معرفی وبلاگ
سلام ،‌ خوش آمديد . در اين وبلاگ موضوعات زير مطرح مي شوند : اطلاعات ايران شناسي (معرفي شهرهاي ايران به تفكيك هر استان) - تاريخ ايران - ادبيات ايران زمين - جغرافياي ايران - گالري تصاوير و ... منابع وبلاگ => نرم افزار مرز پر گهر - سايت هاي : نماي ايران ، كتاب اول ، ساجد ، سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان ، پارست ، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، گنجور دات نت
لينك دوستان
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1471844
تعداد نوشته ها : 1100
تعداد نظرات : 27
Rss
طراح قالب

موسسه تبيان - ايران شناسي

Translate
لينك دوستان تبياني
پيج رنك

ناحيه تايباد يا همان ناحيه باخزر، در دوران پيش از تاريخ و هم چنين در دوران هاي گوناگون پادشاهي ايرانيان، وجود داشته زير نظر شاهان ايراني، چون هخامنشيان و اشكانيان و پس از آن ساسانيان اداره مي شده است.مردم تايباد از دير باز تاكنون سخت كوش، با فرهنگ، متدين، نيكوكار، و مهمان نواز بوده اند. مرداني بزرگ و سرشناس چون علي حسن باخزري، كه وزارت شاهان سلجوقي را داشت، شيخ المشايخ سيف الدين و … در اين ديار پرورش يافته و به مردم خدمت كرده اند. مردم تايباد از تبار آريايي و ايراني الاصل هستند. زبان آنان فارسي با گويش محلي است. همه مردم اين شهر مسلمان و پيرو مذهب سني و شيعه جعفري هستند. مهم‌ترين صنايع دستي اين شهرستان قاليچه بافي و پرورش كرم ابريشم رايج است. از روزگار كهن قالي‌بافي در اين شهرستان رايج بوده است مواد اوليه قالي در اين شهرستان با پشم گوسفندان تهيه مي‌شود. هم چنين از گذشته هاي دور پرورش كرم ابريشم در اين شهرستان رايج بوده است ركن الدوله در روزگار قاجار به اين شهر سفر كرده است مي نويسد: «تايباد قلعه معتبر و آبادي است ابريشم هم جاي عمل مي آيد وخالي از امتياز نيست». برج كلات در نزديكي روستاي كلات، ميان تايباد و خواف، كاروان‌سراي شاه عباسي و مسجد و آرامگاه شيخ زين الدين تايبادي مهم ترين ديدني هاي اين منطقه را تشكيل مي‌دهند.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
تايباد در‌گذشته «مغول‌آباد» «باخرز»، «طيبات»، «‌طايباذ»، «تائي آباد»، «تايب آباد»، «تاياباد»، «تاياباذ»، خوانده مي‌شده است. نام نخستين اين شهر «مغول آباد» بوده،‌ كه مغولان در اوايل سده 7 هـ . ق هنگام ورود به اين ناحيه، آن را به نام خود خواندند. بعدها اين محل، در اثر شيوع طاعون خالي از سكنه و ويران گرديد. سال ها بعد، بار ديگر مردم در آن جا ساكن شده شهر را آباد كردند. نام «طيبات» به سبب سكونت شمار زيادي از عالمان، عارفان و مردان پاك ‌از جمله شيخ زين الدين ابوبكر - پير تيمورلنگ - در اين شهر به آن اتلاق شده است. مردم محل بر اين باورند، كه در شهر تايباد و پيرامون آن، بادي مي‌وزد، كه مدت وزش آن در يك شبانه روز، (24 ساعت) دوازده ساعت است، يعني نيمي از يك شبانه روز، كه آن (12 ساعت) را « تاي» مي نامند. از اين رو به اين شهر «تاي‌ باد» گفته اند.

ناحيه تايباد يا همان ناحيه باخرز، در دوران پيش از تاريخ و هم چنين در دوران هاي گوناگون پادشاهي ايرانيان، وجود داشته زير نظر شاهان ايراني، چون هخامنشيان و اشكانيان و پس از آن ساسانيان اداره مي شده است. پس از لشكركشي مسلمانان، اين ناحيه در 31 هـ . ق، به تصرف عرب ها در آمد، و پس از آن طاهريان، صفاريان و سپس سامانيان، بر خراسان، از جمله تايباد چيره شدند. تايباد در سده 6 هـ . ق دستخوش تاخت و تاز غزان قرار گرفت، و در آغاز سده 7 هـ . ق، گرفتار حمله خانمانسوز مغول گرديد،‌ سپس تيمورلنگ، مردم اين ديار را به خاك و خون كشيد، با همه اين بلاها، ديري نپاييد كه بر ويرانه هاي خاك اين سرزمين بار ديگر بناها برافراشته شد و آباداني گذشته را اندك اندك باز يافت، و در سده 13 هـ . ق، به اوج خود رسيد
. در دوران قاجاريان ناحيه باخرز (تايباد) توسط خان ها و رؤساي عشاير، به ويژه ايل هزاره، اداره مي شد. در اوايل دوران پهلوي، هزاره ها بر ضد حكومت مركزي قيام كردند،‌ از اين رو در 1312 هـ . ش، زمين هاي محمد يوسف هزاره (صولت السلطنه) - رييس ايل هزاره - با زمين هايي در يزد و فارس جابه جا شد و به آن حدود تبعيد شدند. پس از شهريور 1320 هـ . ش و ورود متفقين به خاك ايران،‌ صولت السلطنه از فرصت استفاده كرده به خراسان بازگشت و در بهمن 1320 هـ . ش، تايباد را اشغال و سپس ديگر نقاط باخرز را گرفت. وي با فرستادن نيرو در چند روز بعد شكست خورد و به كلات نادري گريخت و در 29 اسفند 1320 هـ . ش به همراه خانواده خود تسليم شد.
مشخصات جغرافيايي
شهرتايباد، مركز شهرستان تايباد، ‌با پهنه‌اي حدود 970 هكتار، در خاور استان خراسان رضوي، در مسير راه مشهد – اسلام قلعه واقع شده و از نظر جغرافيايي در 33 درجه و 44 دقيقه و 30 ثانيه پهناي شمالي و 60 درجه و 46 دقيقه و 15 ثانيه درازاي خاوري و بلندي 180 متري از سطح دريا قرار دارد. شهرستان تايباد، با پهنه اي حدود 5084 كيلومتر مربع، در شمال خاوري استان خراسان رضوي، در كنار مرز ايران و افغانستان قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان تربت جام، از باختر به شهرستان تربت حيدريه، از جنوب به شهرستان خواف و از خاور به افغانستان محدود است و هريرود در اين ناحيه، مرز ايران و افغانستان را مشخص مي سازد. هواي شهر تايباد معتدل و خشك است و بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها، 40 درجه بالاي صفر و كمترين آن در زمستان ها، 9 درجه زير صفر است. ميانگين بارندگي ساليانه اين شهر، به 240 ميلي‌متر مي رسد. راه هاي دسترسي به اين منطقه عبارت اند از:

1) راه تايباد – تربت جام، به درازاي 62 كيلومتر.
2) راه تايباد – اسلام قلعه، به درازاي 20 كيلومتر.
3) راه تايباد – سنگان، به درازاي 67 كيلومتر.

 

مساجد در شهرستان تايباد

مسجد غياثيه تايباد
اين مسجد در تايباد واقع شده است و تاريخ احداث آن به سال 848 هـ.ق. در زمان شاهرخ شاه مي‌رسد. در كنار اين مسجد ، مسجد نيمه مخروبه‌اي قرار گرفته است كه به نام خواجه‌نظام‌الملك‌خوانده مي شود. مسجد غياثيه شاهرخ داراي ارزش‌هاي معماري، كاشي‌كاري و تزييناتي است.

 

كاروانسراها در شهرستان تايباد

كاروان‌سراي شاه عباسي تايباد
كاروان‌سراي روزگار شاه عباس صفوري در نزديكي مسجد مولانا شيخ الدين قرار دارد.

 

آرامگاهها و امامزاده ها در شهرستان تايباد

آرامگاه خواجه عبدالله تايباد
باخزر ‌از توابع شهرستان تايباد و در 55 كيلومتري شمال باختري آن واقع است. در جبهه جنوبي باخرز و در شمال باختري آن، در كنار ويرانه‌هاي تاريخي «مالن» بنايي آجري موسوم به مقبره شيخ يا خواجه عبدالله واقع شده‌است كه مدفن شيخ در جلوي آن است. اين بنا به ابعاد 10/9 × 70/12 متر ، شامل ايواني به ارتفاع 80/7 و عرض 20/7 متر با گنبدي كاربندي شده در جلو و گنبدخانه‌اي با گنبدي گوشه‌سازي و كاربندي در پشت آن است. قبر شخصي كه بنا به خاطر و يادبود او ساخته شده است ، همانند مقبره شيخ جام ، در فضاي آزاد است. اين بنا در كناره مقبره ، و نه بر روي آن ، ساخته شده است . بنابراين، عملكرد آن احتمالاً به عنوان خانقاه دراويش (جماعت خانه) بودهاست كه بناي متصل بدان كه به چله خانه موسوم است، خود گواهي بر صحت اين نظريه است. شخص مدفون در اين محل ، شهاب الدين عبدالله از اولاد علي بن حسين باخرزي ـ متوفاي سال 827 هـ.ق. ـ است و از آن رو كه اين بنا فاقد كتيبه است و در كتب تاريخي نيز اشاره‌اي بدان نشده، مي‌توان احتمال داد كه در اواخر قرن نهم يا اوايل قرن دهم هـ.ق. ، و احتمالاً توسط علاء الدين علي صانعي باخرزي وزير سلطان حسين بايقرا ساخته شده باشد.

آرامگاه مولانا زين‌الدين ابوبكر تايبادي
زين الدين ابوبكر ، يكي از صوفيان برجسته قرن هشتم هجري ، معار با تيمور لنگ و حافظ شيرازي بوده و در سال 791 هـ.ق. وفات يافته است.

مقبره مولانا زين الدين ابوبكر، در ابتداي جاده تايباد به خواف واقع شدهاست . محل قبر در فضاي آزاد قرار دارد و در برابر آن، بناي باشگوهي ساخته شده است . بر اطراف مرقد ، معجري كشيده شده است و دو لوح سنگي خاكستري رنگ ، يكي بر روي قبر و ديگري در بالاي سر آن به صورت افراشته قرار داده شده‌اند. بر روي سنگ قبر نوشته شده است : «هذا مرقد مرحوم قطب الاقطاب مولانا شيخ زين الدين ابابكر بن شيخ علي بن شيخ ابوبكر بن شيخ احمد بن (شيخ محمد بن) شيخ محمد بن شيخ سهيل تايبادي وفات يوم پنجشنبه سلخ محرم 791» در بالاي سر قبر ، سنگ ديگري وجود دارد كه براساس كتيبه آن مشخص مي‌شود كه معجر خاكستري در سال 1030 هـ.ق. توسط شخصي به نام «خواجه درويش» تقديم مزار شده است . در برابر مزار مزبور ، بناي مجللي وجود دارد كه در سال 848 هـ.ق. توسط پير احمد خوافي ـ وزير شاهرخ ، پسر تيمور ـ جهت مسجد و نمازخانه بنا گرديده است.
نقشه بنا شامل گنبد خانه‌اي چهار تاقي با ايواني رفيع در جلوي آن و باب اتاق‌هاي دو طبقه‌اي در طرفين است . نماي بيروني بنا شامل ايوان رفيعي با تاق آهنگ است كه در دو سوي آن ،‌ غرفه‌هاي دو طبقه‌اي قرار گرفته است . راه ورود به طبقه اول هر يك از آن‌ها ، از درگاه كنار ايوان و راه ورود به طبقه دوم ، از پلكان‌هايي است كه در بيرون بنا قرار دارند. در پشت ايوان ، شش طاق نما قرار دارد . تمامي سطوح نماي ايوان و تاق‌هاي حجره‌هاي طرفين آن ، با استفاده از كاشي نره ـ به شيوه معقلي - و كاشي معرق تزئين شده است . فضاي اصلي داخلي به ابعاد 50/17 × 50/16 متر، ‌شاه‌نشين‌هايي با پوشش نيم گنبدي با گوشه سازي‌ها و مقرنس‌ كاري‌هايي دارد و بر فراز آن گنبدي با استفاده از سه كنج‌هاي مقرنس كاري شده و كاربندي ساخته شده است . در چهار گوشه بنا ، چهار پلكان تعبيه شده است كه به حجره‌هاي طرفين ايوان و به پشت بام راه مي‌يابند و ورودي آن‌ها از بيرون بناست. فضاي داخلي بنا ، در گذشته ، از طريق درگاه‌هاي شمالي و جنوبي نيز به بيرون راه داشته كه امروزه مسدود است.
نماي بيروني با قاب‌هاي ساده آجري و نماي ايوان و داخل آن با كاشي‌كاري معقلي ، معرق و تلفيق سنگ و كاشي تزئين شده است . عناصر تزئيني شامل نقوش گياهي ، هندسي و كتيبه‌هاست. در شرق مقبره مولانا و به فاصله كمي از آن، در ميان قبرستاني، بناييي قرار دارد كه مقبره شيخ زين الدين علي ـ پدر شيخ زين الدين ابوبكر ـ منسوب است. اين مقبره، بنايي كوچك است ، با ايواني در ضلع باختري آن به ارتفاع 5/6متر و رعض 5/5 ، و دهانه 10/3 متر با تاق گهواره‌اي و تويزه‌اي در جلوي آن ، كه دو مناره تزئيني كوچك نيز در بالاي آن جاي گرفته است . پيشاني آن و زير كلاهك مناره‌ها و حاشيه قوس ايوان را با كاشي‌هاي نره فيروزه‌اي و لاجوردي كه از مجسد مولانا آورده‌اند ،‌ تزئين كرده‌اند . در داخل ايوان ، محرابي وجود داشته است كه در چند دهه قبل ، راهي از آن به داخل بنايي كه در پشت ايوان ساخته‌اند، باز كرده‌اند. در طرفين اين ايوان، دو چله خانه تعبيه شده است.
در برابر اين بنا ، صحني به ابعاد 5/5 × 6 متر واقع شده است كه در هر ضلع آن ، سه طاق نما ديده مي‌شود و در وسط آن، قبر برجسته‌اي وجود دارد و ورودي آن از جبهه شمالي است . بر روي سنگ قبر وسط صحن نوشته شده:
«هذا مرقد سعادت دستگاه خواجه محمد هاشم ولد ميرحاج تحريراً في شهر صفر سنه 1036». با توجه به اين كتيبه معلوم مي‌شود كه قبر متعلق به شخصي به نام خواجه محمد هاشم، ولد مير حاج است ؛ نه شيخ زين الدين علي. از اين رو شايد سنگ قبر از جاي ديگر آورده شده باشد


X