معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1479600
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

نگاهي كوتاه به شهرستان رزن

شهرستان رزن يكي از شهرستان‌هاي استان همدان است كه از شمال با استان قزوين، از خاور با استان مركزي و از جنوب و باختر با شهرستان كبودر آهنگ هم جوار و آب و هواي آن سرد و خشك است. به علت وجود مراتع مناسب در اطراف رزن، دام‌داري به عنوان يكي از اركان اصلي اقتصاد شهر مطرح شد و مهم ترين عامل توجه بيش تر به شهر رزن، قرارگرفتن آن بر سر راه تهران ـ همدان است. در مورد چگونگي نام‌گذاري و پيشينه تاريخي رزن دو روايت نقل شده است: اول آن‌كه رزن از كلمه رايزن گرفته شده كه در اصطلاح رايزن به معني مهمان‌دار بوده است. در شرح اين مطلب آمده كه رزن بر سر راه اصفهان – زنجان و قزوين – همدان بنا شده است و بناي اوليه آن جنبه كاروان‌سرا داشته كه مسافران بعد از استراحت در كاروان سراي شاه عباسي واقع در آوج، منزل بعدي را رزن مي دانستند و به مرور زمان رايزن به رزن تبديل شده است. در روايت دوم درباره رزن آمده كه به علت وجود باغ هاي انگور (رز) اين منطقه به رزان معروف شده كه به مرور زمان به رزن تغيير يافته است. رزن مركز شهرستان رزن در 83 كيلومتري شمال خاوري همدان، در 49 درجه و 2 دقيقه درازاي جغرافيايي و 35 درجه و 33 دقيقه پهناي جغرافيايي و بلندي 1860 متري از سطح دريا قرار دارد. اين منطقه كشاورزي و دام‌داري بوده و آب كشاورزي از چاه هاي عميق و نيمه عميق، رود ها و كاريزها تامين شده و عمده ترين محصول كشاورزي اين شهرستان گندم، ‌جو، بنشن، تره بار و بادام است. به لحاظ كوهستاني بودن منطقه و وجود مراتع خوب دام‌داري شهرستان از رونق خوبي برخوردار است و انواع فرآورده هاي دامي گوشت و پوست جزو صادرات اين منطقه به شمار مي آيند. مهم‌ترين صنايع دستي اين منطقه را قالي، گيوه دوزي، گليم بافي، جوراب بافي و كوزه گري تشكيل مي‌دهد. مقبره‌ي امام‌زاده اظهربن علي و مقبره‌ي امام‌زاده هود مهم‌ترين مكان‌هاي مذهبي اين شهرستان را تشكيل مي‌دهند.

همدان اين شهر كهن و افسانه اي ، با سابقه درخشان و آثار كشف شده حاكي از وجود يك شبكه منظم و پيشرفته آب رساني در شهر حكومتي مادها و پارت ها مي باشد در فواصل بين كانال هاي آب رساني معابري به عرض 5/3 متر وجود داشته و كف اين معابر تماما" با آجرهاي مربع شكل و منظمي مفروش بوده است پيشنه حفاري هاي علمي اين تپه به سال 1913 ميلادي بر مي گردد كه هيئتي فرانسوي از طرف موزه لور پاريس به سرپرستي شارل فوسي . كاوش هايي در تپه هگمتانه انجام داد ولي نتايج اين كاوشها هيچ گاه منتشر نشد .در طي 10 فصل حفاري انجام شده از سال 1362 تا 1378 كه حدود 14000 متر مربع از بقاياي اين شهر مورد كاوش قرار گرفته يكي از كهن ترين دوره هاي تمدن بشري نمايان شده است همچنين يك حصار طولاني به ارتفاع 9 متر و دو برج عظيم و كم نظير در درون آن كشف شده از جمله كاوشهاي علمي سال 1362 تا كنون كه به سرپرستي آقاي دكتر محمود رحيم صراف به انجام رسيده منجر به شناسايي شهر بزرگي در دل تپه هگمتانه شده است تحقيقات نشان داده كه در فواصل 35 متري بين معابر دو سري واحد هاي ساختماني قرار دارند كه هر كدام شامل يك حياط مركزي ( هال ) است با اتاق ها و انبارهايي به صورت قرينه در گرداگرد آن به شكلي كه هر واحد ساختماني فضايي در حدود 5/17 * 5/17 متر را در بر مي گيرد معابر مذكور با عرض 5/3 متر و پيبندي آجري در بخش وسيعي از تپه گسترش داشته و جهت شمال شرقي و جنوب غربي دارند . همچنين ادامه كاوش ها بخش هايي از حصار عظيم شهر به قطر 9 متر و ارتفاع 8 متر را آشكار ساخته است . اين حصار در فواصل معين داراي برجهاي عظيم بوده كه هگمتانه قديم را در بر مي گرفته است . به طور كلي اين تپه در طول يكصد سال اخير بارها مورد حفاري باستانشناسان داخلي و خارجي قرار گرفته است از جمله ويژگيهاي شهر باستاني هگمتانه معماري و طرح و نقشه منظم اين شهر بوده كه در بين آثار باستاني به دست آمده كم سابقه است ضمنا" در طول حفاريهاي انجام شده آثار ارزشمند و بي نظيري كشف گرديده كه اغلب متعلق به دوران هخامنشيان و نياكان آنهاست . تعدادي از اشياء كشف شده از اين تپه در موزه ملي ايران باستان و تعدادي ديگر در موزه ها و يا مجموعه هاي خصوصي خارج از كشور نگهداري مي شود

 

طبيعت در شهرستان همدان

غار علي صدر
موقعيت جغرافيايي
در روستاي عليصدر از توابع شهرستان كبودراهنگ و75 كيلومتري شمال غربي شهر همدان يكي از عجايب طبيعي جهان و نمونه نادري از غارهاي آبي قابل قايقراني به نام غار عليصدرواقع شده است كه به طول جغرافيايي 48درجه و 18دقيقه و عرض35درجه و18دقيقه داراي ارتفاع 1900متر از سطح درياست.امكان دسترسي به غار عليصدر ازسه مسير فراهم است در روستاي عليصدر از توابع شهرستان كبودراهنگ و75 كيلومتري شمال غربي شهر همدان يكي از عجايب طبيعي جهان و نمونه نادري از غارهاي آبي قابل قايقراني به نام غار عليصدرواقع شده است كه به طول جغرافيايي 48درجه و 18دقيقه و عرض35درجه و18دقيقه داراي ارتفاع 1900متر از سطح درياست.امكان دسترسي به غار عليصدر ازسه مسير فراهم است

1-همدان لالجين به بيجار كه جديد الاحداث و مناسب تر است.
2-از تقاطع سه راهي پايگاه هوايي نوژه ( در جاده همدان به رزن)
3-از طريق همدان به صالح آباد.
غار عليصدر در ارتفاعات ساري قيه ( صخره زرد)‌به وجود آ مده است.در اين كوه دو غار ديگر به نامهاي سوباشي و سرآب وجود دارد كه ترتيب 11و 7 كيلومتربا غارعليصدر فاصله دارند به لحاظ گسترش زياد لايه هاي سنگ آ هك متبلور در منطقه امكان ارتباط بين غارهاي مذكور با غار عليصدر وجود دارد.
تاريخ پيدايش
زمين شناسان قدمت سنگ هاي اين كوه را به دوران دوم زمين شناسي يعني دوره ژوراسيك ( 190 تا 136 ميليون سال قبل ) نسبت مي دهند و شواهد به دست آمده از درون غار حاكي از آن است كه اين غار پناهگاه انسان هاي اوليه بوده است .مردم روستاي عليصدر و روستاهاي اطراف از قديم الايام به وجود آن پي برده بودند واز آب آن بهره برداري مي كرده اند ولي هيچگاه كاربري گردشگري آن مطرح نبوده است تا اينكه در پنجم مهرماه 1342 گروهي 14 نفره از اعضاءهيئت كوهنوردي همدان غار عليصدر را مورد بازديد وكاوش قرار دادند. اين عده توانستند با وسائل ابتدايي مانند چراغ دستي و تيوب لاستيك مقداري در درون غار پيشروي كنند بازديد اين گروه در روزنامه هاي محلي منعكس شد ودر سال 1346 با پخش خبر كشف يك غار شگفت انگيز و بي انتها در سطح رسانه هاي ملي سيل محققان كوهنوردان و علا قمندان اثر طبيعي به سوي آن سرازيز شد . در سال 1352 كوهنوردان همداني دهانه ورودي غار را به قطر 50 سانتيمتر تعريض نمودند واز سال 1354 استفاده عمومي از غار عليصدر آغاز شد در آن زمان اهالي روستا مسافران را با چراغ دستي قايق و پارو به ديدن قسمتهاي ابتدايي غار مي بردند .
چگونگي ايجاد:- در نتيجه تركيب آب حاصل ازبارش قطرات باران با گاز دي اكسيد كربن موجود در هوا تشكيل اسيد كربنيك ضعيف ونفوذ آن در زمينهاي آ هكي و انجام واكنش شيميايي تركيبي نا پايدار به نام بي كربنات كلسيم به وجود آورده است چون اين ماده در آب محلول است در درون لايه هاي آهكي ضخيم فضاهاي خالي ريزي ايجاد كرده واين فضاهاي خالي ميليون ها سال گسترش پيدا كرده و به مورور به هم پيوسته اند وبه عبارتي ميليونهاسال قلم صانع جهان خلقت به حكاكي ونقش آ فريني اين شاهكار شگفت انگيز مشغول بوده است تا اين غار بسيار وسيع در دل زمين ايجاد شده است .
زيبايي هاي غار عليصدر :- غار عليصدر از بسياري جهاد علي الخصوص به علت وجود گذرگاههاي ممتد آبي و درياچه هاي وسيع و قابل قايقراني كه در سرتا سر غار گسترده شده اند يك از زيبا ترين جلوهاي طبيعي ايران وجهان و پديده اي منحصر به فرد در نوع خود ميباشد كه فقط در معدودي از غارهاي جهان مثل غار موليس در فرانسه و غارهاي شواليه وبوكان در استراليا چنين زيبائيهاي خيره كنندهاي وجود دارد آب درياچه غار بدون رنگ و بو ميباشد و مزه آن معمولي است وهيچگونه حيات جانوري در آن وجود ندارد درجه حرارت آن در طول سال ثابت ودر حدود 12 درجه سانتي گراد و به قدري زلال است كه تا عمق 10 متري با نور معمولي و چشم غير مسلح بخوبي قابل رويت است نتايج آزمايشهاي فيزيكو شيميائي بر رور آن نشان مي دهد كه در نقاط مختلف غار ثركيبات شيميائي آن نزديك به هم بوده وجزء آبهاي بي كربناته كلسيك سبك با ph اسيديته نزديك به خنثي ميباشد وبدليل وجود املاح آهكي فراوان در آب غير قابل خوردن است از آنجا كه مازاد آب غار توسط رشته هاي مختلفي ( مثل چشمه شور ) به خارج غار هدايت مي شود لذا ? سطح آب در طي فصول و سالهاي مختلف به استثنا ء مواقع كم آ بي يك نواخت است ولي در مواقع كم آبي داراي نواساناتي بوده كه آثار آن برروي ديواره غار به خوبي مشهود است
آب غار در قسمتهاي مختلف آن از صفر تا 14 متر در نوسان است آب درياچه غار از چشمه هاي زير زميني ريزش مداوم آب از ديوار وسقف غار تامين ميشود كه منشا آنها به طور كلي از محل ريزشهاي جوي است سقف غار كه در بعضي قسمتها تا حدود 10متر از سطح آب ارتفاع دارد پوشيده از كربنات كلسيم خالص ودر بعضي قسمتها مخلوط با عناصر ديگر است كه برسر راه جريان آب از خارج به داخل غار به وجود آمده اند اين روسوبات به صورمختلف استالا كتيت هايي ( چكنده ) را تشكيل داده اند ودر كف غار ودر جاهايي كه آب وجود ندارد استالاكميت هايي ( چكيده) با اشكال متنوع و جذاب به فور ديده ميشود منظره داخل غار بسيا ربديع و هواي آن يسبار پاك و لطيف بوده و عاري از هر گونه گرد وغبار والودگي ميكروبي است ودر تابستان خنك ودر زمستان گرم و مطبوع است همچنين هواي داخل غار سبك بوده وحالت سكون مطلق دارد به طوري كه چنانچه شمعي در آنجا روشن كنند هيچ گونه حركتي در شعله شمع ديده نمي شود.در برخي از معابر غار 10 الي11 كيلومتر پيشروي شده است ولي هنوز تمام كانلها و شبكه هاي ارتباطي غار كشف نشده اند در حال حاضر پس از طي مسير قابل قايقراني غار نوردي پياده در قسمت خشكي غار آغاز مي شود و گردشگران پس از طي مسافتي نسبتا طولاني مجددا با قايق ادامه مسير مي دهند تا كنون 14 كيلومتراز معابر غار كشف شده ولي تنها 4 كيلومتر از معابر كه با پرژكتور نور پردازي شده اند مورد بازديد قرار مي گيرند در مجموع بازديد از محوطه وسيع قنديل بزرگ جزاير سوم و چهارم قايقراني غار نوردي و گذر از پيچ و خم گذرگاههاي آبي و دالانهايي با سقف بلورين به بيننده مي با وراند كه در اين اثر حقيقتا يكي از شاهكار هاي جهان آفرينش است و هيچ وصفي توان توصيف اين همه شكوه و زيبايي را ندارد
تاسيسات رفاهي و تفريحي جنبي - در مجموعه سياحتي غار عليصدر براي بازديد كنندگان تسهيلاتي شامل : يك باب مهمانسرا 10 دستگاه ويلاي چوبي يك و دو خوابه 16 دستگاه سوئيت اقامتي 50 دستگاه چادر صحرائي رستوران بازارچه خريد مواد خوراكي و صنايع دستي نمازخانه سرويس بهداشتي توقفگاه اتومبيل وسايل بازي كودكان فضاي سبز و امكان كوهنوردي فراهم است .

 

عمارات ومحوطه هاي باستاني در شهرستان همدان

كتيبه هاي گنج نامه
كتيبه هاي گنج نامه كه يادگاري از دوران داريوش و خشايار شاه هخامنشي است . بر دل يكي از صخره هاي كوه الوند در فاصله 5 كيلومتري غرب همدان و در انتهاي دره ي عباس آباد حكاكي شده است . كتيبه ها هر كدام در سه ستون 20 سطري به زبان هاي پارسي قديم ، بابلي و عيلامي قديم نوشته شده اند. متن پارسي در سمت چپ هر دو لوح قرارگرفته است و پهنايي معادل 115 سانتي متر دارد . متن بابلي در وسط هر دو كتيبه نوشته شده و متن عيلامي در ستون سوم قراردارد
با توجه به سوراخ هاي كنار كتيبه ، به نظر مي رسد كه كتيبه ها روپوشي داشته اند كه آنان را از گزند باد وباران حفظ مي كرده است .
لوح سمت چپ كه كمي بالاتر از كتيبه ديگر در كوه كنده شده است مربوط به داريوش بزرگ هخامنشي است . طول آن حدود 290 سانتي متر ، ارتفاعش 190 سانتي متر و داراي متني به شرح زير است :
خداي بزرگ است . اهورامزدا كه اين زمين را آفريد كه آن آسمان را آفريد كه مردم را آفريدكه شادي را براي مردم آفريد كه داريوش را شاه كرد ، شاهي از بسياري ، فرمانروائي از بسياري منم داريوش ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمين ها كه نژادهاي گوناگون دارند ، شاه سرزمين دور و دراز ، پسر ويشتاسب هخامنشي
كتيبه خشايار شاه نيز در قسمت پائين همين كتيبه است به طول 270 سانتي متر و ارتفاع 190 سانتي مترو متن آن عبارت است از:
خداي بزرگ است اهور مزدا بزرگترين خدايان است كه اين زمين را آفريد كه آن آسمان را آفريد كه مردم را آفريد كه براي مردم شادي آفريد كه خشايار شاه را شاه كرد ، يگانه از ميان شاهان بسيار ، يگانه فرمانروا ، از ميان فرمانروايان بي شمار. من خشايار شاه ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه كشورهاي داراي ملل بسيار ، شاه اين سر زمين بزرگ دور دست پهناور ، پسر داريوش شاه هخامنشي .
تپه گيان نهاوند
اين تپه در 19 كيلومتري جنوب غربي شهر نهاوند و 2 كيلومتري سرآب گيان و در گنار روستايي به همين نام قرار گرفته است و به عنوان يكي از قديمي ترين آثار تاريخي قايل بازديد و تحقيق مي باشد. باستان شناسان قدمت اين منطقه را 37 قرن قبل از ميلاد مسيح (ع) مي دانند و مورخان را عقيده بر اين است كه 5500 تا 5700 سال قبل در اين تپه مردماني مي زيسته اند كه از اقوام بومي ايران بوده اند و تمدني شبيه به تمدن بين النهرين داشته اند .ولي بعدها اين قوم توسط اقوام اروپايي و آسيايي از بين رفته و قوم جديد تمدن درخشان جديدي را به وجود آورده اند كه با تمدن بين النهرين شباهتي نداشته است . براي اولين بار يكي از مورخين به نام " هرتسفلد" در تپه گيان يك نوع سفال منقوشي مي بيند كه بنا به اظهار وي نمونه هايي از آن سفال ها را در سال 1936 ميلادي نزد عتيقه فروشان همدان ديده است . لذاچند سال بعد موزه لور پاريس به پرفسور رومن گريشمن و ژرژ كنتنو ماموريت مي دهد تا كاوش هاي وسيع تري را در اين محل انجام دهند . اين كاوش ها در سال 1310 انجام شد و نتيجه مطالعات آنها در كتاب " كاوش در تپه گيان نهاوند" منتشر گرديد.

او و هيئت همراه تپه گيان را تا عمق 19 متري حفاري نمودند و در نتيجه تحقيقات خود به 5 طبقه با خصوصيات متما يز برخورد نمودند كه نشانگر وجود 5 دوره از تمدن قديم بود و نشان مي داد كه اين منطقه داراي قدمتي در حدود 5700 سال است . به شرح زير:
طبقه پنجم ( دوره هم عصر با تمدن عيلام 5700 سال قبل ) . قديمي ترين آن طبقات بود كه بين عمق 19 متر و 5/7 متري قرار داشت ودر آن سفالي با زمينه زرد يا سبز كمرنگ با نقوش سياه به دست آمد طرح اين نقوش عبارتند از : خطوط هندسي مانند د ندانه . خطوط شكسته . مثلث هايي كه از يك طرف به هم متصل مي باشند . تبر دوسر . صليب مالت ( صليبي كه چهار بازوي آن مساوي است ) لوزي . چهارخانه و دوايري كه داخل آنها تزئين شده است . بعلاوه روي اين سفال موضوع هايي نباتي نيز نقش شده بود و از چهارده متر به پايين مارها و رديف مرغان آبي و بز كوهي و پلنگ نيز ديده مي شد. در سفال منقوش طبقه پنجم گياهان حد فاصل ميان سفال ناحيه شمال هستند.
طبقه چهارم ( دوره هم عصر با تمدن شوش 5500 سال قبل ) از 9 متر تا 5/7 متر به زحمت از بالاي طبقه پنجم تشخيص داده مي شود و مركب از گورستان وسيعي است كه 117 قبر از قبرها تحت مطالعه قرار گرفته و شامل سفل منقوش زرد رنگي است كه خمير آن خوب پخته شده و گاهي رنگ آن نزديك به رنگ آجري مي شود و نقوش سياه رنگ است . شكل ها و مضوع نقوش آن چندان متنوع نيست . مهمترين اين ظرف از حيث شكل خمره هاي دهانه گشاد است كه داراي نقش روي گردن و شانه ظرف است . اين نقوش عبارت است از خطوط افقي دندانه دار و خطوط موج دار كه بيشتر روي گردن ظرف است و يك نوار پهن كه روي شانه ظرف قرار گرفته .موضوع نقاشي ها معمولا" پرنده و شانه است . رديف مرغان آبي كه پهلوي هم قرارگرفته اند و در نقش شباهت به شانه پيدا كرده اند گاهي نيز يك عقاب با بالهاي باز يا مرغان آبي در حال شنا نشان داده شده اند. در اين طبقه فلزات فراوان است . برنز براي ساختن آب خورها و دستبندهاي بازوسرنيزه هاو تبرهايي كه يك طرف آن مارپيج است به كار رفته در اين طبقه نقره نيز موجود است .
طبقه سوم ( دوره هم عصر با جزاير اژه و بالكان 4000 تا 4500 سال قبل) از 5/7 تا 6 متر و قبرهاي شماره 83 تا 101 تمدن قبلي مدتي ادامه مي يابد و پس از اندك مدتي رو به زوال مي گذارد . سفال قرمز آجري رنگ با نقش سياه خصوصا" در ظروف سه پايه اي . تنگهاي شكم دار و پايه دار . فنجان هاي دسته دار. ديزي ها و روغن داغ كن ها ادامه مي يابد . نقوش منحصر به مثلثها. هاشورها و خطوط افقي موج دار مي باشد. از بين اشيا برنزي خنجرها. سنجاقهاي بلند و ظروف برنزي قابل ذكر مي باشد.
طبقه دوم ( دوره آثار بنايي3400 تا 3800 سال قبل ) از 6 تا 4 متر و قبرهاي 64 تا 82 شامل : آثار ابنيه و ساختما نها مي باشد . سفال منقوش هنوز تحت تاثير سبك سفالهاي منقوش دوران پيش از ايراني است . ظروفي كه خميرشان زرد مايل به خاكستري است و نقوش سياه دارند و داراي اشكال مختلف هستند مانند: تنگ هاي شكم دار و پايه دار . سبد و فنجان دسته دار مزين به نوارهاي چهار خانه و گل پنج پر با خورشيد و غيره بنابر اين در اين نقوش كه به صورت مجالس ترتيب داده شده سبك نقش حيوانات مجددا" مرسوم گرديده است ولي علاوه بر اين سفال يك نوع ظروف گلي ديگرنيز پيدا شد كه از جهاتي با آن اختلاف دارد مانند: ظروف و آب خوري هايي كه از حيث جنس خمير با آنها شبيه است و نقوش آنها فقط خطوط افقي است كه به اشكال مختلف نقش شده است . نوع اخير به سفال محدوده بين النهرين شباهت پيدا مي كند . در اين طبقه فلزات چندان زياد نيست و بيشتر شامل پيكانها. دشنه ها و سنجاقهاي بلند بدو سريا با سر مي باشد .
طبقه اول ( دوره ظهور آهن 3100 تا 3400 سال قبل) از عمق 4 متربه بالا قبرها 1 تا 63 سه قشر از آثار ديده مي شود . در قشر اول كه از همه قديمي تر بود آب خوري هاي بلندي قرار داشت كه منقوش به خطوط هندسي يا تزئينات ديگر بود مانند مرغابي يا گياهاني كه به صورت مصنوعي در آمده است . اين سفال با سفال " نوزو"‌ در بين النهرين شباهت زياد دارد . در قشر وسطي كه آن را قشر نام نهاده اندسفال بدون نقشي پيدا شده كه هيچ شباهتي به سفال قبلي نداشت . اين سفال سياه درخشان يا خاكستري سياه رنگ يا قرمز رنگ است و با سفال گورستان در تپه سيلك قابل مقايسه است . در قشر جديد دو قبر پيدا شد . آسيايي كه درآن دوقبر بوده شباهت به اشياء قبرهاي استان لرستان و كورهاي سيلك داشت.
لازم به ذكر است اشيا پيدا شده در تپه گيان هم اكنون در موزه " لوور" پاريس و موزه " ايران باستان " نگهداري مي شود . در زمان هخامنشيان به ويژه دوران حكومت خشايار شا . نهاوند به صورت يكي از مراكز لشكري و سوق الجيشي در مي آيد و مقارن با انقراض هخامنشيان و حمله اسكندر اين شهر مورد حمله قرار مي گيرد كه به علت داشتن دژ و باروهاي محكم در امان مي ماند.
ستون هاي معبد لااوديسه
از جمله آثار به جاي مانده از سلوكيان در نهاوند آثار معبدي است كه منسوب به سلوكيان است و به معبد " لاواديسه " معروف بوده است . مكان دقيق اين معبد مشخص نيست اما آثاري كه نواحي تپه مركزي شهربه نام تپه دوخواهران به دست آمده اين احتمال را قوت مي بخشد كه محل معبد اين مكان بوده است . اين معبد را آنتيو كوس ( آنتيو خوس ) سو پادشاه سلوكي در اين شهر براي همسر خود ملكه لااوديسه بنا كرده است . درحفاريهاي سال 1325 ( 1946 ميلادي) كتيبه بزرگي به ابعاد 36*85 سانتيمتر در 33 سطر به خط يوناني پيدا شد. كه مربوط به انتيو كوس سو است . ترجمه اين كتيبه توسط " لويي روبرو" در شماره هفتم مجله " هلينكا " انتشار يافت. اين كتيبه از دو قسمت متمايز تشكيل شده است : قسمت اول نامه اي است از مندموس كه فرمان شاه را به اهالي نهاوند ابلاغ و از آنان در خواست مي كند به فرمان وي را روي سنگي نقش نموده و در معبد اصلي شهر نصب كنند . قسمت دوم كتيبه عين نامه آنتيو كوس سوم به مندموس است كه به خاطر ملكه لااوديسه نگاشته و بنيانگذاري يكي از شعائر مذهبي را به ملكه ياد آوري مي نمايد كه ملكه به سمت كاهنه بزرگ از حقوق مسلم و مزاياي مخصوص حوزه حكومتي مندموس برخوردار گردد.
ترجمه قسمت اول كتيبه : مندموس به " اپلودوروس " و به كليه صاحب منصبان شهر لااوديسه درود مي فرستد كه پس از اين اعلاميه مي بايست مواد فرماني كه شاه به وي ( مندموس) نوشته است ضميمه گردد. و روي سنگي از آن سوادبرداريد و سپس نوشته اي كه مقرر داشته اند مطابق نموده و آن را محفوظ نگه داريد و سنگ را در معروف ترين زيارتگاه شهر نگهداري كنيد . خوش باشيد. سال 119 دهم ماه يانه مدس .
ترجمه قسمت دوم( عين نامه آنتيو كوس سوم ) شاه آنتيو كوس به مندموس سلام مي رساند و دستور مي دهد كه به شئونات خواهر ما ملكه لااوديسه بيافزائيد و از او قدر داني كنيد چه اين امر براي ما بسيار ضروري است . نه تنها براي اينكه اودر زندگاني اش با مهر ومحبت و مراقبت شديد خود را نشان داد بلكه او هنور نسبت به خدايان داراي عشق و احترام بي پايان است . بنابير اين ما به مهر و علاقه دستور مي دهيم و موافقت خود را با اين امر اعلام مي داريم كه به جاست او از جانب ما به اين افتخار نائل گردد . خصوصا" مصمم هستيم همان طوري كه در تمام قلمرو ما انتخاب كاهنين بزرگ از طرف ما انجام مي شود بدين نحو: در اين محل كاهنه هايي از طرف ملكه ادويسه تعيين گردد. در حالي كه حامل تاج هاي طلا و تصاوير او خواهند بود سپس نام آنها در بعد از كاهنين نياكان ما و خود ما ثبت گردد و خلاصه بعد از آنكه نام ملكه لاادويسه در تمام قلمرو تو به عنوان كاهنه بزرگ معروف و مشهور گرديد و كليه كارها بر طبق گفتار ما انجام گرفت مفادفرمان را برروي سنگي ثبت نماييد تا وقف اين مكان مقدس گردد. و بالاخره اين عمل بسيار پسنديده اي نسبت به خواهر ما انجام داديم نتايج آن در حال و آينده آشكار خواهد شد .
در سال 119 از ماه كاند يكوس" در اين محل چهار مجسمه كوچك مفرغي نيز پيدا شده كه يكي از اين مجسمه ها . الهه اي را نشان مي دهد كه سرش هلال خورشيد است و گل زنبقي در ميان آن قرار گرفته و در دستهايش شاخه اي پر از ميوه است . احتمال دارد اين مجسمه ملكه لاادويسه باشد. علاوه بر كتيبه مذكور دو كتيبه كوچك ديگر هم در اين محل پيدا شده كه يكي از آنها تقريبا" سالم است وترجه آن به اين شرح است . " مندموس عامل مخصوص شاه به ساترابي عالي شاه منصوب گرديد و به سبب اطاعت محض خود نسبت به شاهان و كارهاي برجسته اي كه در قلمرو خود براي مردم انجام داده به اين افتخار بزرگ نايل آمد سال 130 سلوكي" .
از ديگر آثار باقي مانده از اين معبد ستون سر ستون ته ستون و تكه سنگهاي فراواني است كه در بعضي از منازل و جلو درب برخي مغازه هاي شهر و اطراف شهر پراكنده است . از جمله يكي در بازار نهاوند و دو تاي ديگر در طبقه زيرن پاساژ جاجيان است كه به عنوان تزئين محل مورد استفاده قرار گرفته است . كتيبه بزرگ معبد سلوكي هر چند كه مربو ط به استيلاي قومي بيگانه در ايران است اما به علت روشن نمودن بخشي از عقايد مذهبي پادشاهان سلوكي كه خود را جانشين خدايان و يا درزمره خدايان مي دانستند و نشانگر انحطاط اخلاقي و مذهبي در تمدن اين دوره بوده داراي اهميت است. محل معبد به شماره 374 مورخه 3/12/1327 در فهرست آثار تاريخي ايران به ثبت رسيده است و كتيبه ها هم اكنون در تالار بزرگ موزه ايران باستان نگهداري مي شوند.

 

كاخ ها ، باغها و موزه هادر شهرستان همدان

موزه تاريخ طبيعي همدان
تاريخچه : موزه تاريخ طبيعي همدان در راستاي تامين اهداف علمي آموزشي و پژوهشي دانشگاه بو علي سينا در سال 1351 شمسي به همت آقاي جعفر محمد علي زاده بنيانگذاري شده است و تاكنون نيز با مديريت ايشان اداره مي شود اين موزه با الگوها و استانداردهاي بين المللي طراحي و تكميل شده است و نه تنها در سطح ايران بلكه در سطح خاورميانه و حتي جهان مطرح مي باشد محل آن در فضاي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا در انتهاي چهار باغ آزدگان منشعب از ميدان مدرس واقع شده است وبا زير بناي تقريبي 2000 متر مربع در سه سالن مجزا و مرتبط به هم به شرح زير جاي داده شده اند :
سالن شماره 1
در اين سالن نگاره هاي سنگي كشف شده از مناطق مختلف ايران توسط گروه تحقيق موزه و سفالينه ها و دست سازهاي مفرغي و سكه به نمايش در آمده كه مبين برداشت دقيق انسان ايراني و علا قمندي وي به طبيعت اطراف خود بوده است همچنين حدود 300 مورد صحنه سازي از طبيعت - وحش ايران به معرض ديد عموم گذاشته شده است .

سالن شماره 2
اين سالن به آبزيان اختصاص دارد و شامل دو بخش جدا از هم است

در بخش اول - آكواريوم انواع ماهيان زينتي آب شيرين مناطق گرمسيري است كه در حال حاضر تعدادي از آنها به صورت محدود و در حد تحقيقات در موزه نگهداري مي شوند همچنين راه اندازي آ كواريوم ماهي هاي آب شور و نيز احداث آ كواريم بزرگ و قابل رقابت با انواع بين المللي آن حاوي اقسام گوناگون آبزيان در دست مطالعه مي باشد.
بخش دوم شامل : آ بزيان فيكسه شده است در اين قسمت نمونه هاي كمياب و نفيسي از انواع آبزيان . خزندگان . و پستانداران به صورت فيكسه شده در داخل محلول ويا به صورت تاكسيد رمي شده قرار دارد
سالن شماره 3
در اين سالن مجموعه اي از نمونه هاي كاني فسيلي و سنگهاي رسوبي به جاي مانده از ادوار مختلف زمين شناسي ايران جمع آوري شده است ليكن غني ترين مجموعه هاي مشابه داخل كشور است .

اكتشافات
توجه به اكتشاف بينانگر پوياني و بالندگي يك موزه مي باشد موزه تازيخ طبيعي همدان نيز در طول فعاليت 28 ساله خود برخي از نمونه ها را براي اولين بار در كشور كشف نموده است كه البته اثبات جديد بودن آنها در سطح جهان نياز به تحقيق و بررسي بيشتري دارد براي مثال كشف 5 گونه جديد از ماهي هاي خليج فارس و چند نمونه از فسيلها براي اولين با توسط اين موزه گزارش شده است در حال حاضر علاوه بر گردشگران و محققين سالا نه گروه هاي زيادي از دانشجويان و دانش آموزان از اين موزه ديدن مي كنند .

 

كاروانسراها ، دروازه ها وبازرها در شهرستان همدان

بازار (هاي) همدان
بازارها اماكن سوداگري و معامله هستند كه معمولا در مراكز شهرها قرار دارند و بازرگانان و پيشه وران در آنجا گرد هم مي آيند. بازارها ي همدان مانند بازارهاي اغلب شهرهاي قديمي مسقفند و از بافت معماري اسلامي برخوردارند جملگي بازمانده دوره قاجاريه مي باشند . جزنه راستا. بقيه در دو.سه دهه قبل به دستور مسؤولان وقت ازباب تجدد گرايي سقف آنها را برداشته و با گذشت زمان صاحبان اماكن تجاري براي استفاده از زير بناي بيشتر طرفين آنها را نيز خراب كرده اند . كه با تير آهن و ديوارهاي تيغه اي بازسازي كرده اصالت خودر را ازدست داده اند.
اين بازارها در مركز شهر قرار دارند و هر يك مختص يك نوع مال التجاره يا پيشه وراني است كه داراي حرفه مشتركي هستند از اين رو مردم بر حسب احتياجات خود مي دانند براي تهيه نيازمنديها به كجا مراجعه نمايند. بعضي از بازارها مانند كاروانسراها در تملك اشخاص ثروتمند بوده كه براي كسب در آمد بيشتري بنا شده اند چنان كه بازار قيصريه( بازار فرش فروش هاي فعلي) را ميرزا كاظم منشي قاجاريه در پشت كاروانسراي خود ( كاروانسراي ميرزا كاظم) ساخت كه اكنون متعلق به چند تن از تجار مي باشد. بر همين قياس راستا بازارهاي صحاف خانه. موتابخانه. كفشدوزخانه و ...به علت موقعيت خاص جغرافيايي همدان و قرارگرفتن در مسير راه هاي ارتباطي شهرهاي غربي و نيز زائران انبوهي كه از ميانه و مناطق دور دست جهت زيارت عتبات عاليات در همدان توقف مي نمودند
اين شهر از اهميت خاص اقتصادي و جغرافيايي به ويژه از دوران صفويه و تواماني دين و سيايت بر خوردار بوده است . ( ويليام جكسن) مي نويسد بازارهاي همدان داراي سقفند و بيش از پانصد دكان پر مشتري در آنها قرار دارد بازرگانان از اين شهر به عنوان ( انبار ايران ) ياد مي كنند . از جمله كالاهاي بازرگاني . اجناس چرمي را بايد نام برد زيرا همدان شهر دباغخانه هاست همدانيها در ساختن و عمل آوردن پوست گاو و گوسفند و ساختن اجناس تجملي از آنها شهره شده اند) در سال 1921 .م. همدان 150 دكان دباغي داشت .
جكسن در مشاهدات خود از بازار همدان مينويسد( زين و تسمه و جامدان و كفش هاي نوك تيز را در غرفه هاي متعددي به معرض فروش نهاده اند از اين گذشته نمد هاي نرم سفيد كه براي زيرانداز . نمدزين . كپنك و شولاي چوپانان به كار مي رود و كلاه هاي پوستي شبيه كلاه خوددر هيچ جاي ايران بهتر از همدان ساخته نمي شود همچنين ساختن غايشه)
بازارهاي عمده به جز چند مورد كه به خاطر جايگزين شدن اجناس كارخانه اي وارداتي هم تغيير نام داده و هم محل فروش اجناس متفرقه گرديده تاكنون سر پاي خود ايستاده ولي روزهاي آخر خود را طي مي كنند در آينده نه چندان دور اين يادگار كهن و آشناي سالخوردگان با تمام خاطرات تلخ و شيرين قرنها به سرنوشت غم انگيز خود نزديك مي شوند . براي مثال بازارهاي : آهنگرها. گيوه كش ها. زهتاب ها . موتاب ها . نجارها. گوزه گرها. صحاف ها و... ديگر پيشه وران و مصنوعات آنها خبري نيست و جز نامي از آنان باقي نمانده . راسته هايي نظير كفشدوز خانه . صحاف خانه عملا" به مغازه هاي فروش كفش كارخانه اي و فروش لوازم التحرير و ساير اجناس متفرقه تبديل شده اند . از راسته بازارهاي : گندمي ها. پالاندوزها. خامه فروشها و نخود بريزها. جزيكي دو دكان در هر راستا بقيه به فروش اجناس متفرقه مشغولند.
با دقت در نقشه همدان مي بينيم كه تمامي بازارهاي همدان در حول و محور مسجد جامع ساخته شده . تجار و پيشه وران نماز ظهر و عصر را در آنجا اقامه مي كردند و مي كنند. جز مسجد جامع مساجد كوچكتري را در جاي جاي بازار مشاهده مي كنيم كسبه اي كه به مسجد جامع دور ترند نمازظهر و عصرخود را در آنجاها به جا مي آورندمانند مساجد : پيغمبر در راسته ي پيغمبر . سر نمازگاه ابتدا ي گندمي ها . مسجد آقاي آخوند در انتهاي راسته گندمي ها.<ذق> جز مساجد . چند گرمابه عمومي نيز مخصوص بازاريان و مسافران وجود داشت كه فقط در روزها فعال بودند . همچنين در نقاطع راستاها . نانوائي . آشپزي و دكانهاي بقالي و قهو خانه/ چائي خانه در سراسرروز به كار مشغول بودند.
كاروانسرا ها
كاروانسراها بناهاي وسيعي هستند كه تعداد زيادي دكان را در بر مي گيرد و معمولا مجاور يا متصل به بازار ساخته شده اند وجزئي از آن محسوب مي شوند واز مراكز مهم اقتصادي مي باشند.

اكثر كاروانسراهاي مهم همدان نيز يادگار زمان قاجاريه مي باشند. چندين منظور در بناي آنها بوده بدين معني كه در دو طبقه ساخته شده از طبقات پائين به عنوان دكان (‌حجره )‌و دفتر امورتجاري استفاده مي شدو طبقه فوقاني انبارهائي براي تگهداري كالا بود كه بعدها از اين طبقه براي دفتر تجاري نيز استفاده مي شد. همچنين محوطه هاي سرپوشيده اي در جنب كاروانسرا يا زميني در گوشه اي از آن به عنوان طويله براي نگهداري شتر واسب و الاغ مي ساختنند . بعضي از صاحبان كاروانسراهاي بزرگ در محلات ديگري ساختمانهائي داشتند كه از آن براي نگهداري چهارپايان و محل بيتوته كاروانيان استفاده مي كردندبعد از تخليه كالاها عمله كاروان و ستوران را به اماكن هدايت مي نمودند. به اين بناها نيز كاروانسرا مي گويند. تجار عمده و صاحبان سرمايه كالاهاي خود را توسط دلالان و بنكدارن در سطح شهر يا ساير بلاد پخش مي كردند و بوسيله همان افراد نسبت به خريد امتعه صادراتي اقدام مي نمودند و خود نيز با دلالان و تجار كشورهاي اروپائي و امريكاو آسيائي كه خواستار خريد كالاهائي نظير فرش و چرم و غيره بودمد مستقيما"‌ارتباط برقرار مي كردند.
كاروانسراها محل تجمع عمومي افرادي بود كه در ارتباط با كار تجارت مشغول بودندو كالاهاي خود را عرضه مي نمودند ودائما" در جنب و جوش بودند . اقتصاد پوياي همدان سبب گرديد كه تعداد قابل توجهي كاروانسرا در آن احداث شود به طوري كه ( ويليام جكسن) عده كاروانسراهاي همدان را بيش از پنجاه ذكر نموده و نوشته است كه اين كاروانسراها از جهت اشياء و ادوات مورد لزوم گروه بيشمار بازرگانان و زواري كه از اين شهر مي گذرند در جنب و جوشند و كارشان سخت پر رونق است . برخي از كاروانسراها در ايام مخصوص محل برگزاري روضه خواني بود ودر ايام محرم حركت دستجات طوري تنظيم مي گشت كه از دوسه كاروانسرا بگذرد و در آنجا از عزاداران استقبال و پذ يرائي مي كردند و تجار نامي كاروانسراها باني مخارج اين مراسم بودند. بنا به استقصائي كه توسط راقم سطور به عمل آ«د تعداد120 كاروانسرا در شهر همدان شناسائي گرديد كه معتقدم تعداد آنها از اين هم بيشتر بوده است زيرا در پي خيابان كشي ها گذشت ايام و احداث بناهاي مسكوني به جاي آنها از اوايل پهلوي تا به امروز اسامي بسياري از آنها به بوته فراموشي افتاده است. راستاهاي معروف عبارتند از:
1- آهك فروشها. سرگذر.
2- آهنگري/ زنجير سازها / چلنگرها . خيابان اكباتان.
3- پالاندوزها/ ادامه راستاي گلشن تا اول سر نمازگاه.
4- پيغمبر/ گوني فروشها راستاي جلوي مسجد پيغمبر.
5- چاقو سازها/ ضلع شمالي مسجد جامع
6- حكيمخانه/ در حكيمخانه . منشعب از خيابان بابا طاهر.
7- حسين خاني. منشعب از راستاي كليمي ها / فلسطين.
8- حاج فضل الله. راستاي منشعب از ضلع غربي خيابان اكباتان.
9- حلاج خانه. ضلع شرقي كاروانسراي ميرزاكاظم.
10- حلبي سازها / حلبي ساز خانه ادامه راستاي قنادها .
11- دباغخانه / چال دباغخانه . منشعب از خيابان اكباتان .
12 – رزين برها. جنب امامزاده شاهزاده حسين.
13- زغالي ها . ضلع شمالي ميدان امام.
14- زرگرها/ زرگرخانه . منشعب از خيابان باباطاهر . انتهاي بازار مظفريه.
15- زنگنه/ مظفريه . ضلع شرقي مدرسه زنگنه.
16- سبزه ميدان . اول خيابان باباطاهر ( ضلع شرق آن)
17- سمسار خانه. ضلع غربي كاروانسراي ميرزا كاظم.
18- شالار يهودي . بين حكيمخانه و كاروانسراي صمديه به علت احداث خيابان بابا طاهر اٍثري از آن به جا نمانده
19- شيشه فروش ها/ شيشه برها . منشعب از سبزه ميدان.
20 – صحافخانه . قسمت غربي كاروانسراي گلشن.
21- صندوق سازها . محوطه ضلع شمالي مسجد جامع انتهاي زغالي ها.
22- علاقبندها. ضلع شرقي كاروانسراي شريفيه.
23- فلسطين/ يهودي ها/ كليمي ها . منشعب از راستاي پالاندوزها.
24- قصاب ها . منشعب از سبزه ميدان.
25- قيصريه/ موتابخانه . منشعب از راستاي گلشن.
26- قيصريه/ فرش فروشها . پشت كاروانسراي ميرزاكاظم . قبلا" مركز چيت فروشي بوده اكنون مركز دادو ستد فرش مي باشد.
27- قبله/ نجارها ضلع شرقي خيابان باباطاهر.
28- قنادها/ قنادخانه. ضلع شرقي مسجد جامع.
29- كاه فروشها. خيابان شورين/ شهدا روبروي كاروانسراي ميراز كاظم.
30- كفشدوز خانه بزرگ. منشعب از راستاي گلشن.
31- كفشدوز خانه كوچك. منشعب از راستاي گلشن.
32- كهنه فروش ها . پشت امامزاده شاهزاده حسين.
33- گلشن. منشعب از خيابان اكباتان . ضلع شرقي كاروانسراي گلشن.
34- گندمي ها . ادادمه راستاي پالاندوزها تا محله بن بازار.
35- گيوه كش ها / مسجد جامع ضلع غربي مسجد جامع.
36- مسگرها/ مسگر خانه منشعب از راستاي نخود بريزها / سبزه ميدان.
37- نخود بريزها/ نخود بريزها ضلع شرقي مسجد جامع / ضلع شمالي كاروانسراي شريفيه.
38- نمد مال ها / منشعب از خيابان اكباتان و راستاي گلشن. پشت مسجد د باغخانه.
بازارچه ها يا بازارهاي كوچك هرمحل بر سر گذر مردم نزديك به چمنها( ميدان محل) دكانهاي متعددي وجود داشت كه حوائج اوليه محل را تامين مي كردند. كه به آنجا بازارچه مي گفتند. بازارچه هاي معروف عبارتند از:
1- بازارچه اسمعلي خان
2- بازارچه امامزاده يحيي .
3- بازارچه پل پهلوانها.
4- بازارچه توت قمي ها/ پل يخچال/ محل فرنگي ها.
5- بازارچه جاگله.
6- بازارچه جولان.
7- بازارچه چمن ورمزيار.
8- بازارچه درود آباد/ دورد آباد.
9- بازارچه دوگوران.
10 – بازارچه شالبافان.
11- بازراچه شريف الملك.
12- بازارچه كبابيان.
13- بازارچه كلپا.
14- بازارچه كولانج/ كولانه.
15- بازارچه محله حاجي.
16- بازارچه مصلي/ فراش باشي.
17- بازارچه مظفريه.
18- بازارچه ميدان مال فروش ها.
19- بازارچه نظر بيك.

 

نظريه‌هاي مختلفي از پيشينه‌ي تاريخي اين منطقه باستاني باقي مانده است. برخي از مورخين نهاوند را محل پهلو گرفتن كشتي نوح مي‌دانند. به استناد تحقيقات باستان‌شناسان در تپه گيان (روستايي در 18 كيلومتري جنوب باختري نهاوند ) در حدود 37 قرن قبل از ميلاد مسيح قومي در اين منطقه زندگي مي‌كرد كه تمدني شبيه تمدن بين النهرين داشت و بعدها به دست اقوام ديگر اروپايي و آسيايي از بين رفت. شهرستان نهاوند از شمال به شهرستان تويسركان، از شمال باختري به شهرستان كنگاور (از استان كرمانشاه)، از خاور به بخش سامن (از شهرستان ملاير)، از جنوب به شهرستان سلسله و دلفان (از استان لرستان) و از باختر به شهرستان كرمانشاه محدود مي‌شود.
منطقه نهاوند داراي سراب هاي زيادي است كه باعث شده اند كشاورزي منطقه از رونق خاصي برخوردار باشد. دام‌داري و پرورش طيور نيز از ديگر مشاغل اصلي مردمان اين ناحيه است. صنايع دستي نيز در كنار دام‌داري و كشاورزي از فعاليت‌هاي‌ مهم مردم اين شهرستان به شمار مي‌آيد.
بافت قالي، قاليچه،‌ گليم و گيوه كه بيش‌تر توسط روستاييان و عشاير انجام مي شود. قالي هاي اين شهرستان با طرح همدان بافته و صادر مي‌شود. شهرستان نهاوند به علت دارا بودن موقعيت جغرافيايي ويژه، آب فراوان و خاك مستعد از نواحي ممتاز استان همدان به شمار مي‌رود و اساس اقتصاد آن بر كشاورزي، دام‌داري و صنايع دستي استوار است. عمده صادرات اين منطقه را گندم، چغندر قند،‌انواع‌ميوه، بنشن، خشك‌بار، قالي، لبنيات،‌ دام زنده و تره‌بار تشكيل مي‌دهد. شهرستان نهاوند از مكان‌ هاي ديدني و تاريخي متعددي برخورداراست.
سرآب‌گاماسياب،سرآب‌ملوسان،سرآب‌فارسبان،سرآب‌كنگاور،كهنه‌جنگل‌‌وسرآب‌گيا ن،خرابه‌هاي قلعه سرسام گبري،كتيبه و ستون‌هاي معبدلااوديسه، تپه باستاني گيان، حمام حاج آقا تراب، مسجد جامع نهاوند،مقبره شيخ‌ ابوالعباس نهاوندي، مقبره نعمان‌ابن مقرن، شاه‌زاده محمد و علي، تالاب وسج، تالاب (آب‌بند) رودباري و بوستان جنگلي ابوذر از جمله مكان‌هاي ديدني و تاريخي اين شهرستان به شمار مي‌آيند.
كشاورزي و دام داري
منطقه نهاوند داراي سراب هاي زيادي است كه باعث شده اند كشاورزي منطقه از رونق خاصي برخوردار باشد. مهم ترين محصولات اين شهرستان عبارتند از گندم، چغندر قند، تره بار مانند خيار و هندوانه، توتون و دانه هاي روغني. هم چنين باغ‌داري نيز در شهرستان نهاوند داراي رونق خاصي است و انواع ميوه مانند سيب، آلبالو، گيلاس، گلابي و انگور به حد وفور به عمل مي آيد كه بعضي به صورت تازه و بعضي به صورت خشك‌بار صادر مي‌شود.
دام داري را مي توان مهم ترين رشته فعاليت اقتصادي نهاوند و توابع آن دانست كه از دير باز به علت موقعيت خاص منطقه و مراتع مرغوب آن رونق ويژه داشته است. پرورش دام در اين شهرستان بيش‌تر شامل گوسفند و بز بوده كه توسط روستاييان و عشاير صورت مي‌گيرد. دام‌داري در اين شهرستان برسه نوع است : دام‌داري روستايي، دام‌داري ايلات (متحرك) و دام‌داري صنعتي كه شامل 86 مرغ‌داري گوشتي، واحدهاي توليد تخم‌مرغ و چندين واحد زنبور داري صنعتي با تعداد 25 هزار كندوي مدرن در سطح شهرستان مي‌شود.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان نهاوند از شمال به شهرستان تويسركان، از شمال باختري به شهرستان كنگاور ( از استان كرمانشاه )، از خاور به بخش سامن ( از شهرستان ملاير )، از جنوب به شهرستان سلسله و دلفان (از استان لرستان) و از باختر به شهرستان كرمانشاه محدود مي‌شود. مركز شهرستان نهاوند در 48 درجه و 22 دقيقه درازاي جغرافيايي و 34 درجه و 12 دقيقه پهناي جغرافيايي و بلندي 1660 متري از سطح دريا قرار گرفته است.
اين شهرستان از 2 بخش مركزي و خزل تشكيل شده است. رود گاماسياب مهم ترين رودخانه شهرستان نهاوند است كه پس از عبور از دشت نهاوند با نام سيمره وارد استان لرستان مي شود و سپس با نام كرخه به خوزستان سرازير شده و در نهايت به باتلاق هور العظيم در خاك عراق مي ريزد.
بر اساس سرشماري سال 1375 جمعيت نهاوند برابر با 184160 نفر بوده است. مردم منطقه به فارسي با گويش لري ( لكي ) سخن مي گويند و مسلمان و شيعه مذهبند.
مركز شهرستان نهاوند توسط راه هاي زير با شهرستان هاي مجاور مرتبط مي شود:
1- راه آسفالت درجه يك نهاوند- بروجرد با جهت جنوب خاور به طول 50 كيلومتر
2- راه آسفالت درجه يك نهاوند - ملاير به طول 55 كيلومتر به سمت خاور
3- راه آسفالت درجه يك نهاوند - كنگاور- اسد آباد - همدان به طول 115 كيلومتر
4- راه آسفالت درجه يك نهاوند- كرمانشاه به طول 120 كيلومتر
5- راه آسفالت فرعي نهاوند - ملاير به طول 50 كيلومتر
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نظريه‌هاي مختلفي از پيشينه اين منطقه باستاني باقي مانده است. برخي از مورخين نهاوند را محل پهلو گرفتن كشتي نوح مي دانند. به استناد تحقيقات پروفسور گريشمن در تپه گيان (روستايي در 18 كيلومتري جنوب باختري نهاوند ) در حدود 37 قرن قبل از ميلاد مسيح قومي در اين منطقه زندگي مي كرد كه تمدني شبيه تمدن بين النهرين داشت و بعدها به دست اقوام ديگر اروپايي و آسيايي از بين رفت. نهاوند همگام با همدان از شهرهاي مهم و آباد دوران مادها و در زمان هخامنشيان يكي از مراكز لشگري و سوق الجيشي خشايار شاه بوده است. نهاوند مقارن انقراض هخامنشيان در حمله اسكندر مورد تاخت و تاز قرار گرفت، اما به كمك دژ و باروهاي محكم در امان ماند.
سلوكيان نيز به اين شهر حمله كردند و پس از فتح آن مدتي در آنجا اقامت داشتند. وضعيت شهر نهاوند در دوره فرمان‌روايي اشكانيان به درستي معلوم نيست، اما مي دانيم كه در دوره ساسانيان، يزدگرد سوم دژ محكمي در آن بنا كرد كه تابستان ها را در آن به سر مي برد. در اين زمان نهاوند يكي از هفت اسپهبد نشين ايران بوده از نظر سوق الجيشي از نقاط مهم محسوب مي شده است.
در حمله اعراب به ايران، نهاوند محل يكي از سخت ترين پايداري هاي سپاهيان ايران در مقابل اعراب بود. گفته مي شود كه مقبره خواجه نظام الملك وزير ملك شاه سلجوقي، كه در بين راه بازديد از نظاميه بغداد به دست يكي از فداييان اسماعيليه به قتل رسيد، در شهر نهاوند است. در دوره قاجار، ناصر الدين شاه ضمن بازديد از اين شهر دستور داد تا قلعه نهاوند را كه اثري تاريخي محسوب مي شد، خراب و ويران كنند.

قدمت منطقه تويسركان به دوران قبل از ميلاد مسيح (ع) مي‌ رسد. شهرستان تويسركان با در‌ه‌هاي پر از گردوي خود يكي از مهم‌ترين شهرستان‌هاي استان همدان را تشكيل مي‌دهد تويسركان از شمال به شهرستان‌هاي همدان و اسدآباد، از خاور به شهرستان ملاير، از جنوب به شهرستان نهاوند و از باختر به شهرستان كنگاور محدود مي‌شود. اساس اقتصاد اين ناحيه را كشاورزي، باغ داري، دام‌داري و صنايع دستي تشكيل مي‌دهد. اين منطقه به لحاظ صنايع از رونق نسبي برخوردار بوده و صنايع‌ماشيني،‌ كارخانه‌هاي فيلترسازي، نساجي،ساخت وسايل كشاورزي مانند بيل سازي، صنايع غذايي، آجر فشاري، كارگاه ريسندگي و بافندگي، سنگ بري، سرنگ سازي و مصنوعات فلزي در اين شهرستان داير و مشغول به كار هستند.صنايع دستي يكي از فعاليت‌هاي اقتصادي اين شهرستان است كه شامل نجاري، منبت‌كاري، صابون سازي، قالي،گليم و گيوه‌بافي مي‌شود. پل‌تاريخي فرسفج، قلعه اشتران، دره سركان، دره آرتيمان، امام‌زاده شاه‌زاده ناصر، پير كمر بسته سركان، قلعه دختر (قز قلعه سي)، مسجد جامع تويسركان، درخت چنار كهنسال مسجد باغوار، كاروان‌سراي شاه‌عباسي فرسفج، دره‌ي گزندر، دره‌ي فاران، دره‌ي شهرستانه، شهر بازي و بوستان نبوت و بازار سنتي سرپوشيده مهم‌ترين ديدني‌هاي شهرستان تويسركان را تشكيل مي‌دهند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
پل تاريخي فرسفج، قلعه اشتران، دره سركان، دره آرتيمان، امام‌زاده شاه‌زاده ناصر، پير كمر بسته سركان، قلعه دختر (قز قلعه سي)، مسجد جامع تويسركان، درخت چنار كهنسال مسجد باغوار، كاروان‌سراي شاه‌عباسي‌فرسفج، دره‌ي گزندر، دره‌ي فاران، دره‌ي شهرستانه، شهربازي و بوستان نبوت و بازار سنتي سرپوشيده مهم‌ترين ديدني‌هاي شهرستان تويسركان را تشكيل مي‌دهند.
صنايع و معادن
صنايع ماشيني،‌ كارخانه‌هاي فيلترسازي، نساجي،ساخت وسايل كشاورزي مانند بيل سازي، صنايع غذايي ( آرد )، آجر فشاري، كارگاه ريسندگي و بافندگي، سنگ بري، سرنگ سازي و مصنوعات فلزي در اين شهرستان داير و مشغول به كار هستند. كاني‌هاي شهرستان تويسركان را كان سنگ گرانيت،‌ كوارتز، فلدسپات، و ميكا تشكيل‌ مي‌دهد كه در اطراف روستاي شهرستانه به طور مكانيكي بهره‌ برداري مي شود.
كشاورزي و دام داري
تويسركان يك ناحيه‌كشاورزي و دام‌داري است. مهم‌ترين محصولات كشاورزي و باغ‌داري تويسركان را گندم، جو، بنشن، تره بار، سيب، گلابي، هلو، زرد آلو، بادام، انگور و گردو تشكيل مي‌دهد كه گردوي آن بسيار شهرت دارد. ديگر محصولات كشاورزي نيز بعضي به صورت تازه و بعضي به صورت خشك‌بار صادر مي‌شوند. پرورش دام در اين استان توسط روستاييان صورت گرفته و بيش‌تر شامل گوسفند، گاو و بز مي‌شود فرآورده‌هاي دامي اين شهرستان صادر مي شوند. علاوه بر آن پرورش طيور به شيوه صنعتي در حد خود كفايي اهالي انجام مي شود.
مشخصات جغرافيايي
تويسركان از شمال به شهرستان هاي همدان و اسدآباد، از خاور به شهرستان ملاير، از جنوب به شهرستان نهاوند و از باختر به شهرستان كنگاور محدود مي‌شود. تويسركان در 48 درجه و 28 دقيقه درازاي جغرافيايي و34 درجه و 34 دقيقه پهناي جغرافيايي و بلندي 1780 متري از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از دو بخش مركزي و بخش قلقل رود تشكيل شده است. كوه مرتفع الوند كه از كوهستان هاي فرعي گران‌كوه زاگرس به شمار مي‌رود مرز طبيعي تويسركان، همدان و ملاير را تشكيل مي‌دهد. آب و هواي تويسركان نسبتا سرد و خشك است. جمعيت شهرستان تويسركان 118954 نفر در سرشماري 1375 بر آورد شده است. اقتصاد شهرستان تويسركان بر كشاورزي، دام‌داري و صنايع (ماشيني و دستي) استوار شده است. مهم ترين ايل اين شهرستان، ايل تركاشوند است كه محل ييلاقي آن ها تويسركان و قشلاق شان انديمشك است. مدت استقرار آن ها بين 4 تا آمد هستند. بخشي از اين ايل از طريق دام‌داري و بخش ديگر از طريق كشاورزي و صنايع دستي امرار معاش مي كنند. زبان مردم شهرستان تويسركان تركي و فارسي با گويش لري ( لكي) بوده و دين آن ها اسلام و مذهب شان شيعه است. مركز شهرستان تويسركان در مسير راه آسفالت فرعي كنگاور - جوكار قرار گرفته و از اين طريق به طول 38 كيلومتر به سمت جنوب خاوري تا جوكار و به طول 45 كيلومتر به سمت غرب تا كنگاور فاصله دارد. هم چنين يك راه فرعي شني به سمت شمال باختري به طول 73 كيلومتر تا اسد آباد كشيده شده است.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي
شهر قديمي «رودآور» داراي سه قصبه « توي »، « سركان » و « شكان » بود. اين شهر پس از حمله مغول اهميت خود را از دست داد و مردم آن به قصبه « توي » روي آوردند و به تدريج آن جا را آباد كردند. قصبه شكان در اثر زلزله خراب شد،‌ اما سركان به فاصله 10 كيلومتري شمال غرب تويسركان هنوز پابرجاست و اكنون يكي از شهرهاي شهرستان تويسركان است. تويسركان فعلي كه از تركيب دو كلمه « توي » و « سركان » ساخته شده است، همان قصبه « توي » قديمي است. از سوي ديگر وجود آرامگاه حضرت حبقوق نبي (ع ) ( در مركز آن شهر و نزديك « رود آور » سابق ) با توجه به زمان زندگي آن حضرت در حدود 700 سال قبل از ميلاد و كاوش هاي باستان شناسي اطراف بقعه، نشان‌گر قدمت و وجود آباداني منطقه در آن عصر است. تويسركان در دوره هاي صفويه و قاجاريه نيز مورد توجه بوده است و از اين دو دوره آثاري در شهر به جا مانده كه مي توان به بازار دوره قاجار اشاره كرد.

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان توسركان

مسجد جامع
اين بنا در حاشيه غربي راسته بازار در خيابان شهيد باهنر واقع گرديده و از دو مسجد شمالي و جنوبي تشكيل شده است قسمت شمالي ‚ مسجدي از دوره صفويه ‚ همزمان با مدرسه شيخ علي خان زنگنه و حمام خان بود كه به مرور روبه خرابي گذاشت تااينكه در دوره اخير به كلي خراب شد و مسجد جديدي به جاي آن نهادند . اين مسجد سابقا به نام شبستان معروف بود و در حال حاضر مسجد اصلي به حساب مي آيد . به روايت معمرين محلي ‚ ساختمان قديمي مسجد داراي ستون هاي سنگي بزرگ مدور و طاق ها و رواق هايي مناسب با تزيينات زيباي آجركاري و كاشيكاري و ازاره مرمري نفيس بوده است مسجد ديگر كه مسجد جامع شهر خوانده مي شود ‚ داراي شبستاني با طاق رفيع و دو مناره و گنبد بزرگي بوده كه در دوره اخير به علت نقص فني ويران گرديده و به جاي آن ‚ پوشش ساده مسطحي بر پا شده است . گذشته از گنبد ‚ تعمير و مرمت قسمت فوقاني گلدسته ها نيز شكل قديمي آن را تغيير داده است . شبستان زيرين گنبد فوق الذكر با ارتفاع زياد ‚ مشخصه معماري دوره قاجاريه است و در طرفين آن ‚ دو شبستان ديگر واقع است كه از هر كدام مدخل بزرگي به صحن حياط باز مي شود حياط مسجد به طول و عرض 30*18 متر در بين دو بخش شمالي و جنوبي قرار دارد . مسجد داراي دو ورودي شرقي و غربي است . ورودي غربي ‚ با ديوارهاي جانبي آجري و زيبا و در چوبي قديمي مزين شده است . مقابل اين در ‚ در جبهه غربي كوچه ‚ بناي آجري بقعه مانند آرامگاه ميرزا همايون - امام جمعه تويسركان - و عده اي ديگر از بزرگان خاندان امامي واقع است . فضاي كوچه حد فاصل آرامگاه و در ورودي مسجد ‚ مسقف است بر طبق كتيبه تاريخي مناره مسجد ‚ اين مسجد درسال 1271 ه . ق توسط ميرزا همايون - جد خاندان امامي - ساخته شده است
مسجد جولاستان/جولستان
اين بنا در خيابان شهدا ( جئلستان )گرديده و در دوره اخير ‚ بناي جديدي جايگزين بناي قديمي آن شده است . بناي قديمي حدود 200 سال پيش توسط حاج بيك محمد در مظهر قنات جولاستان ساخته شده و مسطح آن حدود 1/5 متر پايين تر از كوچه هاي اطراف قرار داشته است . بناي قديمي داراي شبستاني ستوندار با ستون هاي آجري چهار گوش و پوشش طاق و گنبد و ايوان مسقف سراسري بوده است در حدود 1343 شمسي ‚ مسجد جديد با حدود نهصد متر بنا در دو طبقه ‚ جايگزين بناي قديمي شد

X