معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1478479
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك
 

اقليد‌ يكي از شهرستان‌هاي استان فارس است كه‌داراي هوايي معتدل است و چراگاه‌هاي فراواني دارد در پنج ماه از بهار و تابستان منطقه سردسير ايل هاي گوناگوني مانند قشقايي و عرب باصري‌است. از طايفه‌ها و تيره‌هاي‌ديگر مي‌توان‌از‌طايفه‌هاي‌فارسيمدان،كله‌كو، كشكولي، اسلاملو و طايفه هاي كلمه‌اي و گردشولي از ايل ممسني نام برد. زبان مردم اقليد، فارسي اما به خاطر وضعيت منطقه لهجه هاي متفاوتي دارند. آداب و رسوم مردم اقليد با توجه به ويژگي هاي مخصوص خود بيش‌تر به آداب و رسوم مردم فارس مي‌ماند و از نظر زندگي و برخورد با مردم منحصر به فرد است. خون گرم بودن ، زود آشنا شدن، با نيتي پاك و باطني با صفا با مهمان بر خورد كردن و برنامه ريزي با ظرافتي خاص در مورد بعضي از مراسم مانند عروسي و عزاداري، عيد نوروز و عيد غدير از ديگر ويژگي هاي مردم اقليد هستند. مهم ترين صنعت دستي در شهرستان اقليد؛ فرش بافي است چون اصلي ترين كارو پيشه مردم منطقه‌ فرش بافي است. شمار دستگاه هاي قالي بافي اين شهرستان بيش از هزار دستگاه است و دو شركت بزرگ فرش بافي نيز در اقليد فعال هستند.
طرح و نقش فرش ها محلي و بيش‌تر نفش هيبت لو هستند، اما در كارگاه هاي شركت فرش نيز نقشه‌هاي ديگري بافته مي شوند كه به نام فرش‌هاي آباده‌اي در بازار به فروش مي رسند. بيش‌ترمردم نواحي روستايي اقليد به قالي بافي مشغول هستند و اين كار را بيش‌تر زنان و دختران به عهده دارند. توانمندي هاي شهرستان اقليد در زمينه بافته هاي داري (قالي و گبه) قابل توجه است، به اين ترتيب كه اين شهرستان قادر است انواع فرش دست‌باف با ميزان توليد ساليانه 40 هزارمترمربع و همين ميزان صادرات و گبه بافي به ميزان توليد ساليانه 5 هزارمتر مربع و به همين ميزان صادرات داشته باشد. گيوه بافي، جاجيم بافي و نمد مالي از ديگر صنايع دستي اين شهرستان است كه در تمام روستاها و شهرهاي اين منطقه توليد و عرضه مي شوند. برخي از اين توليدات جنبه صادراتي و برخي ديگر تنها جنبه مصرف محلي دارند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
درياچه كافتر و آبشار دشتك ابرج و چشمه هاي متعددي كه فضاهاي فرح بخش و زيبايي را فراهم آورده اند به همراه دامنه كوه ها و سواحل رودخانه ها از مهم ترين جاذبه هاي طبيعي شهرستان اقليد به شمار مي آيند. ازاماكن مقدسه و تاريخي منطقه مي توان امام زاده ها و مسجد جامع شهر كه قدمت آن به شش صد سال قبل مي رسد را نام برد. هم چنين قلعه قديمي ايزد خواست از جاذبه هاي مهم تاريخي منطقه به شمار مي آيند.

صنايع و معادن
بزرگ ترين مركز صنعتي شهرستان اقليد كارخانه قند مي باشد كه با ظرفيت اسمي روزانه 1500 تن مصرف چغندرقند سالانه در حدود ميانگين 27 هزار تن مي باشد و بوسيله بخش خصوصي اداره مي شود. دومين واحد صنعتي اين شهرستان شركت صنايع پلاستيك كوثر با ظرفيت اسمي ساليانه 2500 تن و عملي 3500 تن توليد انواع پلي اتيلن پايپ، سبك ، سنگين، پلي‌پروپيلن‌وپلي‌استايرن‌است. واحدهاي صنعتي ديگر شامل كارخانه شيرپاستوريزه با ظرفيت اسمي 3000 تن شير در سال و ساير فراورده هاي لبني از جمله ماست پاستوريزه، ماست موسير، پنير سفيد، خامه ، دوغ گازدار است.

واحدهاي صنعتي ديگر شامل شركت توليد و بسته بندي فرآورده هاي گوشتي شعبه اقليد با ظرفيت 9 هزارتن كشتار دام و 3600 تن بسته بندي انواع گوشت قرمز به صورت ساليانه است و هم‌چنين كارخانه آرد اقليد با ظرفيت 250 تن روزانه توليد آرد والسي كه بيش از 90% مراحل اجرايي آن اتمام يافته و در آينده نزديك به بهره‌برداري خواهد رسيد. با وجود داشتن استعدادهاي بالقوه توليدات معدني در اين شهرستان به دليل عدم سرمايه گذاري در اين بخش، غير از توليدات معدني در خصوص شن ماسه فعاليت هاي توليدي ديگري انجام نمي پذيرد.
كشاورزي و دام داري
در اقليد به سبب وجود آب فراوان و هواي مناسب، كشاورزي رونق دارد. از نظر كشاورزي اين شهرستان از موقعيت خاص كشاورزي برخوردار بوده و وجود پنج دشت مسطح و حاصل خيز و منابع طبيعي آبي قابل توجه اين منطقه را به يكي از مهم ترين قطب هاي كشاورزي استان فارس تبديل كرده است، هم اكنون ميزان 140 هزار هكتار زمين قابل كشت وجود دارد كه تا 200 هزارهكتار نيز قابل گسترش مي باشد و عمده توليدات كشاورزي عبارتند از : گندم، جو، چغندرقند، سيب زميني، حبوبات (نخود، لوبيا،عدس)، سيب درختي ، علوفه (يونجه ، اسپرس ، شبدر).
علاوه بر توليد محصولات زراعي در اين شهرستان انواع محصولات باغي توسط كشاورزان توليد مي شود كه براساس جديدترين آمار موجود با سطح زيركشت 8581 هكتار مي باشد كه عمده ترين محصولات باغي عبارتند از سيب درختي ، بادام ، انگور ، گردو كه سطح زيركشت سيب درختي 3094 هكتار ، بادام (آبي 218 هكتار، ديم 2986) انگور (آبي 443 هكتار ، ديم 839 هكتار) و گردو 391 هكتار مي باشد، باغ داران محصولات ديگر از جمله زردآلو، آلبالو، گيلاس، هلو، شليل، شفتالو، انواع آلو، انواع گوجه، به، گلابي، خرمالو، انار، توت، انجير، سنجد و زعفران نيز توليد مي شود.
شهرستان اقليد يكي از شهرستانهاي مستعد دامپروري مي باشد كه تقريباً حدود 400 هزار واحد دامي ، توسط حدوداً 500 بهره بردار(دامدار و دامپرور) در بافت شهر و روستاهاي شهرستان نگهداري مي شوند و در طول شش ماه از سال بيش از 50 هزار نفر از عشاير بدليل ييلاقي بودن منطقه به اين شهرستان كوچ مي نمايند كه اين امر موجب رونق دام پروري گرديده و ساليانه ميزان قابل دام به صورت زنده مازاد بر نياز شهرستان به استانهاي يزد، اصفهان ، فارس صادر مي گردد. اخيراً نيز با احداث و راه اندازي مجتمع گوشت اين شهرستان ، انواع دام هاي مختلف از دام داران منطقه توسط اين مجتمع خريداري و پس از كشتار ، بسته بندي گرديده و به ساير نقاط كشور ارسال مي گردد. دام داري بر عهده تيره هاي گوناگون ايل ها است و دام ها شامل گاو، گوسفند، بز و شتر است. انواع فرآورده هاي دامي و لبني از محصولات بخش دام داري اين شهرستان مي باشد.
مشخصات جغرافيايي
اقليد واقع در طول جغرافيايي 52 درجه و 41 دقيقه و عرض جغرافيايي 30 درجه و 53 دقيقه و بلندي 2230 متري از سطح دريا مي باشد. اقليد يكي از شهرستان هاي استان فارس است كه از شمال و شمال‌خاوري با شهرستان آباده، از جنوب خاوري با شهرستان خرم بيد، از جنوب با شهرستان مرودشت، از باختر با شهرستان سپيدان و استان كهگيلويه و بوير احمدو از شمال باختر با شهرستان سميرم از استان اصفهان هم مرز است. چون اين سرزمين كوهستاني است چشمه سارهاي فراوان دارد كه بيش‌تر آن ها، سرچشمه‌هاي رودخانه كر هستند. جمعيت شهرستان اقليد درسال 1375 تعداد 80947 نفر بر آورده شده است. شغل‌اصلي مردم اقليد كشاورزي، دام داري، پيشه وري، بازرگاني، كارگري و فرش بافي است. مسيرهاي اين شهرستان به مناطق اطراف عبارت اند از:
- راه آسفالته اي كه از اقليد به سوي شمال خاوري كشيده شده كه اقليد را به جاده اصفهان - شيراز در آبادي سورمق متصل مي سازد. در ازاي اين راه 18 كيلو متر است.
- راه اقليد - آسپاس كه 48 كيلومتر است و از اقليد به سوي جنوب باختري مي رود و به آبادي آسپاس مي رسد.
- جاده اي كه از سوي شمال از اقليد به سوي آبادي هاي صغاد بهمن و سپس به ايزد خواست و شهر سميرم مي رسد.
- راه هاي ديگري كه مركز بخش اقليد را به آبادي هاي پيرامونش مي رساند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
اقليد درعربي يعني كليد واحتمالا يك كلمه يوناني مي باشد. اين شهر به دروازه فارس مشهور بوده و درگذشته يكي از بلاد مهم به شمار مي رفته است. كليد به مرور زمان به كليل و بعد به اقليد تغيير نام پيدا نمود و هنوزهم عده اي به آن كليل مي گويند و مفهوم مجازي آن، كليد گشايش سرزمين فارس است. به اين معني كه هر كس مي خواسته فارس را فتح كند، اول بايستي اقليد را فتح كند. اقليد شهر كهن سالي است و در دوران هاي پيش از اسلام منطقه آبادي بوده است. هم اكنون ازدوران ساسانيان چند اثر ارزنده در اقليد و پيرامون آن وجود دارد كه حوض دختر گبر با سنگ نوشته پهلوي اش يكي از آن هاست. در فارسنامه ابن بلخي درباره اقليد چنين نوشته شده است : « اقليد شهركي كوچك است و حصاري دارد و جامع و منبردارد و هواي آن در سردسير معتدل است و درست، آب آن خوش است و روان، [ و در آن ] ميوه باشد از هر نوعي ... ». هم چنين در فارسنامه ناصري نيز درباره اقليد چنين مي خوانيم : « اقليد پنج فرسخ جنوبي آباده است در دامنه كوهي افتاده است. رودخانه از ميان آن جاري است در دو جانب اين رودخانه باغ هاي پر از درختان سردسيري است مكاني با صفا و نزهت گاهي دلگشا است ».

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان اقليد

مسجد جامع اقليد
مسجد جامع اقليد در اقليد، جنوب شهرستان آباده و در شمال استان فارس واقع شده است. اين بنا كه بنايي است خشتي و گلي قدمتي شش صد ساله دارد. بر روي كتيبه اي كه بر سر در مسجد نسب شده، تاريخ ساخت بنا سال 849 هـ. ق نوشته شده است. منبري منبتي در مسجد وجود دارد كه تاريخ ساخت آن 1008 هـ. ق مي باشد. اين بنا در طول زمان بارها تعمير و باز سازي شده است.

 

آرامگاه ها ، امام زاده ها و زيارتگاه ها درشهرستان اقليد

بقعه امام زاده سيدعبدالرحمان اقليد
بقعه امام زاده سيدعبدالرحمان از زيارتگاه هاي محلي روستاي كافتر شهرستان اقليد است. طبق روايات اين امام زاده از نوادگان امام حسن مجتبي(ع) مي باشد.

امام زاده سيد محمد اقليد
بقعه امام زاده سيد محمد از زيارت گاه هاي محلي مردم روستاي كافتر شهرستان اقليد است. اين امام زاده از نوادگان حضرت ابوالفضل العباس(ع) مي باشد.

 

قلعه ها ، برجها و آتشكده ها درشهرستان اقليد

قلعه ايزد خواست اقليد
ويرانه هاي قلعه ايزد خواست در شمال استان فارس و 141 كيلومتري اصفهان واقع شده است. اين قلعه كه بر فراز صخره اي رسوبي قرار گرفته توسط يك پل كهنه از جانب جنوب با خارج ارتباط پيدا مي كند. در قلعه ايزد خواست، خانه هاي كوچك و كوچه هاي تنگ از دوران ساساني برجاي مانده است. چار طاقي عهد ساسانيان را كه آتشگاه و نيايشگاه قلعه بوده است در اوايل قرن نهم هجري به مسجد تبديل كرده اند. در حال حاضر نيز با پوششي تازه كه پايين تر از طاق عهد ساساني ايجاد كرده اند، مسجدي ساخته اند كه مورد استفاده مردم است.

 

عمارات و محوطه هاي باستاني در شهرستان اقليد

تپه هاي باستاني اقليد
تپه حسن آباد، تل حاجي نوروز، تل خنجشت، تل چشمه وزوزن از جمله تپه هاي باستاني شهرستان اقليد مي باشند كه قدمت آن ها به هزاره هاي پيش از ميلاد و دوره هاي اسلامي بازمي گردد.

 

 

مرودشت يكي از باستاني‌ترين مناطق ‌ايران است كه با پيشينه‌ي كهن خود در طول تاريخ توجه بسياري‌از باستان‌شناسان و دوست‌داران فرهنگ و تمدن ايراني را به خود معطوف داشته است. مجموعه آثار به جاي مانده ماقبل تاريخ و آثار اعجاب برانگيز تاريخي بيان‌گر اين مطلب است كه اين شهرستان با اهميتي ويژه؛ همواره مورد توجه بوده است. مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد كه شاهكار مديريت باستاني و حاصل تلاش دستان آفرينش گر معماران چيره دست دوره هاي باستاني ايران بوده و از شهرتي هم‌سان با ديوارعظيم چين و اهرام ثلاثه مصر برخوردار است، مهم ترين مكان ديدني شهرستان مرودشت را تشكيل مي دهند. عظمت منحصر به فرد اين بنا به تنهايي گوياي تاريخ شكوهمند تمدن ايران است واين درحالي است كه اين مجموعه تنها يكي ولي مهم‌ترين اثر از بناهاي تاريخي كشور ايران و استان فارس است. شهرهاي قديمي‌ به همراه نقش ها و كتيبه‌هاي باستاني و كاخ هاي پادشاهان هخامنشي و چندين اثر تاريخي و قديمي ديگر، از جمله جاذبه هاي مهم شهرستان مرودشت به شمار مي آيند. مجموعه كاخ هاي‌تخت‌جمشيد، كاخ صد ستون، كاخ داريوش، سنگ نبشته پهلوي، تخت گوهر يا تخت رستم، نقش رجب، آرامگاه اردشير دوم و سوم، شهر قديمي استخر (تخت طاووس)، قلعه استخر، برج زندان سليمان، پل بند امير و پل خان از جمله مهم‌ترين آثار تاريخي اين شهرستان به شمار مي روند.هم‌چنين طبيعت جذاب و غني شهرستان مرودشت به ياري منحصر به فردترين آثار تاريخي و باستاني اين منطقه آمده و جلوه هاي اعجاب انگيزي از زيبايي هاي طبيعي را به نمايش گذاشته و اين شهرستان را به لحاظ طبيعي نيز در رديف مناطق ديدني ايران قرار داده است. موقعيت طبيعي و چشم اندازهاي اطراف آبشار مارگون با هم آميزي درختان جنگلي وتوپوگرافي ناحيه كوهستاني و رودخانه اي، نمايش گر طبيعت غني و زيباي شهرستان مرودشت هستند. بافت قالي و قاليچه مهم ترين صنايع دستي شهرستان مرودشت را تشكيل مي دهد. قالي ها بيش تر توسط زنان و دختران و در كارگاه هاي خانگي و محلي توليد مي شوند. شركت سهامي فرش هم كه به تازگي در اين منطقه تاسيس شده ، كار توليد و عرضه فرش را به صورت صنعتي بر عهده دارد.
مكان هاي ديدني و تاريخي
مرودشت يكي از قديمي ترين مناطق باستاني ايران است كه با پيشينه كهن خود در طول تاريخ توجه بسياري از باستان شناسان و دوست داران فرهنگ و تمدن ايراني را به خود معطوف داشته است. مجموعه آثار به جاي مانده ماقبل تاريخ و آثار اعجاب برانگيز تاريخي بيان گر اين مطلب است كه اين شهرستان منطقه اي آباد با اهميتي ويژه؛ همواره مورد توجه بوده است. مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد كه شاهكار مديريت باستاني و حاصل تلاش دستان آفرينش گر معماران چيره دست دوره هاي باستاني ايران بوده و از شهرتي هم‌سان با ديوارعظيم چين و اهرام ثلاثه مصر برخوردار است، مهم‌ترين مكان ديدني شهرستان مرودشت را تشكيل مي‌دهند. عظمت منحصر به فرد اين بنا به تنهايي گوياي تاريخ شكوهمند تمدن ايران است و‌ اين درحالي است كه اين مجموعه تنها يكي از بناهاي تاريخي كشور ايران و استان فارس است. شهرهاي قديمي به همراه نقش ها و كتيبه‌هاي باستاني و كاخ هاي پادشاهان هخامنشي و چندين اثر تاريخي و قديمي ديگر، از جمله جاذبه هاي مهم شهرستان مرودشت به شمار مي آيند. هم‌چنين طبيعت جذاب و غني شهرستان مرودشت به ياري منحصر به فردترين آثار تاريخي و باستاني اين منطقه آمده و جلوه هاي اعجاب انگيزي از زيبايي هاي طبيعي را به نمايش گذاشته و اين شهرستان را به لحاظ طبيعي نيز در رديف مناطق ديدني ايران قرار داده است. موقعيت طبيعي و چشم اندازهاي اطراف آبشار مارگون با هم آميزي درختان جنگلي وتوپوگرافي ناحيه كوهستاني و رودخانه‌اي، نمايش گر طبيعت غني و زيباي شهرستان مرودشت هستند.

صنايع و معادن
در اطراف بخش مرودشت كان هاي متعدد سنگ وجود دارد. انواع كارخانه هاي توليد آجر و گچ و موزاييك سازي، كارخانه تهيه قند و شكر، كارخانه تهيه عصاره شيرين بيان، شركت سهامي فرش، تاسيسات مجتمع كود شيميايي و مجتمع گوشت نيز در اين شهرستان وجود دارد.

كشاورزي و دام داري
شهرستان مرودشت داراي شرايط مساعد جغرافيايي يعني آب فراوان و زمين حاصل خيز بوده و به همين جهت از اوضاع اقتصادي خوبي برخودار است. كشاورزي دراين بخش به صورت صنعتي و دستي و روش آبياري به شكل ديمي و آبي انجام مي گيرد. اراضي وسيع كشاورزي اين شهرستان به 7 ناحيه همگن و داراي خصوصيات مشابه كه تحت پوشش 7 مركز خدمات كشاورزي دهستاني و 13 تعاوني توليد روستايي‌قرار دارند، تقسيم مي شوند. در سال 1374 در اين شهرستان 215 هزار تن گندم توليد و به مراكز خريد تحويل گرديده است و توليد اين محصول در سال 81-1380 به ميزان 304 هزار تن رسيده است و به همين دليل مقام اول توليد و تحويل گندم به اين شهرستان اختصاص دارد. مرودشت داراي 170 هزار هكتار اراضي مزروعي شامل 148 هزار هكتار اراضي آبي و 22 هزار هكتار اراضي ديم است عمده ترين محصولات زراعي منطقه را گندم آبي ، جو آبي ، شلتوك، چغندر قند، ذرت دانه اي و علوفه اي تشكيل مي دهند و انواع جاليز بالاترين سطح زير كشت را به خود اختصاص داده است.چاه ها و كاريزهاي متعدد آب كشاورزي منطقه را تامين مي كنند. شهرستان مرودشت با توجه به توجه به وجود آب كافي از لحاظ باغ داري نيز در موقعيت مناسبي قرار دارد. انگور، سيب، بادام، گردو، هلو، زردآلو ، انار و .. در باغ هاي اين شهرستان توليد مي شوند و مازاد آن به ديگر استانها و شهرستان ها و بعضي كشورهاي حوزه خليج فارس صادر مي شود. شهرستان مرودشت با توجه به وجود مراتع و چراگاه هاي غني از علوفه، استعداد فراواني در زمينه پرورش دام و طيور دارد كه اين امر موجب شده تعدادي از مردم به خصوص روستاييان به كار پرورش دام و طيور مبادرت ورزند. تعداد واحدهاي دام پروري اين شهرستان بخش قابل توجهي از نيروي انساني را به خود اختصاص داده است. تجارت و داد وستد به همراه دام داري و كشاورزي از اركان اقتصادي شهرستان مرودشت به شمار مي رود. از جمله صادرات مهم اين شهرستان مي توان قند و شكر، گندم، جو، تره بار، گوسفند و آجر را نام برد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان مرودشت تقريبا در مركز استان فارس واقع شده است. اين شهرستان از شمال به شهرستان اقليد، از شمال خاوري به شهرستان خرم بيد، از خاور به شهرستان بوانات، از جنوب خاوري به شهرستان ارسنجان، از جنوب و جنوب باختري به شهرستان شيراز، از باختر به شهرستان سپيدان، محدود است. مركز شهرستان مرودشت در 52 درجه و 48 دقيقه طول جغرافيايي و 29 درجه و 52 دقيقه عرض جغرافيايي و ارتفاع 1595 متري از سطح دريا واقع شده است. آب‌و هواي شهرستان مرودشت معتدل است و مهم ترين رودخانه هاي اين شهرستان رودخانه كر و رودخانه سيوند هستندكه بسيار مهم و حياتي محسوب مي‌شوند. در سرشماري سال 1375 جمعيت شهرستان مرودشت 347338 نفر برآورد‌شده‌است. شهرستان مرودشت محل رفت و‌آمد ايل قشقايي است. ساكنان اين شهرستان آريايي نژادند و به زبان فارسي با گويش هاي محلي، شيرازي، تركي و قشقايي صحبت مي كنند. مسيرهاي دسترسي به شهرستان مرودشت عبارت اند از:

- راه شيراز- اصفهان
- راه مرودشت – آباده به طول 233 كيلومتر
- راه مرودشت – شيراز به سوي جنوب به طول 45 كيلومتر
- راهي به سوي جنوب خاوري به طول 14 كيلومتر به بند امير
- راهي به سوي شمال به طول 12 كيلومتر كه شهر مرو دشت را به مركز دهستان را مجرد مرتبط كرده است.
- راه مرودشت – مركز دهستان كام فيروز، به سوي شمال به طول 70 كيلومتر
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
مرو در لغت به معني چمن است كه در اصل به صورت مرغ و مرگ بوده و مرغزار صورت بسيار متداول آن است. در قديم علفزارها را مرغزار مي گفتند، و به نظر مي رسد كه مرودشت نيز مانند ارژن در آن زمان جايي پوشيده از مرتع و چمن بوده است. كاوش هاي علمي و گمانه زني هايي كه در تپه هاي مختلف جلگه مرودشت انجام گرفته است، نشان مي دهد كه هزاران سال پيش از آنكه داريوش كبير، تپه سنگي را بر دامان كوه رحمت، براي احداث كاخ هاي بزرگ خود انتخاب كند، اقوام متمدني در دشت وسيع آن، مي زيسته اند. آثار بر جاي مانده از قبيل ظروف سفالي منقوش يا ساده، و اسباب و وسايل زندگي آن دوره، همه و همه مؤيد اين نكته اند. ويرانه هاي استخر در تخت جمشيد، بخشي از تاريخ اين شهر را به نمايش مي گذارند. آثار تاريخي باقي مانده از اين شهرستان، علاوهاده مسافران اين مسير نيز قرار مي گيرد.

 

آرامگاه ها ،امام زاده ها و زيارتگاه ها درشهرستان مرودشت

آرامگاه اردشير دوم و سوم (مرودشت)
دو آرامگاه در ديواره كوه مشرف به صفه تخت جمشيد وجود دارد كه گفته اند به اردشير سوم و اردشير دوم تعلق داشته است. آرامگاه ها يا دخمه هاي واقع در نقش رستم(شش كيلومتري تخت جمشيد) بي ارتباط با موقعيت صفه تخت جمشيد نبودند و مي توان آن ها را نيز بخشي از عناصر جانبي اين صفه به شمار آورد، زيرا محتمل است كه در فاصله بين صفه تخت جمشيد و نقش رستم، سكونتگاه ها و تاسيساتي وجود داشته كه هنوز اثري از آن ها به دست نيامده است.

 

كاخها ، باغهاو موزه ها درشهرستان مرودشت

مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد(مرودشت)
مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد كه شاهكار مديريت باستاني و حاصل تلاش دستان آفرينش گر معماران چيره دست دوره هاي باستاني ايران است، بر فراز تپه سنگي كوه رحمت در جلگه مرودشت با شكوه تمام خود نمايي مي كند. اين بناي عظيم باستاني يكي از 4 اثر ملي ايران است كه به ثبت تاريخي سازمان بين المللي يونسكو رسيده است و از شهرتي همسان با ديوار عظيم چين و اهرام ثلاثه مصر برخوردار است. عظمت منحصر به فرد بناي تخت جمشيد به تنهايي گوياي تاريخ تمدن شكوهمند ايران است و با بناهاي هم عصر خود تفاوت هاي اساسي دارد. معماران و كارگراني كه در طول سال ها كار ساخت اين بناي عظيم باستاني را به عهده داشتند، بر خلاف ديگر تمدن ها از حقوقي مشابه با تمدن امروزي جهان برخوردار بودند و با آزادي و ابتكار عمل تحت مديريت پادشاهان وقت، اين بنا را برپا نمودند. نقشه كلي تخت جمشيد از پيش طرح ريزي شده بود. سيستم هاي كانال كشي و آب رساني و مجاري فاضلاب كه در سطوح مختلف متناسب با كاربرد آن ها قبلا در دل كوه كنده شده دليلي بر اين مدعاست.

داريوش براي ساختن مجموعه كاخ ها، خزانه و سكونتگاه ها يا به عبارت ديگر ارگ حكومتي در دامنه كوه رحمت فرمان داد تا صفه يا سكويي بزرگ به درازاي 455 متر و پهناي 300 متر آماده كنند. براي اين كار مي بايست بخش هايي از دامنه كوه را مي بريدند و صاف مي كردند و بخش هاي ديگري را كه گودتر از سطح دلخواه بود، با خرده سنگ و ملاط پر مي كردند و همچنين در برخي جبهه ها به ويژه جبهه باختري و قسمت هايي از جبهه جنوبي و شمالي ديوارهايي با ضخامت زياد با سنگ درست مي كردند تا سطح صفه به شكل مورد نظر فراهم شود. ارتفاع اين ديوارها در برخي جاها تقريبا به 15 متر مي رسيد. ابعاد سنگ هايي كه در اين ديوار ممتد به كار رفته گاهي به 150 متر و وزن 30 تن مي رسد. اين سنگ ها را بدون ملات بر روي هم سوار كرده با بست هاي آهنين به هم پيوند داده اند. اتصال اين سنگ ها چنان با مهارت انجام گرفته كه در پاره اي مواقع درزي در ميان آن ها ديده نمي شود. اين ديواره سنگي بر فراز خود ديواري ديگر از خشت خام داشته كه لااقل قسمتي از آن را با كاشي هاي ملون(قهوه اي، زرد، سبز و آبي) مانند آن چه در شوش به كار رفته بود نماسازي كرده بودند. راه ورود به صحنه، خود به تنهايي از ابداعي قدرتمند و جالب سخن مي گويد. پلكاني با شكوه و دو جانبه به پهناي 6/6 متر كه از هم جدا گشته و باز هم در نقطه اي به هم مي رسند. اين پله ها به جاي اين كه از تخته سنگ هاي جداگانه به هم تركيب يافته باشد از يك قطعه سنگ عظيم الجثه حجاري شده است. داريوش فرمان داد بر ديواره اين پلكان نبشته اي به چند خط ميخي، عيلامي و بابلي پديد آيد.
وي فرمان داد در متن عيلامي اين سنگ نبشته چنين نگارند:" پيش از اين در اين مكان دژي وجود نداشت. به خواست اهورامزدا من اين دژ را ساختم... و من آن را استوار، زيبا و مقاوم ساختم. همان طور كه ميل من بود." داريوش در اين كتيبه اشاره كرده كه وي براي نخستين بار فرمان ساختن دژ يا عرصه تخت جمشيد را داده بود. اين عرصه را صفه تخت جمشيد نيز مي نامند زيرا سطح آن از محيط اطرافش بالاتر است. اين راه پله بزرگ و شكوهمند با يك شيب تدريجي كه مناسب سواركاران است به سطح صفه متصل مي شود و بلافاصله به يك عمارت با هيبت مي رسد.
در زمان داريوش، كاخ آپادانا، كاخ سكونتگاهي داريوش و عمارت خزانه بر روي اين صفه ساخته شد. مجسمه هاي عظيم گاو بال دار با سر انسان از اين عمارت پاسداري مي كنند. اين بناي منفرد كه به صورت كوشك است، سنگ نبشته اي از خشايار شاه در بر دارد. اين سنگ نبشته اعلام مي دارد:« اين دروازه همه ملتهاست.» اين اعلاميه به اين معناست كه همه ملت ها از اين جا به سوي قلمرو نيروهاي روحاني عبور مي كنند. اين صفه به صورت سكوهاي مختلف السطوح ساخته شده بود به طوري كه هر بنا بر روي تراس ويژه خود ساخته شده توسط پله هاي مخصوص به آن راه مي يافتند. فضاهاي ميان بنا حياط هايي را تشكيل مي داد كه هر يك باغچه اي مخصوص خود داشت.
مشرف بر همه بناهاي تخت جمشيد كاخ آپادانا قرار دارد.بر اساس كتيبه هايي كه در تخت جمشيد پيدا شده است، گفته اند كه در دشت پايين صفه سكونتگاهي پرجمعيت به نام خوادايتشيه وجود داشته كه در منابع بابلي نيز به آن اشاره شده است. پس از داريوش كارهاي عمراني مهمي در زمان خشايارشا در صفه تخت جمشيد صورت گرفت. درباره چگونگي ساختن بناهاي روي صفه هنوز اطلاعات روشن و جامعي به دست نيامده و انتشار نيافته است. البته كتيبه اي از داريوش درباره شيوه ساختن كاخي در شوش وجود دارد كه گوياي چگونگي انجام فعاليت هاي بزرگ ساختماني در آن دوران است و مي توان حدس زد كه در ساختن تخت جمشيد از همان شيوه استفاده شده است. متن آن كتيبه به نقل از كتاب معماري ايران، پيروزي شكل و رنگ چنين است:
"اين كاخ را من (داريوش) ساختم - زيور آن از راه دور آورده شد... زمين كنده شد تا به خاك سفت (كف سنگي) رسيدم وخندقي درست شد. سپس قلوه سنگ و شفته در آن انباشته شد. در طرفي به بلندي 40 ارش و سوي ديگر تا حدود 20 ارش. روي آن شفته كاخ بنا گرديد. كند و كوب و انباشتن و خشت هايي كه در قالب زده شد كار مردم بابل بود. الوار كاج از كوهي آورده شد كه آن را لبنان گويند. مردم آشور آن را به بابل و مردم كاركه و يونانيان آن را از بابل به شوش آوردند. چوب يكا از گاندهارا و كرمانا آورده شد. زر از سارد و بلخ آمد و در اين جا روي آن كار شد. سنگ لاجورد گران قيمت و عقيق شگرفي را از سغد آوردند و فيروزه را از خوارزم. سيم و آبنوس از مصر آمد. تزييني كه ديوارها با آن زيور يافته از يونان، عاج از اتيوپي و هند و رخج آورده شد ولي در اين جا روي آن ها كار شد. سنگ هايي كه در اين جا به صورت ستون درآمده از شهري در الام به نام آبي رادو آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان كه آن ها را ساختند از مردم سارد و يونان بودند. آن هايي كه طلاها را به كار گرفتند مادي و مصري بودند. منبت كاران، ساردي و مصري بودند. آنان كه از عاج خاتم مي ساختند، بابلي و يوناني بودند. آن ها كه به تزيين ديوار پرداختند، مادي و مصري بودند. به ياري و لطف اهورامزدا كاخي باشكوه در شوش بنا نهادم. اهورامزدا مرا و پدرم و كشورم را از هر آسيبي نگه دارد."چنان كه از متن اين كتيبه آشكار است، در ساختن بناهاي بزرگ و مهم، از مصالح و مواد غير بومي نيز استفاده مي شد و در برخي از بخش هاي ساختمان از بهترين انواع سنگ، چوب و ساير مواد و مصالح اصلي و نيز مواد تزييني شناخته شده در سرزمين هاي تابع امپراتوري هخامنشي بهره مي بردند.
افزون بر اين از معماران، صنعتگران و هنرمندان اقوام غيرايراني نيز استفاده مي شد و به اين ترتيب از همه يا بخش مهمي از تجربيات معماري و هنري آن دوران- در ايران و ساير سرزمين هاي تابع ايران- به بهترين شكل بهره برداري مي شد. البته با اطمينان مي توان اظهار داشت كه برنامه ريزي، طراحي و نظارت كارها در مقياس كلان بر عهده معماران و هنرمندان ايراني بوده است و چنان كه در بخش بعدي اشاره خواهد شد، الگوهاي اساسي طراحي معماري و شهري در اين مجموعه كاملا ايراني است.
مجموعه تخت جمشيد داراي تالارها، كاخ هاي حكومتي و تشريفاتي، كاخ هاي سكونتي، و فضاهاي ورودي و دروازه هاي متعددي بوده كه از آن جمله مي توان به تالار آپادانا، كاخ صد ستون، كاخ داريوش يا تالار آينه، كاخ هديش، كاخ اندرون، كاخ مركزي، پلكان بزرگ ورودي و دروازه ورودي، دروازه نيمه تمام و دروازه اصلي اشاره كرد. همچنين در اين مجموعه، فضاهايي براي استفاده هاي گونا گون در امور مختلف وجود داشت كه برخي از آن ها عبارتند از:
عرصه زندگي خانوادگي(اندروني يا حرمسرا): بخش اندروني يا حرمسرا در منتهي اليه جبهه جنوبي صفه تخت جمشيد قرار دارد. اين بخش از سمت جنوب به انتهاي صفه و از جبهه شمال به چند كاخ سكونتگاهي- تشريفاتي محدود شده است و از تالارها و فضاهايي نسبتا كوچك تشكيل شده كه با زندگي خانوادگي پادشاه و اطرافيان نزديك او متناسب است.خزانه: خزانه محل نگهداري انواع اشيا و لوازم مهم مانند بخشي از جواهرات و اشياي گران قيمت، جنگ افزارها، آذوقه، لوحه هاي مربوط به فرمان ها و حسابرسي ها و ساير كالاها و لوازم با ارزش بود. خزانه در جبهه جنوب خاوري صفه و به شكلي مجزا و مستقل از ساير بخش ها ساخته شده بود.عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي: عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي متعددي در بخش ها و قسمت هاي گوناگون صفه تخت جمشيد وجود دارد. از جمله، فضاهايي در جبهه خاوري كاخ صدستون هست كه گفته اند محل نگهداري ارابه ها و اسب هاي شاهي بوده است. هم چنين آثاري از حصارها و برج هاي نگهباني در جبهه هاي خاوري و نيز در امتداد محدوده و حصار شمالي صفه يافته اند كه براي نگهباني و محافظت از مجموعه تخت جمشيد ساخته شده است. در گوشه جنوب خاوري صفه نيز آثاري يافته اند كه آن را بقاياي برج نگهباني دانسته اند.
لازم به ذكر است كه مجموعه كاخ هاي تخت جمشيد، در سال 330 پيش از ميلاد به دست اسكندر مقدوني به آتش كشيده شد و تمام بناها به صورت ويرانه درآمد و امروزه تنها يادگارهايي از آن ها در صفه تخت جمشيد بر جاي مانده است.
كاخ آپادانا (مرودشت)
آپادانا يعني سالن ستون ‌دار، كاخ آپادانا يا كاخ بار داريوش كه تقريبا در ميانه جبهه باختري صفه تخت جمشيد قرار دارد، مهم ترين بناي اين مجموعه به شمار مي آيد و به نظر مي رسد نخستين بناي مهم ساخته شده در اين عرصه بوده است.

ساختن اين بنا كه از حدود سال 515 پيش از ميلاد به فرمان داريوش آغاز شد، نزديك به سي سال طول كشيد و در زمان خشايارشاه به اتمام رسيد. نقشه كاخ آپادانا از لحاظ اصول معماري به نقشه كاخ بار كوروش در پاسارگاد شباهت دارد و اين نكته نشان مي دهد كه طرح كاخ مزبور الگوي آن بوده است. در مركز اين كاخ، تالاري ستون دار و مربع شكل وجود دارد كه در سه جانب آن(جبهه هاي شمالي، خاوري و باختري) ايواني ستون دار و در جانب جنوبي فضاها و اتاق هاي سكونتگاهي و خدماتي قرار دارد. در چهارگوشه بنا چهار فضاي برج مانند با نقشه اي مربع شكل وجود دارد. اين كاخ بالاتر از سطح صفه قرار دارد و با شماري پله به روي آن مي رفتند.
اندازه هر يك از اضلاع تالار مربع شكل 5/60 متر و مساحت تالار اندكي بيش از 3600 متر مربع است كه در هر ضلع آن شش رديف ستون و در مجموع در داخل تالار 36 ستون و هر يك از سه ايوان كاخ نيز 12 ستون داشت. به اين ترتيب در مجموع 72 ستون در كاخ وجود داشت. ارتفاع ستون هاي اين كاخ نزديك به 20 متر بود. هر ستون داراي 48 يا 36 شيار بوده است، برفراز ستون‌ها، سر ستون‌هايي نيز به اشكال شير و جانوري خيالي با بيني عقاب حجاري گرديده بود كه گويا مورد پسند واقع نشده بودند. داريوش دستور داد متني خاص به مناسبت بناي آپادانا بر روي چهار لوحه سيمين و چهار لوحه زرين، هر يك به اندازه 33×33 سانتي متر به سه خط فارسي باستان، عيلامي و بابلي بنويسند و در چهارگوشه آپادانا در زير پي بنا قرار دهند. يكي از مجموعه هاي سيمين و زرين پيدا شده و در گوشه هاي ديگر، جاي قرارگيري محفظه لوحه ها را يافته اند كه البته لوحه هاي آن ها غارت شده است.
متن لوحه پيدا شده چنين است. داريوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ هخامنشي. داريوش شاه مي گويد: اين كشوري كه من دارم، از سرزمين سكاهاي آن سوي سغد تا حبشه، از هند تا سپارت(سارد، ليبي) را اهورامزدا، بزرگ ترين خدايان به من ارزاني داشت. اهورامزدا مرا و شاهنشاهي مرا بپاياد.
در اندرون كاخ آپادانا جنگلي از ستون‌ها بود كه در ميان آن ها ديوارهاي خشتي، تقريبا از نظر پنهان مي ‌ماند. چون در چنين فضايي دشوار بود كه شخص بتواند خود را توجيه كند، امكان داشته كه از نظر او رويايي غير واقعي در وراي اين جهان خاكي، مانند باغ‌هاي مقدس بهشتي جلوه كرده باشد. چون آپادانا يك تالار عام بزرگي بوده كه گنجايش ده هزار نفر را داشته است. كاملا محتمل است كه هيات باريافتگان در دايره‌هاي متحدالمركز به سوي شاه كه در مركز مستقر بوده، پيش مي رفته‌اند. اين موضوع را مي ‌توان از روي حجاري هاي آن دوره استنباط كرد.
اين كاخ در روزگار آباداني شكوه و عظمتي خيره كننده داشته است.ايوان و پلكان خاوري آپادانا: ايوان خاوري 12 ستون در دو رديف شش تايي دارد كه درگاه ورودي تالار را در وسط آن ساخته اند. به نظر مي رسد كه ورودي اصلي كاخ آپادانا در ابتدا از جبهه خاوري آن بوده است و به همين سبب است كه مهم ترين نقشي كه در تخت جمشيد حجاري شد و حاكي از اهميت اين مجموعه به عنوان مركز حكومتي امپراتوري هخامنشي بود، در نماهاي پلكان خاوري ايجاد شد، زيرا همه ميهمانان، سفرا و نمايندگان ايالت هاي زير فرمان امپراتوري و كشورهاي ديگر از طريق آن به كاخ وارد مي شدند. ورودي اين ايوان مانند ايوان شمالي از دو پلكان دوطرفه تشكيل شده كه يكي در جلوي ديگري قرار گرفته است. شكل كلي نماي پلكان جلويي از سه بخش تشكيل شده است. در بخش وسط كه به شكل مستطيل است، نقشي متشكل از هشت سرباز پياده وجود دارد كه در دو طرف يك سطح مستطيل شكل بدون نقش، رو به روي هم ايستاده اند. افراد هر يك از دو گروه چهار نفره به صورت يك در ميان لباس مادي(كلاه نمدي و لباس ساده) و لباس پارسي(كلاه ترك دار استوانه اي شكل و لباس بلند چين دار) پوشيده اند. در سطح مستطيل شكل وسط شايد مي خواسته اند نقشي يا متني حجاري كنند كه آشكار نيست به چه دليل موفق به اين كار نشده اند.
در وسط سطح حاشيه بالاي سطح فوق، نقش حلقه بال دار كه آن را نماد فر ايزدي يا نيروي اهورايي و برخي نمادي از قدرت الهي دانسته اند، وجود دارد و در دو سوي آن دو مجسمه از حيواني بال دار يا سر انسان كه احتمالا نماد نگهباناني فوق بشري بوده است، وجود دارد. بر اساس بررسي هاي چند تن از باستان شناسان كتيبه سنگي حجاري شده اي كه در محل خزانه كشف شد، به اين پلكان تعلق داشت و در جاي سطح مستطيل شكلي كه توضيح داده شد، قرار داشت و به دلايلي كه هنوز كاملا روشن نيست، آن را از جاي خود در آورده اند و به محل خزانه انتقال داده اند و سنگي را كه نقش هشت سرباز بر روي آن است، در جاي آن قرار داده اند. بر روي سطح حجاري شده اي كه در خزانه كشف شد، نقش مجلس (بار عام شاهي) حجاري شده است. در آن سوي حياط تالار معروف به صد ستون قرار دارد.
كاخ صد ستون (مرودشت)
همان طوركه از اسم آن پيداست، صد ستون كل بنا را نگه مي ‌داشت و جايگاه مهمانان بود. نكته قابل توجه اين كه تزيينات اين كاخ هم بر حسب عدد 100 بود. احتمالا اين كاخ اقامتگاه موقت ويژه در دوره برگزاري مراسم بوده است.
كاخ داريوش (مرودشت
كاخ داريوش معروف به تچر در جبهه جنوب باختري آپادانا قرار دارد و به نظر مي رسد بناي آن هم زمان يا اندكي پس از شروع ساختمان آپادانا آغاز شد.اين كاخ از يك تالار مركزي مربع شكل با 12 ستون و ايواني در سمت جنوب تشكيل شده است. حياطي نيز در جلوي اين ايوان وجود دارد. در جبهه شمالي تالار مركزي دو اتاق بزرگ ستون دار وجود دارد كه در يك طرف هر كدام و در ميان آن ها اتاق هايي كوچك يا پستوهايي قرار دارند كه به نظر مي رسد براي انبار از آن ها استفاده مي شده است. برخي از درگاه ها، قاب پنجره ها و طاقچه هاي سنگي اين كاخ بر جاي مانده است. بعضي از اين عناصر از يك قطعه سنگ يكپارچه ساخته شده اند.

سنگ هاي مورد استفاده در اين كاخ از جنسي خاص و با سطحي بسيار صاف و صيقل شده و به گونه اي است كه تصوير اشياي و اشخاص در آن منعكس مي شود، به اين سبب در دوره معاصر آن را تالار آيينه نيز ناميده اند.نگاره اي از داريوش در محل ورود به تالار اصلي كاخ وجود دارد كه او را در حال خارج شدن از كاخ نشان مي دهد. در اين نگاره، دو نفر در پشت سر داريوش قرار دارند، يك نفر يك چتر آفتابي و ديگري يك مگس پران در يك دست و حوله اي در دست ديگر دارد. اين دو نفر كوچك تر از شاه نقش شده اند. در نزديك اين نگاره، كتيبه اي است كه متن آن چنين است: داريوش شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ هخامنشي اين كاخ را ساخته است.از تالار اصلي دو درگاه به سمت دو اتاق بزرگ در طرف شمال تالار وجود دارد كه نگاره اي بر آن ها تصوير شده است. در اين نگاره شاه در حال وارد شدن به تالار از اتاق نشان داده شده است. در اين نگاره نيز ملازماني در پشت سر شاه قرار دارند.
در درگاه هاي خاوري و باختري اتاق بزرگ واقع در گوشه شمال خاوري تالار مركزي نگاره اي وجود دارد كه خدمتكاري را با روغن دان و حوله نشان مي دهد. اين نگاره حاكي از جنبه سكونتگاهي اين كاخ است.در درگاهي در تالار اصلي نيز نقشي وجود دارد كه نبرد پهلواني را با حيواني افسانه اي (با بدن شير، دم عقرب، با شاخ و بال) نشان مي دهد كه ظاهرا پهلوان كه بسيار استوار ايستاده است، در حال غلبه بر حيوان است.حجاري ها و كتيبه هاي اين كاخ نشان مي دهد كه از آن به عنوان محل و فضاي پذيرش برخي مراجعه كنندگان نيز استفاده مي شده است.

 

عمارات ومحوطه هاي باستاني درشهرستان مرودشت

تنگ براق مرودشت
آبادي تنگ براق كه راه دسترسي به آن از دهستان سده مي گذرد محلي مناسب براي جذب ايرانگردان است. اين محل با جمعيتي اندك داراي آب آشاميدني (از طريق چشمه سارهاي محل) و قابل دسترسي مناسب است. بيشتر بازديدكنندگان تنگ براق را مسافراني از شهرهاي شيراز، آباده، اقليد و اصفهان تشكيل مي دهند. تنگ براق در شمال روستايي به همين نام، در منطقه كامفيروز، تقريبا روبه روي آبشار مارگون قرار دارد. اين تنگ محل عبور يكي از شاخه هاي اصلي آب سد درودزن است. منطقه مورد نظر به صورت دره اي عميق و زيبا بين ديواره هاي صخره اي قرار دارد و قسمت انتهايي آن بن بست است. مجموعه آب هاي بالا دست اين منطقه با عبور از يك دشت، در شكافي عميق سرازير مي شود و آبشاري زيبا پديد مي آورد. در ديواره صخره سمت چپ تنگ، غاري زيبا پديد آمده است كه منشاء آهكي دارد و از سقف آن، آب به صورت قطرات باران به كف غار مي ريزد. ديواره و سقف غار پوشيده از خزه است. ارتباط شيراز با تنگ براق از سه طريق امكان پذير است. از طريق منطقه كامفيروز و با عبور از دشت كامفيروز و مناطق جنگلي امتداد جاده خاكي منطقه كامفيروز به دو بلوك كمهر و كاكان و سرحد چهاردانگه متصل مي شود. بعد از روستاي تنگ براق، جاده بن بست است بخشي از راه آن سوي روستا به طرف تنگ، جاده ماشين رو ندارد.

تنگ بستانك (بهشت گمشده) مرودشت
تنگ بستانك دره اي زيباست كه در حوالي شمال باختري دشت كامفيروز قرار گرفته و ارتفاع متوسط آن از سطح دريا 1740 متر است. اين دره در ميان كوه هاي نسبتا مرتفع در مرز انتهايي دهستان هاي كامفيروز و بيضا در شهرستان هاي مرودشت و سپيدان پديد آمده است. در ابتداي روستاي مهنجان (مهنگان) كه در دامنه كوه هاي شمال باختري و باختر دشت كامفيروز قرار دارد، خطي سبز شروع مي شود و به طرف باختر امتداد مي يابد. اين خط سبز، در عمق دره و حاشيه رودخانه مملو از درختان بيد و چنار است. تنگ بستانك در حوزه آبريز سد درودزن واقع شده است. همجواري تنگ با درياچه سد درودزن و نزديكي آن به مناطق سردسير و زيباي تنگ گنبيل، آبشار مارگون، تنگ براق، چشمه شش پير، قلعه رنج، برم فيروز و ديگر مناطق ييلاقي اين منطقه را به يك مجموعه وسيع و زيباي گردشگاهي تبديل كرده است. سنگ نبشته پهلوي (مرودشت)

سنگ نبشته پهلوي در شمال باختري پاسارگاد در تنگ براقي واقع است. ابعاد اين سنگ نبشته 40/1 × 1 متر، مشتمل بر 16 سطر است كه هر سطر 90 سانتي متر درازا دارد.
تخت گوهر يا تخت رستم(مرودشت)
در نزديكي نقش رجب و پايين آرامگاه كوروش، تخت سنگ هاي منظمي به صورت ناتمام وجود داردند كه به تخت رستم معروف هستند.
نقش رجب(مرودشت)
نقش رجب به نقش هايي گفته مي شود كه در پس رفتگي كوهستاني در شمال تخت جمشيد حجاري شده است. اين نقش داراي سه تصوير برجسته از اردشير بابكان، شاپور اول، علامت خاندان او و شخصيت هاي بزرگ دوره اردشير است.

 

بندها و پلها ي تاريخي درشهرستان مرودشت

پل بند امير(مرودشت)
پل بند امير بر روي سد قديمي بند امير كه در دوره هاي باستاني ساخته شده، احداث شده است. زمان ساخت پل به دوره عضدالدوله ديلمي باز مي گردد و از مهم ترين بناهاي قرون اول اسلامي است. اين پل در جنوب خاوري جلگه مرودشت روي رود كر احداث شده است.
پل خان(مرودشت)
پل خان كه در مرودشت قرار دارد در زمان شاه عباس صفوي به همت امامقلي خان فرزند الله وردي خان (فرمانرواي فارس) ساخته شد.

 

قلعه ها ، برجها و آتشكده ها درشهرستان مرودشت

قلعه استخر(مرودشت)
قلعه معروف استخر كه در دوران عضد الدوله ديلمي ايجاد شده در بالاي كوه استخر در انتهاي شمال باختري جلگه مرودشت قرار گرفته است. به غير از كوه استخر، دو كوه منفرد ديگر به نام هاي «شكسته» و «اشكنون» در ميان صحرا به دنبال هم قرار گرفته اند. در اين محل، يك استخر بزرگ آب بنا شده بود و اكنون درخت سرو چندين صدساله اي در كنار بقاياي استخر و در ميان ويرانه هاي ابنيه سنگي قلعه سر به فلك كشيده است
برج زندان سليمان(مرودشت)
برج زندان سليمان در نزديكي كاخ اختصاصي كوروش به شكل ويرانه يك برج سنگي و بلند برجاي مانده بود كه امروزه تنها ضلع باختري آن باقي مانده و سه ضلع ديگر آن منهدم شده است. ارتفاع آن نزديك به 12 متر است كه 16 رديف سنگ هاي بزرگ با تراش سفيد و بسيار منظم و دقيق تشكيل شده است. پلكان منظم سنگي برج، ساكنان آن را به درون اتاق بالاي برج مي برده و اكنون تنها مدخل اتاق بر ديوار باقي است و از پلكان آن اثري بر جاي نمانده است. بسياري از باستان شناسان اين برج را آرامگاه كامبيز و برخي هم آتشكده دانسته اند.

 

 

فيروز آباد كنوني را در عهد باستان «اردشيركوره» و «شهرگور» مي‌ناميدندكه معرب آن «جور» است. اين منطقه يكي از شهرستان‌هاي مهم استان فارس است و در ناحيه‌ي باختر اين استان واقع شده است. مهم ترين صنايع دستي رايج در اين شهرستان بافت قالي، گليم و چادر (سياه چادر) است. جاجيم بافي و گليم بافي از با اهميت ترين صنايع دستي فيروز آباد است‌كه در شهرها و روستاهاي مختلف منطقه، توسط زنان و دختران توليد و عرضه مي شود. پشتي بافي، كوزه‌گري، ساخت ظروف سفالين و بافت رويه گيوه نيز از ديگر صنايع دستي اين شهرستان است‌ كه در قسمت هاي مختلف منطقه رايج بوده و شاغلين بسياري را به‌خود جلب نموده است.
مكان هاي ديدني و تاريخي
منطقه باستاني فيروزآباد از جاذبه هاي تاريخي و باستاني زيادي بهره مند است كه هر يك از آن ها يادگار دوره هاي باستاني است. بيش تر آثار و بناهاي تاريخي كه در شهرستان فيروز آباد وجود دارند، به دوره ساسانيان تعلق داشته و ويرانه هاي به جاي مانده از آن ها، اين ادعا را تاييد مي كنند. بقاياي بناي مجموعه آتشكده بزرگ ساسانيان بزرگ ترين مجموعه موجود ابنيه آتشكده ها است كه در فيروزآباد قرار گرفته است. ويرانه هاي بر جاي مانده از آثار شهر قديم فيروزآباد نيز از ديگر آثار مهم به جاي مانده در اين شهرستان است كه همواره نظر گردشگران را به خود جلب مي كند.جاذبه هاي طبيعي شهرستان فيروزآباد كه شامل كوه ها، رودخانه ها و چشمه ها مي شود از ديگر مكان هاي ديدني منطقه مي باشد. تنگ خرقه دره اي سرسبز و خرم درشهرستان فيروزآباد است كه پوشش جنگلي زيبا، چشمه سارهاي فراوان و باغ هاي پربار دارد. گردشگاه شهيد از ديگر ديدني هاي شهرستان فيروز آباد است كه زيست گاه گونه هاي نادري از پرندگان مهاجر و حيوانات وحشي است.

صنايع و معادن
صنايع عمده در اين شهرستان در ارتباط با صنايع مربوط به كشاورزي و صنايع غذايي است. كارخانه‌ها و كارگاه‌هاي توليد مصالح ساختماني نيز در اين شهرستان داير است. عمده ترين معادن شهرستان فيروز آباد معادن سنگ هاي ساختماني است. شهر فيروز آباد از دير باز، بازار معامله عشاير ترك زبان با بازرگانان بوده كه محصولات حيواني خود را با مايحتاج خويش عوض مي‌كرده اند. هم اكنون نيز داد و ستد و تجارت يكي از مشاغل اهالي است. عمده‌ترين صادرات اين منطقه برنج، گندم، جو، چغندر قند، مركبات است. قالي و صنايع دستي نيز جزو صادرات شهرستان محسوب مي شوند.

كشاورزي و دام داري
كشاورزي و دام داري شغل اصلي ساكنين فيروز آباد است. عمده محصولات كشاورزي اين شهرستان غلات، برنج، مركبات، خرما، تنباكو، بادام، بنشن و چغندر قند است. دام داري نيز در اين منطقه از رونق خوبي برخوردار است. انواع محصولات دامي از قبيل : محصولات حيواني چون پشم، پوست، و روغن از توليدات بخش دام داري مي باشند. فرآورده هاي دامي مخصوصا در نواحي جنوبي شهرستان كه گرمسير طوايف مختلف قشقايي است،به فراواني توليد مي‌شود.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان فيروز آباد از شمال به شهرستان شيراز، از غرب به شهرستان كازرون، از جنوب به استان بوشهر، و از شرق به شهرستان هاي جهرم و لار محدود است. شهر فيروز آباد مركز شهرستان در بلندي 1330 متري سطح دريا و در 109 كيلومتري جنوب شيراز، در مسير جاده شيراز – لار است. آب و هواي شهرستان فيروز آباد معتدل و خشك است. مسيرهاي ارتباطي اين منطقه را راه اصلي فيروز آباد- شيراز به طول 109 كيلومتر و راه فرعي فيروز آباد- قير به طول 72 كيلومتر تشكيل مي‌دهد. براساس‌سرشماري‌سال‌1375، جمعيت شهرستان فيروز آباد، 209007 نفر برآورد شده‌است‌كه‌همگي‌آريايي‌نژادبوده و به زبان فارسي با گويش‌تاجيكي‌و تركي سخن مي گويند. بيش‌تر مردم آن مسلمان و شيعه مذهب هستند.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
فيروز آباد كنوني را در عهد باستان «اردشيركوره» و «شهرگور» مي‌ناميدندكه معرب آن «جور» است. اين شهر در عهد شاهنشاهي ساساني و در سده‌هاي نخستين اسلام، مركز كوره اردشير و يكي از پنج ناحيه معروف پارس بود. بناي اين شهر را، به عهد اردشير، بنيان گذار شاهنشاهي ساساني نيز نسبت داده اند. گفته مي شود نام كنوني اين شهر، از نام «فيروز» نياي انوشيروان گرفته شده است كه در زمان خود بناهايي در فيروز آباد احداث كرده بود. درگذشته، راه شيراز به بندر باستاني «سيراف» از همين شهر كه به صورت دايره اي طرح ريزي شده بود، مي گذشته است. فيروز آباد پس از جلگه مرودشت، استخر و بيشابور كازرون، از جمله نقاط باستاني فارس و كشور ايران است كه در بر گيرنده آثار گران بهاي ادوار باستاني‌ايران محسوب مي‌شوند. آثار تاريخي بسيار مهمي از اردشير بابكان و فرزندش شاپور اول در نزديكي اين شهر وجود دارد كه برخي از آن ها برابر با آثار تخت جمشيد ارزيابي شده اند.

 

عمارات و محوطه هاي باستاني درشهرستان فيروز آباد

كاخ ساسانيان فيروزآباد
كاخ ساسانيان (آتشكده) از كاخ هاي ييلاقي اردشير بابكان به شمار مي رود. اين كاخ با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ احداث گرديده است. گچ بري هاي زيبا و رنگي در داخل بنا و ستون هاي به كار رفته در نماي بيروني كاخ، تزيينات به كار رفته در اين بنا راتشكيل مي دهند.كاخ ساسانيان به صورت دو طبقه و داراي سه ورودي است كه ورودي اصلي آن از جنوب بنا است و در خاور و باختر حياط ورودي، در هر طرف دو اتاق با طاق گهواره اي وجود دارد. دو ايوان در شمال و جنوب اين بخش ساخته شده كه پشت ايوان شمالي سه تالار گنبد دار مربع شكل قرار دارد. تزيينات به كار رفته در اين تالارها بسيار زيبا و قابل مقايسه با تزيينات كاخ تچر (تخت جمشيد) مي باشند. بعد از اين تالارها ايواني رفيع كه يادآور ايوان هاي بزرگ دوره اشكانيان است به چشم مي خورد. در هر طرف اين ايوان دو تالار با سقف هاي گهواره اي ديده مي شود. جلوي ايوان اصلي بركه اي تقريبا مدور كه با حصاري محصور مي شده ساخته شده است. ابعاد كاخ 115/75×54/64 متر و زير بناي كاخ با بركه مجموعا 8497 متر مربع است.

 

قلعه ها ، برجها و آتشكده ها درشهرستان فيروز آباد

قلعه دختر فيروزآباد
قلعه تاريخي دختر كه از سده سوم ميلادي باقي مانده است، بر فراز كوهستان مشرف به رودخانه تنگ و جلگه فيروزآباد قرار دارد. چگونگي نقشه دژ و وضعيت ساختماني آن از جمله جاذبه هاي جالب جهانگردي استان هستند. در اين قلعه تله سي يژ موجود است كه بازديدكنندگان را به قلعه بالاي كوهستان مي رساند.

منار شهر گور فيروزآباد
در وسط شهر باستاني گور، منار چهارگوشي به ارتفاع 30 متر وجود دارد كه با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته شده است. در خصوص ساخت اين منار نظريه هاي مختلفي ارايه شده است. برخي از اين نظريه ها حاكي از اين است كه اين منار به عنوان سمبل قدرت پادشاه بوده، برخي نظريه ها نشان دهنده اين است كه اين منار جهت دايره درآوردن شهر ساخته شده، نظريه ها ديگر دليل ساخت اين منار را چنين ذكر مي كردند كه اين مناره محل ارتباط با قلعه دختر جهت اطلاع از حملات دشمن بوده است و ديگر نظريه ها نشان گر اين است كه اين مناره محل نيايش بوده است.

 

بندها و پل هاي تاريخي درشهرستان فيروز آباد

پل مهر نرسه فيروزآباد
پل مهر نرسه كه از يادگارهاي دوران ساساني است، توسط مهر نرسه (مهر نارسه) فرماندار بزرگ و صدراعظم سه تن از پادشاهان ساساني احداث گرديده است. مصالح به كار رفته در اين پل شامل سنگ هاي بادبر با بست هاي دم چلچله اي و لاشه سنگ و ملاط گچ است. در كنار اين پل كتيبه اي به ابعاد 80×50 سانتي متر به خط پهلوي ساساني در هفت سطر موجود است كه بخشي از متن كتيبه چنين است: «هر كس از اين پل بگذرد و بر مهرنرسه و خاندان او درود نفرستد خدا او را لعنت كند.»

 

 

فردوسي در شاهنامه از جهرم نام برده است. شهرستان جهرم از شمال به شهرستان فسا، از باختر و جنوب به شهرستان فيروز آباد، از خاور به شهرستان داراب، از شمال باختر به شهرستان شيراز و از جنوب خاور به شهرستان لار محدود مي شود. مهم ترين صنعت دستي اين شهرستان قالي بافي است به طوري كه يكي از اركان مهم رشد اقتصاد شهرستان جهرم را تشكيل داده و هر ساله نيمي از اين محصولات را كه شامل قالي، جاجيم و گليم است كه به شهرهاي دور و نزديك صادر مي‌شود. زيربناي اقتصادي شهرستان جهرم را كشاورزي و باغ‌داري، دام‌داري و قالي‌بافي تشكيل مي‌دهد. طبعابازرگاني نيز در همين سمت و سو حركت مي كند و مركبات، خرما و تره بار، قالي، جاجيم، پنبه و بادام مهم ترين اقلام صادراتي جهرم را تشكيل مي دهد. از اين محصولات مقداري نيز به خارج صادر مي شود.
مكان هاي ديدني و تاريخي
گردشگاه بونيز ازمهم ترين جاذبه هاي طبيعي منطقه است. مسجد جامع جهرم از آثار دوره صفوي است و در جنوب شهر جهرم روي تپه اي باصفا آتشكده قدمگاه ديده مي شود كه بر تمامي شهرستان جهرم مشرف است و از جمله آثار باستاني و ديدني منطقه به شمار مي آيند. مقبره جاماسب حكيم نيز از ديگر جاذبه هاي تاريخي منطقه است كه به دوره ساساني مربوط مي شود.
صنايع و معادن
صنايع و كارخانه‌‌هاي موجوددر اين شهرستان بيش‌تر در ارتباط با محصولات كشاورزي هستند. كارخانه‌هاي مربوط به صنايع‌غذايي و كارخانه‌هاي تهيه مصالح ساختماني مهم ترين كارخانه هاي اين شهرستان را تشكيل مي دهند. معادن گچ، شن، ماسه سنگ و به طوركلي مصالح ساختماني در اين منطقه وجود دارد.

كشاورزي و دام داري
كشاورزي و باغ‌داري در اين شهرستان به صورت سنتي و نيمه صنعتي است‌اما به علت موقعيت خاص جغرافيايي، باغ داري پايه اصلي اقتصاد اين شهرستان به حساب مي آيد كه در اين ميان، باغ‌هاي مركبات و خرما از اهميت فوق العاده‌اي برخوردار هستند. مركبات، خرما، گندم، جو، برنج، بنشن، تره بار از مهم ترين محصولات جهرم است. دام‌داري در اين شهرستان بيش‌تر بر روش سنتي صورت مي گيرد، اما در اطراف شهر جهرم دام‌داري هاي مدرن جهت پرورش گاوهاي نژاد اصيل (الشتاين) اختصاص دارد. دام و فرآورده هاي دامي از توليدات اين بخش به شمار مي‌آيند.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان جهرم از شمال به شهرستان فسا، از باختر و جنوب به شهرستان فيروز آباد، از خاور به شهرستان داراب، از شمال باختر به شهرستان شيراز و از جنوب خاور به شهرستان لار محدود مي شود. شهر جهرم مركز شهرستان جهرم در 53 درجه و 33 دقيقه طول جغرافيايي و 28 درجه و 30 دقيقه عرض جغرافيايي و بلندي 1050 متري از سطح دريا واقع است. شهرستان جهرم از چهار بخش مركزي،‌ خفر،‌ سيمكان، كردمان تشكيل شده است. رودخانه هاي قره آغاج سيمكان و شور از مهم ترين رودخانه‌هاي منطقه است. هواي شهرستان جهرم به طور كلي گرم و در نواحي كوهستاني معتدل بوده و جمعيت شهرستان جهرم در سرشماري سال 1375 برابر 197128 نفر برآورد شده است. مردم منطقه به زبان فارسي با گويش هاي محلي سخن مي‌گويند و مسلمان و شيعه مذهب هستند. كشاورزي و صنايع دستي از مشاغل عمده اهالي به شمار مي‌آيند. مسيرهاي ارتباطي اين منطقه‌عبارت اند از:
- راه جهرم – لارستان به طول 280 كيلومتر
- راه جهرم – شيراز به طول 180 كيلومتر
- جهرم – قطب آباد به طول 20 كيلومتر
فرودگاه كوچكي نيز در شمال جهرم ساخته شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
جهرم از شهرهاي بسيار قديمي ايران است كه نام قبلي آن «گهرم» بوده است. فردوسي در شاهنامه از آن در عصر ساسانيان ياد كرده و نام دلاور ايراني يعني كهرم بر آن نهاده است. هم چنين در تاخت و تاز اسكندر از جهرم نام مي برد و اين شهر را در عصر پادشاهي بهرام گور دشتي بي آب مي خواند. جهرم يا كهرم به معناي جاي گرم است. به استناد نوشته هاي استخري، ابن بلخي و حمدالله مستوفي، جهرم قلعه اي بزرگ، معروف به خورشه و خورشاه داشت كه فاصله آن تا شهر،‌ پنج فرسخ بود. باني اين قلعه، خورشه، عامل خلفاي بني اميه در جهرم بود. اين قلعه بعدها به همت خواجه نظام الملك ) وزير مشهور سلجوقيان ( تعمير و مرمت شد. پس از پيروزي اعراب اين شهر را جهرم خواندند.

 

طبيعت در شهرستان جهرم

رودخانه قره آغاج جهرم
رودخانه قره آغاج كه از كوه هاي شمال خاوري شهرستان كازرون (ارتفاعات بن رود) سرچشمه مي گيرد، بعد از مشروب كردن دهستان هاي جنوبي شيراز وارد بخش خفر شهرستان جهرم شده و اغلب روستاهاي اين بخش را سيراب مي كند. اين رودخانه در ادامه مسير و بعد از طي كردن دامنه جنوبي كوه سفيدار و گذشتن از تنگ كبوتري و خاور دهستان سيمكان و پيوستن به رودخانه هاي سيمكان و هگان به سمت جنوب متمايل شده و وارد شهرستان فيروزآباد مي شود. قره آغاج سرانجام و پس از طي كردن مسيري طولاني به خليج فارس مي ريزد. آب اين رودخانه دايمي است و عرض آن در نواحي كوهستاني 20 متر و در جلگه به 400 متر مي رسد.

رودخانه سيمكان جهرم
رودخانه سيمكان كه از تنگ آتشگاه در 12 كيلومتري جنوب خاور ميمند سرچشمه مي گيرد، بعد از مشروب كردن بسياري از روستاهاي بخش سيمكان در تنگ مكان به رودخانه قره آغاج مي ريزد.
رودخانه شور جهرم
رودخانه شور از 3 كيلومتري جنوب خاوري آبادي نصيرآباد از بخش شيبكوه شهرستان فسا سرچشمه گرفته و پس از عبور از 10 كيلومتري شمال شهر جهرم به رودخانه قره آغاج مي ريزد.

برخي از ارتفاعات اين شهرستان عبارتند از: آب قنديل، آب قلات، آبدل آباد، بره، آل احمدي، كهدان، گچ، گر و گره. گردشگاه بونيز هم جزو ارتفاعات زيباي اين شهرستان است. گردشگاه بونيز در ارتفاعات بخش جنوبي جهرم واقع شده و از نقاط ديدني شهرستان جهرم است. بيش ترين مراجعه كنندگان اين مكان را دوستداران ورزش هاي كوهستاني تشكيل مي دهند.

 

مساجد ومدارس مذهبي درشهرستان جهرم

مسجد جامع
اين بنا در كوي سنان شهرستان جهرم در استان فارس واقع گرديده و از آثار دوره صفوي است بنايي ساده با صحن ‚ ايوان ‚ غرفه هاي دو طبقه و شبستان است كه كلا با سنگ و گچ ساخته شده است . لوحي سنگي در بالاي در غربي مسجد نصب گرديده است كه بر اساس آن ‚ اين مسجد در سال 1084 ه . ق كه روبه خرابي مي رفته ‚ توسط شخصي به نام حاجي رضا تعمير شده است .

 

 

فسا كه در گذشته به آن «پسه» يا «پسا» مي گفتند، از شهرهاي قديمي خطه‌ي پارس است. قدمت فسا به پيش از اسلام و دوره هخامنشيان مي‌رسد. فسا در‌دوره هاي مختلف دچار ويراني هايي مي شود. بافت شهري پيش از اسلام در قسمتي كه امروز به تپه تل ضحاك معروف است مستقر و داراي خصوصيات شهرهاي قلعه اي قبل از اسلام بوده است. در اين شهرستان صنايع دستي در كنار كشاورزي و دام داري، از رونق بسيار خوبي برخوردار است.‌
قالي‌بافي، رويه گيوه‌بافي‌ و كوزه‌گري از مهم ترين صنايع دستي شهرستان فسا است كه در قسمت هاي مختلف آن رواج دارند. در روستاهاي شهرستان فسا قالي بافي با طرح و نقشه‌هاي‌ محلي‌رايج است و بيش تر توسط زنان و دختران تهيه و عرضه مي‌شوند. بر اساس سرشماري‌ سال 1375 جمعيت شهرستان فسا، 183818 نفر برآورد شده است. شغل عمده اهالي كشاورزي، دام‌داري، صنايع دستي و كارگري است. مردم شهرستان فسا آريايي و سامي نژادند و به زبان فارسي با گويش محلي و عربي سخن مي گويند. بيش تر مردم اين شهرستان مسلمان و شيعه مذهب هستند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
گردش گاه ميان جنگل كه مانند توده ‌اي انبوه در دامنه كوه ميان جنگل و در دو سوي جاده خود نمايي مي ‌كند، مهم ترين جاذبه طبيعي شهرستان فسا مي باشد. قلعه ضحاك كه از دوران ساساني و اوايل اسلام به يادگار مانده، از ديدني هاي تاريخي منطقه است.
صنايع و معادن
انواع كارخانه‌‌هاي و صنايع مربوط به كشاورزي و دام‌داري در اين‌شهرستان وجوددارد. كارخانه هاي‌صنايع‌غذايي، نساجي، وسايل‌حمل‌و‌نقل‌و كارخانه ها و كارگاه هاي مصالح ساختماني در اين شهرستان وجود دارد. هم چنين كارگاه‌هاي قالي‌بافي بسياري در شهرستان فسا داير است. بازرگاني در شهرستان فسا در ارتباط با مشاغل غالب منطقه بوده و قالي،‌ پشم، پوست، كشمش، گندم، پنبه، تره بار، مركبات و خرما از صادرات اين شهرستان است.
كشاورزي و دام داري
در شهرستان فسا كشاورزي و باغ‌داري اولين و مهم ترين شغل اهالي را تشكيل مي دهد. محصولات عمده شهرستان عبارتند از:غلات، پنبه، ترياك، خرما، مركبات، حبوبات، انواع ميوه، برنج و گل سرخ. دام داري پس از كشاورزي اهميت داشته انواع فرآورده هاي دامي و لبنيات، پشم، پوست، گوشت، از توليدات بخش دام داري اين شهرستان است.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان فسا تقريبا در مركز استان فارس واقع شده است كه از شمال به درياچه بختگان، ازشرق به شهرستان استهبان و شهرستان داراب، ازشمال و غرب به شهرستان شيراز، از غرب وجنوب به شهرستان فسا محدود مي شود.شهر فسا مركز شهرستان، در 53 درجه و 39 دقيقه طول جغرافيايي و28 درجه و 56 دقيقه عرض جغرافيايي و بلندي 1370 متري از سطح دريا قرار دارد. آب و هواي اين شهرستان به سبب نزديكي با درياچه بختگان، معتدل و گرم است. مسيرهاي دسترسي به اين منطقه را جاده فسا - داراب به طول 104 كيلومتر و جاده فسا- شيراز به طول 157 كيلومتر تشكيل مي‌دهند.هم‌چنين فرودگاهي نيز در 7 كيلومتري جنوب خاوري فسا ساخته شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
فسا كه در گذشته به آن «پسه» يا «پسا» مي گفتند، از شهرهاي قديمي خطه پارس است. اين شهر، به گفته برخي از مورخان، در قديم « پارساگرد » نام داشت و در الواح گلي تخت جشميد به نام «پشي» يا «باشي ها» نوشته شده است. نام پسه به تدريج به پسا تبديل شد و اعراب آن را فسا ناميدند. شهر فسا در قرن چهارم هجري قمري دومين شهر مهم ولايت «دارابگرد» بود و از حيث بزرگي با شيراز برابري مي كرد. مورخين و جغرافي‌دانان بسياري در وصف فسا مطلب نوشته اند از جمله اصطخري مي نويسد: « در اين سرزمين هيچ شهري زيبا تر و دلكش تر از فسا نيست و هيچ جاي ديگر مردمي بهتر و ميوه اي خوبتر از آن ندارد. شهري است به خودي خود مهم با ساكنان فراوان و داد و ستد بسيار و مرد آن ثروتمندند و…».

در تقويم البلدان آمده «فسا از اقليم سوم است. در اول فسا را ابن طهمورث ديوبند ساخته بود. خراب شد گشتاسب ابن سهراب كياني، تجديد عمارتش كرد و نبيره اش بهرام ابن اسفنديار به پايان رسانيد. ساسان نام كرد و در اول مثلث بود. به عهد حجاج بن يوسف ثقفي، عاملش آزاد مرد به فرمان او آن را از آن شكل بگردانيد و تجديد عمارتش كرد. چون از شب نكاريان خرابي يافت، اتابك جاولي باز معمور گردانيد. شهري سخت بزرگ بوده است و اعمال و نواحي بسيار دارد و هوايش گرمسير است و آبش از قنوات، و هيچ آب روان ندارد و ميوه گرمسيري و سردسيري نيز در آن باشد». فسا هم اكنون نيز يكي از شهرهاي مهم و آباد استان فارس مي باشد.

 

طبيعت در شهرستان فسا

رودخانه بانيان فسا
رودخانه فصلي بانيان كه از خرمن كوه سرچشمه مي گيرد با جهت شمال به جنوب از خاور شهر فسا عبور كرده ابتدا به رودخانه شور و سپس به رودخانه قره آغاج متصل مي شود و سرانجام به خليج فارس مي ريزد.
رودخانه شور جهرم(فسا)
اين رودخانه كه از شاخه هاي مهم رودخانه مند محسوب مي شود از شاخه هاي فراواني تشكيل شده است كه عمده ترين آن ها رودخانه جعفري (خشكرود و اصل آباد) است. شاخه هاي ديگر آن از كوه هاي شمال شهرستان فسا سرچشمه گرفته و در مسير خود بيش تر از آب مسيل هاي فصلي تغذيه مي كنند.

كوه هاي خرمن در شمال، گچ در جنوب باختري، كفتاري در باختر، تودج در شمال خاوري، دره زهري و داربست در جنوب و خمار و علمداري در جنوب خاوري شهرستان فسا قرار گرفته است. ديگر كوه هاي اين شهرستان عبارتند از: بدنه شير، برآفتاب، چهل چشمه، نصيرآباد، گر، زاهدان، تورج، عرضه دل، كمر زرد. خرمن كوه كه در شمال شهر فسا قرار دارد، مرتفع ترين نقطه اين شهرستان محسوب مي شود. ارتفاع قله اين كوه حدود 3183 متر از سطح دريا است.دامنه ‌هاي شمالي كوه ميان جنگل و بخشي از منطقه شكار ممنوع آن در فسا براي ايجاد گردشگاه پيش ‌بيني شده است. اين محدوده در فاصله 50 كيلومتري شمال باختري شهر فسا و در كنار جاده اصلي شيراز ـ فسا قرار دارد. اين منطقه پوشيده از درختان جنگلي است كه مانند توده ‌اي انبوه در دامنه كوه ميان جنگل و در دو سوي جاده خودنمايي مي ‌كنند. گونه‌ هاي بنه و بادام وحشي پوشش غالب درختان جنگلي اين گردشگاه را تشكيل مي ‌دهند. نزديك بودن محل انتخاب شده به جاده اصلي و وجود ساير راه ‌ها باعث شده است كه ساكنان شهرهاي شيراز، سروستان، ‌منا، خرامه، نيريز، جهرم و ساير مسافراني كه از اين جاده مي ‌گذرند، امكان دسترسي راحت تري به اين گردشگاه داشته باشند.

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان فسا

مسجد جامع فسا
مسجد جامع فسا قدمتي در حدود 800 سال دارد. اين مسجد دور از راسته بازار و در كنار گورستان شهر فسا قرار گرفته است. اكنون از اين مسجد تنها بقاياي شبستان آن بر جاي مانده است.

 

قلعه ها، برج ها و آتشكده ها درشهرستان فسا

قلعه ضحاك فسا
قلعه ضحاك در بالاي تپه‌اي در نزديكي شهر فسا واقع شده است اين قلعه از دوران ساساني و اوايل دوره اسلامي به جاي مانده است. بر اثر حفاري‌هايي كه در اطراف اين قلعه صورت گرفته، اشياء و ظروف سفالين و لعابدار كشف شده است.

 

 

استهبان يكي‌از شهرستان‌هاي استان فارس است كه مردم آن به زبان فارسي با گويش هاي محلي و تركي سخن مي‌گويند. شغل افراد اين منطقه كشاورزي، دام داري و صنايع دستي است. ساخت ظروف سفالي لعاب دار و ظريف و كاشي هاي هنري مهم ترين صنعت دستي شهرستان استهبان است. بهترين ظروف كاشي از نوع سفالي ساده و لعاب‌دار و كاشي‌هاي هنري استان فارس، در شهرستان استهبان توليد وعرضه مي شوند. فرش‌بافي نيز در اين منطقه رواج و رونق زيادي دارد و قالي‌ها بيش تر توسط زنان و دختران و با نقش هاي محلي و شريعتمداري بافته مي شوند. در مركز استهبان يك شركت فرش توليد، خريد و فروش‌فرش و صدور آن را به نقاط ديگر به عهده دارد. نمد مالي، كلاه بافي، صابون پزي و تخت گيوه سازي از ديگر صنايع دستي منطقه است ‌كه‌ در شهرستان استهبان رواج دارد.
مكان هاي ديدني و تاريخي
جاذبه هاي طبيعي و تاريخي، مكان هاي ديدني شهرستان استهبان را تشكيل مي دهند. مهم ترين جاذبه هاي طبيعي منطقه را درياچه، تنگ و گردش‌گاه ها تشكيل مي دهند. دره سبز و خرم تنگ استهبان با پوشش جنگلي و چشم اندازهاي بسيار زيبا قابليت گردشگاهي مناسبي‌را ايجاد‌نموده و تنگ‌لاي تاريك‌درطول سال، پذيراي‌علاقه مندان ورزش‌هاي كوهستاني و دوست داران جلوه هاي طبيعي است. مراتع و گل زارهاي حاشيه درياچه بختگان همراه با ماهي هاي آزاد و پرندگان وحشي چشم اندازهاي زيبايي از اين درياچه در بهارو پاييز به وجود مي آورند كه بسيار جذاب و ديدني‌هستند و گردش‌گاه هاي طبيعي و جالب توجهي را فراهم كرده اند. مسجد جامع استهبان از آثار دوره تيموري است و مسجد سنگي ايج كه ساختار اصلي آن به دوره ساساني بر مي گردد، از مهم ترين جاذبه هاي تاريخي شهرستان استهبان به شمار مي آيد.
صنايع و معادن
صنايع نيز درارتباط با مشاغل عمده شهرستان برقرار شده و انواع كارخانه‌هاي تهيه مواد غذايي، كارخانه‌هاي پنبه پاك‌كني و كارگاه هاي فرش‌بافي در اين منطقه داير هستند. معادن شهرستان استهبان محدود به معادن سنگ هاي ساختماني است كه از برخي از آن ها بهره برداري نيز صورت مي گيرد.
كشاورزي و دام داري
اين شهرستان به دليل داشتن آب و هواي معتدل و امكانات كافي براي كشاورزي از لحاظ كشاورزي رونق دارد و انواع محصولات كشاورزي را مي توان در اين شهرستان كشت كرد. عمده ترين فرآورده هاي كشاورزي استهبان عبارتند از : گندم، جو، زعفران، پنبه، چغندر، انجير، مويز، بادام، بنشن، تره بار كه بيش تر اين محصولات جزء صادرات شهرستان محسوب مي شوند. دام داري نيز پس از كشاورزي از مهم ترين مشاغل اهالي اين شهرستان مي باشد. انواع فرآورده هاي دامي و لبني و دام زنده از توليدات اين بخش به شمار مي روند. بازرگاني در شهرستان استهبان به لحاظ شغل غالب افراد كه دام داري، كشاورزي و صنايع دستي مي باشد، درارتباط با همين مشاغل شكل گرفته و عمده ترين صادرات اين شهرستان عبارتند از: گندم، جو، زعفران، پنبه، چغندر قند، تره بار، گوسفند، قالي، گليم، گيوه، كلاه نمدي.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان استهبان در خاور استان فارس و نزديكي درياچه بختگان واقع شده است. اين شهرستان از شمال به درياچه بختگان، از خاور به شهرستان نيريز، از جنوب به فسا و داراب و از باختر به بخش رونيز محدود مي گردد. مردم منطقه مسلمان هستند و اقليتي ارمني نيز در آن‌جا ساكنند مركز اين شهرستان شهر استهبان است كه در طول جغرافيايي 54 درجه و 2 دقيقه و عرض جغرافيايي 29 درجه و 7 دقيقه و در بلندي 1730 متري از سطح دريا واقع شده است. شهرستان استهبان برابر با سرشماري سال 1375 تعداد 62931 نفر جمعيت دارد كه نژاد اين مردم آريايي است. شهر استهبان در مسير راه شهرستان هاي فسا - نيريز و فاصله اش تا مركز شيراز 191 كيلومتر است.مسيرهاي دسترسي به اين منطقه را راه استهبان - ني ريز به طول 37 كيلومتر، راه استهبان - سروستان به طول 96 كيلومتر، راه استهبان- داراب به طول 70 كيلومترتشكيل مي‌دهند.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام اين شهرستان از لغت «سته» به معناي انگور و انگورستان گرفته شده است. آباداني اين شهر از سال 746 هجري قمري ( پس از ويراني آن در دوره مغول ) به دست امير مبارز الدين آل مظفر صورت گرفته است. اين شهر در قديم چهار محله داشت كه هر محله داراي مساجد و آب انبارهاي متعددي بود. حمدالله مستوفي از آن به نام شهركي پر درخت كه آب و هواي معتدل و ميوه فراوان دارد، ياد كرده است. جغرافي نويسان اسلامي نام آن را به صورت اصطهبانان و گاهي هم اصطهبانات ثبت كرده اند، ولي با گذشت زمان، فارسي زبانان آن را اصطهبان ناميده اند. مورخين بسياري از استهبان ياد كرده اند. گفته مي شود در دوره قاجار بيشتر خانه هاي استهبان ازخشت خام، گل و چوب بود و تعداد آن ها به هزار مي رسيد. در گذشته هاي دور استهبان يكي از حكومت هاي 18 گانه فارس بوده است. شكوه‌مند ترين ديدني شهر استهبان چنار عظيم و موزون بسيار كهن ميدان شهر با ارتفاع 47 متر و قطر تقريبي 5/11 متر است. استهبان يكي از شهرهاي آباد و زيباي استان فارس است كه مورخين و جغرافي‌دانان همواره در نوشته هايشان آن را با آب و هواي خوب و محلي پر درخت و پر نعمت معرفي نموده اند. اين شهرستان از 1358 به عنوان شهرستاني مستقل شناخته شد.

 

طبيعت در شهرستان استهبان

در اطراف استهبان چشمه ها و كاريزهاي متعددي وجود دارد كه مهم ترين آن ها كاريز قهري و چشمه پاد زهري است
درياچه بختگان استهبان
درياچه معروف بختگان كه در 18 كيلومتري شمال شهر استهبان قرار دارد، حوزه آبريز بسته اي را تشكيل مي دهد كه مساحتي حدود 263 كيلومتر مربع را زهكشي مي كند. آب اين درياچه شيرين است و ماهي هاي آزاد بسياري در داخل آن زندگي مي كنند. مراتع و گلزارهاي حاشيه درياچه بختگان و پرندگان وحشي آن به همراه چشم اندازهاي زيباي اين درياچه در بهار و پاييز بسيار جذاب و ديدني هستند و تفرجگاه هاي طبيعي جالب توجهي را فراهم كرده اند.
تنگه لاي تاريك استهبان
در جنوب باختري شهرستان استهبان دره اي به نام لاي تاريك وجود دارد كه با برخورداري از پوشش جنگلي و چشمه سارهاي متعدد جزو مناطق گردشگاهي استان محسوب مي شود. اين مكان در طول سال، پذيراي علاقمندان به ورزش هاي كوهستاني و دوستداران جلوه هاي طبيعي است.
تنگ استهبان
دره خرم تنگ استهبان در شهرستان استهبان واقع شده و همراه با پوشش جنگلي و چشم اندازهاي بسيار زيبا قابليت گردشگاهي مناسبي را ايجاد كرده است. اين مكان در ايام تعطيلات پذيراي مهمانان بسياري از شهرستان هاي شيراز، داراب و فيروزآباد است.

تنگ ايج استهبان
در دو كيلومتري روستاي ايج، در پايين دست آثار باستاني، تنگ مصفاي ايج (قلعه ايج) قرار دارد كه مسجد سنگي جالبي نيز دارد. تركيب جاذبه هاي طبيعي از قبيل چشمه، هواي لطيف كوهستاني و درخت زار در گردشگاه ممتاز ايج آن را به چشم اندازي خيره كننده تبديل كرده است.

 

مساجد و مدارس مذهبي در شهرستان استهبان

مسجد جامع ا ستهبانات
مسجد جامع استهبانات از آثار دوره تيموري است كه در 74 كيلومتري فسا واقع شده است. بقاياي محرابي با گچ بري هاي ظريف در شبستان مسجد وجود دارد كه در قرن 11 هجري قمري ساخته شده است. چندين ستون در شبستان قديم مسجد وجود دارد كه از سنگ هاي استوانه اي قطور ساخته شده و بر روي بعضي از آن ها عبارات دعايي و جملاتي به خط كوفي و نسخ كنده كاري شده كه تاريخ آن سال 1024 ه. ق است. يكي از اجزاي جالب بنا، سر در مسجد است كه از تخته سنگي ساخته شده كه در طبقات آن فسيل هاي ماهي وجود دارد.

مسجد سنگي ايج استهبان
مسجد سنگي ايج از يادگارهاي دوره ساساني است كه در روستاي ايج شهرستان استهبان واقع مي باشد. اين بنا قبل از اسلام قلعه دارالامان نام داشت، در دوره اسلامي با افزودن محرابي به آن، بنا به شكل مسجد درآمده است. شكل اصلي بنا به شكل ايوان است بدنه اصلي مسجد از جنس سنگ و گچ بوده و ارتفاع آن 3 متر مي باشد كه در دل صخره سنگي كوه قلات آبي كنده شده است. در مجاورت اين مسجد(قلعه) هفت بركه وجود دارد كه آن را بن دره مي نامند و در نزديكي آن هم معبري از زمان هاي قديم باقي مانده است.
مسجد يزديان استهبان
مسجد يزديان از مسجد هاي معروف شهرستان استهبان كه منسوب به يزديان منطقه است.

 

آرامگاه ها ، امامزاده ها و زياتگاه ها درشهرستان استهبان

زيارتگاه پيرمراد استهبان
زيارتگاه پيرمراد، از مراكز عبادي شهرستان استهبان است كه مردم شهرستان براي انجام مراسم مذهبي و نيز زيارت از اين بقعه استفاده مي كنند.

بقعه شيخ شمس الدين استهبان
بقعه شيخ شمس الدين از زيارتگاه هاي معروف شهر استهبان است كه در نزد مردم از اعتبار و تقدس زيادي برخوردار است.

 

X