معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1471870
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

شهرستان كاشان يكي از قديمي ترين و تاريخي ترين شهرستان هاي استان اصفهان به شمار مي آيد كه از روستاهاي توريستي و مناطق كويري و طبيعي زيادي برخوردار است. نياسر و قمصر كه ازمعروف ترين مناطق توريستي و پرورش گل و گلاب گيري ايران به شمار مي آيند، در اين شهرستان واقع شده اند. در فصل گل اين مناطق داراي مناظر بسيار بديع و زيبا مي شوند واهالي به ياري موسسات و ارگان هاي توريستي با راه اندازي جشنواره هاي محلي از خيل بازديدكنندگان پذيرايي مي كنند. غارنياسر كاشان يكي از معدود آثارباستاني و طبيعي است كه ازمهم ترين جاذبه هاي منطقه به شمار مي آيد. اين غار يكي از عجايب و نوادر آثار باستاني است كه در حدود 1800 تا 2000 سال قبل در كوه كركس و بر فراز تپه هاي آهكي مشرف بر نياسر كاشان و احتمالا با مقاصد آييني و مذهبي به صورت تونل سنگي و پر پيچ و خم با ابزار ابتدايي كنده شده است. شهرستان كاشان يكي از كهن ترين سكونت گاه هاي ايران است كه آثار كهن فرهنگ و تمدن انساني يافته شده در آن، اين مطلب را تاييد مي كند. آثار به دست آمده از تپه سيلك كاشان نشان مي دهد كه در حدود 6500 هزار سال پيش در اين منطقه مردمي زندگي مي كردند كه ابزار سنگي و استخواني مي ساختند. پرازرش ترين اثري كه از اين دوره به جاي مانده، دسته چاقويي است از استخوان كه به شكل يك انسان در حال ستايش تراشيده شده است. نخستين سفال هاي منقوش كه به هزاره پنجم پيش از تاريخ تعلق دارد، در تپه هاي سيلك كاشان به دست آمده است. همچنين در بين نمونه هاي كشف شده از سيلك سفال هاي قرمز رنگي نيز به چشم مي خورد كه داراي تزييناتي به صورت لكه هاي سياه و دودي است. قدمت هنر سفال گري را در اين شهرستان از آثار باقي مانده از آن دوران مي توان يافت. سفال هايي با نقش هاي سياه رنگ از 4300 سال پيش از ميلاد مسيح و سفال هايي با نقش هاي سياه و برجسته از3800 سال پيش از ميلاد باقي مانده است كه قدمت اين صنعت را نشان مي دهد. علاوه بر اين از6200 سال پيش ابزار مسي باقي مانده است كه نشانگر ديرينگي اين صنعت در اين شهرستان مي باشد. همه آثار بر جا مانده از دوران پيش از جمله قالي طرح شكاري وين درموزه هنرهاي دستي اتريش، سيني نقره قلمزني كار كاشان كه در موزه هنرهاي زيباي شهر بوستون آمريكا نگهداري مي شود، نقش ها و تصوير هاي زيباي بناهاي عالي قاپو در اصفهان كه كار استادان هنرمند كاشان است، نشانگر قدمت هنرهاي دستي در اين شهرستان است.امروزه در كاشان صنايع دستي متنوع و با ارزشي توليد مي شود كه علاوه بر مصارف داخلي از اقلام صادراتي كشور نيز به شمار مي رود. از ميان اين صنايع دستي مي توان به قالي بافي، گلاب گيري، سفال گري، كاشي سازي، قلم زني ومسگري، قلم كاري، پارچه بافي، نقاشي، مخمل بافي، ابريشم بافي، سراميك، صنايع فلزي، زيلو بافي، پتو بافي، آجر سازي و انواع دوخت ها از جمله: نقش دوزي، زغره در دوزي، ترمه دوزي، زري دوزي، اشك دوزي، تكه دوزي، لندره دوزي، خاتمي، گلابتون دوزي، ده يك دوزي، نقده دوزي، مرواريد دوزي، سرمه دوزي، ابريشم دوزي، مرواريد دوزي، پيله دوزي و شرفه دوزي اشاره كرد.
مكان هاي ديدني و تاريخي
كاشان آميزه اي از ميراث هاي فرهنگي باشكوه و طبيعت زيباست كه جاذبه هاي كم نظيري براي توسعه گردشگري و رونق توريسم دارد. شهرستان كاشان يكي از قديمي ترين و تاريخي ترين شهرستان هاي استان اصفهان به شمار مي آيد كه از روستاهاي توريستي و مناطق كويري و طبيعي زيادي برخوردار است. نياسر و قمصر كه ازمعروف ترين مناطق توريستي و پرورش گل و گلاب گيري ايران به شمار مي آيند، در اين شهرستان واقع شده اند. در فصل گل اين مناطق داراي مناظر بسيار بديع و زيبا مي شوند واهالي به ياري موسسات و ارگان هاي توريستي با راه اندازي جشنواره هاي محلي از خيل بازديدكنندگان پذيرايي مي كنند. غارنياسر كاشان يكي از معدود آثارباستاني و طبيعي است كه ازمهم ترين جاذبه هاي منطقه به شمار مي آيد. اين غار يكي از عجايب و نوادر آثار باستاني است كه در حدود 1800 تا 2000 سال قبل در كوه كركس و بر فراز تپه هاي آهكي مشرف بر نياسر كاشان و احتمالا با مقاصد آييني و مذهبي به صورت تونل سنگي و پر پيچ و خم با ابزار ابتدايي كنده شده است. باغ فين كاشان از با ارزش‌ ترين آثار تاريخي كاشان است كه از دوران صفويه برجاي مانده است و از لحاظ باغ آرايي و آب رساني داراي اهميت ويژه‌اي است. مسجدهاي قديمي، عمارت هاي باشكوه با معماري كم نظير، آتشكده هاي تاريخي و كاروان سراهاي قديمي از ديگر ديدني هاي اين شهرستان به شمار مي آيند كه همواره نظر فرهنگ دوستان و جهانگردان را به خود جلب كرده و كاشان را در زمره يكي از ديدني ترين شهرستان هاي اصفهان قرار داده است. مهمانان داخلي و خارجي با سفر به اين منطقه و ديدار از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي متعدد آن، ضمن آشنايي با فرهنگ غني كاشان خاطره اي زيبا در ذهن خود خواهند داشت.
صنايع و معادن
از صنايع كارخانه اي مي توان ريسندگي و بافندگي، فرش ماشيني، قندسازي، بلورسازي و پلاستيك را نام برد. هم چنين در اين شهرستان معادني مانند: مس، آهن ( نياسر)، سولفات باريم، زاج سبز، نمك طعام، سنگ هاي مرمر، و تراورتن وجود دارد. صنايع دستي كاشان نيز مهم ترين قسمت صنايع اين منطقه را تشكيل مي دهد. هنگامي كه از قالي هاي نفيس و مرغوب جهان صحبت مي‌ شود نام قالي هاي ايراني مخصوصا قالي هاي اصفهان و كاشان و تبريز مي درخشند. قالي كاشان يكي از هنرهاي دستي تاريخي و سرشناس استان اصفهان است كه موجب شهرت جهاني هنر ايران در سده هاي گذشته تا امروز شده است. كاشان شهري است داراي آب و هواي مساعد در حاشيه غربي كوير نمك كه در طول قرن ها قالي ‌هاي بسيار زيبا و گران بها توليد و صادر مي ‌كرده است. قالي هاي كاشان نشان دهنده ذوق و سليقه مردم منطقه بوده و بافتن فرش هاي نفيس با الياف پشم، ابريشم و سيم زر از هنرهاي مرسوم اين شهرستان است. اين صنعت زيبا و دنيا پسند كه به باور هنرشناسان جهان چون مجموعه اي از آثار هنرهاي گوناگون سده هاي پيشين است، عالي ترين ميراث هنري ايران به شمار رفته و توسط هنرمندان سخت كوش كاشاني به اوج ترقي و كمال خود رسيده است. هنر قالي بافي با وجود قدمت بسيار زيادي كه داشت پس از انقراض صفويه، تقريبا متروك شده بود ولي از حدود 100 سال پيش مجددا به راه افتاده و در حال حاضر از رونق فراوان و ارزش بسياري برخوردار مي باشد.

قالي بافي يكي از حرفه هاي بسيار قديمي و رايج اهالي كاشان به شمار مي رود كه از ديرباز مهم ترين منبع درآمد بيش ترمردم اين شهرستان به شمار مي آمده است. در كنار اين صنعت مهم دستي، تهيه و توليد نخ و پشم قالي نيز رواج داشته و سرمايه گذاري هاي زيادي نيز روي آن مي شود. در كاشان قالي بافي در كارگاه هاي خانگي انجام مي گيرد. در هر خانه يك يا دو دستگاه، دارقالي وجود دارد و در خانواده هاي بزرگ، چهار تا شش دستگاه يافت مي شود. در قالي‌هاي كاشان كه از بهترين توليدات فرش ايران بوده و جنبه تزيين دارند، تار و پود قالي از نخ ظريف يا ابريشم و گره هاي قالي، ظريف و خيلي نزديك به هم هستند. به همين سبب قالي هاي اين منطقه بسيار بادوام هستند. جنس فرش كاشان دوپوده است و در آن از گره فارسي بهره مي گيرند. براي تهيه خامه قالي هاي اين شهرستان، پشم بسيار مرغوب از كرمانشاه خريداري مي شود و قطعات نفيس از پشم كرك دارتهيه مي شوند. براي طرح هاي داخلي گاه از ابريشم استفاده مي شود كه پرورش كرم ابريشم در خود كاشان صورت مي ‌گيرد. پرز قالي ‌هاي كاشان را كوتاه مي ‌چينند و قطعاتي كه از پشم گوسفند يا ابريشم تهيه مي ‌شود پرز بسيار كوتاهي دارند. قالي هاي شهر كاشان و روستاهاي اين شهرستان 40×40 گره، در هر 5/6 سانتي متر است كه برابر 5/15×5/15 گره در اينچ است. در روستا‌ها قاليچه‌ها درابعاد 5/1×20/2 ‌بافته مي شود و در كارگاه هاي شهري قالي در همه اندازه‌هاي معمول تا 12 متر مربع توليد مي شود. قاليچه هاي ديواري كاشان با ابريشم بافته مي شوند و از آن ها براي تزيين ديوارها استفاده مي كنند. قالي هاي موسوم به قالي محتشم از بهترين نوع قالي هاي ايران محسوب مي شوند. قالي كاشان كه بالاترين رقم صادراتي قالي ايران را به خود اختصاص داده داراي طرح خاص كاشي و نقش هاي متنوع و متعددي است كه از آن جمله بوم سرمه اي، تصويري، شاه عباسي، لچك، ترنج، افشان، ترنج محراب، طرح هاي اسليمي، ساقه گل، نخل، گل زرد، شكوفه و برگ، نقش هاي متقارن، گلدان، درختي، بته اي و شكارگاه قابل ذكرند. همچنين نقش مدال با طرح گل هاي كوچك و شاخ و برگ و كناره به سبك هراتي، بسيار ديده مي شود ولي قالي ‌هاي تصويري رواج كمتري دارند. برخي از قالي ‌هاي پشمي يا ابريشمي كاشان داراي طرح هاي بسيار دلنشين شامل ترنج بيضي در مركز مي ‌باشند كه به عنوان لچك عينا در گوشه‌هاي زمينه اصلي تكرار مي ‌شود. رنگ ها در قالي هاي كاشان از درخشندگي خاصي برخوردارند. در قالي هاي اين منطقه رنگ هاي آبي شفاف و يا درجات قرمز و همچنين بژ و شيري رنگ هاي زمينه را تشكيل مي دهد و از رنگ هاي مختلف سير و روشن، براي ايجاد تضاد و طرح هاي داخلي استفاده مي ‌شود. گاهي رنگ عاجي هم در آن به كار مي رود.گلاب گيريگلاب قمصر كاشان نام دارترين گلاب ايران است كه از لحاظ شهرت با قالي هاي اين منطقه برابري مي كند. مردم قمصر علاوه بر فرش بافي، كه كار اصلي و هميشگي آن ها است به كاشت و پرورش گل محمدي نيز مي پردازند. اين كار امروزه يكي از فعاليت هاي سالانه قمصر بوده و گلاب آن مقبول تمامي ايرانيان است. گلاب هاي تهيه شده از اين گلستان ها در سراسر ايران و كشورهاي همسايه شهرت داشته و يكي از برگزيده ترين گلاب ها و عطرها است. گلاب گيري در اين منطقه در كارگاه هاي خانگي و توسط اعضاي خانواده انجام مي گيرد. در فصل گل چيني نيز تمامي اعضاي خانواده به كمك يكديگر در گلستان ها به چيدن گل ها مي پردازند. از هر گلستان، در طي سال تنها 20 روز گل چيني مي شود.
گل هاي چيده در محلي گردآوري شده و پس از چند ساعت، در ديگ هايي كه بر روي كوره قرار دارند، ريخته مي شوند. براي هر سه كيلو گل، چهار برابر آن آب به ديگ افزوده مي شود. بر روي ديگ، تغاري كه سرپوشي از گِل پخته شده است قرار داده و دور آن را با آرد خمير شده و تفاله گل(بن گل) مي بندند. ديگ بخار مي كند و گل مي پزد و بخار گل از سوراخ هاي پايين تغار وارد ني هايي شده و از ني ها به پارچ هاي مسي، كه در درون آب سرد نهرها قرار دارد، مي ريزد. آب سرد سبب مايع شدن بخار شده و گلاب به دست مي آيد. گلابي كه به اين وسيله و در لحظه هاي نخست تبخير، به دست مي آيد بسيار مرغوب و خوش بو است و بر روي آن، يك سطح غليظ عطر وجود دارد كه در هنگام خارج كردن گلاب از پارچ، به وسيله قطره چكان، از گلاب جدا مي شود. غلظت و مرغوب بودن گلاب ها، بستگي به اندازه گل ريخته شده، در ديگ و نيز شمار برداشت دارد، عطر تنها از پارچ نخست گلاب، به دست مي آيد و پارچ هاي بعدي گلاب، عطر ندارند.
سفال گري از ديرينه ترين هنرهاي دستي كاشان است كه قدمت آن به چند هزارسال قبل از ميلاد مي رسد. سفال هايي با نقش هاي سياه رنگ از 4300 سال ق. م و همچنين سفال هايي با نقش سياه و برجسته از 3800 سال پيش از ميلاد در تپه سيلك باقي مانده كه نشان دهنده پيشرفت صنعت سفال گري در آن دوران مي باشد. نخستين سفال هاي منقوش كه متعلق به هزاره پنجم پيش از تاريخ است و در تپه هاي سيلك كاشان به دست آمده، داراي خطوط عمودي و افقي (به تقليد از سبد بافي) است. همچنين در بين نمونه هاي كشف شده از سيلك سفال هاي قرمز رنگي نيز به چشم مي خورد كه داراي تزييناتي به صورت لكه هاي سياه و دودي است. ساختن ساده ترين نوع سفال، كاري است كه از آن چه در ابتدا به نظر مي رسد بسيار دشوارتر است. اول بايد خاك را انتخاب كرد و از الك بسيار ريز گذراند تا يك دست نرم شود. سپس بايد آن را با ماسه يا سيليس يا در كوهي نرم كه به «سنگ چيني» معروف است مخلوط كرد. آنگاه ظرف را بايد از لعابي پوشانيد كه نقش پذير باشد. اين لعاب بايد از ماست و سرشير نرم تر باشد و بر اثر حرارت به بدنه ظرف خوب بچسبد. بعد از آن مي توان نقش منظور را روي سطح ظرف طرح يا در آن كنده كاري كرد. چون اين كار انجام گرفت بايد ظرف را با لعاب فلزي صيقل داد. اين لعاب را مي توان از قلع يا سرب يا مس گرفت. وقتي اين صيقل به ميزان معيني حرارت ببيند آب مي شود و به پوششي شفاف يا مات يا شيشه اي رنگين تبديل مي گردد. نقاشي هاي پررنگ درسفال رنگين يا مينا كاري به مينياتور سازان قرون ششم و هفتم براي تزيين طرح هاي گران بها ميدان و مجال هنرنمايي داده است. حرارت دادن يا گداختن سفال، كار ظريفي است كه در آن خطر اشتباه بسيار است. ظرف ترد ممكن است به زودي خم شود يا بشكند. لعاب ممكن است درست مخلوط نشود. حرارت ممكن است زيادتر يا كم تر از حد لزوم باشد، يا زود تغيير كند. البته اگر كوره هاي برقي با دستگاه هاي تنظيم در دسترس باشد، يا اگر شيمي دانان يا مهندسان، كوچك ترين فعل و انفعال شيميايي را تحت نظر داشته باشند اين كار دشوار نيست. اما در ايران همه اين مراحل با كمال اشكال انجام مي گرفت و اكنون قراين و دلايل بسيار در دست است كه از روي آن ها معلوم مي شود ضايعات كم نبوده است منتها در سفال كاري هاي آسان تر، مخاطرات نادانسته يا پيش بيني نشده بسيار است. بنابراين، طبيعي بود كه استادان اسرار هنر و مهارتي را كه به اين دشواري كسب مي كرده اند با دقت در خانواده و شهر خود نگه دارند. يكي از كارگاه هاي مشهور سفال سازي كاشان قريب سه قرن در انحصار يك خانواده بوده است.
در اين ناحيه تسهيلاتي براي اين هنر وجود داشت. در جويبار باغ فين بهترين نوع سنگ كبالت، كه چون كوبيده شود به صورت ذرات شفاف سخت و بسيار سفيد در مي آيد، مي توان يافت. كارگران ماهر كوشنده و قانع نيز در آن جا بودند و به اين سبب شهر كاشان مزيتي يافته بود كه موجب شد قرن ها صنعت سفال سازي را در انحصار خود داشته باشد. سبك هاي مختلف سفال سازي كاشان در همان جا ابداع مي شد. ظرف هاي لعابي منقش رنگ شفاف تري داشت و برق آن ها از آن چه در شهرهاي ديگر ساخته مي شد بيش تر بود. هنرمندان اين شهر طريقه حرارت دادن به قطعات بزرگ را آموخته بودند و به اين سبب ساختن محراب هاي سفالين لعابي منحصر به كاشان شد وگويا همه مسجدها و يا زيارتگاه هاي ايران به داشتن چنين محراب هايي شوق بسيار نشان مي دادند.يكي از مشهورترين اين محراب ها كه امضاي ابوزيد دارد و مورخ به سال 612 ه.ق است در حرم مطهر حضرت امام رضا در مشهد وجود دارد و اين زيارتگاه مقدس گنجينه ذخاير و ثروت هاي مشهور است. در حقيقت، منظره آن چنان حالت وجدي در بيننده پديد مي آورد كه در عالم هنر مانند آن وجود ندارد. اين محراب مظهر جلال و حشمت و دروازه اي به سوي عالم هيجان مذهبي است.گذشته از محراب، گاهي سفال سازان كاشان براي پوشش تمام ديوار يا تزيين قسمت پايين آن كاشي مي ساخته اند. اين كاشي ها اغلب به شكل ستاره است و ميان آن ها گاهي چليپاي فيروزه اي قرار دارد. در نقوشي كه براي تزيين مسجدها به كار مي رفته تنها نقش هاي انتزاعي معمول بوده است. اما شكل صليب اغلب در اين نقوش تكرار مي شود. با اين حال، هر يك از اشكال ستاره طرح خاصي داشته اما همه به يك شيوه بوده است. تنوعي كه در طرح ها ديده مي شود اغلب مايه حيرت است. در بيش تر اين نقش ها قرينه وجود دارد، اما در بعضي از آن ها مانند دو كاشي كه در محور لوله مضبوط در موزه آرميتاژ است به كلي از قرينه سازي دور است. زيبايي و متانتي كه در اين نقش ها هست نتيجه احساس دقيق هنرمنداني است كه نسبت به نهضتي كه در اين دوره واقع شد ايمان داشتند و مشق و تمرين دقيقي كه در خطاطي مي كردند از جمله مقدمات و لوازم استادي در اين فن شمرده مي شد.
دور كاشي ها را حاشيه هاي پهني فرا مي گرفت كه در آن ها براي مسجد، دعا و براي قصر، شعر مي نوشتند و مجالس ميان اين حاشيه تصوير همان شعرها بود. دكتر بهرامي درست گفته است كه اين كاشي ها مانند ورق هاي كتاب است كه دوام بيش تري دارد. بعضي از اين نوشته ها، مانند دو قطعه كاشي كه در موزه بستن و موزه قاهره ضبط است، مشتمل بر تاريخي است كه در تشخيص و تعيين زمان اين سفال كاري هاي مهم به محقق كمك مي كند.همين شيوه ها و طرح ها كه در ساختن محراب به كار رفته در اشياي ديگر مانند چهارپايه و كاسه نيز مورد استفاده واقع شده و به خوبي نشان مي دهد كه اين اشيا نيز به دست همان سازندگان كاشي ها ساخته شده است. سفال سازان كاشان كه هرگز از پيش رفت هاي خود راضي نمي شدند، پيوسته در كار ابداع و توسعه و تزيين هنر خود بودند. اين هنرمندان نه تنها نوشته هاي برجسته را به نقاشي روي لعاب افزودند بلكه نكات و مطالب جدي تري را نيز در اين ميدان وارد كردند. مثلا منظره پيكاري كه با درفش مواج، هنگامي كه جنگ و در هم افتادن سوار و پياده و مركب و دروازه هاي گشوده شهر را، كه نشانه آمادگي براي نبرد است، به صورت هيجان انگيزي نشان مي دهد. در اين كاشي هنر مينياتور سازي با همه وضوح و كمال و تنوع رنگ و بيان احساسات دروني جلوه گري كرده است.استادان كاشان براي مشتريان ثروتمند تزيينات بيش تري به كار مي بردند. در حال حاضر چند نمونه در دست است كه در آن ها صحنه هايي از دربار و گفت و گوي درباريان نقش شده است. در اين مجلس شاه زاده اي تصوير شده كه جامه فاخري بر تن دارد و هاله اي دور سر اوست و پشت سرش زمينه پرگلي وجود دارد كه بر سطح طلايي نقش شده است. تصوير اين اميران و شاه زادگان نمونه طرز تفكر و اصول اخلاقي و اجتماعي آن عصر است.
پرنقش ترين ظرفي كه از سفال ايران باقي مانده صحنه اي است از محاصره قلعه اي كه در داخل ظرف بزرگي نقش شده و اين ظرف اكنون در تالار فرير موجود است. اين مجلس به يقين يكي از وقايع تاريخي را نشان مي دهد. نام هايي كه مي توان خواند، اما با اشخاص تاريخي تطبيق ندارند، معرف قهرمانان اين صحنه است. ديوارهاي شهر با طرح هاي معرق كاملا نمودار است. بسياري از اشخاص كاملا زنده و در حركت جلوه مي كنند و صحنه جنگ روي هم رفته تاريخ نظامي اين دوره را روشن مي سازد.البته نمي توان گفت كه مينياتور سازان آن عصر در ساختن چنين مجالس دقيق و پرجمعيت توفيق بزرگي يافته اند. جز در لبه طرح، صحنه نقاشي نه با شكل ظرف ارتباط دارد نه در تركيب و ساختمان آن نظم و قاعده اي رعايت شده است. پشت ظرف صحنه شكاري را نشان مي دهد و شامل تصوير شكارچيان است كه در پي شكارهاي قوي جثه اي هستند و اين نقوش سايه وار روي زمينه روشني كشيده است. اين نقش كه به شيوه معمول ديرين است، رضايت بخش تر است. حاشيه دوره آن كه مشتمل بر كتيبه اي به خط كوفي است نيز زيباست.علاوه بر اين طرح هاي تجملي، استادان سفال ساز كاشان ظرف هايي به سبك هاي مختلف ساخته اند كه از نظر سليقه، و زيبايي قابل توجه است. نوع مشخص آن بسيار نازك و سبك است.اين ظرف ها روي پايه بلندي قرار گرفته و داراي قاعده اي ظريف و ديواره هاي خوش تركيب براقي هستند كه روي هم به آن ها شكل زنگ وارونه مي بخشد. متخصصان اغلب درباره اين ظرف ها گفته اند كه «زيباترين قالب سفال سازي است». اين نمونه ها اغلب با خطوط شعاعي كه نوشته هايي در ميان آن ها هست و طرح هاي حلقه اي كه به تناوب آن ها را در بر گرفته زينت شده اند و گاهي نقطه ها و خط هاي بسيار نازك كه به باران گل برگ مي ماند، در فواصل آن ها قرار دارد. درون ظرف ها گاهي با كتيبه هاي عربي كه از كاشي محراب ها اقتباس شده آراسته است رنگ اين ظروف بسيار متين است، زيرا تنها سياه و كبود روي سفيد صدفي نقش شده است.
كاشان از معادن لاجورد كه در جنوب وجود دارد استفاده فراوان مي كرد. اين سنگ بعدها به چين برده شده و در آن جا به نام «آبي محمدي» معروف گرديد و در خزاين چين مانند طلا حفظ مي شد، اما استفاده از اين ماده مستلزم دقت خاص در تركيب آن با مواد ديگر بود. در قرن هشتم كه رنگ كبود براي زمينه طرح ها معمول و متداول بود، سفال سازان ايران كوزه ها و كاشي ها و ظروف را با طرح ظريف سفيد روي متن طلايي مي آراستند.از نظر فني چند كوزه و تنگ مشبك كه به جا مانده است برجسته ترين نمونه هنر سفال سازي كاشان به شمار مي رود. اين ظرف ها داراي پوسته اي خارجي است كه مشبك شده و به نحو زنده اي كالبد جانوران و گياهان را نشان مي دهد. فن مشبك كردن ظرف ها در اواسط قرن ششم به كمال رسيد. اين هنر چنان دشوار است كه حتي امروز بيان اصول فني آن آسان نيست. شايد منشا اين هنر ساختن فانوس باشد. عالي ترين نمونه اين كار كوزه اي است متعلق به سال 612 ه. ق. كه اكنون در موزه متروپوليتن محفوظ است. تاريخ مزبور نماينده زماني است كه اين نوع كوزه گري به مرحله كمال رسيده بود.
هنر كاشي سازي از هنرهاي كهن ايران زمين است كه قدمت آن به دوران بابليان مي رسد. كاشي هايي كه ما امروزه استفاده مي كنيم با كاشي هايي كه در دوران گذشته استفاده مي شده است متفاوت است ولي از نظر ماهيت هر دو سفال هاي لعابي هستند كه براي تزيين بناها به كار مي روند. كاربرد آجرهاي لعابي از زمان بابليان رايج بوده و آثار به جا مانده از آن دوران اين امر را تاييد مي كند. در هزاره دوم پيش از ميلاد مسيح در عيلام نيز آجرهاي لعابي به كار برده مي شده است. آجرهاي رنگي در زمان هخامنشيان نيز در ساختمان هايي كه در فلات ايران به ويژه شوش و تخت جمشيد برپا شده بود، ديده مي شود. به نظر مي رسد كه كاربرد آجرهاي رنگي و لعابي در زمان سلوكي ها، پارت ها و ساساني ها معمول نبوده است ولي در زمان خلافت بني عباس در بغداد بار ديگر احيا شد. در پايان سده دوازدهم نوع جديدي از تزيين ديوارهاي سفالي در ايران پديد آمد و آن كاشي هاي نقش دار بود. اين نوع كاشي ها در سده نهم در عراق به ويژه بغداد و سامره به كار برده مي شد و از آن جا به مصر، شمال آفريقا و اسپانيا از يك سو و ايران از سوي ديگر گسترده شد. اين كاشي هاي منقش اغلب در مراكز كاشي سازي كاشان، در مركز ايران ساخته مي شد و از آن جا به ساير قسمت هاي خاور نزديك و ميانه فرستاده مي شد. دو نوع مختلف از اين كاشي ها وجود دارد: نخست كاشي هايي كه روي آن صاف رنگ آميزي شده و طرح و نقش آن صليب و ستاره بود، دوم كاشي هاي بزرگ تر كه رويه آن برجسته بود و بيش تر در ساختمان محراب ها يعني محل نيايش رهبران مذهبي و در مسجدها به كار برده مي شد. بسياري از اين كاشي هاي برجسته و الوان محراب ها امضا هنرمندان كوزه گر كاشاني را دارد. يكي از ناموران آن ها ابوزيد است كه محراب مهم ترين زيارتگاه ايرانيان را در مشهد در سال 1215 ميلادي ساخت. كاشان تا ميانه سده چهاردهم در هنر ساختن كاشي هاي برجسته و الوان سخت استاد بوده است.
در اين زمان شيوه ديگري در كاشي كاري در خاور ايران پديد آمد و آن كاربرد كاشي هاي معرق بود. در اين نوع كاشي كاري طرحي قبلا كشيده مي شد و سپس قطعات ريز را با شكل هاي مختلف از كاشي هاي يك رنگ مطابق طرح، در كنار يكديگر قرار مي دادند. اين نوع كاشي مزيت هاي زيادي بر كاشي هاي درخشان داشت اول اين كه كاشي هاي يك رنگ معمولي را هر كوزه گر محلي كه لعاب خوب و رنگ زياد در اختيار داشت مي توانست بسازد گرچه كاشان قرن ها انحصار فروش سنگ لاجورد را در اختيار داشت ولي مقدار كمي اكسيد كبالت (سنگ لاجوردي) مورد نياز اين كاشي ها را مي شد در همه جا از طريق خريد و فروش و داد و ستد به دست آورد. دوم هزينه حمل و نقل گران و خطر شكستن كاشي ها به هنگام باربري نيز بدين طريق يعني با توليد كاشي هاي محلي برطرف گرديد و در آخر اين كه كاشي كاري هاي معرق در معماري ساختمان با اندازه هاي متنوع و مختلف قابل استفاده است. با اين كاشي ها مي توان از گل سرخ كوچكي كه قطر آن به اندازه 30 سانت باشد گرفته تا تزيينات داخلي و خارجي گنبدهاي عظيم مساجد را پوشانيد.
اين كاشي كاري ظاهرا نخست در خاور ايران پديد آمد و در زمان تيموريان در هرات (افغانستان امروزي) به آخرين درجه از تكامل خود رسيد. طرح هاي كاشي كاري هرات در سده چهاردهم بسيار خوش و زيبا و ساختمان آن ها محكم بود. نمونه بارز كاشي كاري هرات در ايران مسجد جمعه اصفهان و يزد است. مسجد جمعه يزد، مربوط به سال 1375 ميلادي است. در سده پانزدهم در هنر و سبك كار گذاري كاشي ها ظرافت خاصي اعمال گرديد كه در اين زمان نيز كاشان روش جديد را متداول ساخت. مسجد ميدان كاشان امضاي حيدر كاشي تراش را به سال 1463 ميلادي نشان مي دهد.امروزه هنر ساخت كاشي هاي معرق (كاشي كاري ريز) به لحاظ اهميت و احتياجي كه به تعمير بناهاي تاريخي و هنري ايران وجود دارد، احيا گرديده است. كاشي كار امروزي ايراني در اين رشته اين قدر جلو رفته است كه كيفيت ساخته هاي او با كار استادان سده نوزدهم برابر است. در اين ميان كاشان همچنان يكي از مراكز مهم كاشي سازي مي باشد كه در هنر ديرين خود مشغول فعاليت است.
كشاورزي و دام داري
كشاورزي در كاشان و پيرامون آن رونق دارد و بخش بزرگ زمين هاي آن، هر ساله زير كشت پنبه، گندم، جو، باقالا، صيفي كاري، سبزي و پياز است. زمين هاي شهرستان كاشان هر ساله زير كشت پنبه، غلات، چغندرقند، صيفي كاري و سبزي است. در بخش كوهستاني نيز ميوه هاي گوناگون، به ويژه انار، زردآلود، و سيب به دست مي آيد. انار فين و راوند نيز و پياز سفيد كاشان شهرت دارند. دربخش قمصر و روستاهاي كوهستاني، گل محمدي پرورش مي يابد، كه در ساختن عطر و گلاب ازآن استفاده مي شود.
مشخصات جغرافيايي
شهر كاشان، ‌مركز شهرستان كاشان، با پهنه اي حدود 45 كيلومتر مربع، در شمال باختري استان اصفهان، در مسير راه تهران - اردستان، در 33 درجه و 59 دقيقه و 30 ثانيه پهناي شمالي و 51 درجه و 27 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نميروز گرينويچ و بلندي 590 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوي شمال به استان هاي سمنان و قم، از باختر به استان هاي قم و مركزي، از خاور به شهرستان اردستان و از جنوب به شهرستان هاي برخوار و ميمه و نطنز محدود است. هواي شهر كاشان معتدل خشك بوده، بيش ترين درجه حرارت، در تابستان ها 47 درجه بالاي صفر و كم ترين آن، در زمستان ها 10 درجه زير صفر است. ميانگين باران ساليانه كاشان 150 ميلي متر بوده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
كاشان، از ديرباز تا كنون به نام هاي: كي آشيان، آمبورودوكس، كستسيونت، كاسان، كاسيان، قاشان، قاسان، كاه فشان، چهل حصاران، و … خوانده مي شده است. عده اي معتقدند از آن جا كه نخستين آثار آباداني در اين ناحيه ساختمان هايي بوده كه به فرمان پادشاهان در سرچشمه فين بنا شده است، آن جا را « كي آشيان » يعني خانه و جاي گاه پادشاهان گفته اند. برخي ديگر از پژوهشگران نيز كاسان و كاشان را مشتق از نام قبايل كاسو يا كاشوهاي معاصر دوران پادشاهي حمورابي در بين النهرين مي دانند. به باور بعضي از نويسنده گان دوران اسلامي، بناي شهر كاشان به دستور زبيده خاتون، همسر هارون الرشيد ‌خليفه عباسي ( درگذشته 175 هـ . ق )، كه هم چون مردم آن شهر شيعه مذهب بوده، انجام گرفته است. بر اين اساس از آن جا كه در آغاز كار براي تعيين نقشه حصار و ديوار شهر، جاي آن را كاه فشاني كرده اند، از آن رو « كاه فشان » ناميده شده، كه رفته رفته به « كاشان » تبديل شده است. كاشان از ديرباز محل زندگي مردمان گوناگون بوده و فرهنگي كهن را در خود جاي داده است، ‌چنان كه تپه هاي سيلك ‌در 3 كيلومتري جنوب باختري شهر كاشان و آثار به دست آمده از اين تپه با هفت هزار سال پيشينه تاريخي خود، گوه اين گفتار است. شهر كاشان در دوران هاي هخامنشي، اشكاني و ساساني جزو قلمرو آنان بوده و چند بناي ارزنده از اين دوران همانند آتشكده نياسر و آتشكده خرم دشت از زمان ساساني، و پيدا شدن سكه هايي از روزگار هخامنشيان، تداوم زندگي و سير پيشرفت را در اين ناحيه كهن سال آشكار مي سازد. كاشان در دوران ديلميان از شكوفايي و آبادي ويژه اي برخوردار بوده صنعت سفال گري و فلزكاري آن، شهرت داشته است. با روي كار آمدن سلجوقيان در اوايل سده 5 هـ . ق نيز شهر كاشان اهميت و اعتبار زيادي يافت. در سال 621 هـ . ق مغولان، مردم كاشان را قتل عام كردند، اما هولاكوخان هنگام تاخت و تاز در آن ناحيه، به احترام وجود بابا افضل الدين مرقي كاشاني، سپاهيان را از چپاول و كشتار مردم بازداشت. سكه هاي نقره اي كه در كاشان به نام مبارزالدين و شاه شجاع مظفري ضرب شده، نشان مي دهند كه از سال 757 تا 768 هـ . ق شهر كاشان جزو قلمرو آل مظفر بوده است.
هنگام يورش تيمورلنگ به نواحي مركزي ايران، امير مجدالدين مظفر كاشي كه به فرمان سلطان زين العابدين مظفري، خواهرزاده خود حكمران كاشان و اصفهان بود، با حسن تدبير از كشتار و چپاول تيمورلنگ جلوگيري نمود. در دوران صفوي به دليل علاقه آنان به مذهب شيعه و هم چنين اهميت شهر كاشان از اين نظر، شهر رو به پيشرفت نهاد. شاه صفي، ( 1038 –1052 هـ ق ) دراين شهر درگذشت و فرزندش شاه عباس دوم ( 1052-1077 هـ ق ) در اين شهر به تخت پادشاهي نشست. كاشان در دوران قاجار روزگار را به آرامي گذراند و با آن كه شكوفايي زمان صفوي را نداشت، ولي هنوز صنعت آن بر ديگر شهرها برتري داشت. شهر در اين زمان گسترش يافته و بناهاي بسياري بدان افزوده شد. از جمله بناهاي دوره قاجار خانه بروجردي ها، مسجد و مدرسه آقا بزرگ و مدرسه امام، … است، ‌كه از شاه كارهاي هنري اين دوران به شمار مي روند

 

طبيعت درشهرستان كاشان

شهرستان كاشان با وجود وسعت كم از تنوع آب و هوايي و اوضاع طبيعي برخوردار است به طوري كه شمال آن كه بخش آران و قسمت هايي از بخش حومه را در بر مي گيرد خشك و گرمسيري و قسمتي از نواحي مركزي و تمام نواحي جنوبي آن كوهستاني و ييلاقي است. به همين دليل رودخانه مهم و قابل اهميت اين شهرستان در نواحي جنوبي آن جريان دارند كه عمدتا عبارت اند از: رودخانه قمصر، رودخانه جوشقان، آب شاه، آب لتحر، خط، قهرود، كهرود. ولي به علت كم آبي در بيش تر نقاط اين شهرستان اقدام بر حفر آب انبار و كاريزهاي متعددي نيز نموده اند كه در موارد ضروري از آن ها استفاده مي شود. در شهر كاشان 70 آب انبار بزرگ و كوچك وجود دارد. به دليل بارندگي هايي كه بيش تر به صورت برف در قلل مرتفع اين شهرستان صورت مي گيرد چشمه هاي فراواني در نقاط مختلف آن وجود دارد كه مهم ترين آن ها عبارت اند از: چشمه فين معروف به سليماني، چشمه اسكندر، آب سرخ فريزهند، چشمه شاه، چشمه چمن بالا و چشمه ميلاجرد.
رودخانه قمصركاشان
رودخانه قمصر از دامنه هاي خاوري كوه كرگز سرچشمه گرفته و پس از آبياري كردن زمين هاي مركز بخش قمصر به سوي شمال جريان يافته و تا زمين هاي جنوب شهر كاشان ادامه پيدا مي كند. اين رودخانه از نظر اقتصادي اهميت زيادي در منطقه داشته و به همين جهت از قديم الايام سدي بر روي آن زده اند.
رودخانه جوشقان كاشان
رودخانه جوشقان (Jowshagan) داراي دو شاخه است كه يك شاخه آن از كوه كم سفيد در دهستان جوشقان قالي و شاخه ديگر آن از كوه كرگز در همين دهستان سرچشمه مي گيرند. اين رودخانه پس از آبياري كرددن زمين هاي مسير خود در مركز بخش ميمه به هم پيوسته و تا زمين هاي جنوبي اين بخش ادامه مسير مي دهد

چشمه فين (معروف به چشمه سليماني ) كاشان
چشمه سليماني فين، در 6 كيلومتري باختر كاشان از بن كوه دندانه مي جوشد. اين چشمه را مي توان مهم ترين و شايد نخستين كاريز دوران باستاني دانست كه نام آن درتاريخ آمده است. آب چشمه فين از بن صخره هاي كوه دندانه و شكاف تخته سنگها و از دل زمين مي جوشد و به حوض و استخري مي ريزد.از آنجا در آب گيرها و جدول هاي زيباي باغ جريان مي يابد و در گذرازخيابان هاي سرسبز و خرم باغ به آبادي مي رسد و باغستان هاي انجير و انار را سيراب مي كند. اين چشمه كه منسوب به حضرت سليمان (ع) است، در پشت باغ فين و در قسمت غربي آن واقع شده است. در حقيقت آباداني و سرسبزي باغ فين مديون آب اين چشمه است؛ البته نبايدهنر منحصر به فرد جريان سازي آب چشمه را در باغ فين فراموش كنيم. به طوري كه به اين منظور از اختلاف سطح و شيب زمين باغ براي فوران آب در شتر گلوها و فواره ها با ظرافت خاصي استفاده شده است. همچنين با پله پله كردن مسير آب، به سرعت آن افزوده شده است و پر سر و صدا شدن آب، زيبايي مسير را دو چندان ساخته است. بر روي مظهر (محل بيرون آمدن آب چشمه ) ساختماني بنا شده كه قسمت شرقي آن در زمان شاه سليمان صفوي و بخش غربي در سال 1329 ه ش ساخته شده است.
چشمه اسكندر كاشان
چند متر پايين تر از آتشكده نياسر، چشمه آب تميز وخنكي جريان مي يابد و به روستا مي رود ، اين چشمه كه چشمه اسكندر نام دارد ، از قديمي ترين چشمه هاي شناخته شده است كه 1680 متر بالاي سطح دريا مي باشد. آب هاي روان از كنار آتشكده هاي زياد ديگري جريان مي يابند كه اين مي تواند علامت پرستش آناهيتا ، الهه باروري و مرتبط با آب باشد. در ادامه چشمه، آبشار اسكندروجود دارد و در قسمت پايين آبشار، دو سنگ آسياب وجود دارد .
آب سرخ فريزهند كاشان
چشمه فريزهند در فاصله 78 كيلومتري جنوب كاشان قرار دارد. اطراف اين چشمه را رسوبات حاصل از جريان آب فرا گرفته و آب آن از دسته آب هاي بي كربناته مخلوط همراه با گاز است كه در درمان بيماري هاي دستگاه گوارش، كبد، مجاري صفراوي، معده و روده و بيماري هاي تغذيه اي موثر است. به سبب وجود املاح آهن در تركيبات آن در ازدياد تعداد گلبول هاي قرمز و مقدار هموگلوبين خون و در نتيجه درمان انواع كم خوني نيز موثر است.

كوهستان كركس (نطنز، كاشان)
كوهستان كركس با ارتفاع 3895 متر در شهرستان هاي نطنز و كاشان قرار دارد و كوه كركس كه بلندترين ستيغ اين كوهستان محسوب مي شود و در 12 كيلومتري جنوب باختري نطنز واقع شده است. اين كوهستان از سوي شمال به وسيله راه اتومبيل رو كاشان - دليجان به كوهستان اردهال مي پيوندد و راه اتومبيل رو نطنز - مورچه خورت آن را از سمت جنوب محدود مي سازد. نواحي شمالي اين كوهستان متعلق به كاشان و نواحي جنوبي آن به شهرستان نطنز تعلق دارد كه روستاهاي بسياري درآن پراكنده شده اند. مهم ترين روستاي اين منطقه از كوهستان كركس، روستاي ابيانه است. از اين كوهستان رودهايي سرچشمه مي گيرند كه اغلب آن ها خشك رودي بيش نيستند. ميزان بارندگي اين كوهستان 200 تا 400 ميلي متر است كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك محسوب مي شود و ميانگين دماي ساليانه آن 5 تا 15 درجه مي باشد . براي صعود به قله كركس بايد از جاده نطنز اوره عبور كرده و سپس صعود از دره اوره و طي راه مالرو به روستاي بيدهند ادامه مسير داد. علاوه بر راه مزبور، عبور از مسير اتومبيل رو كاشان هنجن و بيدهند وسپس صعود به طرف قله از طريق راه مالرو بيدهند به روستاي اوره، مسير ديگري است.

غار نيا سر كاشان
اين غار از يكي از عجايب و نوادر آثار باستاني است كه در حدود 1800 تا 2000 سال قبل در كوه كركس و بر فراز تپه هاي آهكي مشرف بر نياسر كاشان و احتمالا با مقاصد آييني و مذهبي به صورت تونل سنگي و پر پيچ و خم با ابزار ابتدايي كنده شده است. غار نياسر شامل مجموعه زيرزميني و پيچيده اي است كه از راهروهاي تنگ و طولاني و اتاق ها و چاه هاي متعددي تشكيل شده و دسترسي به اعماق آن بدون بهره گيري از وسايل پيشرفته امروزي ممكن نيست. اين غار كه به سوراخ رييس يا غار ويس شهرت دارد، قرن ها نامكشوف مانده و در هيچ يك از متون تاريخي و آثار تحقيقي قرون اخير به رغم ذكر ساير بناهاي تاريخي منطقه نظير آتشكده نياسر (بنا شده توسط اردشير بابكان موسس سلسله ساسانيان)، مورد اشاره قرار نگرفته است.غار نياسر در سه طبقه و با حفر چاه هاي متعددي كنده شده است. درازاي دالان ها و اتاق هاي اين غار هزار تو بالغ بر 500 متر و سطح مقطع بيش تر گذرگاه هاي زيرزميني آن كم تر از يك متر مربع و در بعضي از افق ها به 70×100 سانتي متر مربع مي رسد. افق هاي ارتفاعي گوناگون آن توسط 45 حلقه چاه، به عمق تقريبي 118 متر به يكديگر متصل مي شوند. غار نياسر طي قرون و اعصار متمادي به دليل آب گرفتگي دچار زنگار شده است و در حال حاضر بدون آن كه به ديوار ها و ستون ها آسيبي وارد شود، توسط گروه هاي معدني شركت زغال سنگ البرز خاوري وابسته به شركت ملي فولاد ايران در حال پاكسازي است. اين غار در ديواره صخره اي مشرف به شهرستان نياسر، چهار دهانه ورودي دارد و شامل دو قسمت مجزا است. بخش مركزي آن مجموعه اي است از هفت اتاق كه در سطوح ارتفاعي گوناگون و در دل كوه به نحو استادانه اي حجاري شده اند و از طريق چاه هاي متعدد و دالان هاي زيرزميني به طبقات زيرين مرتبط مي شوند. بخش ديگر آن يك دالان طولاني با شيبي ملايم و چاه هاي مرتبط است كه به باغ زيباي تالار منتهي مي شود. در قسمت انتهايي اين بخش، در باغ تالار، بخش بزرگ مركزي ديگري با اتاق هاي متعدد تعبيه شده است. در اين مسير آثاري نظير سنگ آسياب (به عنوان درپوش چاه ها)، آب انبار و مجاري ويژه اي مشاهده مي شود. از شگفتي هاي مهم و جالب توجه اين غار انسان ساخت بودن آن است. كمبود هوا در هيچ نقطه اي از آن احساس نمي شود و حتي در عميق ترين نقاط آن عمل تهويه به طور طبيعي انجام مي گيرد. غار نياسر داراي 20 اتاق با مساحت كلي 5/176 متر مربع است و بزرگ ترين اتاق آن 6/28 متر مربع و كوچك ترين آن 8/1 متر مربع مساحت دارد. يكي از فرضيات در مورد منشا تاريخي اين غار بيانگر آن است كه در ساخت آتشكده نياسر از سنگ هاي تراشيده شده حاصل از كندن غار استفاده شده است. به نظر مي رسد كه زمان حفر اين غار پيش از زمان احداث آتشكده باشد. غار نياسر در ادوار گوناگون موارد استفاده نظامي و دفاعي داشته و چاه هاي آن براي اشخاص ناآشنا بسيار خطرناك و مهلك است.

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان كاشان

مسجد ميان ده (قمصر) كاشان
در ميان ده قمصر بنايي ساده و مركب از يك چهار ديواري با پوشش تير پوش به نام مسجد ميان ده قرار دارد كه از اين بنا به نام مسجد امام حسن(ع) نيز نام برده شده است. محراب گچ بري نفيسي به ارتفاع 309، ‌عرض 228 و عمق 50 سانتي ‌متر با كتيبه‌هايي به خط كوفي، نسخ و ثلث و نقوش متنوع اسليمي و گل و بته تزيين شده و داراي دو حاشيه، ‌دو طاق نما با قوس تيزه ‌دار و بقاياي دو سر ستون در هر طرف طاق نماي فوقاني اثر ارزنده مسجد ميان ده است. آبي لاجوردي زمينه نقوش و كتيبه‌هاي محراب همچنان زينت بخش اين مسجد است. محراب مسجد ميان ده، از نظر طرح و تزيينات و اسلوب كلي، شباهت زيادي با محراب‌هاي قرن ششم هجري دارد و به شماره 369 به ثبت تاريخي رسيده است.
مسجد سيد كاشان
مسجد سيد يكي از بناهايي است كه حاج شعبان علي پشت مشهدي در نيمه اول قرن گذشته براي نماز جماعت ساخته است و در جوار بقعه حبيب بن موسي قرار دارد. جلو خان آن كه با در ورودي به راهرو و مسجد صحن امامزاده مشترك مي ‌باشد داراي سقف آجر و كاشي مقرنس كاري است و بر كتيبه كاشي خشتي سه طرف سر در، قطعه تاريخ بنا به خط نستعليق سفيد بر زمينه لاجوردي اشعاري ثبت شده است. مجموع بناهاي مسجد سيد عبارت است از صحن و سراي حوض خانه و آبريزگاه، مقصوره گنبدي شكل كه در دو طرف شرق و غرب آن، دو شبستان بزرگ زمستاني با اطاق‌هاي آجري و مقرنس ساخته شده و داراي سه محراب مي‌ باشد يكي محراب مقصوره وسط كه سقف آن مقرنس گچي است و از بالا تا پايين نقاشي رنگارنگ شده و ديگر محراب شبستان خاوري مسجد كه سقف آن مقرنس گچ كاري و از كتيبه تا كف زمين با كاشي خشتي الوان پوشيده شده، محراب سوم در وسط ديوار جنوبي شبستان باختري است كه با گچ مقرنس كاري كرده‌اند.
مسجد آقا بزرگ كاشان
مسجد آقا بزرگ بناي عظيمي است كه بنيان گذار آن حاج محمد تقي خانبان بوده و آن را جهت نماز جماعت و محل درس و بحث حاج ملا مهدي نراقي دوم ملقب به آقا بزرگ بنا نهاده است. گنبد و بارگاه با شكوه آن به واسطه عظمت ساختمان و طرح عالي و نقشه بي ‌نظير مخصوصا دقايق و فنون معماري اصيل ايراني كه در آن به كار برده شده يكي از مهم ترين بناهاي نيمه دوم قرن گذشته يعني زماني كه اصول معماري ايران رو به انحطاط و تنزل نهاده به شمار مي رود.مسجد داراي سر در زيبايي است كه سقف آن با مقرنس‌هاي معلق گچ كاري و نقاشي تزيين شده ديوارهاي جلو خان از كتيبه بالاي سر در تا كف تخت گاه هاي طرفين درگاه با كاشي ‌هاي خشتي الوان پوشيده و زينت داده شده سپس كرباس وسيع هشت ضلعي كه سقف آن را با آجر و كاشي مقرنس و طاق بندي نموده‌اند از آن جا به وسيله دو دهليز مسقف عريضي به صحن و سراي مسجد و مدرسه اتصال دارد. در اين دهليزها دو حجره براي خادم و روي آن ها چهار بالاخانه در طرفين سرسرا ساخته شده به طوري كه نماي اين جبهه از داخل محوطه نمودار مي ‌باشد. صحن وسيع آن در دو طبقه ساخته شده است. طبقه اول كه هم كف با حوض و باغچه بندي است و اختصاص به مدرسه داشته در سه طرف آن دوازده حجره با صندوق خانه و راهروهاي جداگانه با يك مدرس بزرگ تر از حجرات در وسط و چند انبار در زاويه‌ها ساخته شده و در سمت شمال آن سرداب بزرگ مدرسه با دو عدد بادگير مرتفع هوايي احداث گرديده است.

مسجد تبريزي‌ها (واقع در بازارچه ملك) كاشان
مسجد تبريزي ها در بازارچه ملك واقع شده است و باني آن حاج محمد حسين تبريزي بود. دو طرف در بزرگ كنده كاري مسجد با كاشي هاي خشتي الوان تزيين شده است. هشتي مسجد داراي كتيبه‌اي است كه آيات قرآن گچ بري شده شبستان آن مشتمل است بر هجده چشمه كه سقف آن ها با آجر چيني و كاشي مزين شده. ازاره ديوار و ستون‌ها كاشي كاري منقش بر كتيبه‌هاي چهار جانب شبستان و دور ستون‌ها آيات قرآن به خط نسخ سفيد بر زمينه لاجوردي و لاكي رنگ نقاشي شده و هم چنين لچكي هاي زير كتيبه‌ها را با نقش و نگار مزين نموده‌اند. محراب مسجد داراي كتيبه گچي است كه به خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردي آيه اي بر آن نگاشته شده است. از كتيبه تا كف زمين با كاشي منقش پوشيده شده و صحن و حياط مسجد كه داراي هشت اتاق و بناهاي ضروري ديگر است، 2 متر پايين ‌تر از كف شبستان ساخته شده و بر سر در جلوخان مسجد، لوح سنگ نبشته‌اي شامل اشعاري از حاج مير معصوم خاوري كوزه كنالي نصب شده است.

مسجد ميدان/ ميرعماد كاشان
مسجد ميدان يا ميرعماد در بخش خاوري بازار و مقابل ميدان فيض يا ميدان سنگ سابق واقع شده و يكي از مهم ترين بناهاي تاريخي كاشان است. بناي اين مسجد بر طبق كتيبه سر در ورودي آن، در زمان جهان شاه قراقويونلو به سال 868 هـ. ق توسط خواجه امير عماد الدين شيرواني ـ احتمالا در جاي مسجدي از دوره خوارزمشاهيان ـ ساخته شده است. تنها اثر خوارزمشاهي اين مسجد، محراب كاشي نفيس، مورخ 623 هـ. ق و كار حسن بن عرب شاه است كه در سال 1307 هـ. ق ربوده شده و امروزه در موزه برلين نگهداري مي ‌شود. بناي مسجد در اصل در ميان مجموعه‌اي از چند ساختمان شامل خانقاه، بيمارستان، كاروانسرا و مدرسه قرار داشته كه همگي از بين رفته‌اند. نقشه مسجد از نوع چهار ايواني داراي گنبد خانه، شبستان، ايوان،‌ سردر، صحن و رواق، منبر كاشي نفيس، آب انبار و كتيبه‌هاي تاريخي است.مسجد داراي سر در و جلوخان عالي و جالب توجهي است كه با گچ بري، قطاربندي و يزدي بندي تزيين و نماسازي شده است. در اين جلوخان، با قرينه سازي نماي سر در، انحراف جهت بنا را نسبت به محور جلوخان و ميدان مقابل به طور غير محسوسي بر طرف ساخته‌اند. بر جدارهاي اطراف سر در، مجموعه‌اي از كتيبه‌هاي تاريخي از دوره قره‌ قويونلو تا قاجاريه ثبت و ضبط شده كه حاوي اطلاعات مهم تاريخي و اجتماعي است. كتيبه تاريخي سر در و مسجد به خط رقاع برجسته توام با نقاشي آب و رنگ، نمونه ممتازي از‌ هنر دوره قره قويونلو است. متن كتيبه حاوي نام جهان شاه قره قويونلو و تاريخ و باني مسجد ـ عماد الدين محمود شيرواني ـ است. در بزرگ مسجد، چوبي كنده كاري و ميخ كوبي شده است و بر قاب‌هاي وسط آن، عبارتي به تاريخ محرم 1123 با نام ميرزا محمد المتولي حك شده است. از اين در وارد هشتي مربع شكل گنبد داري مي ‌شوند. اين هشتي داراي يك ورودي به ايوان باختري صحن و راهروهايي به رواق‌هاي اطراف است. در راهرو و دهليز سمت راست مسجد، روي بدنه بنا يكي از جرزها، كتيبه كاشي معرقي نصب شده كه بر اطراف آن، عباراتي به تاريخ 897 هـ. ق و نام قطب الدين بن شمس الدين فيروزآبادي ميبد يزد نوشته شده است. ازاره‌هاي دو طرف راهرو با كاشي شش ضلعي بنفش و فيروزه‌اي تزيين شده است. در وسط هشتي گنبددار، سنگاب بزرگ پايه ‌داري هست كه به طور يكپارچه از سنگ تراشيده شده است. از هشتي وارد ايوان باختري و از آن جا وارد صحن نسبتا وسيع مسجد مي ‌شوند. در چهار طرف صحن،‌ چهار ايوان و در طرفين ايوان‌ها، مجموعا 14 رواق وجود دارد. ايوان جنوبي صحن، باريك ترين و عميق‌ترين و در عين حال، تنها ايوان تزيين شده اصلي بناست. از انتهاي اين ايوان مي ‌توان وارد محوطه گنبدخانه شد. شبستان زير گنبد به شكل مربع و از سه ضلع داراي درگاه‌هايي به سمت ايوان جنوبي و شبستان كناري است و در ضلع جنوبي آن، محرابي قرار دارد. ازاره گنبد خانه با كاشي‌هاي شش ضلعي محاط در يك نوار باريك از مثلث پوشيده شده است. شكل مربع گنبد خانه به كمك گوشه سازي در بالا به 8 و سپس 16 ضلعي تبديل شده و گنبدي از نوع گنبدهاي كم خيز دوره صفوي بر آن قرار گرفته است. منطقه 8 و 16 ضلعي زير گنبد داراي طاق نما و روزنه‌هايي است.از جمله آثار نفيس گنبد خانه، منبر كاشي معرق به ارتفاع 4 متر با شش پله است كه سالم و دست نخورده بر جاي مانده است. بر طرف راست اين منبر به خط ثلث طلايي رنگ، عبارتي عربي با مزمون در ايام سلطان ابو سعيد گوركان، نوشته شده است. در سمت راست گنبد خانه، شبستان سه دهانه‌اي واقع است. ايوان‌هاي خاوري و باختري صحن، از نظر اندازه قرينه يكديگرند اما ايوان شمالي، از ديگر ايوان‌ها عريض‌تر و كم عمق‌تر است. تمام ايوان‌ها از طريق درگاه‌هاي جانبي به رواق‌هاي اطراف راه پيدا مي ‌كنند. در پشت صحن مسجد، محوطه ديگري واقع است كه رابط بين مسجد و محلات پشت آن است. در سر در اين قسمت، كتيبه‌اي از شاه عباس اول به تاريخ 1033 هـ. ق متضمن اشعاري درباره بناي ساختمان عام المنفعه‌اي توسط شاه عباس نصب شده است. در جلو خان و سر در اصلي مسجد، كتيبه‌هاي متعددي در مورد قوانين حكومتي آن دوران نصب شده اند. از آثار ارزشمند ديگر مربوط به اين مسجد، متن وقف نامه خواجه عماد الدين شيرواني است. اين بنا به شماره 117 به ثبت تاريخي رسيده است.

مسجد درب يلان (كاشان)
بناي مسجد درب يلان از دو قسمت مدرسه و مسجد ساخته شده است. مسجد دو شبستان زمستاني و تابستاني دارد كه يكي از شبستان ها، بزرگ و فوقاني و ديگري كوچك تر و تحتاني و هم كف با حوض خانه ساخته شده است. سه در خروجي درب يلان به محله هاي مجاور گشوده مي ‌شود و ماذن آن بالاي دري ميان گذر درب يلان، ساخته شده است. مدرسه در جنوب مسجد واقع شده و با راهرويي به هم اتصال دارند. بناي مسجد درب يلان از ساخته‌هاي حاج مير محمد كاشاني است كه ساختمان آن در سال 1236 هـ.ق به پايان رسيده است.

مسجد كوي سوريجان (كاشان)
در كوي سوريجان، ميان دروازه فين و كوي سلطان ميراحمد كاشان بنايي از دوره صفوي باقي مانده كه به نوشته «مرآت البلدان»، اين بنا در سال 1096 هـ . ق توسط حاجي عبدالرزاق بنا شده است. بناي مسجد كوي سوريجان نسبتا بزرگ و مشتمل بر شبستان‌هاي زمستاني، مهتابي تابستاني و ديگر تاسيسات جانبي است كه در سه طبقه بنا شده است. آثار نفيس و قديمي اين مسجد، يعني كتيبه، محراب و كاشي‌هاي تاريخ ‌دار تا يك قرن پيش محفوظ بوده است.
مسجد جامع قمصر (كاشان)
مسجد جامع قمصر از بناهايي است كه از شيوه معماري آن مي توان دريافت كه اين بنا مربوط به دوران قبل از صفويه است. بناي اين مسجد فاقد سنگ نوشته و كتيبه تاريخي مي باشد. اين بنا مشتمل بر صحن مستطيل شكلي به ابعاد 02/11 × 30/14 متر است كه در اضلاع جنوبي و شرقي، شبستان ستون دار و در اضلاع شمالي و غربي، به قرينه اضلاع مقابل، صفه‌ها و ايوان‌هايي ساخته‌اند. ورودي اين بنا از ميانه ضلع باختري است.

مسجد گذر بابا ولي (كاشان
مسجد گذر بابا ولي با كاشي كاري خشتي دوره قاجاريه تزيين شده است. بناي اين مسجد در كوي طاهر و منصور واقع شده و داراي صحن وسيع، دو شبستان فوقاني و تحتاني، مهتابي تابستاني و دو ايوان بزرگ در جبهه‌هاي جنوبي باختري و جنوب خاوري است. تاريخ اين كاشي كاري ها، ‌در كتيبه قرآني كه به خط نسخ نوشته شده، 1276 هـ . ق ذكر شده ولي اين بنا قديمي ‌تر از آن و احتمالا هم زمان با احداث گذر و بازارچه بابا ولي الدين - اوايل سده سيزدهم هجري ـ ساخته شده است.
مسجد جامع وركان كاشان
مسجد جامع وركان باقي مانده از آثار دوره صفوي است و در روستاي وركان و در 45 كيلومتري جنوب باختري كاشان واقع شده است. گنبد مركزي بناي اين مسجد فرو ريخته ولي بناي اين مسجد داراي نقشه‌اي خاص و پر تكلف است به طوري كه تزيينات آن بيش از آن كه به محل عبادت شباهت داشته باشد، معماري تالارها و آسايشگاه‌هاي شاهزادگان را به ياد مي‌آورد. تالار اصلي اين مسجد هشت ضلعي بوده كه در گذشته پوشش گنبدي داشته و ورودي اصلي به آن راه دارد. محراب مسجد جامع وركان در مركز يك طاق نماي كم عمق و مقابل ورودي واقع شده است.

مسجد مير نشانه كاشان
نام اين مسجد حسن بن موسي بن جعفر (ع) معروف به مير نشانه است. اين مسجد در گذر سه سوك كوي پاقپان واقع بوده و داراي گنبد كاشي فيروزه‌اي مخروطي شكل مي باشد كه سقف زير گنبد با كاشي‌هاي معرق زيبايي تزيين يافته است. روي قبر صندوق چوبي منبت كاري قرار گرفته كه در كتيبه‌هاي اطراف آن آيات قرآن با تاريخ 978 هـ. ق كنده شده و در چوبي كنده كاري بقعه متعلق به قرن دهم هجري مي ‌باشد.در جنب ضريح سردابه‌اي است كه پنج پله به سمت موضعي كه آن را قدمگاه مي ‌گويند، پايين مي ‌رود. در آن جا چاه آبي است كه دردمندان و ارباب حاجت با آب كشيدن از آن چاه تبرك مي ‌جويند و شفا مي ‌خواهند. ديوار و سقف سردابه با نقش و نگارهاي الوان تزيين يافته است روي در كوچك اين سردابه نام "گنجعلي" خوانده مي ‌شود كه واقف آن بوده است. متعلقات ديگر بقعه مير نشانه را آقاي الهيار صالح بدين گونه شرح داده‌اند: اين زيارتگاه مسجدي هم دارد كه معروف است به مسجد مير نشانه منبر و دو لنگه درب آن، تاريخي است. مسجد مير نشانه درب كهنه‌اي نيز دارد كه يك آيه و نام دوازده امام روي آن كنده شده و دو كتيبه هم پايين لنگه‌هاي در است كه خوانده نمي شود. منبر مسجد نيز داراي دو تبرك با نوشته‌هايي است. از جمله مشاهير مدفون در اين بقعه يكي شيخ ابوسعيد امام جمعه است و ديگري حاج ميرزا ابوالقاسم مجتهد است.

مسجد ميان چال كاشان
مسجد ميان چال واقع در چهار سوق بازار است كه داراي صحن با حجره هايي در اطراف آن و شبستان وسيع زمستاني كه روي آب انبار بزرگ مدرسه ساخته شده و حوض خانه و سرداب بزرگ و معتبري مي ‌باشد. اين مسجد از بناهاي قديمي است ولي باني آن معلوم نيست و از مساجد خوب شمرده مي شود. از نظر اسلوب معماري شبستان آن از نوع مساجدي است كه در عهد صفويه بر روي سقف بركه و آب انبارهاي عمومي ساخته شده است.

 

آرامگاها،امامزاده ها و زيارتگاه ها درشهرستان كاشان

آرامگاه شاه عباس كبير كاشان
ميان صفه‌اي واقع در رواق جنوب باختري بقعه حبيب بن موسي، سنگ سماق سياه رنگ مكعب مستطيل بسيار خوش تراش و زيبايي، قبر شاه عباس اول را مشخص مي‌ سازد. اين سنگ كمياب و گران بها كه به گفته كارشناسان نزديك ترين معدن آن در سرزمين قفقاز است؛ داراي 92/1 متر طول در 60 سانتي ‌متر عرض و 56 سانتي ‌متر ارتفاع است. در زير اين سنگ تاريخ سردابه آجري ساخته شده است كه در كف آن آثار سه قبره ديده مي ‌شود و در پاي ديوارسردابه سنگ نبشته‌اي حجاري شده است به طوري كه از قديم متولي و متصديان اين بقعه سينه به سينه روايت كرده‌اند يكي از سه قبر واقع در سردابه، مدفن باني و واقف اين مسجد و رواق بوده ولي قبر وسط، مدفن شاه عباس است كه جسد وي را ابتدا به عنوان امانت در اين سردابه نهاده‌اند و بعدها به جهت پنهان ساختن قبر وي از اغيار، در كف همان سردابه به خاك سپرده شده است.

آرامگاه فيض كاشاني
آرامگاه ملا محمد حسن فيض كاشاني در سمت باختري شهر كاشان و حوالي دروازه فين مجاور قبرستان بزرگ و عمومي شهر واقع شده است. قبر فيض تا اواخر قرن گذشته بر حسب وصيت او فاقد هر گونه بنايي بود. بناي فعلي آرامگاه از آثار فرهاد ميرزا معتمدالدوله است تاريخ وفات فيض كاشاني در سال 1091 هـ.ق و در سن 84 سالگي وي بوده است.

 

آرامگاه ها، امامزاده ها و زيارتگاه ها درشهرستان كاشان

بقعه ا بولؤلؤ كاشان
بقعه ابولؤلؤ در دشت دروازه فين سمت جنوب خيابان باغشاه فين واقع شده است.اين بنا داراي صحن و سرا و ايوان و رواق گنبد كاشي فيروزه‌اي مخروطي شكل مي ‌باشد. تاريخ بناي اوليه گنبد و بارگاه معلوم نيست از چه زماني بوده ولي بر كاشي هاي روي قبر ابولؤلؤ پس از سوره‌هاي فاتحه و توحيد نوشته است به تاريخ 777 هـ. ق. در صفه سمت چپ ايوان جلو بقعه، سنگ قبر سياه برجسته‌اي است به نام سيد عزالدين شمس الدين كه با هجده نسل متوالي به حسين اصغر فرزند حضرت سجاد منتهي مي ‌گردد و همگي را بر شمرده با تاريخ 946 هجري به خط غلامعلي حكاك خراساني و بر چهار جانب سنگ، اسامي مباركه معصومين و آية الكرسي حجاري شده است. در قرن گذشته دو بار به امر حكام كاشان اين بقعه تعميرشده است. نخست در سال 1210 زمان حكمراني حسين قلي خان برادر فتحعلي شاه در كاشان كه در كتيبه گچ بري بالاي در ورودي بقعه قيد شده است و بار ديگر در سلطنت ناصرالدين شاه محمد حسن خان رخندار حاكم كاشان خرابي‌هاي آن جا را مرمت و تعميراتي نموده است.

بقعه امام زادگان هارون بن موسي بن جعفر و محمد كاشان
بقعه امام زادگان هارون بن موسي بن جعفر و فرزند وي امام زاده محمد از بناهاي مذهبي كاشان است. مرقد امام زاده داراي گنبد مخروطي شكل دوازده ترك كاشي كاري فيروزه‌اي با صحن وسيع و بارگاه و ايوان و رواق‌هاي متعدد و ضريح بزرگ چوبي مشبك مي ‌باشد در حاشيه بالاي دريچه ضريح، كتيبه‌اي كه از نقره ساخته‌اند نصب شده است. سقف ايوان بزرگ جلوي بقعه، مقرنس كاري با آينه و نقاشي نيمه اول قرن گذشته است سر در و اطراف چهار چوب درگاه ورودي به بقعه كتيبه اي از سنگ مرمر سفيد ساخته شده و روي آن به خط خوش نستعليق قصيده‌اي در مدح امام زاده مدفون در آن بقعه حجاري و با گل و بوته مزين شده است.

 

قلعه ها،برجها و آتشكده ها درشهرستان كاشان

منار پنجه شاه كاشان
در فهرست قانوني آثار تاريخي، فقط مناره آجري متعلق به دوره سلجوقي مشخص و ثبت شده در حالي كه اين مناره جزيي از ابنيه بقعه امام زادگان هارون بن موسي بن جعفر و فرزند وي امام زاده محمد مي باشد. مناره در كنار سر در شمال صحن قديم باقي مانده كه ساختمان و آجر چيني آن مانند مناره مسجد جامع ميدان كهنه بوده است وليكن در موقع مرمت و تعميرات اخير، بر اثر پوششي از آجر تراش با كاشي خفته و بيدار كه روي بدنه‌ مناره ساخته شده، نماي اوليه و قديمي آن تغيير يافته است.
مناره زين الدين كاشان
باني مناره خواجه زين الدين يكي از برادران خواجه عماد الدين محمود(بنيان گذار مسجد عمادي و ابنيه ميدان سنگ) بوده كه در نيمه دوم سده نهم هجري منار را با خانقاهي در كنار آن ساخته است. اين مناره بر اثر زلزله‌هاي شديد سابق از محور اصلي خود اندكي انحراف پيدا كرده بود به طوري كه انحراف آن با چشم هم به خوبي احساس مي شد ولي در طول اين مدت همچنان بدون تغيير و خطري باقي و بر جا مانده بود.
آتشكده نياسركاشان
اين آتشكده بر فراز صخره بلندى به نام تالار نياسر در كنار چشمه آبي برپاست. اين بنا يك چهار طاقي زيباست كه با سنگ‌هاي تراشيده، ساخته شده است و چون در ساختن آن، هنر معماري و مهندسي به كار رفته است از ديگر چهار طاقي هاي دوران ساساني بهتر و زيبنده ‌تر به نظر مي ‌آيد.

آتكشده خرم دشت كاشان
آتشكده يا چهار طاقي خرم دشت،‌ در حدود 20 كيلومتري جنوب خاوري شهر كاشان نزديك راه نطنز ـ كاشان در كنار روستاي خرم دشت واقع شده و بازمانده اين‌ چهار طاقي از سنگ و گچ بوده كه از دوران ساساني بر جاي مانده است. چهار طاقي خرم دشت علاوه بر چهار پايه‌ اصلي، چهار طاقي شامل بر بخش زيرين ديوار سنگي به قطر 80 سانتي ‌متر، به فاصله 5/2 متري چهار سوي پايه‌هاست كه نشان دهليز گرداگرد چهار طاق اصلي مانند بيش تر آتشكده‌هاي آن دوران به شمار مي ‌رود.

 

عمارات و محوطه هاي باستاني در شهرستان كاشان

باغ فين كاشان
باغ فين در 6 كيلومتري جنوب شهر كاشان و در كنار روستاي فين(كوچك) قرار دارد و از با ارزش ‌ترين آثار تاريخي كاشان است. بناي بر جاي مانده باغ، از دوران صفوي است كه بر روي بناهاي دوره ديلمي ساخته شده و از لحاط باغ آرايي و آب رساني داراي اهميت ويژه‌اي است. باغ فين از كاخ‌هاي صفوي بوده كه در زمان‌هاي بعد به ويژه زنديه و قاجاريه ، بناهايي به آن افزوده‌اند. بناهاي اين باغ شامل سر درب ورودي و برج و باروي آن، شتر گلوي صفوي در ميانه باغ، شتر گلوي فتح علي شاهي و اتاق شاه نشين در جنوب خاوري باغ، موزه ‌در باختر باغ و حمام‌هاي كوچك و بزرگ و كتابخانه در خاور باغ مي شود.

خانه بروجردي كاشان
خانه بروجردي (در كوي سلطان ميراحمد)يكي از نمونه‌هاي تكامل يافته ساختمان‌هاي كاشان است كه شكل و حجم و پوشش آن نيز در ميان ساير خانه‌ها نمونه است. اين خانه را كه تقريبا يك قرن پيش حاج سيد جعفر نطنزي(كه بعدها خانواده او به عنوان بروجردي مشهور شده‌اند) يكي از بازرگانان و ملاكين بزرگ كاشان براي سكونت خود بنا كرده است، از نظر خصوصيات معماري، محلي جامع و يكي از بهترين خانه‌هاي دو قرن اخير شناخته شده به طوري كه پس از بررسي ‌هاي دقيق گروه‌هاي مختلف علمي و فني موسسات ايران و كشورهاي بيگانه مورد تحسين همگي واقع شده است.
براي رسيدن به حياط آن بايد از چند غلام نشين كه داراي هلال‌هاي چند ضلعي مي ‌باشد عبور كرد قسمت جلو بنا مجاور در ورودي شامل يك اتاق پنج در است كه جلو آن ايواني وسيع و سرباز وجود دارد و در طرفين ايوان نيز چند اطاق نسبتا كوچك ساخته شده است. در دو طرف حياط از جهت طول چندين اتاق وجود دارد كه در جلوي آن ها ايواني سر پوشيده به ارتفاع يك ذرع دور مي ‌گردد. قسمت اصلي خانه، ساختمان خاوري آن مي ‌باشد كه مقابل در ورودي قرار گرفته و جلو آن در كف حياط راه پله پهن زير زمين مي ‌باشد. در زير زمين ابتدا محوطه وسيعي است كه داراي چند اختلاف سطح مختصر است و پايين بعضي از ديوارها زير طاقچه‌ها صفحات مشبكي است كه به بادگيرها مربوط مي ‌باشد و همين باعث خنكي هوا در زير زمين مي ‌گردد در دو طرف ساختمان اصلي پله‌هاي ورودي شروع شده و به ايواني بسيار بزرگ كه داراي سقف بلندى است ختم مي ‌شود. پشت ايوان به اندازه يك پله گودتر شده و سطح آن مشرف به داخل حوض خانه هشت ضلعي مي ‌باشد. در داخل ديوار خاوري حوض خانه يك شاه نشين ديگري ساخته شده است. سقف اين قسمت از بنا به شكل گنبد است كه در روي آن نورگير به شكل جالبي قرار گرفته و از داخل سقف آن مقرنس كاري شده و روي گچ كاري‌هاي آن را رنگ‌آميزي كرده‌اند. عمارت علاقبند كاشان
عمارت علاقبند باقي مانده از يك عمارت كامل و متشكل از سه مجموعه فضايي مختلف در سه جبهه شرق، شمال و جنوب است كه بخش اصلي بناي فعلي در جبهه شرق قرار گرفته و داراي يك مهتابي، يك تالار و دو حياط خلوت با اتاق‌ها و پستوهاي مجاور آن هاست. فضاي مهتابي در ميانه نماي اين جبهه با كفش كن‌هاي طرفين خود تركيب زيبايي پديد آورده و در انتهاي آن، دو ستون و ايوان كم عمقي را ساخته اند‌ كه قوس اصلي آن اندكي از خط آسمان نما بيرون زده و تالار پشت ايوان است. در انتهاي تالار نيز وجود دو ستون، شكلي از شاه نشين را پديد آورده است. دو حياط خلوت به شكل هشت ضلعي در طرفين تالار قرار گرفته‌اند و در جبهه مقابل تالار در هر حياط خلوت يك اتاق سه دري و در جبهه خاوري آن ها طاق نماهايي قرار دارند كه هندسه نماهاي حياط را كامل مي ‌كنند. تركيب فضايي اين جبهه عمارت علاقبند، تركيب پيچيده و جالبي است به ويژه آن كه يك ورودي عمارت نيز از بيرون به حياط خلوت شمالي باز مي ‌شود.بخش شمالي عمارت علاقبند بسيار كوچك تر از بخش اصلي است و از يك اتاق با پستوي پشت آن، پلكان منتهي به پشت بام و يك فضاي هشتي مانند در ميانه راه پله‌ها كه اتصال بخش شمالي و خاوري بنا را برقرار مي‌كند و همچنين يك مهتابي با ديواره‌هاي طاق نما سازي شده تشكيل شده است. ورودي اصلي عمارت علاقبند در كنار همين مهتابي قرار دارد. در بخش جنوبي عمارت علاقبند مهتابي ديگري به قرينه مهتابي جبهه روبرو قرار گرفته است.سرداب بزرگ خانه در زير جبهه خاوري بنا قرار دارد و ورود به آن توسط سه رديف پله از ميانه و دو طرف اين جبهه صورت مي‌گيرد. سرداب از دو فضاي اصلي و چند حجره تشكيل شده و در بعضي زوايا داراي نورگيرهايي مشبك به سوي حياط است. چنان كه اشاره شد بنا داراي دو ورودي اصلي است و ورودي واقع در شمال خاوري مجموعه داراي يك هشتي با طاقچه‌هاي قوسي شكل است و توسط راهرويي به حياط خلوت شمالي راه دارد. ورودي ديگر در جبهه شمالي نيز شامل هشتي و راهرويي است و به حياط اصلي منتهي مي‌شود. در چهار سوي حوضي مستطيل شكل در حياط عمارت علاقبند باغچه‌هاي منظمي خود نمايي مي ‌كنند.
عمارت بني كاظمي كاشان
عمارت بني كاظمي بنايي است كه براساس كتيبه موجود در نماي جبهه باختري عمارت، تاريخ ساخت آن به سال 1205 هجري قمري بر مي‌گردد. اين عمارت از قسمت‌هاي دو گانه اندروني و بيروني تشكيل شده است. قسمت بيروني خانه در ضلع باختري حياط قرار دارد و امروز از بنا جدا شده است. فضاهاي اصلي عمارت بني كاظمي در دو جبهه رو به روي يكديگر و در دو انتهاي حياط قرار گرفته‌اند. اين دو جبهه دو طبقه هستند اما جبهه‌هاي ديگر بنا كه تنها تركيبي از طاق نما و ايوان‌هاي كم عمقند،‌ يك طبقه هستند. حجم دو طبقه اصلي به گوشه‌هاي حياط كشيده شده و با وجود يك طبقه بودن دو جبهه طولي حياط در مجموع فضاي باز و وسيع حياط دو طبقه جلوه مي‌ كند.در جبهه جنوبي حياط تالاري بزرگ قرار دارد كه در مقابل آن ايواني مرتفع و در پشت آن نيز حياط خلوتي ساخته شده است. اين تالار از دو سو با دو فضاي باز مرتبط است. در هر يك از دو سوي ايوان ميانه اين جبهه، دو اتاق و دو طبقه قرار دارد كه با اتاق هاي ديگري در طرفين تالار در ارتباطند. اتاق هاي طبقه اول دو سوي ايوان با تزيينات گچ و آينه آراسته شده‌اند. در نماي اين جبهه از حياط، طاق ايوان از خط نهايي نما بيرون شده و قوسي ويژه و پر كار بر فراز آن ساخته شده كه مهم ‌ترين نماي عمارت را به وجود آورده است. در پشت اين جبهه نيز دو بادگير بلند واقع شده‌اند.در جبهه مقابل اين عمارت يعني جبهه شمالي، مجموعه‌اي مركب از تعدادي اتاق و دو حوضخانه وجود دارد. سه اتاق سه دري در كنار حياط به گونه‌اي قرار گرفته‌اند كه بين آن ها دو ايوان كم عمق و در پشت هر ايوان دو فضاي كفش كن قرار دارد و دسترسي به اتاق‌ها و حوضخانه‌ها از اين فضاهاي رابط امكان پذيراست. حوضخانه‌هاي اصلي ‌تر اين عمارت در پشت سه دري ميانه اين جبهه و در امتداد محور اصلي حياط واقع شده است، ولي ارتباطي به اتاق بين حياط و حوضخانه ندارد. سقف اين حوضخانه داراي تزيينات زيباي مقرنس، يزدي بندي و نقاشي روي گچ است و اتاق هاي واقع در سه طرف طبقه دوم اين حوضخانه به آن مشرف مي ‌شوند. حوضخانه دوم در گوشه باختري اين جبهه قرار دارد و در سقف آن تزيينات كاربندي گچ و سيم گل به كار رفته است. در زير هر كدام از مجموعه‌هاي فضايي شمالي و جنوبي، سردابي وسيع قرار دارد كه با پلكان هايي به سطح حياط مرتبط مي ‌شوند. حوض طويل حياط بين دو مجموعه اصلي خانه كشيده شده و چهار باغچه در دو طرف آن قرار گرفته‌اند. نماي حياط گچ اندود شده و كتيبه‌ها، جرزها و دور قوس‌ها داراي تزيينات گچبري است.در فضاي شمالي حياط سه ورودي وجود دارد كه ورودي اصلي تركيبي از دو هشتي و دو دالان است كه به حياط منتهي مي‌شوند. سر در هشتي اول اين ورودي در يك طبقه بالاتر قرار گرفته و پس از عبور از آن به تدريج با شيب دالان به پايين هدايت مي‌شود و به هشتي دوم و سطح حياط مي رسد.
عمارت دستمالچي كاشان
بناي عمارت دستمالچي با حياطي بزرگ داراي سه مجموعه فضاي مهم در سه جبهه جنوب غربي، جنوب خاوري و شمال باختري است. جبهه شمال باختري مهم ‌تر از بقيه جبهه‌هاست و ارتفاعي معادل دو طبقه دارد و از ديگر جبهه‌هاي حياط بلندتر است. اين مجموعه داراي ايوان وسيع با شاه نشين است كه از طريق دو كفش كن با دو اتاق در طرفين خود در ارتباط است. دو اتاق طبقه دوم عمارت دستمالچي همانند اتاق هاي پايين از سويي به حياط و از سوي ديگر به كفش كن‌هاي مجاور ايوان باز مي ‌شوند. اين ايوان به فضاهاي كفش كن طرفين خود متصل است به گونه اي كه مجموعه ايوان و دو فضاي كفش كن و شاه نشين فضاي نيمه باز صليبي شكلي را به وجود آورده است. سقف ايوان، تزيينات يزدي بندي زيبايي دارد و نماي آن از خط آسمان نماي اين جبهه عمارت به شكل قوس بيرون زده و به اين ترتيب ايوان، برجستگي ويژه‌اي در كل بنا يافته است.در جبهه مقابل، تالاري با دو اتاق در طرفين آن قرار دارد كه اين فضاها رو به يكديگر باز مي ‌شوند و فضاي يك پارچه و طويلي را به وجود مي‌آورند كه البته تالار از فضاهاي طرفين خود مرتفع ‌تر است.در ميانه جبهه جنوب باختري عمارت دستمالچي، ايواني ستون دار با نمايي متفاوت مشاهده مي ‌شود كه با تالارهاي دو سوي خود مرتبط است و وجود دو ستون در انتهاي آن، شاه نشين زيبايي را پديد آورده است و هر يك از تالارها نيز داراي شاه نشين است؛ تركيب دو تالار و يك ايوان، در ميانه از تركيبات نادر در خانه‌هاي سنتي است كه در اين عمارت يافت مي شود. در جبهه چهارم بنا(جبهه شمال شرقي)، ايوان كم عمق ستون داري در ميانه و طاق نماهايي در طرفين آن با تقسيماتي مشابه نماي روبرو قرار گرفته‌ و خطوط آسمان دو نماي خاوري و باختري هم ارتفاع هستند.در زير جبهه‌هاي جنوب شرقي، جنوب باختري و شمال باختري حياط، سرداب هاي وسيعي قرار دارند كه از ويژگي ها و امتيازات اين عمارت محسوب مي‌شوند و دسترسي به همه آن ها از داخل حياط صورت مي‌گيرد. سرداب جبهه شمال باختري با تالاري بسيار وسيع و دو اتاق در طرفين آن و سرداب جبهه جنوب باختري از دو تالار تشكيل شده كه دالاني آن ها را به يكديگر مرتبط مي ‌سازد. در زيرزمين جبهه جنوب خاوري عمارت دستمالچي سه فضاي متصل به هم قرار دارند كه در ميانه حياط يك حوض به شكل هشت و نيم هشت و دو باغچه وسيع در دو سوي آن مشاهده مي شود كه تركيبي خاص در امتداد محور اصلي حياط به وجود آورده‌ است. تنها ورودي عمارت دستمالچي در گوشه خاوري آن قرار دارد.
عمارت اصفهانيان كاشان
عمارت اصفهانيان شامل حياطي بزرگ است كه دو مجموعه فضايي در دو سوي آن قرار دارد. تزيينات آجري سر در ورودي اين عمارت كه به اندروني بنا مي‌ رسد، زيبايي بخش عمارت اصفهانيان است.در ميانه مجموعه‌اي كه در جبهه شمالي بنا قرار دارد حياطي كوچك واقع شده كه در دو سوي جنوبي و خاوري آن رواق ممتدي قرار دارد. در فاصله بين اين حياط و حياط اصلي عمارت، مجموعه‌اي متشكل از يك تالار و چهار اتاق در دو طبقه طرفين آن به گونه اي قرار گرفته كه پنجره‌هاي تالار از شمال به حياط كوچك و از جنوب به حياط اصلي گشوده مي ‌شوند. بلند ترين قسمت عمارت اصفهانيان متعلق به همين جبهه است كه نسبت به سطح حياط چند پله بالاتر مي باشد و سرداب بزرگي در زير اين جبهه واقع شده است. در جبهه خاوري حياط كوچك، تركيبي از يك اتاق بزرگ با دو اتاق كوچك تر در طرفين مشاهده مي ‌شود كه به يكديگر باز مي شوند. در ضلع شمالي اين حياط ايوان ستون‌ دار كم عمقي تقسيمات نماي مقابل را تكرار مي ‌كند. با توجه به ورودي جداگانه‌اي كه به اين حياط منتهي مي شود‌، اين بخش را مي‌توان فضاي بيروني خانه به حساب آورد. مجموعه فضايي دوم عمارت اصفهانيان در جبهه جنوبي حياط اصلي با حوضخانه‌اي هم سطح حياط و كاملا گشوده به آن قرار دارد و چهار ستون داخل اين فضا، بخشي مركزي براي آن به وجود آورده است. شاه نشين جنوب حوضخانه كه كمي بالاتر از سطح آن قرار گرفته، مشرف به حياط اصلي است و در طرفين حوضخانه دو اتاق دو دري قرار دارد كه از سويي به حياط اصلي و از سويي ديگر به حوضخانه مشرف است.رواق ممتدي حياط اصلي عمارت اصفهانيان را دور مي ‌زند. اين رواق در سه جبهه شرقي، باختري و جنوبي هم سطح حياط و داراي سرستون هاي گچ بري شده و قوس هاي دسته زنبيلي است. خط آسمان اين سه جبهه يكنواخت بوده و تنها در ميانه نماي جنوبي و در مقابل فضاي حوضخانه به صورت قوسي شكل بالا مي ‌رود. رواق جبهه شمالي بالاتر از سطح حياط قرار گرفته و از رواق هاي سه جبهه ديگر بلند ‌تر است. وجود قوس هاي تزييني در نماي اين جبهه اهميت و جلوه اين قسمت را افزون كرده است.در ميان حياط اصلي عمارت اصفهانيان حوضي با دو باغچه بزرگ و كشيده در دو سوي آن قرار دارد كه بر محور اصلي حياط تاكيد مي‌كند. حياط ديگري نيز در گوشه خاوري عمارت قرار دارد كه به حياط اصلي مرتبط است. اين بنا داراي دو ورودي در جبهه جنوبي است كه يكي از آن ها به حياط كوچك اين جبهه و ديگري به حياط اصلي راه مي يابد.
عمارت جهان آرايي كاشان
عمارت جهان آرايي كاشان كه قدمت آن به سال 1237 هـ. ق برمي گردد تركيبي از چهار مجموعه فضايي است، دو مجموعه شمالي و جنوبي، حياط به ارتفاع دو طبقه و دو جبهه ديگر يك طبقه هستند.مهم ترين مجموعه فضايي عمارت جهان آرايي در جبهه جنوبي آن واقع شده و در ميان اين مجموعه فضايي سرپوشيده قرار دارد كه فضاهاي پيرامونش در دو طبقه رو به سوي آن كرده‌اند. در سقف اين فضا تزيينات كاربندي پركاري مشاهده مي شود و در جنوب، شرق و غرب اين فضاي سرپوشيده راهروها و ايوان هايي در هر دو طبقه واقع شده‌ و در ضلع شمالي آن يك تالار بلند پنج دري نشسته كه به حياط خانه مشرف است. قرارگيري اين تالار و فضاي سرپوشيده در كنار يكديگر مجموعه فضاي مستقلي را به وجود آورده و داراي يك ورودي جداگانه‌ است كه مستقيما به فضاي سرپوشيده راه مي‌يابد. همچنين مطبخي كوچك مخصوص اين فضا نيز در گوشه جنوبي اين عمارت مشاهده مي شود. به احتمال فراوان مجموعه فوق عملكرد عمومي داشته و محل برگزاري مراسمي خاص بوده است. در كنار سر در ورودي اين بخش بادگيري نيز به چشم مي خورد.جبهه شمالي عمارت جهان آرايي داراي تالار پنج دري است كه از طريق كفش كن‌هاي طرفين مي توان به آن راه يافت. اين جبهه همانند جبهه جنوبي از سطح حياط بالاتر بوده و نمايي كاملا مشابه با جبهه جنوبي دارد. هر يك از اين نماها از سه قاب و قوس بزرگ تشكيل شده كه پنجره‌ها در درون آن ها جاي گرفته‌اند. تنظيم اين تقسيمات كلي با بازشوهاي فضاهاي پشت آن ها از نكات قابل تامل و جالب توجه در معماري عمارت جهان آرايي است.در جبهه خاوري حياط نيز تالاري پنج دري با شاه نشين همراه با دو اتاق دو دري در طرفين آن مشاهده مي شود. سرستون هاي رواق سرتاسري اين جبهه با تزيينات زيباي گچ بري نمايي دلپذير را به اين بنا بخشيده است. قرار گيري ستون هاي رواق به گونه‌اي است كه در اين نما نيز دهانه مياني رواق در مقابل سه بازشو تالار پنج دري واقع شده است. جبهه باختري عمارت جهان آرايي يك تالار و دو اتاق در طرفين آن را داراست كه تالار مياني اين جبهه از لبه حياط آجري است، در حالي كه سه جبهه ديگر با گچ پوشيده شده‌اند. نوع در و پنجره‌هاي آن نشان دهنده تغيير كلي اين بخش از عمارت است.زيرزمين‌هاي عمارت جهان آرايي در جبهه‌هاي جنوبي و خاوري آن قرار دارند و ورود به آن ها از طريق حياط امكان پذير است. زيرزمين جبهه جنوبي متشكل از دو بخش متوالي است كه قسمت انتهايي آن در سطح پايين ‌تري از زيرزمين اصلي و در خارج از محدوده عمارت واقع شده است. در گوشه جنوب خاوري خانه حياطي خدماتي مخصوص مطبخ ديده مي‌شود كه اين حياط از سويِي به فضاي سرپوشيده جبهه جنوبي و از سوي ديگر به رواق جبهه خاوري مرتبط مي شود.ورودي اصلي اين عمارت در گوشه شمال خاوري آن قرار دارد و سر در ورودي آن كه در ميان يك ديوار كاهگلي ساده قرار دارد، مزين به تزيينات زيباي آجري و سقف هشتي آن تزيين شده به كاربندي است. حياط خانه پايين تر از سطح كوچه واقع شده و هشتي ورودي پس از طي مسيري پلكاني به سطح حياط مي ‌رسد. در ميانه حياط و در امتداد محور اصلي آن حوضي طويل، بر جبهه اصلي عمارت تاكيد مي ‌كند.
عمارت مرتضوي كاشان
عمارت مرتضوي از سه مجموعه فضايي تشكيل شده كه در سه جبهه و در يك حياط مربع شكل قرار گرفته اند. اين عمارت داراي گودال باغچه بوده و حياط در طبقه بالا به صورت سطح باريكي اين گودال باغچه‌ را دور مي ‌زند و فضاهاي سه جبهه‌ را به يكديگر پيوند مي ‌دهد. اين سطح از حياط در ضلع شمالي، توسط دو رديف پله مستقيم به كف گودال باغچه متصل مي ‌شود. فضاهاي جبهه شمال باختري عمارت مرتضوي از طبقه همكف، ارتفاعي معادل دو طبقه دارد و بلند تر از ساير قسمت‌هاست. اين جبهه از ايوان و تالاري پنج دري در ميانه و دو اتاق سه دري در دو سوي ايوان برخوردار است. جبهه جنوب خاوري اين عمارت از فضايي يك پارچه با چند رديف ستون به يك تالار مياني و دو سه دري در طرفين تقسيم شده است. تكرار ستون‌ها در طرفين ورودي هاي تالار، شكلي از كفش كن را القا مي ‌كند. اين فضاي وسيع از يك سو به اتاقي بدون نورگير و از سويي ديگر به ورودي خانه مرتبط مي ‌شود و به اين طريق مي ‌تواند به صورت فضايي مستقل مانند يك حسينيه در عمارت مورد استفاده قرار گيرد. فضاهاي جبهه جنوب باختري عمارت مرتضوي با تركيبي غيرمتعارف از يك راهروي عريض در ميانه نماي اين جبهه و دو اتاق سه دري در دو سوي آن تشكيل شده است و حياط خلوتي غيرمنظم در پشت گوشه باختري اين جبهه واقع شده و‌ به اين ترتيب يكي از اتاق‌هاي سه دري مذكور از دو ضلع به فضاهاي باز گشوده مي ‌شود.در زير سه جبهه اين عمارت سرداب‌هاي مفصلي قرار گرفته‌اند. سرداب جبهه شمال باختري مشتمل بر يك فضاي وسيع در عقب و فضايي ايوان مانند در جلوست كه با حياط گودال باغچه در ارتباط كامل است. اتاق‌هاي ديگري نيز در اطراف اين فضاها ساخته شده‌ است. سرداب جنوب خاوري از يك تالار و اتاقي در پشت آن و دو اتاق در طرفين تالار تشكيل شده است. فضاهاي تالار نيز تبادل هوايي كامل با حياط دارد و هر يك از اتاق‌هاي طرفين تالار يك فضاي نيمه باز كم عمق در مقابل خود دارد.در زير زمين جبهه جنوب باختري دو اتاق با پيش فضايي در مقابل خود و حياطي مركزي با حوض مستطيلي در وسط و باغچه بندي متقارن نسبت به حوض آرايش يافته است.فضاي باز ديگري در شمال خاوري حياط اصلي عمارت مرتضوي وجود دارد كه امروزه كاملا به حياط خانه متصل است اما در گذشته اين گونه نبوده است. حياط دوم بنا نيز مانند حياط اصلي خانه در دو طبقه ساخته شده ولي داراي شكل هندسي كاملي نيست. در هر يك از طبقات همكف و زيرزمين جبهه جنوب خاوري اين بخش سه اتاق ساده با ورودي هاي جداگانه در طبقه همكف هستند و‌ مي‌توانند به صورت فضايي مستقل از ساير فضاهاي مجموعه عمل كنند. در جبهه شمال باختري اين حياط در سطح گودال باغچه يك رواق و در جبهه شمال خاوري همين سطح، طاق نماهايي مشاهده مي شود. ديدن عمارت مرتضوي در پيش چشم هيچ بازديد كننده اي خالي از لطف نيست.

عمارت رضا حسيني كاشان
فضاهاي بسته عمارت رضا حسيني كاشان در هر چهار سوي حياط آن گسترده شده‌اند. جبهه جنوبي اين عمارت از ساير جبهه‌ها مرتفع ‌تر است و مهم ‌ترين بخش بنا نيز محسوب مي شود. در ميانه اين جبهه تالار و در جلوي آن ايواني ستون‌ دار خود نمايي مي‌كند كه هم سطح حياط است. طاق نيم دايره اي شكل پر كاري از خط نهايي نماي اين ايوان بيرون زده و جلوه اي خاص و شاخص به آن بخشيده است. همين تركيب در بالا زدن خورشيدي در و پنجره مياني تالار پشت ايوان نيز مشاهده مي‌شود. در دو سوي اين تالار، دو اتاق سه دري و در دو طرف شاه نشين آن دو اتاق ديگر قرار دارند. پنجره‌هاي شاه نشين و اتاق‌هاي طرفين آن به سوي فضايي باز واقع در پشت اين جبهه گشوده مي‌شوند كه در گذشته باغ كوچكي بوده است. چنين فضايي در خانه‌ها و عمارت هاي كاشان كمتر مشاهده مي‌شود. در وسط جبهه شمالي اين بنا يك مهتابي كه قبلا با دو فضاي كفش كن طرفين خود كاملا در ارتباط بوده و در حال حاضر ارتباط يكي از فضاها مسدود شده، قرار دارد. نماي اين مهتابي با سه طاق نما آراسته شده است. طاق نماي بزرگ مياني به صورت ‌نيم دايره از خط نهايي نما بالاتر رفته و با نماي جنوبي بنا تقابل يافته است. نماي دو اتاق سه دري طرفين جبهه شمالي از قوس هاي ويژه‌اي برخوردار است و مجموعه واقع در جبهه باختري بنا نيز طرح مناسبي دارد. در ميانه اين مجموعه ايواني ستون دار و در دو سوي آن دو اتاق سه دري قرار گرفته‌ و دو ايوانچه نيز در دو انتهاي اين جبهه در جلوي فضاهاي ارتباطي واقع شده‌اند. جبهه خاوري عمارت رضا حسيني داراي چند فضاي خدماتي و يك حياط خلوت است كه فضاي اين جبهه نسبت به ساير جبهه‌ها اهميت كمتري دارد و در تقسيمات نما از جبهه مقابل خود تبعيت مي‌ كند.مرتفع‌ بودن فضاهاي واقع در چهار گوشه حياط نسبت به ساير فضاها نكته قابل توجه در حجم اين بخش از عمارت است. استفاده از قوس‌هاي نيم دايره‌اي بزرگ كه از خصوصيات معماري قاجار است، در تمام اين نماها جلب توجه مي‌كند. در وسط حياط حوضي بزرگ و طولاني با چهار باغچه در دو سوي آن ساخته شده است.عمارت رضا حسيني از دو ورودي هشتي و دالان به حياط اصلي و حياط پشت خانه راه دارد و از طريق ورودي اخير با ديگرعمارت ها (خانه بني كاظمي) در ارتباط است. زيرزمين‌هاي اين عمارت در جبهه‌هاي شمالي و جنوبي آن قرار دارند.
عمارت صالح كاشان
عمارت صالح توسط بزرگ اين خاندان ميرزا حسن خان مبصرالممالك ساخته شده و معمار آن به احتمال زياد استاد محمود حسن آبادي بوده است. اين عمارت از دو قسمت بيروني و اندروني تشكيل شده كه بناي باقي مانده فعلي تنها اندروني عمارت اوليه است. فضاي اصلي عمارت تركيبي از دو مجموعه فضايي در دو جبهه روبروي هم در جنوب و شمال حياط است كه ارتفاع اين دو جبهه بيش تر از دو جبهه خاوري و باختري حياط است.مهم ترين بخش اين عمارت در جبهه جنوبي است كه مرتفع‌ ترين قسمت بنا را تشكيل مي ‌دهد. در اين جبهه سه تالار تقريبا يك شكل در كنار يكديگر قرار گرفته‌اند كه ارتباطي با هم ندارند. طاق قوس شكل و ستون‌هاي ايوان اين قسمت از عمارت، آن را از ساير نماها متمايز كرده است.سردابي بسيار بزرگ و متشكل از فضاهاي متعدد و متنوع در زير جبهه جنوبي ساخته شده كه سقف آن به يزدي بندي گچ و سيم گل مزين شده است و ورود به آن از داخل حياط امكان پذير است. سرداب ديگري نيز با تالاري بزرگ و صليبي شكل و دو فضا در دو سوي آن در جبهه شمالي قرار دارد.
خانه سجادي كاشان
عمارت سجادي با حياطي مركزي و وسيع از سه مجموعه فضايي مهم تشكيل شده كه جبهه جنوبي شامل حوضخانه، شاه نشين و چهاراتاق سه دري است. حوضخانه و سقف ايوان اين بخش از عمارت با تزيينات يزدي بندي آراسته شده است. مجموعه فضايي دوم در شمال عمارت سجادي واقع شده و تركيبي از يك حياط كوچك و متصل به حياط اصلي و فضاهايي پيرامون آن است. در قسمت شمالي حياط فرعي و جلوي تالار، حوضي قرار دارد كه حضور آب را در همه جاي خانه يادآور مي شود.مجموعه سوم در جبهه خاوري با تالاري مرتفع در ميانه و چهار اتاق سه دري در دو طبقه طرفين آن قرار دارد.
خانه شريفيان كاشان
عمارت شريفيان كه قدمت آن به سال 1230 هـ.ق برمي گردد تركيبي از سه مجموعه فضايي است كه دو مجموعه مهم تر و اصلي آن دو طبقه و در جبهه‌هاي شمالي و جنوبي حياط قرار دارند.در ميان مجموعه واقع در جبهه جنوبي، تالاري با شاه نشيني بزرگ واقع شده كه‌ از سمت جنوب متصل و مشرف به يك حوضخانه با شكل هشت و نيم هشت است و از سمت شمال به وسيله ايواني بزرگ به حياط متصل مي‌شود. طاق قوسي شكل ايوان از خط نهايي نماي اين جبهه بيرون زده و به اين ترتيب اين نما شاخص ‌ترين نماي عمارت شريفيان محسوب مي شود. سقف و سطوح جانبي اين ايوان با تزيينات كاربندي، يزدي بندي و گچ بري‌هاي زيبا آراسته شده است. در جبهه باختري حياط، مجموعه‌اي متشكل از يك تالار با شاه نشين، دو اتاق سه دري در طرفين و دو فضاي كفش كن به شكل هشتي قرار دارد و دسترسي به اتاق‌هاي فوق از داخل هشتي‌ها امكان پذير است.
خانه تهامي كاشان
فضاهاي عمارت تهامي در دو طبقه واقع شده‌اند كه سطح طبقه اول پايين ‌تر از سطح معبر عمومي مجاور خانه است و حياط اصلي به صورت گودال باغچه‌اي درآمده كه در هر چهار طرف آن فضاهاي گوناگوني ساخته شده‌اند. مهم ‌ترين مجموعه فضايي خانه در جبهه جنوب خاوري آن واقع است. در وسط اين جبهه يك تالار پنج دري با دو فضاي كوچك متصل به آن وجود دارد. تزيينات ظريف و پر كار گچ بري رنگي و آينه كاري زينت بخش سقف و ديوارهاي تالاري است كه در اين قسمت بنا قرار دارد. بادگيري بلند نيز در گوشه جنوبي اين جبهه و دو سرداب بزرگ در جبهه جنوب خاوري و شمال باختري اين عمارت قرار دارد و ورودي بنا نيز در جبهه جنوب خاوري با سر در و دو هشتي متصل به يكديگر واقع شده است.
خانه طباطبايي كاشان
قدمت عمارت طباطبايي براساس كتيبه موجود در شاه نشين اين عمارت، به سال 1298 هـ.ق برمي ‌گردد. اين عمارت داراي دو بخش مجزا و در اصل دو خانه مستقل است. مهم ‌ترين مجموعه فضايي اين عمارت، جبهه جنوبي با ارتفاعي بلندتر از ساير قسمت‌هاي بناست و قوسي نيم دايره بر فراز ايوان ميانه خود دارد كه بالاترين نقطه در خط آسمان كلب بنا را تشكيل مي ‌دهد. ستون‌هاي پر تزيين و تزيينات زيباي گچ بري رنگي در ديوارها و سقف ايوان، زيبايي و اهميت خاصي به اين قسمت بخشيده است. سقف تالار و شاه نشين آن در اين جبهه داراي تزيينات يزدي بندي زيبايي است. در جبهه مقابل تالار هر يك از اين حياط ها، ‌ايوانچه‌هاي ستون دار پر تزييني ساخته شده‌اند و در جبهه شمالي و جنوبي، اتاق هاي سه دري در دو طبقه قرار دارند.در جبهه شمالي حياط، مهتابي نسبتا وسيعي در ميانه نما واقع شده و فضاي باز حياط را گسترده ‌تر كرده است. در دو سوي نماي اين جبهه نيز دو ايوانچه ستون‌دار قرار گرفته‌ و مهتابي از پشت به تالار خانه ديگر مربوط است.جبهه خاوري عمارت طباطبايي متشكل از يك تالار و چهار اتاق سه دري است كه همه در امتداد يكديگر قرار گرفته و به هم مربوطند. تالار ميانه اين جبهه صليبي شكل است و دو ايوانچه ستون‌دار در مقابل سه دري‌هاي طرفين آن واقع شده‌اند و در جبهه باختري بنا تنها دو ايوانچه ستون‌دار در ميانه ديوار ساخته شده كه به نوعي نماي جبهه مقابل را تكرار مي‌كند. سرداب بزرگ اين عمارت در زير مهتابي جبهه شمالي قرار دارد. بخش دوم عمارت طباطبايي يعني خانه كوچك تر كه خصوصي تر به نظر مي ‌رسد، حياط كوچكي قرار دارد كه در شمال و جنوب آن تنها طاق نماها و ايوانچه‌هايي ساخته شده‌اند و در جبهه خاوري آن يك پنج دري با دو اتاق در طرفين واقع است.
خانه عباسيان كاشان
عمارت عباسيان يكي از جالب ترين نمونه‌ها در بين خانه‌هاي كاشان است و به لحاظ تنوع و تعدد فضاهاي اين خانه با هيچ يك از خانه‌هاي ديگر كاشان قابل مقايسه نيست. اين عمارت داراي حياطي كم وسعت و مرتفع است. ايوان اصلي خانه داراي تزيينات زيباي يزدي بندي بوده و ارتفاع آن از ساير قسمت هاي بنا بيش تر است. در پشت اين ايوان، تالار بزرگ صليبي شكلي قرار دارد كه به همراه ايوان مجموعه فضايي مهمي را پديد آورده است.اين عمارت دو ورودي مهم دارد: يك ورودي در گوشه جنوبي حياط واقع است كه شامل دو دالان، يك هشتي بزرگ، يك هشتي كوچك و يك حياط سرباز است كه در مجموع با پيچ و خم بسيار و عبور از فضاهاي متفاوت، وارد شونده را به يكي از راهروهاي گوشه حياط و سپس به سطح آن راهنمايي مي ‌كند. ورودي سمت شمالي نيز امروزه داراي مسيري سرباز، يك هشتي و يك دالان است كه تنوع فضايي خاص اين خانه را به اجمال بيان مي‌كند. اكثر فضاهاي خانه داراي سقف‌هايي با تزيينات يزدي بندي هستند و تالارهاي خانه با گچ بري‌هاي رنگي و آينه كاري تزيين شده‌اند. وجود فضاهاي متنوع در نيم طبقه‌ها و بالاخره اشتراك بخشي از فضاي اين خانه با خانه مجاور كه به صورت پيش روي نيم طبقه دوم در جبهه جنوب خاوري پديدار شده است نيز از خصوصيات قابل توجه اين خانه محسوب مي شود.
خانه عطارهاي كاشان
فضاهاي عمارت عطارها در سه جبهه از حياط آن واقع شده‌ و حياط برخلاف معمول جهت خاوري ـ باختري دارد. جبهه خاوري عمارت داراي ارتفاعي معادل دو طبقه است در حالي كه فضاهاي واقع در دو سوي ديگر حياط جبهه‌هاي شمالي و جنوبي و همچنين ديوار جبهه باختري يك طبقه هستند و به اين ترتيب فضاهاي حياط فراخ‌ و دلباز شده استمجموعه اصلي اين عمارت در جبهه‌ خاوري حياط قرار دارد و تركيبي از يك تالار بزرگ با شاه نشين و دو اتاق دو دري در دو سوي آن است. تالار پوششي گنبدي و سقف تالار و شاه نشين آن تزيينات يزدي بندي زيبايي دارد. نماي اين جبهه ‌مهم ‌ترين نماي بنا به شمار مي‌آيد. دو بادگير در طرفين اين جبهه وجود دارند كه با فضاهاي زير زمين در ارتباط هستند. فضاهاي واقع در جبهه جنوبي بنا نيز از اهميت قابل توجهي برخوردارند؛ در وسط اين جبهه حوضخانه‌اي هم سطح حياط ساخته شده كه ايواني ستون‌دار در جلوي خود دارد. به اين ترتيب حوضخانه كاملا به سوي حياط گشوده شده و فضاي نيم باز وسيعي را پديد آورده است. در دو سوي حوضخانه دو اتاق سه دري و در دو سوي ايوان نيز دو اتاق سه دري ديگر قرار دارند. حوضخانه داراي سقف گنبدي با تزيينات يزدي بندي است و به همراه دو اتاق سه دري كه به سوي آن گشوده مي‌شوند، مرتفع‌تر از ايوان و اتاق‌هاي سه دري در دو سوي آن هستند و در پشت بام ايوان و دو اتاق مجاور آن يك مهتابي بزرگ به وجود آمده است. بادگيري بزرگ و زيبا در پشت حوضخانه قرار دارد كه در ميانه نماي اين جبهه عنصر شاخصي است. ورودي اصلي بنا در جبهه جنوبي قرار دارد و بر خلاف معمول توسط دالاني مستقيم به حياط مرتبط شده است.

 

كاروانسراها،دروازه ها و بازارها درشهرستان كاشان

كاروان سراي مرنجاب كاشان
كاروان سراي مرنجاب يكي از كاروان سراهاي معتبر دوران صفوي(شاه عباس) است. اين كاروان سرا در 70 كيلومتري خاور كاشان است كه به منظور استفاده كاروان‌هاي شاه عباس از راه سياه كره و جاده كوير نمك احداث گرديده است. اين كاروان سرا در ميان كوير با گچ و آجر در كمال استحكام ساخته شده و داراي اتاق‌ها و اصطبل‌هاي متعدد و برج است

 

بندها و پلهاي تاريخي درشهرستان كاشان

بند قهرود كاشان
بند قهرود در 12 كيلومتري جنوب خاوري قريه قهرود در ميان دره عميقي كه دو رشته كوهسار را به فاصله‌ كمي از يكديگر جدا مي ‌كند با سنگ و ساروج ساخته شده است. طول ديوار آن 36 گز و عرض آن 20 گز از كف دره به بالا است. نقشه و طرح ساختمان اين سد نيز مانند بند قمصر است ديوار جلو و آبگير آن كاملا عمودي ساخته شده ولي ديوار پشت سد داراي شيب تندي است وسط ديوار چاهي به شكل دو لوله داخل يكديگر ساخته‌اندو اطراف لوله داخلي با يك رشته پلكان به پايين سد يا تونلي مربوط مي ‌گردد كه دريچه و بند و بست آب هم در آن جا ساخته شده و چاه وسط را علاوه به رسانيدن نور به پلكان مارپيچي شكل آن جهت جلوگيري از فشار آب به داخل تونل تعبيه نموده‌اند. سپس شاه صفي در مصب آب اين سد كه در حومه شهر كاشان است باغ شاه جديد يا بناهاي چندي بر پا ساخت كه به همين مناسبت آن محوطه صفي آباد ناميده شد در اواسط قرن گذشته رفته رفته خرابي ‌هايي در سد پيدا شده بود كه در عهد محمد شاه قاجار مرمت شد.

شهرستان فريدون شهر كه در غربي ترين نقطه استان اصفهان قرار دارد با استان لرستان و استان چهارمحال وبختياري هم مرز است. از اين رو گذرگاهي براي عشاير اين دو منطقه محسوب مي شود. عشاير منطقه صنايع دستي زيبا و متنوعي توليد مي كنند كه بيش تر محلي بوده و جنبه خود مصرفي دارد. مهم ترين صنايع دستي اين شهرستان قالي بافي مي باشد. علاوه بر آن گليم، شال و جوراب هاي پشمي نيز از هنرهاي دستي توليدي منطقه به شمار مي رود. قالي بافي در اين شهرستان از اهميت و ارزش بالايي برخوردار است و سهم مهمي در اقتصاد خانواده ها و كل منطقه دارد. بيش تر مردم منطقه به ويژه زنان و دختران اين شهرستان در كارگاه هاي خانگي به قالي بافي اشتغال دارند.
مكان هاي ديدني و تاريخي
بيش تر جنگل هاي طبيعي استان اصفهان در شهرستان هاي فريدون شهر و سميرم پراكنده شده اند و جلوه هاي زيبايي به اين مناطق بخشيده اند. سنگ گورهاي باستاني در روستاي قهستان و آرامگاه هاي بزرگان ديني از جاذبه هاي تاريخي منطقه به شمار مي آيند.

كشاورزي و دام داري
فرآورده هاي كشاورزي اين شهرستان سيب زميني، گندم ، جو، و ميوه است و فرآورده هاي دامي آن، گوشت، پوست و پشم است كه به شهر اصفهان صادر مي شود.
مشخصات جغرافيايي
فريدون شهر، مركز شهرستان فريدون شهر، با پهنه اي حدود 3 كيلومتر مربع، در باختر استان اصفهان، در 32 درجه و 56 دقيقه و 15 ثانيه پهناي شمالي و 50 درجه و 7 دقيقه و 15 ثانيه درازاي خاوري نسبت به نيمروزگرينويچ و بلندي 2 هزار و 530 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان فريدن و استان لرستان، از خاور به شهرستان فريدن، از باختر به لرستان و از جنوب به استان چهار محال و بختياري محدود مي باشد. شهر فريدون شهر را از شمال كوه برآفتاب، از باختر آبادي دربند، از خاور روستاي خليل آباد ( شاه بلاغ ) و از جنوب آبادي برآسياب در برگرفته اند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
در روزگار باستان نواحي فريدن و فريدون شهر را «پرتيكان»، به معناي محل باشكوه مي ناميدند. بعد ها نيز با استفاده از همين معني به اين محل «فريدون شهر» گفته اند. «فريدون شهر» به سبب نزديكي با فريدن (داران) در گذشته تابع شهرستان فريدن بوده و مي توان گفت كه از لحاظ تاريخي، سياسي و تا اندازه اي اجتماعي و اقتصادي بسته گي زيادي با آن ناحيه دارد. اين شهر كه بزرگ ترين شهر گرجي نشين ايران نيز است، تا سال 1359 هـ . ش « آخوره بالا » ناميده مي شد. اين نام به ويژه نزد عشاير بختياري چهارلنگ متداول است. واژه پارسي « آخور» به معني آخر و آخره، مشتق از « آخوربر و آخورسالار» است كه در دوران ساسانيان به رئيس اصطبل اتلاق مي گرديده است. به تعبيري ديگر اتلاق نام آخره به اين ناحيه به سبب آن است كه فريدون شهر در گذشته، بزرگ ترين ناحيه جمعيتي در آخرين بخش فريدن بوده است، و به سبب نزديكي دو آبادي، فريدون شهر را آخوره بالا، و ديگري را آخوره پايين ( وحدت آباد كنوني ) ناميده اند. با اين همه گرجي ها شهر را به « سوپلي » كه واژه اي گرجي است، مي شناسند.

 

طبيعت درشهرستان فريدون شهر

مهم ترين رودخانه اين شهرستان رودخانه يلان است. رودخانه يلان از كوه هاي تتره و چاله ور در جنوب و جنوب خاوري شهرستان فريدون شهر سرچشمه گرفته و بعد از پيوستن آب چشمه لنگان به رودخانه دز در خوزستان مي ريزد.

 

آرامگاه ها،امامزاده ها و زيارتگاه ها درشهرستان فريدون شهر

امام زاده سيد صالح فريدون شهر
آرامگاه سيد صالح قيصر (دوم) كه گورش در پشت كوه فريدون شهر قرار گرفته و باهشت واسطه به حضرت امام هفتم شيعيان امام موسي بن جعفر مي ‌پيوندد.

امام زاده سيد صالح فريدون شهر
اين سنگ گورهاي باستاني و باارزش در آبادي قهستجان از توابع شهرستان فريدون شهر واقع شده است.

خوانسار يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه مرم آن به كارهاي كشاورزي و پرورش زنبور عسل اشتغال دارند. چشمه هاي طبيعي و چشم انداز رودخانه ها‎؛ جاذبه هاي طبيعي شهرستان خوانسار را تشكيل مي دهند و مسجدهاي قديمي و آرامگاه هاي بزرگان نيز از جاذبه هاي تاريخي اين منطقه به شمار مي آيند. در شهرستان خوانسار صنايع دستي از قدمت و تنوع زيادي برخوردار است. قالي بافي، آهنگري، نجاري، كفش، گيوه، كوزه گري، سفال، خياطي، قاش تراشي، چيت سازي، عصاري، تهيه شيريني( گز) و... از صنايع دستي اين شهرستان محسوب مي شوند. در زير به برخي از هنرهاي دستي مردم اين شهرستان اشاره مي شود. در گذشته به دليل نبودن قاشق و چنگال فلزي، هنر قاشق تراشي اهميت زيادي داشته است، ولي اندك اندك از اهميت آن كاسته شده است. در گذشته قاشق هاي بزرگي از چوب گلابي براي افشره خوري مي ساختند، كه ظريف بوده و چون دسته آن به شكل دست به كفه اش پيوند مي يافته به قاشق دست دلبري سرشناس بوده است.
مكان هاي ديدني و تاريخي
چشمه هاي طبيعي و چشم انداز رودخانه ها جاذبه هاي طبيعي شهرستان خوانسار را تشكيل مي دهند و مسجدهاي قديمي و آرامگاه هاي بزرگان نيز ازجاذبه هاي تاريخي اين منطقه به شمار مي آيند.
صنايع و معادن
هم چنين صادرات اين شهر عسل، فرش، ميوه، چوب، گز و سيب زميني است. كارخانه ريسندگي كه پشم فرش، پود و چله را توليد مي كند، در خوانسار داير است.

كشاورزي و دام داري
مرم شهرستان خوانسار به كارهاي كشاورزي و پرورش زنبور عسل مشغول اند. كشاورزي بيشتر آبي بوده و به دليل كوهستاني بودن، سطح زير كشت زياد نمي باشد. فرآورده هاي كشاورزي خوانسار عبارتند از : گندم، جو، سيب زميني، گردو، زردآلو، گلابي و سيب درختي. محصول محلي اين شهرستان تهيه شيريني (گز) است.دراين شهرستان‌پرورش‌گاو، گوسفند، بز و طيور رواج دارد. ناحيه خوانسار از مراكز مهم پرورش زنبور عسل درايران بوده و زنبورداري در اين ناحيه چندين سده پيشينه دارد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان خوانسار، با پهنه اي حدود 892 كيلومترمربع، در دره اي خوش آب و هوا، ‌در باختر استان اصفهان، در 33 درجه و 12 دقيقه پهناي شمالي و 50 درجه و 20 دقيقه درازاي شرقي نسبت به نيمروز گرينويچ و بلندي 2 هزار و 250 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان گلپايگان، از باختر به لرستان، از خاور به شهرستان نجف آباد و از جنوب به شهرستان فريدن محدود است. شهرستان خوانسار ناحيه اي كوهستاني و بلند است و ناهمواري هاي زيادي دارد. اين شهرستان داراي زمستان هاي سرد و پر برف و تابستان هاي معتدل با هوايي دل انگيز است. فاصله هوايي شهر خوانسار تا تهران 284 كيلومتر است. ( براي اطلاعات بيش تر نگاه كنيد به اطلاعات جغرافيايي خوانسار )
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
خوانسار از ديرباز تا كنون با نام هايي چون خانسار، خاني سار، خونسار، خوانسار و خوسار ناميده شده است. نام خوانسار نيز از واژه خوان به معني چشمه گرفته شده است. بعضي بر اين باورندكه‌خوانسار كوچك شده خوانسالار، يعني سفره دار، سفره چي، آشپزباشي سلطان است. شماري نيز اين واژه را مخفف خون ساربان دانسته و منشاء آن را كشته شدن سارباني در اين محل، توسط دزدان مي دانند. هم چنين عده اي با توجه به اين كه خان به معني شأن عسل و به بيان ديگر مكان توليد عسل نيز مي باشد، اين نام را محل توليد عسل تعبير كرده اند. كهن ترين مداركي كه از پيشينه تاريخي خوانسار در دست است، تاريخ مهاجرت دسته‌اي از قوم يهود به خوانسار و سرگذشت آنان است كه به روزگار كوروش هخامنشي مي رسد. يهوديان مهاجر به اين شهر تا پيش از ايجاد حكومت اسرائيل، در كوي جهودا يا جيدا، كه كويي در شهر كنوني است، زندگي مي كردند. بعد ها اينان به اسرائيل كوچ كرده و امروزه در خوانسار، پيروان دين يهود وجود ندارد.

خوانسار پس از اسلام، در قلمرو حكومت امويان، عباسيان، ‌طاهريان، صفاريان، ديلميان، سلجوقيان، و خوارزم شاهيان قرار داشته است. در اوايل سده 7 هـ . ق مغولان اين ناحيه را گشودند و خرابي هاي بسيار به بار آوردند. پس از آن ها تيمورلنگ به مركز ايران، از جمله خوانسار تاخت و چپاول و كشتار زيادي كرد. خوانسار، در دوران صفوي از مراكز مهم علم، ادب و صنعت بوده است. پادشاهان صفوي توجه ويژه اي به اين ناحيه داشتنه اند و به خاطر همين توجه هنرهاي دستي و كارگاهي در اين شهر گسترش يافته است. بناي مدرسه مريم بيگم صفوي از سوي همسرشاه تهماسب نيز به پيشرفت فرهنگي اين ديار افزود. در دوران قاجار خوانسار مورد توجه بوده و حاكمان بزرگي كه بعضي از آنان عنوان وزارت هم داشته اند، به حكومت خوانسار منصوب شده اند.
در گذشته كه صنعت نساجي ساده بوده، پارچه ها در گونه هاي قدك، متقال و… به رنگ سفيد بافته مي شد. براي بافت پارچه هاي رنگي و نقش دار، كارگاه هاي رنگرزي و چيت سازي، در نقاط گوناگون داير بوده است. يكي از اين محل ها، سرچيتگاه، در شهر خوانسار بوده و هم چنين بازار ويژه اي براي اين هنر وجود داشته است.
هنر كوزه گري نيز از ديرباز در اين شهرستان رواج داشته و هنوز هم چند كارگاه كوزه‌گري وجود دارد كه غير از تنگ سفالي، ساير ظرف ها و گونه هاي لالجين ها را مي سازند و به نقاط ديگر صادر مي كنند. چون در درون اين ظرف ها، لعابي از شيشه وجود دارد و ظرف ها كلفت و محكم ساخته مي شوند، نظافت و شستن آن ها آسان و دوام شان زياد است.
روغن كشي از دانه هاي روغن مانند: بزرك، خشخاش، كرچك، منداب و…از ديرباز در خوانسار رواج داشته و عصار خانه هاي بزرگ به شيوه سنتي وجود داشته است. دانه هاي روغني را نخست حرارت داده و در زير گردونه هاي بزرگ سنگي به وزن حدود ده تن، كه با اسب يا استر يا گاوميش مي چرخد، خرد كرده، سپس در زير فشار اهرمي كه آن را شاه تير نامند، روغن كشي مي شود. روغن هايي كه به دست مي آمده، در گذشته به مصرف سوخت روشنايي و رنگ مي رسيده، ولي امروزه به دليل رقابت كارخانه ها و نداشتن مصرف روشنايي، اين هنر اهميت گذشته را ندارد. تفاله هايي كه پس از روغن كشي بر جاي مي ماند و به كنجاله سرشناس است بهترين كود بوده و براي نيرومند ساختن كشت زارهاي تنباكو به كار مي رود و بخشي از آن ها نيز در زمستان به مصرف خوراكي دام ها مي رسد. هنر فرش بافي از گذشته با بافت فرش هاي محلي رواج داشته است. فرش هاي ويسي و ساروق با نقشه شاه عباسي بافته مي شود. در سال هاي اخير، فرش ها از روي نقشه هاي جديد مورد پسند اروپاييان با رنگ هاي ثابت بافته مي شوند.

 

طبيعت درشهرستان خوانسار

رودخانه خوانسار مهم ترين رود اين شهرستان است. رودخانه خوانسار كه از جنوب و جنوب خاوري شهر خوانسار و دامنه كوه هاي خوانسار و پنج پنجه سرچشمه مي گيرد، در فصل تابستان زمين هاي مزروعي روستاهاي شمال شهر را مشروب كرده و در فصل تابستان با جهت كلي جنوبي - شمالي در تنگه غرقاب (فرقاب) به رودخانه گلپايگان متصل شده و سرانجام به درياچه نمك (مسيله) مي ريزد.
چشمه ها همواره از جذاب ترين عارضه هاي طبيعي هر منطقه به شمار مي آيند. در شهرستان خوانسار نيز چشمه هايي وجود دارند. چشمه گاسون در كوه خوانسار و در 135 كيلومتري اصفهان قرار دارد و چشمه اميد در هفت كيلومتري خاور خوانسار قرار گرفته است. مهم ترين ارتفاعات شهرستان خوانسارعبارت اند از: محمور سوز، لشگر، كلازنه، قراول خانه، صاف، شنستان، سيل، زرد، دوتو، دور روغاب.

 

مساجد ومدارس مذهبي درشهرستان خوانسار

مسجد جامع خوانسار
اين بنا در قسمت خاوري خوانسار واقع شده و در سال 1147هـ . ق توسط شهريار الملك آقا صانع ساخته شده است. بناي اين مسجد با مساحتي حدود 3000 مترمربع داراي گچ بري ‌ها و كاشي كاري ‌هاي بسيار زيبا است. درب شمالي اين مسجد كه آن را از جاي ديگري به اين مسجد منتقل كرده‌اند، مربوط به تاريخ 1003هـ . ق و داراي تزيينات نفيس منبت كاري است.
مسجد آقا اسد الله خوانسار
مسجد آقا اسد الله در كوي پگلوش و كنار بازار توسط آقا اسد الله نامي، در سال 1258هـ . ق ساخته شده است بخشي از آن، در سال 1334هـ . ش، در مسير خيابان قرار گرفت و بخش ديگر آن در اثر سيل از ميان رفت ولي در سال 1336هـ . ق به كوشش مردم نيكوكار تجديد بنا شد.

 

آرامگاها،امامزاد ها و زيارتگاهها درشهرستان خوانسار

مقبره بابا پير خوانسار
آرامگاه بابا پير، كه در جنوب باختري شهر خوانسار (پارك سرچشمه) قرار دارد در اوايل حكومت صفوي ساخته شده است. صاحب آرامگاه بنيان‌ گذار مذهب شيعه‌ جعفري در اوايل سده 7هـ . ق در خوانسار، اصفهان، بروجرد، نهاوند، لرستان و خوزستان است. صفي الدين اردبيلي در سال 678هـ . ق خدمت پير خوانسار رسيده و از وي كسب فيض كرده است. ساختمان اين آرامگاه، در اثر گذشت زمان خراب شده بود كه در سال 1367هـ . ش توسط هيأت رييسه آرامگاه پير، بازسازي شده است.

برخوار و ميمه از شهرستان هاي استان اصفهان است كه در مركز استان واقع شده است. هنر قالي بافي در شهرستان برخوار و ميمه مهم ترين صنعت دستي محسوب مي شود و بيش تر اهالي در كار گاه هاي خانگي به بافت قالي مشغول هستند. قالي اين منطقه از قدمت و اصالت خاصي برخوردار است. قالي هاي بافت ميمه جنبه صادراتي دارند و بيش تر به تهران ارسال مي شوند. اين قالي ها داراي طرح كاشان و نقش هاي افشان، لچك ترنج، جنگلي و هم چنين طرح خاصي معروف به ميمه هستند. در استان اصفهان قالي هاي ميمه طرح منحصر به فردي دارد كه با طرح مناطق ديگر متفاوت است. علاوه بر قالي بافي، كرباس بافي نيز از ديگر صنايع دستي اين شهرستان محسوب مي شود. 
مكان هاي ديدني و تاريخي
مسجد بزرگ گز و مسجد جامع ميمه دو مكان مهم و ديدني شهرستان برخوار و ميمه هستند.

صنايع و معادن
پالايشگاه نفت، نيروگاه برق،كارخانه هاي نساجي قدس، بهريس، ‌بارش، ‌شير پاستوريزه، سنگ بري و ابزار سازي از مهم ترين فعاليت هاي صنعتي شهرستان هستند. از معادن شهرستان برخوار و ميمه مي توان از معدن نمك حبيب الله، گچ گمشه و شن باقرآباد، و سنگ مرمريت ميمه نام برد.

كشاورزي و دام داري
به دليل كمي بارندگي و تبخير زياد، كشاورزي اين ناحيه از جايگاه ويژه اي برخوردار نيست. اين شهرستان در بخش ميمه از لحاظ طبيعي از جايگاه بهتري برخوردار بوده و آباد و سرسبز است. آب مصرفي كشاورزي اين شهرستان از كاريز، چاه ژرف و نيمه ژرف تأمين مي شود. با اين حال با تلاش مردم سخت كوش اين ناحيه، فرآورده هاي كشاورزي مانند : گندم، جو، سيب زميني، روناس، پنبه، صيفي، سبزي، نباتات علوفه اي و ميوه هاي گوناگون به عمل مي آيد. هم چنين در اين شهرستان فرآورده هاي دامي نظير گوشت، پوست، ‌پشم، روغن حيواني و لبنيات نيز به دست مي آيد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان برخوار وميمه، با پهنه اي حدود 6 هزار و 639 كيلومتر مربع، در مركز و شمال باختري استان اصفهان قرار دارد و از دو بخش برخوار ‌در جنوب، و ميمه در شمال، به وجود آمده است. برخوار با پهنه اي حدود 3 هزار و 601 كيلومتر مربع، در شمال شهرستان اصفهان، در 32 درجه و 48 دقيقه پهناي شمالي و 51 درجه و 41 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ قرار گرفته و بلندي آن از سطح دريا حدود يك هزار و 570 متر است. ميمه، با پهنه اي حدود 3 هزار و 38 كيلومتر مربع، در باختر شهرستان كاشان، در 32 درجه و 25 دقيقه پهناي شمالي و 50 درجه و 21 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمرزو گرينويچ قرار گرفته و بلندي آن از سطح دريا حدود 2 هزار و 540 متر است. اين شهرستان از شمال به شهرستان هاي كاشان و نطنز و نيز استان مركزي، از باختر به شهرستان هاي گلپايگان و نجف آباد، از خاور به شهرستان اردستان و از جنوب به شهرستان هاي اصفهان و خميني شهر محدود است.

 

طبيعت درشهرستان برخوار و ميمه

منبع آبي اين منطقه را عموما آب هاي زيرزميني تشكيل مي دهند. قنات ها مهم ترين راه دست يابي به آب هاي زيرزميني هستند. اين شهرستان به دليل قرار گرفتن در كنار كوير اردستان؛ هيچ رود سطحي در آن جريان ندارد.

دشت برخواردشت همواري است كه در برخوار و در كنار كوير اردستان گسترده شده است. شهرستان برخوار و ميمه مانند دشت همواري در بخش برخوار و در كنار كوير اردستان گسترده شده است. اين دشت در جهت شمال خاوري به رشته كوه هاي مركزي در جنوب باختري اردستان ختم مي شود. آب و هواي دشت برخوار نيمه بياباني و گرم و خشك است و در زمستان ها آب و هواي سرد و خشك دارد. اين دشت در بخش ميمه و از لحاظ طبيعي جايگاه بهتري داشته و از سرسبزي خاصي برخوردار است. مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان عبارت اند از: اشكفت، انجيله، بادامي، يوخلو، هوانيل، نيمه ور، مسته كوه، لاحل، گارسجار و گردن كج.

 

مساجد و مدارس مذهبي درشهرستان برخوار و ميمه

مسجد بزرگ گز (برخوار و ميمه)
اين مسجد و مناره در شهرگز در 18 كيلومتري شمال شهر اصفهان قرار دارد و مسجد و مناره آن در دوران سلجوقي ساخته شده است. در دوره‌هاي بعد خسارت‌هايي به آن وارد و تعمير و باسازي شده است. صحن مسجد به شكل مربع و درازا و پهناي آن حدود 12 متر است. درايوان باختري اين مسجد، از آثار قابل توجه دوره سلجوقي است. دو راهروي مسجد در دو سوي اين ايوان قرار دارند و در هريك از دو گوشه شمالي و جنوبي ايوان باختري، دو درونگاه به بلندي حدود دو متر و نيم قرار دارد. تزيين‌ طاق‌هاي هلالي شكل آن‌ها از آجر و گچ، مانند تزيين‌هاي سلجوقي درون ايوان خاوري مسجد جمعه اصفهان است و در بالاي هلال‌ها، پشت بغل‌هايي از تزيين‌هاي آجري وجود دارد. محراب سلجوقي ايوان، در گوشه جنوبي آن قرار گرفته و در بخش بالايي آن يك كتيبه ديده مي ‌شود. مناره مسجد گز كه در گوشه شمال باختري آن قرار دارد در گذشته بلندتر از امروز بوده و به مرور زمان خراب شده است. بخشي از آن كه برجاي مانده داراي تزيين‌هاي زيبايي است. بر اساس كتيبه موجود سال ساختمان مسجد، ربع اول سده 6 هجري قمري است.
مسجد جامع ميمه (برخوار و ميمه)
مسجد جامع ميمه مربوط به دوره ظهور اسلام است و گويا در آن زمان آتشكده اي بوده است. اين مسجد با شماره 934 به ثبت تاريخي رسيده است.

فريدن يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه در باختر استان واقع شده است. سواحل زاينده رود كه يكي از زيباترين و بااهميت ترين رودهاي ايران است، از مهم ترين گردش گاه هاي اهالي شهرستان فريدن به شمار مي آيد. صنايع دستي در شهرستان فريدن هم چون ساير نقاط استان اصفهان از رونق زيادي برخوردار است. بافته هاي داري در فريدن از مهم ترين صنايع دستي اين منطقه به شمار مي روند. اين بافته ها عبارتند از: قالي بافي، گليم دو روي ساده و نقش دار، ماشتا(نوعي روانداز كه بر روي كرسي مي انداختند) و جاجيم. ارامنه اين شهرستان هم چنين به زرگري، قلم زني، كنده كاري روي سنگ نيز مشغول هستند. طرح هاي متداول قالي در اين منطقه لچك، ترنج، طرح گل هاي رز، طرح افشان با گلدان و طرح مام ميهن است. تعدادي از مهم ترين روستاهاي ارمني نشين اين شهرستان كه به بافت قالي اشتغال دارند عبارتند از: قلعه گريگور، دارا بورد، آريگان، روستاي موكل سنكرد، پونستان، ذرنه (بولوران) خوي گان پايين، خوي گان بالا، خونگ، هاران، نحاكرد، ميلاكرد، شوريشكان، سنگباران و سوران. منطقه بربرود (بورواري): در جنوب منطقه كمره (خمين) و در غرب شهرستان فريدن در قسمت شمالي منطقه لرستان است ارامنه اين منطقه را بورواري را به معني سرشار از رايحه و بوي خوش نام نهادند تعدادي از روستاهاي ارمني نشين اين منطقه عبارت بوده اند از پاهرا، شاور اوا، پاريشان، خسروآباد، گوران، قره كهريز، خرج آباد، خورزند، نصرآباد است. در اين منطقه نيز دست بافت هاي گوناگوني وجود دارد كه مهم ترين آن قالي بافي است. از مهم ترين ويژگي هاي فرش بافي اين منطقه مي توان به اين موارد اشاره نمود: دار قالي، از نوع عمودي است مكانيزم پود كشي از نوع تخت باف (يك پود ضخيم) بوده و گره فارسي به كار برده مي شود. رجشماري بين 32-36 است، رنگ رزي خامه ها، هم با رنگ رزي گياهي و هم شيميايي انجام مي گردد، طرح هاي مورد استفاده براي بافت قالي اغلب از منطقه كمره در روستاي سيليان آورده مي شود و با كمي تغيير بر روي آن مورد استفاده قرار مي گيرد.
مكان هاي ديدني و تاريخي
سواحل زاينده رود كه يكي از زيباترين و بااهميت ترين رودهاي ايران است، از مهم ترين گردش گاه هاي اهالي شهرستان فريدن به شمار مي آيد.

كشاورزي و دام داري
مهم ترين فرآورده هاي كشاورزي سيب زميني، گندم، جو، يونجه، غلات، نباتات علوفه اي، حبوبات و... است. همه ساله هزاران تن سيب زميني، از فريدن به ديگر نقاط صادر مي گردد. هم چنين دامداري در اين منطقه از رونق زيادي برخوردار بوده و همه ساله شمار زيادي دام زنده براي ذبح، گوشت، پوست و لبنيات به شهر اصفهان صادر گرديده و لبنيات آن فراوان و سرشناس است.
مشخصات جغرافيايي
داران، مركز شهرستان فريدن، با پهنه اي حدود 5 كيلومتر مربع، ‌در باختر استان اصفهان، د‌ر 32 درجه و 58 دقيقه و 45 ثانيه پهناي شمالي و 50 درجه و 25 دقيقه درازاي خاوري نسبت به نيمروز گرينويچ قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان خوانسار، از باختر به استان لرستان و شهرستان فريدون شهر، از خاور به شهرستان نجف آباد، ‌و از جنوب به استان چهار محال و بختياري محدود است. شهر داران نيز از سوي شمال به كوه دازك، از باختر به خليل آباد و زاينده رود، از خاور به اراضي دهستان دالان كوه، و از جنوب به روستاي دهق محدود است. بلندي داران از سطح دريا 2 هزار و 390 متر و فاصله هوايي آن تا تهران 310 كيلومتر است. هواي داران معتدل و خشك بوده، بيشترين درجه حرارت در تابستان ها 35 درجه سانتي گراد بالاي صفر و كم ترين آن، در زمستان ها 18درجه زير صفر است. ميانگين بارش ساليانه داران، 350 ميلي متر بوده است.
شهرستان فريدن ناحيه اي كوهستاني است. كوهستاني بودن ناحيه و بلندي زياد از سطح دريا، موجب ريزش بارندگي، به ويژه برف گشته كه در سرسبزي و رويش گياهان گوناگون موثر بوده مراتع سرسبز و خرمي را به وجود آورده است. پوشش گياهي شهرستان را گون، گز، كرفس كوهي و درختان پراكنده بلوط تشكيل مي دهند.
آب و هواي شهرستان فريدن در بهار و تابستان معتدل و در زمستان بسيار سرد است. بيش ترين درجه حرارت در طي سال تنها در 4 ماه بين 39-31 درجه سانتي گراد است و از سويي 6 ماه از سال، در شهرستان فريدن پديد يخ بندان وجود دارد. كم ترين درجه حرارت در سردترين روزهاي سال 8/29- درجه سانتي گراد گزارش شده و روزهاي يخ بندان در سال، حدود 128 روز بوده است. 
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
شهر داران مركز شهرستان فريدن، در گذر تاريخ كهن ايران به نام هاي : پاراتاكن، پارتاكن، ‌پرتكين، پاراتاكين، پركان، پاره تاكن، پرتيكان، فريدون و فريدين ناميده شده است. داران در روزگار مادها جزو ماد بزرگ ( تمامي بخش مركزي و باختري ايران است ) بوده و در دوران هخامنشي جزو ساتراپ پرتيكان بوده از مراكز مهم بازرگاني و ارتباطي به شمار مي آمده است.

اين شهر در زمان صفوي « دارالعمار » بوده كه به مناسبت زندگي خان ها و رهبران عشايري كه در اين محل مي زيستند، بدين نام خوانده شده است.در اواخر دروان صفوي، افغان ها منطقه اصفهان را گشودند و داران نيز به دست آنان افتاد و افغان ها تا باختري ترين بخش هاي فريدن پيش رفته ويراني هايي به بار آوردند.
در زمان نادرشاه افشار، علي مردان خان بختياري چهار دانگ به مخالفت با حكومت مركزي برخاست. در نتيجه بخش هايي از داران مورد تاخت و تاز سپاه نادرشاه قرار گرفت و علي مردان خان اعدام و سه هزار خانوار چهارلنگ بختياري از ناحيه فريدن و شهر داران به خراسان تبعيد شدند. هم چنين بخشي از طايفه هاي عرب خراسان را به اين ديار كوچاندند كه بيش تر آنان در روستاهاي دره بيد، دامنه و آشگر اسكان يافتند.
پس از نادرشاه افشار، كريم خان زند بختياري ها را در داران سركوب كرد. قاجاريان نيز پس از چيره گي بر استان اصفهان، بختياري ها را در سال 1172 هـ . ق سركوب كردند. در همين زمان با توانمند شدن محمد تقي خان بختياري، تلاش بختياري ها براي به دست آوردن آبادي هاي بيش تر فريدن، به ويژه آبادي هاي ارمني نشين به اوج خود رسيد و محمد تقي خان، عشاير بيش تري را به فريدن آورد. در سال 1318 هـ . ق داران به عنوان مركز ناحيه فريدن انتخاب شد. فرماني به همين تاريخ از سردار اسعد بختياري موجود است، كه موجب آن، دامداران فريدن از دريافت ماليات از پرورش دهنده گان زنبور عسل خوانسار، كه از مراتع فريدن استفاده مي كردند منع شده اند.

 

طبيعت درشهرستان فريدن

رودخانه زاينده رود كه از كوه هاي زردكوه بختياري، كربوش و خور سرچشمه گرفته و پس از گذشتن از 30 كيلومتري جنوب خاوري مركز اين شهرستان به باتلاق گاوخوني در خاور اصفهان مي ريزد. مهم ترين رودهايي كه در اين شهرستان جريان دارند عبارتند از: آب آلكن، آب بلادگان، آب ترز، آب چران، آب چم در، آب درزرگه، آب دره غاز، آب دره كم ان، آب رودبار، آب زرك، آب سرپستان، آب گوكان، آب ميدانك بالا، آب ميدانك پايين، چشمه لنگان، دربند، وهرگان، دره پيرگلي، دره خدنگستان، دره خوربه، دره دولت آباد، دره غار، دره هركل، زاينده، سرداب، قمرود، كاهنگان، هرمزگان.
زاينده رود (استان اصفهان، چهارمحال و بختياري)
زاينده رود يكي از زيباترين و بااهميت ترين رودهاي ايران است. اين رودخانه كه از جبهه شمال خاوري زرد كوه بختياري سرچشمه مي گيرد، از باختر به خاور تا باتلاق گاوخوني جريان دارد. اين رود كه از چشمه هاي جانان واقع در زردكوه بختياري (كوهرنگ) در 95 كيلومتري شمال باختري شهركرد در استان چهارمحال و بختياري، شروع شده است، ضمن جريان يافتن به جانب خاور و دريافت شعباتي از قبيل رود خرسنك، قمشه رود، تيران رود، زرين رود، رود كرمان و هم چنين آبياري كردن شهرها و آبادي هاي مسير خود وارد اصفهان مي شود و شهرستان هاي شهركرد، زرين شهر، اصفهان و نايين در استان هاي چهارمحال و بختياري و اصفهان را آبياري مي كند. اين رودخانه از سمت باختر به سمت جنوب خاوري كليه نواحي مركزي اصفهان را آبياري كرده و از جنوب نايين از آبادي هاي قورتان و ورزنه گذشته و سرانجام پس از طي 300 كيلومتر از سرچشمه به مرداب گاوخوني كه در قسمت خاوري دهستان جرقويه عليا قرار گرفته است، مي ريزد.

طول اين رودخانه با پيچ و خم هايش از 360 تا 420 كيلومتر ذكرشده كه اين فاصله به خط مستقيم حدود 270 كيلومتر است. پهناي رودخانه زاينده رود در ابتدا حدود 10 تا 20 متر است، اما هر چه به طرف شهر اصفهان و جلگه هاي مسطح پيشروي مي كند، پهناي آن افزايش مي يابد. به طوري كه در شمال فلاورجان، در محل روستاي موسيان، عرض آن به حدود 800 متر مي رسد. پهناي بستر رودخانه در شهر اصفهان نيز متفاوت است و بين 300 - 100 متر تغيير مي كند. زاينده رود از چشمه ها و رودخانه هاي متعددي تشكيل شده و از تنگ گزي در دهستان شوراب سرچشمه مي گيرد. مجموع اين آب ها در تنگ گزي، زاينده رود را تشكيل مي دهند. شعبه مهم ديگر با الحاق آب كوهرنگ توسط تونل هاي كوهرنگ به ابتداي زاينده رود اضافه مي شود كه آب آن را به ميزان قابل توجهي افزايش مي دهد. پس از تنگ گزي و قبل از رسيدن به درياچه سد زاينده رود، آب سه شعبه قابل توجه ديگر، يعني كاگونك، خير سانك و پلاسكان يا اسكندري نيز به زاينده رود افزوده مي شوند، اما بعد از درياچه، شعبه دايمي قابل توجهي به آن نمي پيوندد.
از ابتدا تا انتهاي زاينده رود، به ويژه در ناحيه اصفهان، بيشه زارهايي وجود دارند كه در زيبايي، طراوت، لطافت آب و هوا و جذابيت چشم اندازهاي عمومي رودخانه بسيار موثر بوده و در مطلوبيت فضاي حواشي رودخانه نقش قابل توجهي دارند. به علت اين كه سرچشمه زاينده رود نزديك سرچشمه رود كارون است (با حدود سه كيلومتر فاصله) و از طرف ديگر در سال هاي خشكسالي آب زاينده رود به كليه اراضي تحت كشت نمي رسد، در سال هاي 1330 تا 1332 هجري شمسي در داخل كوهرنگ تونلي به همين نام حفر شد كه 2823 متر طول دارد و از طريق آن مقداري از آب سرچشمه كارون به زاينده رود برگردانده مي شود. سرچشمه زاينده رود در دامنه شمال خاوري زردكوه و در جنوب روستاي ديمه - كه در فاصله 11 كيلومتري تونل كوهرنگ قرار دارد - واقع شده و در فاصله يك كيلومتري، به موازات آب كوهرنگ جريان مي يابد. قبل از اتصال به كوهرنگ با شاخه ديگري به نام آب خور به در محل قلعه سبزي اتصال مي يابد كه اين مساله باعث افزايش آب آن مي شود. تونل كوهرنگ در جنوب چلگرد حفر شده است و قسمتي از آب كوهرنگ را پس از اتصال به شاخه ميان رودان به رود ديمه وصل مي كند. در نزديكي روستاي آب هره طهماسبي، يك شاخه نيز از جنوب وارد زاينده رود مي شود كه به نام رودخانه نعل اشكنان معروف است. به اين ترتيب 5 شاخه مزبور كه همگي از شمال خاوري زردكوه سرچشمه مي گيرند، پس از اتصال، شاخه پر آب رودخانه زاينده رود را تشكيل مي دهند.
بخشي از مسير زاينده رود كه در استان چهارمحال و بختياري واقع شده است از قراقوش در انتهاي مرز شمالي تا چلوان در نزديكي سامان، از جاذبه هاي اصلي و كانون هاي عمده تفرجگاهي اين استان به شمار مي آيد. اين ناحيه با روستاهاي زيباي قراقوش، كرم گوگان، ماركده، قوچان، صادق آباد، قار تطوع، پونه وار، هوره، دشتي، چم كاكا، چم جنگل و چم چنگ، هر ساله هزاران خانوار بومي و غير بومي را به سوي خود جلب مي كند. مسافرت به اين منطقه معمولا از ماه پاياني بهار (خرداد ماه) آغاز و به مدت چهار ماه تا اواخر شهريور ادامه مي يابد. از جاذبه هاي ويژه زاينده رود، بستر، كناره ها و محيط پيرامون آن است كه اين رود را به يكي از مهم ترين تفرجگاه هاي استان اصفهان و استان چهارمحال و بختياري و استان هاي اطراف آن ها تبديل كرده است.
كناره هاي اين رودخانه به ويژه در مسير عبور از شهر اصفهان، محدوده پل زمان خان در حدود مرز اصفهان، استان چهارمحال و بختياري و پشت سد زاينده رود از تفرجگاه هاي مهم منطقه محسوب مي شوند و هزاران تن از بوميان و اهالي شهرهاي مجاور در فصل ها و ماه هاي مساعد سال، براي گذراندن اوقات فراغت و به ويژه در روزهاي تعطيلي از آن بهره مند مي شوند. مسافرت به اين منطقه معمولا از ماه پاياني بهار(خرداد ماه) آغاز و به مدت چهار ماه تا اواخر شهريور ادامه مي يابد. ميهمانان زاينده رود كه بيش تر اهالي اصفهان و بازديدكنندگان آثار تاريخي اصفهان هستند، در حاشيه هاي پردرخت و باغ هاي زيباي اطراف آن اقامت مي كنند. سواحل زاينده رود با توجه به استعدادهاي طبيعي اين رود مناسب ترين محل براي احداث دهكده هاي ييلاقي و استقرار اردوگاه هاي جهانگردي است.
برخي از مهم ترين ارتفاعات اين شهرستان عبارت اند از: پرويز، تهلگي، سرخ، قبله، قره بيشه، لوسن، مورستان، ميشه، يتيم.

 

كليساها درشهرستان فريدن

كليساي غوكاس
كليساي غوكاس در فريدن واقع شده و از مهم ترين بناهاي تاريخي اين منطقه محسوب مي شود.

شهرستان تيران و كرون در گذشته‌به صورت يك شهرستان نبوده است و جزو شهرستان نجف آباد به شمار مي آمد. امروزه اين دو منطقه به صورت يك شهرستان واحد به نام تيران و كرون تشكيل شده است. ساكنين تيران و كرون به كشاورزي اشتغال دارند. شهرستان تيران به اين دليل كه درمجاورت استان چهارمحال و بختياري قرار دارد و با عشاير اين منطقه همسايه است، از صنايع دستي عشايري بي بهره نبوده و انواع هنرهاي دستي در اين منطقه رواج دارد. از ميان صنايع دستي رايج اين شهرستان مي توان به قالي بافي اشاره نمود كه مهم ترين صنعت دستي اين منطقه است. قالي هاي اين منطقه به علت همسايگي با شهرستان نجف آباد با طرح نجف آباد بافته مي شوند و از زيبايي و دوام ‌قابل توجهي برخوردار هستند.
كشاورزي و دام داري
ساكنين تيران و كرون به امر كشاورزي اشتغال دارند و فرآورده هاي گوناگون كشاورزي مانند گندم، جو، انگور، بادام، گردو برداشت مي كنند. دام داري بيشتر به صورت سنتي در اين منطقه رايج است.
مشخصات جغرافيايي
مركز شهرستان تيران و كرون در 51 درجه 09 دقيقه طول جغرافيايي و32 درجه و 42دقيقه عرض جغرافيايي و ارتفاع 1640 متري از سطح دريا واقع شده است. اين شهرستان در بيست كيلومتري نجف آباد و46 كيلومتري اصفهان واقع شده است. تيران و كرون از شمال غرب به شهرستان هاي فريدن و فريدونشهر و از جنوب غربي به استان چهارمحال بختياري و از شرق به شهرستان هاي اصفهان، خميني شهر، نجف آباد محدود مي گردد. اين شهرستان داراي هوايي نسبتا معتدل و زمستان هاي سرد است.

 

طبيعت درشهرستان تيران و كرون

آب هاي سطحي و زيرزميني منابع آبي اين شهرستان را تشكيل مي دهد. چاه هاي عميق و نيمه عميق و قنات ها عمده ترين راه هاي دسترسي به آب هاي زيرزميني هستند. تنها رودخانه اين شهرستان مرغاب نام دارد و از دالانكوه سرچشمه گرفته و به زاينده رود ملحق مي شود. آبشار كرد عليا و آبشار دالان كوه از مهم ترين آبشارهاي شهرستان به شمار مي آيند. چشمه مرغاب و چشمه شاهي كه از تفرج گاه هاي مردم منطقه به شمار مي آيند، از مهم ترين چشمه هاي شهرستان تيران و كرون است.اين شهرستان در يك منطقه دشتي قرار دارد و به شكل تپه ماهوري است به لحاظ طبيعي اين شهرستان بين دورشته كوه واقع شده است. مهم ترين ارتفاعات آن عبارت اند از: دالان كوه با ارتفاع 3450متر و كوه هاي دره بيد، سورمه و لاسميان.

 

آرامگاهها،امامزاده ها و زيارتگاها درشهرستان تيران و كرون

شهرستان تيران و كرون از مكان هاي مذهبي و زيارت گاه هاي قابل توجهي برخوردار است. امام زاده هايي كه در قسمت هاي مختلف اين شهرستان واقع شده اند عبارت اند از:
- امام زاده احمد بن محمد بن حنفيه در شهرستان تيران و كرون.
- امام زاده جواد بن موسي بن مبرقع در روستاي احمدرضا.
- امام زاده عبدالله بن موسي بن جعفر در روستاي كوهان.

X