معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1477061
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

شهرستان رضوان‌شهر يكي ديگر از ديدني ترين شهرستان‌هاي استان گيلان است كه‌از ارزش هاي بالاي‌گردشگري طبيعي برخوردار است. آرامگاه سيد شرفشاه، پل پونل، مسجد سفيد( اسپيد مزگت) و چشم اندازهاي زيباي‌طبيعي‌از جمله جنگل‌ها و رودخانه‌ها از مهم‌ترين مكان هاي تاريخي و ديدني شهرستان رضوان‌شهر به شمار مي روند. صنايع حصيري مهم‌ترين صنايع دستي مردمان شهرستان رضوان‌شهر را تشكيل‌ مي‌دهد
مكان هاي ديدني و تاريخي
آرامگاه‌سيد شرفشاه، پل پونل، مسجد سفيد( اسپيد مزگت) و چشم اندازهاي زيباي طبيعي از جمله جنگل‌ها و رودخانه‌ها از مهم‌ترين مكان هاي تاريخي و ديدني شهرستان رضوان‌شهر به شمار مي روند. 
كشاورزي و دام داري
كشاورزي و دام‌داري اساس اقتصاد شهرستان رضوان‌شهر را تشكيل‌ مي دهد. آب كشاورزي از رودها تأمين مي شود و فرآورده هاي كشاورزي رضوان شهر عبارتند از : برنج، ‌گندم، تره بار و بنشن. هم چنين برنج، فرآورده هاي دامي و ماهي از صادرات اين شهرستان است.

مشخصات جغرافيايي
رضوان شهر از شمال به هشتپر و از جنوب به صومعه سرا و ماسال محدود است. رضوان شهر در طول جغرافيايي 49 درجه و 7 دقيقه و در عرض جغرافيايي 37 درجه و 33 دقيقه و ارتفاع 5 متر از سطح دريا واقع است. شهرستان رضوان شهر از شهرستان هاي جديد استان گيلان است كه در راه اصلي بندر انزلي – هشتپر قرار دارد.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
شهرستان‌رضوان شهر كه در گذشته «دولاب» نام داشت. يكي از 5 بلوك يا خان نشين قسمت جنوبي شهرستان تالش بود كه به اين 5 بلوك خمسه طوالش مي‌گفتند. درحال حاضر رضوان شهر يكي از شهرستان هاي استان گيلان است و يكي از مناطق بسيار زيبا و ديدني شمال كشور است.

 

طبيعت در شهرستان رضوانشهر

رضوان شهر يكي از شهرستان‌هاي استان گيلان است كه مركز آن در منطقه‌اي جلگه‌اي قرار گرفته و رشته كوه هاي طالش در حد جنوب باختري و باختر آن آغاز شده و در جهت شمالي، جنوبي كشيده شده است. مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان عبارتند است از: ورل سر، مرزون سر، ليگرچال، كهنه كلان، لكو، سوتن سر، زندانه، ديه گاه، خشالون و پالان سر. انواع رودخانه ها در اين شهرستان جريان دارند. قفارود، روخانه كيش خاله، تيررود يا سياهبيل، رودخانه ديناچال و رودخانه نوكنده از مهم ترين رودخانه هاي جاري در اين منطقه هستند. آب و هواي شهرستان رضوان شهر معتدل و مرطوب بوده و بارش متوسط ساليانه آن حدود 1100 ميلي متر است. بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها 38 درجه بالاي صفر و كم ترين آن در زمستان ها به 12 درجه زير صفر مي رسد. آب و هواي مناسب سبب شده انواع رستني ها از قبيل درختان جنگلي و گياهان صنعتي و دارويي و گياهان علوفه اي در منطقه وجود داشته باشند. رستني هاي شهرستان رضوان شهر شامل درختان آزاد، افرا، توسكا، ون،‌ بلوط، ممرز، خرمندي، شمشاد، اوجا، بلت، لرگ، انجيلي، راش، نمدار، ملج، گيلاس، جنگل، گردو و ازگيل و از گياهان دارويي پونه، قارچ، گزنه، آقي تي و سروف وهم‌چنين انواع گياهان علوفه‌ اي مي شود. شغال، گراز، روباه، خرگوش، سمور، انواع لاك پشت، كفتار، خرس، سنجاب، قرقاول، چكاوك، غاز، مرغابي و انواع ماهي از جمله جانوران و پرندگان اين شهرستان هستند.

 

مساجد و مدارس مذهبي در شهرستان رضوانشهر

مسجد سفيد (اسپيد مزگت) رضوان‌شهر
اين بنا در دهكده دنيا چال در سمت راست رودخانه و در بخش اسالم استان گيلان واقع شده و هر چند به صورت ويرانه اي درآمده است از آثار كهن و ارزشمند منطقه به شمار مي آيد. از آن جا كه بخش عمده بنا ويران شده اطلاعي از طرح كلي و ويژگي هاي معماري آن در دست نداريم. با اين حال با توجه به بقاياي موجود به نظر مي‌رسد كه بناي مربع مستطيلي بوده كه در ميانه آن شبستاني مربع و دور تا دور شبستان رواقي قرار داشته كه با پايه‌اي هشت ضلعي از شبستان مجزا مي شده است. عرض رواق ها حدود 3/40 متر و طول يكي از اضلاع باقي‌مانده مسجد حدود 16/75 متر است. دهليزها با پوشش طاقي مسقف مي شده اند كه ارتفاع طاق از كف امروزي به 5/70 متر مي رسد. محيط پايه هاي هشت ضلعي كه فضاي شبستان را از دهليزها مجزا مي كند حدود 5/50 متر و فاصله پايه ها از يك‌ديگر حدود 2/80 متر است. بالاي هر دو پايه طاقي با قوس شكسته زده اند كه پوشش رواق و شبستان مياني از يك طرف بر آن ها قرار مي گرفته است. مصالخ اصلي بنا آجرهايي به ابعاد 23×23×6 سانتي متر و قطر ديوارهاي اصلي مسجد، 175 سانتي متر است و برخلاف شيوه امروزي با ملاط به طاق ها چسبانده شده اند. بر طاق رواقي كه نسبتا سالم تر باقي مانده به صورت سرتاسري كتيبه اي قرآني از آيات سوره توبه به خط كوفي گچ‌بري كرده اند. ازاره همين رواق نيز داراي گچ‌بري با طرح هاي غير معمول بوده است. با توجه به كتيبه كوفي مزبور مي توان بناي مسجد را مربوط به دوره سلجوقي دانست.

 

بندها و پلها در شهرستان رضوانشهر

پل پونل رضوان‌شهر
اين پل در 4 كيلومتري باختر رضوان شهر، در روستاي پونل و بر روي رودخانه شفارود برپا شده است. پل پونل در مسير كاروان رو دوره صفوي رشت- آستارا ساخته شده و احتمالا از آثار همين دوره يا دوره قاجاريه است. پل پونل حدود 30 متر طول، 60/3 متر پهنا (با احتساب جان پناه ها) و يك دهانه بزرگ با طاق جناغي به عرض 10 متر دارد. اين پل به سبك خاصي كه در ديگر پل هاي تاريخي كم‌تر ديده مي‌شود؛ ساخته شده است بدين صورت كه در طرفين طاق و بر روي پاكان آن، دو ستون نماي مخروطي شكل و در بدنه جانب شمال پل، دو طاق نما كار كرده اند. ضخامت طاق اصلي در پايين و بالا يك متر است. سطح گذر پل از ميانه به طرفين داراي شيب است و جان پناه هاي آن نيز تخريب شده است. اين سطح تمامي با سنگ رودخانه فرش شده است. امروزه در مجاورت اين پل، بر روي شفارود پل جديدي احداث كرده اند. پل پونل به شماره 1780 به ثبت تاريخي رسيده است.

 

آرامگاهها ، امامزاده ها و زيارتگاهها در شهرستان رضوانشهر

آرامگاه سيد شرف‌شاه رضوان‌شهر
اين آرامگاه در روستاي دارسرا در پنج كيلومتري خاور رضوان شهر واقع شده است. اين روستا به احترام نام سيد شرف‌شاه، عارف و شاعر قرن هشتم ه.ق كه در آن جا مدفون شده، به سيد شرف‌شاه يا سيد شرف الدين معروف است. براساس شجره نامه موجود در آرامگاه نسب وي از ده پشت به امام موسي كاظم (ع) مي رسد. به اعتقاد برخي محققان، شرف‌شاه پيري عارف بود كه پس از مرگ، به مقام سيادت رسيده است.بناي آرامگاه، بزرگ و نوساز است و از آجر، سنگ و مرمر ساخته شده و بسياري از مكان هاي زيارتي نواحي انزلي، گسكرات، تالش دولاب و وكيل دولاب به برادران يا فرزندان اين مرد عارف منتسب شده اند. آرامگاه ديگري به نام سيده بانو معروف به گور مادر شرف‌شاه نيز در دارسرا وجود دارد كه بناي جديدي بر آن ساخته اند.

شهرستان زيباي رشت مهم ترين منطقه‌ي استان گيلان بوده و اين منطقه‌ي سرسبز و زيبا را هيچ قلمي ياراي توصيف ندارد و فقط بايد به نظاره نشست. چشم اندازها و مناظر طبيعي اين منطقه به قدري پرجلوه و باشكوه هستند كه توان توصيف را از هر كس گرفته و فقط ديدن را يادآور مي‌شوند. به نوشته برخي از محققان؛رشت در پيش از اسلام و دست كم در دوره ساسانيان وجود داشته است. در زماني‌كه حكومت ساساني رو به فروپاشي مي‌رفت، ‌حكمراني مستقل اين ديار را گيلان‌شاه مي ناميدند. پس از غلبه اعراب بر ايران، اولين بار، كه نامي از رشت به ميان آمد، سال 61 هجري قمري بود. ايجاد بناي اوليه رشت را با احتمال زياد به قبل از اسلام و به دوره ساسانيان نسبت مي‌دهند و بنا بر روايت ديگري اين ناحيه در گذشته دور، زير آب هاي درياي‌مازندران قرار گرفته بود، اما به تدريج و بر اثر رسوب زياد و تبخير آب، اراضي گيلان و ناحيه‌اي كه امروزه به نام رشت معروف است از آب خارج شدند. اين ناحيه چون داراي منابع طبيعي مانند جنگل و زمين هاي مناسب كشاورزي بوده، به سرعت به صورت دهكده‌اي درآمده و قابل سكونت شده است. اين‌منطقه تا پيش از دوره صفويه اهميت زيادي نداشت و رشد آن از اين دوره و به خصوص در زمان شاه عباس شروع شد و به مرور بر اهميت آن افزوده شد. مهم‌ترين صنايع دستي اين شهرستان را سبدبافي، حصيربافي، نمدمالي، صنعت ريسندگي و بافندگي، صنايع چوب‌كاري و سفال گري تشكيل مي‌دهند كه به طور كامل در صنايع دستي استان گيلان آورده شده است. ده ها اثر طبيعي از قبيل انواع چشمه‌هاي طبيعي و آب معدني، جنگل‌هاي پرشكوه، سواحل كم نظير درياي مازندران، روستاها و دهكده‌هاي ساحلي و جنگلي، رودخانه هاي پرآب و خروشان‏ آبشارهاي متعدد به همراه ده ها اثر تاريخي از قبيل عمارت ها و كاخ‌ها، امام‌زاده ها و... تنها برخي از جاذبه هاي اين شهرستان با ارزش استان گيلان را شامل مي شوند.
صنايع و معادن
صنايع و كارخانه‌هاي متعددي در رابطه با كشاورزي و دام داري و چوب‌بري در شهرستان رشت استقرار دارند. صنايع نساجي، شيميايي والكترونيك و هم چنين صنايع دستي رشت بسيار معروف است. از معادن شناخته شده اين منطقه مي‌توان به معادن زغال سنگ، ‌خاك نسوز، سنگ ساختماني، نفت، گاز، سنگ آهك، گرانيت، ميكا و … اشاره كرد.

كشاورزي و دام داري
منطقه جلگه‌اي رشت با بهره گيري از خاك حاصل‌خيز، شبكه آبرساني وسيع هواي معتدل و مرطوب، داراي محصولات زير است: برنج، چاي، تره بار، توتون، كنف، گياهان علوفه اي، ميوه و بنشن. آب كشاورزي رشت از رودها تأمين مي‌شود.
مشخصات جغرافيايي
مركز شهرستان رشت در طول جغرافيايي 49 درجه و 35 دقيقه و عرض جغرافيايي 37 درجه و 16 دقيقه قرار دارد. همسايگان‌شهرستان رشت از شمال درياي‌مازندران، از شمال‌خاوري‌و خاور آستانه اشرفيه و املش، از جنوب‌خاوري سياهكل، از جنوب رودبار، از جنوب باختري شفت، از باختر صومعه سرا و فومن و از شمال باختري بندر انزلي است. آب و هواي آن معتدل و بسيار مرطوب است و ميزان بارندگي سالانه حدود 1500 ميلي متر است و ميزان ريزش باران سالانه اش از همه جاي ايران بيشتر است. دو شاخابه از سفيدرود، يكي سياهرود بار و ديگري گوهر رودبار از دو سوي شرق و غرب شهر رشت روانند و سرانجام به مرداب انزلي مي ريزند. شهرستان رشت مركز استان گيلان مي باشد و در 330 كيلومتري شمال غربي تهران و در انتهاي راه كناره اصلي درياي خزر و در مسير راه اصلي درجه يك قزوين – بندر انزلي واقع است.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
به نوشته برخي از محققان شهر رشت در پيش از اسلام و دست كم در دوره ساسانيان وجود داشته است. در زماني كه حكومت ساساني رو به فروپاشي مي رفت، ‌حكمراني مستقل اين ديار را گيلانشاه مي ناميدند. پس از غلبه اعراب بر ايران، اولين بار، كه نامي از رشت به ميان آمد، سال 61 هجري قمري بود. اما از اين تاريخ، تا زمان صفويه در كتاب هاي تاريخي نامي از رشت ديده نمي شود. بعدها در شرح وقايع دوره شاه اسماعيل صفوي از اين شهر يادشده است. در زمان صفويه و به ويژه در دوره شاه اسماعيل صفوي، سرزمين گيلان به دو بخش :« بيه پس » به مركزيت رشت، و « بيه پيش » به مركزيت لاهيجان تقسيم مي شد. حكومت بيه پيش از 943 هجري قمري به خان احمد گيلاني رسيد و شاه طهماسب اول صفوي، حكومت بيه پس را نيز به او سپرد. سرانجام شاه عباس اول صفوي گيلان را تسخير كرد. بعدها در سال 1045 هجري قمري، شهر رشت به دست استپان رازين – دريانورد مشهور روسي – غارت شد. در سال 1722 ميلادي نيز سپاهيان پتر پادشاه روسيه، رشت را تسخير كردند. اشغالگران روس تا سال 1734 رشت و گيلان را در تصرف خود داشتند. سپس روس هاي بلشويك در جريان تعقيب سفيدها ( هواداران تزار ) رشت را به تصرف خود در آوردند.

اين شهر در قديم، تنها راه ارتباطي و بازرگاني ايران از طريق بندر انزلي به اروپا بود. رشت در طول تاريخ خود، وقايع اسف انگيز فراواني را از سر گذرانده است. در زمستان 1246 هجري قمري، طاعون شديد در گيلان شايع شد و در حدود شش هزار نفر را از پاي درآورد. 56 سال بعد، شهر به آتش كشيده شد و خسارت هاي فراوان ديد.
در سال 1316 هـ . ق ( 1899م ) در رشت شورش نسبتاً دامنه داري عليه قانون خراج راه داري كارگزاران روس كه از ساكنان دهستان دريافت مي كردند، به وقوع پيوست، در نتيجه ايستگاه راه داري واقع در نزديك رشت توسط شورشيان ويران گرديد، اما با شدت عمل و خشونت سپهدار اعظم – حاكم وقت – پايان يافت. امروزه شهرستان رشت به عنوان مركز راه هاي بازرگاني گيلان و بازار تجارت و واردات و صادرات مطرح است و به عنوان مركز استان امكانات جهانگردي فراواني دارد

 

طبيعت در شهرستان رشت

رودخانه نورود
اين رودخانه دايمي با طول 35 كيلومتر در باختر روستاي نصرآباد از سفيد رود جدا مي ‌شود و يكي از شاخه‌هاي بزرگ دلتاي سفيد رود را تشكيل مي ‌دهد رودخانه مزبور به سوي شمال از لاله دشت (Calehdast) مي ‌گذرد و پس از قطع راه اتومبيل رو رشت به كوچسفهان به سوي شمال خاور متوجه مي ‌گردد و پس از عبور از باختر لشت نشاء‌ nesa) (Laste - در روستاي خشك استلخ (Xoskestalx) به درياي خزر مي ‌ريزد. شيب متوسط اين رود 2/0 درصد و‌ مسير كلي آن شمال خاوري است.
رودخانه لاكان
اين رودخانه فصلي كه 17 كيلومترطول دارد از ارتفاعات جنوب رشت در 2 كيلومتري جنوب باختري روستاي عزيزكيان (Azizkiyan) و در 17 كيلوتري جنوب رشت سرچشمه مي‌گيرد. نخست رو بسوي خاور روان مي ‌شود و پس از طي 2 كيلومتر از روستاي عزيزكيان عبور مي ‌كند و با وارد شدن به دشت گيلان مسير پر پيچ و خمي را به سوي شمال مي ‌پيمايد. در روستاي لاكان به 2 شاخه تقسيم مي‌شود. شاخه خاوري به سوي شمال خاوري روان شده و در روستاي بيجارپس (Pijarpas) به سياهرود مي ‌ريزد شاخه دوم كه هم‌چنان به شمال جريان دارد به سوي شهر رشت روان شده و در بخش هاي جنوبي شهر مزبور به سوي باختر متوجه مي ‌گردد و پس از عبور از بخش هاي باختري رشت به شمال متوجه شده و در 6 كيلومتري مركز رشت به سياهرود مي ‌ريزد حوزه اين رود درياي خزر است. شيب متوسط رود لاكان 9/0 درصد و مسير كلي آن شمال خاوري است.

رودخانه سياهرود
اين رودخانه فصلي كه 55 كيلومتر طول دارد از دامنه شمالي كوه نيزه سر سرچشمه گرفته و به سوي شمال خاوري جريان مي ‌يابد در روستاي جلگه بندان (Joklehbandan) مسير آن به سوي شمال متوجه گرديده و به دشت گيلان وارد مي ‌شود و پس از قطع راه اتومبيل رو رشت به قزوين به سوي شمال باختري منحرف شده و در روستاي بيچارپس(Bijarpas) با رود لاكان مخلوط مي ‌شود و به سوي شهر رشت جريان مي ‌يابد و بخش هاي خاوري شهر رشت را طي مي ‌كند و پس از قطع راه اتومبيل رو رشت به بندر انزلي همچنان به سوي شمال باختري جريان مي ‌يابد و در روستاي باقلاكش (Baqelakes) و گزگيشه (Gozigiseh) به مرداب انزلي وارد مي ‌گردد. حوزه سياهرود درياي خزر است. شيب متوسط اين رود 5/0 درصد و ‌مسير كلي آن شمال خاوري است.
چشمه آب شور لاكان رشت
در انتهاي جاده رشت- لاكان، يك جاده خاكي ديده مي شود كه اين نقطه را به شهر صنعتي متصل مي كند. در ميانه جاده، روستاي «آقا داناپير» قرار دارد كه در خاور آن، جنگل انبوه و زيبايي دامن گسترده است. چشمه آب شور لاكان، در دل اين جنگل و در جنوب رشت قرار دارد. آب چشمه به علت برخورداري از نمك فراوان، شور است و به همين سبب، « آب شور» نيز نام گرفته است. مردم منطقه، چشمه را مقدس و آب آن را شفا بخش مي دانند و در فصل تابستان براي درمان بيماري هاي پوستي با آب چشمه حمام مي كنند.

چشمه چشما گل سه شنبه رشت
اين چشمه در روستاي «طالم سه شنبه» از توابع بخش سنگر در 12 كيلومتري جاده رشت- قزوين واقع شده است. آب چشمه به رودخانه مجاور مي ريزد و آب دهي آن در حدود يك ليتر در ثانيه است. زمين هاي اطراف چشمه، رسي و ديواره هاي آن از ماسه سنگ تشكيل شده اند. در كنار چشمه، درختي بسيار تنومند ديده مي شود كه مورد احترام اهالي است. از آب معدني چشمه، در درمان بيماري هاي پوستي به ويژه جوش هاي صورت و بدن استفاده مي شود.

ارتفاعات شهرستان رشت كه در جلگه حاصل‌خيز گيلان واقع شده است، همگي سرسبز و ديدني هستند. در شهرستان رشت تمام ارتفاعات و بلندي ها پوشيده از جنگل هاي انبوه بوده و قابل بهره برداري جهت مقاصد گردشگري است. وجود ارتفاعات سرسبز و عبور رودخانه ها و آبشارهاي متعدد از ميان آن ها اين خطه از ايران را به بهشتي واقعي تبديل كرده است كه تمام گردشگران را به حيرت وا مي دارد.

 

مساجد و مدارس مذهبي در شهرستان رشت

مسجد صفي رشت
اين مسجد از بناهاي مذهبي زيباي شهر رشت است كه در دوره صفويه ساخته شده است. وجه تسميه اين مسجد به محمدميرزا معروف به صفي ميرزا، پسر بزرگ شاه عباس مربوط است كه به فرمان پدر خود در محلي نزديك به اين مسجد كشته شد. اين محل، كه قتل‌گاه شاهزادگان جوان و بي‌گناه بود، به دستور شاه عباس، شهيديه نام‌گذاري شد و محل بست و پناه‌گاه مجرمان به شمار مي‌رفت. مسجد صفي، گچ‌بري ها و كاشي‌كاري‌هاي زيبايي دارد و به دليل قدمت تاريخي، از اهميت فرهنگي، هنري و جهانگردي برخوردار است.

مسجد امام الدوله رشت
اين بنا در محله جير باغ يا نقاره خانه واقع شده و بناي اوليه آن از آثار دوره قاجاريه است كه در دوره بعدي قسمتي از آن براي ايجاد خيابان خراب شده است. قسمت باقيمانده مسجد شبستاني به طول و عرض 20×9 متر است. دو در ورودي و چهار پنجره در جهت شمالي بنا قرار دارد در ضلع جنوب مسجد سه پنجره بزرگ سراسري تا زير طاق و يك در و يك پنجره به آبدارخانه است. غرفه زنانه در ضلع شرقي است. در ضلع جنوبي ايواني به عرض يك متر بدون ستون واقع است. بام اين بنا از سفال سر مي باشدو سقف لمبه كوبي است.

مسجد چهارخانه رشت
اين مسجد در محله چهارسرا واقع است. در فهرستي كه از محلات قديمي هشتگانه شهر تهيه شده است از چهار سرا نيز ياد شده است. زماني نيز به اين به اين محل دهكده چهارسرا بنايي ساده به طول و عرض 17/20×12/5 متر با شش ستون وسط است. سقف لمبه كوبي و بام سفال سر است.

مسجد بديع الله رشت
اين بنا در محله بديع الله شهر رشت واقع شده و در سال 1344 ه.ق توسط بديع الله ساخته شده است. بنايي زيبا و نسبتا بزرگ است كه گنبد مدور حلب پوشي در ميان دارد. پوشش شيرواني بخش هاي ديگر مسجد بر روي سه ستون بزرگ كه در پايين هشت ضلعي در وسط ، مدورو در بالا چهار ضلعي هستند قرار مي گيرد. مسجد از بيرون داراي نماي دو طبقه است. ازاره داخلي مسجد داراي كاشي كاري و محراب مسجد گچبري نسبتا ساده اي است.
مسجد پيرسرا رشت
اين بنا در محله پير سراي رشت واقع شده است و بنايي نسبتا قديمي به طول 11/10 و عرض 8/5 متر است. فيلپايي در وسط مسجد است و ازارع مسجد كاشي‌كاري است. در كنار محراب در بزرگي قرار دارد كه به اتاقي به طول و عرض 6/30 و 4/90 متر باز مي شود. در اين اتاق قبر ملا رجب‌علي پير سرا قرار دارد.

مسجد جامع امشه رشت
اين بنا در دهكده امشه سنگر رشت واقع شده و از آثار دوره قاجاريه است. فضاي داخلي مسجد به طول و عرض 14×4 متر داراي غرفه هاي مخصوص زنان پنجره هاي مشبك چوبين طاقچه ها و روف هايي است. در چهار ضلع مسجد در زير طاق كتيبه اي از هفت بند محتشم كاشاني و در بالاي محراب چهار رديف كاشي‌كاري است. در جلوي بنا ايواني به طول 18/70 و عرض 4/5 متر هشت ستون چوبي قرار دارد. طرف باختري ستون ها فيلپاي آجري هشت ضلعي و دو طرفين ايوان شاه نشين هايي قرار دارد.

اين بنا در روستاي جورشر لشت نشا در استان گيلان واقع شده و از آثار دوره قاجاريه است. مسجد بنايي مرتفع است كه از آجر ساخته شده است. طول مسجد 20 و عرض آن 14 متر است. در خاور و باختر مسجد دو غرفه چوبين براي زنان ساخته شده است. پوشش بيروني بنا شيروان و پوشش داخلي تيرهاي چوبي است كه بر روي چهار ستون چوبي بر پابه آجري قرار گرفته است. محراب مسجد سفيد كاري ساده است و در كنار آن سنگ نوشته مرمري به ابعاد 24×75 سانتي متر بر ديوار نصب كرده اند. اين مسجد به شماره 1785 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد جامع رشت
اين بنا در محله بازار واقع شده و در طول زمان بارها بازسازي شده است. بدين خاطر نيز اطلاعي از بناي اوليه آن در دست نيست. بر اساس نوشته ميرزا حسن خان اعتماد السلطنه در «مرات البلدان» باني اين مسجد را پدر و برخي مادر هيات الله خان رشتي ذكر كرده اند كه در سال 1277 يا 1278 هجري به كلي منهدم شد و بناي بزرگ‌تري به جاي آن ساختند كه كار ناتمام ماند. در حدود 1383 ه.ق مسجد ناتمام طعمه حريق شد تا اين كه جمعي از بازرگانان به دستور آيت الله حاج محمود ضياري آن را بازسازي كردند. محراب زيباي كاشي كاري مسجد كار كاشي سازان اصفهاني است. در اين مسجد سنگ نوشته اي مورخ 1234 ه.ق از زمان فتح علي شاه قاجار وجود دارد كه متن آن ارتباطي به بناي مسجد ندارد.
مسجد چله خانه رشت
اين بنا در محله استاد سراي رشت واقع شده و در حدودسال هاي 1242-1244 ه.ق توسط ميرزا محمد طاهر مستوفي بنا گرديده و در دوره بعد توسط حاج شيخ مهدي لاكاني تعمير و مرمت شده است. مسجد فعلي بنايي به ابعاد 16/70×8/30 متر است كه پوشش آن در وسط بر روي سه فيلپا قرار مي گيرد. در گوشه بنا گلدسته آجري و در شمال بنا مدرسه اي با شش حجره قرار دارد. پوشش داخلي لمبه كوبي و پوشش هاي خارجي سفال سر است. درب ضلع جنوبي شبستان مسجد محرابي كاشي‌كاري با گچ‌بري مقرنس ساده قرار دارد كه در بالا و طرفين آن نوشته هايي است. كتيبه بالاي محراب متضمن نام باني پادشاه دوران فتح‌علي شاه و تاريخ 1242 ه.ق است. كتيبه هاي داخل و دو طرف محراب نيز مورخ 1243-1244 ه.ق هستند. كاشي‌كاري آن ها نيز عمل استادمحمد تقي كاشي پز قزويني است در كنار مسجد تكيه اي بوده كه بعدها از بين رفته است.
مسجد كاسه فروشان رشت
اين بنا در بازار خرازهاي رشت واقع شده و بناي اوليه آن از آثار دوره دوره قاجاريه و از مساجد بزرگ شهر است. طول اين مسجد 18/5 و عرض آن 14 متر است. با ساختن سه فيلپاي بزرگ فضاي داخلي مسجد را به چهار قسمت كرده اند. محيط هر يك از فييپاها 3/25 متر است. پايه هاي آن ها هفت رديف كاشي به رنگ سبز و سياه به ارتفاع 108 سانتي متر است. در قسمت خاوري مسجد محوطه‌اي به طول 8/60 و عرض 7/10 متر واقع شده كه پوشش آن برد و فيلپاي مدور متكي است و قسمت زنانه مسجد را تشكيل مي دهد. ازاره مسجد به ارتفاع 98 سانتي متر با كاشي‌كاري دوره قاجاريه پوشش يافته است. اين مسجد با پوشش سفال سر داراي مناره آجري نسبتا كم ارتفاعي است. متصل به مسجد مدرسه علوم ديني مهديه با كتيبه اي به تاريخ 1363 ه.ق واقع است.

مسجد حاجي سميع رشت
اين بنا در محله ساغري سازان شهر رشت واقع شده و در دوره قاجاريه به صورت مسجد و مدرسه توسط حاج سميع خان رشتي بنا گرديده است. طول و عرض مسج غير از محوطه زير غرفه زنانه در باختر مسجد 19/30×17/20 متر است. فضاي داخلي مسجد توسط فيلپاهايي به چهار قسمت تقسيم شده است. ارازه تعدادي از فيلپاها داراي كاشي كاري است. پوشش داخلي مسجد لمبه كوبي و پوشش خارجي آن سفال سر است. در سمت جنوب مسجد در گذشته مدرسه علوم ديني قرار داشته كه در دوره اخير مدرسه جديدي به جاي آن ساخته شده است.
مسجدچهل تن خميران رشت
اين بنا در محله خميران رشت واقع گرديده و از آثار دوره قاجاريه است. طول بنا از داخل 10 و عرض آن 8/5 متر است. دو فيلپاي قطور هشت ضلعي در وسط مسجد است كه پايه آن ها تا يم متر كاشيكاري دوره قاجاريه دارد. ازاره داخل بنا كاشي‌كاري سال 1353 ه.ق ايت در ضلع شمالي مسجد ايواني چوبينن به طول 14 و عرض 1/40 متر با هشت ستون چهار سوي ساخته اند. سقف داخل لمبه كوبي با درزپوش و از بيرون سفال سر است. ماذنه اي كوچك و آجري با پوشش سفالي بر فراز بنا ديده مي شود.

مسجد ساغري سازان رشت
اين بنا در محله ساغري سازان سهر رشت واقع شده و در سال 1204 به دستور حاجي تاجر شيرواني ساخته شده و بعدها سيد رضي رودباري – امام مسجد – آن را مرمت كرده است. اين مسجد به طول و عرض 18×11/60 متر داراي هشت فيلپا در دو رديف است پايه فيلپاها و ازاره محراب و شبستان مسجد كاشي‌كاري شده است. اين مسجد داراي گلدسته اي است كه بر آن كتيبه اي كاشي كاري به خط نستعليق متضمن آيات قرآني و سنگ نوشته اي به ابعاد 30×40 متر است و بر آن نام باني و تاريخ ساخت نوشته شده است.

مدرسه شاپور رشت
اين مدرسه، از بناهاي اوايل دوره پهلوي است كه بر سر راه رشت به بندرانزلي قرار دارد و اولين مدرسه به شيوه امروزي و با معماري نوبن در گيلان است. اين ساختمان. نخستين دبيرستان گيلان است كه در آن آمفي تئاتر، آزمايشگاه و ديگر تاسيسات جنبي نيز پيش بيني و ساخته شده است. اين بنا با شماره 1515 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است. علاوه بر اين مدرسه، مدرسه قديمي معروف به شهيد بهشتي نيز كه به دوره قاجاريه مربوط است در خيابان آزادگان رشت واقع شده و اثري جالب توجه مي باشد.

 

آرامگاهها ، امامزاده ها و زيارتگاهها در شهرستان رشت

بقعه بي بي حوريه (خانم حوريه) رشت
اين بقعه در شالور، در كنار راه انزلي- رشت قرار دارد و گفته مي‌شود آرامگاه خواهر امام رضا (ع) و از دختران امام موسي كاظم (ع) است. بقعه تاسيساتي از قبيل زاير سرا، مسجد با دو گلدسته بلند و زيباي كاشي كاري شده، سرايداري عمومي و پاركينگ دارد.

بقعه خواهر امام رشت
اين بقعه در محله خواهر امام رشت واقع شده است. بر روي سقف اصلي بقعه با خط نستعليق سفيد بر زمينه آبي، آيه هايي از قران و مطالبي را به تاريخ 1306 ه. ق نوشته اند. سر در حياط بقعه، با آجرهاي لعابدار چيده شده و ابياتي به تاريخ 1290 ه. ق بر ان نوشته شده است.بر سمت چپ در بقعه خواهر امام، كتيبه سنگي از دوره ناصرالدين شاه در مورد معافيت مالياتي نانوايان به تاريخ 1272 ه. ق نصب شده است.

بقعه امامزاده هاشم رشت
اين بقعه، در محلي به همين نام، بر سرراه رشت- تهران و در 30 كيلومتري جنوب رشت واقع شده است. در شجره نامه موجود در بقعه، امام زاده هاشم چنين معرفي شده است: هاشم بن محمدبن عبدالله بن حمزه بن محمدبن الحنيفه بن علي بن ابيطالب (ع) بناي ان هر چند سال يك بار به خاطر درآمد خوب از محل نذرهاي زايران تعمير و نوسازي شده است.

بقعه آكاشاه (عكاشه) رشت
اين بقعه، در رود برده، در فاصله 5/1 كيلومتري شمال منطقه سنگر، از توابع رشت قرار دارد. بر پايه شجره نامه موجود در داخل بقعه، اين جا آرامگاه آشيخ علي بن آقا كاشاه پسر قيس، از صحابه حضر رسول (ص) است. اما در شجره نامه‌اي ديگر، وي از پسران امام موسي كاظم (ع) معرفي شده است. بناي بقعه، ساختماني قديمي و خشتي است و در چهار سوي ان ايواني با سر ستون هاي ظريف وجود دارد. براساس كتيبه موجود بقعه در سال 920 ه. ق ساخته شده و بام ان از سفال است. به فاصله نزديك اين بقعه، دو مزار ساده وجود دارد كه گفته مي‌شود گور دو برادر از سادات، به نام هاي آقا سيد احمد و آقا سيد محمود است كه امام زاده بوده اند و آكاشاه معلم آنان بوده و آن ها را پس از شهادت غسل داده است.

آرامگاه ميرنظام الدين و آرامگاه دكتر حشمت رشت
اين زيارتگاه در محله چله خانه شهر رشت قرار دارد و شامل آرامگاه، مسجد و چله‌خانه بود كه چله خانه آن از بين‌ رفته است. در بخشي از صحن اين مجموعه آرامگاه شادروان دكتر حشمت- از ياران ميرزا كوچك خان جنگلي- قرار دارد.

آرامگاه آقاسيد دانيال (خشت مسجد) رشت
اين آرامگاه در محله كوچصفهان رشت واقع شده است. مزار امام زاده در بنايي با نقشه مستطيل شكل قرار دارد كه به نام خشت مسجد معروف است. درب هاي مسجد در شمال و باختر آن قرار دارند.غرفه زنانه در جانب شمالي قرار دارد كه بدنه آن با طرح هاي زيباي ستاره هاي هشت پر، هشت ضلعي و چهار ضلعي تزييني و مانند آ‌ن‌ها زينت يافته است. سنگ قبر مرمري اين بنا با طرحي در وسط: (شامل تسبيح، مهر، شانه و دو عدد انگشتري) و با كتيبه اي در چهار سوي آن به تاريخ 1023 ه. ق كنده كاري شده است. اين امام زاده به امام موسي كاظم (ع) منسوب است.

آرامگاه ميرزا كوچك خان رشت
آرامگاه ميرزا كوچك خان جنگلي معروف به سردار جنگل در جنوب شهر رشت و در محله سليمان داراب واقع شده است. اين آرامگاه، در سال‌هاي انقلاب با شور و شوقي كه نسل جوان براي آشنايي با شخصيت هاي تاريخي منطقه گيلان از خود نشان مي دادند، مورد توجه قرار گرفت و به دنبال آن سيل مسافران براي ديدن آرامگاه به سوي محله سليماني داراب سرازير شد. در حال حاضر، بنايي ساده، اما زيبا روي قبر ميرزا كوچك خان ساخته شده است.

آرامگاه آقا ميرشهيد رشت
آرامگاه اين امام زاده كه به آقا ميرشهيد نيز معروف است، معماري زيبايي دارد. بر كتيبه كمربندي گنبد، بيت‌هايي از تركيب بند محتشم كاشاني نقش بسته است كه در فاصله هر مصراع آن، عبارت يا حسين مظلوم به تاريخ 1206 ه.ق گچ بري شده است. زير گنبد را با شيشه هاي رنگين تزيين كرده‌اند.در بالاي درب‌هاي چهارگانه بنا، چهار قاب گچ بري شده با طرح هاي هندسي ديده مي شود. بالاي درب اصلي نقاشي هاي مذهبي كشيده‌اند.بر روي مزار، ضريح چوبي شبكه داري قرار دارد كه از نظر گوناگوني طرح ها و ظرافت، كاري هنرمندانه است. تمامي طرح هاي كناره ها و قاب ها هندسي و از نوع ستاره هاي چندپر و چند ضلعي است.اين بقعه را از آن فرزندان امام موسي كاظم (ع) مي دانند. در جوار بنا سنگ قبري از مرمر متعلق به ميرزا احمد به تاريخ 1224 ه. ق است.

گورستان لشكستان رشت
لشكستان، نام يك مرتع ييلاقي و آبادي گالش نشين است كه در شمال باختر كومني واقع شده است. در شيب يك تپه بزرگي طبيعي به نام جوردم زار در زمين گسترده اي هزاران گور مربوط به دوره هاي باستاني جلب نظر مي‌كنند. اين جا يكي از وسيع ترين گورستان هاي باستاني گيلان است و بيش از هزار قبر متنوع از عصر آهن تا اوايل نيمه دوم هزاره اول پيش از ميلاد در آن پراكنده اند. بيش تر گورها غالبا تك نفره و برخي از آن‌ها گروهي اند. انواع گور دخمه اي، چينه اي و گودالي با پوشش هاي گوناگون و گاه چند طبقه در آن به چشم مي خورد.

گورستان باستاني مياركشه رشت
در بيرون كومني در دشت هاي مياركشه بقاياي يك گورستان باستاني به چشم مي خورد. در كنار آن، مجموعه اي از گورهاي دوره ساساني جلب نظر مي‌كند. كشف چند سكه نقره (درهم) مربوط به اواخر دوران ساساني از هرمز چهارم (590-581 ميلادي) و يزدگرد سوم (651-632 ميلادي) كه در چند گور در زير پيكر مردگان دفن شده بود، تاريخ قطعي اين گورستان را روشن ساخته است.در گورستان مياركشه، به جز سكه هاي نقره كه در زير سر مردگان گذاشته شده بود، اشياء و وسايلي مانند ظرف هاي سفالي ساده بي لعاب به رنگ هاي خاكستري، قرمز، آجري و نيز انواع سلاح هاي آهني و مفرغي مورد استفاده آن روزگاران شامل خنجر، شمشير، سپر و پيكان در اندازه هاي مختلف و هم‌چنين مهرهاي زينتي شيشه‌اي يا ديگر سنگ‌هاي تزييني، دستبندهاي مفرغي و گوشواره هاي فلزي پيدا شده است. بيش تر قبرها، گودال هايي هستند كه در زمين كنده شده‌اند. براي پوشش روي گورها، از سنگ هاي لاشه‌اي لايه لايه استفاده شده است.اجساد بيش تر به پهلوي راست و به حالت چمباتمه به خاك سپرده شده اند و دست هايشان روي هم قرار دارد. اشياي درون گورها، بالاي سر مرده و در مقابل صورت آن قرار داده شده اند.

گورستان سنجد دره رشت
در سنجد دره، شكوه يك گورستان باستاني كه از اواخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول پيش از ميلاد به يادگار مانده است، هر بيننده تازه واردي را به حيرت و تعجب وا مي دارد. گورهاي سنجد دره از نظر معماري بسيار متعدد و متنوع اند و به انواع دخمه اي، چينه اي و گودالي تقسيم مي شوند. بيش تر گورهايي كه در شيب تند صخره اي قرار دارند، دخمه اي هستند و گاه از صخره طبيعي در ديوار گورها استفاده شده است، ولي در زمين هاي مسطح، مقبره ها به صورت چينه اي با ديوارهاي سنگ چين و با ملاط ساروج يا خشكه چين و به شكل بيضي و مستطيل ساخته شده اند. نوع سوم، گورهاي گودالي با عمق زيادي هستند و به نظر مي رسد پس از تدفين، گور را با پوشش ساروج اندوه مي كرده اند.كاوش در اين گورها، به دليل وجود لايه هاي ساروج، بسيار سخت و توان فرسا است. اشياي به دست آمده از گورستان سنجد دره شامل سفالينه هاي قرمز و خاكستري رنگ، سلاح هاي آهني و مفرغي و اشياي زينتي مختلف است. ديگر گورستان هاي قديمي گيلان عبارتند از: زرگر چشمه، بالا محله، كومني و شاه جان كومني كه واجد ارزش هاي باستان شناختي هستند.

گورستان قلعه كوتي كومني رشت
در جنوب روستاي كومني و بر فراز بلندي مشرف بر اين روستا، گورستان قلعه كوتي قرار دارد كه ارتفاع آن، از سطح زمين پيرامون آن به 10 متر مي رسد. تكه هاي سفال هاي اسلامي و سنگ هاي ساختماني پراكنده در سطح تپه، نشان دهنده حضور تمدن هاي مختلف اسلامي بر فراز اين تپه است. در شيب باختري تپه يك گورستان باستاني از اوايل هزاره اول پيش از ميلاد و دوره پارتي وجود دارد كه بيش تر آن را گنج يابان دست كاري كرده و به صورت گودال و چاله درآورده اند. در اين گورستان دو نوع گور وجود دارد: نوع نخست گورهاي گودال مانندي هستند كه به اوايل هزاره اول پيش از ميلاد تعلق دارند. اين قبرها خالي از اشيا بوده و تدفين نيز در آن ها به شيوه مشخص و يكسان نيست. نوع دوم، گورهاي دوره پارتي (اشكاني) اند كه بيضي شكل و از نوع چينه اي اند و ديواره آن ها نيز با سنگ هاي لايه لايه رودخانه اي به صورت خشكه چين ساخته شده است. پوشش سنگي روي گور، از سنگ هاي لاشه اي يك پارچه و يا چند پارچه است. گورها، در رديف هاي منظم و موازي قرار دارند و مرده ها در آن ها، به صورت جنيني و بر پهلوي راست خفته اند. دست راست مرده ها، آرنج چپ آن ها را محكم گرفته است.اشيايي كه از اين گورستان به دست آمده، شامل ظرف هاي سفالي خاكستري و سياه داغ‌دار، انواع كوزه، كاسه، تنگ و انواع سلاح مانند شمشير، كلاه خود و اشياء تزييني در گورهاي زنان است.

 

بندها و پلها در شهرستان رشت

پل تاريخي لوشان رشت
اين پل، پيش از احداث شاهراه كنوني قزوين- رشت و پل جديد بتوني، تنها راه ارتباطي دو سوي رودخانه شاهرود بود. برخي پژوهندگان ساختمان اين پل اجري را به خسروخان گرجي حكمران گيلان در زمان سلطنت فتح‌علي شاه نسبت مي دهند. اما به نظر مي رسد كه اين پل در قرن نهم هجري قمري ساخته شده باشد. پل لوشان 102 متر طول و چهار چشمه دارد كه دو چشمه آن بزرگ و دو چشمه ديگر آن كوچك است. در پايه پل اتاق بسيار بزرگي وجود دارد كه ضمن كمك به ايستايي پل، براي اقامت و استراحت كاروانيان در شب و به هنگام بارندگي و سرما بسيار مناسب است. ارتفاع پل از سطح رودخانه تا بلندترين نقطه آن 15 متر است. نام اين پل با حوادث تاريخ معاصر گيلان پيوند خورده است. علاوه بر پل هاي ياد شده، از پل هاي زير نيز مي‌توان نام برد كه به لحاظ قدمت و شيوه ساخت و معماري جالب توجه هستند: پل ليشاوندان پس از سه راهي شفت (دوره قاجار) پل گاز رودبار جاده قديم صومعه سرا (دوره قاجار) و پل قديمي شفارود در پونل طالش (دوره قاجاريه).
پل ليشاوندان رشت
اين پل بر روي رودخانه خوبك، در ميانه جمعه بازار رشت- كنار جاده اصلي رشت به فومن و مجاور روستاي ليشاوندان- واقع شده و از آثار دوره قاجار محسوب مي شود. پل ليشاوندان در مكاني قرار گرفته كه رودخانه در كم عرض ترين بستر خود جريان دارد. اين پل به طول حدود 30 و عرض 6 متر داراي يك دهانه طاقدار اصلي به عرض 30/5و دو دهانه فرعي و دو طبقه به عرض هر كدام 15/2 متر است. بيش‌ترين ارتفاع پل در بالاي تيزه طاق اصلي به 9 متر مي‌رسد. طاق به كار رفته در اين پل از نوع جناغي با خيز تند است. پايه هاي پل در جهت موافق و مخالف جريان آب داراي موج شكن هاي نيم دايره است و بر بالاي دو پايه مياني، دهانه هاي كوچك‌تري تعبيه شده است.در دو انتهاي پل آثار دو دهانه مسدود جلب نظر مي‌كند. مصالح به كار رفته در اين پل، آجرهايي به ابعاد 5×21×21 سانتي متر و ملات ساروج است. سطح گذر‌پل كه از ميانه به طرفين داراي شيب نسبتا ملايم و در طرفين داراي جان پناهي است. اين پل به شماره 1782 به ثبت تاريخي رسيده است.

پل نياكو رشت
اين پل در محله نياكوي آستانه، بر سر راه لاهيجان به رشت واقع شده و ظاهرا از آثار دوره صفويه است. پل نياكو 50 متر طول، 80/5 متر عرض و از سطح آب حدود 6 متر ارتفاع دارد. سطح معبر پل سنگ فرش شده و در طرفين داراي جان پناهي است. پل داراي دو دهانه بزرگ و دو دهانه كوچك‌تر در طرفين آن‌هاست. پهناي دهانه هاي بزرگ هر يك 30/2 متر و بلندي آن‌ها از تيزه طاق تا سطح زمين 40/1 متر است. ابعاد آجرهايي كه براي ساختن اين دو دهانه به كار رفته، 4×17×17 و در بخش هاي ديگر 5×20×20 سانتي متر است. اين پل به شماره 1443 به ثبت تاريخي رسيده است.
پل لاله دشت
اين پل بر روي نهر نورود، در لاله دشت كوچصفهان و نزديكي جاده امروزي رشت- لنگرود واقع شده و ظاهرا از آثار دوره صفوي يا قاجاريه است. طول پل با احتساب دنباله آن در كناره رودخانه 36 متر، عرض آن (با احتساب جان پناه ها) 4 متر و بيش ترين ارتفاع آن تا سطح آب حدود 40/5 متر است.

پل مديريه رشت
اين پل بر سر راه رشت به شفت واقع شده و ظاهرا از آثار دوره صفويه يا قاجاريه است. طول پل حدود 32 و عرض آن 60/4 متر و ارتفاع آن در وسط از سطح آب 7 متر است. پل داراي يك دهانه بزرگ و دو دهانه كوچك‌تر با طاق جناغي است. مصالح پل آجر با ملات گچ و ساروج است. پايه هاي پل در جهت مخالف و موافق جريان آب داراي موج شكن هاي نيم دايره است. دو انتهاي پل، از جمله بخش وسيعي از دهانه هاي كناري در خاك كناره هاي رودخانه مدفون شده كه به نظر مي رسد عرض دهانه هاي كناري حدود 3 متر بوده است. آجرهاي به كار رفته در بنا به ابعاد 5/4×21×21 سانتي متر است.

پل ميرزا كوچك خان رشت
اين پل كه امروزه به صورت ويرانه درآمده، در مسير راه كاروان رو رشت به آستارا و بين رضوان شهر و صومعه سرا واقع شده و ظاهرا در دوره قاجاريه توسط ميرزا كوچك خان ساخته شده است. با توجه به طرح بازسازي شده اين پل 40 متر طول و 4 متر پهنا داشته و ارتفاع اوليه آن حدود 70/6 متر بوده است. پل داراي دو دهانه اصلي در ميانه و دو دهانه فرعي در كناره ها بوده است. عرض دهانه هاي مياني 25/7 و عرض دو دهانه كناري 90/1 متر بوده است. در حال حاضر از اين پل تنها يكي از دهانه هاي فرعي و بقاياي اندكي از چند پايه باقي مانده است.

پل مناره بازار رشت
بقاياي اين پل در نزديكي روستاي مناره بازار، 9 كيلومتري شمال باختر صومعه سرا و بر سر راه قديمي رشت- آستارا واقع شده و احتمالا از آثار دوره صفوي است كه دهانه هاي آن در جريان سيل هاي دوره اخير منهدم شده است. اين پل در مجموع 66 متر طول و با احتساب جان پناه ها، 25/6 متر عرض و حدود 9 متر ارتفاع داشته است. پل مناره بازار داراي دو دهانه وسيع به عرض 10/15 (دهانه شمالي) و 80/12 متر بوده است.به نظر مي رسد كه بستر رودخانه در محل برپايي پل، شالوده سازي داشته و پايه هاي مياني پل بر روي اين شالوده قرار مي‌گرفته اند. پايه ها در هر دو جهت داراي موج شكن هاي نيم دايره است. بر بالاي اين موج شكن ها و بر ديواره پل، ستون نماهايي كار شده كه براساس بقاياي پايه مياني، داراي آجرچيني تزييني بوده است.

رويه پل، از بالاي تيزه طاق بزرگ‌تر به سمت طرفين داراي شيب ملايمي بوده است. در طرفين دو انتهاي اين رويه هم‌چنين ميل هايي ساخته شده بود. در بناي پل از آجرهايي به ابعاد 5×23×23 سانتي متر استفاده شده است. در 2 كيلومتري باختر پل، مناره اي منسوب به دوره سلجوقي وجود دارد كه نام مناره بازار به جهت ان است. رود تنيان، سياو رود و پلنگ رود، كمي بالاتر از اين پل به يك‌ديگر پيوسته و از زير پل عبور مي كنند.

 

كاروانسراها ، دروازه ها و بازارها در شهرستان رشت

كاروان سراي لات رشت
اين كاروان سرا كه نزد اهالي محل به كاروان سراي شاه عباسي نيز شهرت دارد در 35 كيلومتري جنوب رشت و در چهار كيلومتري امام زاده هاشم، بر سر جاده رشت- قزوين واقع شده است. نام باني و هم چنين سازنده يا سازندگان آن معلوم نيست: زيرا كه مانند بسياري ازكاروان سراها، فاقد كتيبه و سنگ نبشته است. ولي براساس نوشته متن هاي تاريخي به دستور منوچهر خان معتمدالدوله در سال 1246 هجري قمري ساخته شده است. اين كاروان سرا حياطي مربع شكل دارد كه در هر ضلع آن به طول 27 متر، هفت صفه و اتاق ساخته اند. در كنج هاي ضلع هاي شمالي و جنوبي، صفه مانندي ساخته شده كه به مال بند زمستاني راه دارد. در كاروان سرا در ضلع شرقي آن قرار دارد. كاروان سرا با آجر و ملاط ساروج ساخته شده است.

 

حمامها و آب انبارها در شهرستان رشت

حمام پيرسراي رشت
اين بنا در محله پيرسراي رشت واقع شده و از آثار اواخر دوره قاجار به سال 1334 ه. ق است كه توسط سه تن از افراد خير به نام‌هاي باقر، حاج حسن و حاج عبدالله و به معماري تقي نامي ساخته شده است. سازنده كاشي هاي حمام، محمد فرزند حاج يوسف كاشي ساز- سازنده كاشي هاي حمام حاجي محمد جعفر رشت- است.

حمام حاجي محمد جعفر رشت
اين بنا در بازار ساغري سازان شهر رشت واقع شده و بناي اصلي ان از آثار اواخر دوره قاجاريه به سال 1308 ه.ق است.سر در بنا داراي تزيينات كاشي‌كاري و كتيبه تاريخي است. كاشي هاي اين سردر، كار مشهدي يوسف كاشي ساز است.

 

قلعه ها ، برجها و آتشكده ها در شهرستان رشت

مناره كسگر رشت
اين مناره، در بخش مركزي از توابع شهرستان صومعه سراو در 36 كيلومتري باختر شهرستان رشت واقع شده است. مناره كسگر بر سر راه يك جاده قديمي معروف به شاه عباسي واقع شده و يادآور مناره هاي عظيم دوره سلجوقي است كه در ديگر نقاط ايران نيز وجود دارند. ارتفاع مناره 29 متر و قطر آن در پايه 7 متر و در بخش فوقاني 35/2 متر و شكل آن مخروطي است. اين مناره احتمالا از آثار دوره سلجوقي است كه در زلزله سال 69 به شدت آسيب ديده است.

قلعه بندبن قاسم آباد رشت
در روستاي بندبن قاسم آباد برجي قديمي به ارتفاع 12 متر سر برآورده كه راه روهاي زيرزميني دارد و نقشي دفاعي داشته است. اين برج، بخشي از يك قلعه بزرگ بوده كه برج نگهباني ان در بخش جنوبي قلعه و مشرف بر دهكده بندبن هنوز سالم باقي مانده است.اين برج سنگي به ارتفاع 7 متر و قطر 5/4 متر، هشت سنگ انداز سالم دارد. از خود قلعه جز يك ديوار سنگي با ملاط گچ به طول پنج متر و به پهناي 120 سانتي متر چيز ديگري بر جاي نمانده و بخش شمالي آن توسط گنج يابان و غارتگران آثار باستاني ويران شده است. در جبهه خاوري، در قلعه به ارتفاع يك متر هنوز پابرجاست.

شهرستان رودبار با زيتون‌هاي معروفش در سطح ايران شناخته شده و يكي از مهم ترين و زيباترين شهرستان هاي استان گيلان به شمار مي‌آيد كه به اندازه‌ي كافي از چشم اندازهاي طبيعي زيبا چون رودخانه‌ها و آبشارها و صخره ها و دره هاي پرشكوه برخوردار است. رودبار منطقه اي كوهستاني است و مرتفع ترين شهرستان استان گيلان به شمار مي آيد. رودبار را مي توان دروازه ورودي گيلان از طريق مركز كشور دانست. كوه هاي بسيار زيباي اين ناحيه، به صورت رشته هاي موازي با دره هاي جالب توجه، فضاي دل‌نشيني را پديد آورده اند. با اين كه پيشينه تمدن رودبار و نواحي پيرامون آن، به دو هزار سال پيش از ميلاد مسيح مي رسد با اين حال در متن هاي تاريخي كم تر به نام اين شهر اشاره شده است. باغ‌داري و كشاورزي اساس اقتصاد اين شهرستان را تشكيل مي‌دهدوشال‌بافي، جوراب‌بافي، و تهيه لباس از پشم گوسفند از جمله صنايع دستي اين منطقه به شمار مي‌آيند. صادرات رودبار را زيتون، روغن، ‌عسل، صابون، ‌كفش و چرم تشكيل مي‌دهند. مهم‌ترين صنايع‌دستي اين شهرستان را سبدبافي،حصيربافي،نمدمالي، صنعت‌ريسندگي و بافندگي و شيشه‌گري تشكيل مي‌دهند. نمدمالي يكي از صنايع دستي مهم شهرستان رودبار است كه در اصل گونه‌اي فرش است كه از رخنه رطوبت و سرما جلوگيري مي كند و از پشم تهيه مي‌شود. حصير، سبد، كلاه، زيرانداز و كف‌پوش كه جنبه‌ي تزييني دارند از ديگر صنايع دستي شهرستان رودبار به شمار مي‌آيند. چشمه آب معدني سنگرود، چشمه آب گرم ماسخنور، دره گوهر رود، آرامگاه آقا سيد محمود مرندي، آرامگاه پير مومني، بقعه امام‌زاده طيب و طاهر، بقعه امام زاده محمد حنيفه، پل تاريخي، تپه باستاني مارليك و روستاي تاريخي هرزويل از جمله مناطق ديدني و تاريخي شهرستان رودبار به شمار مي‌رود.
صنايع و معادن
صنايع موجوددر رودبار در ارتباط با كشاورزي و باغ‌داري است . معادن خاك نسوز و سنگ آهك نيز از جمله مهم ترين معادن اين شهرستان به شمار مي‌آيند.

كشاورزي و دام داري
رودبار از خاك حاصل‌خيز و آب كافي براي كشاورزي برخوردار است. آب كشاورزي از طريق سد منجيل، رودهاي فرعي و چشمه ها فراهم شده و فرآورده هاي آن عبارتند از : زيتون، گندم، برنج، جو، ‌گردو، سيب و فندق. دام‌داري در كنار كشاورزي ولي در ابعاد ضعيف تر از كشاورزي و باغ‌داري صورت مي‌گيرد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان رودبار يكي از شهرستان هاي استان گيلان است و مركز آن و در 67 كيلومتري شهر رشت قرار دارد. مركز شهرستان رودبار در 49 درجه و 24 دقيقه عرض جغرافيايي و در ارتفاع 250 متري از سطح دريا واقع است. رودبار از شمال به سياهكل، رشت و شفت، از خاور به رودسر و از جنوب به قزوين محدود مي شود. آب و هواي آن معتدل و مرطوب و ميزان بارندگي سالانه 650 ميلي‌متر است رود سفيد رود از ميان شهر مي‌گذرد. بر اساس سرشماري 1375 شهرستان رودبار 113083 نفر جمعيت داشته است. مردم رودبار آريايي نژادند و به زبان فارسي با گويش گيلكي سخن مي گويند. از نظر زبان و لهجه، شهر رودبار را مي توان مرز گيلان دانست. چه با گذشتن از اين شهر و رسيدن به شهر منجيل از تعداد افرادي كه به گويش گيلكي سخن مي گويند كم شده و آذري‌زبان ها بيش‌تر مي شوند. رودبار بر سر راه تهران – رشت قرار گرفته كه با تهران 258 كيلومتر و با رشت 67 كيلومتر فاصله دارد. راه ديگر رودبار، راه فرعي رودبار – كليشم است كه به طول 70 كيلومتر به سمت خاور مي رود.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
به سبب تعدد رود هاي جاري در اين ناحيه، اين منطقه را رودبار ناميده اند. با آن كه پيشينه تمدن رودبار و نواحي پيرامون آن، به دو هزار سال پيش از ميلاد مسيح مي‌رسد، در متن هاي تاريخي كم تر به نام اين شهر اشاره شده است. پس از اسلام، طايفه هايي از شام و حلب به رودبار مهاجرت كردند و در آن ساكن شدند. بعدها، در زمان نادرشاه افشار، گروهي از كردهاي قوچان و نواحي شمال خراسان نيز ناگزير از سكونت در اين شهر شدند. رودبار منطقه اي كوهستاني است و مرتفع ترين شهرستان استان گيلان به شمار مي آيد. رودبار را مي توان دروازه ورودي گيلان از طريق مركز كشور دانست. كوه هاي بسيار زيباي اين ناحيه، به صورت رشته هاي موازي با دره هاي جالب توجه، فضاي دلنشيني را پديد آورده اند. طبق شواهد و مدارك موجود تاريخ سكونت در اين شهرستان به قبل از اسلام بر مي گردد، اما در اين روايات به رودبار به عنوان شهرستان اشاره اي نشده است و عنوان مشخص شهر در چند دهه اخير به رودبار داده شده است. رودبار تا سال 1345 شامل تعدادي روستاي نزديك به هم بوده كه از اين سال به عنوان شهر تلقي شده است. اين شهر از چند نقطه منفصل از يك‌ديگر تشكيل شده بود كه سابقه تمدن آن ها به بيش از 700 سال مي رسد، اما سكونت ممتد در اين مكان به حدود 250 سال قبل برمي‌گردد. هسته اوليه اين شهر در سه نقطه بالا بازار، وسط بازار و پايين بازار شكل گرفته است.

هسته اوليه بالا بازار در محله آليزه - كه ساختمان هاي آن از ناپايدارترين مصالح ساخته شده بود - و در 250 سال قبل شكل گرفت. ساختمان هاي خشت و گلي با سقف چوبي و راه هاي ارتباطي (كوچه هاي باريك و تنگ) از مشخصات اين محله بوده است. به خاطر همين خصوصيات اين محله بيش ترين تلفات را بر اثر زلزله داشته است. وجود بازار در محله پايين بازار كه تمام آن همزمان ساخته شده بود، سبب گشت كه بسياري از مردم منطقه جهت سكونت دايمي از محل ييلاق پايين بيايند. نكته مهم اين كه اين محل راه عبور قافله هاي تجار و مسافرين شمال و مشهد بوده است و قشوني كه براي جنگ به گيلان مي رفتند نيز از اين نقطه عبور مي كردند.
رشد بعدي شهر رودبار با گسترش اين سه محله صورت گرفت. در طرف ديگر رودخانه سفيدرود باغ بزرگي وجود داشت كه چند دهه پيش خريداري شده و در نزديكي آن خانه و كارخانه روغن كشي احداث‌شد. به اين ترتيب ساحل مقابل سفيدرود نيز شروع به گسترش كرد. محلات ديگر رودبار كه همگي داراي قدمت زيادي هستند، منفصل از شهر رشد كرده بودند كه در سال هاي اخير اين نقاط به عنوان بخشي از شهر مطرح شدند. ساختار شهر رودبار يك ساختار پراكنده است كه در ابتدا طي يك قرارداد به عنوان شهر تعيين شد و سپس در طول زمان تجلي تاريخي، رواني و سپس كالبدي پيدا كرد. فرم غالب اين شهر خطي است كه توسط عوامل خطي جاده، رودخانه و دره شكل گرفته است.

 

طبيعت در شهرستان رودبار

شهرستان‌رودبار يكي از شهرستان هاي استان گيلان است كه از دو منطقه كوهستاني و دره‌اي(كه سفيد رود از آن عبور مي كند) تشكيل شده است. مهم ترين رودهايي كه در رودبار جريان دارند، عبارتند از: لارستان، كشارود، گشنرود، ‌شاهرود، آب دو گاهه، خرشك رود، ديسلم رود، ديسوم رود، سياهرود و طالقان. چشمه هاي آب و هواي شهرستان رودبار معتدل و مرطوب است و 650 ميلي متر بارش ساليانه دارند. بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها 32 درجه بالاي صفر و كم ترين آن در زمستان ها به 15 درجه زير صفر مي رسد. پوشش گياهي شهرستان رودبار را انواع رستني ها شامل درختان جنگلي و گياهان دارويي و خودروي محلي و هم‌چنين گياهان علوفه اي در مراتع اين شهرستان تشكيل مي دهد. رستني ها شامل انواع درختان بلوط، راش، توسكا، زبان گنجشك، ازگيل، آلوچه و تمشك واز گياهاني كه كاربرد دارويي دارند‎؛ كاسني، گل گاوزبان، گل بنفشه، بارهنگ،‌ گل ختمي و پرسياوشان عمده ترين پوشش گياهي منطقه را تشكيل مي دهند. هم‌چنين پوشش گياهي جهت چراي دام نيز در رودبار موجود است. شهرستان رودبار از نظر وجود جانوران وحشي و گونه‌هاي شكار از جمله مناطق غني ايران محسوب مي شود. جانوران اين منطقه را بز كوهي، گوزن، گرگ، خرس، پلنگ، گراز، ‌شغال، سار، روباه، تيهو، كبك، سينه سياه و قرقاول تشكيل مي‌دهند.
رودخانه شاهرود
اين رودخانه دايمي است با طول 205 كيلومتر از جمله مهم‌ترين ريزابه‌هاي سفيد رود به‌شمار مي‌آيد. از دامنه شمالي كوه آسرا (Asara)در 38 كيلومتري شمال خاوري كرج سرچشمه گرفته و به‌سوي باختر شمالي روان مي‌شود و پس از طي حدود 15 كيلومتر بار ودخانه هر دورود مخلوط مي‌شود و رو به باختر متوجه مي‌گردد و در دره طالقان جريان مي‌يابد و به طالقان رود نام مي‌گيرد در اين دره نخست با ناريان رود مخلوط مي‌شود سپس با رودهاي ديزان و علي زان در هم مي‌آميزد و كمي بعد بار ودخانه اورازان تلاقي مي‌كند و در روستاي جزن (Jozan) با زالوچال و سپ سبا رودخانه خسبان و كمي بعد با آب هرنج تلاقي مي‌كند و در يك كيلومتري خاور زيدشت (Zidast) بار ودخانه ده جوب فلك آباد مخلوط مي‌شود و پس از طي پيچ و خم‌هاي زياد روستاي تكيه ناوه (Takyehnave) را سيراب مي‌سازد و در سر راه خود روستاي ميروزاد رود را سيراب مي‌كند و در روستاي شيركوه با الموت رود مخلوط مي‌شود و به شاهرود تغيير نام مي‌دهد در اين نقطه بسوي شمال باختري متوجه مي‌شود و ضمن مشروب نمودن روستاهاي مسير خود با چندين ريزابه ديگر مخلوط مي‌شود و سپس از طي حدود 36 كيلومتر بسوي باختر متوجه مي‌گردد و به شهرستان رودبار گيلان وارد مي‌شود. در اين شهرستان روستاهاي مسير خود را سيراب مي‌كند و با رودخانه لارستان در هم مي‌آميزد و در كنار كارخانه سيمان لوشان يا رودخانه ملا علي در هم مي‌آميزد و به موازات راه اتومبيل رو رشت به قزوين بسوي درياچه سفيد رود روان مي شود و سرانجام پس از آميختن با رودهاي پاچي و اورگان چاي در روستاي چال آباد كوله به درياچه سد سفيد رود وارد مي‌شود. حوضه اين رود درياي خزر است. ارتفاع سرچشمه 2200 متر،‌شيب متوسط 1 درصد، مسير كلي شمال باختري است.
چشمه هاي آب معدني سنگرود رودبار
اين دو چشمه در روستاي سنگرود از توابع دهستان عمار لو (رودبار) واقع شده اند و به چشمه «آب گاز» و چشمه «آب كولور»‌ معروف هستند. آب دهي چشمه دوم پنج ليتر در ثانيه است و در درمان رماتيسم و بيماري هاي استخوان و هم چنين بيماري هاي پوستي موثر است.

چشمه آب گرم ماستخور رودبار
اين چشمه در نزديكي روستاي ماستخور در پنج كيلومتري رودبار در جبهه باختري سد منجيل قرار دارد. آب چشمه هنگام خروج از مظهر خود، گرم و جوشان است. اهالي ماستخور و علي آباد سفلا، آب چشمه را به خزينه هايي هدايت و در آن ها حمام مي كنند. اهالي معتقدند استحمام در آب گرم اين چشمه، بسياري از بيماري هاي چشم و بيماري هاي استخواني و رماتيسمي را درمان مي كند.

چشمه آب معدني سجيران رودبار
اين چشمه در منطقه «اشكور بالا» در بالا دست روستاهاي نيلو جيركل و سجيران (در قسمت شمالي خاوري) قرار دارد. اين چشمه تا چندي پيش ناشناخته بود، اما به تازگي اهالي به خواص درماني آن پي برده اند و براي درمان برخي بيماري ها از جمله بيماري هاي كليوي از آب آن مي آشامند. آب چشمه سجيران بسيار گوارا و سبك است. اين آب، جرم و رسوب را به آساني و در مدتي كم حل مي كند. استحمام با آب چشمه سجيران، در درمان بيماري هاي پوستي، به ويژه قارچ انگشتان و ساير نقاط بدن تاثير مثبت دارد، به طوري كه پس از يك تا دو بار استفاده از آب، بيماري قارچي كاملا درمان مي شود و پوست به حالت عادي خود باز مي گردد.

 

آرامگاهها ، امامزاده ها و زيارتگاهها در شهرستان رودبار

امام زاده زرآباد رودبار
اين آرامگاه در قريه زرآباد بالا، از توابع رودبارالموت قرار گرفته است. بناي امام زاده در نوع خود در ميان امام زاده هاي قزوين، نمونه است. بناي مزبور عبارت از محوطه چهارگوشه اي است كه درچهار نماي آن، چهار قوس نعل اسبي بر روي ستون هاي آجري تعبيه شده است. دورتادور بنا، در فاصله ستون ها به ارتفاع يك متر، نرده اي مشبك قرار گرفته است. پوشش بنا از هر طرف اندكي به طرف جلو كشيده شده است. اهالي، امام زاده را علي اصغر بن موسي كاظم (ع) مي نامند؛ اما كتيبه اي حاكي از تاريخ ساخت بنا و نسب و نام امام زاده وجود ندارد. در سال‌هاي اخير ، متوليان امام‌زاده، بناي آن را بازسازي كرده‌اند و قسمت هايي به آن افزوده اند.

بقعه امام زاده محمد حنيفه رودبار
اين بقعه در بيورزين و در 12 كيلومتري شمال خاوري لوشان قرار دارد. براساس شجره نامه موجود در بقعه و به اعتقاد اهالي، امام زاده محمد حنيفه از فرزندان حضرت علي (ع) به همراه پدرش سيدهاشم و سيدابوالقاسم حمزه، يكي از پسران امام موسي كاظم (ع) در اين محل دفن شده اند بناي بقعه كه نقشه هشت ضلعي دارد از سنگ و گچ ساخته شده است و شامل كفش كن، يك ايوان وسيع محصور و يك اتاق يا حرم است. وسط صحن حرم، يك ضريح بزرگ چوبي وجود دارد كه در ميان آن سه صندوق چوبي مزارهاي امام زادگان را پوشانده اند. اهالي براي بقعه معجزه هاي فراوان قايل اند و از سراسر گيلان براي زيارت و شفاي بسياري از دردها به سوي آن روي مي آورند.

آرامگاه آقا سيد محمود مرندي رودبار
اين آرامگاه در روستاي هرزويل، در سه كيلومتري خاور منجيل قرار دارد. براساس كتيبه اي كه بر سنگ مرمر روي گور نوشته شده، شخص مدفون سلطان محمد حاجي محمود مرندي، معروف به امام زاده سيد پرنور است. بناي بقعه از سنگ،گچ و گل ساخته شده است. ساختمان بقعه، يك اتاق مستطيل شكل كوچك است كه فاقد ارزش معماري است. در كنار سرداب بقعه، دو سنگ مرمر سفيد وجود دارد كه روي يكي از آن‌ها 15 بيت شعر در مدح اميره تي‌تي، باني بقعه نوشته شده است.

گورستان شاه كوه رودبار
در دامنه شاه كوه، قبرستاني قرار دارد كه در ميان آن دو آرامگاه سنگي به چشم مي خورد. يكي از اين آرامگاه ها سالم و ديگري نيمه ويران است.نقشه بناي هر دو آرامگاه يكسان است. نقشه پايه بنا عبارت است از يك چهار ضلعي، كه چهار ديوار آن به ارتفاع حدود 2 متر با سنگ لاشه و ملاط ساخته شده است . تنها در يك سوي آن دري كار گذاشته شده كه بالاي آن نيز پنجره اي براي تامين نور داخل بقعه تعبيه شده است.
بر روي پايه سنگي مزبور، گردني بلند گنبد سنگي به ارتفاع تقريبي 4 متر با همان مصالح سنگ لاشه و ملاط گچ بر پا شده است. گردني مزبور در قسمت بالا به طرف داخل متمايل شده و حالت گنبدي شكل را به وجود آورده است.دو بناي سنگي شاه كوه از نظر كلي و نحوه ساخت، از جمله آثار منحصر به فرد ناحيه رودبار و اصولا سرزمين قزوين به شمار مي روند و مي توان آن دو را با آرامگاه سنگي حسن آباد مقايسه نمود؛ با اين فرق كه آرامگاه سنگي حسن آباد، از نظر شيوه كار و هنر معماري، معرف تكامل بيش تر و تكنيك پيشرفته تري است.به طور كلي، اين آرامگاه هاي سنگي را مي توان از جمله آثار بسيار كهن منطقه و به احتمال زياد، به دوران ساساني مربوط دانست.

 

بندها و پلها در شهرستان رودبار

پل ويرانه رودبار
بر بستر رودخانه سفيدرود و در 3 كيلومتري شمال رودبار و كنار جاده قزوين – رشت بقاياي آجر پايه هاي پلي بر روي صخره هاي ميانه و كناره رودخانه ديده مي‌شود. به نظر مي رسد كه اين پل 116 متر طول، 4 متر عرض، و 5 چشمه و احتمالاً سطحي چوبي داشته است. در نزديكي همين محله، بقاياي قلعه اي قديمي منسوب به دوره سلجوقي وجود دارد كه حدس زده مي‌شود هم‌زمان و مرتبط با بقاياي پل بوده است. با توجه به اين نكته كه مسير قزوين- رشت در دوره هاي مختلف از اهميت خاصي برخوردار بوده ساخت پل و حراست از آن ضرورت داشته است.

پل منجيل رودبار
اين پل كه امروزه ويران شده و بقاياي ان در زير سد سفيد رود قرار گرفته است در گذشته بر روي رودخانه سفيدرود و در مجاورت منجيل- از توابع رودبار- قرار داشته و ساختمان اوليه آن مربوط به دوره صفويه بوده است. الئارئوس- سياح خارجي- كه در حدود سال 1048 ه. ق از اين پل ديدن كرده مي نويسد: پلي است با شش پايه كه هر پايه را اتاقي و آشپزخانه اي بود و پلكاني براي رفتن به اتاق ها داشت بر روي آب سفيد رود بنا كرده بودند. گنجايش اتاق ها به قدري بود كه تمام افراد يك كاروان را جاي مي داد ماژور دارسي تد نيز كه در سال 1253 ه. ق از اين پل ديدن كرده مي نويسد: پل منجيل هفت دهانه داشت و متعلق به دوره صفويه بود. قسمتي از پل در زمان نادرشاه خراب شده بود و در حدود چهال سال قبل (پيش از سفر دارسي) سليمان خان قاجار، حاكم وقت گيلان آن را مرمت كرده بود. طاق دو دهانه ويران شده بود و با تخته آن‌ها را پوشانده بودند. در حدود سال 1275 ه. ق حاجي ملا رفيع شريعتمدار امام جمعه وقت گيلان ظاهرا به دستور ناصرالدين شاه پلي جديد برپا ساخت. اين پل از نظر معماري در خور توجه بوده و به هنگام سفر ناصرالدين شاه به گيلان برپا بود و عكسي از آن برداشته شده است. اين پل نيز داراي هفت دهانه اصلي و دهانه هاي كوچك‌تري در بالاي پايه ها بوده است پل مزبور ظاهرا در جريان سيلاب سال 1316 ه. ق اسيب فراواني ديد. بعد از اين تاريخ كمپاني روسي پلي از آهن بر پايه هاي پل قديمي بنا كرد كه تا زمان رابينو (1331 ه. ق) برپا بوده است.

پل انبوه رودبار
اين پل در كنار دهكده پل انبوه از توابع رودبارـ بر روي رودخانه شاهرود و در مسير قديمي و كاروان رو قزوين به ديلمان واقع گرديده و احتمالا از ساخته هاي شاه عباس اول صفوي است. پل انبوه يكي از زيباترين، مستحكم ترين و در عين حال فني ترين پل هاي تاريخي ايران به شمار مي آيد كه در عرض تنگه اي، تنها با يك دهانه عريض و مرتفع ساخته شده است. در اينجا ظاهرا عرض كم و ارتفاع زياد تنگه، به همراه شدت نسبتا زياد جريان رودخانه، مانع ساخت پلي با چند دهانه بوده است. پل انبوه در جهت تقريبا شمالي- جنوبي و عمود بر جريان رودخانه به طول حدود 60 متر ساخته شده است. عرض رويه پل بدون احتساب جان پناه ها، حدود 7 متر است. انتهاي جنوبي پل بر روي كناره صخره اي و مرتفع رودخانه قرار گرفته است. كناره ديگر رودخانه رسوبي و شيب دار است بر همين اساس انتهاي شمالي پل براي رسيدن به سطح اصلي جاده ادامه يافته است. پل داراي طاقي جناغي به عرض 80/21 (در قسمت پاكار) و ارتفاع 40/16 متر است كه ضخامت آن از پايين به بالا كاسته مي شود تا اينكه در قسمت تيزه به 30/1 متر مي رسد.

فاصله بين دو پايه طاق 30/20 و ارتفاع كلي پل از سطح معمولي آب 60/18 متر است. سطح گذر پل از بالاي تيزه طاق به طرفين شيب دار است. ادامه اين سطح و محور طولي پل در كنار رودخانه براي اتصال به جاده انحنا يافته است. براي ساخت طاق و بدنه پل از آجرهايي به ابعاد 5×24×24 سانتي متر استفاده شده است.
براي حراست پايه ها و شالوده پل انبوه، در كناره هاي رودخانه و در محل برپايي پل، ديواره هاي (سيل برگردان) مستحكمي احداث شده است. ديواره جنوبي به جهت صخره اي بودن كناره كوتاه و به طول حدود 23 متر است اما ديواره شمالي به جهت رسوبي و شيب دار بودن كناره شمالي رودخانه بلند و به طول 50 متر است.
پايه هاي پل به ارتفاع حدود 30/2 متر با لاشه سنگ و ملات ساروج ساخته شده و سپس روي آن طاق و بدنه اصلي پل با آجرهايي به ابعاد 5/4×24×24 سانتي متر و ملات گچ بالا امده است. در جانب شمال باختري پايه شمالي پل و در جهت عكس جريان آب، پشت بند يا موج شكني تعبيه كرده اند كه فشار وارد از طرف جريان شديد آب را بر پايه مهار كرده آب را به سمت دهانه هدايت مي كند. اين پشت بند تا نزديكي سطح پل بالا آمده است.
براي سبك كردن بار پايه ها، صرفه جويي در مصالح و تدارك فضاهاي مورد نياز، در بالاي پايه ها اتاق هاي طاقداري تعبيه شده است. براي رسيدن به اتاق شمالي، با شش پله كوتاه از سطح گذر پل پايين رفته به ايوان مي رسيم كه روي آن در بدنه خاوري پل است. اين ايوان با دري به اتاق و از اتاق با در ديگري به ايوان باختري راه پيدا مي كند. اتاق مذكور 5 متر طول و 3 متر عرض دارد و در ضلع جنوبي داراي صفه اي به طول و عرض 1×8/1 متر و در طرفين آن دو طاقچه است. در ضلع شمالي اتاق نيز 3 طاقچه ديگر تعبيه شده است. ايوان خاوري و باختري به طول 3 و عرض 33/1 متر در طرف رودخانه داراي جان پناه است. در پايه جانب جنوبي پل نيز اتاق ديگري به طول و عرض 3×40/6 متر تعبيه كرده اند. به نظر مي رسد كه اين اتاق ها مورد استفاده مسافران و نيز پل بانان قرار مي گرفته است. نوشته هاي تاريخي نيز حاكي از اين است كه اتاق ها و دهانه هاي كوچك زير سطح پل ها، به عنوان مسافرخانه و اطراق گاه مورد استفاده كاروانيان قرار مي گرفته است. تمام طاق هاي پل با قوس جناغي اجرا شده اند.
علاوه بر اتاق ها و ايوان هاي مذكور براي كاهش وزن پل و فشار وارد بر پايه ها، فضاهايي توخالي در زير سطح پل تعبيه شده است.چنين شيوه اي در پل دختر ميانه- از دوره تيموري- و پل هاي ديگري نيز استفاده شده است. سطح گذر پل سنگ فرش شده و جان پناه هاي طرفين آن حدود يك متر ارتفاع دارد.در زير سطح دنباله پل در ساحل شمالي، دهانه كوچكي به عرض و ارتفاع 50/1×30/1 متر تعبيه كرده اند كه ظاهرا آب باران را هدايت مي كرده است. در اطراف پل، آثار بناهاي قديمي ديگري مشهود است از جمله در سمت شمالي آن آثاري منسوب به كاروان‌سرا و در مزارع پايين دست، آثار و بقاياي كوره هاي پخت آجر، گچ و آهك كه احتمالا براي تهيه مصالح پل مورد استفاده بوده اند. در اين محل هم‌چنين بقاياي قلعه، سفالينه و گذرگاه هاي مربوط به پيش از اسلام شناسايي شده و به نظر مي رسد كه پل انبوه بر جاي پل قديمي‌تري ساخته شده باشد.
پل لوشان رودبار
اين پل در شهرك لوشان از توابع شهرستان رودبار- بر روي رودخانه شاهرود واقع شده و برطبق محتواي سفرنامه ميرزاحسين فراهاني، توسط حاجي محمد هادي تاجر ميانجي كه ساكن قزوين بوده در سال 1209 ه. ق ساخته شده است (اين احتمال نيز وجود دارد كه بناي اوليه پل مربوط به دوره صفوي باشد كه در اين سال بازسازي شده است).

پل لوشان داراي طرح خاصي است و برخلاف بيش‌تر پل ها كه دهانه هاي آن‌ها نسبت به محور عرضي پل قرينه است. در اين‌جا با يك شيب ملايم و منظم از يك سمت رودخانه به طرف سمت ديگر بر ارتفاع پل افزوده مي‌شود. پل داراي چهار دهانه است كه بر ابعاد آن‌ها نيز با افزايش ارتفاع پل افزوده مي‌شود. پوشش هاي طاقي دهانه ها با قوس جناغي اجرا شده اند كه خيز نسبتا تندي دارند. بر روي پايه‌هاي پل و حدفاصل‌دهانه ها، فضاهاي طاق‌دار كوچكي به ابعاد مختلف ساخته شده است. اين فضاها علاوه بر اين كه سبب كاهش وزن پل و صرفه جويي در مصالح مي شود، در مواقع ضروري، آب هاي طغياني را از خود عبور داده و از فشار وارد بر بدنه پل مي كاهد.
طول پل بيش از 50 متر است و جهت قرارگيري آن با توجه به مسير آب كه در جهت شمالي- جنوبي جريان دارد خاوري- باختري است. عرض دهانه هاي پل از خاور به باختر به ترتيب: دهانه اول و دوم 3 متر، دهانه سوم 5 متر و دهانه چهارم حدود 6 متر است.عرض دو پايه اولي حدود 2 متر و پايه سوم كه بين دو دهانه بزرگ پل قرار گرفته حدود 3 متر است. عرض سطح گذر پل با احتساب جان پناه ها حدود 4 متر است. ارتفاع جان پناه ها نيز به 50 سانتي متر مي رسد. ارتفاع دهانه هاي پل نيز متغير است. دهانه اول 8/2 دهانه دوم 7/2، دهانه سوم 6/4 و دهانه بزرگ و اخر 4/5 متر. فضاهاي طاقدار روي پايه ها نيز از خاور به باختر به ترتيب 80،70 و 60 سانتي متر عرض دارد. در ميانه پايه باختري پل كه متكي به كناره رودخانه است فضاي طاقدار بزرگ تري به عرض 2/1 متر و ارتفاع حدود 5/2 متر تدارك ديده اند. پايه هاي پل در هر دو جهت به صورت نيم دايره شكل داده شده اند. اين پايه ها با سنگ هاي تراشيده و لاشه سنگ ساخته شده اند. اما در طاق ها و بدنه اصلي پل آجر به كار رفته است. اين پل در زلزله سال 1369 آسيب زيادي ديد كه توسط مسوولين امر به همان شكل قديم بازسازي گرديد. اين پل در سال‌هاي اخير به ثبت تاريخي رسيده است.

 

حمامها و آب انبارها در شهرستان رودبار

حمام رستم آباد رودبار
اين بنا در مجموعه اي متشكل از كاروان سرا، آب انبار و حمام واقع شده و از آثا دوره قاجاريه و احتمالا از ساخته هاي منوچهر خان معتمدالدوله (باني كاروان‌سراي سراوان در يك منزلي اين محل) است. حمام در شمال باختري كاروان‌سرا قرار گرفته و امروزه به مخروبه اي تبديل شده است. بناي حمام به ابعاد 8×12 متر مشتمل بر دهليز ورودي، سربينه، گرمخانه و دو خزينه آب سرد و گرم و فضاهاي وابسته است. مصالح اصلي حمام سنگ و ملات آهك و سر در ان از آجر است.
آب انبار رستم آباد رودبار
اين بنا در مجموعه ساختماني متشكل از كاروان‌سرا، آب انبار و حمام واقع شده و از آثار دوره قاجاريه و احتمالا از ساخته هاي منوچهرخان معتمدالدوله (باني كاروان‌سراي سراوان در يك منزلي اين محل) است. آب انبار در شمال كاروان‌سرا قرار گرفته و بقاياي سر در، پلكان و مخزن آن بر جاي مانده است. مخزن بنا به شكل مكعب مستطيل و درازاي آن از شمال به جنوب است و هواكشي از طرف شمال با طاق هلالي دارد.

 

قلعه ها ، برجها و آتشكده ها در شهرستان رودبار

قلعه لمبسر رودبار
در ناحيه رودبار نيز بيش از هر چيز ويرانه هاي مربوط به قلعه هاي اسماعيليه كه بر فراز ستيغ كوهساران خودنمايي مي كنند،‌ نمايان است. دژ لمبسر يكي از عظيم ترين و وسيع ترين دژهاي منطقه است كه دو رود ‹‹نينه رود›› و ‹‹لمه در›› در دو سوي آن جريان دارند. قلعه لمبسر از سه جهت مخاور، جنوب و شمال به پرتگاه هاي مخوفي منتهي مي گردد. بخشي از سمت خاوري آن، يعني سمت رودخانه نينه رود، شيب كم تري دارد. به همين جهت، ديواري عظيم و قطور با سنگ هاي بسيار بزرگ ساخته اند كه تا امروز قسمتي از آن پابرجاست و در حدود 20 متر طول و 10 متر ارتفاع دارد. قسمت جالب توجه دژ،‌ آب روي آن است كه تا امروز هم مسير آن را مي توان تشخيص داد. اين آب رو كه از طرف شمال وارد دژ مي شود، به آب انبارهاي مكعب مستطيل شكلي به طول 80/5 متر و عرض 90/1 متر و عمق 90/1 متر منتهي مي شود. اين آب انبارها در دل سنگ كنده شده اند. سه آب انبار ديگر مانند اين ها در طرف شمال و مخاور و در خارج از ديوارهاي دژ ديده مي شود. در آخرين قسمت محوطه شيب دار دژ، در يك پارچه سنگ كه از خاور به باختر كشيده شده است، چند آب انبار نزديك يك ديگر در دل سنگ كنده شده اند و آب انبار بزرگ حدود 12 متر طول دارد. اين آب انبارها تنها مكان ذخيره آب دژ لمبسر نبوده اند؛ زيرا در پايين ديوار خاوري دژ ، جايي كه آب انبارهاي خارج قلعه در سنگ كنده شده اند، فضاي سرپوشيده اي در ارتفاع 190 متري وجود دارد كه با پله هايي ناهموار به لب رودخانه منتهي مي شود. پهناي اين فضاي سرپوشيده 95 سانتي متر و قطر هلال تاق آن كمي بيش از 30 سانتي متر است. اين فضاي سرپوشيده فعلا از خاك و سنگ انباشته شده است. قلعه لمبسر يكي از شگفت انگيز ترين قلعه هاي ايران است و قدمت آن به دوران پيش از اسلامي مي رسد.

 

عمارات و محوطه هاي باستاني در شهرستان رودبار

محوطه باستاني مارليك رودبار
در كرانه خاوري سفيدرود رودبار، دره زيبايي به نام گوهررود وجود دارد كه به علت حاصل‌خيزي خاك و رطوبت و ملايمت هوا از بهترين نقاط منطقه رحمت آباد رودبار به شمار مي رود. در دره گوهررود، تپه هاي بزرگ و كوچك به چشم مي خورند كه از دوران باستان برجاي مانده اند تپه مارليك يكي از مهم‌ترين آن‌هاست. تپه هاي باستاني گوهر رود، از جمله مارليك، بقاياي يك تمدن باستاني فراموش شده را در دل خود پنهان كرده اند. در ميان تپه ها، پنج تپه مارليك، زينب بيجار، دور بيجار، پيلاقلعه و جازم كول مهم تر و غني تر از ديگر تپه ها هستند. باستان شناسان معتقدند، ميان اين تپه ها، روابط نزديك برقرار بوده است. تپه مارليك كه گنجينه اي ارزنده از هنر و تمدن بشري را در طول قرن ها در خود پنهان و حفظ كرده در حقيقت يك تپه طبيعي و صخره اي است كه از سنگ هاي سولفات اهن تشكيل شده است.

بررسي لايه هاي طبيعي و زيرين تپه نشان مي دهد كه شكاف هايي بزرگ در درون تپه ايجاد كرده اند. گروهي از پژوهش گران معتقدند نام مارليك برگرفته از انبوده مارهايي است كه در اين تپه زندگي مي كنند. بدين گونه، افسانه مار و گنج در اين تپه مصداق واقعي پيدا كرده است اما بعضي واژه مارليك را يك واژه تاريخي مي دانند كه از دو جزء مارد و ليك به معني قوم مارد ساخته شده است. اگر اين نظريه درست باشد، گنجينه مارليك به قوم آمارد تعلق دارد. كاوش هاي مارليك، در سال هاي 41-1340 ه ش با همكاري دانشگاه تهران و اداره باستان شناسي انجام گرفت. در بررسي تپه هاي باستاني و منطقه رحمت آباد انبوهي ظرف شكسته سفالي كه در سطح دره ها پراكنده بود ديده شد.
در يكي از تپه هاي باستاني دره گوهر رود، يك گمانه زني آزمايشي به طول سه متر و عرض دو متر به انجام رسيد و نتايجي دور از انتظار به دست آمد. به عبارتي در مدتي كم تر از دو روز با كاوش آزمايشي، آثاري گران بها و تاريخي يافت شد كه از ان جمله مي توان به كشف دو مجسمه كوچك گاو مفرغي، دو مهر استوانه اي، چهارده دكمه طلا و آثار جالب ديگر كه نشان دهنده اهميت باستاني اين تپه ها هستند اشاره كرد. در مراحل اوليه كاوش آثار ساختماني چهارديواري پديدار شد كه در حدود 30 متر مساحت دارد و به نظر مي رسد كه آرامگاه يا معبد است. در اين آرامگاه اشيايي مانند ظروف نقره اي با لوله بلند طلا و نقش هاي افسانه اي، يك تبر مفرغي دوسر و انبوهي سرپيكان مفرغي پيدا شد. در ادامه كاوش وضعيت اصلي تپه كه معرف آرامگاه و گورستان اقوام فراموش شده باستاني بود آشكار شد.
احتمال مي رود كه اين تپه، آرامگاه خصوصي فرمانروايان و شاهزادگان محلي بوده است كه در اواخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول پيش از ميلاد در اين منطقه حكومت مي كرده و مردگان خود را بنا بر سنن و آيين هاي قومي كه در آن دوره رايج بود به همراه اشياء و آثار قيمتي در اين آرامگاه ها به خاك مي سپرده اند. زماني كه سه چهارم كاوش در تپه انجام شد در حدود 25 آرامگاه با اتاق آرامگاه در آن كشف شد. در چند آرامگاه نيز بازمانده استخوان هاي انسان بدست آمد اما در همه اتاق ها، بي استثناء اشيايي مانند ظروف مفرغي ظرف هاي سفالين، دكمه هاي تزئيني ، انواع سرگرز، پيكان، شمشير، خنجر، مجسمه هاي برنزي و سفالي، كلاه خود، سرنيزه، مچ بند و اسباب و افزاري ديگر پيدا شد. در ميان اين آثار انبوهي گوش پاك كن طلا و برنز، ناخن پاك كن طلا و مفرغ، سوزن هاي طلا و مفرغ، دوك پشم ريسي و وسايلي از اين گونه به دست آمد كه معرف فرهنگ و طرز زندگي اين اقوام هستند.
پارچه هاي به دست آمده از تپه مارليك، نشانه ظهور و پيشرفت صنعت بافندگي در هزاران سال پيش در ايران و به ويژه در گيلان هستند.در كاوش هاي جديد مارليك؛خط ها و نقش هاي جالبي به دست آمد. از جمله آن‌ها مهري است كه روي آن خط ميخي حك شده است يا مهري ديگر كه مجلس شكار را نشان مي دهد. به گفته باستان شناسان اين مهرها به يك هزار سال پيش از ميلاد، يعني به 3000 هزار سال پيش مربوط اند. آثار و نشانه هاي كنده شده و طرز كنده كاري آن‌ها پيشرفت تمدن در گيلان را نشان مي دهد. كاوش هاي مارليك، يكي از بي سابقه ترين كاوش هاي جهان است زيرا تاكنون كم تر ديده شده است كه در كاوش هاي باستان شناختي گنجينه اي چنين گران‌بها چه از نظر كميت و چه از نظر كيفيت به دست آيد.
در اين كاوش ها هم چنين انبوهي جام هاي طلا ، نقره، مفرغ، موزاييك، چيني و بدل چيني به دست آمد. در ميان جام هايي كه در اين كاوش ها به دست آمد؛ نمونه هاي بي مانندي وجود دارد كه در هيچ يك از كاوش هاي علمي جهان مانند آن‌ها پيدا نشده است. از آن ميان جام مارليك را مي توان نام برد كه از زرناب است و ارتفاع آن به 18 سانتي متر مي رسد. ارتفاع نقش برجسته هاي اين جام تا دو سانتي متر نيز مي رسد كه نشان دهنده مهارت استادكاري است كه با ضربات چكش ان را آفريده است. نقش وسط جام، درخت زندگي است و در دو سوي درخت دو گاو بالدار ديده مي‌شوند كه در حال بالا رفتن از درخت هستند. نمايش بدن حيوان به حالت نيم رخ و نمايش سر آن‌ها از رو به رو، از ويژگي هاي هنر ايراني است و همين هويت ايراني جام و سازنده آن را نشان مي دهد. در كف جام، يك گل تزييني زيبا نقش شده است و در ميان گل ، نقش خورشيد ديده مي‌شود كه شعاع هاي خود را به طور منظم پراكنده است.

X