معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1478501
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

باغ‌ملك يكي از شهرستان‌هاي تازه تاسيس استان خوزستان است و تاريخ آن با تاريخ نواحي شمالي استان خوزستان درآميخته است. آورده‌اند كه‌باغ‌ملك نخست باغي پهناور و متعلق به حكم‌ر‌ان آن منطقه بوده كه رفته‌رفته آباد و گسترده شده و به صورت شهركي در آمده‌است. شهرستان باغ‌ملك يكي از شهرستان‌هاي استان خوزستان است كه در خاور اين استان قرار دارد و از شمال به ايذه از جنوب به شهرستان رامهرمز از باختر به بخش ملاتاني و ازخاوربه استان چهارمحال و بختياري (شهرستان لردگان) محدود مي شود. مركز اين شهرستان باغ‌ملك است كه در 49 درجه و 53 دقيقه طول جغرافيايي و 31 درجه و 31 دقيقه عرض جغرافيايي و ارتفاع 719 متري از سطح دريا واقع شده است. براساس سرشماري سال 1375 جمعيت شهرستان باغ‌ملك 90106 نفر برآورد شده است.
صنايع و معادن
عمده‌ترين معادن شهرستان باغ ملك معدن نمك و گچ است. معادن ديگري نيز در اين شهرستان وجود دارد كه هنوز به مرحله بهره‌برداري نرسيده‌اند.

كشاورزي و دام داري
كشاورزي،‌باغ‌داري، زراعت و دام‌داري مهم ترين شغل مردم شهرستان باغ‌ملك است. ازمحصولات كشاورزي آن‌ها گندم، جو، برنج، بنشن، انواع ميوه، خرما و از توليدات بخش دام‌داري، فرآورده هاي لبني و پشم و دام زنده را مي‌توان نام برد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان باغ‌ملك در مسير راه رامهرمز به ايذه قرار گرفته است. اين شهرستان از نظر جغرافيايي در 49 درجه و 53 دقيقه ي درازاي خاوري و 31 درجه و 31 دقيقه ي پهناي شمالي و در ارتفاع 719 متري از سطح دريا واقع شده است. شهرستان باغ‌ملك از شمال به ايذه از جنوب به رامهرمز از باختر به حوالي سوسنگرد و از خاور به مرز استان چهار محال و بختياري و استان خوزستان محدود مي گردد. آب و هواي اين منطقه معتدل است. از مركز شهرستان باغ‌ملك سه راه آسفالت فرعي جدا شده است كه عبارتند از:
1- راه باغ‌ملك – ايذه به سوي شمال خاوري به درازاي 48 كيلومتر
2- راه باغ‌ملك – هفتكل به سوي جنوب باختري به درازاي 44 كيلومتر
3- باغ‌ملك – رامهرمز به سوي جنوب باختري به درازاي 57 كيلومتر
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
شهرستان باغ‌ملك در قديم «جانكي» نام داشته و نام آن مخفف «جوانكي» است كه نام طايفه اي از اكراد بوده كه در دوره اتابكان لر بزرگ به اين منطقه آمده و تا روزگار صفويه در اين نواحي مي زيسته اند. باغ‌ملك يكي از شهرستان هاي تازه تاسيس استان خوزستان مي باشد و تاريخ آن با تاريخ نواحي شمالي استان خوزستان در آميخته است. آورده اند كه باغ‌ملك نخست باغي پهناور و متعلق به حكمران آن منطقه بوده كه رفته رفته آباد و گسترده شده و به صورت شهركي در آمده است. از نظر تاريخي آن را به دوران حكومت شاه طهماسب اول صفوي نسبت داده اند كه نخست، طايفه اي به نام آل خورشيدي از ايلات بختياري درآن تسلط داشته و بعدها در روزگار شاه طهماسب دوم با پيروزي ايل زنگنه بر طايفه آل خورشيدي اين دو قوم با هم اختلاط يافته و مردم كنوني باغ‌ملك از آن دو طايفه هستند.
جاذبه هاي طبيعي
شهرستان باغ ملك منطقه اي كوهستاني است كه از كوه هاي بادرنگان در شمال و كوه هاي زرين و ديوانه در جنوب تشكيل شده است. مهم ترين پوشش گياهي منطقه را بلوط و افرا تشكيل مي دهند و از گياهاني كه كاربرد دارويي و صنعتي دارند؛ گل گاوزبان، خاكشير و گون كتيرا و پوشش گياهي مخصوص دام در اين منطقه مي رويند. روباه، شغال، گرگ، بزكوهي، قوچ، ميش، گراز، خرگوش، كبك، قرقاول در اطراف اين شهرستان ديده مي شوند. هواي باغ ملك معتدل است. بيش ترين درجه حرارت در مركز اين شهرستان در تابستان ها به 42 درجه بالاي صفر و كم ترين آن در زمستان ها به صفر درجه مي رسد. ميزان باران ساليانه اين شهرستان به طور متوسط 500 ميلي متر است.

ايذه در 205كيلومتري‌شهر اهواز قرار دارد. ايذه در دوران عيلاميان آياپيرو، در دوران هخامنشيان انزان، در عهد ساساني ايذه و در زمان اتابكان لرمال ناميده شده است.ايذه منطقه‌اي است كه به واسطه‌ي كوهستاني بودن، همواره مورد توجه بوده است و اهميت آن را در پناه‌گاه‌هاي سنگي و سنگ نگارهايي با قدمتي بسيار طولاني مي توان ديد. از شاخص هاي تاريخي و هنري منطقه‌مي‌توان به سنگ نگاره‌هاي عيلامي، آبشارهاي طبيعي زيبا، نگاركندها، نوشت كندها و... اشاره كرد. خنگ‌اژدر، كول فرح، اشكفت سليمان، خنگ يار علي وند، خنگ كمالوند، شيوند، طاق طويله و كوشك نورآباد از جمله مناطق ديدني وتاريخي شهرستان ايذه به شمار مي‌آيند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
از شاخص هاي تاريخي و هنري منطقهمي‌توان به سنگ نگاره هاي عيلامي، آبشارهاي طبيعي زيبا، نگاركندها، نوشت كندها و... اشاره كرد. خنگ اژدر، كول فرح، اشكفت سليمان، خنگ يار علي وند، خنگ كمالوند، شيوند، طاق طويله و كوشك نورآباد از جمله مناطق ديدني وتاريخي شهرستان ايذه به شمار مي‌آيند.
كشاورزي و دام داري
شغل اصلي مردمان شهرستان ايذه كشاورزي و دامداري مي باشد. آب مورد نياز براي كشاورزي از چاه هاي نيمه عميق تامين مي شود. از مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي اين شهرستان مي توان گندم، جو، تره بار و برنج را نام برد. انواع فرآورده هاي دامي و لبني از جمله توليدات بخش دامداري شهرستان بوده و دام و فرآورده هاي دامي از محصولات صادراتي اين منطقه محسوب مي شوند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
اين شهر در زمان عيلاميان«اسپير»، درزمان‌هخامنشيان«انزان»و در زمان استيلاي عرب«ايزج» يا «ايرج» ناميده مي شد. سكه هاي متعددي از طلا، نقره و مس به دست آمده اند كه بر آن ها با خط كوفي كلمه «ايزج» يا «ايرج» حك شده است. ايذه يك شهر تاريخي مي باشد كه آثاري از زمان هاي بسيار قديم در آن به جا مانده است. اين شهر در روزگار عيلاميان اهميت و عظمت بسيار داشته، مركز آن «انزان» يا «انشان» بود و در عهد ساساني نيز نام و اعتبار داشته است. در كتابهاي تاريخي و جغرافيايي دوران بعد از اسلام نيز نام اين شهر ذكر شده است. آتشكده اي هم در آن شهر بود كه تا زمان هارون الرشيد فروزان بوده است. مورخين مي نويسند: ايزج به پل سنگي بزرگي كه در آن شهر، روي كارون بسته بودند معروف بود. پل مزبور را ياقوت از عجايب جهان شمرده است. اين پل كه خرابه هاي آن هنوز ديده مي شود به نام مادر اردشير بابكان «خزهزاد» بود. كلمه ايذه درزمان اتابكان لر كم تر به كار مي رفت و به جاي آن مالمير(مال امير) ناميده شد. كلمه ايذه در قرن هاي گذشته به كلي متروك شده بود تا در دوره پهلوي مجددا مورد استفاده قرار گرفت.

 

طبيعت درشهرستان ايذه

مهم ترين منابع آبي شهرستان ايذه را رودخانه ها تشكيل مي دهند رودخانه هاي فرعي فراواني در اين شهرستان جاري است كه از ان جمله مي توان رودخانه هاي آب دم دلي، آب زرك، آب سرحوض، آب سوسن، آب شلا، ابوالعباس، اعلا، بولاواس، تلخاب، درازنا، دره دراز، رامهرمز، رمه چر، رود زرد، سمه، شور شوشتر، سيلون، كارون، ليرآب، مرغاب و هلايجان را نام برد. رود كارون نيز از 20 كيلومتري خاور مركز شهرستان ايذه عبور مي كند و پس از گذشتن از ايذه و مسجد سليمان، شوشتر و اهواز و خرمشهر به اروند رود وارد مي شود و از آن جا به خليج فارس مي ريزد. رود مرغاب كه شاخه اي از رود كارون محسوب مي گردد از حدفاصل ايذه و مسجد سليمان در جهت شمال باختري، جنوب خاوري جريان يافته و به اراضي شمالي (باغملك جانكي) جذب مي شود. آب زرك يك رود فصلي است به طول 20 كيلومتر و مسير كلي جنوب باختري كه از دامنه كوههاي جيمه و چلا در 42 كيلومتري جنوب خاوري ايذه سرچشمه مي گيرد و به خليج فارس مي ريزد.
آب دم دلي نيز يك رود فصلي به طول 21 كيلومتر است كه به طور كلي مسير جنوب خاوري دارد. اين رودخانه از دامنه كوه سردلي 22 كيلومتري جنوب باختري ايذه سرچشمه گرفته و ضمن عبور از دره دراز از كنار روستاهاي غلام حسين و گراوند بالا عبور مي كند و در 36 كيلومتري جنوب ايذه به رودخانه بولاواس مي ريزد. نام ديگر اين رودخانه دره دراز است.آب سوسن نيز يك رود دايمي به طول 30 كيلومتر است كه از دامنه كوه هاي سفيد و فرگه در 47 كيلومتري شمال ايذه سرچشمه گرفته و ضمن عبور از دره هاي پوشيده از جنگل و مخلوط شدن با دو سه ريزابه از كنار روستاها مي گذرد و با آب شلا مخلوط مي شود و در دره شمال باختري كوه گزير به رودخانه كارون مي ريزد.
كوه تورك ايذه
كوه تورك جزو دهستان سوسن شهرستان ايذه است. اين كوه در فاصله 91 كيلومتري شمال باختري ايذه با ارتفاع 3319 متر واقع شده است. اين كوه سرچشمه رودخانه هاي آب بازفت و لب است. تورك از شمال باختري به كوه لم لي متصل است و جزو كوهستان زاگرس به شمار مي رود.
كوه جنگلي دوتو ايذه
كوه جنگلي دوتو دذر دهستان هپرو، در 58 كيلومتري جنوب خاوري ايذه واقع شده است. ارتفاع اين كوه حدود 3170 متر است. اين كوه از جنوب به كوه كله متصل است و از شمال به كوه ليراب مي پيوندد. دامنه هاي خاوري اين كوه به دره رودخانه سيراب و دامنه هاي باختري آن به دره رودخانه صيدون متصل مي شود. در دامنه باختري اين كوه درياچه درميان دو كوه كله و دوتو قرار دارد و آب از زمين و اطراف آن مي جوشد. دامنه هاي اين كوه از جنگل پوشيده شده و جزو كوهستان مونگشت از كوهستان بزرگ زاگرس به شمار مي رود.
كوه كله ايذه
كوه كله در دهستان هپرو و در 59 كيلومتري جنوب خاوري ايذه واقع شده است. ارتفاع اين كوه حدود 3010 متر است. اين كوه از شمال به كوه دوتو متصل است. رودخانه صيدون از باختر، رودخانه اعلاء از جنوب و رودخانه هاي ليراب و سمه از خاور آن عبور مي كنند. در دامنه باختري اين كوه چشمه اي است كه آب آن در يك درياچه كوچك جمع مي شود. اين درياچه كه « دوتو » نام دارد در ارتفاع حدود 1680 متري قرار دارد. كوه كله جزو كوهستان مونگشت از كوهستان بزرگ زاگرس به شمار مي رود و دامنه هاي آن از جنگل پوشيده شده است.

اشكفت سلمان ايذه
غار سلمان در فاصله 3 كيلومتري جنوب باختري شهر ايذه كنوني، در انتهاي دره‌اي واقع شده است. اشكفت سلمان محوطه اي وسيع است كه در درون صخره طبيعي كوه به صورت سرپناهي با آثار آبرفتي و يك چشمه آب شيرين گوارا (كه از درون غاري كوچك و باريك بيرون مي‌آيد) تشكيل مي‌شود. روبه روي مجموعه اشكفت سليمان در سمت راست و در منتهي اليه كوهي كه روبه روي آن است دو نقش نيم رخ برجسته كه در درون دو چهارگوش معقر حجاري شده‌اند،‌ وجود دارد. در خاور اين دو لوحه اشكفت بزرگ يعني سايه بان خميده‌ كوه قرار دارد كه در زير آن بر روي بدنه كوه يك كتيبه مستطيل شكل ميخي و چند نقش حجاري شده و در زير اين كتيبه كه در ارتفاع قرار دارد، محل نشستن و تختگاه و يا انجام مراسمي ديده مي‌شود.

مسجد سليمان را شايد بتوان اولين شهر پارسي در خوزستان و جنوب باختر ايران ناميد. اين منطقه در 145 كيلومتري شمال شهر اهواز قرار دارد و نام آن برگرفته از تختگاه تاريخي سر مسجد و آتشكده است. در دوره عيلام احتمالا جزيي از ايالات سيماش بوده است. بعدها به واسطه ضعف عيلاميان مسكن پارسيان شده و در دوره هخامنشيان با نام پارسومانش شناخته شده است. آثار به جا مانده از اين ناحيه حداقل به هزاره پانزدهم پيش از ميلاد برمي‌گردد. مسجد سليمان مركز تحولات شگرفي در عرصه اقتصاد ايران بوده است كه از آن مي توان پالايشگاه بي‌بي‌يان (قديمي ترين پالايشگاه نفت در ايران و خاورميانه) اشاره نمود.
مكان هاي ديدني و تاريخي
صفه سر مسجد، بردنشانده، چهارطاقي سيم بند در انديكا، قلعه هاي ليت و بردي در انديكا، نقش برجسته هاي‌بي‌شمار و بازرفت، قبرستان انگليسي‌ها و ارامنه، چاه شماره يك، پالايشگاه، شهر بنوار، بقعه امام‌زاده شاه ابوالقاسم، بقعه امام‌زاده بابااحمد و بقعه هفت شهيدان از جمله مهم‌ترين ديدني هاي شهرستان مسجد سليمان به شمار مي‌آيند.

صنايع و معادن
علاوه بر صنعت نفت كه سبب گسترش تاسيسات نفتي در اين منطقه شده است كارخانه‌هاي متعدد ديگري از جمله كارخانه گوگرد سازي، كارخانه تانك سازي و كارخانه تصفيه شكر از نيشكر را نيز مي توان در اين ناحيه نام برد. عمده ترين معادن اين شهرستان نفت، گچ و سنگ هاي ساختماني هستند.
كشاورزي و دام داري
كشاورزي در اين منطقه به صورت ديمي و آبي انجام مي‌شود. عمده‌ترين محصول كشاورزي مسجد سليمان گندم و جو بوده و قسمتي از اين منطقه را مزارع ديم گندم و جو تشكيل مي دهد.
مشخصات جغرافيايي
مسجد سليمان با 9/6327 كيلومتر مربع مساحت، در شمال خاوري استان خوزستان واقع شده و مركز آن شهر مسجد سليمان است. اين شهرستان از شمال به استان چهارمحال و بختياري و دزفول، از خاور به استان چهارمحال و بختياري و شهرستان ايذه، از باختر به شهرستان هاي شوشتر و اهواز و از جنوب به شهرستان رامهرمز محدود مي‌شود. شهر مسجدسليمان با 6/27 كيلومتر مربع مساحت در 150 كيلومتري شمال خاوري اهواز بين 31 درجه و 59 دقيقه ي پهناي شمالي و 49 درجه و 17 دقيقه ي درازاي خاوري نسبت به نصف النهار گرينويچ قرار دارد و بلندي آن از سطح دريا 260 متر برآورد شده است. رودخانه كارون از اين شهرستان مي‌گذرد و آب و هواي آن گرم و مرطوب است.

راه آسفالته اصلي به سوي شمال باختري و از آن جا به سوي جنوب باختري به درازاي 135 كيلومتر تا اهواز و راه آسفالته فرعي به سوي جنوب خاوري تا مركز شهرستان رامهرمز به درازاي 102 كيلومتر از جمله راه هاي دسترسي به اين ناحيه هستند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
آثار و بقاياي يك پرستش‌گاه قديمي كه قبلا به گفته گيرشمن به دوره هاي پيش از ساسانيان مربوط است، در اين شهر كه قبلا مردم بومي آن را مسجد سلمان يا سليمان مي گفتند موجب شد كه اين شهر مسجد سليمان نام گذاري شود. اين شهرستان در سده هاي وسطي«تلغر» ناميده مي شد و اين نام به سرزميني گفته مي شود كه از كنار رودخانه كارون تا زمين هاي خاوري چشمه نفت امتداد داشت. در اين ناحيه، قسمت بالايي آن را«ترك دز» و پايين تر را «مسجد سليمان» مي خواندند. بلوك تلغر در قديم سرزمين آبادي بوده و روستاهايي داشته است. ياقوت مي گويد كه در حوالي ايذه ( احتمالا مسجد سليمان فعلي) آتشكده اي بوده كه تا زمان هارون الرشيد فروزان بوده است. شركت نفت «دارسي» بناي شهر مسجد سليمان را درسال 1906 شروع كرد و چون اولين حفاري ها در اين منطقه ايران به نفت رسيد مرغوبيت آن توجه شركت را جلب كرده و شروع به ساختن راه ها و كندن چاه هاي ديگر نمودند وخانه هاي زيادي را براي كاركنان اروپايي، هندي و ايراني بنا كردند. چون كار در آن جا فراوان شد مردم بسياري از هر سو به اين منطقه آمده و اين سرزمين رو به توسعه و پيشرفت نهاد و اكنون از شهرهاي مهم صنعتي خوزستان به شمار مي رود.

شهرستان شوشتر در 90 كيلومتري شمال اهواز آثاري از تمدن هاي اعيلامي تا اسلامي را در خود جاي داده‌است. شوشتر در قديم مركز استان خوزستان بود و هم اكنون يكي از شهرهاي‌آباد،با اهميت‌و‌تاريخي‌اين‌استان‌به‌شمار‌مي‌رود.ديباي‌شوشتري شهرت جهاني‌داشته است و در قرن دهم پوشش كعبه را از ديباي شوشتري تهيه مي كرده‌اند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
علاوه بر آثاري كه عظمت نواحي گتوند، عقيلي،شعييه و ديلم را در دوران عيلامي نمايان مي‌سازد اين شهر با شبكه اي از سازه هاي پيچيده نظير پل ها، شبكه ها، آسياب‌ها و آبشارها به صورت موزه تاسيسات درآمده است. قلعه سلاسل، بند ميران، كلاه‌فرنگي، پل شادروان، بند برج عيار، آبشارهاي متعدد، نهر بزرگ داريون، مسجد جامع و خانه مستوفي كه به اداره ميراث فرهنگي تبديل شده از مهم ترين ديدني‌هاي شهرستان شوشتر به شمار مي‌آيند.

صنايع و معادن
دو واحد بزرگ صنعتي كشت و صنعت نيشكر كارون در اين شهرستان از جمله مهم ترين مراكز صنعتي است‌كه توليد شكر را در اين منطقه بر عهده دارند.

كشاورزي و دام داري
شوشتر يكي از مراكز مهم كشاورزي ايران محسوب شده و محصولات عمده آن گندم، ذرت، حبوبات وصيفي‌جات است اين شهرستان به علت دارا بودن سدها، پل ها و آسياب هاي متعدد به صورت موزه تاسيسات مهار آب و استفاده از نيروي آن درآمده است. پس از كشاورزي دام‌داري نيز در اين شهرستان اهميت بسياري داشته است. دام و فرآورده هاي دامي و لبني از جمله توليدات اين بخش است. هم‌چنين شوشتر يكي از قطب‌هاي مهم توليد آبزيان در سطح ايران بوده كه در حدود دو سوم كل ماهي‌هاي استان خوزستان در شوشتر توليد وبه بازار كشور عرضه مي‌شود.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان شوشتر با 3538 كيلومتر مربع مساحت در مركز استان خوزستان واقع شده و مركز آن شهر شوشتر است. اين شهرستان از شمال به شهرستان هاي دزفول و مسجد سليمان، از باختر به شهرستان هاي اهواز و دزفول و از جنوب به شهرستان هاي مسجد سليمان و اهواز محدود است. شهر شوشتر با 6/17 كيلومتر مربع مساحت در 85 كيلومتري شمال شهر اهواز از نظر جغرافيايي بين 32 درجه و 3 دقيقه‌ي پهناي شمالي و 48 درجه و 50 دقيقه ي درازاي خاوري نسبت به نصف النهار گرينويچ قرار دارد. بلندي اين شهرستان از سطح آب 43 متر و هواي آن گرم است. مركز شهرستان شوشتر به چند راه پيوسته است:
راه اصلي به سوي شمال باختري به درازاي 60 كيلومتر تا شهر دزفول
راه فرعي به سوي شمال به درازاي 30 كيلومتر تا شهرك گتوند
راه فرعي به سوي جنوب خاوري به درازاي 15 كيلومتر تا راه اصلي مسجد سليمان- اهواز
راه فرعي به سوي جنوب به درازاي 52 كيلومتر تا راه اصلي مسجد سليمان – اهواز كه از راه شوشتر به درازاي 85 كيلومتر به اهواز پيوسته است.
فاصله هوايي اين شهرستان تا تهران 463 كيلومتر است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
شوشتر در چهار هزار سال پيش از ميلاد مسيح بنا شده و در هزاره قبل از ميلاد «هيدالو» نام داشت. از لحاظ جغرافيايي در شمال خاوري جلگه خوزستان و حد فاصل كوهستان و دشت قرار گرفته است. بعضي از مورخان بر اين باورند كه نام شوشتر از واژه «شوسا» يا «سوسا» يعني «مطبوع» و «دلپسند» گرفته شده است و عده اي آن را «شاه شاتر» يعني «شهر شاه» مي‌دانند. برخي شوش را به معني خوب و شوشتر را به معني خوب تر دانسته اند و برخي نيز آن را به مناسبت اين كه شش دروازه داشته است، «شش در» گفته و اعراب آن را «تستر» گفته اند. مورخين قديمي درباره شهر شوشتر نوشته اند: تستر شهري بزرگ، زيبا، خرم و داراي پاليزهاي نيكو و باغ هاي عالي است. همچنين درباره اين شهر نوشته اند:

والرين قيصر روم، اسير شاپور اول ساساني شد و در هفت سال اسيري به ساختن سد عظيم شادروان كه زير شوشتر واقع است، اشتغال داشت، اعراب شادروان را از عجايب ابنيه جهان شمرده اند. هنوز آثار آن به كلي از بين نرفته است. شوشتر در قديم مركز استان خوزستان بود و هم اكنون يكي از شهرهاي آباد، زيبا و تاريخي اين استان به شمار مي رود. ديباي‌شوشتري شهرت جهاني‌داشته است و در قرن دهم پوشش كعبه را از ديباي شوشتري تهيه مي كرده‌اند.

مي‌گويند كه از ده شهري كه اردشير در خوزستان و بين النهرين ساخته است، يكي بهمن اردشير است (يهمن‌شير) كه گويا امروز سرزمين خرم شهر و آبادان را در بر مي گيرد و رودي بنام بهمن شير از ميان آن مي گذرد. تحقيقات معروف ديولافوآدمورگان عمر تمدن در خوزستان را به عصر عيلامي‌ها مربوط مي داند. خرم‌شهر در 120 كيلومتري جنوب باختري شهرستان اهواز و14 كيلومتري شمال باختري آبادان قرار دارد. در دوره ساساني شهري بين خرم‌شهر و آبادان كنوني به نام بندگبان (جبان) وجود داشته است. تا پيش از جنگ تحميلي، خرم‌شهر به دليل موقعيت جغرافيايي و بازرگاني و ارتباط با درياي آزاد ثروت عظيمي را در خود جاي داده بود. وجود تجارت‌خانه‌هاي بزرگ و نمايندگي شركت هاي بزرگ كشتي‌راني، به‌خرم‌شهر چهره يك بندر بين المللي بخشيده بود و ساكنانش به زبان فارسي، عربي و ديگر زبان هاي خارجي آشنايي داشتند. اهالي بومي خرم‌شهر به بافت حصير، سبد خرما و عبا مشغول هستند. حصير، سبد بادبزن دستي و نظاير آن را از برگ درخت خرما و عبا را از پشم بز مي بافند. از محوطه‌هاي تاريخي منطقه‌مي‌توان‌به بندرسرق‌كه مركز صادرات شيشه و مصنوعات سفالي و دستي است، اشاره كرد. شهرك ولي عصر، ساختمان هلال احمر، مسجد ولي عصر، كاخ فيليه و مسجد جامع خرم‌شهر از ديگر آثار ديدني شهرستان خرم شهر به شمار مي‌آيند.
صنايع و معادن
تا پيش از جنگ تحميلي، خرم‌شهر به دليل موقعيت جغرافيايي و بازرگاني و ارتباط با درياي آزاد ثروت عظيمي را در خود جاي داده بود. وجود تجارت‌خانه هاي بزرگ و نمايندگي شركت هاي بزرگ كشتي‌راني، به خرم‌شهر چهره يك بندر بين المللي بخشيده بود و ساكنانش به زبان فارسي، عربي و ديگر زبان هاي خارجي آشنايي داشتند. عموما ساكنان اين شهر به كار در بخش هاي خدمات، كشاورزي (خرما و مركبات) و صنايع (باغباني، حصيربافي و صنايع ديگر) مشغول بودند، در نتيجه توسعه حمل ونقل و ساخت بارانداز افزايش يافت. ايجاد تاسيسات نفتي در خوزستان باعث ترقي و رونق اقتصادي فوق‌العاده منطقه شد اما جنگ نابرابر سال 1980 به اين شهرستان آسيب رسانده و چهره شهر خرم‌شهر را كه عروس شهرهاي خوزستان لقب داشت به كلي تغيير داد. امروزه شهربازسازي كامل شده و علاوه بر زيبايي هاي تاريخي و باستاني آن موزه جنگ نيز در آن به نمايش در آمده و عموم مردم خرم‌شهر با آسايش و راحتي، به سامان بخشيدن وضعيت اقتصادي و بازرگاني شهرستان بلاش مي كنند و در اين راه موفقيت هاي بسياري هم به دست آورده اند.

كشاورزي و دام داري
عمده ترين محصول كشاورزي اين شهرستان خرما و مركبات است. كمربندي از درختان نخل به پهناي 400 متر شهر خرم‌شهر را از ساير قسمت هاي استان جدا مي سازد. دام‌داري در منطقه رواج داشته و انواع محصولات حيواني از قبيل لبنيات، پوست، پشم از فرآورده هاي اين بخش است.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان خرم‌شهر با مساحتي حدود 4552 كيلومتر مربع در انتهاي جنوب باختري استان خوزستان، در محل پيوستن رود كارون و اروند رود واقع شده است. اين شهرستان از شمال به اهواز، از خاور به شادگان، از جنوب به آبادان و از باختر به كشور عراق محدود است. بلندي خرم‌شهر از سطح دريا 3متر و آب و هواي اين شهرستان به علت نزديك بودن به عربستان و عراق تحت تاثير بادهاي گرم و خشكي است كه از اين سو مي وزند. رطوبت نسبي موجود در اين ناحيه به علت نزديكي به اروند رود و خليج فارس در تمام فصل ها بالا است. از خرم‌شهر به شهرهاي اهواز و آبادان راه آسفالته وجود داشته و فاصله هوايي آن تا تهران 660 كيلومتر مربع است. انتهاي راه آهن سرتاسري ايران، محور تهران – خرم شهر به درازاي 1070 كيلومتر، به خرم شهر منتهي مي‌شود.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
در محل پيوستن رود كارون و اروند رود در حدود خرم‌شهر كنوني، شهر كهن‌تري به نام «بيان» وجود داشته كه تا سده 4 هـ. ق نيز آثاري از آن بر جاي بوده است. اين شهر پيش از اسلام «بارما» نام داشت و به قول مورخان در زمان خلافت عمربن خطاب تبديل به «بيان» شده است. شايد واژه «بيان» معرب «پيان» باشد كه در زبان خوزي به معني مردان است. پس از ويراني شهر پيان در نزديكي ويرانه هاي آن يعني در جايي كه با جدا شدن كانال عضدي از بهمن شير، گونه شمال خاوري جزيره آبادان پديد آمده است و اكنون نيز به نام محرزي معروف بوده و جزو حومه خرم‌شهر است، شهري كوچك به نام محرزه (مهرزه يا محرزي) نباشد كه پس از شهر بيان، ساليان دراز بندرگاه كشتي هاي بازرگاني و پايگاه داد و ستد و مبادله كالا بود. خرم‌شهر از ديدگاه تاريخ نگاران بازمانده شهر بيان و محرزه يا محرزي و آخرين مولود پيوست گاه كارون و اروند رود است. عيلاميان در محلي كه كارون به خليج فارس مي ريخت شهري به نام «ناژيتو» بنا كرده بودند تا دروازه كارون را پاس‌داري كنند. پس از آن هخامنشيان در سرچشمه رود كارون، آبادي ديگري به نام «آگينس» بنياد نهادند. پس از ناژيتو و آگينس نوبت پاسداري اين دروازه مهم كه با گذشت زمان تا جاي خرم‌شهر كنوني پيش آمده بود به شهر بيان و محرزه رسيده و روزگار شهرهاي ناژيتو، آگينس و محرزه يكي پس از ديگري پايان يافت و چنان كه گفته شد سرزمين بارما بعدها نام هاي محرزه، محمره به خود گرفت و سرانجام نيز عروس كنوني شهرهاي خوزستان، خرم‌شهر جايگزين آن ها شد. اين شهرستان كه در گذشته به نام بندر محمره معروف بود از 2 قرن پيش، دليل اهميت سوق الجيشي فوق العاده مورد توجه استعمارگران قرار گرفت و تا كنون چندين بار به اشغال قواي خارجي در آمده است. امپراطور عثماني در سال 1883 ميلادي، انگليسي ها در سال 1875 ميلادي و ارتش متجاوز عراق در سال 1980 خرم‌شهر را اشغال كرده اند. سرنوشت تاريخي خرم‌شهر كه پر از فراز و نشيب است، به تنهايي گوياي اهميت اين سرزمين به لحاظ موقعيت جغرافيايي و استراتژيكي است.

 

طبيعت درشهرستان خرمشهر

رود خانه اروند رود خرم شهر و آبادان
رودخانه اروند رود در شهرستان هاي خرم شهر و آبادان جاري است و يكي از رودخانه هاي مرزي ايران و عراق است. درازاي بخش مرزي رودخانه 84 كيلومتر است. اروند رود كه به شط العرب نيز گفته مي شود، از تلاقي رودخانه هاي دجله و فرات در نقطه اي به نام قرنه، در 110 كيلومتري شمال باختري آبادان تشكيل مي يابد و رو به سوي جنوب خاوري از كنار شهر بصره مي گذرد و سپس به داخل عراق وارد مي شود. سپس شهرستان هاي خرمشهر و آبادان را طي مي كند و در 8 كيلومتري جنوب اروند كنار به خليج فارس مي ريزد. در شهر خرمشهر با شاخه باختري رود كارون مخلوط مي شود.
شهرستان خرم شهر به طور كلي دشت و شوره زار است و ارتفاع مهمي ندارد فقط در جنوب خاوري آن كوه ميشان به ارتفاع 250 متر ديده مي شود.

شهرستان آبادان در 116 كيلومتري اهواز در دهانه ورودي خليج فارس و در همسايگي كويت و عراق قرار دارد. تاريخ زندگي در اين منطقه را مي‌توان از دوره ساساني و قرون اوليه اسلامي تاكنون در نظر گرفت. آبادان جزيره است به طول 46 كيلومتر و عرض بين 32 تا 20 كيلومتر كه در دلتاي اروند رود بين رودهاي بهمن‌شير و كارون و اروند واقع است. اين مكان هم زمان با ظهور اسلام شهري آباد بوده است. به گفته تاريخ نويسان شهري بوده كه‌مردم آن‌جا هميشه به عبادت مي‌پرداختند. شغل عده‌اي از مردم آبادان حصيربافي بوده است. در ابتداي قرن چهارم هجري عبادان به آبادان تغيير نام داد و از قرن ششم هجري به بعد شهر آبادان فعلي پديد آمد. مدرسه مهرگان، بقعه خضر، موزه آبادان، مسجد رنگونيها، سينما نفت و ساختمان آموزشگاه فرهنگ برخي از مكان‌هاي ديدني و تاريخي شهرستان آبادان را تشكيل مي‌دهد.
صنايع و معادن
پالايشگاه نفت آبادان، يكي از نخستين واحدهاي بزرگ صنعتي كشور به شمار مي رود. اين پالايشگاه كه از نظر تنوع توليد يكي از بزرگ ترين پالايشگاه ها و داراي فرآورده هاي بيش تري است يكي از مراكز بزرگ صنعت نفت دنيا محسوب مي شود، به طوري كه تعداد توليدات آن را بيش از 100رقم ذكر نموده اند كه از آن ميان مي توان نفت چراغ، نفت كوره، قير، نفت، گاز، نفت سفيد، بنزين اتومبيل، هواپيما و جهت سوخت ديزل، سوخت كشتي و انواع حلال هاي را نام برد. شركت سهامي پتروشيمي آبادان نيز يك مجتمع پتروشيمي مركب از هفت كارخانه مي باشد كه فرآورده هايي از قبيل اتيلن، كلر، سود سوزآور، پلي وينيل كلرايد و مانند آن توليد مي نمايد. وجود شركت شيلات جنوب، كارخانه هاي متعدد رنگ سازي، ظروف آلومينيوم و… سبب رونق صنايع در اين منطقه شده است. مهم ترين معادن اين شهرستان معادن نفت و گاز است كه در اكثر نقاط وجود دارند. منابع نمك آن نيز به علت رسوبات دريايي فروان است.

كشاورزي و دام داري
درآبادان كشاورزي به كشت و پرورش درخت خرما (نخل) اختصاص دارد. تعداد نخل هاي موجود در اين ناحيه را 4 ميليون اصله برآورد كرده اند كه از انواع خرماها مي توان «سعمران برمي»، «قنطار»، «حلاوي»، و «بريم» را نام برد. جهت آبياري اين نخلستان ها از رودخانه هاي كارون و اروند رود استفاده مي‌شود. شهرستان آبادان به علت مجاورت با شاهرگ اقتصاد كشور يعني نفت و تاسيسات نفتي، از رفاه نسبتا بيش تري برخوردار بوده و مهم ترين رشته هاي فعاليت اقتصادي اهالي به ترتيب اهميت كارگري، كشاورزي، بازرگاني، ماهي‌گيري و صنايع دستي است. بازرگاني از جمله اموري بوده كه به علت فراواني خرما در منطقه رواج داشته و بيش تر معاملات بر صادرات خرما و واردات مواد خوراكي، البسه، كالاهاي صنعتي و غير صنعتي استواراست كه با كشورهاي مختلف خارجي صورت مي گيرد. ماهي گيري نيز از جمله مشاغل رايج اهالي بومي آبادان بوده و ماهي هاي صيد شده تحت نظر شركت شيلات مقداري صادر و مقداري هم به مصرف محلي مي رسد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان آبادان با مساحتي حدود 2796 كيلومتر مربع در جنوب باختري خوزستان و منتهي اليه خليج فارس واقع است. اين شهرستان از جانب شمال به شهرستان‌هاي شادگان و خرم‌شهر از خاور به شهرستان بندرماه‌شهر و رودخانه بهمن‌شير، از جنوب به خليج فارس و از باختر به مرز ايران و عراق و اروند رود محدود است. شهر آبادان مركز شهرستان بين 30 درجه و 22 دقيقه و 30 ثانيه عرض شمالي و 48 درجه و 12 دقيقه و 30 ثانيه درازاي خاوري از نصف اللنهار گرينويچ قرار گرفته و بلندي آن از سطح دريا 2 متر است. براساس سرشماري سراسري سال 1375 جمعيت شهرستان آبادان 252047 نفر برآورد شده است كه از اين تعداد 206073 نفر در مركز اين شهرستان ساكن بوده اند.اروند رود و كارون مهم ترين رودهاي منطقه و ايران محسوب مي شوند. آبادان به شكل جزيره اي در كنار خليج فارس قرار گرفته و آب و هواي آن گرم و مرطوب است. شهرستان آبادان به دليل اهميت اقتصادي داراي انواع راه هاي زميني، هوايي و دريايي است.

چهار راه آسفالته درجه يك از مركز شهرستان آبادان به اطراف منشعب مي شودكه عبارتند از:
راه آبادان – اهواز به سمت شمال خاوري به درازاي 115 كيلومتر
راه آبادان – بندرامام خميني به سمت شمال خاوري به درازاي 100 كيلومتر
راه آبادان – خرم‌شهر به سمت شمال باختري به درازاي 14 كيلومتر
راه آبادان – اروند كنار به سمت جنوب خاوري به درازاي 48 كيلومتر
از آن جا كه راه آهن سراسري ايران به خرم‌شهر ختم مي‌شود، دسترسي به ايستگاه راه آهن نيز پس از طي 14 كيلومتر امكان پذير است. در آبادان يك فرودگاه بين المللي وجود دارد كه در آن پروازهاي مستقيمي به تهران و بيش تر پايتخت هاي اروپايي و آسيايي صورت مي گيرد. هم‌چنين به بعضي از شهرهاي ايران نيز پرواز مستقيم دارد. از طريق بندر آبادان كشتي ها و نفت‌كش هاي زيادي دررفت و آمد هستند كه كالاهاي مختلفي به آن وارد كرده و مواد نفتي متعدد را به ساير نقاط دنيا مي رسانند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
بندر آبادان در قديم «عبادان» و چندي نيز «جزيره الخضر» ناميده مي شد. برخي از جغرافي نگاران عبادان را به عبادين حصين حبطي كه در زمان حجاج و خلافت عبدالملك اموي حاكم آن بوده است، منسوب مي كنند. برخي ديگر علت انتخاب عبادان را وجود خانقاه عابدان و زاهدان در نزديكي آن دانسته ومي گويند ريشه آن عباد به معناي بسيار عبادت كننده مي باشد. اين وجه تسميه درست نيست. شكل كهن اين نام «اپاتان» است و از ريشه عبد و عابد نمي باشد. اپاتان از 3 كلمه ا- پات- آن – تشكيل شده است. «ا» به معني آب و «پات» از ريشه پاييدن و«آن» پسوند نسبت است. بنابراين اپاتان به معني جايي است كه در آن جا از آب دريا و رود پاسباني مي كنند و آن را مي پايند. گفته ابن حوقل نيز گواه براين معني است كه پاسبانان در آبادان، دزدان دريا را از دزدي باز مي داشته و دهانه دجله و دريا را مي پاييدند. بدون ترديد نام ايراني «آبادان» از كلمه «آباد» گرفته شده است. زيرا پس از احداث پالايشگاه در آن رو به عمران و آبادي گذاشت و آبادان ناميده شد.

 

طبيعت درشهرستان آبادان

شهرستان آبادان به صورت جزيره اي در ميان رودخانه هاي كارون و اروند رود و توسط خليج فارس احاطه شده است. اروند رود كه از به هم پيوستن دو رودخانه بزرگ دجله و فرات در خاك عراق تشكيل مي شود، يك رودخانه دايمي است كه طول سراسري آن حدود 190 كيلومتر و طول بخش مرزي آن 84 كيلومتر است. شيب متوسط آن صفر بوده و مسير كلي آن جنوب خاوري است. رودخانه هاي دجله و فرات در نقطه اي به نام قرنه در 110 كيلومتري شمال باختري آبادان رودخانه اروند رود را تشكيل مي دهند اين رود رو به سوي جنوب خاوري از كنار شهر بصره مي گذرد و در نقطه اي به مختصات طولي حدود 48 درجه و 6 دقيقه و عرضي حدود 30 درجه و 27 دقيقه به مرز ايران و عراق وارد مي شود و شهرستان هاي خرم شهر و آبادان را طي مي كند و در 8 كيلومتري جنوب اروند كنار به خليج فارس مي ريزد. در شهر خرم شهر با شاخه باختري رود كارون مخلوط مي شود.اين رودخانه از نزديكي خرم شهر مرز مشترك ايران و عراق محسوب شده و از اين مكان تا پيوستن به خليج فارس اروند رود ناميده مي شود.
شهرستان آبادان يك جزيره است كه از 3 طرف به وسيله رودخانه و از سمت جنوب توسط خليج فارس احاطه شده است. پس رفتگي آب خليج منطقه وسيعي را به صورت زمين هاي پست و باتلاقي درآورده كه به خصوص نواحي خاوري اين جزيره را در بر مي گيرد. اين شهرستان تنها 2 متر از سطح دريا ارتفاع دارد و كل زمين هاي آن پست و هموار است و بلندي قابل ذكري ندارد.

X