسب
اين مسجد در ميدان بعثت واقع بوده است. باني بناي قديمي آن بيگم دختر شاه طهماسب صفوي است كه به همسري نور الدين مير ميران از خاندان شاه نعمت الله در آمد، از بناي قديم آن چيزي باقي نمانده مگر دو سنگ مرمر يكي در محراب و ديگري بر ستون ميدان.

مسجد فرط
مسجد كوچكي واقع در محله دار الشفا كه گفته شده بعد از خروج ابو مسلم در خراسان و تسلط او بر يزد آنرا ساخت و امام رضا (ع) هنگام سفر از مدينه به خراسان در اين مسجد عبادت نموده است. بر اساس سنگ محراب آن زمان احداث آنها را هشتصد تا نهصد سال قبل تخمين مي زنند.

مسجد چهل محراب
اين بنا در قرن هفتم هجري توسط خواجه شمس الدين محمد بنا شده است. علت شهرت آن به چهل محراب آن است كه در آن چهل محراب كاشي تعبيه شده بود. در حال حاضر فقط شش قطعه از كاشي باقي مانده است.
مسجد جامع فهرج
اين مسجد كه در 30 كيلومتري شرق يزد قرار گرفته، از خشت و گل ساخته شده است. تاريخ بناي آن به صدر اسلام باز مي گردد. اين مسجد در تاريخ معماري اسلامي – ايراني از اهميت ويژه اي برخوردار است. ستونهاي قطور و پوشش تاق آن از نوع پيز گهواره اي است و مناره مسجد كه از گل ساخته شده است به دوره هاي بعدي مربوط مي باشد.
مسجدبزرگ ابوالمعالي
مسجد بزرگ ابوالمعالي در ضلع غربي خيابان سيد گل سرخ ، محله ابوالمعالي، جنب بازارچه ابوالمعالي واقع شده است و مسجد مذكور به خواجه حاجي ابوالمعالي منتسب است . محّلة ابوالمعالي كه در تداول عامه «بوالميري» تلفظ ميشود ازمحّلات قديمي يزد وظاهراًبه خواجه كمال الدين ابوالمعالي بن برهان الدين لطف ويا خواجه حاجي ابوالمعالي منتسب است كه اطلاعاتي از هر يك آنها در تواريخ يزد مضبوط است . مطابق با اظهارات مورخّان قديمي يزد خواجه كمال الدين ابوالمعالي ازمحتشمان يزد وباني قنات فراشاه تفت ومدرسه كماليه درداخل شهر يزد به سال 720 هجري بود . پدر وي نيز وزارت محمد مظفر، از سلاطين آل مظفر ، را به عهده داشت.

بر اساس نوشته هاي كتاب«شناسنامة اجمالي بناها ومحوطه هاي تاريخي استان يزد » مسجد ابوالمعالي بين سده هاي دهم ويازدهم هجري بنا گرديده، حال آنكه نويسنده تاريخ يزد در اين باره چنين نگاشته است : «خواجه حاجي ابوالمعالي مدرسه در خارج شهر يزد ايجاد كرده وحمام ومقبره وجماعتخانه‌اي جنب آن به سال 787 ساخته بود» .احتمال دارد مؤلّف كتاب« شناسنامة اجمالي بناها ومحوطه هاي تاريخي يزد» در گزارش خود اشتباه كرده باشد. از آنجا كه مؤلّف تاريخ يزد ، محّل مدرسه خواجه حاجي ابوالمعالي را خارج يزد ذكر كرده ومحّل فعلي محّله ابوالميري به لحاظ تطبيق با سوابق تاريخي ، بيرون ازحصار يزد بوده ، پس به احتمال قوي ، انتساب محّلة مذكور به خواجه حاجي ابوالمعالي (شخص دوم ) صحيح است .
اين محله داراي دو مسجد است كه به نام مسجد بزرگ و كوچك ابوالمعالي اشتهار دارند. مسجد كوچك بر روي آب انبار قرار گرفته و به گفته ايرج افشار در محراب آن يك قطعه كاشي محرابي لاجوردي به ابعاد 45×30 سانتي متر تعبيه شده كه احتمالا از مسجد چهل محراب به مسجد مذكور منتقل شده است . در حال حاضر اثري از كاشي مذكور در بنا ديده نمي شود . ورودي مسجدبزرگ به يك ساباط راه مي يابد وحوضخانه (وضوخانه ) مسجد نيز روبروي ورودي واقع است . مسجد بزرگ داراي درگاهي است كه ديوار آن را با كاشيهاي مسّدس لاجوردي باحاشية آبي ،سياه ودوقطعه گل مربع از كاشي معّرق در وسط آن پوشانده اند .
مسجد بزگ ابوالمعالي مشتمل بر يك گرمخانه نسبتاً بزرگ ،حياط كوچك در ضلع شمالي ،اتاقي (مقبره ) در ضلع غربي حياط و بادگيري رفيع در جبهة جنوبي ميباشد كه مشرف به كوچه وبازار مجاور است. مسجد از كف ساباط 70 سانتي متر پائين‌تراست. پوشش سقف گرمخانه طاق وتويزه است . ازاره مسجد آجري و بدنه و سقف با اندود گچ پوشش داده شده است . در ضلع شرقي مسجد مذكور حياط كوچكي قرارداردو دري به طرف كوچه ابوالمعالي از داخل آن باز مي شود .تعداد وروديها از طرف حياط سه درب پنج لتي است . در ضلع شمالي حياط اتاقي با سقف گنبدي است كه چند سنگ قبر در آن ديده مي شود يكي از آنها تاريخ 1300 شمسي را نشان مي دهد .(گويا اين مكان آرامگاه خصوصي بوده است)
مسجد جامع اهرستان
مسجد اهرستان درضلع شرقي بلوار شهيد صدوقي، د رمحله اهرستان قرار گرفته است و درمتون تاريخي يزد ازآن با عنوان مسجد معين الدين ياد شده است .مسجدمذكور به دست مولانا معين الدين جلال حافظ- ازفضلاي زمان خود كه نزد سلاطين آل مظفر عزيز ومحبوب بود- درسال 789 هـ . ق بنا شد. مولانا معين الدين جلال الدين يزدي، مسجد مذكور را عاري از هر گونه تكلف وتزئينات ساخت ، و هنوز بعضي ازقسمتهاي مسجد باقي مانده است. مسجد مذكور در سال 1081هجري قمري دستخوش ويراني وخرابي گشت وميرزا محمد كاظم دادايي به مرمّت وبازسازي آن بنا همت گماشت.اكنون اين مسجد داراي گنبد بلند وصحن ايوان به همان شكل سابق ،ساده وبي پيرايه وفاقد هر گونه تزئينات وكاشيكاري است .
مسجد جامع كبير اهرستان با پلان مربع شكل متعّلق به سده هشتم هجري است . اين بنا داراي گرمخانه ، تابستانخانه ، ايوان ، گنبد ، صحن و حوضخانه مي باشد . وضوخانه مسجد درگوشه اي ازضلع شرقي صحن با دوازده پله درمحوّطه گودي حياط واقع است . درب ورودي مسجد نيز در خيابان اصلي قرار دارد. دردوطرف شبستان وصحن مسجد(ضلع شرقي_ غربي) پلكاني جهت دسترسي به طبقه دوم تعبيه شده است . حدّ واسط گنبد و ايوان به صورت دو طبقه ساخته شده و طرفين ايوان غرفه هايي با پوششي درقد پاي كم وداراي نيم طبقه است. هشتي ورودي مسجد درقسمت منتهي به خيابان آجر نما سازي شده وسقف آن با آجرهاي نره لعابدار تزئين گرديده وكاملاً نوساز است . غرفه هايي نيز درضلع شمالي هشتي ورودي قرارداردكه آسيب ديده ، ولي صورت قديمي خود را حفظ كرده است . بام گنبد و نماي ضلع شمالي مشرف به صحن مسجد باآجرفرش شده است . بطوركلي مي‌توان گفت اگرچه در دهه‌هاي اخير الحاقاتي بربنا صورت گرفته است اما چون جزئي از بنا محسوب مي‌شود حائز اهميت مي‌باشد. كه از آن جمله مي‌توان به نماسازي وپوشش آجري سقف هشتي ورودي مجد اشاره نمود، كه بسيار هنرمندانه طراحي گرديده است و از لحاظ تلفيق رنگ و نقوش در نوع خود بي‌نظير مي‌باشد.
مسجدارگ قلعه
مسجد ارگ قلعه در ضلع شرقي خيابان امام خميني،در محله قلعه كهنه، خيابان شهيد ابراهيمي ، روبروي فرمانداري شهر يزد واقع شده است و شاهزاده محمد ولي ميرزا مسجد مذكور را در عهد فتحعلي شاه قاجار بنا نموده است. وجه تسميه ارگ قلعه مأخوذ از دولتخانه اي است كه شاه يحيي در اواخر قرن هشتم هجري بنا كرده است .درمسجد ارگ از زمان احداث بنا تا كنون تغييراتي چنداني در آن صورت نگرفته است . اين مسجد از همان بدو تأسيس فاقد گنبد و بادگير بوده است . در دوران گذشته درب مسجد ، چوبي و كف صحن با آجر مفروش بوده است . در وسط صحن ، حوض (آب نمائي) قرار داشته كه در حال حاضر اثري از آن ديده نمي شود .
مسجد ارگ قلعه داراي دو درب ورودي است كه يكي به جانب خيابان و ديگري به ساختمان مجتمع هنر و معماري گشوده مي‌گردد . مسجد از گرمخانه و صحن تشكيل شده است كه نماي سردر گرمخانه بصورت آجري ديده مي شود. گرمخانه مسقف به طاق و تويزه با قوس جناقي و قد پاي بلند مي باشد . در ضلع غربي و شرقي گرمخانه سه صفه كه در آن طاقچه هايي تعبيه شده ، ديده مي شود . پوشش داخلي مسجد از آجر و گچ مي باشد . ستونهاي چهار گوشي كه با آجر ساخته و با گچ پوشيده شده ، در گرمخانه به چشم مي‌خورد . صحن مسجد بوسيلة 4 پله پائين تر از سطح خيابان قرار گرفته و با آجرمفروش است. در ضلع شمالي صحن مسجد راهروي سر پوشيده و در كنارآن انباري ، آبدارخانه ، وضوخانه و سرويس بهداشتي قرار دارد . محرابي در جنوب گرمخانه قرار دارد كه مصالح آن از گچ و آجر است . اين محراب مزين به رسمي‌بندي گچي و طاق نماي ساده مي باشد. دو گوشوار و دو صفه در دو طرف آن ديده مي‌شود . در ضلع شمالي گرمخانه هم ، 3 درب فلزي نصب شده است . بر روي يكي از زيلوهاي داخل مسجد چنين نوشته هائي بافته شده است : « حاجي محمد حسين برخوردار ولد مرحومشان حاجي محمد مهدي يزدي طاب سراه بر مسجد ارگ قلعه دارالعبادة يزد با 9 فرد ديگر از مسجد مزبور خارج نشود مگر جهت تطهير خلاف كننده ملعون ابد باد سنه 1370 » . در حال حاضر مسجد داير و محل برگزاري اجتماعات مذهبي و فرهنگي مردمي است .
مسجد آكريما
اين بنا كه به مسجد كوچة كريمي معروف مي باشد ، در ضلع غربي خيابان امام خميني ، محله فهادان، كوچة شهيد كريمي واقع شده است كه به اسناد منابع تاريخي مكتوب و ديداري نام باني و مؤسس بنا مشخص نگرديد . ايرج افشار نيز نام اين مسجد را بعنوان مسجد كوچك محله اي ذكر كرده است. مسجد آكريما ، داراي يك درب ورودي ساده فلزي مي باشد . اين مسجد از يك اتاق كوچك تشكيل شده كه طاق آن از نوع ضربي مي باشد. كنار محراب ساده آن ، پنجرة كوچك فلزي جهت نورگيري و تهوية هوا قرار دارد . پوشش داخلي مسجد بوسيلة گچ ، اندود شده است كه بر اثر رطوبت ، قسمتي از گچهاي ديوارهاي آن طبله شده و قسمتي از سقف كاهگلي مسجد نيز فرو ريخته است . به همين دليل اين مسجد فاقد كاربري، و به مكاني بلا استفاده تبديل شده است.

مسجدامام حسني
مسجد امام حسني در ضلع شمالي خيابان شهيد مطهري ، محله پشت باغ ، كوچه شهيد بكايي واقع گرديده است و با استناد به كتيبه موجود در مسجد، باني بنا حسن علي شمس الدين بوده كه در عهد شاه عباس صفوي، بناي مذكور را داير كرد . ايرج افشار در كتاب خود نام اين مسجد را به عنوان مساجد كوچك محله اي ذكر كرده است. ظاهراً وجه ‌تسمية مسجد به امام حسن ناشي از آن است ‌كه عامه، نام‌‌ كاتب را‌‌كه حسن بوده است برنام مسجد نهاده و‌به صورت امام حسن در آورده اند.
بناي مسجد كه كوچك ومحله اي است داراي دو حياط ودو اتاق مي باشد . ورودي مسجد در ضلع شرقي و‌داراي‌دري ‌چوبي‌كه چهار پله از كف كوچه بالاتر است قرار دارد . اتاق پشت ورودي شكل نامنظم دارد‌ و سقف آن ‌فيلپوش است كه از‌‌‌ طريق‌‌‌‌ ‌درگاهي ‌با اتاق ‌مستطيل‌شكل محراب مرتبط است . سقف اين اتاق بصورت طاق وتويزه با قوس جناغي است . حياط جبهة شمالي طرحي مربع شكل دارد ودر گوشه غربي آن راه پله اي براي پشت بام وجود دارد. سقف اين اتاق بصورت طاق وتويزه با قوس جناغي مي باشد كه ‌درآن به اتاق پشت ورودي مسجد باز مي‌شود .در جبهة جنوبي، مكاني ذوزنقه‌اي شكل قرار دارد كه ورودي آن از كوچه مي باشد . نخلي (نقل)كوچك نيز در آن ديده مي شود. مصالح مورد استفاده در بنا خشت وگل وگچ مي‌باشد . در مرمتهايي كه اخيراً انجام شده آجر وسيمان نيز استفاده شده است . نماي سر در ورودي داراي تزئينات گچبري وسيمگل مي‌باشد. نقش گچي به صورت نيم دايره بدور اضلاع يك قاب مستطيل بر سطح ديوار هاي جانبي ورودي اجرا شده است . بر بالاي در ورودي مسجد كتيبة سنگي به ابعاد 36 × 23 سانتيمتر نصب بوده كه در آن نام باني وتاريخ ساخت آن آمده است . متن ذيل به خط نسخ بر آن منقور ست :
(( لقد وفق بتوفيق الله تعالي ببناء هذا المسجد تقرباء الي الله في زمن حضرت السلطان الاعظم الخاقان المعظم ابوالفتح عباس شاه بهادرخان خلد الله ملكه وسلطانه اقل عباد الله الحقير حسن علي شمس الدين في شهر جمادي الاول سنه 1016))
مسجد امير چقماق
اين بنا در ضلع جنوبي چهار راه شهدا ، محله امير چقماق ، جنب ميدان امير چقماق واقع است . طبق اظهارات مؤلّف جامع مفيدي وهمچنين عبارت منقور بر در جماعتخانه در عصر صفويه به ((چقماقيه )) اشتهار يافت .اين بنا در زمرة مهمترين وارزنده ترين اقدامات خيرخواهانه و حاصل حمّيت‌ ‌‌اميرجلال الدين چقماق شامي (حاكم يزد در دوران تيموري) وهمسر او ستي فاطمه خاتون به شمار مي رود مسجد مذكور در دوران پادشاهي شاهرخ ميرزا تيموري ودر سنة 841 هجري احداث گرديد كه بي شك از لحاظ شكوه ، عظمت ، زيبايي واهميت ، بهترين ومعتبرترين مسجد پس از مسجد جامع شهر يزد است .
در متون تاريخي يزد از مسجد اميرچقماق ( چخماق ) باعنوان« مسجد جمعة نو» ياد مي شود بر اساس كتيبه اي به خّط محمد حكيم، ازبرجسته ترين ثلث نويسان سد? نهم ، سال اتمام بناسنة 841 هجري بوده است . گفته اندامير چقماق در دومين سفر خويش اين مسجد را بنيان نهاد واستادان كاشي ساز وثلث نويسان به مدّت بيست سال براي ساخت آن رنج ومشقّت كشيدند و بخشي از مخارج مسجد وساير بناهاي اميرچقماق از موقوفات رشيدي تأمين مي شده است . اثري از شرف الدين علي نيز در چاهخانه جنب مسجد مذكور وجود داشته كه اكنون موجود نمي‌باشد . مسجد مذكور كه در ضلع جنوبي ميدان امير چقماق واقع است وبنابر اظهارات نويسندة تاريخ يزد در خارج شهر قرار داشت وحتي در دوران سلطنت محمد شاه قاجار ـ كه حصار شهر تا آن زمان باقي بود ـ مسجد خارج از شهر بوده است . امير‌اعظم جلال الدين چقماق از امراء وسرداران معروف عهد تيموري و مقرب درگاه شاهرخ ، حاكم يزد ، ‌بود. وي در خارج حصار شهر جنب محلّ? دهوك، مسجد جمعه ، خانقاه ، كاروانسرا ، حمام ، آب انبار ، قنّاد خانه ، بازار و چاه آب احداث كرد كه اكنون اين مجموعه به تكيه وبازار كوچك ، آب انبار ومسجد خلاصه مي‌شود. در دوران فتحعلي شاه قاجار ، توسط حاجي حسين عطّار بر شبستان مسجد تغييراتي صورت گرفت .
اين مسجد داراي ايوان وسردر رفيع كه پيشخوان زيباي آن از شهرت بسزايي برخوردار است . وروديهاي مسجد با‌دوجهت شرقي وشمالي به ايوان بلند ختم مي گردد .در جلوي قسمت شرقي،‌كتيبه‌ي باشكوهي است كه به لحاظ هنرخطاطي اهميت بسزايي دارد وتاريخ ساخت مسجد در آن آمده است. مسجد داراي دوشبستان زمستاني وتابستاني است كه در قسمت تابستاني آن ( بالاي محراب ) بادگير بسيار زيبايي واقع شده است. محراب سنگ مرمر زيبايي دارد كه پيرامون آن راكاشيهاي معرق تزئين كرده وآياتي از قرآن مجيد بر روي سنگ نقش گرديده است. در‌دوطرف شبستان مسجد طاق نماهايي شبيه مسجد سرپلك وجود دارد،كه قسمت عقب آن ‌به دو‌راهرو‌درطرفين منتهي مي‌شود. . با توجه به اينكه كاشي‌ هاي شش ضلعي‌آبي رنگ زينت بخش ازارة شبستان گرديده، محراب نيز بوسيله كاشي هاي معرق لاجوردي،‌ طلائي و‌سفيد پوشيده شده است. نور داخل شبستان توسط‌چهارپنجره درسقف ورودي ‌ودو‌‌ راهروي‌طرفين آن ‌تأمين مي‌گردد. بدن?‌ ديوارها‌ از‌گچ ‌سفيد و‌نماي ‌ايوان‌ از‌كاشي وآجرهاي لعابدار به رنگ لاجوردي وسبز پوشيده شده است. شبستانهاي زمستاني مسجددر دو سوي دالان ورودي قرار داردكه نورآن باسنگ مرمرتأمين مي شود.همچنين مسجد مؤذنة مستطيل شكل آجري دارد كه بر و‌رودي ضلع شرقي مسجد مشرف مي باشد .
- دركرياس مسجد كتيبه‌اي سنگي بصورت وقفنامه به خطّ نسخ منقور گرديده ، بدين مضمون : (( بعد التحميد والتصليه والتسليم)). باعث بر تحرير اين كلمات آنكه وقف مخلّد صحيح شرعي وحبس مؤبّد صريح ملّي نمودند خدّام كرام والامقام ذوي العزّ والاحترام عالي حضرت رفيع منزلت سامي رتبت شرافت و نجابت و وزارت پناه ،فضيلت وكمالات دستگاه حقايق ومعارف آگاه ، دولت وعزّت ومدلّت انتباه ، ابهّت و مناعت وجلالت اكتناه ، كهف الحاج والمعتمرين عاليجاه دستورالوزرائي اعني الالقابي ميرزائي ميرزامحمد محسنا وزير عديم النظير، جليل القدر دارالعبادة يزد همگي وتمامي يك باب قهوه خانة وسيعة معيّنه متّصله به ميدان وبازار محلة مير چقماق خارج دارالعبادة مزبوره كه از منشآت كثير البركات عاليجاه معظم اليه است بروجود بر متعلقه بر تعزيه سيد الشهداءعليه التحيه والثناء،مقررومشروط آنكه هرساله ازمداخل واجاره آن به عمل آيد آگر محتاج به تعمير ضروري باشد آن مقدم وبعدازآن صرف فرش ، وبعد از آن سوخت وروشنايي معمول حسينية مزبوره وگرفتن كاغذ پنجرة قهوه خانه وابقاي كرباس سياه پوشش دور حسينيه وشدّهاي چهل گيسوي وقفي معينه واگر چيزي از آن زايد آيد صرف روشنايي مسجد جامع محاذات قهوه خانة مزبور شود وتوليت آن مفَوّض به جناب رفعت وديانت ومعالي پناه وفضيلت وكمالات دستگاه حاجي عبدالفتاح ابن مرحمت پناه حاجي ملاشمس الدين محمد ابركوهي ساكن دارالعبادة مزبور فرموده، اورامتولّي شرعي ساختند .به شرط آنكه كما ينبغي ويليق مساعي جميله در تميشت امور مُفصَله مزبوره مبذول وبه تكاهل از خود راضي نشود وبعد ازوبه اصلح ذكور اولاد او وبعد از آن به اصلح اولاد ذكور اووهكذا الي آن ميرث الله الارض ومن عليها وهو خير الوارثين ، واگر ازاولاد ذكور اومذكري به اين وصف نباشد به اصلح ذكور اولاد اناث مذكري به اين وصف نباشد تعيين متولي به رأي مجتهد جامع شرايط خواهد بود واگر در يزد مجتهدي نباشد منوط به آراي علما وعدول المؤمنين بلده مزبوره است وصيغه شريعه در تمام مراتب مزبور جريان وقهوه خانة موقوفه به تصرف متولي داده شد . تحريراً في سادس عشرين شهر شوال سنه عشرين ومائه والف.
مضمون كتيب? مذكور بدين صورت است كه ميرزا محمد ، وزير يزد در عهد تيموري ، قهوه خانه بزرگي جنب ميدان وبازارمحلّة ميرچقماق جهت مراسم تعزيه امام حسين (ع) اختصاص داد، مشروط بر آنكه هر ساله هزينه مراسم آن از طريق اجارهء قهوه خانه صرف خريد فرش ،تأمين سوخت وروشنايي حيسنيه وخريد كاغذ پنجره،(دردوران گذشته به جاي شيشه، به پنجره ها كاغذ مي چسباندند و در اصطلاح ((كاغذ لغ)) مي گفتند) كرباسي سياه رنگ پوشش محوطه حسينيه وشدها (يكي ازلوازم مراسم تعزيه بود مانند علم وكتل) شود.
بقيه لوازم اضافي طبق شرحي كه در وقفنامه آمده است در شب عاشورا به فقرا و مساكين اطعام داده شود وياصرف سوخت وروشنايي مسجد جامع گردد. توليت قهوه خانه موقوفه به شخصي به نام حاجي عبدالفتاح بن مرحمت پناه حاجي شمس الدين محمد ابركوهي ساكن يزد سپرده شود. پس از حاجي مذكور قهوه خانه به بهترين ذكور او واگذارگردد واين تسلسل ادامه يابد واگرازفرزندان ذكور وي طبق شرايط مذكور نباشد ، به نيكو خلق ترين فرزند ذكور ازفرزندان مؤّنث ايشان سپرده گردد و اگرپسري ازفرزندان ذكور ومؤّنث نباشد ، تعيين متولّي قهوه خانه براساس رأي وصلاحديد مجتهد جامع الشرايط خواهد بود وچنانچه در يزد مجتهدي نباشد، متولي براساس آراي علماء وصاحبنظران مؤمن تعيين مي گرددوحفظ رعايت اصول واحكام شرعي الزامي است .قهوه خانه موقوفه براساس رعايت احكام شرعي به متولّي منتخب سپرده مي گردد.متن وقفنامه مذكور در مورخة بيست وششم ماه شوال 1120نگاشته وتنظيم گرديد.
- دردوسوي راهروي شمالي پنجره هايي پوشيده از كاشي معرق مشبك قرار گرفته است . بخشي از سردر ايوان مزيّن به كاشي معرّق است وكتيبه هايي در كاشيهاي معّرق از سمت راست به چپ وجود دارد كه مضمون آن به شرح ذيل است:
بين گل مربعي بربالاي راهرو ودست راست كلمة ((الله)) به خطّ كوفي ، داخل آن نيز با همين خط (دوطرف مقابل هم ) سورة‌فاتحه وبر بالاي كلمة مذكور در يك خط مستقيم ((اعوذبالله من الشيطان الرجيم )) و ((بسم الله الرحمن الرحيم )) نوشته شده است .مقابل كتيبه مذكور در فوق، كلمة" محمد" به خطّ كوفي قراردارد.در جهت راست چهاربار((ولي الله التوفيق )) ودر سمت چپ چهار بار عبارتي عربي نوشته شده است كه خواندن آن ميّسر نبود . قسمت بيروني گنبد ودر كمر بند آن عبارت ((السلطان ظّل لله )) به كوفي بنايي مكرر اجرا شده است .محراب صفة اصلي از كاشي معرّق وبا طاقنماي مقرنس كاري است ودر وسط‌آن سنگ مرمر خوش تراشي به اندازة 38/2×15/1 متر نصب است. همچنين درميان مقرنس كاري آن يك گل مربع از كاشي معرق هست كه چهار بار((الله ،محمد،علي ))‌ به خطّ كوفي نقش شده است .كتيبه هاي سنگ مرمر عبارت است از:
" قال الله تبارك وتعالي جلّ جلاله وعم نواله اقم الصّلوه .... مقاماً محموداً صدق الله وهوعلي كلّ شيءقدير " به خطّ نسخ در پيشاني وچهار بارنام "علي" به خطّ كوفي در يك گل مربع. در هر يك از دو طرف قسمت پايين سنگ مذكورودروسط آن نقش قنديل وگل وبوته ديده مي شود .
- غرفة دست چپ ايوان يك سنگ مرمر به اندازة 95×54 سانتيمتر قرار دارد كه بر آن نقش قنديل ديده مي شود ودر چهار گوشه اش به خطّ كوفي ((الله ،محمد ،علي )) تكرار شده است.كتيبه اطراف آن نيز عبارت : ((قال الله تبارك وتعالي انما يعمر مساجد الله من آمن بالله واليوم الاخر واقم الصلوه واتي الزكوه ولم يخش الا الله فعسي اولئك ان يكونوا من المهتدين )) به خطّ ثلث است . - برسردر شرقي مسجد كتيبه اي از كاشي معرّق به خطّ ثلث محمدالحكيم (مولانا شمس الدين محمد شاه حكيم ازخوشنويسان بنام دوران صفوي بشمار مي‌رود كه كتيبه‌اي به خط او نيز در درگاه اصلي مسجد جامع قرار دارد) موجود مي‌باشد. عبارت كتيبة مذكور چنين است :
« اللّهم يا جامع الناس ليوم لاريب فيه ورافع بيوت اذن الله يرفع و يذكر فيها اسمه بالتحميد والتنزيه فاذا الجمعه جمعيت اسبابها جاهد في اقامتها السلطان عظيم الشان ، معين الحق والدين شاهرخ بهادرخان الذي وفقت ابناء هذا المسجد علي اسس التقوي في زمانه الاراعد (؟) منه فاطمه بنت محمد داعيه رب ابن لي عندك في الجنه بالفضل والمنه ، في رجب سنه احدي واربعين وثمانمائه ، كتبه محمد الحكيم.»
گنبد مسجد خميده وتركدارازكاشي سبزرنگ ودراطراف آن كتيبه اي به خطّ كوفي وجود داشت كه اكنون مقداركمي از آن باقي است. گرمخانه دري چوبي دارد كه بردولنگه آن عبارت: ((لااله الّا الله ، علي ولي الله حقاً حقا)) اين در وقف كرد زين الدين علي دبّاغ بر جماعتخانة مسجد چقماقيه درتاريخ 972 به خطّ نسخ وميان دوكتيبه كنده كاري شده است .
خطوط كوفي كاشي سردر راهروهاي جنبي از داخل صحن مسجد به صورت ((اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ...)) وكلمات يا علي ،يا محمد ، واللّهم صلّ علي محمد وآل محمد راروي كاشي هاي سفيد با زمينة لاجوردي اجرا گرديده ودرحواشي، ازنقوش ستاره اي سبزرنگ استفاده شده است . درب كوچكي كه روي آن تاريخ 973 نوشته شده است در ضلع شمال شرقي مسجد ديده مي شود. ورودي ديگري نيزدر ضلع شرقي و داخل‌كوچه مسجد اميرچقماق قراردارد كه نماي آن ازكاشي وباآجرهاي لعابدار پوشيده شده است . درازارة زيرمؤذّنه باخطّ كوفي به رنگ لاجوردي ((بسم الله الرحمن الرحيم،انما مساجد الله ....)) ودرسردر كاشيكاري بر روي زمينة لاجوردي كتيبه اي به تاريخ 1378 هجري نصب شده است . اطراف ايوان بلند شبستان باكاشي سبز وقهوه اي بر روي زمينة سرمه اي نقوش.
مسجد امّ سلمه
مسجد امّ سلمه درضلع شرقي خيابان امام خميني، محلة خواجه خضر ، پس از زورخانة خواجه خضردركوچه شمارة يك واقع است . مسجد امّ سلمه از يك اتاق وصحن خيلي كوچك تشكيل شده است. اين بناداراي دو درب ورودي است، يكي درب چوبي قديمي كه به سمت صحن مسجد گشوده مي گردد وديگري در داخل گرمخانه قرار داشته كه به كوچه راه دارد. درضلع جنوبي، محراب گچي ساده تعبيه شده است. طاق نماي نيز در داخل مسجد ديده مي شود . مسجد مسقّف به طاق وتويزه با قد پاي كوتاه وقوس جناغي است . كف مسجد با موزائيك فرش گرديده و پوشش داخلي گرمخانه از گچ مي باشد . نورگير كوچك فلزي نيز در سقف گرمخانه ديده مي شود. نماي خارجي وپشت بام مسجد با كاه گِل اندود شده است . اكنون مسجد متروكه وبلا استفاده شده است .
مسجد بازارچه
مسجد بازارچه درضلع غربي خيابان امام خميني ، محلّة بازارنو ، جنب خان? امام حسيني واقع است . ايرج افشار در يادگارهاي يزد چنين آورده است: «مسجد بازارچه درمحله ي بازارنو كه ميرزا محمدعلي مدرس در 1352 ساخت واقع است .» مسجد بازارچه از يك گرمخانه كوچك تشكيل گرديده وبرروي درب ورودي‌چوبي ‌ دو لنگه آن با خط نستعليق عبارت ( عجلوا بالتوبه قبل الموت / عجلوا بالصلوه قبل الفوت . ميرزا محمد علي مدرس1302 ) نقر شده است . سردر مسجد آجري و گچي مي باشد . مسجد مسقف به طاق و تويزه با قوس جناقي است كه نورگير مرمري ( گلجام ) در سقف آن تعبيه شده است. در قسمت فوقاني ضلع غربي مسجد طاقچه و در ضلع جنوبي ، محراب گچي ساده ديده مي شود . طاق نماي ديگري نيزدر ضلع شمالي به چشم مي خورد .كف گرمخانه با آجرفرش شده است . ازارة گرمخانه حدود نيم متر با آجر و نماي خارجي و پشت بام مسجد با كاهگل پوشيده شده است . بر روي يكي از زيلوهاي مسجد اين عبارت بافته شده :« وقف شرعي آقاي احمد بشارت فرزند حاج محمد بشارت اين يك فرد زيلو بر مسجد بازار نو بيرون نبرند مگر جهت تطهير سنه 1332 » . با توجه به فضاي معماري و مصالح به كار رفته در ساختمان مسجد و همچنين نوع معماري آن ،‌ قدمت مسجد به عهد قاجار بر مي گردد .
مسجد بازار نو ( قاضي ها )
مسجد بازارنو در ضلع غربي خيابان امام خميني ، محلّة بازارنو ودر كوچه بازارنو واقع است. طبق اظهارات خادم مسجد ، شخص خيّري بنام سيد علي قاضي با وقف قسمتي از زمين خود ،‌ مسجد مذكور را بنا كرد . با توجه به ايجاد مسجد در محله‌ي بازارنو( از محلات قديم يزد كه دردوران صفويه شكل گرفته است) ، داراي اهميت مي‌باشد كه ايرج افشار نيز آن را بعنوان يكي از مساجد كوچك محله‌اي ذكر كرده است. بناي مسجد بازارنو كوچك و محلّه اي محسوب مي شود و‌ منحصر به يك گرمخانه و صحن كوچك است . مسجد داراي در چوبي دو لنگه با گره چيني مختصر و سر در كاهگلي است . در ضلع شمالي نيز دو درب فلزي بزرگ نصب شده است .
در ضلع جنوبي آن نيز محراب ساده گچي چهار گوشي قرار دارد و دو پنجرة فلزي در ضلع غربي به همراه دو طاقچه ديده مي شود . در سقف آن دو نورگير مشبّك كاهگلي تعبيه شده است . پوشش داخلي گرمخانه نيز از گچ و كف آن سيماني است . مسجد مسقّف به طاق و تويزه با قد پاي كوتاه و قوس جناقي است . صحن كوچك مسجد داراي يك صفه است و بدنه ديوار صحن با آجر و نماي خارجي مسجد و پشت بام آن با كاهگل پوشيده شده است . با توجه به فضاي معماري و مصالح به كار رفته در آن ، قدمت بنا به اواخر عهد قاجار برمي گردد . به لحاظ نوع كاربري و استفاده از بنا بايد گفت هم اكنون مسجد بازار نو از لحاظ برگزاري مراسم و اجتماعات مذهبي فعال نمي باشد .
مسجدِ باغ بهشت (حاجي ابراهيم )
مسجد باغ بهشت در ضلع غربي خبابان امام خميني ودر محلّة دارالشفاء واقع شده است كه فرد خيّري به نام « حاجي ابراهيم زرگري » در عهد قاجاريه مسجد مذكور را احداث كرده است . دركتابچه موقوفات يزد راجع به مسجد حاجي ابراهيم ذكر كرده است ‌ زماني كه بازارهاي داخل حصار شهر يزد رونق داشته، اين مسجد نيز از رونق و اعتدال خاصي برخوردار بوده است و با توسعه وگسترش شهري نيز اين مسجد از رونق اوليه خود افتاده است و امروزه تنها به عنوان يكي از مساجد كوچك محله اي ذكرمي شود.
مسجد حاجي ابراهيم ( باغ بهشت ) از گرمخانه و تابستانخانه ( به صورت ايوان تابستاني) و صحن تشكيل شده و داراي دو درب ورودي و سردر آجري است . صحن مسجد چهار پله پايين تر از سطح كوچه واقع شده است . تابستانخانة مسجد به صورت ايوان تابستاني نسبتاً بزرگ بوده و پوشش داخلي و سردر ايوان آن با آجر پوشيده شده است . در ضلع جنوبي ايوان ، محراب كاشيكاري شده و جنب آن طاقچه اي ديده مي شود . ايوان تابستاني مسقّف به طاق ضربي وكف آن سيماني است . در ضلع شرقي گرمخانه صفّه اي با درب چوبي قرار دارد ودر ضلع غربي آن نيز دو طاق نما ، يك صفه و يك پنجرة چوبي به چشم مي خورد . در ضلع شمالي هم دو درب چوبي نصب است . در ضلع جنوبي گرمخانه ، محراب كتيبه داري واقع شده و پلكاني گچي در پشت آن است كه به غرفه دوم راه دارد . گرمخانه داراي پوشش طاق و تويزه با قدپاي كوتاه و قوس هلالي با پوشش آجري و اندود گچ ميباشد . ستونهاي چهارگوش بنا با آجر پوشيده شده است و نورگير مرمري ( گلجام ) ، جهت روشن تر شدن مسجد در سقف گرمخانه تعبيه گرديده وكف گرمخانه با آجر فرش شده است . در ضلع غربي مسجد حاجي ابراهيم صحن و انباري ديده مي شود . بدنه ديوار صحن نيز با كاهگل و آجر پوشيده شده . كف صحن سيماني و پشت بام مسجد با كاهگل اندود شده است . آثاري كه از بقاياي مسجد قديم ديده شده ، عبارت است از :
1 - كاشيهاي شش ضلعي لاجوردي سده هاي هشتم و نهم هجري كه در محراب جديد نصب كرده اند .
2 - سنگ مرمر منصوب در محراب به اندازة 56× 80 سانتيمتر كه عبارات منقور بر آن بدين گونه است :‌
پيشاني :
« لا اله الّاالله محمد رسول الله علي ولي الله » .
حاشيه :
«شهد الله لا اله الّا .... بالقسط ( آل عمران / 18 ) في سنة 1136 .»
3 – كتيبه اي واقع در محراب زمستانه با اين عبارات :
« سبحان الله و بحمده ، لا اله الا الله و محمد رسول الله علي ولي الله ، الله اكبر كبيراّ » و آيات قرآني ديگر .
4 - كتيبه اي در محراب ايوان تابستاني وجود دارد كه در آن ، سورة توحيد ،‌ بسم الله الرحمن الرحيم، سبحان ربي الاعلي و بحمده ، الله ، محمد ، ‌علي منقور است .
مسجد باغ صندل
مسجد باغ صندل در ضلع شمالي خيابان انقلاب ، محلّة ابوالمعالي و دركوچة باغ صندل واقع شده است . نويسندة كتاب يادگارهاي يزد در خصوص معرّفي مسجد مذكور عنوان داشته كه مسجدي است بسيار كوچك واقع در كوچه محله ابوالمعالي . از حدود سي سال پيش ، يك اتاق مسطّح به گرمخانه كوچك باغ صندل افزوده شده است . اين بخش از مسجد متعلّق به خان? سيد سليمان بزّاز بوده كه زمين خانه را وقف بر مسجد باغ صندل نموده است . درب ورودي مسجد فلزي،كف گرمخانه سيماني و نماي خارجي و پشت بام مسجد كاهگلي است . گرمخانه كوچك مسجد باغ صندل ، مسقّف به طاق و تويزه با قوس جناغي است . در ضلع شرقي آن نيز طاقچه اي ديده مي شود . صفّه گرمخانه كه زنان جهت مراسم نماز و دعا در آن حضور مي يابند ، در ضلع شمالي گرمخانه قرار دارد . اتاق جديد سازي هم با سقف مسطح ، به گرمخانه مسجد افزوده شده است . گرمخانه دو محراب دارد كه در ساليان اخير در آن دخل وتصرفاتي صورت گرفته است . بر روي يكي از زيلوهاي مسجد چنين بافته شده است : « وقف نمودند جمعي از مؤمنين اين فرد زيلو را بر مسجد باغ صندل، سنه 1390 » . در ساليان پيش در محراب مسجد ، يك قطعه كاشي لاجوردي به اندازة 38×58 سانتيمتر نصب بود. اين كاشي با توجه به منقورات آن متعلّق به قبر دختر نظام الدين ايبك و عبارت آن چنين بوده است :
حاشيه :
« هذا القبر السعيده الشهيده المرحومه بنت امير الاجل الكبير نظام الدين ايبك ادام الله ايامه » .
متن :‌
« الله اكبر ( پيشاني ) و وفاه سيدتنا المرحومه في سادس عشر من ذي الحجّه سبع و ستين و ستمائه » .
مسجد باغ گندم
مسجد باغ گندم در ضلع شرقي خيابان سيدگل‌سرخ، محله باغ گندم ، جنب بازارچه باغ گندم واقع است . اين مسجد خارج از حصار يزد، نزديك آب انبار قرارداشته و مسجدي ساده شامل تابستانخانه وگرمخانه مي‌باشد. پوشش داخلي گچ اندود مي باشد. بر سردر ورودي مسجد ونيز بالاي محراب آن دوشبكه از كاشيهاي آبي رنگ سده نهم هجري قراردارد كه در نوع خود بي‌نظير مي‌باشد. نماي خارجي مسجداندود كاهگل ديده مي‌شود.برفراز محراب نيز بادگيري بوده كه هم اكنون ويران شده است .
بناي اوليه مسجد تخريب شده است وتنها مناره گلي آن به صورت يادگارهاي به‌جاي مانده از دوران گذشته برفراز مسجد خود نمايي مي كند. مسجد باغ گندم متعلق به يكي ـ دوده? پيش است كه ورودي آن در جبهه‌ي جنوبي قرار دارد.سردر (‌پيشخوان ) مسجد مزّين به كاشي معرّق با نقوش گل وبوته اسليمي ـ ختايي ـ ترنجي بوده وبر لچكي هاي سردر مسجد اسماء خدا منقور شده وسه گوش? آن به خطّ ثلث كتيبه شده است . مسجد باغ گندم از يك شبستان نوسازوصحن تشكيل شده ، كه دارايِ سقف ِطاق وتويزه اي مي‌باشد.داخل شبستان مسجدنيز با گچ اندود شده و ازارة شبستان تا ارتفاع حدود يك متر با سنگ پوشيده است .شبستان داراي شش ستون قطور با اندود گچ مي باشد . اين مسجدداراي سه محراب مي‌باشد.كه محراب اصلي مزين به كاشي معرق با نقوش اسليمي ـ ختايي ـ ترنجي است. بر قاب محراب سورة توحيد بر پيشاني آن سورة فلق وبر دوسوي آن سورة« الكافرون» و«الناس» به خطّ ثلث كتيبه شده وبر ترنجي كاشي محراب ، (( لا اله الا الله ومحمد رسول الله)) نوشته شده وزير آن عبارت (( به ياد حاج شيخ احمد علي ابهت )) حك گرديده است.دو محراب ديگر نيز به صورت تزئيني ديده مي‌شود. پشت بام مسجد وصحن مسجدآجر فرش است . بر فراز بام مسجد يك مناره گلي ساده به چشم مي خورد .صحن مسجد در ضلع شمالي و وضوخانه وسرويس بهداشتي آن درداخل صحن مسجد قرار دارد .
خارج از مسجد، بررويِ ديوار (روبه‌روي آن، جنب آب انبار باغ گندم ) سه لوحة قبر بدين صورت است:
1ـ لوح? گچي به شكل خاص به اندازة 43 * 69 كه قسمت باريك شدة آن 26 سانتي متراست با كتيبه اي به خطوط نسخ وكوفي .
متن
خطوط كوفي كه به ظاهر آي? قرآني است ، ولي خوانا نيست .
دوره
به خط نسخ آمده :«هذا قبر مولانا وصاحب المعظم المرحوم المغفور السعيد الحافظ والقراء والزاهد والعابد زين الحاج والحرمين حاجي زين الدين علي بن معز الحاج والحرمين نجم الدين محمود بن شيخ زاهد زين الدين علي شاه بنده اليزدي في تاريخ ثامن عشررمضان لسنه اثنين وثمان وسبعمائه.»
مسجد بياق خان
مسجد بياق خان در ضلع شمالي خيابان قيام، محل? دروازه مهريز ودر قوس انتهاي بازار خان واقع شده است .اين مسجد به دستور محمّد ولي ميرزا درسده سيزدهم احداث گرديد. مؤلّف جامع جعفري در بار?احداث مسجد بياق خان چنين نگاشته است:((يكي از بناهايي كه در زمان سلطنت فتحعلي شاه وحكمراني شاهزاده محمّد ولي ميرزا بر يزد ، در اين ديار داير گرديد ، مسجد بياق خان ، واقع در خارج حصار شهر، پشت كاروانسراي خان بوده است.)) بر اساس نوشته هاي كتاب شناسنامة اجمالي بناها ومحوطه هاي تاريخي استان يزد قدمت بناي مسجد بياق خان به اواخر عهد زنديه و اوايل دوران قاجاريه برمي گردد . مطالب مذكور با توجه به گزارشهاي منابع تاريخي محلّي همچون جامع جعفري نادرست به نظر مي رسد .
مسجد بياق خان از مصالح خشت وگل وآجر ساخته شده و مشتمل بر تابستانخانه ، گرمخانه وصحن است. گرمخان? مسجد در ضلع شرقي تابستانخانه ودر سطحي پايين تر از آن قرار دارد . پوشش گرمخانه كه از تابستانخانه وسعت كمتري دارد به صورت طاق وتويزه وآجري است. تابستانخانه تا ارتفاع 5/1 متري كف آن آجري وبقيّة قسمتها سفيد كاري‌است . رديف ستونها، فرم قوس ها وقد پاي بلند آنها فضاي تابستانخانه مسجد را دلنشين مي كند . مسجد در كنار بازار ،با اختلاف ارتفاعي حدود 5/3 متر از كف بازار پائين تربنا شده و از سمت شمال وغرب با پله هايي از صحن مسجد به بازار راه مي يابد . در سالهاي اخير ديوارهاي صحن را با آجر سفال نما سازي نموده ودرب هاي فلزي بزرگ در ورودي هاي تابستانخان? مشرف به صحن نصب گرديده است. هردو ورودي مسجد داراي كتيبه كاشي تخت ومتأخرمي باشدكه نام مسجد را در خود جاي داده است. اين مسجد داراي ايوان بزرگ تابستاني با هشت ستون در وسط ونيزگرمخانه اي با هشت ستون ‌است .
همچنين مسجددو درب ورودي از بازار خان دارد : يكي با سيزده پلّ? به داخل مسجد مي رسد وديگري از سمت بازار زرگرها با هشت پله به داخل صحن منتهي مي شود.تابستانخانه در ضلع جنوب شرقي مسجد واقع است واخيراً دستخوش ساخت وساز جديد شامل هشت ستون وپانزده سقف گنبدي بر روي قوسهاي جناغي شده است . اين مسجد پنج درب آهني بزرگ به سمت حياط دارد. درسمت شرق مسجد ، شبستان تابستاني با هشت ستون وپانزده سقف گنبدي كوچكتر از شبستان جنوبي واقع است . نماي داخلي اين شبستان آجري و با بند كشي گچ مي باشد وداراي يك درب ورودي 2× 1 متر است كه به شبستان جنوبي راه دارد وبا راهرويي به حياط منتهي مي شود .در پشت اين راهرو يك اتاق به عنوان وضو خانه وپشت آن سرويس مسجد قراردارد.مسجد سمت شمال ومغرب فاقد بنا است . نماي داخلي حياط از كاهگل ،شبستان جنوبي سفيد كاري با گچ ومحراب آن گچكاري جديد است . بر زيلويي به تاريخ 1242 خوانده شد :
(( وقف مؤبّد صحيح شرعي فرمودند سر كار بلقيس آثار مهدعليا نواب مستطاب عليه عاليه اين فرد زيلو را بر مسجد جديد البناي خودكه كافه مسلمانان بر روي آن نماز گزاردند واز منافيات وقت محترز باشند وبدون عذر شرعي از موضع مزبور بيرون نبرند . خلاف كننده به لعنت ابدي گرفتار باد . سنة 1242. عمل ابن كافي محمد علي .)) زيلوهاي ديگر آن اثر عزيزبيك اشرف ميبدي به تاريخ ربيع الثاني 1242 وعلي رضا ولد مرحوم ابراهيم ميبدي سنة 1242 وابن ميرزا علي ابوالحسن ميبدي به سال 1242 است.
مسجد پشت باغ
مسجد بزرگ پشت باغ در ضلع جنوبي خيابان شهيد رجايي ، محله پشت باغ ودركوچه پشت باغ واقع شده است . در كتاب يادگارهاي يزد آمده است:« ... بنا بر ضبط عبدالوهاب طراز اين مسجد در سال 1220 ه .ق ساخته شد.» مسجد بزرگ پشت باغ داراي صحن،ايوان تابستاني وگرمخانه است. گرمخانه مسجد درضلع شمالي تابستانه وصحن قراردارد .مصالح بكار رفته در تابستانخانه آجر مي‌باشد كه پايه ها وسقفها نيز با همان مصالح بصورت تزئينات خفته و راسته تزئين گرديده است.دو طرف ايوان محلي جهت مناره مسجد در نظر گرفته اند، اما ساخته نشده است . بطور كلي مي‌توان گفت، فرم قوسهاي بكار رفته در مسجد و آجري بودن تمام قسمتهاي ايوان، درمقايسه با مساجد محّله اي شهر يزد،جاذبه‌اي خاصي به بنا بخشيده است . ايوان در طرفين داراي نيم طبقه واز هر طرف راه پله اي به قرينه جهت دسترسي به آن احداث گرديده است .كف بام ايوان آجر فرش و سمت مسطح آن كاهگل شده است . درمحراب مسجد سنگ مرمر نصب شده و بر بالاي محراب و بقاياي بادگير با شش قفسه به چشم مي خورد .
موضوع قابل توجه ديگر خزينه آب انبار است كه در قسمت زيرين صحن وگرمخانه مسجد مي گذردو يك راه پله با ورودي كم عرض ومحدود در غرفه ضلع شرقي ايوان جهت دسترسي به بام خزينه آب انبار وجود دارد . جزرهاي بين صفه هاي شرقي وغربي صحن با كاشيهاي تخت هفت رنگ پوشيده شده است . گرمخانه مسجد نيز با پوششي از طاق وتويزه و پايه هايي قوي ، سفيد كاري گرديده، وبه تازگي تمام قسمت هاي گرمخانه سنگ چيني شده است . ديوار محراب مسجد از كاشيهاي تخت با تركيب رنگهاي زرد ، لاجوردي ، مشكي وفيروزه اي پوشيده است . در ضلع شمال غربي گرمخانه مسجد، ساباطي قراردارد كه فضاي بالاي سقف ساباط به مسجد متعلق است . در داخل مسجد بين گرمخانه وفضاي مذكور شبكه آجري ديده مي شود. بردرب بزرگ چوبي مسجد خطوط هندسي منظمي طراحي گرديده وپلاك ثبتي در قطعه كوچك برنجي به شماره 3386 ناحيه 2 يزد درج است . سردر ورودي اصلي تخريب ونوسازي شده است و آب انبارآن سردري ساده وآجري داردكه ورودي آن در ضلع شمالي گرمخانه مجاور ساباط موجود قرار گرفته است . راه پلّه آب انبار وخزينه آن در قسمت تحتاني گرمخانه وصحن وتابستانخانه قراردارد. محراب گرمخانه با كاشي هاي مربع25× 25 با نقوش گل و بوته دار دورة قاجاري مزّين شده است. بر زيلوهاي مسجد تاريخ 1223 وعمل كافي كاشف الميبدي و برزيلوي ديگردر تابستانخانه سنه 1223 ه. ق مشاهده مي شود. سنگ مرمر 68 ×114 سانتيمتر در محراب ايوان تابستاني و به خطّ نسخ، اطراف آن (( اقم الصلوه .... مقاماً محموداً)) ودر پيشاني (( لا اله الا الله محمد رسول علي ولي الله )) نقر شده است . يك لوح كاشي 27 * 33 سانتي متر مربوط به باقر صادق متوفي در1130 منصوب بر جزر دست چپ مدخل و به خط نستعليق است.
مسجدپيرحسين دامغاني
مسجد پير حسين‌درضلع غربي بلوار شهيد محمد پاكنژاد ، در محّله كوچه بيوك واقع است بر اساس مندرجات كتب تاريخي محّلي يزد اين بنا از آثار خواجه پير حسين دامغاني وداراي ايوان وگنبدي رفيع است. صاحب تاريخ يزد مسجد مذكور را به مسجد جمعه « نوغاباد» موسوم ساخته است .
محّلة «نوغاباد» از محله هاي اهرستان محسوب مي گرديده و درسدهء نهم هجري اهالي يزد به آن «نه آباد» مي گفتند ، اما امروزه محّله مذكور به چنين نامي موسوم نيست. مؤلف تاريخ جديد يزد نام اين محله را يكبار در كتاب خود آورده است.بدين ترتيب كه اهالي محّلة مامانوك ، آسياي كهنه ، آسياي دشتوك ، نوغاباد ، بخدان ومعوديه ، سر دوراه كوچه بيوك ، چهار منار ، مدرسة عبد القادريه مصلي عتيق وكوچه خطير وسرچم و...از آب قنات اهرستان بهره برداري مي كنند . دركتاب جامع مفيدي نامي از«نوغاباد» ذكر نشده است .
مندرجات تاريخ يزد بدين شرح است : «مسجد جمعه زيباي نوغاباد از بناهاي خواجه پير حسين دامغاني است . وي خانقاه وحظيرة جالب ومعتبر در جنب آن دايره كرده ونيز مقبره اي جهت مدفن خود وفرزندانش در سال 822 ه. ق ساخته است كه داراي دو درب ورودي مي باشد: يكي به خانقاه راه دارد وديگري به رودخانه مجاور آن. مسجدباكاشيكاري تزئين يافته وداراي منبري زيبا وجالب است . باني مسجد مذكور ، آب رودخانه را به سمت مسجد سوق داده وسقاخانه وچند آسياب درحواشي مسجد احداث كرده است . پس از مرگ خواجه پيرحسين در آمد حاصل از آن را صرف ساخت وساز گنبدي عالي پشت صفة بزرگ متصل به عمارت نمودند » اطّلاعات مربوط به شرح خصايل واقدامات خواجه پير حسين دامغاني در تاريخ جديد يزد نسبت به ساير متون تاريخي يزد مبسوط تر وجامع تر است ، بدين جهت نقل مطلب از آن مرجع مي باشد .
«خواجه پير حسين دامغاني خواجه كريم نهاد صاحب هّمت بود ومردم از وي منفعت يافتندي واو پيوسته به زراعت مشغول بودي وحق تعالي در خاندان او بركت ارزاني فرموده وصاحب خيرات ومبرات بود ودر اهرستان متوطن بود ودر زمان پيشوايي او مردم اهرستان مرفه الحال بودند . تناقض ديواني كه واقع شدي از خاصه خود جواب گفتي وبر مردم قسمت روا نداشتي» . ودر اول حال در سر« كوچة غازيان » جماعتخانة ‌نيكو بساخت ومنارة يك قفصه بر آورد وامام ومؤذن تعيين كرد ودر مقابل آن به جهت مقبره عمارتي نيكو بساخت وخانقاهي در جنب آن تمام كرد ، مياه ابرند در آن جاري كرد . وچون رواج ورونق جماعتخانه زيادت بود ودر جنب حظيره وخانقائي باغي معمور بود ودر آن باغ طرح مسجد جمعه بينداخت وصفّ? عالي وجماعتخانه به يمن ويسار تمام كرد ودر صفه منبري بنهاد ومسجد سفيد كرد ، وبر دوطبقه مسجد فوق وتحت سورة (( الكهف )) بنوشت ، ودرب مسجد بر لب آب اهرستان مفتوح كرد ودر جنب آن سقايه اي بساخت . ودر سنه 822 مسجد تمام كرد واهالي واكابر را در مسجد دعوت به داد وسماع كردند. وبعد از چند سال قطعة‌زمين خلف صفه مسجد اضافه كرد وطرح گنبد بنداخت وپايه هاي گنبد تا به حّد سقف گنبد بر آورد وعن قريب تمام ناكرده به جوار رحمت حق پيوست ... وچون خواجه پير حسين در گذشت گنبد نا تمام بماند . از مبلغي كه به موجب وصيت خواجه حاجي جان تبريزي مانده بود كه ...مبلغ سه هزار دينار كپكي جهت خيرات از مال خود وصيت كرده بود ومبلغ يك هزار دينار به مسجد سر ريگ صرف يك هزار دينار به خرج مسجد خواجه پير حسين كردند وگنبد تمام كردند . خواجه زين الدين علي بن صدر الدين احمد ابيوردي مال خود گنبد را سفيد ساخت وعمارت تمام كرد ومنبر صفه به گنبد بردند وپيش صفه بگشادند وجمعه اقامت كنند .»
مسجد پير حسين از مصالح خشت، گل وآجر‌ ساخته شده است و‌داراي گنبد بلند وايواني در ضلع شمالي مشتمل برگنبد وصحني كوچك در جلو ايوان مي‌باشد. گرمخانه‌ مسجد‌‌كه در ضلع شمال غربي گنبد ومتصل به آن بنا گرديده، داراي قوسي با قد‌پاي‌كم و‌نيم طبقه‌اي در‌‌ بالاي‌آن است . در ضلع غربي صحن مسجد غرفه‌هايي در دو‌طبقه بنا‌ گرديده ‌كه سقف بعضي از غرفه ها در سالهاي اخير با آجر به سبك قديم نوسازي شده است . بنا در تقاطع دو معبر اصلي واقع واز مقطع پايه هاي موجود در ضلع شمالي و نيز كوچكي صحن چنين استنباط مي شود كه مسجد در ضلع شمالي وسعتي بيش از اكنون داشته است . قوسهاي بين ايوان وگنبد با خيز كم وقوسهاي فضاي محراب واطراف گنبد با قد پاي بلند جاذبه خاصي دارد . كاربندي مختصر گچي محراب ، لچكي هاي پاي گنبد ومحّوط?منتهي به ايوان علاوه‌بر اينكه يكنواختي سطح سفيدكاري شده را گرفته داراي روح هندسي بوده و آرامش ومتانت فضا را براي عبادت محفوظ داشته است . ورودي‌هاي مسجد در ضلع شمال شرقي وضلع غربي آن قراردارد كه تزئينات كاشيكاري سردر آن،با توجه به اينكه نمونه اي از كارهاي متأخر وجديد است، اما زيبائي خاصي به بنا بخشيده است. ازآثار ديدني مسجد سنگ مرمر زيبايي منصوب در محراب زير گنبداست كه بر آن به خّط نسخ خوش چنين نقش شده است :
«الله . قل الّلهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء وتنزع الملك ممّن تشاء وتذل من تشاء بيدك الخير انك علي كلّ شي ء قدير . تولج اللّيل في النهار وتولج النهار في الليل وتخرج الحي من الميت وتخرج الميت من الحي وترزق من تشاء بغير حساب لا يتخذ المؤمنون الكافرين اولياء من دون المؤمنين ومن يفعل ذلك فليس من الله في شي ء الّا ان تتقّو امنهم تقيه ويحذركم الله نفسه والي الله المصير.» ( آل عمران 26 ـ 27 )
مسجدتبريزيان
مسجد تبريزيان در ضلع جنوبي خيابان قيام ، محله گلچينان ، كوچه تبريزيان واقع است. اين مسجد به اواخر عهد قاجار بر مي گردد ، ولي متأسفانه مؤسس آن مشخص نيست و شايد وجه تسميه ي آن قرارگيري اين مسجد در محله ي تبريزيان بوده است. اين مسجد داراي دو درب ورودي است ؛ درب چوبي كه به سمت كوچه تبريزيان گشوده مي‌شود درب ورودي اصلي بنا است . پله هاي آجري مسجد را پشت سر نهاده و وارد صحن مسجد - كه با موزائيك فرش شده - مي شويم. مسجد‌مذكور منحصر به يك گرمخانه و صحن ودوطرف بنا را طاق نما و يك صفه گچي در بر گرفته .
محراب در جبهه جنوبي مسجد واقع شده و داراي سه طاق نماي آجري است كه بر فراز آن بادگيري دو طرفه نصب شده . سراسر كف محراب با آجر فرش شده و پوشش داخلي گرمخانه از گچ است . بنا مسقّف به طاق و تويزه با قوس جناغي مي باشد . چند نورگير مرمري ( گلجام ) در سقف و پنجره اي فلزي در قسمت فوقاني محراب تعبيه شده است . گرمخانه داراي دو درب فلزي بزرگ است كه به صحن مسجد گشوده مي شود . نماي خارجي مسجد نيزكاهگلي بوده . وضوخانه و سرويس بهداشتي مسجد هم در داخل حياط آن قرار دارد. با وجود جستجو جهت يافتن نشاني مستند ، كتيبه يا اخباري راجع به اسناد ديداري آن به دست نيامد .
مسجدجامع كبير يزد
اين مسجد در ضلع غربي‌ خيابان‌ امام خميني ، انتهاي‌خيابان مسجد جامع ، محله دروازه شاهي‌ واقع است . باني اوليه بنا در قرن پنجم هجري « امير علاءالدوله كالنجار » اولين امير كاكويي بوده است اما بناي‌كنوني مسجد را در قرن هشتم‌هجري « سيدركن الدين محمد‌قاضي » احداث مي‌كند . بناي مسجد جامع كبير يزد طي قرون متمادي بر بقايا و يا در كنار بناهاي‌متنوعي بنا گرديده‌است كه‌ در متون تاريخي تحت عناوين مسجد جمعه شهرستان ، مسجد جامع عتيق ، مسجد جمعه قديم ‌«‌ درده » مسجد جامع نو و بناهاي‌الحاقي آن به‌اسامي گوناگون ياد شده است .
پاره اي عقيده دارند‌كه در دوران پيش‌از اسلام در اين‌ مكان‌ آتشكده‌اي برپا بوده ‌كه تا دوران بعد از اسلام نيز دوام داشته ،اما دلايل‌كافي براي‌اين مدعا در دست‌نيست . اما آنچه‌كه مسلم و‌مكتوب است، آن است كه در قرن پنجم هجري‌ « امير علاءالدوله كالنجار »‌ اولين امير‌كاكويي پس از ورود به يزد به ‌تعمير و نوسازي مسجدي به نام مسجد جمعه شهرستان مي‌پردازد كه در قرون قبلي برپا بوده و قبله آن سه درجه نسبت به قبله اصلي به سمت شرق انحراف داشته است . همسرش ارسلان خاتون مناري در كنار مسجد اوليه بنا مي كنند كه تا قرن نهم برپا بود.
فرزند ايشان « علاءالدوله گرشاسب » ( 513 ـ 488 هجري ) مسجد ديگري با طرح تك ايواني گنبد دارد در جوار مسجد عتيق و در سمت غربي آن بنيان نهاد . وي پاياب قنات زارچ كه هم اكنون نيز در صحن فعلي واقع است احداث مي كند و جماعتخانه اي در ضلع غربي بنا مي افزايد كه در سال 1240 شبستان شازده بر روي آن ساخته مي شود . در سال 536 هجري قمري به بعد نيز دختران فرامرزبن اميرعلي بن فرامرز شبستان و مقبره اي براي خود به مسجد اضافه مي كنند .
پايه هاي مسجد جامع نو در سال هاي 724 يا 728 هجري قمري در پشت قبله مسجد جامع قديم توسط « سيدركن الدين محمد‌بن قوام الدين بن نظام حسيني يزدي قاضي » گذارده شده . در سال 732 هجري قمري « مولانا عفيف الدين » مناره اي بر سر گنبد مقصوره قديم احداث مي نمايد و سيد شمس الدين فرزند سيدركن الدين وقفيات جديدي بر موقوفات آن مي افزايد و در سال 777 هجري قمري در زمان حكومت شاه يحيي درگاه جديدي از مسجد جامع قديم به مسجد نو باز مي كنند كه همان كرياس ضلع شرقي مي با شد . در دوران تيموري در سده نهم نيز تغييرات و الحاقات بسياري در مسجد صورت مي گيرد . در سال 809 هجري قمري خواجه جلال الدين خوارزمي پايابي در مسجد ساخته و گنبدخانه را تماماً كاشيكاري مي كند . در سال 819 شاه نظام كرماني دست به ساخت و ساز جديد مي زند وي كاشيكاري مسجد را تمام كرده و كتيبه اي به خط بهاالدين هزار اسپ (سوره فتح) بر صحن مسجد ثبت مي كند كه از آن كتيبه تنها بخشي در دو طرف ايوان باقي مانده است . وي همچنين كتابه درگاه مسجد به القاب شاهرخ تراشيده و بر دست راست صفه جماعت خانه وگنبدي مي سازد .
در سال 836 هجري به فرمان ستي فاطمه همسر اميرچقماق شاهي مسجد را با سنگ مرمر فرش كرده و دو ستون در طرفين ايوان مي تراشند در سال 861 هجري قمري خواجه معين الدين ميبدي به مرمت جماعتخانه شاه نظام كه در حال انهدام و ويراني بوده مي پردازند . در سال 862 اقدامات ساختماني عمده اي در زمان اميرنظام الدين حاجي قنبرجهانشاهي در مجموعه قديمي مسجد رخ مي دهد و چهره مسجد را كاملاً دگرگون مي سازد وي همچنين القاب پادشاه زمان ميرزا جهانشاه قره قويونلو به خط مولانا شمس الدين محمد شاه حكيم به كاشي تراشيده و در سردر مسجد نصب مي نمايد . در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوي شخصي به نام « آقا جلال الدين محمد » مشهور به مهترجمال ، حاكم وقت يزد دو منار بر سردر رفيع مسجد مي افزايد . در دوره افشاريه هيچگونه خبري از اقدامات ساختماني از مسجد در دست نيست . اما در دوره زنديه كتيبه اي به تاريخ 1172 هجري قمري در كرياس ضلع شرقي مسجد نصب است كه بر آن وقفنامه اي بر مسجد جامع قديم نقش بسته است . در دوره قاجاريه تخريب و نوسازي وسيعي در مجموعه مسجد جامع رخ مي دهد كه دگرگوني و تغيير چهره آن را به ارمغان مي آورد . اين اقدامات در زمان فرمانروايي شاه محمد ولي ميرزا در يزد و در زمان سلطنت فتحعلي شاه قاجار رخ مي دهد و عمليات ساختماني وي از سال 1236 آغاز شده است و در سال 1240 به پايان مي رسد. وي اقدام به تخريب بخشهاي قديم مسجد نموده و صحن بزرگ فعلي مسجد با رواقهاي اطراف آن را اضافه مي كند . همچنين شبستان بزرگي در ضلع غربي مسجد بر روي ساخت و سازهاي كاكويان احداث كرده و انحراف قبله آن را تصحيح مي كند كه در حال حاضر به شبستان شازده اشتهار دارد .
بعد از اين اقدامات موقوفات قديمي مسجد از بين رفته و بدين ترتيب به علت عدم وجود ضمانت مالي در مدت زمان طولاني و نزديك به يك قرن مسجد روي به تخريب نهاده تا در سال 1349 هيئت حاميان مسجد جامع كبير يزد ، تحت نظارت مرحوم حاج سيد علي وزيري و به ياري محمد تقي مصطفوي (‌ باستان شناس )تشكيل و به احياي مسجد پرداختند . به هر تقدير علي رغم نو سازي مسجد كه منجر به احياي اين بناي بزرگ تاريخي شد . توسط هيئت حاميان ، تصميم بر تخريب ‌بقاياي بناهاي اوليه گرفته شده و در مكان آن شبستان جديدي در ضلع شرقي صحن ساخته شد.
مسجد جامع كبير يزد بدون ترديد يكي از شاهكارهاي بديع معماري مساجد ايران به شمار مي آيد كه تزئينات زيبا و منحصر به فرد آن جلوه اي ستودني به آن داده است . اين بنا مشتمل بر يك ايوان رفيع و گنبد خانه و دو شبستان تابستانه در طرفين آن دو گرمخانه در ضلع شرقي و غربي و يك صحن بزرگ مستطيل شكل و دو پاياب مي باشد . مسجد داراي شش ورودي است كه در اضلاع مختلف بنا واقع شده اند . ورودي اصلي كه در ضلع شرقي مسجد واقع شده داراي سردر رفيع و نيز كتيبه هاي كاشي معرق است و دو مناره نيز بر آن استوار گرديده . اين سردر زيبا در زمان شاهرخ تيموري به بنا اضافه شده و بر آن تزئينات و كاشي معرق با نقوش گره چيني و اسليمي كار شده است . بخش اعظم اين آثار به مرور زمان تخريب شده بود در تعميرات هئيت حاميان باز سازي مي شود. ورودي مذكور به يك هشتي يا كرياس با سقف گنبدي گشوده مي شود كه اين فضا را مي توان موزه كتيبه ها ناميد زيرا كه انواع كتيبه هاي سنگي و كاشي كه بر وقفنامه و فرامين حكومتي در دوره هاي مختلف درج شده، منصوب مي باشد . درب ضلع غربي بنا درست مقابل ورودي مذكور قرار گرفته و آن هم به يك هشتي گشوده مي شود كه نماي اين درگاه با كاشيكاري جديد تزئين يافته است . ورودي ديگر مسجد در ضلع شمالي و درست روبروي ايوان قرار دارد . اين ورودي متصل به يك كرياس است و سردر آن با كتيبه هاي قرآني و تزئينات كاشي معرق جديد تزئين يافته است . ورودي شمال غربي داراي نماي ساده و بي پيرايه است كه به يك دالان طويل گشوده مي شود كه اين دالان به يكي از رواق هاي اطراف صحن متصل مي گردد . دو ورودي ديگر مسجد يكي در ضلع جنوب غربي واقع در شبستان غربي گنبدخانه و ديگري در شمال شرقي و در بخش قديمي مسجد واقع شده كه در حال حاضر هر دو مسدود مي باشد . صحن وسيع مسجد مستطيل شكل و به ابعاد 53 × 20 متر است و در وسط آن مهتابي بزرگي جهت اقامه نماز در فصول مناسب قرار گرفته . دور تا دور صحن را رواقهايي با طاق هاي گشوده به آن دور مي زند كه علاوه بر ايجاد سرپناه و سايبان، زيبايي خاصي به فضاي صحن داده و آن را ا ز يكنواختي خارج مي كند .
دو گرمخانه مسجد در ضلع شرقي و غربي صحن قرار دارند ، گرمخانه شرقي به شبستان شازده معروف است و داراي 48 ستون مستطيل شكل با ازاره هاي پوشيده از كاشيهاي شش ضلعي و فيروزه اي رنگ مي باشد . در ضلع شرقي و غربي اين گرمخانه شاه نشين هايي كه در انتهاي آن پنجره و نورگيرهايي تعبيه شده است . اين شبستان همچنين داراي طاقهاي گنبدي سراسري است كه در قسمت مركزيشان نورگيرهايي سنگي هشت ضلعي قرار دارد . محراب اين گرمخانه داراي دهانه گشاد با قوس هاي پنج و هفت كند و نيز نقوش مهري ظريف و زيبا مي باشد . گرمخانه ضلع شرقي كاملاً جديد و از احداث هيأت حاميان مسجد مي باشد . اين گرمخانه نيز از نوع ستون دار بوده و محراب جديد آن با كاشيهاي خشتي و هفت رنگ تزئين يافته است . در گوشه شمال شرقي صحن نيز محوطه اي است به ابعاد 3 × 5/2 متر با ديوار آجر چيني مشبك كه به قرائتخانه موسوم بوده و در سمت قبله آن كتيبه محرابي از كاشيهاي مسدس آبي رنگ و به تاريخ 890 هجري نصب است .
زيباترين بخش بنا را مي توان مجموعه ايوان و گنبدخانه وفضاهاي پيرامون آن ناميد . نماي ايوان رفيع با مجموعه اي از زيباترين تزئينات كاشي معرق و با نقوش اسليمي و گياهي و نيز گره چيني پوشانده شده اين تزئينات همراه با آجرهاي ضربي و نقوش معقلي و كتيبه هاي كاشي معرق و كوفي بنايي مجموعه اي بديع و خيره كننده آفريده اند كه تحسين هر بيننده اي را بر مي انگيزد . در دو طرف دهانه ايوان ورودي غلام گردشها و غرفه هايي است، كه اين غرفه ها در دو طبقه بوده و به يكديگر متصلند و فضاي ايوان و گنبدخانه را دور زده و بر آن مشرف مي باشند . گنبدخانه مربع شكل يك دهانه گشاده مركزي و داخل ايوان و دو گذرگاه طاق دار در طرفين آن دارد . اين گذرگاهها به غلام گردش هاي ايوان كه روي آنها در قرن نهم غرفه هايي ساخته شده منتهي مي گردد . دو شاه نشينِ دو طرف گنبدخانه، داراي نرده هاي پوشيده از كاشي مشبك بوده و در شاه نشين ضلع شرقي دو سنگ محرابي زيبا متعلق به قرن نهم نصب است . ازاره ايوان و گنبدخانه با كاشيهاي مسدس آبي رنگ پوشيده شده كه در وسط هركدام با ترنجهاي كاشي معرق تزئين شده است . ديواره بالاي ازاره ها در غلافي از طرحهاي هزارباف مركب از كاشيهاي بسيار كوچك كه تشكيل نقوش نوشتاري مي دهند پوشيده شده و بر ديواره هاي جنوبي و شمالي زير گنبد خانه با خطوط كوفي بنايي تسبيحات اربعه و شهادتين اجرا گرديده است . گنبد مسجد بر روي فيلپوشهاي بزرگي قرار گرفته كه با مقرنس هاي مزّين به نقوش معقلي پوشيده شده اند . فاصله اين فيلپوشها نيز با كاربندي زيبايي كه بر آنها با خطوط كوفي بنايي كلمات اللّه و محمد نقش بسته ، كار شده است . محراب اصلي يا محراب واقع در گنبدخانه يا مقصوره يك دهانه مستطيل عميقي بوده كه از دو طرف آنها معبرهاي تنگ و كوتاهي به دو سوي گنبد خانه راه مي يابد . اين محراب زيبا مزين به انواع كاشي معرق و كتيبه و آجر ضربي است و بر دو كاشي ستاره اي شكل منصوب در آن نام استادكار و تاريخ ساخت محراب ( 777 هجري ) نقش بسته است .
در ضلع غربي و شرقي گنبدخانه دو شبستان يا تابستانه وجود دارد كه غلام گردشهايي با طاق هاي متقاطع آنها را به مقصوره پيوند داده است. شبستان شرقي در سال 777 هجري به دستور شاه يحيي مظفري ساخته مي شود و بوسيله يك غلام گردش با پنج دهانه تنگ كه بسوي رواق شرقي باز مي شود به گنبدخانه و ايوان متصل مي گردد . اين شبستان داراي محراب كم عمقي است كه در رأس داراي مقرنس گچي بوده و كمي پايين تر از آن هشت قطعه قاب كاشي معرق به يك اندازه در كنار هم نصب شده است . يك كتيبه معرق نيز به ابعاد 108 × 58 سانتيمتر در پايين و در وسط محراب نصب است كه بر آن جملات قرآني و نقوش گل و گياه با تكنيك كاشي معرق اجرا شده است .
شبستان غربي در قرن نهم توسط خواجه غياث الدين عقيل ساخته شده ومشهور به شبستان غياثيه است . از ويژگيهاي بارز اين شبستان طاق هاي سراسري كوكبي و تويزه است كه در اكثر بناهاي تيموري شهر يزد ديده مي شود . در ضلع شرقي اين شبستان پنج اشكوبه ديده مي شود كه داراي نرده هاي گچي پوشيده از كاشي معرق مي باشند . محراب آن ساده و داراي مقرنس هاي گچي در نيم طاق آن مي باشد . در ضلع جنوب غربي اين فضا يكي از وروديهاي مسجد واقع شده كه با چهار پله به معبر باريكي متصل مي گردد . اين شبستان تابستانه داراي كف و ازاره آجري بوده و بدنه آن با اندود گچ پوشيده شده است و نور آن از نورگيرهاي مشبك آجري كه مابين تويزه ها قرار گرفته اند تعبيه مي شود . مسجد همچنين داراي دو پاياب است كه از يكي آب زارچ و از ديگري آب محمود آباد مي گذشته ورود به اين پايابها در ضلع شمالي و شرقي مسجد مي باشد . گنبد زيباي مسجد از نوع دو پوستهِ پيوسته بوده و بر آن نقش گل صابونكي معقلي با ظرافت اجرا شده است و بر ساقه آن كلمه « الملك للّه » به خط كوفي تكرار شده . دو مناره مسجد كه ارتفاع تقريبي آنها از كف تا نوك آن 52 متر مي باشد داراي قطري در حدود 8 متر بوده و همانگونه كه ذكر شد در دوره صفوي به بنا افزوده مي گردد اما در سال 1313 فرو ريخته و دوباره تجديد بنا مي گردد كه يكي از مناره ها داراي پلكان دو طرفه است .
مسجد علياي نعيم آباد
مسجد علياي نعيم آباد در ضلع جنوبي خيابان كاشاني ،محله نعيم آباد ( آبشاهي ) ،كوچه نعيم آباد قرار گرفته است. در هيچ يك از كتب تاريخي يزد ، نامي از مسجد مذكور به ميان نيامده است ؛ اما با توجه به شواهد معماري موجود مي توان گفت مسجد عليا پيش از ويراني ، از گرمخانه و تابستانخانه تشكيل شده بوده است . پوشش داخلي آن اندودي از گچ بوده و نيز فاقد تزئينات و صحن بوده است . نماي خارجي و پشت بام آن كاهگلي ، درب ورودي چوبي و محراب آن گچكاري شده بود . در حال حاضر مسجد قديمي ويران شده و جاي آن مسجد نوسازي حدودا مشابه سبك قديمي ساخته شده است . مسجد امروزي علياي نعيم آباد ـ كه به نام مسجد وليعصر ( عج ) ناميده مي شود مشتمل برگرمخانه ، تابستانخانه، گنبد و مقصوره مي باشد . درب هاي ورودي بنا يكي از سمت جنوب غربي و ديگري از سمت جنوب شرقي مي باشد .
تابستانخانه مسقف به طاق و تويزه با قد پاي بلند و قوس جناغي مي باشد كه از شش ستون قطور تشكيل شده است . ازارة ستونها حدوداً تا يك متر ارتفاع، از سنگ يكپارچه و بدنة آن از كاشي ختائي با نقوش گل و بوتة اسليمي پوشيده شده است . پوشش داخلي گرمخانه و تابستانخانه ، ازگچ و ازارة گرمخانه و تابستانخانه حدوداً تا يك متر از سنگ پوشيده شده است . آهيانه گنبد آجري وبرگريو آن به خط ثلث كتيبه شده است . در ضلع جنوبي تابستانخانة ، تقريباً تا ارتفاع يك متر ، از سنگ يكپارچه پوشيده شده و بدنة آن از كاشي معرق ، با نقوش گل و بوته اسليمي و رسمي بندي ، كاشي كاري شده و بر پيشاني آن به خطوط ثلث و بر تُرنجي هاي كاشي ، اسماء خدا حك شده است . كف مسجد با موزائيك مفروش شده است . گرمخانه مسقف به طاق و تويزه با قد پاي كوچك ، دو اُشكوبه ( كمرپوش ) ستونهاي قطور با سنگ يكپارچه ، كاشي ختائي و نقوش گل و بوتة اسليمي مي باشد . زيلوهايي در مسجد وجود دارد كه بر روي يكي از اين زيلوها عبارت : « سنة1258 هجري قمري ( عهد محمد شاه قاجار عمل عليرضا ميبدي » و بر زيلوي ديگر ‹‹ مسجد عليا حومه دارالعباده » نوشته شده است .
مسجدجوي بلبل
مسجد جوي بلبل در ضلع شرقي خيابان امام خميني ، محلّه قلعه كهنه و در كوچه مسجد جوي بلبل قرار دارد . هيچ گونه سنگ تاريخي كه تأسيس بنا وباني آن رامشخص كرده باشد مشاهده نميشود. طبق اقوال افراد محلّي ، مؤسس آن «بلبل » وزير شاه يحيي مظفري بوده است. با استناد به مندرجات كتب تاريخي محلي يزد نامي از « بلبل » به ميان نيامده است. ايرج افشار در كتاب خود از آن بعنوان مسجد كوچك محله اي ياد نموده است كه با توجه به قرار گيري آن درمحله قلعه گهنه( از محلات قديم يزد) حائز اهميت مي باشد. اين مسجد داراي شمارة پلاك ثبتي ناحيه 3 شماره 516 ادارة ثبت اسناد واملاك يزد ميباشد.
مسجد جوي بلبل داراي دو درب ورودي يكي درسمت شرق كوچه،( درب چوبي دولنگه با تزئينات ساد? هندسي به صورت گره چيني) وديگري درب فلزي ، در قسمت جنوب گرمخان? مسجد مي باشد. كف مسجد به اندازة 80 سانتي متر ( سه پله )‌ از كوچه مجاور آن پايين تر است مسجد مذكور شامل دو بخش گرمخانه وسردخانه مي باشد. گرمخانه دربخش جنوبي قراردارد كه قديمي تر به نظر مي رسد.محراب ساده اي در گرمخانه قرار دارد كه نورگير سنگ مرمر زيبائي درآن تعبيه شده است .گرمخانه نيز سقفهاي خشتي گهواره اي ( طاق آهنگ ) دارد. سرد خانه يا شبستان تابستاني آن در ضلع شمالي و داراي سقفهاي آجري طاق تويزه است . منبر چوبي كوتاه دوپله اي نيز در سمت شرق محراب قرار دارد . كف مسجد باموزائيك فرش‌شده و شبستان تابستانه ازاره آجري حدوديك متردارد . در قسمت فوقاني شبستان تابستانه نورگير مشبّك نصب گرديده است . بخشي از پشت بام مسجد موزائيك فرش وبخش ديگري در قسمت سقف گنبدي مسجد كاه گلي است . نماي خارجي مسجدنيز از آجر است .سرويس بهداشتي و وضوخانه درداخل كوچه قرار دارد .
مسجد چهار كوچه
مسجد چهاركوچه در ضلع شرقي بلوار بسيج ، در محله چهار كوچه قرار گرفته است ايرج افشار در كتاب خود از آن بعنوان مسجد كوچك محله اي (محله زرتشتيها) ياد نموده است.(يادگارهاي يزد ، ج2،ص293) اما با توجه به سبك معماري بناي موجود و درمقايسه با بناهاي مشابه مي‌توان قدمت آن را به دوران ايلخاني دانست. ورودي بنا در ضلع شمالي قرار دارد كه به سمت صحن كوچك مسجد باز مي شود . در ضلع جنوبي فضاي گنبدخانه است ومحرابي نيز در آن ديده مي شود كه سقف آن داراي تزئينات مقرنس كاري است . درجهت راست فضاي گنبدخانه شبستان تابستانه قرار دارد كه با درگاهي به پهناي 290سانتيمتر به يكديگر متصل مي‌شوند .اين بنا با پوشش طاق و تويزه مسقّف است كه نور گيرهايي با سنگ مرمر در وسط طاقها مشاهده مي شود . در قسمت جنوبي شبستان مذكور محرابي وجود داردكه سقف آن داراي تزئينات مقرنس كاري است . در سمت چپ فضاي گنبد خانه‌نيز شبستان زمستانه قراردارد كه به وسيلة چهار ستون مربع شكل وطاق چشمه، مسقف شده است نور گيرهايي نيز با سنگ مرمر بين هر طاق جهت تعبيه هوا مشاهده مي شود . همچنين بادگيري درسمت چپ گنبد خانه قراردارد كه مربوط به آب انبار است وخزينة آن در زير فضاي گنبدخانه است . اكنون شبستان زمستانه آن به دليل آسيب ديدگي فراوان استفاده نمي شود
مسجد ريگ
اين مسجد در ضلع جنوبي خيابان قيام ، محله مصلي واقع گرديده است كه درسده‌ هشتم هجري توسط معين الدين اشرف احداث گرديد . مسجد ريگ در ابتدا كاروانسرا بوده وامير معين الدين اشرف ، از اعاظم سادات عريضي كه آثار خيريه بسياري از او در يزد به جاي مانده است ، مسجد مذكور را بنيان نهاد .وي كاروانسرا را خريداري نمود وآن را به ساخت مسجد اختصاص دادو صفه وگنبد ومقصوره وغرفه وجماعتخانه بنا كرد.همچنين پايابي حفر نمود ونهر جديد را درآن جاري ساخت وچندين باب دكان ومغازه در حواشي مسجد بناكرد وآنها را وقف نمود .
بنا به گزارش تحقيقات باستان شناسي مركز مطالعات وپژوهشهاي ميراث فرهنگي استان يزد ،باني مسجد مذكور امير معين الدين اشرف بود كه ازبزرگان عصر سلجوقي به شمار مي رفت ودر سال 730 هجري قمري كاروانسراي مذكور را خريداري كرد وصفه وگنبد ورواقهايي بر آن افزود در اين گزارش تناقضهايي وجود دارد وبر اساس مطالب متون تاريخي محلي يزد نادرست به نظر مي رسد، زيرا اولاً امير معين الدين اشرف دراواخر سده هفتم واواسط سده‌هشتم هجري مي زيست . و داراي سه فرزند به نامهاي: امير ركن الدين شاه حسن ، شرف الدين حسين وكمال الدين شاه علي بود و امير ركن الدين شاه حسن وزير شاه شجاع بر اثر سعايت دشمنان در سال 730 هجري قمري كشته شد . ثانياً تاريخ دقيق احداث مسجد ريگ در منابع تاريخي ذكر نشده است وگزارش مركز اسناد مبني بر احداث بناي مسجد در سال 730 هجري قمري با تاريخ مرگ مير ركن الدين شاه حسن پسر امير معين الدين اشرف اشتباه ذكر شده است .
مسجد ريگ بر اثر ويرانيهاي پي در پي دو بار تجديد بنا گرديده است . در زمان فرزند ابوسعيد طبسي درگاه مسجد ريگ تخريب گرديد وفردي به نام خواجه توكل قزويني درگاه وگنبد آن را مرمت وبازساري نمود. در سال 798 هجري وپس از تاريخ مذكور خواجه فخرالدين ابرقويي مسجد ريگ را دوطبقه ساخت وگنبدي مرتفع ودوجماعتخانه بنا كرد ومنبري در مسجد قرار داد. در سال 890هجري حاجي خواجه جان تبريزي وصيت نمود كه سه هزار دينار تبريزي در مصارف امور خيريه هزينه نمايند ، از جمله يك هزار دينار از آن صرف ساخت وساز بخشهاي پاياب وجماعتخانه مسجد ريگ گرديد. مسجد در سال 860 هجري بر اثر وقوع سيل تخريب شد وبه مدت شش ماه ويران ومتروك بود تا اينكه پس از گذشت شش ماه بارديگر آباد گرديد ومردم در آنجا نماز گزاردند. در زمان حكمراني محمد ولي ميرزا بر يزد حاجي ميزا سيد مهدي برادر اعياني مدرس چندين باب دكان ومغازه واقع در ضلع شمالي مسجد خريداري كرد ودرصدد بود شبستاني داير نمايد وآن را ضميمه مسجدكند كه توفيق نيافت و در سال 1251 هجري شخصي به نام حاجي كاظم مشهور به كلاهدوز با خريداري ضلع جنوبي مسجد، شبستاني در نهايت زيبايي وتكلّف بناكرد .
مسجد ريگ رفيع و دوطرف صحن مستطيل شكل آن دوشبستان است كه در طي ادوار مختلف تاريخي داير گرديده اند . مسجد مذكور از سده هشتم هجري به بعد به‌صورت يكي از مساجد بزرگ در آمده است. پس از گچبري ولايه برداريهايي هايي كه انجام گرديد، يك محراب كاشي شده در انتهاي جنوبي اين مسجد مشاهده شد. شبستان ديگري در قسمت شرقي مسجد وجود دارد كه شامل نورگيرهاي مرمري باستونهاي مربع شكل مي‌باشدكه سقف جناقي ،برروي آن خودنمايي مي‌كند. اين مسجد داراي مناره اي است كه بدنه آن با كاشيهاي زيباپوشيده شده است (در حال حاضر قسمتهايي از كاشيها فروريخته). در بالاي محراب اين مسجد در شبستانِ زمستاني، بادگيري بوده كه اكنون خراب شده است. در داخل محراب نيز سنگ مرمري قراردارد كه بر روي آن نقوش محرابي وخطوط كوفي وعربي منقوراست. در سمت شرق مسجد پلكاني با روية گچي ، جهت ورود زنان به تنها غرفه مسجد در طبقه اول تعبيه گرديده كه طاقچه اي در داخل آن است . غرفة تحتاني، قوس نيم دايره اي دارد و در داخل آن نيزطاقچه‌اي است . ازارة تابستانخانه تا ارتفاع50 سانتيمتر از سنگ است و در سطح پايين آن قرنيز سياه رنگي به كار رفته است . در وسط سقف تابستانخانه فضايي شبيه به گلخانه به سبك امروزي با پنجرة فلزي بزرگ ايجاد شده است . بر روي يكي از زيلوهاي مسجد ، عبارت : ‹‹ وقف بر مسجد زين آقا واقع در محلّه مخزن من دارالعباده يزد داخل حصار سنه1304 عمل محمد علي حاجي رجب ميبدي ›› وبر روي زيلوئي ديگر عبارت : ‹‹ وقف بر مسجد زينل عابدين داخل حصار دروازة مالمير شهر سنه 1340›› نوشته شده است به نظر مي رسد مسجد در عهد ناصرالدين شاه قاجاري بنا شده است . خطوط آيه هاي عربي به چهار گونه نگاشته شده و در بالاي محراب قرنيز گچي موجود است.در بدنه تا كف مسجدنيز كاشيهاي فيروزه اي ولاجوردي به صورت نقوش هندسي تعبيه شده است . سقف مسجد نسبتاً بلند ودر دوطرف آن دو شبستان ستون دار قرارگرفته است .نور داخل شبستان تابستاني از پنجره ورودي بزرگ آن تامين مي شود .بدنه ديوارهانيز با گچ سفيد شده است . يك در ورودي مسجد به بازار متصل مي شود .همچنين دوگرمخانه يا شبستان زمستاني در طرفين آن است كه محراب مقرنس گچي دارد . در زير صحن مسجد زير زمين يا سردابه اي بوده كه جهت وضو استفاده مي شده است . نور شبستان ضلع چپ با سنگهاي مرمر سقف تامين مي شود‌وشبستانهاي جنبي داراي 32 ستون چهار ضلعي وسقف گنبدي هستند .در روي هر گنبد نيزيك نور گيرِ مرمري به كار رفته است. محراب اين قسمت از سنگ مرمر ونورگيرها عموماً به صورت هشت ضلعي است.
در نماي ورودي مسجد كتيبه اي بر روي سنگ مرمربا اين عبارت قراردارد :‌ « بسم الله الرحمن الرحيم واذكر اسم ربك بكره واصيلا مسجد ريگ ». يك رديف كاشي نيز با خطوط نسخ عربي كه در تعميرات اخير در نماي ورودي استفاده مي شده است.همچنين روي سنگ مرمر محراب با خطوط آيات ونقوش گلداني كار شده ودر آخر تاريخ 1251 به چشم مي خورد . آثارقابل توجه مسجد مذكور به شرح زير معرفي مي شود :
1ـ منارگلي مزّين به كاشي و خطوط ونقوش هندسي بنايي وقفسه اي چوبي دربالاي مناربا خطوط (( يا ديان يا منان يا حيان ...)).
2ـ كتيبة خطّ ثلث از كاشي معرق درسه طرف سر در مغرب مسجد كه به بازار باز مي شود با اين عبارت :
بني هذه المسجد الشريف والمنار المنيف في ايام خلافه سلطان الزمان المتوكل علي الله المنان ( يك كلمه ريخته ) [‌الم )‌ ظفر بهادرخان خلدالله تعالي ظلال عدالته ، العبد الواثق بلطايف ....( ادامه آن ريخته است .)
3ـ در آلت سازي وكنده كاري كه درهمين درگاه نصب است وبر دو لنگة آن اين عبارت به خطّ نسخ خوش منقور است :‌
دست راست
«لا اله الّا الله محمد رسول الله . وقف كرد بندة كرد بندة درگاه صمد خواجه حاجي احمد سياوشاني.»
دست چپ
«علي ولي الله حقاً . اين در را بر مسجد سر ريگ خالصاً مخلصاً لوجه الله ، في شهر ذي الحجه رقم شد سنة 1038. »
4ـ بدنة محراب ايوان اصلي از كاشيهاي شش ضلعي فيروزه اي وآبي با حاشيه هاي سياه وسفيد مرسوم سده نهم هجري وطاق‌نماي آن گچ كاري مقرنس است ويك قطعه سنگ خاكي رنگ به اندازة 51×78 نصب ومطالب منقور بر آن به خطوط رقاع وكوفي‌است.
حاشيه اول
«بسم الله الرحمن الرحيم . انّ الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجّنَه الّتي كنتم توعدون نحن اولياؤكم (‌فصلت 30/ 31 ).»
حاشيه دوم
«بسم الله الرحمن الرحيم . وعدالله المؤمنين والمؤمنات جنات تجري من تحتهاالانهار خالدين فيها ومساكن طيّبَه في جّنات عدن ورضوان من الله اكبر ذلك هو الفوز العظيم.» ( التوبه / 82 )
حاشيه سوم
«بسم الله الرحمن الرحيم . يبّشرهم ربهم برحمه منه ورضوان وجّنات لهم فيها نعيم مقيم. خالدين فيها ابداً ان الله عنده اجر عظيم ( التوبه 21 و22 ) . الا ان اولياء الله لا خوف عليهم ولا هم يحزنون.» (‌يونس / 62 )
دورة پيشاني
«شهدالله انّه لا اله الّا هو و الملئكه‌والوالعلم قائماً بلقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم . انّ الدين عندالله.» (‌آل عمران / 18 ـ 19 )
پيشاني
«لا اله الّا الله.»
محرابي وسط
سورة اخلاص به خطّ كوفي .
متن
«الله اكبر» (‌در دو گوشه ) .« بسم الله الرحمن الرحيم فان تولوا فقل حسبي الله لا اله الّا هو عليه توكلت وهو رب العرش العظيم.» (‌التوبه / 129 )
پائين‌
«عمل عبيد‌الله بن احمد ....(‌ناخوانا ) احمد بن‌الحسين احمد بن محمد سيد مسه (‌؟) عمر بن علي سحود (‌؟) .»
اين‌ نوع سنگ -‌كه در يزد‌تعدادي از آنها ديده مي‌ شود - از آثار سد? ششم هجري است و‌جز سنگي‌ازاين دست كه در سال 512 براي قدمگاه فراشا‌ تهيه‌ و در محراب آنجا نصب شده بقيه‌ سنگ قبر است . تصور مي‌شود سنگ نصب شده در محراب مسجد ريگ‌ هم سنگ قبر بوده است و‌قسمت وسط آن را كه‌ به نام‌ متوفي‌ اختصاصي‌ تراشيده‌ و‌نيزعبارت فوق را نقر‌كرده‌اند . دو ‌دليل ‌بدين امر مي‌توان ذكر‌‌ كرد‌: يكي‌ ‌آنكه خط وسط شباهتي‌ به خطوط حاشيه‌ ندارد و جز‌اين در هيچ‌ يك‌ از سنگهاي‌ مورد نظر خطي‌ شبيه‌به خط مذبور‌‌ ديده‌ نشده است . ثانيا‌ً سطح سنگ در قسمت وسط به علّت تراشيده‌ شدن خط گودشدگي‌ بيشتري‌ دارد .
‌5 ـ در شبستان متّصل به گنبد و‌طرف راست آن ، ديوار‌ محراب از كاشيهاي‌ مسّدس‌ و وسط آن محراب نماي‌معّرق از سده نهم هجري‌ نصب شده و‌طاق آن مقرنس و‌گچ‌ كاري‌ است .
6‌‌ ـ محراب شبستان بزرگ ‌زمستاني، دست چپ و‌با‌پنجاه ستون ، داراي‌ سنگ مرمري‌ به اندازة‌ 85 × 115‌ سانتي‌متر و برآن به خط نسخ و‌نستعليق عبارت مذكور‌ در‌ذيل منقور‌ است .
حاشيه‌
«قال الله تعالي‌ و تقدس اقم‌ الصلوه‌..... مقاماً‌ محمودا‌ صدق‌العظيم ‌حرره ابن‌ عبدالحي‌ محمد صادق 1251 . » به خطّ نسخ.
پيشاني‌
« اشهد‌ان لا اله الا الله و‌اشهد ان محمد رسول الله و‌اشهد ان‌‌‌ علياً ‌ولي الله .»
مدرسه ضيائيه
اين ساختمان مشهور به زندان اسكندر مي باشد و متعلق به قرن 631 هجري قمري است وباني آن شرف الدين علي رضي است اين مدرسه در محله نهادان و درمجاورت بقعه دوازده امام قرار دارد.

 

آرامگاهها ، امامزاده ها و زيارتگاهها در شهرستان يزد

بقعه سيد شمس الدين
اين در سال 767 هجري قمري بنا شده است. اين بنا داراي ايوان بلند، نقاشي و ترئينات گچ بري مي باشد. ايوان بلند آن داراي كاشيكاري معرق و رنگارنگ است. در وسط سقف ايوان بلند ترنجي بزرگ و در گوشه هاي سقف گل و بوته هاي زيبايي نقش داده شده است. در داخل ايوان سنگ قبر مرمري، مربوط به بهاءالدين فراش موجود است كه تاريخ 850 را نشان مي دهد.

بقعه سيد ركن الدين
اين بنا در سال 725 هجري قمري بنا نهاده شده است و محل دفن سيد ركن الدين محمد قاضي مي باشد. اين بنا داراي گنبد، گچ بريهاي خطوط اسليمي داخل ايوان بلند و مقرنسهاي چهار گوشه بنا و مخراب بلند مي باشد. در داخل بقعه آثار تزئينات آجركاري و خطوط كوفي و نستعليق بر ديوارها و حتي در قسمت سقف كه با آب رنگ نقاشي شده است به چشم مي خورد.

بقعه دوازده امام
اين بقعه مشتمل بر دوازده گنبد منفرد در سال 429 هجري به دستور ابوسعيد و ابو يعقوب از امراي علاءالدوله فرامرز ساخته شد. در اين بقعه كتيبه اي به خط كوفي بالاي سر در گاه نماي كه در حاشيه اي از نقوش گل و بوته قرار دارد و سنگ قبر فخر الدين اسفنجردي از مشايخ بزرگ قرن هشتم به اندازه 92×60 كه در محراب نصب شده است توجه بينندگان را به خود جلب مي كند.

بقعه شيخ احمد فهادان
اين بقعه مدفون شيخ احمد و برادرش از اهالي اسفنجرد است. اين دو از عرفاي زمان خويش بودند كه به يزد آمدند و در محله فهادان سكني گزيدند. از بناي اصلي آن تنها گنبدي با بادگيرهاي كاشي كاري مربع شكل و محراب كاشي كاري شده معرق باقي مانده است.

امامزاده جعفر
امامزاده جعفر از نوادگان امام صادق (ع) و مهمترين زيارتگاه مورد احترام مردم يزد، در محله قديمي مصلي عتيق وواقع شده است. وي در زمان خلافت متوكل عباسي از مدينه به يزد مهاجرت كرد و به شاگردي در دكان آهنگري پرداخت. وي در سال 423 ه. ق. در گذشت و در محل فعلي دفن شد.

 

قلعه ها ، برجها و آتشكده ها در شهرستان يزد

آتشكده زرتشتيان
يكي از اماكن مربوط به زرتشتيان آتشكده آنها است. اين بنا در خيابان آيت الله كاشاني واقع گرديده و شامل ساختمان مشجري است كه در قرن اخير ساخته شده است. در اين محل آتش مقدس كه براي زرتشتيان مقدس مي باشد و داراي قدمتي چند ساله بوده و بايد هميشه روشن نگهداشته شود نگهداري و از آن مراقبت مي شود. شايان ذكر است كه قدمت آتش آتشكده به هزار وپانصد سال مي رسد. ساختمان اصلي در و سط حياط و بر بلندي قرار دارد و آنرا درختاني هميشه سبز احاطه كرده اند. حوضي مئور و بزرگ در محور ورودي بنا به آن زيبايي خاصي بخشيده است. آتش در محفظه اي بلندتر از سطح زمين در اتاقي نسبتا وسيع و دور از تابش خورشيد قرار گرفته و اتاقهايي براي مراسم نيايش پيرامون آن طراحي شده است.
دخمه زرتشتيان
دخمه در فرهنگ فارسي به معناي گورخانه گيرا مي باشد. دخمه در انتهاي جنوبي شهر يزد در حوالي منطقه صفائيه در بالاي تپه اي نسبتا مرتفع وجود دارد كه يكي از قديمي ترين بنام هانچكي هاتريا (زرتشتي هندي الاصل) و ديگري كه جديدتر است بنام گلستان معروف است دروسط اين دو دخمه چاله اي سنگي وجود دارد كه زرتشتيان مردگان خود را در آن مي انداختند . اين اثر مربوط به دوره قاجار مي باشد. دخمه گلستان داراي قطر 25 متر و ارتفاع ديوار از سطح تپه 6 متر است و دخمه ها نجكي داراي قطر 15 متر مي باشند.

 

باغها ، كاخها و موزه ها در شهرستان يزد

باغ دولت آباد
باغ دولت آباد يكي از باغهاي معروف ايراني است كه در زمان محمد تقي خان (دوره زنديه) طراحي و ساخته شده است. اين باغ از قناتي به همين نام مشروب مي شود و جريان آب در باغ استخوان بندي طراحي آنرا تشكيل مي دهد. عناصر متشكله مجموعه چنين است: عمارت سر در جنوبي، شترخان و اصطبل ها، عمارت حرمسرا و عمارت هشتي و بادگير، آشپزخانه، عمارت بهشت آيين، عمارت تالار آيينه سر در اصلي وآب انبار دو دهانه، جالبترين بناي مجموعه را عمارت هشتي و بادگير تشكيل مي دهد كه تلفيق جريان آب و هوا به زيباترين شكل صورت گرفته است. بادگير باغ دولت آباد با 33 متر بلندي از سطح زمين شاهكار مهندسي و نشانه نبوغ معماران يزدي است.
موزه قصر آئينه
اين موزه از سال 1360 براي بازديد مردم افتتاح شد در اين موزه مجموعه‌هاي آئينه و روشنايي و اشياي ديگر به نمايش گذاشته شده است. موزه قصر آئينه در خيابان كاشاني مقابل پارك هفتم تير واقع شده است. اشياء روشنايي پي‌سوز، شمع‌سوز، نفت‌سوز، گازسوز و برق‌سوز در آن به نمايش درآمده‌اند.
موزه علوم طبيعي
اين موزه باتلاش و پيگيري جمعي از فرهنگيان يزد افتتاح گرديد اين موزه از چهار بخش گياه‌شناسي، زمين‌شناسي، جانورشناسي و آناتومي انسان و جانور تشكيل يافته است. محل موزه خيابان ايرانشهر مي‌باشد.
موزه آب
اين موزه به همت سازمان آب يزد افتتاح گرديده است و در آن انواع كوزه‌ها و ظروف حمل آب به تماشا گذاشته شده است. محل موزه خانه كلاهدوزها و در ميدان اميرچقماق مي‌باشد.

 

حمامها و آب انبارها در شهرستان يزد

حمام خان
حمام خان حام خان به گرمخانه نور نيز شهرت دارد. سابقه احداث حمام به سال 1212 هجري قمري برميگردد و در تاريخ 1242 هجري قمري مورد تجديد بنا و تزئينات قرار گرفت. تزئينات حمام خان بسيار ساده بوده است بطوريكه مهمترين تزئين آن نقاشيهاي بخش شاه نشين مي باشد. مساحت حمام1170 مترمربع و زير بناي آن 900 متر مربع مي باشد.
آب انبار شش باد گيري
براي شهرهاي كويري همچون يزد ارزش آب بيش از هر جاي ديگر احساس مي شود. در اين شهر بيش از 75 آب انبار وجود دارد. اين آب انبار داراي شش بادگير مي باشد و 180سال پيش در دوره قاجاره ساخته شده است. از ويژگيهاي مهم اين اثر تاريخي دو دهانه بودن اين آب انبار است كه داراي تزئينات مقرنس كاري مي باشد و داراي 55 پله ورودي در قسمت جنوبي است كه بين پله 25 و 26 از بالا يك هشتي با سنگ فرش آجري قرار دارد.

 

عمارات و محوطه هاي باستاني در شهرستان يزد

خانه لاريها
اين خانه در سال 1286 قمري ساخته شده مالك آن حاج محمد ابراهيم لاري بوده است. سابقا بعنوان خانقاه نعمت اللهي از آن استفاده مي شد. مساحت آن حدود 1700متر وزير بنائي معادل 1200متر مربع را داراست. درها، پنجره ها ، ارسي ها و اتاقهاي آئينه كاري و نقاشي شده آن يكي از نمونه هاي زيبا و عالي خانه هاي اعياني قرن سيزدهم است.
خانه ملك التجار
خانه ملك التجار اين خانه نمونه در حدود يكصد و بيست سال قبل در يكي از بازارهاي مهم شهر ساخته شده و متعلق به ملك التجار است. مدخل خانه به اسلوب روزگار خود داراي كوچه اي دراز و باريك و با ديوارهاي بسيار بلند است. تزئينات داخلي اتاقهاي آن دست كمي از خانه هاي قديمي ديگر ندارد. نقاشي اتاقهاي اين خانه كار يك نقاش شيرازي است كه از حيث اسلوب كاملا با نقاشيهاي عمارت نارنجستان شيراز همسان است. اين خانه در حال حاضر تبديل به مهمانسراي سنتي شده است.
مجموعه امير چخماق
امير جلال الدين چخماق از سرداران و امرا شاهرخ تيموري و حاكم يزد با همكاري همسر خود فاطمه خاتون در جهت آباداني يزد مجموعه اي شامل تكيه، ميدان، حمام، كاروانسراها، خانقاه، قنادخانه، چاه، آب سردواز همه مهمتر مسجد امير چخماق را بنيان نهادند. سنگ نصب شده در كرباس مسجد به طرف ميدان و نثر وقفنامه بر آن به خط نسخ، شبكه هاي ظريف از كاشي هاي معرق دور خارجي گنبد محراب صفه اصلي با طاقنماي مقرتس كاري و اين مسجد را از نظر مرتبه زيبايي بعد از مسجد جامع قرار داده است. اين بنا مسجد جامع نو نيز ناميده شده است. اين مجموعه در قرن هشتم هجري قمري بنا نهاده شده است.

 

 

شهرستان بافق با مركزيت شهر بافق، در فاصله يك‌صدوبيست كيلومتري جنوب‌خاوري يزد و در ارتفاع 927 متر از سطح دريا قرار دارد. مردم بافق علاوه بر استفاده از خرما، از الياف و شاخه هاي اين درخت پادري، بادبزن، كلاه حصيري، ريسمان تهيه مي كنند. مهم ترين صنايع دستي اين شهرستان را قالي‌بافي، صابون پزي، كرباس بافي، جارو، بادبزن، حصير و پادري تشكيل مي‌دهد كه به مناطق ديگر نيز صادر مي شود. به علت وجود درختان خرما در اين منطقه؛ صنايع دستي وابسته به نخل در اين شهرستان رونق فراوان دارد. هم‌چنين اين شهرستان به لحاظ وجود معادن غني بسيار داراي اهميت بوده و شغل بسياري از مردم آن معدن‌كاري است. شهرستان بافق از مكان‌هاي تاريخي و ديدني متعددي برخوردار است. امام‌زاده عبدالله‌بن موسي‌بن‌جعفر(ع)، مسجد جامع (قرن 12 هـ.ق)، مسجد سراستخر، مسجد امام حسين(ع)، مسجد حاج حسين، مسجد چهارده معصوم(ع)، مسجد فاطميه بافق و مسجد فاطميه آهن‌شهر، مسجد صاحب‌الزمان(ع) مباركه،‌حسينيه امام‌زاده و مسجدحاجي سيد حسن از جمله ديدني هاي اين منطقه محسوب مي‌شوند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
آرامگاه عبدالله‌، باغ تيتو، پير مراد، چشمه پيروزي، خانه هاي پيشين، خانه هاي وحشي بافقي، قاضي مير جعفر، قلعه كافر، مسجد جامع، مدرسه علميه و محله لرد از مهم‌ترين مكان‌هاي ديدني و تاريخي شهرستان بافق به شمار مي‌آيند.

صنايع و معادن
از معادن بافق مي توان معدن آهن چغارت، در 14 كيلومتري شمال خاوري شهر بافق، معدن آهن چادرملو، معدن آهن سه چاهون، معدن ناريگان و معدن سرب و روي كوشك در شمال خاوري شهر بافق و معادن زير زميني مس، سرب، روي و زغال سنگ را نام برد.

كشاورزي و دام داري
جايگاه جغرافيايي اين ناحيه سبب شده كه هميشه دست‌خوش كم آبي باشد. شوره زارها نه تنها با خاك هاي شور و قليايي خود، عامل ركورد كار كشاورزي مي شوند، بلكه كاهش بازدهي فرآورده هاي كشاورزي را به دنبال دارند. با وجود اين شغل بيش تر مردم بافق كشاورزي بوده است. از مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي اين شهرستان مي توان گندم، جو، پنبه، روناس، نارنج، پسته و خرما را نام برد كه هرساله مقداري از اين فراورده ها به نقاط ديگر صادر مي‌شود. نخلستان هاي بافق بيش از 400 هزار اصله درخت خرما دارند، كه ‌در شكوفايي اقتصاد آن تأثير زيادي داشته اند.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان بافق در جنوب خاوري استان يزد و در كنار راه آهن تهران – كرمان قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان اردكان، از باختر به شهرستان هاي يزد و مهريز، از جنوب به استان كرمان و كوير لوت و از خاور به كوير لوت محدود مي گردد. آب و هواي شهر بافق، در تابستان ها گرم، اما در زمستان ها ملايم تر از ديگر نواحي استان يزد است. ريزش باران بيش تر در زمستان و بهار روي مي دهد. در بخش باختر و جنوب خاوري بافق تپه هاي ريگ روان وجود دارد، كه بلندي آن ها از چند متر تجاوز نمي كند. بزرگ‌ترين نمك زار استان يزد، يعني كوير درانجير و در شمال باختري اين شهرستان، در اثر شوراب هاي رود شور به وجود آمده است. مراتع شهرستان بافق از گونه فقير است و بالا بودن تبخير و نامناسب بودن ميزان بارندگي سبب شده است، كه مراتع خوب نيز دوام چنداني نداشته باشند. مراتع لرد شيطور جزو بهترين مراتع استان يزد مي باشند. طبق سرشماري سال 1375جمعيت شهرستان بافق 41835 نفر شامل 9027 خانوار بوده است، كه از اين شمار 20738 نفر مرد و 21097 نفر زن بوده اند. مردم بافق سخت كوش، متدين، ميهمان نواز، پاك انديش، آزاده و وطن دوست هستند. بافقي ها ايراني الاصل و آريايي نژادند و به زبان فارسي و لهجه شيرين محلي سخن مي گويند. همه مسلمان و پيرو مذهب شيعه جعفري مي باشند. فاصله هوايي بافق تا تهران 599 كيلومتر و فاصله زميني آن تا يزد 117، تا چغارت 7، تا زرند 157، تا تهران 794، تا اردكان 17 كيلومتراست. با گشايش راه آهن بافق – بندرعباس و انجام طرح راه آهن بافق- مشهد، اين شهر از جايگاه اقتصادي ويژه اي برخوردار شده و رونق تازه اي يافته است.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
بافق از شهرهاي پيشين و تاريخي استان يزد به دليل جايگاه طبيعي، جغرافيايي و ارتباطي خود در دوران هاي گوناگون مورد توجه بوده و بارها مورد چپاول سركشان و كشورگشايان قرار گرفته است. اين شهرستان پيش از اسلام جزو قلمرو هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان بوده است. در روزگار ساسانيان منطقه يزد، از جمله شهر بافق رو به آباداني نهاد و از جايگاه ويژه اي برخوردار شد. بافق، در روزگار عثمان بن عفان به دست مسلمانان گشوده شد و در نيمه دوم سده سوم هـ. ق، يعقوب ليث صفاري بر اين منطقه دست يافت. در روزگار ديلميان، فخر الدوله ديلمي و از سال 536 تا 718 هـ . ق اتابكان يزد بر اين ناحيه حكومت كردند و نماينده اي به بافق فرستادند. در زمان آل مظفر، صفويان و حاكمان دوره تيموري، شهر بافق گسترش يافته و آباد شد. در حمله افغان ها به ايران، به مردم منطقه يزد، از جمله شهر بافق خسارت وارد شد و اين شهر، به قلمرو محمود و اشرف افغان درآمد. در دوره نادرشاه افشار و جانشينان او، شهر بافق تابع ايالت يزد بود و محمد تقي خان و بازماندگانش بر اين ناحيه حكمراني داشتند.

 

X